پنجشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۱

پست 2214 تا 2232

نمودارهای جمعیت شناسی در ایران و مصر و عربستان در نگاه به گذشته  (متفرقه)

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 4:10 PM
جمعه 9 تیر 1391 ساعت 2:10 PM
سلام استاد
استاد، یکی از دوستان میگفت که شما یکی دو یادداشت در مورد جمعیت نوشته اید و اینکه استدلال کرده اید که چگونه جمعیت عربستان و مصر برخلاف ایران اگر به عقب کشیده شود صفر نمیشود عنایت بزرگی از جانب شماست اگر ادرس مدخلها را(حتی اگه دقیق نباشن) نشان دهید.
درصورت عدم عنایت استاد از دوستان تقاضا دارم قبول زحمت کنند.    ممنون
پاسخ:
در یادداشت های جمعیت شناسی مطالبی که دوست شما می گوید، وجود ندارد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

معیار رفتار زن و مرد در قرآن و خشونت و حرمت شکنی در برابر همدیگر  (ملک یمین، ما ملکت ایمانکم(جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 4:08 PM

naina pagwan

جمعه 9 تیر 1391 ساعت 11:21 AM
توحید

جمله ابتدایی آیه 33 سوره نور رو که خوندی .بقیه اش را هم باید می خوندی.
چون بلافاصله بعد از اینکه درباره عفت حرف میزنه  برمیگرده خطاب به کسانی که ماملکه یمین دارند خیلی عادی توصیه می کنه که رابطه تون رو اگه به شکل قرارداد مکتوب در بیارین بد نیست.
در ضمن توحید عزیز یک مسئله مهم را نباید ندیده گرفت و آن اینکه خدا وقتی درباره موضوعی در قرآن در آیه های مختلف حرف زده باید کل اون آیه ها را کنار هم قرار بدهید و نکته های مهمش را در بیاوری و بعد نتیجه گیری کنی .مثلا درباره مشرکین در آیه های بسیاری حرف زده و حتی یه جایی در قران دیدم که کمی به مشرکین تخفیف هم داده و گفته اگه به راه راست برگردند خداوند در گذرنده و مهربان است.
ولی وقتی کل آیه هایی را که درباره شرک صحبت شده یکجا کنار هم جمع می کنیم و بررسی می کنیم به این نتیجه میرسیم که مهمترین حساسیت خداوند روی مسئله شریک قائل شدن برای خودش است وشرک را هم مثل ربا گناهی میداند که حتی با توبه هم قابل بخشش و بازگشت نیست.
و همین طور درباره ماملکه یمین سوره های دیگر مثل معارج -روم و.... راهم باید به سوره نور یا نسا اضافه کرد.و بعد دست به قضاوت زد.

لازمه نکته دیگری را هم به عرض دوستان برسونم مسئله ماملکه یمین در جامعه امروز مامسئله مهمی است .
اما خداوند با مسئله پائین تنه انسان با یک دید عادی و معمولی وبی اهمیت برخورد کرده. و همه چیز را به عهده خود انسان گذاشته .فقط گفته تو چهارچوب رابطه با هم مثل آدمیزاد رفتار کنید. مثلا در جایی گفته اگر مردی با زنی ازدواج کنه که آن زن از ازدواج اولش صاحب دختری است اگر آن مرد از دختر همسرش خوشش می آید می تواند با او رابطه داشته باشد.
و یا در جای دیگر می گوید اگه مردی زنش را طلاق دهد بعد از طلاق اگه زن جایی را نداشت می تواند در همان خانه شوهر سابقش بماند و به زندگی اش ادامه دهد و حتی آن مرد با زن طلاق داده خودش هم می تواند رابطه داشته باشد.
متوجه نکته های نهفته در دل این آیات می شوید؟
داشتن رابطه جنسی خارج از چهارچوب ازدواج برای خداوند تابو یا مسئله مهمی نیست که بخواهد دائم تبصره و چهارچوب برایش بنویسد. این نیاز هم مثل غذا خوردن یک نیاز طبیعی است.
داشتن رابطه خیلی مسئله بحث برانگیزی نیست . اما نداشتن رابطه بسیار بحث برانگیز و مشکل ساز خواهد بود. آنچنان که در جامعه امروز خودمان شاهد آن هستیم
نکته دیگری که دوست داشتم موومان در مقاله جالبش به آن اشاره ای می کرد بحث تفاوت های زن و مرد در رابطه است. از آنجائی که خداوند سیستم زن و مرد را مثل هم نیافریده در چهارچوب این رابطه هم تفاوتهائی آشکار بین جایگاه و نقش ونیاز زن و مرد می بینیم.
یعنی دست مرد ها باز تر از زن هاست.
چون زنها در طول مدت زندگی جنسیشان اولا مرخصی زیاد می روند.یک هفته تا ده روز عادت ماهیانه در ماه- نه ماه مسئله بارداری -بعد از تولد بچه هم بدن و ذهنشان تا مدتی آمادگی رابطه جنسی و پذیرش مرد را ندارد.و بیشتر مادر هستند تا زن.
و بعد از سن 45 سالگی هم یواش یواش به سمت بازنشستگی جنسی میروند. یعنی از نظر جنسی پابه پای مرد حرکت نمی کنند و یه جاهایی عقب می مونن.و زنها از این لحاظ بد یا خوب نیستند. فقط متفاوت از مرد هستند.بنابراین اگر مردی همزمان با دو زن رابطه داشته باشه آیا غیرطبیعی یا بد خواهد بود؟خدا که همچبن نظری نداره.
خیلی جالب است که در آمریکا روان شناس ها آمار داده اند که اکثر خیانت هایی که مرد  ها به زنانشان می کنند در دورانی است که همسرانشان باردار بودند و توان و آمادگی برقراری رابطه جنسی را نداشتند .
و آمار دیگری که 80 درصد مرد های امریکایی  در طی دوران زندگی مشترک خود حداقل یک بار به زنانشان خیانت کرده اند .
ولی باز هم این جامعه کوته فکر غربی اصرار و افتخار به د اشتن رابطه تک همسری دارد و قرآن را مسخره می کند.
پاسخ:
قرآن در رابطه میان زن و مرد تنها به رفتار شرافتمندانه و پرداخت اجور زن اصرار دارد. مهم تر این که اقای توحید اعلام کنند  ترجمه کنیز را برای ترکیب لفظی ما ملکت ایمانهم می پذیرند؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سخنان لاریجانی در مورد فرهنگ ایران و یونان و تاثیرات متقابل برهم  (در حاشیه ( جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 4:05 PM
جمعه 9 تیر 1391 ساعت 09:41 AM
معضلات مهم حال حاضر جامعه ایران از زبان لاریجانی

http://alef.ir/vdcd9f0fjyt09o6.2a2y.html?161468

بخشی از سخنان
لاریجانی در ادامه ملت ایران دارای ریشه غنی فرهنگی عنوان کرد و با اشاره به بیان گهربار پیامبر اکرم (ص) در خصوص دستیابی ایرانیان به دانش و علم حتی در ثریا افزود: این بیان پیامبر اکرم(ص) نشانگر برخورداری ملت ایران از فرهنگ غنی است و این یک خصوصیت مهم و بارز فرهنگی در طی دوران مختلف تاریخ کشور بوده است.


وی ریشه های فلسفه یونانی را برگرفته از فلسفه ایرانی دانست و افزود: به دلیل مبادلات اقصادی بین ایران و یونان  و در پی آن تبادلات فرهنگی، فلسفه و فرهنگ ایرانی در یونان ریشه پیدا کرد.


لاریجانی با تاکید بر اینکه فلسفه اشراقی فلسفه پیشتاز در ایران و جهان بوده است افزود: جامعه باید نسبت به فلسفه سهروردی و مکتب فلسفی اشراق آگاه  و حساس باشد.


وی با تاکید بر اینکه تفکر فلسفه اشراق را جدید را در نظر گرفته است زمینه های ذوقی و به تبع آن گستردگی حکمت مشایی از این حکمت به عنوان حکمت جامع تعبیر می کنند.

استاد اینم نظرات یکی از تاثیرگذارترین چهره های ایران
نباید حکم یهودیت همه را صادر کرد؟
پاسخ:
صد سال است  او و امثال او،  با قبضه تمام امکانات و تریبون ها و کرسی های آموزشی و سیل مجعولات مکتوب، چنین قصه هایی را در برابر رسانه ها و محافل رسمی تکرار می کنند. بنیان اندیشی فقط ده سال است از گوشه وبلاگی ظهور کرده و ارکان دروغ را به لرزه انداخته است.  بگذارید برای هزارمین بار توهمات یهود ساخته را تکرار، نمودار هراس از دریافت های نو  را پر رنگ تر و آیندگان را به حجت های تازه ای در تمسخر این تصورات مجهز کنند. این یک نبرد فرهنگی گسترده و جهانی علیه محصولات مراکز توزیع مجموعه دروغ ها و جعلیات فرهنگی و هویت شاسنه و فرقه گرایی های مذهبی ساخت کنیسه است.  هنگامی که حتی رییس جمهور روسیه یعنی پوتین را هم برای تقدیس زردشتیگری به میدان رانده اند، پس بدانید که از تزهای بنیان اندیشان هراسان اند و راه گریز می جویند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

معنای کنیز و نگاه برده دارانه به انسان در قرآن و مفهوم ملک یمین  (ملک یمین، ما ملکت ایمانکم(جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 4:01 PM

توحید

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 3:20 PM
سلام استاد و خسته نباشید


ضمن تشکر از آقای موومان در ایجاد فضای بحث بسیار ضروری و سودمند «ماملکت ایمانکم» ، مدتها بود مشتاقانه منتظر بررسی عالمانه و جدی این موضوع در وبلاگ استاد بودم.

من  به عنوان یک مخالف وارد بحث می شوم و هر چند دلایل محکمی بر سو برداشت استاد و دیگر دوستان مخالف این نظریه دارم ولی علاقه مندم در یک فضای آزاد و آ زادی بیان و بدور از تعصب مباحثه کنیم باشد که هر گروه که در گمراهی است توسط گروه مقابل هدایت شود.
به نظر من پس از ارائه سلسله مقالات «ما ملکت ایمانکم» از سوی استاد در قالب یادداشتهای اسلام و شمشیر که فکر می کنم فروردین سال 88 بود عده کثیری عجولانه و شاید از روی نیازهای روحی و جنسی مقتضی سنشان به راحتی و بدون نگاهی ژرف و دقیق به موضوع ، موضوع را خاتمه شده تلقی کردند.

حتی شاهد بوده ام که موارد مبهم قرآنی و حتی متناقض با این نظریه را ناشیانه و عجولانه طبق میل خود توجیه کرده اند . آنچه مسلم است نباید بگذاریم احساسات و نیازهای عاطفی و جنسی جوانیمان بر سلامت موضوع سایه اندازد.

برای شروع به چند تناقض بزرگ و عمده که می تواند بعنوان محرک بحثی سازنده و جدی در این زمینه بشود را از قرآن مطرح میکنم .


دوستان به آیاتی چون 6 مومنون و مشابه آن استناد می کنند که چون در چنین آیاتی حفاظت فروج جز در مقابل ازواج و ما ملکت ایمانکم توصیه و امر شده بنا براین ، منظور از ملکت ایمانکم دوست غیر همجنس است!!!

باید پرسید پس آیه صریحی چون 58 سوره نور را چگونه توجیه باید کرد :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ

چرا در این آیه ما ملکت ایمانکم دیگر مانند همسر نیست که محرم لحظات خصوصی و زمان عریان انسان باشد ؟


اگر نظریه ما ملکت ایمانکم صحیح هست پس چرا توصیه خداوند باز در آیه 33 نور برای کسانی که شرایط و امکان ازدواج را ندارند ، صبر و عفت است و نه گزینش دوست غیر همجنس؟؟؟

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ


در ضمن من نتوانستم فایل مقاله آقای موومان را باز کنم و حروف بصورت علائمی مبهم ظاهر می شد ، اگر لطف کرده و فایل را با فرمت PDF آپلود کنید تا بتوانم بطور دقیق مقاله را بخوانم ممنون می شوم.
پاسخ:
آقای توحید. ابتدائا معلوم کنید که ترجمه کنیز برای ما ملکت ایمانهن و ایمانکم را می پذیرید؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تصاویر رقص دسته جمعی و مختلط زن و مرد در ایران قدیم و روابط بشری  (ملک یمین، ما ملکت ایمانکم(جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 3:59 PM

بی نام

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 12:58 PM
استاد عزیز سلام علیکم ورحمه الله

بی شک از دیدگاه تقابلات دموکراتیک روابط زن ومرد در حوزه ملک الیمین امری مافوق ذات دستکاری شده و پروده شده تعلیمات گاه التقاتی ماست .آنچه را که خداوند در قران خود فرموده به عینه در جوامع بدوی که به آئین های اولیه معتقدند بدون درک مفهوم دموکراسی می توان دید روابطی متکی بر مهر ورزی بین دو جنس مختلف بر اساس برداشت بی پیرایه از طبیعت وذات بکر آدمی که متاسفانه آن را از تظاهرات بدویت می انگارند وبر آن مهر خفت می زنند.در نقطه مقابل جوامع بدوی؛ در جوامع پیشرفته که گذر از دین نموده اند وروابط اجتماعی را بر اساس عقلانیت استوار ساخته اند این ترکیب را در قوانین خود گنجانده اند،مانند سوئیس که هر مرد وزن عضو یک خانواده  می تواند در صورت تمایل در هر برهه فقط یک ملکت ایمان داشته باشند وتجاوز از این حد قابل پی گشت و مجازات پیش بینی شده قانونی است.
چنانچه ملاحظه می فرمایید ذات بکر وبدوی انسان وعقلانیت گذر کرده از تفکرات کور انسانی هر دو به درک ودریافت این حقیقت ذاتی وطبیعی  پی برده اند؛ مشکل دریافت ما آلودگان به تقلاهای مخرب دشمنان دین و زهد فروشان است که صلاح دیدم (البته با اجازه شما)استخری از انواع تفکرات برای درک عمیق تر ان ایجاد کنم وگر نه فعلا" منطقی بالاترومتقن تر از آنچه در مقاله دوستان آمده برای پذیرش ندارم.
پاسخ:
آقای بی نام. در دشت قزوین سفال های منقوش و سالم
از نه هزار سال پیش با صحنه ای از رقص جمعی یافته ایم که با عینیت های مجالس شبانه امروز منطبق است. چنین مواردی می رساند که زن و مرد در جماعت های نخستین نیز از جذابیت های اجسام همدیگر  بی خبر نبوده اند و حالا پس از این همه زمان که انسان پشت سر گذارده، قرآن این تنها متن مرتبط با خلقت و خالق، به آدمی اجازه می دهد که در قضیه امیال جفت طلبانه بر خود دشوار نگیرد و اگر جست و جو کنید واضح می شود که ارتباط صرفا مادی و جفت طلبانه آدمی نیز با رعایت شروطی بس ساده و بالغ، در نزد خداوند تابو شناخته نشده است.  
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

قدمت شهرهای تهران و آنکارا برای فارس ها و ترکهای خاورمیانه  (تاریخ معاصر (جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 3:57 PM

مسعود

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 11:50 AM
استاد خسته نباشید.
در پاسخ به سؤالی فرمودید که "پیدا کردن سران سیاسی عثمانیان نیز همانند یافتن شاه عباس و شاه طهماسب ممکن نیست."
آیا صحبت از حاکمان سرزمینی که امروز با نام ترکیه می‌خوانیم همزمان با دوران بعد از ناصرالدین شاه تا به قدرت رسیدن رضاخان در ایران و آتاتورک در ترکیه نیز ممکن نیست؟
پاسخ:
همین قدر بدانید که آنکارا  پای تخت عثمانیان نیز، درست مانند تهران پایتخت فارسیان، عمری کم تر از ۲۰۰ سال دارد.

 

 

 

آمون : قبل به: 

 

 http://purpirar.blogsky.com/1391/04/07/post-2221/

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ترجمه لغت امة در قرآن در برابر کنیز و برده و برده داری در اسلام  (ملک یمین، ما ملکت ایمانکم(جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 3:54 PM

۱۲۳

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 11:38 AM
«لامه مومنه خیر من مشرکه» را چه ترجمه میکنید؟
پاسخ:
به عتیق نیشابوری مراجعه کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ملک یمین و کنیز و برده داری و وظایف جنسی متقابل مرد و زن در قرآن  (ملک یمین، ما ملکت ایمانکم(جدید))

یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 3:52 PM

بی نام

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 10:44 AM
جناب مومان سلام علیکم

ننوشتن نام را بگذارید به حساب پیری.قبل از هرچیز غرض از ادامه بحث کنکاش بیشتر در حوزه ملک الیمین است.
قدر مسلم برای جاری شدن ملکت ایمان رضایت وآگاهی دو خانواده شرط اساسی آن است.اسباب ایجاد این رضایت چه می تواند باشد؟آنچه که به نظر بنده می رسد اینست که این رضایت می تواند به سبب عوامل مختلف ایجاد شود مثلا" ارضاع روحی،تادیه مال،مبادله جنسیتی واصطلاحا" گا به گا کردن (swinging)و...که هیچ کدام حامل المانهای صحت وسلامت نیست ومغایر با روح تعالیم قرانی است.هر چند در موارد نادری می تواند به دلایل ظاهرا"موجه مانند حفظ و تداوم پیوند خانوادگی به سبب مثلا"کشش جنسی غیر قابل کنترل بین دو عضو دو خانواده یا ناتوانی یکی از دو طرف در انجام وظایف جنسی وانتظار باروری و....که باز هم در این موارد راه های شرعی
و عقلانی مناسب تری وجود دارد که حامل تم وطعم  فحشا هم نمی باشد.
با تشکر بی نام
پاسخ:
آقای بی نام .  آیات سوره نور اساس نامه و نمودار ترتیباتی در نگاه خداوند به نیازهای آدمی است با چنان آزاد اندیشی وسیعی که در هیچ سند دیگر، حتی در مجموعه قوانین اجتماعی امروزین، یافت نمی شود. اجازه مکرر خداوند در آزادی رفتار و تقابل دموکراتیک در مناسبات زن و مرد، که در بطن ترکیب ماملکت ایمانهم به دفعات تکرار می شود، دشمنان دین و نان خوران از قرآن را چنان پریشان کرد که به عنوان شگردی علیه فرموده های قرآنی با کنیز خواندن معنای ترکیب، الطاف الهی را به ضد آن بدل کرده و بر مبنای برداشت جدید خود را میان دو آدمی قرار می دهند که قصد ادای مهربانی متقابل دارند، و با متابعت از تورات ، آن ردیف شرافتمند دوستی ها را با سنگسار من درآوردی جواب می دهند. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ حجاب زن و روسری گذاشتن بر سر  (جملات زیبا)

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 10:30 AM
چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 11:58 PM
سلام استاد
اگر ما توان تشخیص عمل نیک و بد را نداریم پس قران برای چه به ما سفارش امر به معروف و نهی از منکر کرده است آیا این موضوعی که شما مطرح کردید معنی اش این نیست که امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شود. البته نمیدانم منظور شما از"تعیین تکلیف" مجازات است یا همان مقوله ای در حد امر به معروف...        ممنون
پاسخ:
یک راننده تاکسی مسلمان در بالی اندونزی به من می گفت که امر به معروف و نهی از منکر امری است سیاسی و شامل هدایت قدرتمندان حاکم است، نه اصلاح روسری.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ریشه ترکها و آذریها و محل شروع مهاجرت اقوام فارس و لر و تشابهات  (زبان ها)

پنجشنبه 8 تیر 1391 ساعت 10:23 AM

فرشته

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 11:29 PM
سلام و تشکر
استاد شما تکلیف اقوام لر و فارس رو مشخص کردین که از کجا به ایران مهاجرت کرده اند میشه بطور واضح مشخص کنین که ترک ها از کجا به ایران مهاجرت کردن و ترک های ساکن کشور آذربایجان هم مهاجر هستن ؟یا فقط تشابه زبانی با ترکهای ایران دارن؟
یه سوال دیگه هم داشتم علت تشابه زبانهای حوزه بالکان (از غرب) و اویغور و مغولها (از شرق) با زبان ترکی چیه؟
مرسی
پاسخ:
پاسخ به این گونه پرسش ها زمانی میسر است که لااقل ده سال برای هر ایتم آن جست و جو و تخقیق شده باشد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

کفایت خداوند برای بنده و معیار نیک و بدبودن اعمال بندگان و انبیا  (قرآن)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 8:30 PM
khalil
چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 2:25 PM
استاد شما به آیه ای اشاره کردید:
الیس الله بکاف عبده و یخوفون بالذین من دونه... پس تکلیف نیک و بد اعمال بندگان را خداوند تعیین می کند و نه بنده ای دیگر که خود نیازمند قضاوت الهی است...

می توان گفت این آیه صراحتاً به آیات عظام و روحانیون و اکیب دلسوز هدایت گر جامعه که  شعار  امر به معروف و نهی از منکر را در زبان و کلام می چرخانند  شامل می شود و هیچ  فرقی نمی کند چه بالا دستی باشد چه غیره آن .
پاسخ:
آقای خلیل. خداوند فرموده است که روز حساب حتی پیامبران از بابت اعمال شان پرسش می شوند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سران و رهبران تاریخ عثمانی و صفویه در ایران و ترکیه چون شاه عباس  (دوران قبل از مشروطه (جدید))

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 8:27 PM

***

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 1:21 PM
شروع تاریخ عثمانی را حدودا از چه سالی و از زمان کدام پادشاه آن میدانید؟
پاسخ:
عثمانی و صفوی دو نردبان به هم تکیه داده است تا تدوین همزمان سینمای تحرک اجتماعی در ایران پس از پوریم و ترکیه پس از طوفان ممکن شود. پیدا کردن سران سیاسی عثمانیان نیز همانند یافتن شاه عباس و شاه طهماسب ممکن نیست.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

بخش سالم و مستند بقایای تاریخ اروپا و آلوده نشده به جعل یهودیان  (در جهان)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 8:22 PM

***

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 1:16 PM
آیا تاریخ اروپا هم به جعل و دروغ آلوده است؟ و از چه زمانی مستند و قابل ردیابی است؟
پاسخ:
وقتی بقایای جاده های چین را دیوار دفاعی معرفی کرده  و مقام گاندی را تا تراز پیامبر بالا برده اند، پس هیچ داده ای در باب تاریخ مردم جهان در درجات گوناگون سلامت نیست.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

شیخ اشراق، سهروردی و عقل سرخ و مکاتب اشراقی و مشائی بعد از پوریم  (پوریم)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 8:16 PM

حسین از شیراز

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 10:58 AM
سلام
در مورد اثار سهروردی سوال پرسیدم اگر بخواهیم دنبال سهروردی بگردیم که پیداش نمی کنیم این که مشخص است!!!!
میخواستم بدانم که چه زمانی اثار سهروردی در بین مسلمانان رواج پیدا کرده چون که کسانی مثل شهروزی و قطب الدین و ... اثار سهروردی را رواج داده اند و کسانی مثل هانری کربن و افرادی از غرب و در اخر سید حسین نصر و غلامحسین دینانی اثار و افکار سهروردی را رواج داده اند .
و به نظر بنده مقایسه موسس فلسفه اشراق که یک مکتب را به وجود اورده (که بسیار پر از اشتباه است از نظر عقلی) با حوادث تاریخی مثل به دار زدن و به توپ بستن مجلس درست نباشد .
اصل سوال من اینجا است که چون به نسخه های خطی دسترسی ندارم این اثار(هم رساله های فارسی مثل عقل سرخ و... و هم کتب فلسفی مثل حکمت اشراق و ...)  دقیقا در چه زمانی به وجود امده است.
با تشکر بسیار فراوان از زحمات شما
(خیلی خوشحالم که این سایت به سوالات همه به صورت صریح و بدون رودرباسی پاسخ میدهد)
پاسخ:
آقای حسین. ابتدا باید تکلیف خود را با نظریه پوریم و عواقب حاصل از آن روشن کنید که مدعی است پس از قتل عام پوریم تا زمان ناصرالدین شاه در شرق میانه تجمع انسانی صورت نبسته است. با دلایل ارائه شده در یادداشت 104 آشنا شوید و تکلیف خود را یکسره کنید. زیرا مراتبی را که عرضه می کنید تنها در مجامع متمدن تشکیل می شود.

 

 

آمون : مرتبط با مطلب: 

 

http://purpirar.blogsky.com/1391/04/06/post-2210/

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مجموعه عکسهایی جذاب و جالب درباره خاندان قاجار و ناصرالدین شاه  (نظرات جالب دیگران)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 8:12 PM

abbas

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 06:28 AM
http://pds.lib.harvard.edu/pds/view/6665026?n=8&printThumbnails=no
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

دلخوشیهای رهبران ترکهای آذربایجان به سنگ پاره های کنار رودخانه  (زبان ها)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 8:06 PM

مهدی - مهدی

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 08:23 AM
جناب آقای پورپیرار،

محقق بنیان بین، خسته نباشید. نظر بنده این است که بحث در مورد قدمت زبان ترکی و تاریخ مهاجرت ترکان به این سرزمین بسته شده و نتیجه نهایی روشن است مگر برای کسی که بخواهد متعصبانه فریاد بکشد و گوش ندهد. زمانی که جنابعالی در اویل سال گذشته یادداشت بنده را در باب قدمت زبان ترک در وبلاگ معظم تان نصب کردید، علیرغم آنکه مدعیان زعامت زبان ترکی همه آن را خواندن ولی همگی ترجیح دادند سکوت کنند زیرا مطلب قابل اقامه ای نداشتند و گرنه زمین و آسمان را به هم می دوختند. خبر دارم که آقای دکتر جواد هئیت در یک جمع خصوصی گفته بود که اگر فلانی ادعا دارد زبان ترکی کلمات انتزاعی ندارد پس "قیرجانماق" (قر دادن) چیست؟

ارادتمند
مهدی
پاسخ:
آقای مهدی. با آن چه روایت می کنید آسان تر می توان مدعی شد که صاحب نظری مشتاق شناخت هویت در میان ترکان هنوز زاده نشده و میراث فرهنگی قوم ترک هنوز از تعلق به دده قورقود فراتر نرفته است. دوستی از آذربایجان در همین باب مشغول مجادله بود و لغاتی از جمله بشقاب را بر می شمرد که به گمان خودش لفظ پایه بود.  پرسیدم چه بشقابی؟ گفت همین بشقاب های سفره. من باب مزاح گفتم به محض این که در آن غذا بریزید، دیگر بش قاب نیست.  به هر حال و این طور که شاهدیم بزرگان فرهنگی ترک علاقه ای به بازشناسی بنیادین مسئله ترک ندارند و به مطالب گنگ حک شده بر سنگ های کنار این و آن رودخانه دل خوش اند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

هزینه های بازار داد و ستد اندیشه، لطمات از/به یهود/آقای پورپیرار  (یهود)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 00:42 AM

dr.ozan

سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 9:24 PM
استاد شما خیلی‌ مظلومین بین این همه یهود از این جمهوری گرفته تا اون سر دنیا...ولی‌ دیدگاه تون کلی‌ طرفدار داره استاد.... من سرچ  کردم....من واقعا افتخار می‌کنم...من یه ترکم و خواهان اتحاد دنیای اسلام
پاسخ:
آقای dr.ozan. پرداخت هزینه های گوناگون لازمه ورود به بارار داد و ستد اندیشه است. یهودیان ضربه هایی به گسترش بنیان اندیشی وارد آورده اند، اما حقیقت این که لطمات فرهنگی بسیاری را نیز تحمل کرده اند که برای شان نامنتظر بود.  
 
 
 
dr ozan
سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 9:36 PM
استاد من خاطره خوشی‌ از شما دارم...من فقط یه آدرس فرستادم شما سی‌دی تختگاه هیچکس و برام به ادرسم فرستادین...هیچوقت یادم نمیره اینقدر شما منظم و اهل وفای به عهد باشین
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

حقوق قومی محسوب شدن قدمت اقامت ترکان در منطقه آذربایجان ایران  (زبان ها)

چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 00:38 AM

ویلان

سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 8:41 PM
من هم مانند بسیاری دیگر از دوستانی که خواننده این وبلاگند ترک زبانم و اجازه میخواهم چند کلمه ای برای دوستانی که در مورد مطلب این قسمت می نویسند بیان کنم:
در طی این سالها که حق وصبر منشر می شود همیشه از طرف آقای پورپیرار تاکید جدا بودن مقوله حقوق انسانی اقوام از ریشه یابی تاریخ شده است و لطفا دوباره با ادغام این دو وارد بحثهای اضافی و ناشیانه نشوید.
زبان ترکی سرشار از کلمات عربی است که حتی در دور افتاده ترین دهات واز سوی بیسوادترین آدمها مورد استفاده قرار می گیرد اما بسیاری از کلمات کتابهای مورد بحث یعنی آن تورات و این جودت نامه در حال حاضر مشابه ترکی دارد.اما طبعا بخاطر نبودن مستندات نمی توان گفت که آیا این کلمات ترکی بعد از آن کتابها تولید شده یانه؟ادعا از هردو طرف بخاطر نبودن مدرک قابل قبول نیست اما طبعا کتاب جودت وجود دارد و حتی اگر زبان نوشتاری وی برای من ترک زبان درسال1391 خنده دار و نامانوس باشد در سال انتشارش مورد قبول واقع شده است.
قطعا زبان ترکی در طی این مدتی که از عمر من می گذرد و تا آنجا که بنده به منابع قدیمی تر از عمرم (حدود 150سال قبل) دسترسی دارم در حال گسترش و یافتن لغات و واژه جدید تر است و این بیانگر جدید بودن زبان ترکی در این منطقه است. اما وجود این زبان در آسیای میانه و چین که دور از پوریم بوده اند سوالی بزرگ برای پاسخی عاجل میباشد.
وجود سنگ نوشته هایی با خط میخی که بنده از نزدیک مشاهده کرده ام  به هیچوجه بیانگر حضور ترک یا فارس در منطقه نیست و در صورت تعلق این آثار مثلا به قوم اورارتو یا عیلام یا... به خاطر عدم امکان ترجمه تنها نشانگر وجود کسانی در این مناطق قبل از پوریم می باشد و لاغیر.
قلعه ضحاک که یک نامگذاری ابلهانه برای یک بنای کاملا هلنی است. محلی است که زمانی بعنوان پایگاه نگهبانی از سوی هلنی های مهاجر بنا شده و طبق معمول هر اثر هلنی را اشکانی می نامند که البته میدانیم ارشکوسیان هلنی های مهاجر به منطقه بوده اند.
ما ترک زبانها مردمی مهاجریم به این سرزمین همانند فارس و لر و عرب و کرد وبلوچ و...که در حال حاضر آذربایجان را به عنوان موطن و زادگاهمان بسیار دوست داریم و برای حفظ آن حاضر به فداکاری هستیم حتی اگر جد ما سیصد سال قبل ساکن آسیای میانه یا قفقاز بوده باشد.زبان و زادگاهمان هویت ماست اما مقدس و غیر قابل نقد نیست زیرا تنها قداست از آن ذات خداوند است و جز خواست و اراده الهی هر چیزی قابل نقد و بررسی است.چیزیکه بارها قران به ما می گوید تفکر و تعقل است.
پاسخ:
حتی اگر بر سبیل و به قصد کسب حقوق قومی مجادله کنیم، باز هم این یادداشت ها توجه می دهد که باید از تکیه به دیرینگی قومی بپرهیزیم زیرا در اثبات ان در می مانیم و ماجرا به سود آن حریفی تمام می شود که سنگ های تخت جمشید را میراث پدران خویش نمایش می دهد. مورخ می کوشد معلوم کند که مهاجران اصطلاحا ترک زبانی که حتی یک لغت انتزاعی ندارند، از کجا به راه افتاده اند و چه کسانی آن ها را به برداشت از لغات عرب راه نمایی کرده است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ترجمه جدید از آیه 34 سوره نساء در مورد کتک زدن زنان در قرآن  (نظرات جالب دیگران)

سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:42 PM

مهران

دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 3:07 PM
با سلام بر استاد و دوستان

با دوستی در مورد قران صحبت میکردم که ایشان با اشاره به آیه ۳۴ سوره نسا و اشاره به {واضربوهن} میگفت که خدا دستور زدن زنان را داده است و ....

با تفحص در این باب به معانی مختلف ؛ضرب: رسیدم و این که ترجمه فارسی با  برداشت صحیح قرانی در این آیه فاصله دارد.

در این جا خلاصه این تحقیق را می آورم که برداشتی از سایتی فیلتر شده در جمهوری اسلامی است.
جالب است که تحقیقات قرانی نیز فیلتر شده اند!

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّـهُ ۚ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا ﴿٣٤﴾ النساء

بنابر نتایج کلیه پژوهش ها و گفتگوهایی که تا کنون صورت گرفته بر آن شده ام که درست ترین ترجمه آیه به قرار زیر است:
"مردان [مردان جامعه نه صرفا شوهران] در حفظ حقوق [مادی و امنیتی]  زنان [زنان جامعه نه صرفا زنان شوهردار] مسئول هستند از طریق آنچه که خداوند به آنان نسبت به دیگران فضیلت داده [میزان حمایت بستگی به میزان توانایی حقیقی مردان دارد یعنی از همه مردان بطوریکسان درهمه شرایط انتظارنیست] و از طریق هزینه کردن از اموالشان. زنان اهل صلح، زنانی فروتن (به تحقیر و سلطه جویی اقدام نمی کنند) و حافظان اسراری می باشند که خداوند خواهان حفظشان است [شامل اسرار جنایت یا امور ضداخلاقی مردان نمی شود بلکه منظور حفاظت از حوزه خصوصی زندگی و فعالیت های مشروع مردان یا خانواده است]. پس اگر به مرحله خوف [ترس و نگرانی مستند به شواهد] از نشوز [سلطه جویی، مخاصمه جویی و تحقیر و عدم حفظ اسرار مشروع ناشی از این تقویت جایگاه اجتماعی زنان تا حدی که حیات مشترک خانواده ها را به خطر اندازد] توسط زنانتان رسیدید آنان را ابتدا پند دهید سپس [اگر کارگرنشد] ارتباط عاطفی خویش را معلق کنید [ به نشانه اعتراض]،[اگر باز موثر نیافتاد] برای مدتی از ایشان جدایی گزینید [با توجه به معنی هشتم از ضرب در قرآن- هرچند این معنی از کلمه ضرب موقتی بودن را به همراه ندارد اما ادامه آیه به وضوح نشان می دهد که این امر نمی تواند دائم باشد بلکه موقت و محدود است]  پس اگر به همراهی بازگشتند از حد انصاف تجاوز نکنید که خداوند عالی مرتبه بزرگوار است."

بنا به همت برخی دوستان که داوطلبانه صرف وقت نموده به کمک شتافتند، گامی دیگر در جهت رمز گشایی از آیه 34 النساء برداشته شد. این آیه از جمله مصادیق و معرفهای دردی است که قرنها از آن رنج برده ایم و آن تحمیل ارزشهای موروثی و سنتی به فهم مان از قرآن در راستای حفظ آن سنتها از جمله زن ستزی و مرد سالاری. جالب اینکه چنین معانی کاذب از کلام خدا هم  توسط حوزه های جاهلیه و به اصطلاح مفسرین و روحانیونی که قرنها نان دین خورده اند و در تولید دانش توخالی مشغول بوده اند و هم توسط اسلام ستیزان و اسلام هراسانی که به دنبال تخریب چهره اسلام هستند در مشابهتی باورنکردنی به قرآن نسبت داده می شود. اما در مسیر رمزگشایی از آیه تاکنون گامهای زیر برداشته شده و مانده فقط یک گام دیگر تا پازل ما کامل شود.

گام اول: انسجام منطقی ترجمه های متداول از آیه زیر سوال رفت و ترجمه منطقا درست  تری پیشنهاد شد و فرضیه ای تاریخی در مورد شان نزول آیه مطرح گردید
گام دوم: معانی مختلف کلمه جنجالی «ضرب»  که به معنی «کتک زدن» گرفته شده در قران مرور گردید. نشان داده شد که هیچ کجای دیگر در قرآن این کلمه به معنی «کتک زدن» بکار نرفته است. در مواردی که جنبه فیزیکی دارد فقط یک بار ضربه زدن جسمی بر جسم دیگر آورده شده و هردو جسم هم مشخصا نام آورده شده اند.
گام سوم که در همین نوشته مشاهده می کنید جمع آوری معانی مختلف این کلمه در زبان عربی و کاربرد های مختلف آن است که بنا بر متن تغییر می کند. به سادگی نشان داده شده که این واژه از دامنه وسیعی از معانی برخوردار است و برای فهم معنای درست آن باید به زمینه ومتن و منطق و منظور آن نگاه کرد.
اما گام نهایی که مانده بررسی زمینه تاریخی نزول ایه است. از آنجا که تفاسیر و سیره ها و تاریخ های نوشته شده در مورد وقایع صدر اسلام هم بسیار متنوع هستند و هم حد اقل سه سده بعد از فوت پیامبر نگاشته شده اند باید با دقت و شکاکیت فراوان مورد بررسی انطباقی قرار گیرند. همین گونه است روایات و احادیثی که در توضیح این آیه آورده شده اند از کتب صحیح اهل سنت گرفته تا کتب حدیث اهل شیعه. یادمان نرود که این احادیث هستند که باید شاهد قرآنی داشته باشند نه برعکس. قران نیاز به شاهد حدیثی/روایتی ندارد و این دقیقا مشکل مشترک هر دو دستگاه رسمی اهل سنت و شیعیان در تفسیر و تاویل قرآن  است.(برای دیدن نوشته های قبلی در این زمینه اینجا را کلیک کنید).
از همه کسانی که این مطلب را می خوانند و علاقه مند هستند و به هر کتاب تاریخ و سیره و سنت و تفسیر دست رسی دارند (ممکن است در ادببات و اشعار مطلبی باشد) خواهشمند هستم از کمک دریغ نکرده در برداشتن گام نهایی ما را یاری رسانند.

اما نتایج بررسی معانی کلمه ضرب در زبان کلاسیک و مدرن عربی.
ضَرَبَ – یَضرِبُ – ضَرباً و ضَرَباناً
ضَرب و ضَرَبان مصدر آن است: به معنی جنبید، حرکت کرد.
ضَرَبُ القلب: قلب زد.
ضَربُ العِرق: رگ پرید و یا رگ زد.
ضرب الضَّرس و مثل آن: دندان سخت درد گرفت.
ضَرَبت العقرب: عقرب  نیش زد.
ضرب الزمان: روزگار پیش آمدهای خود را روان کرد.
ضرب فی الارض: در زمین رفت و دور شد. در طلب روزی در زمین سیر کرد.
ضرب : برخاست  و با سرعت رفت.
ضرب فی الماء: شنا کرد
ضرب بیده: با دستش اشاره کرد.
ضرب بین القوم: میان آن گروه فساد افکند
ضرب فی الأمر: در آن کار شرکت کرد.
ضرب عن الأمر: از آن باز ماند و روی گردان شد.
ضرب اللون الی اللون: آن رنگ به رنگ دیگر زد و مایل شد.
ضرب بیده الی کذا : دستش را بسون آن چیز فرود آورد.
ضرب علی الرساله : نامه را تمام کرد.
ضرب النوم علی اُذُنِهِ : خواب بر او غلبه یافت.
ضرب علی اذن فلان: فلانی را از شنیدن بازداشت.
ضرب فان علی ید فلان: فلانی کار فلانی را خراب کرد.
ضرب القاضی علی ید فلان: قاضی فلانی را منع کرد و از تصرف باز داشت.
ضرب الدَّهرُ بینهم: روزگار آنها را پراکنده ساخت
ضرب بالقداح: تیرها را برگردانید
ضرب فی البوق: در بوق دمید.
ضَربَ – ضَربا – تِضرابا (الشیئ ) : بر آن چیز زد …
ضرب الخیمه: چادر بر پا کرد.
ضرب الأجل او الموعد: سر رسید یا وقت تعیین کرد.
ضرب المثل : مثل آورد یا ضرب المثل زد.
واضرب لهم مثلاً اصحاب القریه: برایشان مردم آن شهر را مثال بزن.(یس)
ضرب الدّراهم: درهم سکه کرد یا زد. (ضرب سکه)
ضرب الخاتم: انگشتری را ساخت و در قالب ریخت.
ضرب الشیئَ بالشیئ :آن دو چیز را در هم آمیخت.
ضرب العدد بالعدد : آن دو عدد را در هم ضرب کرد.
ضرب علیه الحصار: او را محاصره کرد و به او تنگ گرفت.
ضرب علیهم الجزیه : بر [گردن] آنها باج و مالیات نهاد.
ضرب علیهم الذِّلة : آنها را خوار کرد.
ضُرِبَ علیهم الذِّلةَ و المسکنة: آنها خوار و نیازمند شدند. (قرآن)
ضُرِبَ بذقنه الارض :از ترس یا شرم سکوت کرد.
ضُرِبَ له الارض کلَّها : آن را در هر جایی جستجو کرد.
ضَرَبَ الرقم القیاسی فی الرّیاضة اوالانتاج : (در ورزش یا مقدار تولید محصول) رکورد را شکست یا بالاترین رقم را احراز کرد.
ضَرَبَ عنهُ صفحاً : از او روی گردانید.
ضَرَبَ عنه جَروَتَهَُ :از آن چشم پوشید و دست کشید.
ضَرَبَهُ البردُ او الحرّ : سرما زده یا گرما زده شد.
ضَرَبَ الصلاة : نماز خواند.
ضَرُبَ – یَضرُبُ – ضَرابَة: سخت و سفت شد
ضَرِبَ – یَضرَبُ – ضَرَباً
ضَرِبَ النّبات : گیاه را سرما یا باد زد.
الضَّرب: گونه ، شکل ،مثل، مانند.
جمع الضَّرب : ضُروب.
الضَّرب من العسل: عسل بسیار سفید.
الضَّرب من الاشیاء: چیز قوی که حاجت را برآورده کند.
الضَّرب من الرجال: مرد سخت و قاطع و خردمند و جمع آن اَضراب است.
الضَّرب قی العروض: جزء اخیر از مصرع دوم است جمع ضُرُب  و اضراب و اَضرُب.
تلضّرب : در هم ضرب شده ، پول سکه.
دارالضّرب : ضرّابخانه
الضَّرب: عسل سفید و سخت، پاره ای از آن ضَربَة است.
الضَّرِب : گیاه سرما یا باد زده
الضَّرِب: مرد ماهر در زدن
الضَّرب :خارپشت ج تیربان؟ قیربان؟چتربان؟!
الضّربان: پیاپی شدن حوادث روزگار.
الضَّربة : بار ، دفعه
الضَّربة : مونث ضرب : زن قاطع و خردمند و استوار.
ضَربَة الشّمس: آفتاب زدگی
ضَربَة الدّم: سکته کردن ، سکته
ضَرَبَ : حرکت داد
ضَرَبَ الجرح: درد جراحت سخت شد
ضَرَبَ اللیل: شب دراز شد
ضَرَبَ الزّمان: وقت گذشت
ضَرَبَتِ الطیر: مرغان به طلب رزق رفتند
ضَرَبَتِ العنکبوت: عنکبوت تار طنید
ضَرَبَهُ : مثل برای او آورد
ضَرَبَ فی الارض: برای بازرگانی و جنگ با کفار برآمد (بیرون آمد)
ضَرَبَ : اشاره کرد
ضَرَبَ علی اُذُنِهِ : او را خوابانید و از شنیدن باز داشت
ضَرَبَ الفحل ضراباً : نر به ماده برجهید
ضَرَبَ بهِ نفسه الارض : به جایی اقامت نمود
ضُرِبَتِ النّاقة : ماده شتر دم را برداشت و فرج نمایان شد
ضَرَبَ الخلاء یا ضَرَبَ الغائط : نجاست کرد
ضَرَبَتهُ الحیّه: مار او را گزید
ضَرَبَ : روی گردانید
اَضَرَبَ الخبز: نان پخته شد
اَضَرَبَ علیه : از او برگشت



جناب نصر اصفهانی

میتوانید دقیقا برداشت خود از قران در مورد نماد موسوم به دست فاطمه را بنویسید؟ شاید ما هم یکی خریدیم :)

 
 
 
 
 
آمون : شیطونه میگه نظر خودم رو در مورد این آیه بنویسم، همه بشینن سر جاشون ها!! خوب وقتی خدا میگه بزن، بزن دیگه! واسه خدا تعیین تکلیف می کنند! ...

هیچ نظری موجود نیست: