سه‌شنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۱

پست 2969 تا 2997 وبلاگ پورپیرار

هدایت بندگان خداوند بر اساس قرآن توسط منبع وحی و تفسیر کلام خدا  (نظرات جالب دیگران)

سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت 4:05 PM

محمد اوجال

سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت 00:05 AM
آقای علی، بازخوانی آیه مورد اشاره تان تغییری در محتوای واضح و بی ابهام آن ایجاد نمی کند:

فَإِن تَنَازَعْتُمْ فى شىْءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسولِ.
آیا در این آیه سخنی مبنی بر اینکه "رسول، مرجع و منبع شناخت دین، در کنار قرآن، است" دیده می شود؟!!

بدین ترتیب نتوانستید متکا و مستند قرآنی برای ادعایتان ارائه کنید... این در حالی است که در سوی دیگر، می توان دهها آیه ارائه کرد که در آنها صریحا و بدون اندک ابهامی وظیفه "نبی/ رسول"، تنها ابلاغ پیام های الهی در قالب انذار و تبشیر اعلام شده است. در عین حال و برای اثبات مجدد بی بنیانی ادعای فوق مایلم به نکته ای بنیانی و ظریف در آیات الهی اشاره کنم که در نگاه محقق حقیقت جو به منزله ختم کلام است و آن اینکه: در قرآن کریم، پیامبر "منبع هدایت" معرفی نمی شود:

اِنَّکَ لَا تَهْدى مَنْ اَحْبَبْتَ وَلکِنَّ اللّهَ یَهْدى مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ
در حقیقت تو هر که را بخواهی نمى‏توانى هدایت کنى، لیکن خداست که هر که را بخواهد هدایت مى‏کند و او به هدایت یافتگان داناتر است. (قصص، 56)

لَیْسَ عَلَیْکَ هُدیهُمْ وَلـکِنَّ اللّهَ یَهْدى مَنْ یَشَاءُ...
هدایت آنها بر عهده تو نیست، بل خداوند است که هر که را بخواهد هدایت می کند... (بقره، 272)

اَفَاَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ اَوْ تَهْدِى الْعُمْیَ وَمَنْ کَانَ فى ضَلَالٍ مُبینٍ
پس آیا تو می خواهی‏ کران را شنوا کنی یا نابینایان و کسانی را که همواره در گمراهى آشکار هستند، هدایت کنی؟! (زخرف، 42)

اِنْ تَحْرِصْ عَلى هُدیهُمْ فَاِنَّ اللّهَ لَا یَهْدى مَنْ یُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرینَ
هر قدر هم که تو برای هدایت یافتن آنها علاقه و اشتیاق نشان دهی، خداوند کسی را که گمراه کرده است، هدایت نمی کند و آنان یاری کننده ای هم نخواهند داشت. نحل، 37

و نه تنها پیامبر، "منبع هدایت" نیست، بل خود بنده ای محتاج هدایت است:

قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ.

أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَی وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى. (الضحی، 6 و 7)

و آنگاه که این آیات را در کنار آیات متعددی قرار می دهیم که در آنها پیامبر مامور و مکلف به "تبعیت صرف از وحی = کلام الهی" و نه هیچ کلام دیگری، می شود:

یَا ایها النَّبِىُّ اتَّقِ اللّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرینَ وَالْمُنَافِقینَ اِنَّ اللّهَ کَانَ عَلیمًا حَکیمًا. وَاتَّبِعْ مَا یُوحى اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ اِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبیرًا. (احزاب، 1 و 2 )

قُلْ مَا کُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّ‌سُلِ وَمَا أَدْرِ‌ی مَا یُفْعَلُ بِی وَلَا بِکُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰ إِلَیَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ‌ مُّبِینٌ ﴿الأحقاف: ٩﴾

وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰ إِلَیَّ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿یونس: ١٥﴾

یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّکُمْ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ. وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ وَاصْبِرْ‌ حَتَّىٰ یَحْکُمَ اللَّـهُ وَهُوَ خَیْرُ‌ الْحَاکِمِینَ ﴿یونس: 108 و 109﴾

اتَّبِعْ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿الأنعام: ١٠٦﴾

به آسانی به این نتیجه می رسیم که اگر پیامبر «منبع هدایت» نبوده، خود محتاج هدایت بوده و تنها منبع اطلاعاتی اش در این خصوص نیز «وحی= قرآن» بوده است، پس اصولا وظیفه اش به عنوان «نبی/ رسول» نمی توانسته چیزی جر انتقال وحی، یعنی همان «ابلاغ»، بوده باشد، چرا که از پیش خود چیزی برای افزودن! به کلام خدا نداشته است. بگذریم از اینکه همین ادعا، معنائی جز این نخواهد داشت که اولا، کلام خدا به تنهائی قادر به هدایت بندگان نبوده و محتاج یاری و توضیحات مکمل بندگان (=پیامبران) است، و دوم اینکه، قرآنی که از پس وفات پیامبر و اینک نزد مومنین است، "ناقص" و عاجر از هدایت بندگان است، چرا که توضیحات و تفاسیر پیامبر را در خود ندارد!!!... شاید هم خداوند فراموش کرده است که توضیحات پیامبر نیز برای هدایت انسان ها ضروری بوده ولازم بود همچون قرآن آنها را نیز "تحت حفاظت خود" درآورد!!!
 
 
 
 
 
 
سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت 07:51 AM
با سلام
جناب محمد اوجال شما در روز اشکار دارید، خورشید را انکار می کنید.
جناب اوجال ، خداوند در این ایه به صراحت و وضوح تمام می فرماید که ( هرگاه در چیزی اختلاف داشتید، حکم ان را به خدا و پیامبر باز گردانید). کلمه رسول عطف بر الله است. ایا ایه .(وَ مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شدِیدُ الْعِقَابِ) برای شما وضوح کامل ندارد؟
جناب اوجال،اگر هر آنچه پیامبر اسلام به مردم فرموده است، در قران آمده باشد،  دیگر ضرورتی ندارد که اطاعت ایشان به طور جداگانه برابر با اطاعت خداوند دانسته شود.
این عین سخن شماست: در این آیه هم به مومنین توصیه شده که در منازعات شان پیامبر را حکم قرار دهند.
جناب اوجال بنده دو نظر دیروز گذاشتم که هنوز علنی نشده است و ان گفتم که : ( پیامبر که نمونه انسان کامل است و بدون اذن خداوند حکمی را نمی کند و در این جهت نظیر فرشتگان است:(هرگز در سخن او پیشی نمی گیرند و به فرمان او عمل می کنند=آیه 27سوره انبیا),  شما اگر به همان ایه 105سوره نسا دقت می کردی جواب خود را می گرفتی. که خداوند می فرماید:( ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم , تا به آنچه خداوند به تو آموخته , در میان مردم قضاوت نمایی و از کسانی مباش که از خائنان حمایت کنی), جناب اوجال اگر در آیه دقت کنی می بینی که خداوند در آیه می فرماید که (بما اراک الله) یعنی باید بر اساس آنچه خدا بر تو ارائه کرده است , حکم کنی, نه بر اساس رای خودت.
و جناب اوجال متاسفانه شما به استدلال من در نظرات گذشته دقت نمی کنید،این ایاتی را که شما اورده اید هیچ منافاتی با گفته من ندارد، زیرا ایاتی که در انها وکالت، سلطه و اکراه پیامبر نفی شده، به انسانهای کافری مربوط می شود که به ایین اسلام نگرویده ند، و پیامبر بسیار کوشید تا انها در صراط مستقیم  اسلام گام بگذارند. بنابراین منظور از نهی وکالت پیامبر در حدود چندین ایه بیان این نکته است که ای پیامبر، هدایت امر اجبار بردار نیست و تو از سوی کافران وکیل نیستی که متکفل انان شوی.
اما در مورد مومنان خداوند به صراحت می فرماید که : وَ مَا کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضى اللَّهُ وَ رَسولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لهَُمُ الخِْیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسولَهُ فَقَدْ ضلَّ ضلَلاً مُّبِیناً=هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند اختیارى از خود داشته باشد، و هر کس ‍ نافرمانى خدا و رسولش را کند به گمراهى آشکارى گرفتار شده است.احزاب ایه36) . همامطور که می بینید خداوند ، اسم روسل را در کنار خود می اورد.
جناب بنده کی ادعا نمودم که پیامبر احتیاج به هدایت نیست؟ و در این ایات 6و7سوره ضحی منظور از ضلالت ، همان گمراهی است ولی اثبات ضلالت در حق پیامبر اسلام به این معنا نیست که زمانی بر حضرت گذشته است که برخوردار از هدایت الهی نبوده و سپس واجد ان شده اند. بلکه منظور این است که هر انسانی ولو پیامبر باشد با قطع نظر از هدایت الهی در ضلالت و گمراهی ذاتی است، بدان گونه که اگر هدایت الهی نباشد، خود نمی تواند از ضلالت نجات یابد. یعنی همه انسانها در اصل وجود خود و نیز در هدایت و بی نیازی و ... عین نیاز و وابستگی به ذات الهی اند و از خود هیچ ندارند.بنابراین می توان پیامبری را که حتی یک لحظه از عمر خود را در ضلالت سپری نکرده است، مورد خطالب قرار  داد و در مقام امتنان گفت: اگر هدایت الهی نبود، تو گمراه بودی.

جناب اوجال، گفتید که : و آنگاه که این آیات را در کنار آیات متعددی قرار می دهیم که در آنها پیامبر مامور و مکلف به "تبعیت صرف از وحی = کلام الهی" و نه هیچ کلام دیگری.
شما اگر نظر قبلی را نگاه می انداختی در ان گفتم که : خلاصه اینکه ابلاغ وحی وهشداربه آن یعنی اولین عامل به قرآن خودحضرت رسول است.یعنی قضاوت یعنی حکومت یعنی اقامه نماز یعنی دادن زکات یعنی اجتناب ازمحرمات یعنی التزام به واجبات.
خلاصه اینکه جناب محمد اوجال شما ایات قران درست متوجه نمی شوید، ایاتی را که مخاطبش مشرکین بودند را به من می گویید ، در حالی اگر دقت کنید از مجموع ایاتی که به طرح شبهه کافران در بی اعتبار دانستن قران و پاسخ به انها پرداخته است که خداوند با استفاده از سه شیوه این شبهات پاسخ داده است.
مثلاً همین ایات 15و16سوره یونس، بر اساس این دو ایه مشرکان از پیامبر خواستند که تا قران دیگری بیاورد یا ان را تغییر دهد . اما پیامبر در پاسخ گفت: من از پیش خود اختیار تغییر ندارم و من تنها تابع چیزی هستم که بر من وحی می شود، حتی اعلام کرد که در این صورت خود را در معرض غذاب الهی قرار خواهد داد.
جناب اوجال خب ایات چه تناقضی با تبین قران از سوی پیامبر دارد که در ایات 44و46سوره نحل اشاره شده است؟
چنانکه در جایی دیگر تصریح می کند که پیامبر اکرم در کنار اموزش حکمت و تزکیه، قران را به مردم تعلیم می داده است. ( هُوَ الَّذِى بَعَث فى الاُمِّیِّینَ رَسولاً مِّنهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایَتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَب وَ الحِْکْمَةَ وَ إِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِى ضلَلٍ مُّبِینٍ)، جناب اوجال، ایا شما تفاوت معنایی یتلو  به معنای خواندن با یعلمهم  را می توانی تشخیص دهی؟
شما خیال می کنی که من احمق هستم و ایاتی را که مشرکان درباره زمینی بودن قران و ساخته و پرداخته بودن ان توسط پیامبر را برای من می اوری و بعد نتیجه های کذایی می گیری؟
اگر نمی دانی  بدان که ، قران به طور مکرر تصریح می کند که بزرگترین ستمکاری دروغ بستن به خداوند است و هر کس که مرتکب افترا به خدا شود، در هر موقعیتی که باشد، ریشه کن خواهد شد و هیچ کس نیز نمی تواند مانع عذاب خداوند شود. این پاسخ خداوند از ان جهت داده شده که مبنای شبهه افترا، پذیرش وجود خدا و امکان صدور گفتار و پیام خدا با وساطت پیامبران است. وقتی معاندان می گویند: پیامبر بر خدا دروغ بسته است، عملاً دو نکته مزبور را پذیرفته اند، پاسخ اینان ان است که چگونه می توان از خدا که هدایت و به سعادت رساندن بندگانش را بر عهده گرفته، انتظار داشت که اجازه دهد، هر کسی بر او دروغ بندد و با استناد سخنان بر ساخته خود به خداوند گمراهی بندگانش را به دنبال اورد. و این به معنای ضعیف شمردن و اگاه نبودن و بی مسولیتی خداوند در برابر بندگانش است که البته از ساحت او به دور است.
ایه (وَ مَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ کَذِباً ) که با تحفظ به همین لفظ هشت بار در قران امده است، و بیانگر شدت قبح و زشتی و دروغ بستن به خداوند است. و در ایه (فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ کذِباً لِّیُضِلَّ النَّاس بِغَیرِ عِلْمٍ ) بر نکته پیشین گفته تاکید شده که افترا ب خداوند راه را برای گمراه ساختن مردم هموار می سازد پس کاری است بس ناروا.
جناب اوجال شما که ایه 9سوره احقاف را می اوری، دو  ایه به عقب برگرد و در ایه 8همین سوره می فرماید که :(أَمْ یَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ إِنِ افْترَیْتُهُ فَلا تَمْلِکُونَ لى مِنَ اللَّهِ شیْئاً ) که بیانگر این نکته پیش گفته است که دروغ بستن بر خداوند به معنای قرار گرفتن در معرض عقوبت و کیفر شدید است که دیگر هیچ کس نمی تواند ار تحقق ان جلوگیری کند. و این امر در سوره حاقه به صورتی بس صریح و کوبنده امده است. و دوباره نیز در ایات 41تا43پس از مردود دانستن ادعای شعر یا کهانت بودن گفتار قرانو تاکید بر تنزیل قران از سوی پروردگار جهانیان کهخود پاسخی تلویحی بر این که ادعاها با ربوبیت خداوند ناسازگار است، چنین امده است:( وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْض الاَقَاوِیلِ(44لاَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ(45)ثمَّ لَقَطعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ(46)فَمَا مِنکم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَجِزِینَ(47)). به راستی چرا خداوندی که در اوج مهر و محبت به پیامبر به جانش سوگند یاد کرده است(لَعَمْرُک إِنهُمْ لَفِى سکْرَتهِمْ یَعْمَهُونَ)، این چنین سخت با عتاب امیز با او سخن گفته است؟ ایا این امر نشانگر ان نیست که کافران بدانند ،  عقوبیت دروغ بستن به خداوند حتی دامن عزیز ترین عزیزان را خواهد سوزاند؟
جناب اوجال شما اگر دقت کنی ، پیامبر اکرم در برابر وحی قرانی بی انکه در تولید یا محتوای  ان نقشی داشته باشد، سه مسئولیت اساسی را بر عهده داشته است: 1) دریافت لفظ و محتوای وحی 2) ابلاغ وحی 3) تبین وحی.
پس خواهشاً ایاتی را که روی سخن انان با مشرکین و کافران است با توضیحاتی که دادم را نیاور، و پاسه سوالی را دوباره به صورت کامل مطرح می کنم ، جواب بده.
یـَأَیـهـَا الَّذِینَ ءَامَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسولَ وَ أُولى الاَمْرِ مِنکمْ فَإِن تَنَزَعْتُمْ فى شىْءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسولِ .
همانطور که می بینی روی سخن با مومنان است نه کفار.
ایه شریفه نخست مومنان را مورد خطاب قرار می دهد و انان را به اطاعت از خدا فرا می خواند. اما با توجه به عدم امکان ارتباط مستقیم با خداوند برای همگان، بدون وجود انبیا راهی برای اکاهی از احکام و خواسته های الهی نخواهیم داشت .بنابراین منظور از أَطِیعُوا اللَّهَ ، جز این نیست گه باید از وحی و پیام الهی که توسط پیامبر به مردم ابلاغ می شود، اطاعت و پیروی نمود. اما در ادامه ایه با تکرار اطیعوا، اطاعت از پیامبر به صورت جداگانه مورد تصریح قرار می گیرد، که از ان می توان لزوم فرمانبرداری از پیامبر در غیر مساله ابلاغ وحی را نیز استفاده نمود.
و نیز جاى هیچ تردیدى نیست که خداى تعالى از این دستور که مردم او را اطاعت کنند منظورى جز این ندارد که ما او را در آنچه از طریق پیامبر عزیزش به سوى ما وحى کرده اطاعت کنیم و معارف و شرایعش را به کار بندیم ، و اما رسول اسلام دو جنبه دارد، یکى جنبه تشریع ، بدانچه پروردگارش از غیر طریق قرآن به او وحى فرموده ، یعنى همان جزئیات و تفاصیل احکام که پیامبر براى کلیات و مجملات کتاب و متعلقات آنها تشریع کردند، و خداى تعالى در این باره فرموده : ((و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم ))،دوم یک دسته دیگر از احکام و آرایى است که آن جناب به مقتضاى ولایتى که بر مردم داشتند و زمام حکومت و قضا را در دست داشتند صادر مى کردند، و خداى تعالى درباره فرموده : ((لتحکم بین الناس بما اراک الله )) ،و این همان رایى است که رسول خدا با آن بر ظواهر قوانین قضا در بین مردم حکم مى کرد، و همچنین آن رایى است که در امور مهم به کار مى بست ، و خداى تعالى دستورش داده بود که وقتى مى خواهد آن راءى را به کار بزند قبلا مشورت بکند، و فرموده : (و شاورهم فى الامر، فاذا عزمت فتوکل على الله =با مردم در هر امرى که مى خواهى درباره آن تصمیم بگیرى نخست مشورت بکن و همینکه تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن )، جناب اوجال اگر دقت کنی
ملاحظه مى فرمایید که مردم را در مشورت شرکت داده ، ولى در تصمیم گرفتن شرکت نداده ، و تصمیم خود پیامبر به تنهایى را معتبر شمرده است .البته واضح است که اطاعت از پیامبر در عرض اطاعت از خدا نیست بلکه اطاعت و پیروی از پیامبران در حقیقت، شعاع و پرتوی از اطاعت خداوند است.
جناب اوجال ، حالا فهمیدی که چرا خداوند می فرماید: فان تنازعتم فى شى ء فردوه الى الله و الرسول .
جناب اوجال، ایا می توانی :(النَّبىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ =پیامبر نسبت به مؤ منان از خود آنها اولى است .احزاب ایه6). را توضیح دهی ؟ ایا این ایه معنی شان ابلاغ را به پیامبر می دهد؟
 
 
  
 
 
 
محمد اوجال
سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت 2:43 PM
آقای علی، من هر آنچه لازم بود و سالم اندیشان جویای حقیقت را به مقصود می رساند، به طور بسیار مختصر و خلاصه ارائه کردم. اصراری هم برای اقناع کسی که قرآن را نه با ذهنی خالی از هر گونه تلقین و اطلاع غیر قرآنی، که تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم آنها می خواند و می فهمد و نیز توجهی به حقایق مندرج در قرآن، مرتبط با حدود و حوزه اختیارات پیامبر و اوصاف وی، مثلا آن موضوع اساسی و تعیین کننده که «پیامبر "منبع هدایت" نیست»، نمی کند، ندارم، چه: «مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِوَکِیل».

شما به تلمذ در مکتب عتیق نیشابوری ادامه بده.  
 
 
 
 
 
 
آمون :  از این بحث های فلسفی بدم میاد!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

رمان احمد محمود یا محمود محمود پسر رضاخان پهلوی د ر بندر لنگه  (نظرات جالب دیگران)

سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت 1:22 PM
دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 11:35 PM
آقای اسماعیلی داستان تغییر اجباری نام فامیل محمود پهلوی کاملا صحیح است. وقتی به او می گویند نام فلمیل پهلوی فقط خاص رضا شاه است و باید آن را تغییر بدهی، می گوید من محمود محمودم دیگه، چی رو تغییر بدم؟ و مامور سجل نیز همین محمود محمود را می نویسد در شناس نامه آن بنده خدا!


ضمنا استاد منظور آقای اسماعیلی رمان معروف احمد محمود بود. محمود محمود رمان ندارد.  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مفلح اسماعیلی
سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت 08:52 AM
رمان احمد محمود بنام داستان یک شهر هنگامی که نویسنده بعنوان یک افسر توده ای که دوران تبعید خودرا درشهر لنگه می گزرانده نوشته شده است حالا سؤال این است که آیا خود احمد محمود در بندر لنگه بوده ویا از زبان راوی که یک افسر تبعیدی به شهر لنگه نوشته شده است ازدوستان تمنا دارم کتاب فوق الذکر را بخوانند شاید تا حدودی منجر به کشف حقایقی در ان زمان بشود  
 
 
 
 
آمون : بالاخره احمد محمود درست است یا محمود محمود؟! یا اینکه احمد محمود به اسم محمود محمود رمان نوشته؟ یا یک افسر توده ای؟!! ابتدای بحث هم از اینجاست: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تنها بازمانده حمله لشکر ارتش بریتانیا (انگلستان) به افغانستان  (مطالب متفرقهMiscellaneous Notes)

دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 3:04 PM

مفلح اسماعیلی

دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 11:57 AM
با سلام وآرزوی سلامتی همرا با طول عمر برای حضرت عالی یادم میاد سالها پیش در کتاب روابط ایران وانگلیس در قرن 19 اثر محمود محمود خواندم که درسال 1840 افغان ها انگلیسی های متجاوز را دریک دره یی گیر آورده وحدود ده یا دوازده هزار به جز یک پزشک همه را قتل عام کرده اند وایا این هم درست است که محمود محمود دراصل محمود پهلوی بوده وبه دستور حکومت وقت ایشان را مجبور می کنند که شهرت خود را تغییر دهد زیرا ازاین ببعد پهلوی خاص رضا شاه است ودر مورد رمان داستان یک شهر احمد محمود که دو جریان هم تبعید در بندر لنگه وهم جریان اعدام حزب توده شرح می دهد چیست
پاسخ:
آقای اسماعیلی. مطلب مربوط به افغانستان کاملا صحیح است  و آن رمان محمود محمود و ماجرای نام و شناس نامه ایشان را هم نخوانده ام.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

کفایت کتاب قرآن برای هدایت بشری و جامعیت،مانعیت و و تفصیل هدایت  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 3:02 PM

مه‌سعود

دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 11:27 AM
‏با عرض سلام  ‏

کتابهای آسمانی تنها منبع رفع اختلافات بشری هستند

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ‏

‏ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُواْ عِبَاداً لِّی مِن دُونِ اللّهِ وَلَکِن کُونُواْ رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‏

پیغمبر نمیتواند هیچ حکمی را اضافه و یا کم کند
‏ وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ‏  ‏ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ‏ ‏ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ‏

کتاب قران کافی است

‏ أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏
برای همه پیغمبران یک کتاب بوده که بایستی فقط از ان پیروی شود
‏ ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ‏

قران کامل و مفصل است
‏ أَفَغَیْرَ اللّهِ أَبْتَغِی حَکَماً وَهُوَ الَّذِی أَنَزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَابَ مُفَصَّلاً وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ ‏

رسول یعنی صاحب رسالت و یا کسی که رسالت پیغمبری قبل از خود را برساند
پس باید از کتاب پیروی کنیم که همان رسالت است

‏ إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتَابِ اللّهِ وَکَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ ‏
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مرجعیت پیامبر(ص) در احکام، قضاوت، تبعیت از دستورات، نماز و روزه  (اسلام،دین اسلام Islam و مسلمانان)

دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 11:01 AM

علی

دوشنبه 15 آبان 1391 ساعت 07:01 AM
با سلام
جناب پورپیرار ، من از شما معذرت خواهی می کنم، کلمه (جز) را جا انداختم و به خداوند متعال قسم می خورم که در حین تایپ کردن جا انداختم. و همانطور که می دانیم تحریف از صفات زشت اهل کتاب می باشد . و حتما از این کارم استغفار می کنم.
ولی هنوز سوال باقی است، ایا خداوند در قران فقط مقام ابلاغ به پیامبر می دهد و دیگر هیچ؟
جناب پورپیرار ، آیاابلاغ وحی وهشدارتوسط پیامبراکرم،دربطن خود،حاکی ازهمه وظایف حضرت رسول اکرم نیست؟آیابلاغت وفصاحت قرآن اجازه می دهدکه ریزبه ریزونکته به نکته، وظایف حضرت رسول اکرم، ازامور واجبه ومستحبّه،بعنوان دستوربه آنحضرت ابلاغ وازطریق قرآن کریم نازل شود؟
آیااینکه حضرت رسول اکرم وحی راکه همان اوامرونواهی خداوندی برای سعادت بشراست وایشان آنرابه مردم ابلاغ می کردند و قطعاًطبق همان وحی، اولین مخاطب کلام الله مجیدشخص شخیص حضرت رسول اکرم بوده اند،خودبیانگراین نیست که پس، آنحضرت اموری ازقبیل حکومت،قضاوت،جهاد،صلح وغیره رابه عهده داشته وبه آن عمل می کردند؟
خلاصه اینکه ابلاغ وحی وهشداربه آن یعنی اولین عامل به قرآن خودحضرت رسول است.یعنی قضاوت یعنی حکومت یعنی اقامه نماز یعنی دادن زکات یعنی اجتناب ازمحرمات یعنی التزام به واجبات.
:(إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْک الْکِتَب بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ بمَا أَرَاک اللَّهُ وَ لا تَکُن لِّلْخَائنِینَ خَصِیماً=ما این کتاب را به حق بر تو فرستادیم تا به آنچه خداوند به تو آموخته ، در میان مردم قضاوت کنى و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمائى .نسا آیه105).
در آین آیه و آیاتی مشابه این آیه، خداوند خطاب به پیامبر او را به حکم و داوری، امر می کند. و در آیه 105سوره نسا، حکومت و حکمرانی را فلسفه نزول کتاب آسمانی برمی شمرد، و این ایه دلیل بر انتصاب پیامبر به مقام حکومت و قضا است.
ایات دیگر مردم را به رجوع به پیامبر در حل اختلافها و مناقشه های خودشان ملزم و مکلف می کند:(فَإِن تَنَزَعْتُمْ فى شىْءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسولِ =و هر گاه در چیزى نزاع کردید آنرا به خدا و پیامبر ارجاع دهید .نسا آیه59).
(إِنَّمَا کانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُوا إِلى اللَّهِ وَ رَسولِهِ لِیَحْکمَ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ= مؤ منان هنگامى که به سوى خدا و رسولش دعوت شوند تا میان آنان داورى کند سخنشان تنها این است که مى گویند شنیدیم و اطاعت کردیم .نور آیه51).
(وَ مَا کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضى اللَّهُ وَ رَسولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لهَُمُ الخِْیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسولَهُ فَقَدْ ضلَّ ضلَلاً مُّبِیناً=هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند اختیارى از خود داشته باشد، و هر کس ‍ نافرمانى خدا و رسولش را کند به گمراهى آشکارى گرفتار شده است.احزاب ایه36) .
(فـَلا وَ رَبِّک لا یُؤْمِنُونَ حَتى یُحَکِّمُوک فِیمَا شجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یجِدُوا فى أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضیْت وَ یُسلِّمُوا تَسلِیماً=به پروردگارت سوگند که آنها مؤ من نخواهند بود، مگر اینکه تو را در اختلافات خـود بـه داورى طـلبـنـد؛ و سـپـس در دل خـود از داورى تـو احـساس ناراحتى نکنند، و کاملا تسلیم باشند.
نسا ایه65). این ایات نه تنها مردم را به صورت واجب شرعی به رجوع به پیامبر امر می کند، بلکه به انان هشدار می دهد که در برابر احکام صادره حضرت باید (سمعنا و اطعنا) بگویند و اختیار نا فرمانی ندارند.
و ایه دیگر قدرت و اختیار پیامبر اسلام بر مسلمانان را مطلقه به تمام معنا ذکر می کند که شامل نفوس خود مومنین نیز می شود:(النَّبىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ =پیامبر نسبت به مؤ منان از خود آنها اولى است .احزاب ایه6).
جناب پورپیرار، ایاتی که در انها شان و مسئولیت پیامبر به بلاغ و ذکر منحصر شده، حصر ان حصر اضافی است، که در موارد با اهمیت و فوق العاده به کار می رود، برای مثال پدر به فرزندش خطاب می کند: فرزندم! یگانه وظیفه تو امروز درس خواندن است. روشن است که پدر نمی خواهد وظایف دیگر مانند مساله تربیت، اخلاق، تکالیف دیگر را به طور مطلق از فرزند خویش نفی کند. در آیاتی که شما ذکر نمودید، به دلیل اهمیت تبلیغ که نخستین و در عین حال مهمترین مسئولیت پیامبران است، تنها وظیفه پیامبر تبلیغ ذکر شده که نشان دهنده اهمیت فوق العاده آن است .
و ضعف این استناد شما با مراجعه به ایات مربوطه روشن می شود، زیرا ایاتی که در انها وکالت، سلطه و اکراه پیامبر نفی شده، به انسانهای کافری مربوط می شود که به ایین اسلام نگرویده ند، و پیامبر بسیار کوشید تا انها در صراط مستقیم  اسلام گام بگذارند. بنابراین منظور از نهی وکالت پیامبر در حدود چندین ایه بیان این نکته است که ای پیامبر، هدایت امر اجبار بردار نیست و تو از سوی کافران وکیل نیستی که متکفل انان شوی. اما طبق ایاتی که بالا ذکر نمودم، سلطه و قدرت پیامبر بر مومنان و شهروندان در امر حکومت، اجتماع و دیگر عرصه ها، قدرت مطلق می باشد.(:(النَّبىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ ).
و همچنین درباره ایه80سوره نسا که در ان، حفیظ بودن پیامبر نفی شده است، هر چند مخاطبان این ایه مسلمانان هستند، با مراجعه به ایات پیشین، روشن می شود که مخاطب ایه ، ان دسته از مسلمانانی هستند که از قتال و شهادت در راه خدا هراس داشتند و بر این باور بودند که پیروزی ها و حسنات از  جانب خدا ، اما ناکامی ها و بدی ها  از جانب پیامبر است.
از طرفی دیگر قران برای پیامبرانی مثل داود و سلیمان ، مناصبی مانند حکمرانی و داوری ذکر می کند. آنوقت شما شان برترین پیامبر خدا در حد فقط ابلاغ وحی می دانید.
پاسخ:
آقای علی. در چند آیه قرآن خداوند بالحنی نه چندان دوستانه و آرام به پیامبر تذکر می دهد که پاسخ به سئوالات در زمره وظایف او نیست و باز هم یادآور می شود که او فقط مامور ابلاغ است و مسئولیت کند ذهنی کافران و مشرکان و رد و پذیرش ها به پیامبر بر نمی گردد و تذکر می دهد که پاسخ هر سئوالی پیشاپیش نیازمند تایید الهی است. اگر باری تعالی اجازه نداده است که پیامبر مستقلا به پرسش ها پاسخ دهد پس چه گونه حق هدایت بندگان را به احادیثی می بخشند که کلامی از آن در زمانی که می گویند به سبب نبود خط و قلم ارائه نشده و جعل کامل و مطلق است. این  که شما با تخلیه بار بیان در قرآن بر فرقه گرایی سوقات یهود صحه می گذارید، تبعیت از فرماسیونی است که خداوند لعنت کرده است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

قرآن و جایگاه پیامبر اسلام و مرجع شناخت اسلام و صدور احکام شرعی  (اسلام و شمشیر)

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 11:57 PM

علی

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 3:17 PM
با سلام جناب علی(اصلی)
شما کافی است فقط یکبار ترجمه ایه3سوره مائده را با تدبر بخوانی همه چیز حل است. قران کریم با عنایت خاص به عقل و اعتماد به ان در  چندین ایه در ارج گذاری بر مقام عقل تاکید کرده و مردم را به خرد ورزی و تفکر دعوت کرده است. مثل ایه 100سوره یونس و 22سوره انفال  و ...
شما اگر ایه را دقت کنی ، خداوند ابتدا در مورد تحریم گوشتهای حرام صحبت می کند سپس می گوید دین را به اکمال رساندم و تمامی کفار اعم از مشرکین بت پرست و یهود و نصارا و .. از دین شما نا امید شدند و سپس دوباره می فرماید که در شرایط اضطرار مانعی ندارد.
از عقلت استفاده کن، چرا کفار با بعثت پیامبر یا فتح مکه یا هجرت پیامبر از مکه به مدینه نا امید نشدند و برای ضربه زدن به اسلام هر کاری از دست شان بر می امد انجام دادند که به یاری خدا همه شان شکست خوردند ، ولی با تحریم گوشتهای ممنوع کفار از دین اسلام نا امید شدند!!!!!
جناب علی(اصلی) باز هم اگر از عقلتان استفاده کنید می بینید که: خداوند در بخشی از آیة 33 سورة احزاب می‌فرماید: «خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»( این آیه هر چند در ردیف و میان آیاتی ذکر شده که در ارتباط با زنان پیامبر(ص)است ولی قطعاً ارتباطی به آن‌ها ندارد و مربوط به گروه دیگری است. شاهدش این است که ضمایر استعمال شده در مورد زنان همه به صورت مؤنث (بُیوتکن ـ اطعن...) آمده است ولی ضمایر در ذیل آیه، همه به صورت مذکر (عنکم، یطهّرکم) به کار رفته است.
جناب علی در خود آیه قرینه ای است که همسران پیامبر (ص) داخل آیه تطهیر نیستند.
مساله ضمیر جمع مذکر مخاطب است که در آیه دو بار ذکر شده است، توضیح اینکه درست است، که این آیه در لابلای آیات مربوط به همسران پیامبر (ص) است ولی آیه تطهیر لحن جداگانه ای دارد و هدف دیگری را دنبال می کند زیرا که آیات قبل و بعد همه با ضمیرهای جمع مؤنث است ولی آیه مورد بحث با ضمائر جمع مذکر آمده است و این بهترین شاهد و قرینه است که آیه تطهیر ناظر به همسران پیامبر (ص) نمی باشد و کسانی که این قسمت از آیه را ناظر به آنها دانسته اند سخنی بر خلاف ظاهر آیه و قرینه موجود در آن یعنی تفاوت ضمیرها گفته اند. خصوصاً با توجه به اینکه لحن آیاتی که متوجه زنان پیامبر (ص) است با لحنی که در این آیه تطهیر است در مقابل هم قرار دارند.در آیات سورة احزاب که به زنان پیامبراکرم (ص) خطاب شده هستند، ضمیر‌ها همه مؤنث است مثل: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلامعلوم است که مخاطب زن‌های پیامبرند و بعد از چند آیه یک مرتبه ضمیر مذکر می‌شود که : ...إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا  در این جا کلمه اهل بیت آورده است، ولی قبلا «نساء النبی» دارد( یا می توانست کلمه اهل البیوت را بیاورد نه اهل البیت و همچنین در اول همین ایه 33سوره احزاب کلمه بیوتکن را اورده که اشاره به زنان پیامبر دارد ولی در قسمتی که به ایه تطهیر مشهور است کلمه اهل البیت اورده است )، در آیات قبل همه تکلیف و خوف و رجا بود و در آیه تطهیر بالاتر از مدح است و می‌خواهد مسألة تنزیه آنها از گناه و معصیت را بگوید. ( در مورد ایه تطهیر همین مقدار کافی است).
اما در مورد اینکه ولایت علی اصل دین هست یانه؟
در نظر شخص خود من، امامت نه از اصول دین بلکه از اصول مذهب تشیع و منکر ان نه از دین بلکه از تشیع خارج می شود. و اگر خواستی ولایت امام علی را  با ایاتی مثل ایه 55سوره مائده و ایه 59سوره نسا و ... برایت ثابت می کنم.
 
 
 
 
 
 
علی
یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 3:34 PM
با سلام
در ضمن جناب محمد اوجال، این سخن را در ابتدای جمله گفتید را من به نقل از جناب پورپیرار در اسلام و شمشیر 8اورده ام، ایشان در ان مقاله گفته اند که : :( باری به کار و کنکاش خویش برگردم و اثار برخورد سازنده ی خداوند، با پیامبر خویش در قران را، دنبال کنم.می نوشتم که باری تعالی در قران نبین، که بایستی برترین سند رجوع ما مسلمین باشد و با تاسف بسیار نیست، پیامبر مکرم را به عنوان مرجع شناخت اسلام به رسمیت نمی شناسد و به او مقام ابلاغ را نمی بخشد).
جناب محمد اوجال به نظر شما ایا اسلام پیامبر اکرم را به عنوان مرجع شناخت اسلام به رسمیت می شناسد یانه؟
اگر خواستی من خلاف ان را برایت از قران ثابت می کنم به شرط اینکه علنی شود.
پاسخ:
آقای علی. اولا که قرآن مبین است و نه نبین و در ثانی متن اصلی اسلام و شمشیر دو جمله آخر را چنین آورده است:
«پیامبر مکرم را به عنوان مرجع شناخت اسلام به رسمیت نمی شناسد و به او "جز" مقام ابلاغ را نمی بخشد».
چرا با بضاعت اندک به مباحث کلان وارد می شوید که به حذف کلمات  اصلی در نوشته های دیگران دست زنید؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

لزوم تفسیر آیات روشن قرآن و تاویل و توضیح ابهامات متن قرآن کریم  (قرآن کریم Holy Quran و آیات مبین)

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 11:55 PM

علی

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 2:10 PM
با سلام
جناب محمد اوجال، نیازی به رفتن به قم نیست، اگر شما به قران مراجعه کنید، خداوند متعال می فرماید که : :( فان تنازعتم فی شی فردوه الی الله و الرسول).
جناب محمد اوجال، نظر شما درباره آیات ناظر به حجیت داوری پیامبر(ص) و برابری اطاعت از پیامبر با اطاعت الهی و لزوم تمسک به تمام آموزه های پیامبر چیست؟ آیا این آیات استقلال سنت به عنوان دومین منبع شناخت دین نیست؟ به عنوان مثال اگر هر آنچه پیامبر اسلام به مردم فرموده است، در قران آمده باشد،  دیگر ضرورتی ندارد که اطاعت ایشان به طور جداگانه برابر با اطاعت خداوند دانسته شود.(مَّن یُطِع الرَّسولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَن تَوَلى فَمَا أَرْسلْنَک عَلَیْهِمْ حَفِیظاً) و شرط و نشانه محبت به خداوند پیروی از پیامبر اعلام شود.( قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونى یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ). و بر تمسک به تمام آموزه های پیامبر تاکید شود.(وَ مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شدِیدُ الْعِقَابِ)و و اگر قرآن کریم خود به تنهایی پاسخ گوی همه نیاز ها بود و تنها منبع شناخت دین محسوب می شد، معنا نداشت که خداوند متعال به هنگام منازعات، مردم را ملزم به مراجعه به الله و رسول کند.(فَإِن تَنَزَعْتُمْ فى شىْءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسولِ ).
بر این اساس قران به خاطر ویژگی های خود مثل معنا گستری، توصیف محوری، چند معنا رسانی همزمان، اجمال گویی و ... نیاز مند تفسیر و تبیین است( البته برخی از ایات قران را می توان به کمک خود قران نیز تفسیر شود). و این تفسیر طبق ایه 44سوره نحل به پیامبر واگذار شده است.
پاسخ:
آقای علی. معنای مستقیم تفسیر و تبیین، نیازمند کردن خداوند به همکاری این و آن بنده خود، برای توضیح آیات قرآن و درس آموزختن به باری تعالی در  بیان مطالب است. بی هودگی تفسیر علاوه بر دخالت فضولانه در بیانات الهی، ربودن اعتقاد و ایمان قرائت کننده است که در گزینش مفاهیم مردد و بلاتکلیف می ماند. پیشنهاد می کنم سری هم به آیه هفتم سوره آل عمران بزنید و جایگاه مفسر و تاویلگر را در نزد خداوند ملاحظه کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آغاز به کار وبلاگ دیگر بنیان اندیشان؛ کتاب و حکمت از مهدی-مهدی  (انعکاس و بازتاب)

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 11:42 AM

مهدی - مهدی

یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت 01:53 AM
«کتاب و حکمت»
تأملی در بنیان تاریخ علم

http://vindex.blogfa.com
پاسخ:
جناب مهدی. بلوغ واقعی انسان از دریچه این یادداشت شما ظاهر خواهد شد. بی شک دارندگان پاره عناوین مقوایی از بیم ابطال ادعاهای دانشگاه دیده خود به شرط فهم مطلب، هجوم ابلهانه خود را علیه شما آغاز خواهند کرد، خداوند با حقیقت پژوهان است. موفق باشید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

انتخاب سرور برای هاستینگ فایل ها و تصاویر و ویدئوها با حجم بالا  (در حاشیه و مسایل دوستان ( جدید))

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 01:03 AM

شهاب

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 10:36 PM
با سلام
برای قرار دادن فایل های تصویری یا پرحجم، استفاده از سایت های تورنت را پیشنهاد می کنم که به نظرم راحت ترین و کم هزینه ترین راه است.
پاسخ:
ممنون آقای شهاب. به استاد غفوری بزرگ منعکس خواهد شد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

انتشار مصاحبه مستقیم/ زنده آقای پورپیرار با شبکه ماهواره ای وصال  (دوستانه)

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 01:00 AM

مجاهد

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 8:14 PM
سلام استاد عزیز. من هم نتوانستم مصاحبه را ببینم. مثل اینکه باز قسمتهایی از حرفهایتان سانسور شده. دوستان اگر کسی مصاحبه را ضبط کرده لطفا در اینترنت قرار دهید.
پاسخ:
اقای مجاهد. پخش مستقیم و سانسور کردنی نبود. احتمالا یک شنبه تکرار خواهد شد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اکمال دین و اتمام نعمت و ولایت در غدیر خم و حلال و حرام خوردنیها  (اسلام و شمشیر)

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 00:54 AM

علی

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 3:43 PM
با سلام
جناب پورپیرار ، با توجه به اینکه ایام غدیر خم می باشد، لطفاً به این سوال جواب دهید:«حُرِّّمَت علیکم المَیته و الدّمُ و لَحمُ الخِنزیر و مااُهِلََّّ لغیِرالله بِه و المُنخَنِقه و الموقوذه و المُترَدیّه و النَّطیحه و ما اکَلَ السَّبعُ الاّما ذکَّیتُم و ما ذُبِحَ علَی النُصُب و أن تَستقسموُا بِالأزلام ذلکم فِسقُ الیوم َیِئسَ الّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَون الیَوم اکملتُ لکُم دینَکُم و اتمَمتُ علَیکُم نِعمَتی و رضیتُ لکُمُ الاسلامَ دیناً فَمَن اضطُرَّ فی مَخمَصه غَیرَ مُتَجانِفٍ لاثم فاِنَّ اللهَ غَفورٌ رَحیم »
شما در مقاله اسلام و شمشیر گفتید که : بارها و بارها از منابر شنیده و در کتاب ها خوانده ایم که آیه فوق در اعلام مجاز و غیر مجاز بودن انتخاب و صرف مواد خوراکی را، سند وقوع مراسم اعلام جانشینی امام علی از زبان پیامبر و با نظارت الهی در موقف غدیر قرار داده اند. متوسلان به این گمان شاید نمی دانند مصادره این آیه که تنها از حلال و حرام خوراک می گوید و به خصوص با توحه به تکمله آرام بخش انتهایی آن، که مضطر و ناچار را به شرط عدم تظاهر به گناه، از اجابت دستور معاف می کند، از عمده ترین مظاهر مصادره قرآن و نصب بهتان بر آیات آن است.
حالا سوال این است که : در آیه اشاره به یأس کافران از دین اسلام شده است . چگونه امکان دارد کامل شدن احکام موجب ناامیدی کفار از نابودی اسلام گردد؟آیا حرمت گوشت گوسفندی که از بلندی پرت شده یا صید حیوان وحشی شده و یا امثال اینها کفار را مأیوس نموده است؟
به امید علنی نمودن و یک جواب منطقی.
پاسخ:
پیش از این در این باب بحث مفصل شده و به طور کلی بد نیست برای دریافت جواب در چنین اشکالاتی به دفتر حضرات در قم مراجعه کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

افزایش کیفیت عکسها و تصاویر برای چاپ و نشر کتابهای معتبر تاریخی  (دوستانه)

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 00:34 AM

aydin

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 1:09 PM
با سلام
استاد در سری ۸ جلدی بر آمدن صفویه و حتی در کتاب های قبلی برخی از تصاویر گویا نیست چرا عکس های با کیفیت و رنگی را همراه CD تهیه نمی کنید . حتی می توان PDF کتاب ها را برای تبلیغ در این مجموعه قرار داد . اگر چنین تصمیمی داشتید بنده می توانم کمک کنم .
پاسخ:
آقای aydin. به قدر توان کوشش می شود. برای همفکزی و همراهی در این باب باید به استادان غفوری و عابدی رجوع کنید و برای این بزرگان کامنت بگذارید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نظر طبی دکتر روازاده در درمان پارکینسون و وجود کورش کبیر هخامنشی  (مطالب متفرقهMiscellaneous Notes)

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 00:32 AM

***

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 12:39 PM
آقای دانش اموز سلام
نوشته های آقای علی در باب درمان پارکینگسون کاملا درست و مطابق طب سنتی است. پارسال که خدمت استاد رسیده بودم خدمتشان پیشنهاد داده بودم که نزد دکتر روازاده نوبت بگیرند انشاالله از پیشرفت بیماری جلوگیری شود. ضمنا خدمت استاد هم عرض کرده بودم که از دکتر روازاده یک فایل سخنرانی صوتی دارم که در حین صحبت در خصوص طب نوین و کلاهبرداریهایی که در طب توسط یهودیان صورت گرفته در مورد کوروش هم گفته بود که چنین شخصیتی اصلا  وجود ندارد. جالب اینجاست که تاریخ این سخنرانی حول و حوش سال ۸۴-۸۵ بود. و مطمئنم که ایشان چون از افراطیون شیعه است اصلا با نوشته های استاد آشنا نبوده و نیستند. وقتی این موضوع را به استاد پورپیرار گفتم ایشان نیز فرمودند ؛ زیارتشان واجب شد!!؛
حالا نمیدونم استاد از پارسال تا امروز پیش ایشون ویزیت شدند یا خیر. با تشکر
پاسخ:
به ایشان رجوعی نداشته ام.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

بازپخش ضبط شده مصاحبه آقای ناصر پورپیرار با شبکه ماهواره ای وصال  (در جهان،دستکاریهای فرهنگی)

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 00:28 AM

مسعود

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 10:25 AM
استاد بزرگوار، متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به رسیور از دیدن مصاحبه‌ی شما محروم شدم. بسیار خوشحال می‌شوم اگر دوستانی که برنامه را ضبط کرده‌اند در صورت امکان با آپلود کردن آن و قرار دادن لینک دانلود، بنده و سابر کسانی را که به دلایلی نتواسنته‌اند موفق به دیدن مصاحبه شوند یاری دهند.
با تشکر فراوان
پاسخ:
آقای مسعود. به علل فنی و تجربی مطالب پر اهمیتی، مغشوش عرضه شد.  
 
 
 
 
 
 
آمون : احتمالا این کار انجام بشه. اگر شد، احتمالا در همین پست اطلاع داده می شه. 
 
 
 
پی نوشت: همان طور که گفته شده بود که از همین جا اعلام خواهد شد، لینک دانلودها از همین جا اعلان می شود که از طریق گروه اینترنتی به آدرس 
 
  
می توان فایل حاوی لینکها به نام «مصاحبه» را دانلود کرد که محتوای آن بدین شرح است: 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

برنامه پخش مستندها و تکرار مصاحبه آقای پورپیرار نا شبکه وصال  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 13 آبان 1391 ساعت 00:23 AM

محمد نیسی

جمعه 12 آبان 1391 ساعت 00:03 AM
سلام‌علیکم

آقای مجاهد و برادر گرامی محمد اوجال

تصحیح : گفتگوی زنده بعدی استاد پورپیرار روز یکشنبه ساعت 19:30 پخش خواهد شد

ضمناً شنبه هر هفته، تکرار هر 3 قسمت پخش شده در هفته قبل مجدداً پخش می‌شود
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تکرار مکرر اعلان تاریخ و زمان مصاحبه آقای پورپیرار با شبکه وصال  (نظرات جالب دیگران)

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 5:39 PM

محمد نیسی

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 2:38 PM
سلام‌علیکم

گفتگوی زنده با استاد پورپیرار امروز ساعت 19:30 به وقت تهران پخش خواهد شد.

گفتگوی زنده بعدی با استاد شنبه ساعت 19:00 پخش خواهد شد.

ضمناً تکرار قسمت دوم مستند شکوهمند تختگاه هیچکس امروز ساعت‌های 4:00 بامداد و 13:00 مجدداً پخش شد.

فرکانس‌های شبکه Wesal TV

ماهواره HotBird

11566    27500    h    3/4

ماهواره   NileSat

11602    27500    h    3/4
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آرمانهای انقلاب اسلامی ایران در ترازوی ۸ سال جنگ مسلحانه و نظامی  (جنگ ایران و عراق،دفاع مقدس(جدید))

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 5:37 PM

سعید

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 2:02 PM
آقای پورپیرار حتی نوشته های خود شما هم تاییدی است بر اینکه نظام انقلابی ایران با آن آرمانها و شعارها و آروزهای انقلابی شعله کشیده ای که داشت، نمی توانست در مقابل امپریالیستهای جهانی و رژیم بعثی عراق که در آن زمان صرفا سمبل ناسیونالیسم و قومگرایی عربی بود، جز آن عمل کند که کرد. به نظر روشن و طبیعی می آید که چنان نظام انقلابی بخواهد جلوی چنان قدرتهایی بایستد و راه کربلا و قدس را باز کند، آمریکا و اسرائیل را از بین ببرد و ... درست یا غلط برای آن نظام انقلابی نوپا چنان آرمانهایی مقدس بودند و طبیعی بود که افرادی برای تحقق این آرمانها با نثار جان و مال بجنگند، همچنان که جنگیدند و حتی همین امروز هم افراد بسیاری بر سر همان آرمانها ایستادند و حاضر به فداکاری مالی و جانی هستند. اما از نوشته های شما بر می‌ آید که اعتقادی به آن آرمانها و شعارها ندارید و انگار یه جوری قصد کوبیدن آن مجموعه نوپای انقلابی را دارید و گویی افراد دیگری را در آن دوران صاحب رای و و تشخیص صحیح تر می پندارید یا به آرمانهای گروه ها یا افراد دیگری معتقد هستید. البته این مسئله اگر صحیح باشد، هیچ اشکالی ندارد و شما هم مثل همه آزاد هستید از هر فرد یا هر اندیشه ای طرفداری کنید. ولی به نظر من اینطوری که گفتم آمد و نمی دانم تا چه اندازه برداشت من درست است. ولی اگر درست باشد، صرفا اختلافی است میان شما با یک سری از آرمانها و نظام و افراد دیگری با آرمانهای دیگر. فلذا دلایلی که در نقد رفتار مسئولین آن نظام انقلابی می آورید فاقد استدلال منطقی قوی است چون حتی اگر من هم جای آنها بودم، با آن تفکر و اعتقاد به آن ارزشها همان کار را می کردم و انتظار جز این کاملا غیر طبیعی است.
پاسخ:
آرمان بدون امکان مثل پرواز بدون بال است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

جمع آوری امضا در حمایت از محکومیت خشونت و حمله به مسلمانان برمه  (نظرات جالب دیگران)

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 5:36 PM

موومان

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 12:37 PM
سلام خدمت دوستان

به اطلاعیه ی زیر توجه شود:


بسم الله
به گزارش پایگاه برای مستضعفین میانمار،به همت دانشجویان ایرانی مقیم هلند هفته آینده تجمع اعتراض آمیزی در اعتراض به فجایع انسانی رخ داده درخصوص مسلمان میانماردر شهر لاهه (پایتخت سیاسی هلند) برگزار خواهد گردید
 
همراه با این تجمع، یک دادخواست بین المللی به  ۵ زبان عربی‌، فارسی، انگلیسی‌، آلمانی‌ و هلندی نیز تهیه شده است که قراراست پس از جمع آوری امضا به حد کافی، به نهادهای ذیربط ارسال و نتایج آن پیگیری گردد. در خصوص اثربخشی این مساله، یکی از دانشجویان ایرانی مقیم هلند گفت: چندی پیش درخصوص عدم صدور و عدم تمدید ویزا دانشجویان ایرانی توسط کشور هلند و اعمال محدودیت های شدید در خصوص دانشجویان ایرانی، مشابه چنین دادخواستی تهیه و از طریق نهادهای ذیربط پیگیری شد که بسیار موثر و اثربخش بود. لذا از کلیه عزیزان مجدد تقاضا دارم که این دادخواست را امضا نموده و آنرا برای سایر دوستان نیز ارسال نمایند
برای اینکه بتوانیم صدای این مردم بی پناه را به گوش جامعه جهانی رسانده و مانع خشونت بیشتر علیه ایشان باشیم دادخواستی به شرح لینک زیر تهیه شده است:

http://www.ipetitions.com/petition/stop-violence-against-muslim-minority-in-myanmar/

فقط کافیه در فرم پایین صفحه اسم و ایمیل و کشور خودتون رو وارد کنید و کلید ساین رو بزنید. لطفاً حداقل برای یک نفر فوروارد کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

قرارداد الجزایر و ۱۹۳۷ بین ایران و عراق و تعیین خط مرزی شط العرب  (جنگ ایران و عراق،دفاع مقدس(جدید))

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 5:25 PM

حسام

پنجشنبه 11 آبان 1391 ساعت 06:20 AM

می گویند برای صلح رضایت دو طرف لازم است اما برای شروع جنگ رضایت یک طرف هم کافی است . به فرض ایران مذاکره را می پذیرفت و حتی به قول شما قرارداد ۱۹۳۷ را هم برای از بین بردن بهانه جویی های عراق قبول می کرد چه تضمینی وجود داشت که به بهانه دیگری آتش جنگ برافروخته نشود؟
کنیسه و کلیسا درست یا نادرست ایران انقلابی سال 57 را خطری برای خود می دانست و به هر بهانه ای جنگی را بر ما تحمیل میکرد.
به نظر شما برای از بین بردن احتمال جنگ در حال حاضر چکار باید کرد؟
پاسخ:
این که مسئولین و گردانندگان ایران آن زمان نه تنها مذاکره پیشنهادی دولت عراق را نپذیرفت و خود نیز پیشنهاد جانشینی جز تفنگ ارائه نداد، موجبی بود تا کرسی های سیاسی و رسمی جهان دولت ایران را مقصر بدانند و اغلب سرزنش کنند. پیش گویی و رمل اندازی شما هم در این باب که ممکن بود عراق دوباره حمله کند، در هیچ زمینه و به هیچ شکل قابل اعتنا نیست.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اعلام ساعت پخش مصاحبه زنده شبکه جهانی وصال با آقای ناصر پورپیرار  (دوستانه)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 11:15 PM

مجاهد

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 7:20 PM
آقای اکبر کجای حرف هایم بی ربط بود؟؟؟ موردا اشاره کنید تا روشنتان کنم.

استاد باز هم خواهشم این است در گفتگوی زنده خط اصلی این تحقیقات و مستند ها که همان مبارزه با یهود و بازگشت به قرآن است را فراموش نکنید و بخصوص در مورد آنوسی ها مردم جهان را مطلع کنید.

همچنین حتما مصاحبه را بصورت فایل کامپیوتری جهت دانلود از اینترنت ضبط کنید و در سایت ناریا قرار دهید.


آقای نیسی ساعت پخش مصاحبه را اعلام نکردید.
پاسخ:
آقای مجاهد. به چشم.  
 
 
 
 
 
آمون : زمان مورد نظر: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در نبرد سوسیالیسم و امپریالیسم جهانی  (حرف های فعلا مبهم !)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:34 PM

هیوا

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 4:58 PM
استاد با سلام
شما در مواردی، روسیه را امپریالیست می خوانید اما برای شوروی چنین وصفی را قایل نمی باشید. لطفاً اندکی را هنمایی کنید.آیا شوروی در ذیل حکومت کمونیستی، امپریالیست نبود؟
پاسخ:
از کا. گ. ب. بپرسید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تاریخ، ساعت و زمان پخش مستندها و مصاحبه تصویری با آقای پورپیرار  (نظرات جالب دیگران)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:33 PM

محمد نیسی

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 3:25 PM
سلام‌علیکم

گفتگوی زنده با استاد پورپیرار فردا ( 5 شنبه ) و قسمت دوم مستند شکوهمند " تختگاه هیچکس " امروز ( چهارشنبه ) ساعت 19:30 به وقت تهران پخش خواهد شد.

تکرار پخش برنامه‌ها در روز بعد ساعت 14:00 به وقت تهران می‌باشد.

ضمناً روال پخش برنامه‌ها بدون تغییر روزهای 1شنبه و 3شنبه و 5شنبه خواهد بود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ناصرالدین شاه و خاندان قاجار،بخشی از غربتی کولی های آواره اروپا  (نظرات جالب دیگران)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:31 PM

غصه دار

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:20 AM
سلام
استاد  سال پیش یه سئوال پرسیدم که تا الان جواب نگرفتم. اینکه چرا عرب ها به اقوام غربتی و کولی ها می گویند: قجر!!!
اگه به قیافه ناصرالدین شاه خوب دقت کنید... می بینید که خیلی شبیه همون کولی های آواره ست!!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ابتلای محمد علی کلی قهرمان مصری بوکسور جهان به بیماری پارکینسون  (یهود Jews یهودیت Jewish جهودان)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:27 PM

اکبر

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 04:42 AM
مجاهد  حرف  بی ربط زیاد گفت و اما محمد علی و ابتلای او به مرض پارکینسون : علی ورزشکاری با عطوفت و با خصوصیات  والای انسانی است  . با محبویت و معروفیت وی امکان کاندید شدن به ریاست جمهوری  وجود داشت .این به نفع محافلی در امریکا  نبود. علت مریض شدن او میتواند این موضوع باشد !
پاسخ:
اخوی. در هر صورت این جنایت ها و نظایر دیگر آن در سراسر گیتی از شیرین کاری های ضد بشری یهودیان است چنان چه  توصیف قرآن از یهودیان، سراپا حکمت است.

«مثل آنان که تورات با خود دارند ولی به مفاد آن فهم و عمل نمی کنند، گویی بر الاغی تورات بار کرده باشند».

به اشتباه چند کامنت حذف شد دوستان لطفا دوباره ارسال کنند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

حضور و حیات تمدن عظیم و فرهنگ درخشان بابل در صحرای خشک عربستان  (عید پوریم Purim/Pourim/Poorim)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:25 PM

محمد اوجال

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 03:59 AM
با سلام

در ارتباط با این موضوع که فرموده اید "می توان فرض را بر این گرفت که مردمانی از بابل به اعماق صحرا گریخته و موجد اجتماع جدبدی شده باشند که عرب خوانده می شوند."، سوالی که به ذهن می رسد اینکه:

آیا در سرزمین عربستان آثار و بقایای کهن از آن قبیل که در عراق یافته شده، در همان سطح و رتبه، پیدا شده است؟
پاسخ:
آقای اوجال. اگر این فرض را بپذیریم که کسانی از دانایان و قدرتمندان بابل از آسیب پوریم به عمق صحرا گریخته و فرهنگ متعالی خود را حفظ کرده باشند، پس طبیعی است که نباید با علم کردن دست آوردهای خود، بار دیگر یهودیان را متوجه خویش کنند.


ضمنا به نظرم چند کامنت را اشتباها حذف کرده ام. دوستان اگر سئوال شان بی جواب مانده لطفا ارسال آن را تکرار کنند.  
 
 
 
 
 
آمون : یحتمل منظور این باشد: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

توصیه برژینسکی به اسلام سیاسی و ناسیونالیسم محصول یهود صهیونیست  (نظرات جالب دیگران)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 00:33 AM

مسعود سنجری

سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 10:15 PM
آقای بظاهر مومن

زیاد دور برنداری بهتره . بحث بر سر عدم اعتبار شبکه الجزیره است و نه انکار. ضمنا من نگفتم لیبی بی طرف بوده. می خواهی اینطوری به استاد متلک بزنی بهتره رو راست بگی نه در لفافه. در ضمن فراموش نکن که حضور اسلام سیاسی و اسلام فرقه ای عمری به اندازه حضور صهیونیزم و استعمار داره و انکار همکاری و اتحاد این دو گروه ( اسلام سیاسی و صهیونیزم) فقط موجب اثبات سفاهت منکران است. ناسیونالیزم هم در کنار اسلام سیاسی ابزاری برای تفکیک و ایجاد فتنه بین مردم مسلمان بوده منتهی چون وظایف محوله را بخوبی انجام نداده امروز غرب و کلا یهود ابزاری جز اسلام سیاسی را در دست خود نمی بیند تا مناطق مسلمین را غرق در فتنه و تجزیه و خراب کند. همین اسلام سیاسی ابزاری در دست آمریکا برای در هم شکستن شوروی هم بود. برای تجزیه بوسنی هم بود. شخصا در فیلمی مستند برژنیسکی را درحال سخنرانی برای مجاهدین دیده ام که می گفت : شما باید در راه خدا جهاد کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!  
 
  
 
 
 
 
آمون : این زیبیگنیو برژینسکی (یا زیبیگنیو برزینسکی Zbigniew Brzezinski) هم خیلی مشکوک است. ویکی پدیا نوشته:
او در ۲۸ مارس ۱۹۲۸ در شهر ورشو، پایتخت لهستان به دنیا آمد. پدرش (Tadeusz Brzeziński) یک ناسیونالیست لهستانی بود که در جوانی با سلطه روسیه بر لهستان مبارزه مسلحانه می‌کرد. بعدها او وارد دیپلماسی لهستان شد. او در سال ۱۹۳۹ که هیتلر و استالین لهستان را میان آلمان و شوروی تقسیم کردند، سفیر لهستان در کانادا بود.
یعنی در 11 سالگی سفیر بوده!
یا مثلا:
او در ۱۹۴۵ وارد دانشگاه مکگیل کانادا در مونترال شد و در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس تحصیل کرد. سپس به آمریکا رفت و در ۱۹۵۳ از دانشگاه هاروارد در رشته علوم سیاسی دکترا گرفت.
در ۱۹۵۸ شهروند آمریکا شد، ولی احتمالاً تابعیت لهستانی خود را حفظ کرد. با وجود آنکه خانواده او سالها در کانادا سکونت داشتند، او هرگز تبعه کانادا نشد.
او در سیاست آمریکا در حزب دمکرات به فعالیت پرداخت و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۰ آمریکا حامی جان اف کندی بود. پیشنهادات برزینسکی به جان اف کندی در بحران موشکی کوبا باعث شد که فعالانه تر در عرصه سیاسی آمریکا وارد شود و در مسائل شوروی و اروپای شرقی به اظهار نظر بپردازد. او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۴ آمریکا حامی جانسون بود و در آن دولت بر اساس خصومت قبلی اش با شوروی، در جریان جنگ ویتنام به لیندن جانسون رئیس جمهور وقت آمریکا پیشنهادهای گوناگونی داد.
که اصلا به قیافه اش نمی خورد!
به هر حال !
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

توصیه متن برای مصاحبه ویدئویی با آقای ناصر پورپیرار در شبکه وصال  (دوستانه)

چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 00:25 AM

مجاهد

سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 9:40 PM
سلام استاد عزیز

لطفا اگر مصاحبه زنده شما با شبکه وصال فراهم شد خواهش می کنم به جای بحث در مورد تاریخ و مستندها به بحث در مورد یهودیان بپردازید که هدف اصلی این تحقیقات و مستندها هم بوده. استاد تور خدا فقط و فقط در ذم یهودیها حرف بزنید و تیر آخر رو به سمت یهودیها شلیک کنید ، البته کوچکتر از اونی هستم که برای شما متن سخنرانی ای تنظیم کنم ولی خواهشا لااقل از الگوی زیر استفاده کنید :

«هدف از ساخت و نمایش مستند های اینجانب از سوی تلویزیون وصال و غایت اصلی تمام این دنگ و فنگ ها که تا کنون حتی یک خط جواب و انتقاد منطقی و محکم از سوی هیچ صاحب نظر و تریبون و رسانه ای نه تنها در ایران بل در سراسر جهان داده نشده  که حتی ادعا می کنم تحقیقاتی بسیار سترگ و وسیع و خدشه ناپذیر است ، نشان دادن چهره خیانت کار و پشت پرده یهودیان پراکنده در جهان است که می توان به جرات گفت  تقریبا تمام مصائب و مشکلاتی که دنیا و بخصوص مسلمانان جهان از مشکلات اقتصادی و بحران مالی غرب گرفته تا جنگ افروزی های دو جنگ جهانی و حمله و اشغال افغانستان و عراق و نیز جنگ ایران و عراق که آتش بیاران این معرکه بزرگ قابل اثبات هست که یهودیان هستند .

من افتخار می کنم به تحقیقات خودم که باعث شناسایی کوچکترین و پیچیده ترین توطئه های یهود در سراسر جهان شده و سخت اونها رو مثل مورچه هایی که آب به خانه شان بسته شده و مضطرب هر کدوم به سویی تحرک می کنند مضطرب و وحشت زده کرده و نتیجه این تحقیقاتم ضربه ها و لطمه های یهودیان به زندگی شخصیم بوده از جمله مسموم شدن بنده توسط یک یهودی در دفتر کارم و ابتلا به پارکینسون که یهودیان این کار رو با هر کس دیگه ای که خطری جدی از سوی او متوجه خودشون دیدند کردند و اونها رو دقیقا با همین شیوه مبتلا به پارکینسون کردند از جمله آرتور کستلر و یاسر عرفات و منتظر الزیدی خبرنگار عراقی ای که کفش هاش رو به سوی جرج بوش عامل و جیره خوار یهودیها پرتاب کرد و نیز محمد علی کلی این جوان رشید و قهرمان مشت زنی مسلمانان که قصد داشت بزرگ ترین مسجد جهان رو در نیویورک تاسیس کنه. و کارها و توطئه های دیگه ای چون عدم جواز به چاپ و نشر تحقیقات و کتاب ها و مستند های بنده تا ممنوع الورود کردن من به کشورهای عضو شنگن و امریکا و کانادا به عنوان عنصری ضد یهودی و ...

من دلسوزانه به تمام مردم جهان و بخصوص مسلمانان که هدف اصلی و دشمن اصلی یهودیها از 1400 سال پیش تا امروز بودند هشدار می دم که از این به بعد بیشتر مراقب توطئه یهودیان باشند و به جای برخورد های احساسی به مطالعه و تحقیق روی بیاورند و دست به کارهای بنیانی بزنند و مورد به مورد توطئه های هزار تو و رنگارنگ یهودیان رو شناسایی کنند ، ملی گرایی و مذهب گرایی رو که رواج دهنده اونها یهودیان بودند کنار بگذارند و به قرآن رو بیارند و دستورات و فرامین قرآن رو بخصوص در مورد هشدار خطر یهودیان رو جدی تر بگیرند ، که این 2 عامل یعنی ملی گرایی و مذهب گرایی بعلاوه جهل باعث تفرقه و تضعیف روز افزون مسلمانان از هم شده.

شما نگاه کنید به تنها یکی از هزاران فتنه انگیزی یهودی ها در منطقه یعنی جنگ 8 ساله ایران و عراق و به جان هم انداختن دو کشور مسلمان که حاصل اون 8 سال جنگ و تخریب ورشد جنازه و چند دهه عوارض اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی وخیم اون برای مسلمانان بوده. جنگی خونین که چند میلیون نفر از نفوس دو کشور مسلمان رو به کام مرگ فرستاد و صدها هزار مجروح و معلول و ... به جا گذاشت ، واقعا که واقعه دردناک و جانکاهی بوده و انسان تاسف می خوره که چرا باید بیش از یک میلیارد مسلمان اینطور بازیچه و تحت کنترل چند میلیون یهودی باشند؟ باید گفت متاسفانه تا زمانی که علم و آگاهی خودمون در مورد یهودیان رو بیشتر نکنیم و بنیانی و ریشه ای عمل نکنیم چنین ذلیل و ناتوان خواهیم ماند در برابر یهودیان.

مثلا امروز کاری ترین و بزرگترین و موثر ترین ضربات به توطئه های یهودیان رو تحقیقاتی که من پی ریزی کردم زده ، و امروز با اثبات مستند قتل عام پوریم که توسط یهودیان در 2500 سال پیش صورت گرفته و هر سال یهودیان نزدیک عید نوروز اون رو با ولع تمام جشن می گیرند یهود واقعا مضطرب و عاجز شده ، چرا که اگر این تحقیقات در جهان پراکنده بشه که ان شا الله روزی پراکنده هم خواهد شد دیگر یهودیانی که ریا کارانه عبا و شولای مظلومیت و قتل عامهای جعلی ای چون هولوکاست رو به سر کرده بودن بی پناه شده و مردم جهان خواهند فهمید نه تنها یهودیان در جنگ جهانی دوم قتل عام نشدند ، بلکه از 2500 سال پیش تا به امروز دست به قتل و عامهای زیادی چون جنگ های منطقه ای و جهانی و ... زده.

مثلا یکی از راههای شناسایی یهودیان و سیستم مدیریت یهودیان ایجاد جو دیکتاتوری و رعب و وحشت و مبارزه با آزادی بیان و آزادی قلم هست ، هر جای جهان با چنین سیستمی مواجه شدین بدونید که اینها عوامل یهود هستند ، چون با این شگرد مانع نشر حقایق و توطئه های خودشون می شن و فرقی هم نمی کنه این فضای دیکتاتوری و جلوگیری از نشر و انتشار هر مطلبی به چه بهانه ای صورت بگیره ، به بهانه مصلحت نظام و جامعه یا بهانه های دیگه بلکه با این شی.ه می خواهند جوامع رو به کنترل خود در بیارند ... جا داره همینجا از آقای ملازاده تشکر کنم که با پخش این مستندها از شبکه خودشون و فراهم کردن شرایطی برای من برای گفتگو با مردم نشون دادند که یک مسلمان آگاه  و  هوشیار هستند.

همچنین هشدار می دم در مورد انوسی ها . آنوسی ها یهودیانی هستند که به لباس مسلمان در آمده اند و ....»
امیدوارم جوانان مسلمان و نسل در راه مسلمان در تحقیقات و شخصیت من متوقف نشند ، چرا که فروتنانه اینجا اقرار می کنم تنها بنده کوچکی هستم و نباید بعدها از شخصیت من بت سازی و اسطوره سازی بشه که خود این شگرد هم یک روش کثیف یهودی هست که از شخصیتها بت سازی کنه و فقط این تحقیقات رو الگویی برای تحقیقاتی وسیع تر و پر بارتر و عمیق تر قرار بدند.

موفق باشید
پاسخ:
آقای مجاهد.یکی از محاسن  بالا گرفتن وحشیگری یهود چهره مقصر آن ها را در جهان از شیلی تا اندونزی و کره به نماشا می گذارد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تداوم بابلیان از پوریم یهودیان گریخته در صحرای نجد به نام اعراب  (Milestone (جدید))

سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 6:27 PM

منصف

سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 4:40 PM
سلام. درنوشته هایتان در خصوص پوریم اشاره هائی به اعراب و اینکه انها نجات یافتگان از ان قتل عام بوده اند.
تیزهوشیتان تحسین برانگیز است ولی فکر میکنم دلایل بیشتری برای آن لازم باشد .میشود لطفا بیشتر توضیح بفرمائید ممنون شما هستم//
پاسخ:
اقای منصف. از ان که فرهنگ و توان بیان و گستره بسیار وسیع زبان عرب از امکانات عمومی زاده شدن در نجد بسیار بیش تر و پیش تر است، می توان به عنوان ابشن فرض  را بر این گرفت که مردمانی از بابل به اعماق صحرا گریخته و موجد اجتماع جدبدی شده باشند که عرب خوانده می شوند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تاریخ و زمان پخش مستند تختگاه هیچکس از کانال وصال و تکرار فردا  (نظرات جالب دیگران)

سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 6:24 PM

محمد نیسی

سه شنبه 9 آبان 1391 ساعت 4:19 PM
سلام‌علیکم

با توجه به اعمال تغییرات زمانی در موسوم جدید، پخش برنامه " سری در تاریخ ایران " از این به بعد در روزهای شنبه و 2شنبه و 4 شنبه پخش خواهد شد.

بنابراین قسمت دوم مستند شکوهمند " تختگاه هیچکس " به جای امروز فردا 4شنبه ساعت 19:30 به وقت تهران پخش خواهد شد.

تکرار هر برنامه نیز، روز بعد ساعت 14:00 به وقت تهران پخش می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست: