شنبه، مهر ۲۹، ۱۳۹۱

ارسال پست 2861 تا 2876 وبلاگ ناصر پورپیرار

پرداخت مالی زکات و رابطه با صلات(نماز)و طهارت و تطهیر دارایی فرد  (اسلام)

دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 6:21 PM

بشارت

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 11:40 PM
جناب استاد
سلام
به نظر می رسد هیچ نشانه ایی در قران یافت نمی شود که بتوان بر اساس آن کلمه زکات را یک نوع پرداخت مالی به حساب آورد. به خصوص با تعریف و موارد کنونی متعلق به!

حتی می توان شواهدی در قران ارائه کرد که نشان می دهد زکات معنای دیگری جز پرداخت مالی دارد. فی المثل در ماجرای یحیی در سوره مریم قران از وی با عنوان زکاه یاد می کند.
عدم تعیین حدود پرداخت و نوع و چگونگی آن نیز دلایل دیگری برای اثبات این نظر است . قرآن وقتی سخن از پرداخت مال دارد حدود و مقدار آن و نیز مقصد آن را تعیین می کند. در خمس تعیین می کند . در موضوع صدقه و انفاق نیز وقتی از پیامبر می پرسند چه چیز را انفاق کنیم خداوند مقدار و نوع و شیوه ان را تعیین میکند. مثلا می فرماید : قل العفو( اضافه را پرداخت کنید) یا می فرماید : (حتی تنفقوا مما تحبون)

درباره زکات هیچکدام از این موارد نیست .. شاید بتوان زکات را با کلمه تزکیه هم سنخ دانست و آن را در کنار صلاه به معنای پاکی دانست.
تا نظر استاد بزرگوار چه باشد.

آرزوی صحت و سلامت برای شما دارم. در پناه الله
پاسخ:
آقای بشارت. ظرایف دیگری نیز در همین باب می توان ارائه داد که ان شاء الله پس از بازگشت توانایی همراه مراتبی دیگر ارائه خواهم داد.  
 
 
 
آمون : بیشتر در این رابطه: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ابتلا به پارکینسون،حربه و ضربه یهود به ارث و میراث ناصر پورپیرار  (عجز و آوارگی مخالفان)

دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 6:18 PM

abbas

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:54 PM
Parkinson's disease may have been a key factor in Adolf Hitler's downfall

The dictator suffered the disease, and the mental inflexibility associated with it could have been what led to his slow response to the D-Day landings in Normandy in 1944
Dr Tom Hutton, a neurologist who co-authored the study, said Hitler was suffering physical and mental symptoms of the disease, Dr Hutton, of the Neurology Research and Education Centre in Texas used records from officials who treated Hitler in 1944 and 1945 that described him as having lost "his mental flexibility".

Hitler was treated by his personal physician, Dr Theo Morrell. Theo Morell was well known in Germany for his unconventional, holistic and alternative treatments. Dr Morell kept very detailed diaries of his treatment of Hitler's Parkinson's Disease



Dr Hutton, of the Neurology Research and Education Centre in Texas used records from officials who treated Hitler in 1944 and 1945 that described him as having lost "his mental flexibility".


Adolf Hitler had Parkinson symptoms in 1934, at age 45 years. He may have had transient symptoms in 1923, at age 34 years. Young-onset parkinsonism, during the 1920s, favored a diagnosis of post-encephalitic rather than idiopathic parkinsonism. Hitler had oculogyric crises, phenomena only associated with post-encephalitic parkinsonism. In addition, he had dystonic facial spasms, palilalia and a sleep disorder, phenomena more likely to be associated with post-encephalitic than idiopathic parkinsonism. In November 1918, at age 29 years, Hitler may have had von Economo's encephalitis, while he was a patient in a hospital, recovering from poison gas"


It has been proved that Adolf Hitler suffered from idiopathic Parkinson's disease. No indication for postencephalitic parkinsonism was found in the clinical symptoms or the case history. Professor Max de Crinis established his diagnosis of Parkinson's disease in Hitler early in 1945 and informed the SS leadership, who decided to initiate treatment with a specially prepared 'antiparkinsonian mixture' to be administered by a physician. However, Hitler never received the mixture, this implies that the SS intended to remove the severely diseased 'Leader'.
پاسخ:
آقای عباس. من حالا پارکینسون و مراحل رشد و آسیب های آن را می شناسم و در فیلم مستندی از سال های آخر عمر هیتلر کاملا مراحل این رشد را در حرکات و رفتار و نحوه حرف زدن او تشخیص می دادم. این بیماری حاصل وارد کردن دوز معینی از نوعی ترکیب شیمیایی از طریق بلع آن است و به سادگی با مخلوط کردن آن در آب، چای و هرنوع نوشیدنی و غیر آن مورد هدف را مسموم و مبتلا می کند. ولی مسلما موجب اتمام بنا و خرابه تخت جمشید نخواهد شد. مطمئن باشید که هرگز ضربه ای چون مجموع یادداشت های تاملی در بنیان تاریخ ایران بر گرده کنیسه وارد نیامده و آنان و ابزارهای شان، که بر آن ها نام دانشگاه و مراکز تحقیق تاریخ و باستان شناسی و آن چه هنر و زیبایی و شعر و عرفان و درویشی و زائده هایی از این دست نام داده اند را رسوا و مچ شان را نگشوده بود. این میراث من برای اندیشه های آزاد آدمی در هر کسوتی است که تا رهایی از چنبره حیله های یهود نجس، که در 5 قرن اخیر هستی طبیعی و آرام حیات آدمی را آلوده اند، با یاری و به خواست خداوند، راه درازی در پیش ندارند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ابتلا عمدی منتظر الزیدی پرتاب کننده کفش به جورج بوش به پارکینسون  (متفرقه)

دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 5:55 PM

شاگرد

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:09 PM
استاد عالیقدر: من  هر چه گشتم در باره   پارکینسون منتظر الزید-- کفش پران--  منبعی پیدا نکردم. لطفا منبع این خبر را برایمان  روشن کنید.
با احترام
پاسخ:
اخبار تلویزیون و این که در بیمارستانی در قاهره بستری است.  
 
 
 
 
آمون : مطلب مرتبط با این نوشته در باب پارکینسون: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

توانایی های ارواج و اجنه و عفریت دربار سلیمان و علم الکتاب آصف  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 5:53 PM

علی

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 7:56 PM
با سلام
جناب پورپیرار، سوالی داشتم. خداوند متعال در آیات 39و 40سوره نمل می فرماید:( قَالَ عِفْرِیتٌ مِّنَ الجِْنِّ أَنَا ءَاتِیک بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِک وَ إِنى عَلَیْهِ لَقَوِىُّ أَمِینٌ(39)قَالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَبِ أَنَا ءَاتِیک بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْک طرْفُک فَلَمَّا رَءَاهُ مُستَقِراًّ عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضلِ رَبى لِیَبْلُوَنى ءَ أَشکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَن شکَرَ فَإِنَّمَا یَشکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبى غَنىُّ کَرِیمٌ(40)=عفریتى از جن گفت : من آنرا نزد تو مى آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزى و من نسبت به آن توانا و امینم ---کسى که دانشى از کتاب داشت گفت ، من آنرا پیش ‍ از آنکه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که (سلیمان ) آنرا نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش ‍ کند که آیا شکر او را بجا مى آورم یا کفران مى کنم) .
جناب پورپیرار، وقتی حضرت سلیمان(ع) از نزدیکان خود خواست که چه کسی می تواند تخت ملکه سبا را بالفور نزد وی حاضر نماید، قران از دو نفر یاد می کند، فردی به نام عفریت از طائفه جن گفت: من قادرم آن را پیش از انکه از مقامت بلند شوی نزدت بیاورم. و فرد دیگری که در روایات از او به آصف تعبیر شده است، گفت: من قادرم در یک چشم به هم زدن بلکه قبل از آنکه پلکت به چشمت باز گردد. و نکته جالب اینکه شخص دوم که از چنین قدرتی برخوردار است، قران خصوصیت وی را برخورداری از علم به کتاب آسمانی بر می شمارد. و معلوم می شود که علم به کتاب الهی مخصوصاً اگر کتاب ، کتابی چون قران باشد و داننده آن می تواند خاستگاه ولایت تکوینی مافوق آصف باشد.
با  توجه به این قضیه در این صورت آن کسی که به همه علم کتاب آگاهی دارد و گواه بر پیامبر اسلام هست چه کسی است؟
(وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَست مُرْسلاً قُلْ کفَى بِاللَّهِ شهِیدَا بَیْنى وَ بَیْنَکمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَبِ=آنها که کافر شدند مى گویند تو پیامبر نیستى ، بگو کافى است که خداوند و کسانى که علم کتاب نزد آنهاست گواه (من ) باشند.(سوره رعد ایه43).
 
 
 
 
آمون : این هم سوال قبلی این فرد در مورد سکس و رابطه جنسی و معاشقه با فرد هم جنس یا غیر همجنس در قرآن، وسط این هیر و ویری! 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

رابطه جنسی و عاشقانه با دوست غیر/همجنس با اطلاع خانواده در قرآن  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 5:48 PM

علی

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 2:47 PM
با سلام
جناب پورپیرار در نظر به جناب بولوت گفته اید که: طبیعی است که خمس و زکات همان مالیات داست و البته نه در سیستمی که رسما ۲۰ درصد نزول می دهد و ۲۵ درصد می گیرد.
جناب پورپیرار،  میان خمس و زکات با مالیات تفاوتهایی است:1) مالیات ، هزینه ای است که شمال می پردازید تا دولت، رفاه شما را بیرون منزل تامین کند، مثل: سازمان آتش نشانی و ایجاد فضای سبز و ...
2) پرداخت خمس و زکات، به عنوان یک عبادت است و در آن قصد نزدیکی به خدا لازم است که اگر نباشد عمل قبول نمی شود. ولی مالیات قصد قربت نمی خواهد و نوعاً با اکراه پرداخت می شود.
3) در خمس و زکات به پرداخت کننده اعتماد می شود، یعنی خودش حساب مال خود را می کند نه بازرس و مامور دولت.
همچنین جناب پورپیرار، هنگامی که خداوند در آیه خمس می فرماید:( وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شىْءٍ فَأَنَّ للَّهِ خُمُسهُ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْیَتَمَى وَ الْمَسکِینِ وَ ابْنِ السبِیلِ إِن کُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَ مَا أَنزَلْنَا عَلى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلى کلِّ شىْءٍ قَدِیرٌ) به ناچار باید مراد از ذی القربی در این ایه، خویشاوندان رسول خدا(ص) باشند، که نامش پیش از آن، بدون فاصله، ذکر شده است. و اگر چنین نیست، پس مراد خدا از ذی القربی در این آیه چیست؟
همچنین ذی القربی در آیه 7سوره حشر که می فرماید:(مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى رَسولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَللَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْیَتَمَى وَ الْمَسکِینِ وَ ابْنِ السبِیلِ ) که مراد از ان ، خویشاوندان رسول خدا است که نام او پیش از ان به صراحت بیانشده است.
و نیز مراد از قربی در آیه 23سوره شوری که می فرماید:( قُل لا أَسئَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى ) که مراد از آن ، خویشاوندان ضمیر فاعل در أَسئَلُکمْ است که همان رسول خدا است.
و سیاق آیه خمس دلالت بر آن دارد که مراد از یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان خویشاوندان رسول خدا هستند و شان این اافاظ در آیه؛ شان همان ذی القربی یی است که پیش از آنها امده است. به ویژه که خداوند متعال برای مسکین و ابن السبیل از غیر بنی هاشم در صدقات سهم خاص قرار داده است، آنجا که مورد صدقه را در سوره توبه آیه 60تعیین کرده و فرموده:(إِنَّمَا الصدَقَت لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسکِینِ وَ الْعَمِلِینَ عَلَیهَا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبهُمْ وَ فى الرِّقَابِ وَ الْغَرِمِینَ وَ فى سبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السبِیلِ فَرِیضةً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ). و این صدقه بر مسکین و فقیر بنی هاشم حرام شده و خداوند به جای ان سهمی از خمس را برای ایشان مقرر فرموده است.
و سخنتان به این بنده خدا مثل مقاله اسلام و شمشیر 49 است که ( اوما ملکت ایمانهم) را دوست غیر همجنس معنی نموده اید و وقتی خود دیدید که آش چنان شور شده است خودتان نیز آن را نپذیرفته اید و مجبور شدید که چند شرط از جانب خود (که احتمالا شریک خدا در بیان احکام هستند) به آن اضافه کند!!( داشتن دوست غیر همجنس که با تراضی طرفین و موافقت خانواده ها، موجب آرامش یکدیگر باشند، بدون اجبار و تجاوز از حقوق و اعمال انقیاد، از نظر خداوند موجب ملامت نیست)، و جالب تر آنکه ایشان از " صدمات بنیادینی ... که ... با دخالت در معانی کلمات قرآن" سخن می گویند. جناب پورپیرا ، این شروطی که آورده اید برای دوست غیر همجنس در کجای قران امده است؟
 
 
 
 
 
یه دوست
یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 4:33 PM
با سلام این آقای علی که کامنت داده اند نگفته اند که ماملکت ایمانکم یعنی چه؟ یعنی کنیز و برده؟
در ضمن آیاتی که نوشتن ذی القربی کی گفته مربوط به پیامبر هستند ضمیرشون که بیشتر نشون میده نزدیکان دهنده ی خمس و زکات است یعنی اینکه اگه خواستین خمس و زکات بدین اول فامیل مستحق خودتون بعد غریبه ها.
با تشکر از استاد  
 
 
 
 
آمون : نمی دانم این چه جای چنین مباحثی است؟!! اتفاق تازه مرده، موضوع ناصرالدین شاه قاجار و حرمسرا و سرسره و آب بازی و تاب بازی است، آن وقت ... ؟!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

الگوبرداری محرم و عاشورا شیعیان از سفر خروج یهودیان از مصر فرعون  (نظرات جالب دیگران)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 4:44 PM

محمدرضا نیسی

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 1:52 PM
سلام‌علیکم

آقای جمال شبیشاوی

همین طور است که می‌فرمائید. قضیه عاشورا علاوه بر اضافات تاریخی متأخر به یک کارناوال چند روزه تبدیل شده که در آن به عزاداری در آغاز سال نوی مسلمین می‌پردازند

در حالیکه همه ملت‌های دیگر در آغاز سال نوی‌شان به جشن و شادی و دید و بازدید‌ و تبریک سال نو مشغول‌اند  
 
 
 
 
محمد اوجال
یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 2:11 PM
سلام

ضمن تشکر از آقای abbas به خاطر لینک زیر:

http://txlady706.wordpress.com/2010/03/29/passover-pesach-is-celebrated-by-jews-and-muslims-celebrate-ashura/

یادآوری این نقل از کتاب "تاریخ نامه بلعمی" هم خالی از لطف نیست:

«و چون پیغمبر به مدینه آمد به ماه ربیع الاول اندر و آن سال بگذشت، دیگر سال به ماه محرم اندر و جهودان را دید روز دهم محرم که روزه داشتند، و این روز را روز عاشورا خواندندی. پیغمبر علیه السلام پرسید که این چه روزی است شما را؟ ایشان گفتند که این آن روز است که خدای تعالی فرعون را در دریا غرق کرد و موسی برهانید، و آن روز موسی علیه السلام روزه گرفت شکرانه ی آن را. و سنت است ما را این روزه داشتن هر سالی. پس پیغمبر علیه السلام مسلمانان را بفرمود تا آن روز روزه داشتند، و گفت من سزاوارترم به سنت برادرم موسی بن عمران، پس پیغمبر ترسایان را دید که پنجاه روز روزه داشتند. پیغمبر را علیه السلام آرزو آمد که اندر شریعت او این روزه بود. پس چون ماه شعبان به آخر آمد خدای عز و جل روزه ی ماه رمضان داشتن فرض کرد... چون دیگر سال محرم اندر آمد و روز عاشورا ببود، پیغمبر بفرمود که روزه دارند و مردمان بداشتند...»
(بلعمی، تاریخ نامه، ص ۱۰۵- ۱۰۷، در مقدمات جنگ بدر)  
 
 
 
 
آمون : منظور این یادداشت است: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

محمد علی کلی،آرتور کستلر،یاسر عرفات،منتظر الزیدی و ناصر پورپیرار  (در حاشیه ( جدید))

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 4:41 PM

احترام

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 1:43 PM
همین چند روز قبل بود که فرمودید صرف یاری خواستن از دون الله باعث مشرک شدن کسی نمی شود و بنده هم معتقدم  حق باشماست  حال چگونه است که شما کسی را که از دون الله یاری می طلبد در زمره مسلمان می بینید اما اتفاق را که بنا بر فرموده شما در حسرت مصادره قسمتی از افکار شما بنام خویش بود(و در صورت صحت و اثبات تنها دزدی افکار است) غیر مسلمان و یهودی و با الفاظ زشت خطاب می کنید؟  امیدوارم بر خطا باشم اما گویاملاک شما برای دین  مردم نه اعتقاد و عمل آنها به قران بلکه قبول یا رد عقاید شماست!
پاسخ:
درست است. در این جا با این همه حرف در این همه سال تنها یک مقصد پیموده شده و آن اثبات وقوع آدم کشی وسیع پوریم به دست یهودیان در این منطقه بوده و آن چه در این باب گفته شده، از حافظ تا قرینه های دیگر، مغلطه هایی برای خاکستر پاشی بر این حقیقت سوزان تمدن انسان بوده است که  شولای مظلومیت را بر تن یهود می درید و در جای آن شلیته جعل و دروغ را بر اندام آنان می پوشاند. در این جا و بر گرد این غوغا فقط دو گروه عمده گرد آمدند: یهودیانی با جام سم که پیش تر نصیب کستلر و هیتلر و رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین و پرواز دهنده لنگه کفش بر رییس جمهور آمریکا در بغداد و ناصر پور پیرار و محمد علی کلی که بزرگ ترین مسجد جهان را در نیویورک می ساخت و بر اثر شدید ترین ابتلای به پارکینسون ادامه ساخت آن را به آفریقای جنوبی منتقل کرد و دو هفته پیش افتتاح شد تا دزدی پول و پر کردن نوارهای گوناگون مباحثه برای تحریک وزارت اطلاعات و چاقو کشان ایران باستان دروغین پرست در یک سو و سوی دیگر مشتاقان دریافت حقیقت که مثلا برای انجام کار آماده سازی
مستند تختگاه هیچ کس و طوفان نوح، فی المثل حتی کفش پا و لباس نپوشیده خود را فروختند و مشتاقانه انتظار نمایش گوشه دیگری از افشای حقه بازی های جهانی یهودیان را کشیدند و ناظر شدند که چه سان یهودیان پا بر زمین می کوبند، بر خود می پیچند و تمام دستگاه رسانه های جهانی را در مقابله با این وبلاگ و سایت فرا می خوانند، دلقکان در سیمای دکتر و پروفسور و ذخائر مسخرگان فرهنگی خود را فرا می خوانند تا با ساخت فیلم های گوناگون در داخل و خارج ایران به مقابله برخیزند بی این که حتی یک تریبون مختصر داخلی در اختیار بنیان اندیشان باشد. در این جنگ نابرابر، انتظ ار درید لاشه آنوسی شناخته شده ای چون دوست شما را که سهم و برنامه حساب شده ای در فرود آوردن ضربه بر اجتماع بنیان اندیشان داشته، محترم شمارد؟!    
 
 
 
آمون : منقولات سابق: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

زندگی به عنوان آنوسی و مرگ به شکل یک یهودی منفور و مطرود جامعه  (دوستانه)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 4:37 PM

مسعود سنجری

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:33 AM
جناب بی نام عزیز
سلام علیکم

بزرگوار عذرخواهی می کنم اگر اظهارنظر کردم. حالا که اتفاق دارفانی را وداع کرده خدا رحمتش کند اما اگر ما و شما استاد را از خلال این همه مجاهدت ها و فداکاری ها شناخته ایم پس بیشتر بر رای و نظر ایشان توقف کنیم حتی اگر الآن برای ما مفهوم نباشد. لابد دلیلی برای این عقیده شان دارند.

والسلام علیکم
فی امان الله
پاسخ:
آقای سنجری. تکلیف آدمی که مردم حتی بر صحت اوراق اعلام مرگ اش هم تردید می کنند نگفته روشن است.  
 
 
 
آمون : نخیر! ول کن بحث نیستند! 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آنوسیان شیرازی در تکاپوی ارزش آفرینی بر یهودیان سقط شده و مطرود  (متفرقه)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 4:35 PM

احترام

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 09:10 AM
...وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ

...و باید عفو کنند و گذشت نمایند مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است

ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پاره‏اى از گمانها گناه است و جاسوسى مکنید و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن کراهت دارید  از خدا بترسید که خدا توبه‏پذیر مهربان است
-
صحبت کردن از اعمال و رفتار گذشتگان  اگر با رعایت انصاف و ادب باشد بحث در باره تاریخ است و اگر همراه با الفاظ توهین آمیز باشد  گناه است فرقی نمی کند که این توهین نسبت به کوروش یا هارون الرشید یا علی بن ابی طالب یا محمد رضا پهلوی صورت بگیرد یا افراد عادی مانند اتفاق و حادثه و بی نام و نامدار وغیره
توهین به افراد زنده هم گناه است ( و فقط امکان عذر خواهی از آنهاست که کار را سهل می نمایاند)ولی از آنجاییکه هر آن هر یک از ما ممکن است بمیرد دوستان عزیز سعی کنند عنان زبان در اختیار داشته باشند تا بعد از مرگ هرکس مانند برخی از عزیزان دچار احساس نارحتی وجدان نگردد و از خدا نخواهد حق الناس را برای وی ببخشد! قضاوت در نیک و بد اعمال انسانها باید با دوچیز همراه باشد 1- شناخت  کامل افکار و عقاید و اعمال  آنها  2 - شناخت حق دفاع برای ایشان   
ما در تاریخ براساس نتیجه گفتار و اعمال افراد قضاوت می کنیم و میدانیم که بارها شده که  قضاوت خود را خطا یافته ایم اما چنان برخود علاقه داشته ایم که اینگونه خطاها را بر نتابیم و از رو نرویم و همچنان بر قضاوتهای مطلق خود ادامه دهیم.و حتی یکبار هم نشده در حین قضاوت بگوئیم : نتیجه بررسی ها چنین نشان میدهد و انشاالله بر خطا نیستیم و حقیقت مطلق را خدا میداند بلکه همیشه حکم قطعی میدهیم چنانچه گویی به خزانه غیب تسلط داریم و احتمال خطا نداریم و بر این طرز جبارانه قضاوت الفاظ توهین آمیز را هم اضافه کنیم آنگاه معلوم می شود که چقدر تقوی الهی را می شناسیم!
پاسخ:
آقا یا خانم احترام. راه ثواب و خطا اینک معین است. اگر تاثیر قتل عام پوریم بر تاریخ و تمدن و فرهنگ آدمیان را درک کردیم هرچه بگوییم جز ثواب نباشد و اگر رد کردیم پس بر خطا گفته و رفته ایم. ضمن این که منبر رفتن پر صلوات آن جناب نیز شامل حال یهودیان نمی شود چرا که هرمصیبتی بر سر مردم دنیا می رود از کثافت وجود یهود است. آیه مربوطه در قرآن را هم خود بیابید.  
 
 
 
آمون : موضوع دارد کش می آید: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عاشورای مسلمانان شیعه،برگرفته از عید خروج از مصر بنی اسرائیلیان  (نظرات جالب دیگران)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:51 AM

abbas

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 06:29 AM
http://txlady706.wordpress.com/2010/03/29/passover-pesach-is-celebrated-by-jews-and-muslims-celebrate-ashura/

 

 

 

 

آمون : لینک مربوط به یک یهودی است با چنین توضیحاتی: 

 

 

AboutI'm a mom and a daughter.  I'm a refugee.  My mother is the only child that survived WWII in her family.  She and my grandmother were the only ones left.  My fathers family disowned him when he told them that he was leaving with his family to the US.  They were going to shoot for California.  They got as far and NY.  I grew up in Queens.  I went to Far Rockaway HS.  I left for the ARMY at the ripe old age of 23.  Spent some time in VA and then on to TX.  I live in TX.  I have a daughter.  I am divorced.  I AM JEWISH. I AM VERY CONSERVATIVE in my politics.  I have a job that I go to EVERY DAY – 8-5, 5 days a week.  My mother lives with me.  My Hebrew name is Judith.  Yihoodit.  I don't do this for money, rather for therapy.

Baruch Hashem!

 

 

 

و لینک، چنین متنی دارد و عکسی که منتقل نمی کنم: 

 

 

Passover (Pesach) is celebrated by Jews and Muslims celebrate Ashura
Obama is celebrating Passover in the White house.  I thought he was Christian.  Why not celebrate Easter, like a good Christian?  Oh yeah, he was conveniently busy in Afghanistan. He seems to be busy a lot during important holidays for Christians.  Ashura is a fast that Islam calls for at the end of Pesach.

Why aren't the  Dems freaking out over this?  If Obama is promoting a religion, then the progressive freaks should be up in arms over this.

<crickets>

Many may not know this, but Muslims also commemorate the Exodus of the Hebrews out of Egypt by fasting the ninth and tenth day of the first month of the Islamic lunar calendar. The event is called Ashura, stemming from the Arabic word for "ten."

http://www.mediamonitors.net/heshamahassaballa11.html

Obama's White House continues new tradition with Passover Seder:

All presidents create their own White House traditions, and tonight is an event that may wind up as one of President Obama's legacies: The White House Seder.

As Passover begins at sundown tonight, Obama and about 20 guests gather in the Old Family Dining Room of the residence to eat a meal, recite prayers, and re-tell the story of Jewish enslavement and liberation.

This special Seder, first done last year, sprung from Obama's 2008 presidential campaign. Some staff members planned an improvised Seder while on the trail in Pennsylvania, and word filtered back to the boss.

Obama showed up with the salutation, "hey, is this the Seder?," according to this fine account of the event. At evening's end, Obama replaced the traditional declaration — "Next year in Jerusalem!" — with a bit of an update: "Next Year in the White House!"

And so it was. And even after Obama moves out, there will probably be many "next years" to come with White House Seders.

یعنی هر رئیس جمهوری به کاخ سفید می رود، سنتی را ایجاد می کند و پرزیدنت باراک اوباما هم سنت برگزاری خروج از مصر بنی اسرائیل را افزود که همان عاشورای مسلمانان است در تقویم قمری!  

این هم لینک مطلبی مرتبط: 

 

http://purpirar.blogsky.com/1391/07/22/post-2860/

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

معنی اصطلاح کوتاهی دست از دنیا و سرقت ادبی-فرهنگی بی شرف بدنهاد  (افراد و شخصیت ها)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:27 AM

بی نام

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 00:19 AM
آقای پور پیرار اگر صلاح دانستی نمایش بده

جناب ساده دل
بی پرده بگویم انسان چیپ وبی ارزشی هستی هیچ انسان با ارزشی که بویی از انسانیت برده باشد حاضر به پرداخت هزینه خود شیرینی از انبان بی دفاع میت نیست وعلیرغم بر خورد غیر معمول استاد هیچ انسان با شرفی در این وبلاگ اتفاق مرحوم را هزینه تقرب به استاد نکرد وهمه سکوت را بر خود شیرینک بازی ترجیح دادند و تو پست فطرت ایاز صفت آن کردی که از توان هیچ با شرفی بر نمی آمد.برای استاد هم واقعا" متاسفم که اگر ذره ای التفات به آموزه های اسلامی داشت با کسی که دستش از دنیا کوتاه شده چنین بر خورد نمی کرد وآموزه ای نه چندان بدیع چون داده هایش در تاریخ  حد اقل در حد بزرگ منشی های معمول به ما می آموخت.
تا دیروز مطمئن بودم که جناب اتفاق نیاز به بخشش استاد بزرگ! ما دارد اما امروز فکر می کنم که  این دوست وهم فکر قدیمی که امروز شعور کامل است آخرین پیام خود
برای برداشت نقاب بعضی از جهره ها را با روشی
دیگر به اتمام رساند. خدا بیامرزدش وما را ببخشد اگر روزی برعلیه او چیزی نوشتیم.
پاسخ:
در آموزه های اسلامی کوتاه بودن دست از دنیا یک اصطلاح خاله زنکانه است که اگر تمام مردگان را مشمول آن کنیم ان گاه باید لب بر شناخت تاریخ فروبندیم! دست هرکسی برای عرضه در اخرت نباید کوتاه باشد. این جا عرصه تعارفات نیست. او سارق فرهنگی بد نهاد و بی شرفی بود که با وجود مستند تختگاه هیچ کس استاد غفوری با تصاویر عرضه شده دیگران وبلاگ می زد، زیره به کرمان می برد و در آرزوی تصاحب اکتشاف فصلی از مسائل به نام خود می سوخت و پرپر می زد.  
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

پاسخدهی به سوالات دوستان و توهین هنگام انجام وظیفه بی منت شخصی  (دوستانه)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:25 AM

منصف

شنبه 22 مهر 1391 ساعت 8:49 PM
با عرض سلام خدمت استاد محتدم.
فقط میخواستم از بابت صرف اوقات شریفتان بصورت 24 ساعته که به هر مراجعه کننده ای پاسخ میدهید از شما تشکر نمایم. من 5 ساله خواننده آثار شما  هستم و قلبا از برایتان سلامتی  و عاقبت بخیری در دنیا و روز قیامت آرزو دارم.
پاسخ:
ممنونم. وظیفه ای برعهده دارم که می کوشم ادا کنم و البته بی منت  صدماتی را هم تحمل کرده ام.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مالیات اسلامی خمس و زکات در قرآن،بهره بانکی ناشی از تورم اقتصادی  (اقتصاد)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 10:23 AM

بولوت

شنبه 22 مهر 1391 ساعت 6:31 PM
سلام استاد

متاسفانه سواد قرانی من کمه. سوالی راجع به مالیات در اسلام پرسیده بودند که به قران ارجاع داده بودید. آیا مالیات همان زکات است؟ اگر بله، آیا باید دولت هم مالیات بگیرد و هم زکات؟
پاسخ:
طبیعی است که خمس و زکات همان مالیات داست و البته نه در سیستمی که رسما ۲۰ درصد نزول می دهد و ۲۵ درصد می گیرد.  
 
 
 
 
آمون : قبل از این، این: 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اثبات امکان زندگی و حیات روح پس از مرگ و بهشت از زبان جراح مغز  (نظرات جالب دیگران)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 01:36 AM

ساده دل

شنبه 22 مهر 1391 ساعت 3:23 PM

جراح برجسته مغز و اعصاب که سابقا امکان زندگی پس از مرگ را نفی میکرد : زندگی پس از مرگ و روح حقیق دارد
پس از رفتن به کما در اثر یک اتفاق بمدت هفت روز و از کار افتادن قسمت احساسات و تفکر مغزش موقعیتی را تجربه کرد که باعث تغییر نظرش شد
Afterlife exists says top brain surgeon
A prominent scientist who had previously dismissed the possibility of the afterlife says he has reconsidered his belief after experiencing an out of body experience which has convinced him that heaven exists.
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/northamerica/usa/9597345/Afterlife-exists-says-top-brain-surgeon.html

 

 

 

آمون : ایول! احسنت! به به! ببین کار خدا رو! کار خدا به کجا کشیده که هذیانیات یک «بی عقل و احساس»، شده سند اثبات وجود بهشت ( و بدون جهنم!) با زنان چشم آبی ملبس به مینی ژوپ و تاپ صورتی شبیه به پر! جاهایی که Bold شده، از من، ببینید چی میگه:

 

 

 

 

Afterlife exists says top brain surgeon   


A prominent scientist who had previously dismissed the possibility of the afterlife says he has reconsidered his belief after experiencing an out of body experience which has convinced him that heaven exists.
While in a coma the neurosurgeon says he was met by a beautiful woman in a 'place of clouds, big fluffy pink-white ones'
Dr Eben Alexander, a Harvard-educated neurosurgeon, fell into a coma for seven days in 2008 after contracting meningitis.
During his illness Dr Alexander says that the part of his brain which controls human thought and emotion "shut down" and that he then experienced "something so profound that it gave me a scientific reason to believe in consciousness after death." In an essay for American magazine Newsweek, which he wrote to promote his book Proof of Heaven, Dr Alexander says he was met by a beautiful blue-eyed woman in a "place of clouds, big fluffy pink-white ones" and "shimmering beings".
He continues: "Birds? Angels? These words registered later, when I was writing down my recollections. But neither of these words do justice to the beings themselves, which were quite simply different from anything I have known on this planet. They were more advanced. Higher forms." The doctor adds that a "huge and booming like a glorious chant, came down from above, and I wondered if the winged beings were producing it. the sound was palpable and almost material, like a rain that you can feel on your skin but doesn't get you wet."
Dr Alexander says he had heard stories from patients who spoke of outer body experiences but had disregarded them as "wishful thinking" but has reconsidered his opinion following his own experience.
He added: "I know full well how extraordinary, how frankly unbelievable, all this sounds. Had someone even a doctor told me a story like this in the old days, I would have been quite certain that they were under the spell of some delusion.
"But what happened to me was, far from being delusional, as real or more real than any event in my life. That includes my wedding day and the birth of my two sons." He added: "I've spent decades as a neurosurgeon at some of the most prestigous medical institutions in our country. I know that many of my peers hold as I myself did to the theory that the brain, and in particular the cortex, generates consciousness and that we live in a universe devoid of any kind of emotion, much less the unconditional love that I now know God and the universe have toward us.
"But that belief, that theory, now lies broken at our feet. What happened to me destroyed it."

این بابا خبر نداره تجربه بهتر از این شاید بیش از یک قرن قبل توسط یکی از پزشکان خاص بریتانیا موقع گاز گرفته شدن در ناحیه شانه، تجربه شده! خدا به خیر کنه این حقه بازی ها رو. این پدیده تجربه شده هم به عنوان تجربه های نزدیک به مرگ، مبحث خاصی در نورولوژی است و نه نوروسرجری!  

در این موارد، بهترین کار، خنده است!

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مجموعه مقالات شخصی غرض ورزانه غیر تحقیقی206 در باب ناصر پورپیرار  (دوستانه)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 01:07 AM

ساده دل

شنبه 22 مهر 1391 ساعت 3:13 PM

آقای بینام!
هربار در جواب بی نزاکتی های شما سکوت میکنم جری تر میشوید
در این وبلاگ کسی نیست که پاچه اش الوده به دهان شما نشده باشد
لابد همه کسانی در مقابل صحنه زشتی که برای وبلاگ با سخنان ناشایستتان رقم زده اید اعتراض کند یک نفر هستند و برعلیه شما توطیه کرده اند!!
شاهد بودیم که چگونه پاسخ اولین کامنت دلسوزانه من خطاب به شما که عاری از بی ادبی بود را با طعنه و توهین و فحش پاسخ دادید
کسی که از مازیار اتفاق دفاع میکند معلوم است از کدام آخوری آب میخورد و به چه قصدی هیاهو بپا میکند
آقای مازیار اتفاق کسی است که مقالاتی (خزعبلاتی) را در واکاویروانشناسانه !زندگی شخصی استاد بطرز توهین آوری برای حاشیه بردن حقایق مقالات ایشان نوشته
پاسخ:
که مطلقا فاقد کلامی با محتوای حقیقت بود.    
 
 
 
آمون : محض اطلاع خاخام اعظم بگویم که ایشان یک فقره چک سفید امضا هم به بنده حقیر بدهکار هستند. نمی دانم خاخام خودش قبول زحمت می فرمایند یا شماره حساب بدم؟!! 
 
(خیلی سخته. همین کارهاست که آدم رو مجبور می کنه قضیه فیثاغورس رو هم با احتمال قبول کنه!)
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

پوریم آنوسیان و یهودیان، پنهانکاری نسل کشی ایرانیان زمان هخامنشی  (نکات بدیع و آموزنده)

یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 01:02 AM
شنبه 22 مهر 1391 ساعت 2:20 PM
جناب استاد ضمن خسته نباشید در پاسخ به آقای اوجال فرموده اید:
آق ای اوجال. تورات های  امروزین مطلقا نمی تواند مرکزی برای استناد این یا ان موضوع، حتی به مقدار واژه ای قرار گیرد
سوال اساسی این است پس چگونه پوریم را که در تورات آمده بپذیریم ؟
خواهشمندم به بجای متلک پرانی و گریز جواب بدین
تنها منبع برای واقعه و واژه پوریم توراته.شما چگونه برای این مورداصلی استثنا قایل شدید و به تورات اعتماد کردید
بنده نه یهود نه آنوسی و نه مامور خاخام هستم بلکه یکی از طرفداران و شاگردان حضرتعالی هستم که تمام آثار شما را مطالعه کرده ام و تمام آنها را قبول دارم اما معتقدم نظریه پوریم از ادله کافی و قوی برای اثبات برخوردارنیست حتی مقاله 104 نمی تواند پوریم اثبات کند بلکه فقط عواقب و پیامدهای یک واقعه ی عظیم را که می تواند غیر از پوریم باشدبررسی میکند
پاسخ:
اگر بتوانید آن غیر از پوریم را معرفی کنید، کار تمام است. و ان یادداشت ۱۰۴  را هم دوباره و با دقت بخوانید..  
 
 
 
آمون : از همین چیزا خوشم میاد! به این می گن دو کلمه حرف حساب! یاد گل آقا و شاغلام و غضنفر خان به خیر! اما این یکی توفیر داره! دو کلمه اش هم مشروطه آخه! با « اگر ... » شروع میشه!  
این هم لینک یادداشت 104 درباره ادله و اسناد پوریم:  
 
 
 
لینک آن یادداشت در مورد بی اعتباری تورات های امروزین به مقدار حتی واژه ای علی الاطلاق: 
 
 
و این هم آنوسی ها: 
 
 
و یک نمونه از آنوسیهای یهودی: 
 
 
و نقش آن ها در ایجاد تفرقه های فرقه های دینی - مذهبی و نفاق فرق مختلف و متعدد اسلامی!

هیچ نظری موجود نیست: