داشته های ایران در منظر آقای ناصر پورپیرار (متفرقه)شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 00:32 AM بی ریشه جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 10:18 AM جناب پورپیرار! اساس هستی آدمی یا بهتر بگویم من او متکی به تاریخ، ادبیات و داشته های مجرد او است در حالی که شما همشیه بر نفی دارایی های جعلی تأکید داشته اید همیشه در یادداشت ها از نبودها، نیست ها، نداشته ها و جعلیات صحبت شده؛ آیا بهتر نیست هر از گاهی از داشته ها صحبت کنی؟ آیا بهتر نیست هر از گاهی برای خالی نبودن عریضه یا بیرون آوردن دوستان دور و برتان از حس سوسپانس یا هواخوری حس تعلق شان به این آب و خاک، کلامی هر چند در حد چند جمله در باب داشته هایشان حرف بزنی؟ نکند خدای نکرده ما به مثال قارچ پس از یک باران رمانتیک دو نفره سر از خاک این دیار برآورده ایم؟ چه ساکن چندهزار ساله این سرزمین باشیم و چه مهاجر، هم اینک ساکن این آب و خاکیم، پس بسیار نیک خواهد بود که بر سر سفره بحث هایتان نمک داشته هایمان را بر غذای بحث هایمان بیفزاییم تا از بی نمکی بی حد و حصر آن بکاهیم. بدرود! پاسخ: درباره حیات به هم پیوسته در ایران یهودیان چندین هزار برگ نوشته برای تان فراهم کرده اندُ، به آن ها رجوع کنید. آیا به خود نمی لرزید زمانی که عکس ناصرالدین شاه هم جعلی و قلابی است؟ گمانم بسیار هم با نمک خواهد بود. علت جعل هر مطلبی در هر موضوعی (متفرقه)جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 9:42 PM جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 07:16 AM سلام استاد بالا تنه و پایین تنه آن بانوی! روزنامه بدست نیز در یک تراز قرار ندارند همچنین است جهت سینه و پاها. فقط خدا به داد ما برسد با اینهمه دروغ و تباهی که این قوم سرگردان در چنته فرهنگ و تاریخ ما گذاشته اند. دستتان را میبوسم پاسخ: هر جعلی با هر شگردی نشان این است که آن باب سند اصل ندارد. آن عکس خانمی است که سرش را با ناصرالدین شاه عوض کرده اند. ختنه در اسلام به اجبار یهود و توسط آنوسی ها (عجز و آوارگی مخالفان)جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 5:18 PM آزاده / ق جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 05:10 AM صحبت ، صحبتِ رفتارهای مملو از ضد و نقیض است . صحبت رفتارها و سننی ست که همخوانی ندارد . آن وقت است که مقایسه ها شروع می شود . مثلا قوم یهود هیچ گاه ، صحبت از غسل تعمید بصورت رسمی نکردند و مدام روی سنت ختنه برای مردان که از اسحاق ماندگار شد تاکید می کنند . در حالی که این موضوع در برخی از خانواده های سنتی یهودی رواج داشت و البته دارد . پیشوایان مذهبی یهود تا به امروز توضیحی قانع کننده نداشته اند بجز اینکه : « خانواده های یهودی که در اسپانیا و رُم ( دقت کنید آقای پورپیرار در رم ) سکونت داشتند بدلیل اذیت و آزارهای مسیحیان متعصب برای اینکه تقیه و دین خودشان را استتار کنند مجبور می شدند نوزادان شان را به کلیساهای جوار برده و به شیوه مرسوم شستشوی مذهبی بدهند . » خب تا اینجای داستان را داشته باشید . سنت تعمید در خانواده ما وجود داشت یعنی من و خواهرانم و همچنین دیگر اعضای خردسال اقوام تعمید شده ایم آنهم در منزل . بعضی ها دست نگیرند و زود قضاوت نکنند ، که یکی از غسل های مرسوم یهود بوده یا حمام زایمان باشد . تعمید مذکور با حمام زایمان فرق می کند حتی با Baby Shower ، هرچند که این Baby Shower جشن سیسمونی خودمان است که قبل از زایمان گرفته می شود و ربطی به حمام و دوش کودک ندارد ، اما محض احتیاط نوشتم برای کسانی که اینجا ول معطلند . این غسل سوای ، شستشوی پوست کودک از خون های دلمه بسته و ناپاکی های رحم مادر است که تمام جهان آن را به خوبی می شناسند و حتی سوای آن طهارت های جهود است که یهود تمایلی ندارد با تعمید شناخته شود ، بلکه هم و غمش را گذاشته بر غلفه ی قوم ذکور بنی اسرائیل و با " ختنه " می خواهد ترک تازی کند تا پیشانی یا فرق سری که با آب تر می شود . غسل تعمید در بیشتر کلیساها قطره چکانی ست فقط در کلیساهای محدودی کودک در طشت های مملو از آب و برگ های مقدس تطهیر می شود . یا در میان مندایی هایی که می شناسمشان با آب رود کارون . خب چنین طشت و برگ هایی را بعد از چهل روز که از تولد نوزاد می گذشت و البته پس از حمام زایمان مادر و نوزاد در خانه های اقوام من علم می شد ، نوزاد پسر و دخترش هم فرقی نمی کرد . من در خردسالی شاهد مراسم تعمید خواهرم که بصورت پنهان و با حضور چند تن از اعضای نزدیک فامیل برگزار شد ، بودم . که آن صحنه غوطه ورشدن خواهر نوزادم تاثیر بدی بر روانم گذاشت و از اون روز تا این ساعت هیچ وقت سعی نکردم که شنا را یاد بگیریم . دیشب یاد این فایل از خاطراتم افتادم . در وب گردی شبانه ، که امیدوار بودم برخی از یهودیان دست از پنهان کاری برداشته و به این موضوع " غسل تعمید یهودیان " اشارتی داشته باشند آنهم با ذکر حقایق . همان توجیه تکراری همیشگی : تظاهر به مسیحیت برای امان گرفتن . مسئله اینجاست ، اگر ادعای اجبار بر غسل تعمید برخی از یهودیان صحت داشته باشد . بعد از خلاصی از آن ستم ها ، چرا در نسل ها به ارث رفت این سنت . و البته اینکه نیای من و پدرانش عمرشان به دهه ی اذیت و آزار مسیحیان قد نمی کشید و گذرشان هم به اسپانیا و روم نیفتاد . ... شاید من اولین کسی نباشم که صادقانه از تن دادن به این غسل مقدس صحبت کرد وقتی در کتاب های آسمانی توصیه به آن نموده اند ، اکیدا . ولی آقا ناصر مطمئنم نخستین کسی هستم که در این وبلاگ نوشتم " غسل تعمید شده ام اما نه برای دو روز حیات بیشتر و سازگاری با محیط اطراف " . آزاده / ق جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 06:46 AM ... عجیب پرحوصله اند این جماعت ، آقای پورپیرار . حالا فکر کنم آن کاربری که زحمت معرفی دادن به خودش نمی داد و میخ من شده بود و برای من می نوشت : که تو قصد معرفی کردن قوم خودت را داری و آماده باش ، دست به سینه برای انجام وظیفه . فهمیده باشد که برداشتش از بیخ باطل بود . مثل اینکه عادتت شده سریع قضاوت کنی ؟ خدای من ، نیازی به اعلام موجودیت این چنینی ندارم . که برایم استخوان پرت کنند. آقای پورپیرار در بیشتر کتاب هایش از جمعیت زیاد یهویان قلم زده و اینکه اورشلیم حساب تک تک شان را در سیاهه دارد . مگر این نکات ریز را در کتاب هایش نگرفتی ؟ بعدها برایت می نویسم چرا مدام می نوشتم ما هنوز زنده ایم . << یادته برایت نوشتم آش رو نباید زود خراب کنی . آقای بی نام .. ناشناس ، حالا هرچی . بالاخره فهمیدی کیش اصلی من چیه ؟ یا هنوز هم در حال کشف معمای دین و زندگی آزاده / ق هستی ؟ .. عزیز دلم آن نشانه هایی که گذاشته بودم از بابت امر خیر دیگری بود . که اگر مخالف خوان هایی که ادعا کرده بودند ، " پورپیرار " با عمال آخوندی دیزی می خورد ، ( دست خود اتهام چی ها به خون اقوام ایرانی تر است ، پورپیرار که یک کلیک بیشتر نکرده ) در ادامه طرح اتهامات قبلی شان ، مدعی نشوند که " ناصر بناکننده " پولی به من داده که در این وبلاگ به نام یک یهودی زاده کامنت بگذارم و یا حتما با بعثی های آن ور مرز ، سر و سری داشته و شب به شب با طیاره از محمره به طهران پرواز دارم و در آغوش آقای پورپیرار ، از سینه بندم دلارهای آمریکایی بیرون می کشم و نظریات میشل عفلق خدابیامرز را با رقص شکم به او دیکته کنم . و یا اینکه در دفتر وی کنارش نشسته ام و در حین ماچیدن نظرم را هم می نویسم ، با پیگیری آن نشانه ها ، فک شان شل می شود . که ببینند هیچ صحنه سازی یا قرار و مداری در کار نبوده و یا حتی هیچ هویت جعلی هم مهر تایید در این وبلاگ نخورده . اسناد پراکندگی قوم یهود حی و حاضر . ... زکی ، آنتی پورپیرارها . ... بگذریم . آقای پورپیرار ، می دانستی دشمنان و مخالفانت ، گنده گاف شان را پیشکشت کردند ؟ بهتر بود پیله آن اتهام یهودی یمنی می شدی و بی خیال عبور نمی کردی . آزاده /ق جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 06:49 AM در توضیح کامنت قبلی اضافه کنم . منظورم از کسانی که ول معطلند . آنهایی هستند که ناصر پورپیرار را متهم به جنون و خیال پردازی می کنند در وبلاگ ها و کتاب های شان ، اما بجز " ناصر پورپیرار " کامنت های کاربران این وبلاگ را هم به زیر رنده نقد برده اند . و هنوز هم در این وبلاگ ترافیک کرده اند . سال 89 ، وقتی که وبلاگ ذوالقرنین را دیدم که با میکروسکوپ ، سکنات آقای پورپیرار و کاربرانش را هم تفسیر می کند ، فهمیدم درست به سیبل خورده نظریات آقای پورپیرار . ... عجیب پرحوصله اند این جماعت ، آقای پورپیرار . حالا فکر کنم آن کاربری که زحمت معرفی دادن به خودش نمی داد و میخ من شده بود و برای من می نوشت : که تو قصد معرفی کردن قوم خودت را داری و آماده باش ، دست به سینه برای انجام وظیفه . فهمیده باشد که برداشتش از بیخ باطل بود . مثل اینکه عادتت شده سریع قضاوت کنی ؟ خدای من ، نیازی به اعلام موجودیت این چنینی ندارم . که برایم استخوان پرت کنند. آقای پورپیرار در بیشتر کتاب هایش از جمعیت زیاد یهویان قلم زده و اینکه اورشلیم حساب تک تک شان را در سیاهه دارد . مگر این نکات ریز را در کتاب هایش نگرفتی ؟ بعدها برایت می نویسم چرا مدام می نوشتم ما هنوز زنده ایم . << یادته برایت نوشتم آش رو نباید زود خراب کنی . آقای بی نام .. ناشناس ، حالا هرچی . بالاخره فهمیدی کیش اصلی من چیه ؟ یا هنوز هم در حال کشف معمای دین و زندگی آزاده / ق هستی ؟ .. عزیز دلم آن نشانه هایی که گذاشته بودم از بابت امر خیر دیگری بود . که اگر مخالف خوان هایی که ادعا کرده بودند ، " پورپیرار " با عمال آخوندی دیزی می خورد ، ( دست خود اتهام چی ها به خون اقوام ایرانی تر است ، پورپیرار که یک کلیک بیشتر نکرده ) در ادامه طرح اتهامات قبلی شان ، مدعی نشوند که " ناصر بناکننده " پولی به من داده که در این وبلاگ به نام یک یهودی زاده کامنت بگذارم و یا حتما با بعثی های آن ور مرز ، سر و سری داشته و شب به شب با طیاره از محمره به طهران پرواز دارم و در آغوش آقای پورپیرار ، از سینه بندم دلارهای آمریکایی بیرون می کشم و نظریات میشل عفلق خدابیامرز را با رقص شکم به او دیکته کنم . و یا اینکه در دفتر وی کنارش نشسته ام و در حین ماچیدن نظرم را هم می نویسم ، با پیگیری آن نشانه ها ، فک شان شل می شود . که ببینند هیچ صحنه سازی یا قرار و مداری در کار نبوده و یا حتی هیچ هویت جعلی هم مهر تایید در این وبلاگ نخورده . اسناد پراکندگی قوم یهود حی و حاضر . ... زکی ، آنتی پورپیرارها . ... بگذریم . آقای پورپیرار ، می دانستی دشمنان و مخالفانت ، گنده گاف شان را پیشکشت کردند ؟ بهتر بود پیله آن اتهام یهودی یمنی می شدی و بی خیال عبور نمی کردی . پاسخ: خانم ازاده. در اسلام دستور ختان نیست و مسلمین ختنه می کنند! حاصل این که یک یهودی در میان و جمع مسیحیان به سهولت شناخته می شود و در جمع مسلمین خیر. یکی از دلایل رسوخ آسان انوسی ها به اجتماعات اسلامی، به یمن ختنه است. آمون : به احتمال زیاد و قریب به یقین بر مبنای شواهدی، این موجود مفلوک مسمی به آزاده/ق و ایمیل ghanbari.azadeh@gmail.com همان آنوسی خودمان باشد به اسامی لایتناهی دیگر نظیر مازیار، دانیال، اتفاق، 206، 405، ... و قس علی هذا! این بار تغییر جنسیت هم داده و از پشت نت و بدون فایروال و کاندوم و ... ، به کسب روزی از غیر/مختون مشغول است! قلعه ضحاک هشترود و قدرت بنیان اندیشی در برابر دروغهای چند قرنه (در حاشیه ( جدید))جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 3:12 PM aydin پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 10:15 PM دوستانی را که می شناسم و مستند های تختگاه ٬ توفان و مجعولات را به ایشان داده ام عده قلیلی فقط این حرف را بعد از تماشا گفته اند « خوب که چی » اینا ربطی به تومروس آنا بابک و کوروغلی ندارند . عده کثیر دیگر گفته اند هنوز وقت نکرده ایم ببینیم . برای عده اول باید به هر موضوعی به صورت اختصاصی مستند تولید کرد ! برای عده دوم باید وقت اضافه ایجاد کنیم تا بلکه ببینند و قبول کنند ! البته می دانم که هر دو دروغ می گویند چون اگر قبول کنند باید افکار پوسیده ذهن خود را دور بریزند ولی نمی خواهند . آن روز با یکی حرف می زدم دوست یکی از فامیل هایم بود در مورد تاریخ و ادبیات ترجمه و تالیفاتی دارد . می گفت : او (یعنی شما) پان عرب و اسلام هستید چون عرب هستید . گفتم : عرب بودن ایشان را از چه راهی متوجه شدید . گفت : من در دانشگاه برای اینکه بین کرد ها نفوذ کنم و افکار (پان ترکی) را تزریق کنم ادعا کردم که مادر من کرد است و پدرم ترک است . این اشخاص درباره بنیان اندیشی تا این حد شعور دارند . چون ذهنشان در بند نقش ایوان است و تاریخ ویران را نمی بینند . گفتم : تو چند کتاب درباره تاریخ آذربایجان نوشته ای آیا کارهای جدید دیگری برای آینده داری ؟ گفت : می ترسم چند سال بعد کذب سخنانم اثبات شود و کتابهایم نقش هیزم برای گرم کردن خانه ها به دلیل گران شدن قیمت گازشهری را ایفا کنند . عقاید بعضی از این قبیل افراد مانند بنی اسرائیل است و چون خدا را ندیده اند ایمان نیاورده اند . استاد از زمانی که عقاید بنیان اندیشی را مطرح کرده اید چه سختی هایی را با جماعت این چنینی کشیده اید . در ضمن کتیبه مربوط به هلنیست های مهاجر در خان تختی سلماس هم در حال نابودی است چون راز می گوید . آیا در یادداشت های قبل خود مربوط به مهاجرین هلنیست اروپا در مورد این کتیبه چیزی نوشته اید . بنده چیزی را ندیده ام . اگر امکان دارد درباره آثار هلنیستی موجود در آذربایجان نیز بنویسید . بنده فکر می کنم قلعه ضحاک در هشترود نیز جزو آثار هلنیستی است . خدا صبر و طول عمر مضاعف به شما عطا کند . پاسخ: آقای آیدین. درک و فهم و پذیرش حقیقت یک امر فی المجلس نیست. رسم است که نهال نورس هر نظر تازه را با درخت تنومند سنت و عادت بسنجند. مثلا علی رغم این همه مزدور و مال در واقع از بنیان اندیشان شکست خورده اند چون برای دفاع از ساخته های خود مطلب تازه ای ندارند. تختگاه هیچ کس را نشان می دهی و کسانی می پرسند یعنی اشمیت هم دروغ نوشته است؟ بنیان اندیشی فقط از دهه اول عمر خود می گذرد ولی جاعلین لااقل چند قرن است که جعل و دروغ پخش می کنند، همین هیستری نمایش چند باره دروغ های ساخت کنیسه و کلیسا به ما تفهیم می کند که در برابر تزهای جدید تاریخی مطلب قابل اعتنایی ندارند و در حالت انفعال و حتی گریز اند. کفش و شلوار و لباس ناصرالدین شاه در سفر به فرنگشتان (قاجار)جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 1:45 PM رامین.ص پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 8:35 PM سلام: استاد گرامی نظرتان در مورد این عکس ها چیست؟کفش ها و شلوار ناصرالدین شاه عجیب به نظر می رسد. http://iusnews.ir/?pageid=127062&%D8%B9%DA%A9%D8%B3::%20%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%B4%D8%A7%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%81%D8%B1%D9%86%DA%AF&1390-02-02 پاسخ: عکس ها ربطی به سفرها نداشت. شیراز قدیم و ترجمه سعدی و حافظ و مولوی به فرانسه و آلمانی (عجز و آوارگی مخالفان)جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 01:13 AM رامین.ص پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 7:45 PM سلام: روزنامه ایران 31 فروردین1391: " حدود 500 سال قبل در فرانسه و آلمان آثار سعدی و حافظ و مولوی ترجمه شده ودر حال حاضر به عنوان متون ادبی تدریس می شود.حاکمان آن دوره در فرانسه نام فرزندان خود را سعدی می گذاشتند وچند نسل از این حکام مفتخر بودند این نام را برای فرزند خود انتخاب می کنند که معروف ترین آنها سعدی کارلوست."!!! پاسخ: اقای رامین. این حرف های سرگردان و بی صاحب پاسخی برای کتاب یگانه «مگر این پنج روزه» نمی شود و صد چنین بزرگداشت ها، از شیراز نو بنا سعدی 600 ساله بیرون نمی دهد. تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس را بخوانید که گمانم ده جلد باشد. ترجیح دروغ بر حقیقت به علت فقدان اسطوره ملی در ایران پوریم زده (در حاشیه ( جدید))پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 7:01 PM aydin پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 4:23 PM هدف بنده سرعت بخشیدن به فرآیند بنیان اندیشی در حد توان ٬ به دوستان و افرادی که با آنها در ارتباط هستم می باشد . ولی در قرآن فازی مطرح می شود به نام « خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ » . اکثر فریب خوردگان در خواب غفلت به سر می برند . می گویند این تفکرات زندگی عادی را از ما سلب کرده است و هر لحظه و به هر موضوعی با دید شک نگاه می کنیم که نکند این هم دروغ یا جعلی باشد . بعد برای اینکه راحت زندگی کنند گیرنده های منطق و وجدان خود را در مود off قرار می دهند . می گویند اگر ساسانیان نبودن پس چه کسانی وجود داشتند . یعنی باید کسی حتما وجود داشته باشد . در این سرزمین یک بحران بسیار عمیقی به نام عدم وجود اسطوره وجود دارد و یهود این خلاء را به خوبی پر کرده به طوری که اکنون در حال سرمایه گذاری برای صادرات غیر نفتی اسطوره به دیگر کشور های جهان به منظور سرعت بخشیدن به اغتشاشات ذهنی مردم دنیا هستیم . نمونه های از این قبیل را در مورد مولانا و ملانصرالدین و ... در همین اواخر دیدیم . پاسخ: آقای aydin. در شرایط موجود، دعوت به دیدار مستندها، کارآ ترین نحوه ی رسوا کردن دروغ سازان تاریخی است. باید صبورانه و در نهایت آرامش دیگران را دعوت به گفت و گو کنید و مطمئن باشید در هیچ میزانی قادر به دفاع از دروغ های پیش ساخته خود نیستند و اگر در بطن خود ذخیره ای از وجدان حقیقت طلب جای داده باشند، تدریجا به صف بنیان اندیشان خواهند پیوست. ناسیونالیسم اقوام زده و بنیان اندیشی حقیقت محور (نظرات جالب دیگران)پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 4:32 PM محمد اوجال پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 02:39 AM آقای آیدین، علت چنان رفتاری را جناب پورپیرار در یادداشت "نوعی مباهله، 2" به زیابترین شکل بیان کرده اند: « . . . بدین ترتیب به تعیین کننده ترین حوزه ی بررسی، در دایره ی ایران شناسی وارد می شویم، چندان که به مطایبه مدعی شوم یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ موجب برقراری وحدت میان فارس و ترک در نزد کسانی شده است، زیرا از قلم صاحب نظران ترک می خوانیم که من به زبان فارسی ظلم کرده ام! این چرخاندن در بر روی کوبه اش، از آن روی صورت گرفته، که سرنوشت دو زبان فارسی و ترکی را به یکدیگر متصل می بینند و گرچه در اعماق ضمیر از نوساز و عاریه بودن فارسی شادمان اند، اما قوم پرستی به یادشان می آورد که این شمشیر دو دم است و در غفلتی، اوراق گمانه های خودشان را نیز خواهد درید. پس به تر آن که اعلام کنند از ابتدا این یادداشت ها ضاله بوده، موجبی برای دفاع ندارد و باید بر جان مسئولین مانع تراش در راه انتشار عمومی آن ها دعای خیر نثار کرد. حالا این جماعت چنان که دیگر نمی دانند فارس و یا ترک اند، چنگیز خان دارند و یا ندارند، همچون بادکنکی، در هوا معلق اند و مدتی است صحنه گردانانی را می بینیم که این تحقیقات آن ها را مسخ و معطل گذارده است، چندان که دیگر جایگاه معینی ندارند، اگر پوریم را بپذیرند پس بر خالی بودن شرق میانه از تجمع متمدنانه ی انسانی تا عمق دو هزاره از پس آن قتل عام صحه گذارده اند، اگر نیمه ساخت بودن تخت جمشید را باور کنند، پس تداوم بی اعتنایی نسبت به آن مخروبه، خبر می دهد که ایران پس از خشایارشا، تا زمانی معین، از حضور مجرد آدمی و مراکز مقتدر سیاسی و اقتصادی خالی بوده است. اگر جاعلانه بودن الفهرست ابن ندیم را قبول کنند پس ایران پس از ظهور و طلوع اسلام را فاقد نمایه های فرهنگی دانسته اند که عارضه آشکار فقدان تجمع متمدن است، اگر پیام روشن آن تصویر ساخت مسجد شیخ لطف الله را دریافت کرده باشند، پس تمام سلسله ی صفویه و به تبعیت آن قصه های تمدن فارسیان و ترکان فارسی گوی صفویه را به گورستان دروغ فرستاده اند، اگر شهر شیراز مقدم بر ۳۰۰ سال پیش را نیابند، پس ناگزیرند پیدا شدن شیراز در عهد کریم خان را آغاز تولد دوباره ی تجمع در آن منطقه بگیرند و برای شاعران و حکیمان گران مایه ی مدفون به شیراز و برای زبان شیرین فارسی فاتحه بخوانند. چنین است که این تحقیقات راه گریز از حقیقت را بر هر جست و جو گری بسته است، مگر بر آن ها که بخواهند به قواره ی صاحب قلمان نشریاتی چون فروزش درآیند و اگرهای بسیار دیگر که تا پانصد شماره رقم می خورد و هر یک راه تازه ای به صحت مطلق مدخل های تاملی در بنیان تاریخ ایران می گشاید.» . . . «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ» «ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ» موومان پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 12:52 PM آقای آیدین، من نیز با نظر آقای محمد اوجال کاملا موافقم. اکنون دیگر زمان آن رسیده است که جامعه ی بنیان اندیشان به حداکثر اتحاد و انسجام درونی رسیده، استقلال و برائت خود را از هرگونه جریان نان خور دروغ با صدای بلند فریاد زده، و با اقتدار کامل یکه تاز میدان مبارزه ی حق علیه باطل گردد. یقین بدانیم که در نهایت، این بیداری و بنیان اندیشی تاریخی خواهد بود که حتی آرمانها و دغدغه های قومی و محلی به حق اقوام مختلف مسلمان را عینیت خواهد بخشید و نه هیچ جریان به اصطلاح هویت طلبانه از نوع ترک و کرد و غیره، که آرمان هریک از آنها در نهایت به شعارهای ناسیونالیستی و تجزیه طلبانه میرسد. بدون اغراق عرض میکنم، که در تمام سالهای عمرم تنها و تنها جریان اجتماعی که دیده ام که هدف اتحاد تمام اقوام مسلمان از شیعه و سنی و فارس و ترک و کرد و لر و عرب و بلوچ و افغان و غیره را به جدیت تمام دنبال میکند، همین جریان بنیان اندیشی است. به این هدف متعالی و به این تلاش مقدس بیش از پیش افتخار کنیم، قدر اتحاد و انسجام نویافته ی خود را حول حبل الهی بیشتر بدانیم، و شادتر از همیشه باشیم که شادی و سرور حق مسلم مومنین صالح عمل است. در پناه خدا نقش دروغ در نجات از دشمنی های اقوام ترک و کرد ولر و فارس و ... (زبان ها)پنجشنبه 31 فروردین 1391 ساعت 00:03 AM aydin چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 11:28 PM جدل : می خواهم در مورد یک موضوع بسیار مهم و دغدغه اصلی فعالین سیاسی آذربایجان و شاید ملل تحت ستم ایران مطلبی را بگویم . با فعالینی که بنده سر صحبت درباره نظریات تاریخی شما را باز کرده ام اکثرا بر این عقیده هستند که نظریات پورپیرار قابل تامل است ولی نباید ترویج و تبلیغ شود چون جایی برای نظریات تاریخی فعالین خودی نمی ماند (کاروبارمان تخته می شود) . روشنفکر ترین افراد بر این باورند که در برابر دروغ هایی که شوونیسم فارس به خورد مردم داده اند باید به مقابله به مثل از نوع آنها دست زد . یا اینکه مردم عوام را راحت تر می توان با این مسائل متقاعد کرد و جذب گروه های آزادی و برابری خواه کرد . یا اینکه نیازی نیست که عوام این حقایق را بدانند . و اکنون فعالین مدنی مان بر اساس این ذهنیت در حال برنامه ریزی برای آینده هستند . وای به حال نسل آینده بهترین دوستان بنده به دلیل مخالفت با این تفکرات رابطه ای در حد سلام خالی با بنده دارند و به صورت غیر مستقیم می گویند «تو هم دشمن هستی» . باید تومروس آنا و بابک و ... باشند تا ما فعالیت کنیم و اگر از مخیله خارج شوند دیگر نمی توان کاری کرد چون طرف مقابل کوروش و انوشیروان و ... دارد . GURURLA BAKIYORUM DÜNYA'YA Birer birer, biner biner ölürüz Yana yana, döne döne geliriz Biz dostu'da düşmanıda bilriz Vurulup düşenler darda kalmasın ... Kirsiz passız Arı duru özümüz Namussuza kanlı hançer sözümüz Çok uzaktır dostlar bizim yolumuz Durana yürüyene bin selam olsun Söz: Orhan Kotan خداوند ما را از ثابت قدمان راه حقیقت قرار دهد . پاسخ: آقای ایدین. پنهان کردن و یا ناگفته گذاردن حقیقت به هر بهانه که باشد همدستی با دروغ است و دروغ تاکنون راه نجات هیچ فرماسیونی نبوده است. حفاظت از داراییهای مجعول کنیسه و کلیسا و نتیجه اتکا به اینترنت (در حاشیه ( جدید))چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 9:43 PM چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 12:48 PM شما در کامنت های قبلی گفته بودید : همینطور است گوگل و غیره اینا دکانهایی برای حفاظت از دارائی های مجعول کنیسه و کلیسا است ... مگر ما از طریق هم دکانها به افکار شما دست پیدا نکرده ایم که اینگونه سخن میگوئید ؟؟!! امروزه عصر اطلاعات آزاد است و مردم انتخاب میکنند که چه بخوانند و جه بکنند . بنابرین به اینگونه درگاه ها تشر نیائید وگرنه شما با اوضاع نشر کنونی به ترویج افکارتان موفق نمیشدید . تمام نظریات شما مبتنی بر نگرش پرزیدنت اوباما است که گفته است: CHANGE و امروزه همه به همه مسائل میپردازند و چیزی برای پنهان کردن باقی نمیماند . پاسخ: بله ولی سری به گوگل و ویکی پدیا و دیگر دائره المعارف های ضمیمه آن ها بزنید تا معلوم تان شود ۹۸ درصد لینک های شان فحاشی به من است با اطلاعات غریبی که تا اندازه اعلام محل و تاریخ تولد غلط است. خوب اصرار من پرهیز از خواندن این گونه مکتوبات، چه کاغذی و چه الکترونیکی آن است. آن منادی CHANGE هم حالا مدتی است به EXCHANGE مشغول است. عکس حاج سیاح و امیرکبیر و عکس شاهان اروپا و ناصرالدین شاه قاجار (قاجار)چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 7:19 PM محمد اوجال چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 04:44 AM استاد، سلام و خسته نباشید. عکسی که سران و پادشاهان کشورهای مختلف را نشان می دهد، آشکارا جعلی است! واقعا به دقت چندانی احتیاج ندارند تا بفهمیم عکس هر یک از اشخاص موجود در جمع، بریده ای از عکسی تکی از افراد مزبور است که به طرز ناشیانه ای در کنار هم چیده شده است!! پاسخ: اقای اوجال. میدان و گستره جعلیات و دروغ سازی یهودانه در اسناد قلابی سفرها و تک چهره های زمان ناصرالدین شاه، از جمله امیر کبیر و حاج سیاح و از این قبیل مصلحین زمان قجر قابل میزان و مقیاس نیست. کتابی در باب هنر اسلامی و هنر عرب برای نگرش مسلمانان به هنر (متفرقه)چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 11:33 AM چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 00:14 AM سلام استاد آیا کتابی در زمینه هنر اسلامی موجود می باشد که واقعا منعکس کننده نگرش مسلمانان به هنر باشد؟ پاسخ: کتابی به نام هنر عرب وجود دارد که گستره هنر اسلامی را نمایش می دهد. کتابی گران ولی سخت قابل استفاده است. نقل پوریم و کتاب فرزندان استر (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 02:30 AM محمدرضا نیسی سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 2:43 PM سلامعلیکم متن ذیل بخشی از مطلبی با عنوان " شرحی بر کتاب فرزندان استر از تالیف تا ترجمه " در سایت یهودیان ایران است. جهود محترم "عید پوریم" را رویایتی سمبولیک مینامند و از سوی دیگر آنرا شادترین عید خویش میخوانند! .. اینجانب در مذاکرات تلفنی خود با آقای پورپیرار بعد از انتشار ترجمه کتاب «فرزندان استر» مطلبی دستگیرم شد که با خود ایشان درمیان گذاشتم. ایشان علاوه بر این که موضوع کتاب استر و عید پوریم را از یک روایت وحیانی و سمبولیک به یک رویداد قطعی تاریخی با ذکر روز به روز آن که گویا به ایشان الهام شده است...! و در مواردی خود شخصاً در موقع وقوع حادثه حضور داشتهاند تبدیل نمودهاند...! و آن را دلیلی برای دشمنی دیگران با یهودیان میدانند و موضوع کتاب فرزندان استر و عید پوریم را به چنان واقعه دهشتناکی در تاریخ ایران تبدیل کردهاند که حمله مغول در برابر آن ناچیز است...! آمون : صفحه مورد نظر با فرمت PDF از آدرس زیر قابل دانلود است: وقایع تاریخ ایران دوران مشروطیت و حقایق پشت پرده آن (حرف های فعلا مبهم !)چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 01:01 AM آزاده / ق سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 08:49 AM این یارو که جاعل خاطرات اعتماد السلطنه بوده ، یه جورایی شوونیست بوده . _ اهواز تا عهد احمدشاه خردسال و قبل از ظهور رضا خان قطاع الطریق ، بصورت احواز کتابت می شد . تبریزی های نگون بخت را هم که عقل و چشم به دهان اجنبی ها تصویر کرده . لابد اجنبی هاش هم لنینیسم بودند . _ چه بیسواد هم بوده طفلک . _ انشاء آن زمان هم بصورت نثر مسج عربی بوده . این نثری که در خاطرات می بینیم شبیه همین دیالوگ های ساده شده برخی از پرسوناژهای تلوزیون حکومتیِ خودمان است که با اتول یا درشکه ، همیشه خدا در حال گذر از تک خیابان بلند لاله زار هستند . _ آآآم .. مگه اون موقع پارک هم بوده ؟ تا بوده باغ فرمان فرما و باغ کامران میرزا ، باغ بهجت الملوک و غیره بوده . حالا واسه کی پارک رو ساختند ؟ نسوان که کشف حجاب نکرده بودند که با شوی و اطفال بروند سیزده بدر پارک . _ چسب اعلانات !! چند نفر مگه فارغ التحصیل دارالفنون .. . منظورم ، مکتب بی بی شهربانو بودند که این اعلامیه را با نیم سواد قرآنی شان بخوانند ؟ چسب هم بوده اون دوران ؟ «همان نصف سطر میرزای شیرازی رضوان الله تعالی علیه، مملکت ما را از توی حلقوم خارجی ها بیرون کشید». از فرمایشات گهربار آیت الله خمینی تا همین یکسال پیش آمیرزای شیرازی یه جورایی خدا بود برامون . حالا هم که این برگه از تاریخ درخشان مان هم توزرد از آب دراومد . آقا ناصر ، این داستان هم به رُم ختم و قهرمان هم طبق معمول شیرازی ست . بعضی اوقات فکر می کنم خالوزاده های من باید این چند استان کرمان ، اصفهان ، فارس و یزد و قم را یک کشور واحد می کردند . سطح کلاس این چند استان به ما ایرانی های دهاتی نمی خوره . هرچی آس در زمان عهد عتیق بوده درو کردند . آزادی خواه ، قهرمان ، آخوندای کله گنده ، مدرسه آخوندا ، نویسنده های نامی ، شاعر .. .. شراب ، گز .. .. پسته ، مطرب .. .. عهدیه ، داش آکل .. .. پدر خوانده و مافیا ( اشتباه کردم خانواده مافیا تووو سیسیل ِ) . سرامیک و تایر و رویان ، پالایشگاه ، ستاره فارس .. کویر .. کویر .. کویر و باز هم کویر پاسخ: خانم آزاده. حوصله کنید. ممکن است چنین نباشد. لینک اسناد جعلی بودن کتیبه بیستون (کتیبه ها)سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 11:54 PM مسعود سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 08:44 AM استاد آدرس یاداشت مربوط به "جعلی بودن کتیبه بیستون" را که در جواب خانم آزاده به جعلی بودن آن کتیبه اشاره کرده اید لطف می کنید؟ ممنون... پاسخ: آقای مسعود. به جلد هفتم برآمدن صفویه از صفحه 2505 تا 2573 رجوع کنید. آمون : البته در همین وبلاگ هم موجود است به نشانی زیر: نسخ تورات و تکلیف یهودیت امروزی بر مبنای قرآن و وضع امروز یهود (نکات بدیع و آموزنده)سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 10:28 PM آزاده / ق سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 02:39 AM " لاوی قبطی " . اگر ما سامی آریایی تبار داشته باشیم و جهان مدرن آن را به رسمیت می شناسد ، صد در صد لاوی قبطی نژاد هم داریـــــــــــــــــــــم . اگر نژاد اشکنازی یهودی آریایی نژاد را تعریف کند . چرا لاوی قبطی نژاد حاصل یک کروموزم هارونی باشد . اگر ویکی پدیا ، " عیلام " را هم خانواده دراویدی نژاد برایمان تعریف می کند ، یحتمل .. لاوی قبطی هم برای خودش می تواند نژادی نوین دست و پا کند . لاوی قبطی نژاد !!! ... دقت کنید در کامنت های گذشته نوشته بودم ، نژاد لاوی قبطی . اصلا مگر چنین نژادی در جهان وجود دارد یا کشف شده ؟ در شرع یهود ، سه نژاد بیشتر معرفی نشده . دانش علم ژنتیک امروز هم چند نژاد را وارد دائره المعارف کرده . هنوز هم معتقدم که لاوی فقط یک اسم است . در همین خوزستان خودمان هم کلی " لاوی " ریخته که منسوب به فلان طایفه یا آن عشیره هستند ، جهان عرب که دیگر جای خود دارد . از عراق تا مراکش و مصر – قبط – ، لاوی فله و فتُ فراوان است . همیشه سرچ کردن در فضای مجازی ما را به جواب درست هدایت نمی کند . .. قابل توجه بعضی ها . من امروز ادعا کردم که لاوی یک طبیب ساده است و مثلا نام نیای ما را سرقت کرده اند . فردا ممکن است یکی بیاید ادعا کند که لاوی یک رامشگر بوده .. دو روز دیگر هم ، یک دهقان ساده مدعی شود به همین راحتی . فکرش را بکنید مدعیان نام لاوی یک شبه از خود قومی که این نام ( لاوی ) را یک نام رمزآلود مقدس می داند که به اندازه ستاره های آسمان است فراتر رود . آن وقت یهود از بابت سواستفاده از این اسم چقدر باید غرامت بپردازد ؟ خب حالا کی از دست کی رونویسی کرده ، کی از کی سرقت کرده . یهود از جهان عرب یا جهان عرب از یهود ؟ ... عجب بلبشویی . فعلا که یهود یگانه سامی تبار دنیاست . و هر اعتراضی را ضد سمیتیسم می داند . تلاشش را هم می کند که برای قبطی هم یک نژاد خارج از محدوده سام ( شم ) بسازد . پس می شود دقیقا توضیح بدهند که این قرابت عجیب بین این اسامی عربی و قبطی و آشوری .. عبری ( حبرو ) از کجا ریشه می گیرد ؟ مثل نام عمر .. امیر ... عمار ... فاطیما .. و این لاوی و همچنین لوی . این شباهت تصادفی ست یا حقیقت نگه داشته شده ؟ البته می دانیم عمر فرزند Eliphaz، پسر کبیر عیسو در کتاب مقدس بوده ، اما آوای حروف آشنا و مشابه نیست ؟ تلقین شده به همه و جهانیان , که قبطی ها و عرب ها همانند آشور و آن دیگران دشمنان سوگند خورده امت یهود هستند .. پس دردمان چیست که ادبیات عبری مملو از این اسامی و کلمات منحوس است ؟ خب حالا چند لغت لوی و همچنین لاوی داریم ؟ لوی : خوشه های گندم . کتاب فرزندان استر ص/ 296 لوی : کاهن یا رابط . ویکی پدیا دانش نامه آزاد آزاده / ق : لوی همان لاوی خودمان است که نام عموی دوم خاندان باشکوه ماست . و سرقت شده از نام یک طبیب قبطی – مصری – است . اما لاوی فقط یک اسم است . Levi : آنتوان لاوی نویسنده انجیل شیطانی آقا ناصر : لوی بمعنای ریش سفید است . آقای پورپیرار ، بازگشت همه بسوی شماست . شما فقط تلفظ صحیح لِوی همراه با معنی آن یعنی ریش سفید را می دانستید و در یاداشتی که نوشته بودید بیشتر یهودیان درک درستی از کلمات زبان مقدس یهوه که همان عبری باشد ندارند . و همچنین ریشه زبان عبری و عربی از زبان آرامی است . این همه تفاوت در یک زبان مقدس .. نوبر است . برای همین است که عرب های یهود ترجیح دادند کتاب مقدس شان را به زبان مادری شان قرائت کنند تا عبری . آقا ناصر ، با این کامنتِ یهودی رفرمیست که من و شما می شناسیمش مستحق چند امتیازه ؟ پاسخ: خانم ازاده. این نژاد سامی یا شمی را جز نامی در تورات کجا و با چه نشانه باید یافت. این سخنان زمانی که نشانی از خط عبری کهن یعنی ماقبل تولد عیسای پیامبر، یا حتی دورتر از کشف جهان در 4 قرن پیش نیافته ایم، خود نوعی تورات خوانی شناخته می شود. گاهی شده است که روی نام شمعون و سرزمین شامات و یا حتی شامان های چینی توقف کرده ام. لابد می دانید که عون در زبان یهودیان به معنای گناه است و در این صورت شمعون به چه معناست؟ آن گاه ناگزیر شده ایم ساخته های دوران شناسایی یکدیگر را که یهودیان در شیرین کردن جاعلانه طعم این همه مجعولات رنگارنگ نقش مستقل و منفرد و استادانه خود را بازی کرده و شاهد سلامت اطلاعات تورات های جدیدی قرار داده اند که می نویسد پسران خدا به زمین برای دختر بازی می امده اند! به راستی اگر می پذیرید که تورات موجود نونوشته است پس با چه حجتی خود را یهودی و پیرو کدام تورات می دانید؟ و اصولا اینک که دین نخستین یهود به علت انهدام عمدی اسناد اولیه، افزون بر اشارات خفت بار قران کریم ، قابل شناسایی نیست پس یهودیان حامل چه پیامی برای جهان کنونی اند و خاخام ها در این میان جز صدور حکم قتل یک میلیون فلسطینی و مسلمان، در چنته چه دارندد؟ تمرین از جعل کتیبه بیستون تا جعل تاریخ و انقلاب مشروطه در ایران (انقلاب مشروطه)سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 4:01 PM آزاده / ق سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 02:09 AM چند سال پیش در ملایر ( زادگاه محمد ملایری ) یک روز در خیاطی یکی از آشنایان به هنرمندی افغانی دوره گردی برخورد کردم که عکس هایی با زمینه عهد ناصری یا همان قجری خودمان برای مشتری ها آماده می کرد . دوربین ایشان دیجیتال نبود ، ولی مهارتی داشت که می توانست تصاویر را با پس زمینه کهنه و پلاریزه چاپ کند . اعتراف می کنم کارش بهتر از هزاران برنامه فتوشاپ کامپیوتری بود به اضافه این ، در کنار دوربین ، لوازمی مثل سبیل های پرپشت بلند ا دو سو تاب خورده و همچنین سرداری و قبا و کلاه های نمدی که به اصطلاح در آن عصر برای رجال مرسوم بود با خود به همراه داشت . پس زمینه قاجاری در حال حاضر چیز تازه ای نیست آ نهم بعد از مد شدن کارت های عروسی به سبک قدیم ، البته این خاطره به قبل از مد شدن این کارت های فانتزی می رسید . جالب بود که شهروند افغان تاریخ ایران و هم صحنه هایی را در ذهن با خود حفظ کرده بود که ما ، قبل ترها در کتاب تاریخ مدارس در صفی از مشروطه طلب های باروتی بدست دیده بودیم یا در سریال ها . هنرمند افغانی برای تحویل عکس آمده بوده .وقتی که با هم قراری گذاشتیم که فردا بیاید و از رمز و رموز حرفه اش بگوید که ما هم کاسب بشیم ، بنده خدا خلف وعده کرد و نیامد . ما هم دیگر او را ندیدیم ، ولی نمونه کارش را مجددا در منزل دوستی دیدم . عکسی از چند مرد سالخوره با تفنگ های لوله باریک و البسه به اصطلاح قاجاری و کلاه هایی که اثری از گرد سم اسبها و بیابان ها نداشت ، روی رف . دوستم مدام به من اطمینان می داد که تصویر قدیمی و در ته زیرزمین منزلشان پیدا شده و اقوامش هم در انقلاب مشروطه به طهران زده بودند . گوشه های کاغذ عکس نو بود . نمی دونم اون هنرمند افغان دوره گرد چند خانواده را به آرزویشان رسانده بود که با تبختر بگویند بازمانده های مشروطه چی ها هستند . پاسخ: خانم ازاده. حوصله کنید و شگردهای قاجار سار اصحاب کنیسه و کلیسا را بشنوید که آن افغانی روی شصت دست شان خاک خواهد ریخت. عظمت دروغ بافی در باب تاریخ قاجار چنان وسعتی دارد که حک کتیبه جعلی بیستون در برابر ان مشق خط به حساب می اید. تله موشی که صیادش را صید کرده (عجز و آوارگی مخالفان)سه شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 2:37 PM آزاده / ق دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 10:43 PM آقا ناصر عزیزم ، یه نیگاه بنداز ببین تله موش ما چقدر تا حالا صید کرده . بنظر شما وقتش رسیده که بحث " لاوی قبطی " را باز کنیم ؟ پاسخ: خانم ازاده. تا این دم صبح که صدای بسته شدن تله را نشنیده ام. دانلود فیلم مستند بی بی سی (BBC) در مورد فراماسونری و یهودیان (نظرات جالب دیگران)دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 9:54 PM دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 12:54 PM آقای سعید برای اینکه بدانید فراماسونری وجود دارد یا نه بهتر بود ماست مالی های بی بی سی در این باره را تماشا می کردید که همین سه ماه پیش مستندی درباره فراماسونری تهیه کرده بود و می گفت: فراماسونها نه به دنبال کنترل جهان که به دنبال پیدا کردن دوستانی در میان طبقات قدرتمند هستند. توجیح از این مسخره تر وجود ندارد در ضمن آن خاخام نام هم گفت که فراماسونری بازوی اجرایی و پنهان کنیسه و کلیساست و استاد هم تاکید کردند یک گزارش در باره فراماسونری از بی بی سی http://www.aparat.com/v/0128b9bd239e980593c81e189002bfde123280 دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 12:55 PM این هم مستند کامل بی بی سی در باره فراماسونری به نام حقیقت فراماسونری http://razva.net/959-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%B1%D8%A8-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.html نمایش پیوسته تخت جمشید نیمه کاره به عنوان شاهکار معماری جهان (تخت جمشید)دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 3:09 PM شاهد دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 10:57 AM اغلب مواقع استاد یک کلاس ظاهرا برای افزایش سطح سواد و قدرت مباحثه دانشجویان و در حقیقت برای استراحت ذهن خویش و تفریح آگاهان اجازه میدهد دانشجویان برسر تفسیر جملات وی بر سر و کول هم بزنند و هریک سخن استاد حی و حاضر را برای خود تفسیر کنند!!! انشالله که اینجا هم آن اتفاق نمی افتد چون آدم زنده وصی و قیم نمی خواهد و اگر تفسیری لازم باشد گوینده سخن خود می تواند بیان کند بنابراین چرا دوستان محترم هریک دیگری را به عدم صداقت و درک غلط از سخنان استاد و ... متهم می کنند ؟ پاسخ: آقای شاهد. وفور دروغ، که هرروزه و پیاپی از رسانه های رسمی هنوز هم در باب شکوه تخت جمشید پخش می شود، مرکز تحمل و آرامش و بردباری در قسمت هدایت رفتار عمومی را سوزانده است. شایعه و خرافات در باب حنا و نوزادی که در گهوار حرف می زند (نظرات جالب دیگران)دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 2:00 PM مهران حقیقت دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 08:32 AM سلام بر استاد و دوستان در مملکتی زندگی میکنیم که زندگان آن خرافات را باور و در عمل بدان نمونه اند. بخوانید: انتشار یک شایعه در یک شهر، موجب فروش تمام حناهای موجود در این شهرستان شد. به گزارش خراسان، طبق این شایعه گفته می شود، کودکی به تازگی متولد شده است که حرف می زند و ظاهر یک مرد ۷۰ ساله را دارد. این کودک گفته است کودکان زیر ۵ سالی که دستشان حنا نشود به مرور خواهند مرد. بنا بر شنیده ها، افرادی که به این شایعه ها دامن می زنند، شهرهای مختلفی را به عنوان محل سکونت طفل اعلام می کنند. کد خبر: ۲۳۸۲۶۱تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۳ تابناک -------------------------------------------------------- همین دست خرافات در باور دینی و روزمره مردم دانشگاه دیده و قلم به دست و به دست حوزه روندگان به صورت عمیق و نهان در اعتقادات و عبادات ریشه دوانده و این وبلاگ و تلاش استاد و دوستان شمعی است در تاریکی. امید که این شمع آفتابی گردد روشن کننده ظلمات منطقه و حرکتی به سوی راستی. آمین و تشکر از روشنگر این دوران: جناب پورپیرار عزیز فراماسونری،موساد،هاشومیر،بیتار،توتریم،هاگانا،اتسل،شیترن،لافی (یهود)دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 11:09 AM خاخام منوخیم یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 11:59 AM فراماسیونری شبه (شبح) نیست واقعیتی در تاریکی نگهداشته شده وبازوی اجرایی ما یهودیان است در اکناف عالم برای اینکه آن بپرورانیم که دلمان می خواهد. نکنه فکر میکنید که موساد؛هاشومیر؛بیتار؛توتریم؛هاگانا؛اتسل؛شیترن؛لافیه و... نیز شبح هستند.چرا که اینها نیز در تاریکی نگهداشته شده اند. پاسخ: به تر بود می نوشتید نگه داشته ایم. جعل از کمال الملک نقاش تا میرزای شیرازی و سفرهای ناصرالدین شاه (حرف های فعلا مبهم !)یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 9:38 PM یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 08:26 AM استاد مگر همین حوادث روز نیستند که تاریخ را تشکیل میدهند؟به نظر بنده با تسلطی که به تمام رویدادهای گذشته دارید و روند و حرکت های حال را به خوبی درک میکنید حداقل در مورد اتفاقات مهمی که شاید سرنوشت جهان را رقم بزنند تحلیل ها و نظرات خود را به یادگار بگذارید تا آیندگان از زاویه درست به ماجراها نگاه کنند. پاسخ: همین پرده برداری از دروغ و جعل از کمال الملک نقاش تا میرزای شیرازی و نیز اثبات دروغ بودن سه سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و خراسان جزیی از اتفاقات مهمی است که درک تاریخی ما را زیر و رو و جاعلان یهودی تاریخ ساز را رسوا می کند. تحلیل گفتگوهای هسته ای ایران و ۱ + ۵ و تاریخ و هویت و فرهنگ (سیاسی)یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 11:51 AM یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 08:03 AM سلام استاد آیا ورود ایران به گفتگو های هسته ای با کشورهای غربی نوعی تسلیم شدن در برابر اندیشه های یهودیت نجس نیست؟ممنون میشوم تحلیل خود را از ریشه های این حرکات بگویید پاسخ: این جا یک وبلاگ تحقیقاتی در موضوع هویت و تاریخ و فرهنگ است و کاری به زیر و بم حوادث روز ندارد. رابطه تاریخ هخامنشیان و پوریم و ایران شناسی بدون هخامنشیان (هخامنشیان)شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 9:03 PM حمید شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 1:05 PM استاد با این وضعیت که هخامنشیان کاملا پادر هوا شده اند و واقعا سند یا اثار قابل ارائه یی برای اثبات آن امپراتوری نمی توان یافت در مورد تاریخ ظهور انها که ۲۵۰۰ سال پیش راتعیین کرده اند چه کار باید کرد ؟ صرفنظر از این تاریخ گذاری کنیسه ای چگونه می توان به زمان اجرای پوریم پی برد؟ لطف کنید راهنمایی بفرمایید پاسخ: آقای حمید.دانستن یا ندانستن تاریخ دقیق حضور هخامنشیان لطمه ای به مدخل پوریم نخواهد زد، زیرا وقوع پوریم در جغرافیای شرق میانه از راه های مختلف اثبات می شود، مسیرهایی که دقت زمان در ماهیت آن ها تاثیری ندارد. به یادداشت شماره 104 ایران شناسی بدون دروغ رجوع کنید. فراماسونری در زمان ناصرالدین شاه و قاجار (متفرقه)شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 7:59 PM مسعود چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 11:39 PM سلام استاد. خسته نباشید. سؤالی دارم که شاید بی ربط به موضوعاتی باشد که در جریان است. می خواستم نظرتان درباره فراماسونری را جویا شوم. به خصوص که سابقه فراماسونری در ایران را به دوران ناصرالدین شاه قاجار برمی گردانند.
saeed شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 08:03 AM سلام استاد. دست مریزاد؛ طبق روال همیشه، یادداشت تون عالی و بی نقص بود. دیروز داشتم نظرات دوستان رو می خوندم که سؤال آقای مسعود توجه ام رو جلب کرد؛ عاملی که باعث شد کنجکاوی ام در مورد این سؤال تشدید بشه این بود که شما هیچ پاسخی به سؤال ایشون نداده بودید! از اون جایی که دغدغه ایشون (فراماسونری) یکی از دغدغه های اصلی منم هست؛ خواهش می کنم در این مورد اظهارنظر کنید. پیشاپیش از اظهارنظر صریح شما در این خصوص ممنون ام. پاسخ: آقای saeed. ان شاء الله به وقت خود. saeed شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 10:57 AM قضیه ما هول حلیم و دیگه استاد! میرزای شیرازی در ویکی پدیا و ارزیابی اعتبار ویکی پدیا (عجز و آوارگی مخالفان)شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 5:20 PM abbas شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 07:28 AM پاسخ: آقای abbas. مطالب لینک ارسالی به وضوح موضوع کمک نکرد. به خصوص که از منبع ویکی پدیا برداشت شده که به هیچ وجه ارزش ارجاع ندارد. زیرا مطالب آن بدون ویرایش است. مثلا داده های آن درباره من در بخش عمده ای غلط است و به تذکر هم گوش نمیدهد. همین طور است گوگل و غیره. این ها دکان هایی برای حفاظت از دارایی های مجعول کنیسه و کلیسا است. در مورد میرزای شیرازی هم وجود چند عکس ساختگی موجب بروز تردید در قبول معرفی نامه موجود از او است. abbas شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 11:58 AM استاد سلام وخسته نباشید ۰ یکی از دلایلی که ویکی پدیا را فرستادم فقط بخاطر عکس های قلابی که در آن صفحه بود ممنون در باب پروفسور شاپور رواسانی و مزدک و پوریم و هرودوت و کشک سابی (افراد و شخصیت ها)شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 3:16 PM پروفسور شاپور رواسانی: نژادی به نام جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 11:27 PM پاسخ: آن صاحب نظر تاریخ که هنوز از هرودوت و نظایر او حرف می زند، در محاسبات تاریخی به ماجرای هول آور پوریم اشاره ندارد، از مزدک دوران ساسانی می گوید، حرف هایی می زند که ده سال پیش بوق اش زده شده و بویی از بنیان اندیشی نبرده مگر مطابق مد روز، ناخنک زدن به نویافته های آن، با نام کشفیات خود، به تر این که به اصطلاح کشک شان را بسایند. آقای انوش راوید در برابر سونامی بنیان اندیشی تاریخی و پوریم (متفرقه)شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 12:59 PM حقیقت جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 10:36 PM سلام این آقای راوید یک مفنگی است که هنوز سعی می کند با تزریق مخدرات به رگهایش خود را نعشه و متوهم اقتدار ساخت یهود ایران باستان نگه دارد . به زودی جیره موادش با حقایق بیان شده در مجموعه تاملی بر بنایان تاریخ ایران تمام خواهد شد و دچار خماری خواهد شد . کاملا واضح است که او یک یهودی لجوج است که برای مقابله با اثرات بنیان اندیشی اقدام به ساخت دکانی دیگر کرده تا با بیان نوین تر و ظاهرا علمی تر تاریخ ایران باستان جوانان کم اطلاع را خام کند . اگر نگاهی به مقالاتش کنید می بینید ملقمه ای درهم و برهم از لفاظیهای بی سر و ته است و جز خودش نمی فهمد چه چیزی می گوید . همانطور که سونامی بنیان اندیشی آشکارا تا پشت درب دانشگاهها رسیده و اساتید معظم فراوانی را هراسان و عده ای را وادار به اعتراف و تحسین زیر لب استاد نموده اند این یکی هم چون کاهی سرگردان در امواج بنیان اندیشی به سواحل دور متروکه تبعید خواهد شد. پاسخ: آقای حقیقت. برای رسوا کردن مجموعه دروغ های کم رنگ شده که زمانی نقش اصلی تاریخ ایران و اسلام بود، پخش سی دی های مستند و دعوت دیدار دیگران از آن ها کفایت می کند. |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
پنجشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۹۱
پست 1826 تا 1854
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر