هزینه های بازار داد و ستد اندیشه، لطمات از/به یهود/آقای پورپیرار (یهود)چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 00:42 AM dr.ozan سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 9:24 PM استاد شما خیلی مظلومین بین این همه یهود از این جمهوری گرفته تا اون سر دنیا...ولی دیدگاه تون کلی طرفدار داره استاد.... من سرچ کردم....من واقعا افتخار میکنم...من یه ترکم و خواهان اتحاد دنیای اسلام پاسخ: آقای dr.ozan. پرداخت هزینه های گوناگون لازمه ورود به بارار داد و ستد اندیشه است. یهودیان ضربه هایی به گسترش بنیان اندیشی وارد آورده اند، اما حقیقت این که لطمات فرهنگی بسیاری را نیز تحمل کرده اند که برای شان نامنتظر بود. dr ozan سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 9:36 PM استاد من خاطره خوشی از شما دارم...من فقط یه آدرس فرستادم شما سیدی تختگاه هیچکس و برام به ادرسم فرستادین...هیچوقت یادم نمیره اینقدر شما منظم و اهل وفای به عهد باشین حقوق قومی محسوب شدن قدمت اقامت ترکان در منطقه آذربایجان ایران (زبان ها)چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 00:38 AM ویلان سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 8:41 PM من هم مانند بسیاری دیگر از دوستانی که خواننده این وبلاگند ترک زبانم و اجازه میخواهم چند کلمه ای برای دوستانی که در مورد مطلب این قسمت می نویسند بیان کنم: در طی این سالها که حق وصبر منشر می شود همیشه از طرف آقای پورپیرار تاکید جدا بودن مقوله حقوق انسانی اقوام از ریشه یابی تاریخ شده است و لطفا دوباره با ادغام این دو وارد بحثهای اضافی و ناشیانه نشوید. زبان ترکی سرشار از کلمات عربی است که حتی در دور افتاده ترین دهات واز سوی بیسوادترین آدمها مورد استفاده قرار می گیرد اما بسیاری از کلمات کتابهای مورد بحث یعنی آن تورات و این جودت نامه در حال حاضر مشابه ترکی دارد.اما طبعا بخاطر نبودن مستندات نمی توان گفت که آیا این کلمات ترکی بعد از آن کتابها تولید شده یانه؟ادعا از هردو طرف بخاطر نبودن مدرک قابل قبول نیست اما طبعا کتاب جودت وجود دارد و حتی اگر زبان نوشتاری وی برای من ترک زبان درسال1391 خنده دار و نامانوس باشد در سال انتشارش مورد قبول واقع شده است. قطعا زبان ترکی در طی این مدتی که از عمر من می گذرد و تا آنجا که بنده به منابع قدیمی تر از عمرم (حدود 150سال قبل) دسترسی دارم در حال گسترش و یافتن لغات و واژه جدید تر است و این بیانگر جدید بودن زبان ترکی در این منطقه است. اما وجود این زبان در آسیای میانه و چین که دور از پوریم بوده اند سوالی بزرگ برای پاسخی عاجل میباشد. وجود سنگ نوشته هایی با خط میخی که بنده از نزدیک مشاهده کرده ام به هیچوجه بیانگر حضور ترک یا فارس در منطقه نیست و در صورت تعلق این آثار مثلا به قوم اورارتو یا عیلام یا... به خاطر عدم امکان ترجمه تنها نشانگر وجود کسانی در این مناطق قبل از پوریم می باشد و لاغیر. قلعه ضحاک که یک نامگذاری ابلهانه برای یک بنای کاملا هلنی است. محلی است که زمانی بعنوان پایگاه نگهبانی از سوی هلنی های مهاجر بنا شده و طبق معمول هر اثر هلنی را اشکانی می نامند که البته میدانیم ارشکوسیان هلنی های مهاجر به منطقه بوده اند. ما ترک زبانها مردمی مهاجریم به این سرزمین همانند فارس و لر و عرب و کرد وبلوچ و...که در حال حاضر آذربایجان را به عنوان موطن و زادگاهمان بسیار دوست داریم و برای حفظ آن حاضر به فداکاری هستیم حتی اگر جد ما سیصد سال قبل ساکن آسیای میانه یا قفقاز بوده باشد.زبان و زادگاهمان هویت ماست اما مقدس و غیر قابل نقد نیست زیرا تنها قداست از آن ذات خداوند است و جز خواست و اراده الهی هر چیزی قابل نقد و بررسی است.چیزیکه بارها قران به ما می گوید تفکر و تعقل است. پاسخ: حتی اگر بر سبیل و به قصد کسب حقوق قومی مجادله کنیم، باز هم این یادداشت ها توجه می دهد که باید از تکیه به دیرینگی قومی بپرهیزیم زیرا در اثبات ان در می مانیم و ماجرا به سود آن حریفی تمام می شود که سنگ های تخت جمشید را میراث پدران خویش نمایش می دهد. مورخ می کوشد معلوم کند که مهاجران اصطلاحا ترک زبانی که حتی یک لغت انتزاعی ندارند، از کجا به راه افتاده اند و چه کسانی آن ها را به برداشت از لغات عرب راه نمایی کرده است. ترجمه جدید از آیه 34 سوره نساء در مورد کتک زدن زنان در قرآن (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:42 PM مهران دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 3:07 PM با سلام بر استاد و دوستان با دوستی در مورد قران صحبت میکردم که ایشان با اشاره به آیه ۳۴ سوره نسا و اشاره به {واضربوهن} میگفت که خدا دستور زدن زنان را داده است و .... با تفحص در این باب به معانی مختلف ؛ضرب: رسیدم و این که ترجمه فارسی با برداشت صحیح قرانی در این آیه فاصله دارد. در این جا خلاصه این تحقیق را می آورم که برداشتی از سایتی فیلتر شده در جمهوری اسلامی است. جالب است که تحقیقات قرانی نیز فیلتر شده اند! الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّـهُ ۚ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا ﴿٣٤﴾ النساء بنابر نتایج کلیه پژوهش ها و گفتگوهایی که تا کنون صورت گرفته بر آن شده ام که درست ترین ترجمه آیه به قرار زیر است: "مردان [مردان جامعه نه صرفا شوهران] در حفظ حقوق [مادی و امنیتی] زنان [زنان جامعه نه صرفا زنان شوهردار] مسئول هستند از طریق آنچه که خداوند به آنان نسبت به دیگران فضیلت داده [میزان حمایت بستگی به میزان توانایی حقیقی مردان دارد یعنی از همه مردان بطوریکسان درهمه شرایط انتظارنیست] و از طریق هزینه کردن از اموالشان. زنان اهل صلح، زنانی فروتن (به تحقیر و سلطه جویی اقدام نمی کنند) و حافظان اسراری می باشند که خداوند خواهان حفظشان است [شامل اسرار جنایت یا امور ضداخلاقی مردان نمی شود بلکه منظور حفاظت از حوزه خصوصی زندگی و فعالیت های مشروع مردان یا خانواده است]. پس اگر به مرحله خوف [ترس و نگرانی مستند به شواهد] از نشوز [سلطه جویی، مخاصمه جویی و تحقیر و عدم حفظ اسرار مشروع ناشی از این تقویت جایگاه اجتماعی زنان تا حدی که حیات مشترک خانواده ها را به خطر اندازد] توسط زنانتان رسیدید آنان را ابتدا پند دهید سپس [اگر کارگرنشد] ارتباط عاطفی خویش را معلق کنید [ به نشانه اعتراض]،[اگر باز موثر نیافتاد] برای مدتی از ایشان جدایی گزینید [با توجه به معنی هشتم از ضرب در قرآن- هرچند این معنی از کلمه ضرب موقتی بودن را به همراه ندارد اما ادامه آیه به وضوح نشان می دهد که این امر نمی تواند دائم باشد بلکه موقت و محدود است] پس اگر به همراهی بازگشتند از حد انصاف تجاوز نکنید که خداوند عالی مرتبه بزرگوار است." بنا به همت برخی دوستان که داوطلبانه صرف وقت نموده به کمک شتافتند، گامی دیگر در جهت رمز گشایی از آیه 34 النساء برداشته شد. این آیه از جمله مصادیق و معرفهای دردی است که قرنها از آن رنج برده ایم و آن تحمیل ارزشهای موروثی و سنتی به فهم مان از قرآن در راستای حفظ آن سنتها از جمله زن ستزی و مرد سالاری. جالب اینکه چنین معانی کاذب از کلام خدا هم توسط حوزه های جاهلیه و به اصطلاح مفسرین و روحانیونی که قرنها نان دین خورده اند و در تولید دانش توخالی مشغول بوده اند و هم توسط اسلام ستیزان و اسلام هراسانی که به دنبال تخریب چهره اسلام هستند در مشابهتی باورنکردنی به قرآن نسبت داده می شود. اما در مسیر رمزگشایی از آیه تاکنون گامهای زیر برداشته شده و مانده فقط یک گام دیگر تا پازل ما کامل شود. گام اول: انسجام منطقی ترجمه های متداول از آیه زیر سوال رفت و ترجمه منطقا درست تری پیشنهاد شد و فرضیه ای تاریخی در مورد شان نزول آیه مطرح گردید گام دوم: معانی مختلف کلمه جنجالی «ضرب» که به معنی «کتک زدن» گرفته شده در قران مرور گردید. نشان داده شد که هیچ کجای دیگر در قرآن این کلمه به معنی «کتک زدن» بکار نرفته است. در مواردی که جنبه فیزیکی دارد فقط یک بار ضربه زدن جسمی بر جسم دیگر آورده شده و هردو جسم هم مشخصا نام آورده شده اند. گام سوم که در همین نوشته مشاهده می کنید جمع آوری معانی مختلف این کلمه در زبان عربی و کاربرد های مختلف آن است که بنا بر متن تغییر می کند. به سادگی نشان داده شده که این واژه از دامنه وسیعی از معانی برخوردار است و برای فهم معنای درست آن باید به زمینه ومتن و منطق و منظور آن نگاه کرد. اما گام نهایی که مانده بررسی زمینه تاریخی نزول ایه است. از آنجا که تفاسیر و سیره ها و تاریخ های نوشته شده در مورد وقایع صدر اسلام هم بسیار متنوع هستند و هم حد اقل سه سده بعد از فوت پیامبر نگاشته شده اند باید با دقت و شکاکیت فراوان مورد بررسی انطباقی قرار گیرند. همین گونه است روایات و احادیثی که در توضیح این آیه آورده شده اند از کتب صحیح اهل سنت گرفته تا کتب حدیث اهل شیعه. یادمان نرود که این احادیث هستند که باید شاهد قرآنی داشته باشند نه برعکس. قران نیاز به شاهد حدیثی/روایتی ندارد و این دقیقا مشکل مشترک هر دو دستگاه رسمی اهل سنت و شیعیان در تفسیر و تاویل قرآن است.(برای دیدن نوشته های قبلی در این زمینه اینجا را کلیک کنید). از همه کسانی که این مطلب را می خوانند و علاقه مند هستند و به هر کتاب تاریخ و سیره و سنت و تفسیر دست رسی دارند (ممکن است در ادببات و اشعار مطلبی باشد) خواهشمند هستم از کمک دریغ نکرده در برداشتن گام نهایی ما را یاری رسانند. اما نتایج بررسی معانی کلمه ضرب در زبان کلاسیک و مدرن عربی. ضَرَبَ – یَضرِبُ – ضَرباً و ضَرَباناً ضَرب و ضَرَبان مصدر آن است: به معنی جنبید، حرکت کرد. ضَرَبُ القلب: قلب زد. ضَربُ العِرق: رگ پرید و یا رگ زد. ضرب الضَّرس و مثل آن: دندان سخت درد گرفت. ضَرَبت العقرب: عقرب نیش زد. ضرب الزمان: روزگار پیش آمدهای خود را روان کرد. ضرب فی الارض: در زمین رفت و دور شد. در طلب روزی در زمین سیر کرد. ضرب : برخاست و با سرعت رفت. ضرب فی الماء: شنا کرد ضرب بیده: با دستش اشاره کرد. ضرب بین القوم: میان آن گروه فساد افکند ضرب فی الأمر: در آن کار شرکت کرد. ضرب عن الأمر: از آن باز ماند و روی گردان شد. ضرب اللون الی اللون: آن رنگ به رنگ دیگر زد و مایل شد. ضرب بیده الی کذا : دستش را بسون آن چیز فرود آورد. ضرب علی الرساله : نامه را تمام کرد. ضرب النوم علی اُذُنِهِ : خواب بر او غلبه یافت. ضرب علی اذن فلان: فلانی را از شنیدن بازداشت. ضرب فان علی ید فلان: فلانی کار فلانی را خراب کرد. ضرب القاضی علی ید فلان: قاضی فلانی را منع کرد و از تصرف باز داشت. ضرب الدَّهرُ بینهم: روزگار آنها را پراکنده ساخت ضرب بالقداح: تیرها را برگردانید ضرب فی البوق: در بوق دمید. ضَربَ – ضَربا – تِضرابا (الشیئ ) : بر آن چیز زد … ضرب الخیمه: چادر بر پا کرد. ضرب الأجل او الموعد: سر رسید یا وقت تعیین کرد. ضرب المثل : مثل آورد یا ضرب المثل زد. واضرب لهم مثلاً اصحاب القریه: برایشان مردم آن شهر را مثال بزن.(یس) ضرب الدّراهم: درهم سکه کرد یا زد. (ضرب سکه) ضرب الخاتم: انگشتری را ساخت و در قالب ریخت. ضرب الشیئَ بالشیئ :آن دو چیز را در هم آمیخت. ضرب العدد بالعدد : آن دو عدد را در هم ضرب کرد. ضرب علیه الحصار: او را محاصره کرد و به او تنگ گرفت. ضرب علیهم الجزیه : بر [گردن] آنها باج و مالیات نهاد. ضرب علیهم الذِّلة : آنها را خوار کرد. ضُرِبَ علیهم الذِّلةَ و المسکنة: آنها خوار و نیازمند شدند. (قرآن) ضُرِبَ بذقنه الارض :از ترس یا شرم سکوت کرد. ضُرِبَ له الارض کلَّها : آن را در هر جایی جستجو کرد. ضَرَبَ الرقم القیاسی فی الرّیاضة اوالانتاج : (در ورزش یا مقدار تولید محصول) رکورد را شکست یا بالاترین رقم را احراز کرد. ضَرَبَ عنهُ صفحاً : از او روی گردانید. ضَرَبَ عنه جَروَتَهَُ :از آن چشم پوشید و دست کشید. ضَرَبَهُ البردُ او الحرّ : سرما زده یا گرما زده شد. ضَرَبَ الصلاة : نماز خواند. ضَرُبَ – یَضرُبُ – ضَرابَة: سخت و سفت شد ضَرِبَ – یَضرَبُ – ضَرَباً ضَرِبَ النّبات : گیاه را سرما یا باد زد. الضَّرب: گونه ، شکل ،مثل، مانند. جمع الضَّرب : ضُروب. الضَّرب من العسل: عسل بسیار سفید. الضَّرب من الاشیاء: چیز قوی که حاجت را برآورده کند. الضَّرب من الرجال: مرد سخت و قاطع و خردمند و جمع آن اَضراب است. الضَّرب قی العروض: جزء اخیر از مصرع دوم است جمع ضُرُب و اضراب و اَضرُب. تلضّرب : در هم ضرب شده ، پول سکه. دارالضّرب : ضرّابخانه الضَّرب: عسل سفید و سخت، پاره ای از آن ضَربَة است. الضَّرِب : گیاه سرما یا باد زده الضَّرِب: مرد ماهر در زدن الضَّرب :خارپشت ج تیربان؟ قیربان؟چتربان؟! الضّربان: پیاپی شدن حوادث روزگار. الضَّربة : بار ، دفعه الضَّربة : مونث ضرب : زن قاطع و خردمند و استوار. ضَربَة الشّمس: آفتاب زدگی ضَربَة الدّم: سکته کردن ، سکته ضَرَبَ : حرکت داد ضَرَبَ الجرح: درد جراحت سخت شد ضَرَبَ اللیل: شب دراز شد ضَرَبَ الزّمان: وقت گذشت ضَرَبَتِ الطیر: مرغان به طلب رزق رفتند ضَرَبَتِ العنکبوت: عنکبوت تار طنید ضَرَبَهُ : مثل برای او آورد ضَرَبَ فی الارض: برای بازرگانی و جنگ با کفار برآمد (بیرون آمد) ضَرَبَ : اشاره کرد ضَرَبَ علی اُذُنِهِ : او را خوابانید و از شنیدن باز داشت ضَرَبَ الفحل ضراباً : نر به ماده برجهید ضَرَبَ بهِ نفسه الارض : به جایی اقامت نمود ضُرِبَتِ النّاقة : ماده شتر دم را برداشت و فرج نمایان شد ضَرَبَ الخلاء یا ضَرَبَ الغائط : نجاست کرد ضَرَبَتهُ الحیّه: مار او را گزید ضَرَبَ : روی گردانید اَضَرَبَ الخبز: نان پخته شد اَضَرَبَ علیه : از او برگشت جناب نصر اصفهانی میتوانید دقیقا برداشت خود از قران در مورد نماد موسوم به دست فاطمه را بنویسید؟ شاید ما هم یکی خریدیم :) آمون : شیطونه میگه نظر خودم رو در مورد این آیه بنویسم، همه بشینن سر جاشون ها!! خوب وقتی خدا میگه بزن، بزن دیگه! واسه خدا تعیین تکلیف می کنند! ... قرارداد ماژور تالبوت بر انحصار توتون و تنباکوی ایران در عصر قجر (فتوای تنباکو (جدید))سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:35 PM مسعود دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 11:29 AM در سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران که آقای نیسی معرفی کردند، صفحهای با نام "نمایشگاه اسناد" نظرم را جلب کرد. http://iichs.org/index.asp?img_type=1 در بخش اسناد مربوط به تحریم تنباکو تصاویر نامهها و سایر اسناد این واقعه را به نمایش گذاشتهاند. مانند: استفتاء از آیتالله محمدحسن شیرازی درمورد کشیدن قلیان و حکم او مبنی بر حرام بودن استعمال توتون و تنباکو به هر صورت ممکن http://iichs.org/index.asp?id=972&img_cat=57&img_type=1 و یا تلگراف ناصرالدین شاه به ظلالسلطان دائر بر اظهار تعجب از تحریم استعمال تنباکو و مخالفت مردم با بانک و بیگانگان و تهدید مردم به اتخاذ تصمیماتی دیگر درصورت دخالت در امور کشور http://iichs.org/index.asp?id=977&img_cat=57&img_type=1 استاد نظرتان درباره این نامهها و اسناد چیست؟ پاسخ: آقای مسعود. قرارداد انحصار تنباکو را، حاصل و نتیجه مذاکرات ناصر الدین شاه با ماژور تالبوت در لندن گفته اند. اگر اصل آن سفر قلابی است و مدرکی برای انجام ندارد، ساختن ضمائم کاغذی آن دشوار نیست؟! وانگهی تاریخچه و آغاز کشت توتون و تنباکو در ایران پس از مرگ ناصرالدین شاه است. به یادداشت های در راه توجه کنید. عکسهایی عراق قدیم نظیر انجمن اسرائیلیان بغداد،زنان یهودی کرد و.. (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:32 PM محمدرضا نیسی دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 11:11 AM سلامعلیکم استاد عزیز، عکسهای مربوطه را با فرمت jpg برایتان ایمیل کردم. لینک ذیل حاوی عکسهای مربوط به اوایل قرن 20 از عراق است که با توجه به حجم زیاد عکسها زمان نسبتاً زیادی برای باز شدن این صفحه نیاز است. اما از آنجایی که این صفحه حاوی عکسهایی مانند " رییس انجمن اسراییلیان بغداد !!! " و " زنان یهودی کرد " و " پادشاه خردسال ! عراق " و ... میباشد، ارزش بررسی دقیقتر دارد. ضمناً این لینک هنوز فیلتر نیست و سریعاً برای ذخیره آن اقدام شود ![]() مقاله ای در باب ملک یمین مندرج در قرآن، از دوستان بنیان اندیش (قرآن)سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:29 PM موومان دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 10:01 AM با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان بنیان اندیش مقاله ای با عنوان «بررسی بنیادین مفهوم مِلک یمین در قرآن، از جمله شامل آیات ۵ تا ۷ سوره ی مومنون» توسط اینجانب و جناب مهدی-مهدی، و بر اساس یادداشت های جاویدان «اسلام و شمشیر» استاد پورپیرار تهیه گردیده است. ممنون خواهیم شد اگر آن را مطالعه فرموده و نظر خود را برایمان بنویسید. لینک دانلود مقاله: http://s3.picofile.com/file/7418488274/fundamental_study_of_melke_yamin.pdf.html (توجه داشته باشید که پس از دانلود فایل، بایستی پسوند ".html" را از انتهای نام فایل حذف کنید تا فایل PDF در نرم افزار مربوطه باز شود.) با تشکر از همگی دوستان، منتظر نقدهای ارزشمندتان هستیم. موومان دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 11:07 AM منظورم این بود که اگر با Flashgot در نرم افزار FireFox عمل دانلود را انجام دهید، نیاز به حذف پسوند اضافی پیدا خواهید کرد؛ و گرنه در Internet Explorer نیازی به حذف پسوند اضافی پیدا نخواهید کرد. موومان دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 7:18 PM با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان بنیان اندیش مقاله ای با عنوان «بررسی بنیادین مفهوم مِلک یمین در قرآن، از جمله شامل آیات ۵ تا ۷ سوره ی مومنون» توسط اینجانب و جناب مهدی-مهدی، و بر اساس یادداشت های جاویدان «اسلام و شمشیر» استاد پورپیرار تهیه گردیده است. ممنون خواهیم شد اگر آن را مطالعه فرموده و نظر خود را برایمان بنویسید. لینک دانلود مقاله: http://s3.picofile.com/file/7418488274/fundamental_study_of_melke_yamin.pdf.html با تشکر از همگی دوستان، منتظر نقدهای ارزشمندتان هستیم. پاسخ: آقای موومان و اقای مهددی. سعی جدید در ارزش یابی مطالب یادداشت های تاملی در بنیان تاریخ ایران تحقق همان آرزویی بود که کار بررسی های نو در تاریخ و فرهنگ اسلام و ایران را غنی تر می کند. یادداشت را خواندم و برای اظهار نظر لازم است که دوباره بخوانم. عنایت الهی و رستگاری دو جهانی را برای تان ارزو می کنم. موومان دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 11:14 PM استاد بزرگوار ما نیز متقابلا برای شما، که به گردن همه ی ما حق دارید، از درگاه خدای متعال همین آرزو را داریم. و یقین داریم که جز انجام وظیفه نکرده ایم، و توکل ما بر خداست، که اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و مدیریت تمام امور به او باز می گردد. اوست که امر خود را به جریان می اندازد، که برای هر چیزی قدر و اندازه ای قرار داده است. ما نیز امیدواریم که در این میان سهم خود را به درستی ادا کنیم. ساده دل سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 00:42 AM سلام بر استاد عزیز و همراهان گرامی جناب مودمان مقاله مشترک شما و جناب مهدی-مهدی را خواندم اشکالات زیادی داشت هم در ترجمه کلماتی که خارج از بحث ملکت ایمان بود و هم در جامعیت در نظرگیری آیات استدلالها هم جز یکی دوتا غیرقابل استناد بود برای نمونه شما آیه زیر را که مربوط به زنان پیامبر بود نادیده گرفتید: لَّا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ وَاتَّقِینَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا(آیه ۵۵ سوره احزاب) ملکت ایمان همسران پیمابر چه کسانی بودند؟؟ اما کلید روشنگر این قضیه یک نگاه ساده به معنای لغوی عبارت ملکت ایمان هست: معنی ملکت یعنی ملکه شدن تعهد یا تسلط قسم و عهد و پیمان بر یک رابطه که بطور کلی منظور از آن محکمی پیوند هست ما ملکت ایمان یعنی انچه که تعهد بر ان حکم فرماست (ایمان) فاعل عبارت است اما جمع بندی و ارایه استدلالات در حوزه ارتباط بنیان اندیشی و معانی قرآن, جعلی بودن و غیرقابل اعتنا بودن اسناد دروغین تاریخی و .. میتواند مقدمه بسیار جامعی برای زمینه سازی خروج مسلمین ناآشنا از اوهامات و جعلیات یهودبافته باشد متنی بود که مدتها نیاز به آن احساس میشد و از این بابت از شما و جناب مهدی-مهدی بسیار سپاسگزارم پاسخ: آقای ساده دل. اساس امور در این گونه مباحث یادآوری مطالب ایه ۴۶ از سوره زمز و گروهی دیگر از آیات است : الیس الله بکاف عبده و یخوفون بالذین من دونه... پس تکلیف نیک و بد اعمال بندگان را خداوند تعیین می کند و نه بنده ای دیگر که خود نیازمند قضاوت الهی است... مسعود سنجری سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 10:37 AM برادران گرامی موومان و مهدی-مهدی سلام علیکم مقاله ارزشمندتان را مطالعه کردم و بابت آن از شما تشکر می کنم. آنگونه که به نظر می رسد علیرغم اجتهادات متعدد بحث اختلاف بر سر معانی و مفاهیم مستفاد از مصطلحاتی نظیر "ما ملکت ایماهم" مفتوح باقی خواهد ماند. صرفنظر از این موضوع در طرح فکر و انتخاب موضوع کار ارزشمندی را انجام داده اید که انشاالله به عنوان الگویی در بررسی های بنیانی تبدیل شود. اینجانب همواره در انتظار روزی مانده ام تا بحث بر سر مفاهیم " امر " و " حکم " در قرآن برداخته شود تا نه تنها ابهامات موجود در موضوعاتی نظیر خلافت ، امیرالمومنین، حکومت و ... در قرآن گشوده شود بلکه نهایتا به تحلیلی قرآنی از نظم و نظام و اداره امور اجتماع برسیم. والسلام علیکم فی امان الله کمال الملک و امیرکبیر و ترور محمد علی شاه قاجار با بمب و سهروردی (تاریخ معاصر (جدید))سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:12 PM حسین از شیراز دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 09:50 AM سلام در مورد سهروردی که برخی از اثارش به فارسی وبرخی به عربی است یک دوگانگی نیز در نوشته های این فیلسوف نهفته است بخصوص که از ایران باستان نیز یادی کرده است ایا ممکن است که این شخصیت درهمین 300 سال ظهور پیدا کرده باشد پاسخ: وقتی سفرهای ناصر الدین شاه و عکس میرزا رضا و حاج سیاح و امیر کبیر و آن نقاش یک چشم دربار قاجار و به توپ بستن مجلس و بمب انداختن به ماشین محمد علی شاه و غیره و غیره همگی دروغین اند، شما دنبال سهروردی می گردید؟!!! مکتوبات ابن حوقل،بلاذری،مقدسی،ایوب ابن زیلا از یهودیان اصفهان (کتابت و کتاب نویسی)سه شنبه 6 تیر 1391 ساعت 1:08 PM نصراصفهانی یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 6:44 PM بهرحال استاد. زبان ترکی را هرچه پنداریم جایگاه حقیقی زبان ترکی تغییر نخواهدکرد. زبانهای (المانی انگلیسی وفرانسه والخ اروپایی ) از جایگاه رفیع برخوردارند. وزبان ترکی باماله کشی چند ترک بیسواد، برنقاط ضعف ان حقیقت هرگز کتمان نمی شو د . آیدین قشقایی دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 08:25 AM سلام به دوستان جناب نصر اصفهانی زبان خرزوقی و گزی و سده ای چه؟ چه بر سر آنها می آید دادا؟؟ بر سر یهودستان اصفهان چه می آید دادا؟ آیدین قشقایی دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 09:33 AM اصفهان از نگاه یهودیان: جایی که اکنون اصفهان نامیده میشود از نخستین کانون های زندگی قوم یهود در ایران بوده است و تاریخ ورودشان به حدود 7 قرن پیش از میلاد برمیگردد. از عهد بسیار قدیم، یهودیان اصفهان می گفته اند این شهر را اسرای یهود که «بخت النصر» از کشور یهودیه به بابل کوچ داده بود و پس از وی به ایران مهاجرت کرده اند، تأسیس نموده اند. و این مسئله در «دایرة المعارف یهود» نیز مورد تاکید قرار گرفته است. نیاکان آنان هنگامی که به ناحیه «جبال» ایران رانده شدند، در مسیر خود، هیچ منطقه ای را شبیه تر از اصفهان به بیت المقدس نیافتند و در این شهر ساکن شدند. طبق نوشت جغرافی دانان و تاریخ نگارانی همچون «ابنفقیه»، «استخری»، «ابن حوقل»، «مقدسی»، ... و «ابنخلدون» یهودیان چون به اصفهان رسیدند در مکانی که ترجمه عبری آن «اردو زدن» معنی میدهد («اشکهان»: در اینجا مینشینم) منزل کردند. و آب و خاک آن را هم وزن با آب و خاکی که از اورشلیم همراه خویش آورده بودند، یافتند. همچنین در جلد سوم کتاب «اوصر نگینوت اسرائیل»، لغت اصفهان را عبری دانسته اند و آن را مشتق از «سپان» به معنی پناهگاه میدانند. .... بنابر آنچه در «فتوحالبلدان» بلاذری آمده است، «یهودیه» نیز همچون جی در حدود سال 23 هـ . ق با انعقاد قرارداد صلح تسلیم اعراب شد. برای یهود اصفهان به جز ابتدای خلافت عمر و یکی دو مورد طی حکومت عباسیان، محدودیت خاصی ایجاد نشد. در آن دوره بین دو محله مسلماننشین «شهرستان» (جی) و یهودینشین «یهودیه» دیوار کشیده شد، تا آن که سه سده پس از آن در زمان رکنالدوله دیلمی هر دو محله یکی شدند. نکته جالب توجه این است که با گذشت زمان، اندک اندک از بزرگی بخش کهن «جی» کاسته گردید و یهودیه بزرگتر شد چنان که ابن حوقل بغدادی در 941 میلادی مینویسد: «میان دو بخش اصفهان دو میل فاصله است. این دو بخش متباین هر کدام منبری دارد و یهودیه حدود دو برابر بزرگتر از شهرستان است». و مقدسی با تکرار همین موضوع اشاره میکند که «یهودیه نه تنها با همدان همسری میکند بلکه بزرگترین شهر ایالت «جبال» است» و «ایوب بن زیلا» مساحت آن را هفتصد جریب میداند و مینویسد: «مردم آن همه یهودی هستند و به کارهای... خود مانند حجامت، دباغی، گازری (رختشویی)، قصابی و .... مشغول بودند». .... در مجموع میتوان سلسله صفوی را دورهای تاریک برای یهودیان اصفهان دانست که در سرتاسر آن تحت فشار بودند، به ویژه در زمان شاه عباس دوم (1038-1077 هـ . ق) که تجاوزات و ظلم شاه و صدراعظم کینهجوی وی، محمدبیک، موجب گردید جمعیت یهودیان اصفهان که روزی دارالیهود نامیده میشد بر اثر قتل، گرایش به اسلام و یا ترک دیار به 600 نفر برسد. شادرن مینویسد در زمان صفویه یهود مجبور بودند علامتی به لباس خود الصاق کنند تا از مسلمانان بازشناخته شوند. کلاه آنان با کلاه مســـلمانان فرق داشــت و اجــازه نداشتند جوراب پارچهای به پا کنند ولی اجازه داشتند یک کنیسه بزرگ و چند کنیسه کوچک داشته باشند. شاه عباس یکم (1559-1628 م.) به هر مردشان که مسلمان میشد 400 فرانک و به هر زن 300 فرانک هدیه میداد که در زمان شاهعباس دوم (1639-1666 م.) نیز چنین مرسوم بود. --------- قیام نادر به اخراج افغانها منجر گردید، نادرشاه با یهود مهربان بود و کاشان را به مرکز بزرگی برای آنان تبدیل نمود. او که نسبت به یهودیان توجه مخصوصی داشت از آنها خواست «زبور داود» (تهیلیم) را به فارسی ترجمه کنند و شخصی به نام «بابایی نوریئل اصفهانی» در 1740 م. این کار را انجام داد. کریمخان زند مردی مهربان بود و به اقلیتها سخت نمیگرفت. یهود نیز در زمان پادشاهی وی آزادتر میزیستند ولی لطفعلیخان در اثر احساسات جوانی یا به سبب نفرت از حاجی ابراهیم که جدش یهودی بود، تجاوزاتی نسبت به یهودیان شیراز و اصفهان داشت و در تمام مدت هرج و مرج پس از فوت کریمخان زند تا استقرار کامل فتحعلی شاه قاجار در شهرهای قم، قزوین، اردبیل، یزد، و اطراف اصفهان ستم علیه یهودیان ادامه داشت. پاسخ: آقای قشقایی. بلاذری و ابن حوقل و مقدسی و ابن زیلا و بقیه کتاب های شان را با چه وسیله و بر چه موادی می نوشته اند و آیا از اصل آین کتاب ها تتمه ای هم باقی مانده است؟! جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس در ترازوی نقد آقای پورپیرار (تاریخ معاصر (جدید))دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 01:22 AM ناصر یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 2:37 PM اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم (من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه منهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا ) با سلام ودعای خیر بهترین تعبیر وبیانی که به ذهنم رسید دروصف شخص جنابعالی بنویسم آیه فوق بود . سؤالاتی درذهنم هست که بدنبال جواب انها می باشم : 1)طراحی جنگ ایران وعراق بنظر جنابعالی بنا به کدام ضرورت وهدف بوده است ؟ 2) تکلیف معاجمی که درتوضیح لغات قرآن نوشته شده است با توجه به نبود مواد وخط توانا چه میشود؟ پاسخ: ممنونم. انجام وظیفه ای است. گفت و گوی روشنگر در باب جنگ ایران و عراق طولانی است. نقشه پیری رئیس ناخدای عثمانیان از جهان در موزه ترکیه و اشکالاتش (نقشه ها)دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 01:20 AM یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 12:32 PM نقشه پیری رئیس http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3 http://gandomzar1.blogfa.com/post/1151 پاسخ: در این نقشه لااقل ۵ اشکال فنی عمده دیده می شود که آن را از اعتبار می اندازد. کشف مقبره اسکندر کبیر (گجسته،گجستک، مقدونی) در سیوا siwa در مصر (متفرقه)یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 12:01 PM abbas یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 07:13 AM http://looklex.com/egypt/siwa12.htm پاسخ: آقای abbas. ممنون. بسیار دیدنی بود. جعلی بودن کتیبه سغندل و اسناد نوتراش بودن آن و عمر حداکثر صدسال (کتیبه ها)شنبه 3 تیر 1391 ساعت 9:14 PM فرشته شنبه 3 تیر 1391 ساعت 09:38 AM سلام استاد بازم فرستادم پاسخ: زحمت کشیدید. به تر است ارسال تصاویر به ا ی میل را با رزولیشن 72 بفرستید که باز کردن آن وقت زیادی نبرد. اما در مورد آن کتیبه به دلایل زیر حتی یک ثانیه هم در نوکنده بودن آن تردید نکنید. 1. صخره حاوی کتیبه، از سنگ اهن با عیار بالا است. به طوری که بخش زیادی از سطح هوا خور آن زنگ زده است که با رنگ سرخ و زرد مشخص می شود. 2. برای حک کتیبه بخش مورد نیاز را ساییده و صاف کرده اند به طوری که در آن قسمت دیگر زنگ زدگی دیده نمی شود. 3. کتیبه آن قدر جدید است که بر سطح و اطراف ان دوباره زنگ زدگی تشکیل نشده و این یعنی کتیبه حد اکثر صد سال عمر دارد. فاتحه آمون : ناظر به: حقوق زبانی اقوام ساکن ایران و مهاجرت جدیدشان به منطقه بدست یهود (زبان ها)شنبه 3 تیر 1391 ساعت 9:11 PM یک آزربایجانی شنبه 3 تیر 1391 ساعت 04:02 AM من نمی دانم اقای جودت کی هست وچه نوشته است. ولی آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است. در کل نفهمیدم ایا استاد همان اثر را به ترکی پذیرفته اند که هستش یانه؟ اینکه کلمات عربی در ترکی بوده و هست و یا از سایر زبانها حوب بدلیل تاثیر اسلام هستش. برای شخص من مهم نیست که دیروز به آزربایجان آمدم یا قبلن بوده ام. مهم حقوق انسانی من است و حقوق زبانی فعلی من. حتی اگر یهودیها ان کتابها را نوشته باشند باز دستشان درد نکند که میراثی به زبان ترکی گذاشته اند. صدیق و یا سایرین نماینده کلی یک حرکت نیستند و فقط جزیی از یک حرکتند. حرکت ملی ازربایجان برای همه ازربایجانیها باز است و حتی با نظرات مختلف و متناقض. اگر ممکن است استاد نظرات همراه دلایلشان را در مورد کتابهای دیوان الغات الترک ، دده قورقود و کتیبه های اورخون و یئنی سئی بیان کنند که ممنون میشویم. هر زبانی دوران شکوفایی خود را دارد. برای بسیاری از این کلمات انتزاعی معادلهایی در دیوان الغات الترک وجود دارد. البته در زبان ترکی هم موجود هست. نباشد هم قابلیت ساخت ان را دارد. در دید من زبان برتر کمی بی معناست مثل نژاد برتر. خواهشن نظرتان را راجع به منابع چینی که از ترکها صحبت میکنه را هم بنویسید. و بگویید بالاخره اینها چطور وارد ازربایجان شدند و چطور یکباره مسلمان شدند که ممنونتان خواهم بود. برای دانستن حقیقتهایی در مورد خودمان اینها را از شما میخواهم. در مورد اسامی مکانها و کوهها و رودها و... هم اگر میشود که اکثرن به ترکی هستن پاسخ: تمام این بد اخلاقی ها و کند ذهنی ها و برداشت های غلط از مطالب این یادداشت ها از آن ناشی می شود که کسانی گمان می کنند مشغول گفت و گو از حقوق بومی و قومی اقوام ساکن ایرانیم و هضم نمی کنند که سخن از زمان ورود و مکان اسکان مهاجران مختلفی است که بی خبر از یکدیگر، از پس قتل عام پوریم، اخیرا و در فاصله قریب دو قرن پیش هر یک به حاشیه ای از مرزهای کنونی ایران چسبیده اند مهاجرتی که یهودیان و درست به قصد ایجاد همین توهم و برای حاشا کردن سکوت ناشی از قتل عام پوریم تدارک دیده اند. این که چنین وارد شوندگانی دارای حقوق قومی زایل ناشدنی اند، هرگز مورد نظر نبوده و نمی تواند باشد و البته اشاره به زبانی که حتی یک لغت انتزاعی هم ندارد، برای مورخ به ترین دلیل ورود جدید ترک و فارس و کرد و لر است. جاسوسی ساموئل مارتین جردن Samuel M. Jordan موسس دبیرستان البرز (افراد و شخصیت ها)شنبه 3 تیر 1391 ساعت 9:06 PM محمدرضا نیسی شنبه 3 تیر 1391 ساعت 00:37 AM سلامعلیکم تصویر منسوب به دبیرستان البرز تهران در سال 1309 http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/44/American_College_Tehran.JPG ساموئل مارتین جردن، مدیر آمریکایی دبیرستان البرز و دلیل نامگذاری خیابان جردن تهران دکتر ساموئل مارتین جردن (به انگلیسی: Samuel M. Jordan) از سال ۱۸۹۹ تا سال۱۹۴۰ ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان البرز) را به عهده داشت. او بانی و سازنده دبیرستان البرز و مدرسه دخترانه آمریکایی تهران است. جردن در سال ۱۸۷۱ میلادی در نزدیکی شهر یورک در پنسیلوانیا بدنیا آمد. پس از تحصیل در دبستان و دبیرستان در سال ۱۸۹۵ میلادی از کالج لافایت درجه B.A (لیسانس) گرفت. در سال ۱۸۹۸ درجه استادی علوم الهی (ام.ا) از دانشگاه پرینستون را دریافت کرد. در سال۱۹۱۶ کالج لافایت او را با درجه D.D (دکتر در حکمت و فلسفه) شناخت و در سال ۱۹۳۵میلادی از کالج واشنگتن و جفرسون بدرجهٔ دکترای حقوق نائل شد. دکتر جردن در سال ۱۸۹۸ میلادی (۱۲۷۸ خورشیدی) به ایران آمد و یک سال بعد ریاست مدرسه را به عهده گرفت .در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ خورشیدی) با راهاندازی کلاسهای باقیمانده دوره دوازده ساله دبیرستان تکمیل گردید. در سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷خورشیدی) اولین ساختمان شبانهروزی که در آن زمان، مک کورمیک هال (Maccormick Hall) نامیده میشد و یک ساختمان دیگر پایان یافت. به پاس خدمات فرهنگی وی در کالج البرز، دو مدال و نشان به او عطا کرد: . دکتر جردن، در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی از ایران رفت. دکتر جردن پس از بازگشت به آمریکا، در سال ۱۳۲۳ هجری خورشیدی، دوباره به ایران آمد و مورد استقبال شاگردان و مریدانش قرار گرفت. او ایران را وطن دوم خود می نامید و همواره از آن به نیکی یاد میکرد. وی در سال ۱۳۳۳ هجری خورشیدی، در ۸۱ سالگى در آمریکا در گذشت. در سال ۱۳۲۶ هجری خورشیدی، مراسمی به یاد او و برای بزرگداشت او در تالار دبیرستان البرز برگزار شد و نیم تنه سنگی وی را که استاد ابوالحسن صدیقی تراشیده بود، در کنار در ورودی آن نصب کردند. این پیکره بعدا به کتابخانه دانشگاه صنعتی امیرکبیر منتقل گردید. پاسخ: آقای نیسی. هر زمان که نام کسی را با گریدهای بین المللی در حوزه به اصطلاح علوم انسانی می شنوم بر ساده لوحی آدمی افسوس می خورم. بد نیست کتاب دختری از ایران را هم بخوانید تا جردن جاسوس را هم شناسایی کنید. تلاش برای پنهان سازی پوریم با داستان های قومیت های مقیم ایران نو (پوریم)شنبه 3 تیر 1391 ساعت 9:00 PM یه نفر جمعه 2 تیر 1391 ساعت 6:15 PM با سلام خدمت استاد خسته نباشید 1- تا جائی که می دانم در حوزه شرق میانه فقط زبان های سانسکریت و عربی توان حمل موضوعات متافیزیکی و دینی را دارند و سایر زبانها هر کدام به نوعی ضعف و لنگی در این زمینه دارند . و دوستان اگر زبانی می شناسند که حمال خوبی برای مفاهیم مجرد و دینی می باشد عنوان نمایند . 2 - نداشتن قابلیت حمل مفاهیم انتزاعی و یا دینی برای یک زبان و ملت متکلم به آن ( باعث نمی شود ) که حقوق آن مردم در اکثر زمیبنه ها مصادره و نادیده گرفته شود . یهنی اگر زبان ترکی معادلی مثلا برای کلمه (( حق ) ) نداشته باشد دلیلی برای پایمال کردن متکلمین آن زبان در سایر حوزه ها نیست . زبان های زیادی هستند که این نواقص را دارند آیا مجوزی می شود از طرف حکومت مرکزی برای نادیده گرفتن آن زبان و آن ملت . 3- به ندرت هویت طلب ترکی دیده می شود که مثل فارس پرستان عاشق قدمت بخشیدن به زبان خود باشد و اکثرا مباحث در بین طبقات اجتماعی حول آزادی های زبانی و آزادی های اجتماعی و ملت متکلم به آن می گردد . و بطور کلی اثبات قدمت یک زبان یک مسئله است و حقوق بنیانی متکلمین به آن زبان مسئله ای کاملا متفاوت . و خواهش من از جنابعالی و دوستان این است که بین احقاق حقوق ملت های موجود در منطقه ای موسوم به ( ایران ) و بررسی قدمت زبان های موجود فرقی بگذارید . با تشکر از آن بت شکن شرق میانه پاسخ: آقای یه نفر. این مباحث برای یافتن زمان و مکان مهاجرت های اولیه به این خطه و دنباله تلاشی است که اثبات کند پس از پوریم خطه شرق میانه در دو قرن اخیر و با انتقال مهاجرینی صورت پذیرفته که اینک خود را بومیان کهن و با نام ها و فرهنگ های درخشان چند هزار ساله می انگارند. مسلما انتشار چنین تصوری به معنای رد دوران خاموشی و سکوت ناشی از پوریم است. تداوم سکوت سران آذربایجان در برابر آقای ناصر پورپیرار و اظهارنظر (زبان ها)شنبه 3 تیر 1391 ساعت 8:57 PM aydin جمعه 2 تیر 1391 ساعت 5:13 PM آقای naina pagwan با شخصی صحبت می کردم که در باره تاریخ و ادبیات آذربایجان با سوادی است و تالیفاتی هم دارد . می گفت اکثر کتاب های صدیق کار خودش نیست و همه این کتاب ها را از متون چاپ شده به زبان ترکی در ترکیه به الفبای عربی و به زبان فارسی و ترکی برگردانده است . برای چند کتاب ایشان هم سند آورد . بعضی از بقیه نیز این شیادی را انجام می دهند و در روی جلد کتاب می نویسند مثلا ( تالیف : دکتر محمد حسین زاده صدیق ) . در باره سایت ایشان هم باید بگویم نوعی درویش بازی به روش دوزگون در آذربایجان در حال پی ریزی است . وای به حال نسل فردا . استاد در مورد یادداشت جدیدتان باید بگویم ترک ها در این باره نیز در مود سکوت قرار دارند ! خسته نباشید . پاسخ: آقای ایدین. سکوت هم خود نوعی اظهار نظز است که ریشه در ناتوانی دارد. مکه و بکه آل سعود در برابر معبد بعلبک در منطقه بقاع لبنان (جملات زیبا)جمعه 2 تیر 1391 ساعت 5:19 PM ضد یهود جمعه 2 تیر 1391 ساعت 12:09 PM اگر مایه بقای خانه کعبه در مکه امروز ذریه ابراهیم میباشند آیا کسی از مردم مکه در صدر پرده داری بیت مذکور هنوز مانده است که خود را از ذریه او بداند؟! مطمئنا" خیر . پرده داران امروز خانه کعبه نوکران یهودیان یعنی آل سعود هستند که تنها فرقی که با مردم دیگر دارند اینستکه خوب میدانند این شهر مکه آن شهر "بکه" مذکور در قرآن نیست چنانکه آن خانه مکعب شکل اگر بیت خدواوند میبود میبایست از صدها سال قبل بعلت اهمیت و قداست فوق العاده شکل و هیبتی به مانند معبد هیبت آور و ناشناخته بعلبک در منطقه "بقاع" لبنان میداشت . پاسخ: صورت آن کعبه مورد نظرت را بر کاغذی بنگار و شب جمعه ای در چاه جمکران بیانداز و تقاضای خانه ای هیبت آورتر کن. شاید هم راست می گویی و اشتباهی پیش آمده! دشوار این است که باید تا زمان ظهور حوصله کنی. معماری یهودی در شعب بانک صادرات ایران و آثار باستانی در اهواز (نظرات جالب دیگران)جمعه 2 تیر 1391 ساعت 5:16 PM زبیدی سه شنبه 30 خرداد 1391 ساعت 01:20 AM ا-یه دوستی داشتم که سالها پیش بمن میگفت که در ساخت بعضی شعبه های بانک صادرات از شیوه معماری یهودی استفاده میشه تا اینکه سال 79 با یه دختر دانشجوی یهودی اشنا شدم که پدرش رئیس بانک های صادرات استان ..... بود ایا اینها رو میتوان به هم ربط داد؟ 2- دانشگاه که بودم بعنوان دانشجوی شهرستانی بچه ها ازم میپرسیدن تو شهرتون اهواز اثار باستانی هم هست ما هم توش میموندیم که چی بگیم در برابر اثار باستانی دیگر شهرها که چند قصر خشتی از شیخ خزعل که اون هم خراب شدن که اثار بحساب نمیان البته اثار زیر زمینی داریم ولی هی کشف که میشن میگن هخامنشیه! ما هم میگفتیم داریم علی بن مهزیار و پل هلالی .فکر میکردیم شاید اجدادمون بیش از حد ساده زیست بودن ولی حالا دارم بش میرسم که نگو که اثار اونها رو هم پدر بزرگاشون درست نکردن اونهم نتیجه بحث های شماست ارسال عکس کتیبه سغندل در ورزقان تبریز- آذربایجان شرقی،پورپیرار (دوستانه)جمعه 2 تیر 1391 ساعت 1:14 PM فرشته جمعه 2 تیر 1391 ساعت 10:50 AM سلام استاد عکسو به ایمیلتون فرستادم پاسخ: ممنون. ولی هنوز چیزی نیامده است. آمون : برگشت به: تصاویری از مکه منوره در حدود قرنی قبل و آبادتر از شیراز امروزین (شهرهای ایران)جمعه 2 تیر 1391 ساعت 1:07 PM ضد یهود جمعه 2 تیر 1391 ساعت 00:31 AM جناب آقای پورپیرار. اگر پیش زمینه های ذهنی را کنار بگذاریم این قضاوت را اتوماتیک بدون تحلیل و بصورت بدیهی آن تصاویر مربوط به مکه و مدینه ۷۰ تا ۸۰سال پیش که آن خواننده اشاره کرده بود به هر انسان با انصاف و بی تعصبی ارائه میدهد . من در سرچ بدنبال تصاویری این را جالب دیدم : http://silenced.co/wp-content/uploads/2012/01/mecca-14.jpg در مورد داد و ستد که در قرآن توضیح داده شده هم به هیچ وجه نمیتوان آنرا به مردم مکه که تنها رابطه شان با قرآن فقط زبان عربی است پیوند داد و چراکه مثلا میتوان ادعا کرد مردم لیبی هم در شمال آفریقا بالقوه بعلت تکلم به زبان عربی میتوانند کاندیدای انتساب دریافت قرآن باشند. پاسخ: خداوند در قران کبیر صراحتا و با اندکی نیش زبان به پیامبرش می گوید که تو در صف نماز انتظار می کشی و مومنان بی اعتنا هنوز به دنبال کسب و کار و یا بازی و سرگرمی اند و چون مطلب نا آشفته دیگری از کامنت بی سر و ته شما قابل استخراج نبود و معلوم نشد لیبی و زبان عرب و غیره این میان چه کاره اند، به گمانم هنوز به جایگاه گفت و شنود قد نمی دهید. کما این که پرسیده بودم اوضاع مکه در صدر اسلام را با چه اسطرلابی رصد کرده ای و در پاسخ مکه ۷۰-۸۰ سال پیش را نمایش می دهید که هنوز از شیراز امروز بسیار آباد تر است. |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
چهارشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۹۱
پست 2197 تا 2216
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر