در مورد اصالت استوانه کورش که به ایران آورده شد (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 01:17 AM سلام چهارشنبه 19 آبان ماه سال 1389 ساعت 10:07 PM سلام استوانه کوروش که به ایران آمده بود مثل اصل آن تقلبی بود http://www.youtube.com/watch?v=a48i5XrfNnc        شمایل نماز خوانان اندونزی (احیاء وحدت مسلمین)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 01:16 AM سمیرا چهارشنبه 19 آبان ماه سال 1389 ساعت 1:20 PM سلام آقای پورپیرا خسته نباشید. در سفرنامه ی اندونزی خود اشاره نکردید که آیا مسلمانان آن کشور در هنگام نماز از مهر استفاده می کردند یا نه!ممنون می شوم که جواب بدهید. پاسخ: خانم سمیرا. در یکی دو مسجدی که به هنگام نماز داخل شدم، مهر ندیدم. سمیرا چهارشنبه 19 آبان ماه سال 1389 ساعت 5:18 PM دوباره ببخشید؛حالت دست های نمازگزاران چگونه بود؟ پاسخ: باز و معمولی. در آن سرزمین هنوز فرقه گرایان مذهبی، علی رغم تلاش کلانی که می شود، جای مناسبی ندارند. آمون : به علت قرابت مکانی و زمانی و محتوایی ، هر دو کامنت یکجا ارائه شد. پشت پرده ربا خواری (نکات بدیع و آموزنده)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 01:12 AM مسعود چهارشنبه 19 آبان ماه سال 1389 ساعت 10:40 AM با عرض سلام خدمت استاد و سایر دوستان. و ضمن تشکر از راهنمایی های مفید استاد و آقای علیرضا در رابطه با مسئله ربا. همه فرمایشات شما درست است منتها یک مسئله میماند و آن معضلی بنام سیر نزولی و بدون توقف ارزش پول در ایران با گذشت زمان میباشد . دوباره تاکید میکنم : بدون توقف ! برای مثال اگر ده میلیون تومان به کسی داده شود و مثلا؛ بعد از گذشت یک سال همان پول عینا؛ به صاحبش بازپس داده شود در همان زمان با توجه به مسئله فوق که عرض کردم ارزش آن پول نه ده میلیون که شاید ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در آن موقع برآورد شود ! این یعنی اینکه فروش پول در ایران نه برای به دست آوردن پول از پول بلکه برای واقعی کردن ارزش همان پول قرض داده شده در سررسید تحویل میباشد. اکنون میماند مقدار آن پول اضافی که با این تفاسیر به نظر من در ایران ربا برابر میشود با : اخذ پول بیش از مقدار واقعی کاهش ارزش آن در سر رسید پرداخت ! تا نظر استاد و دوستان چه باشد . پاسخ: آقای مسعود. قرآن قانون کلی و عمومی است و به ملاحظات اوضاع مالی ایران و یا هیچ مرکز دیگری صادر نشده است. آیات ۲۷۵ الی ۲۷۹ سوره بقره حاوی توضیحات روشنی است و به خصوص بیان این که داد و ستد آزاد ولی ربا حرام است خود به ترین راه نمای وضعیت و نقش پول در جامعه است. توجه کنید که ربا سرمایه ها را بدون قرار گرفتن در چرخه تولید و بی این که علی البدل کالایی آن به جامعه تزریق شود،افزایش می دهد و حالا که سال هاست هزاران بانک و صرافی و ربا خوران غیر رسمی مشغول ازدیاد پول بدون معوض اند، اوضاع جهان به شلم شوربای اقتصادی کنونی رسیده است که حجم نقدینگی ربوی جهان از علی البدل کالایی آن و بدون برابر نهاد طلا، به مراتب بالاتر زده است. مثلا 40سال پیش موجودی پول در جهان در حد و حجم و به میزانی بود که هرکس به راحتی می توانست با ۳۳ دلار یک اونس طلا بخرد حالا به سبب افزایش بی مهار پول ناشی از ربا خواری مطلق، دیگر در خزائن دنیا به آن میزان طلا نیست که بتوان در برابر هر ۳۳ دلاردر گردش یک اونس طلا تحویل داد. پس تنها راه چاره این است که قیمت طلا را آن قدر بالا ببرند تا با میزان نقدینگی جهان برابر و بالانس شود. به زبان روشن اگر ربا خواران پول خود را نسبت به 40 سال پیش 40 برابر هم کرده باشند، قدرت خریدشان ثابت مانده است زیرا بهای طلا نیز 40 برابر شده و این پروسه شامل تمام عناصر کالایی است. این همان اشاره ای است که خداوند در قرآن با قید "یمحق الله الربوا" توصیف می کند و هر روز نیز واضح تر می شود. در عین حال سخت گیری بی بدیل قرآن در امر ربا به واقع محروم کردن یهود از اصلی ترین منبع درآمدشان است. رویکرد جدید در حمله به اسلام به کمک قرآن! (عجز و آوارگی مخالفان)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 01:10 AM م چهارشنبه 19 آبان ماه سال 1389 ساعت 00:59 AM  سلام1- محمد اهل کجا بود؟ ان الذین ینادونک من وراء الحجرات، اکثرهم لایعقلون. یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما. محمد صلی الله علیه و سلم یا لااقل (ص)! 2- یک کتیبه‌ی ماقبل قرآنی نوشته شده توسط اپیفانیوس (Epiphanius) در قرن چهارم میلادی 3- مشکل قبله ساده است، ظاهرا من بعد باید بچرخیم طرف کوه صهیون ؟! : ولئن اتیت الذین اوتوا الکتاب بکل آیة، ما تبعوا قبلتک --> و ما انت بتابع قبلتهم!! <-- ادامه آیه، جالب تر است: و ما بعضهم بتابع قبلة بعض!! چه مسلمان هایی! تابع پیامبر هستند و نماز می خوانند ولی نه به طرفی که او دستور داده؟! حتی یک مسلمان داریم که این مدلی نماز بخواند؟! جالب اینکه در قرآن حتی به شیوه های آنوسی ها اشاره شده است. آری، این کتابی است که ما داریم: و لو نشاء لاریناکهم، فلعرفتهم بسیماهم. و لتعرفنهم فی لحن القول! آیه قبلی هم می گوید: ام حسب الذین فی قلوبهم مرض ان لن یخرج الله اضغانهم؟!! مگر شمشیر ها را کنار گذاشته اند؟!! : قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر. قد بینا لکم الآیات، ان کنتم تعقلون. بسوزند در باب عدم تفاهم شان از جهت قبله: ربما یود الذین کفروا لو کانوا مسلمین!! پاسخ: بد نیست اگر ترجمه ها را نمی گذارید، لااقل آدرس بدهید. ۴۹ ، ۴ ۲ ، ۱۴۵ ۴۷ ، ۲۹ و ۳۰ ۴۹ ، ۴. و غیره آمون : این کامنت در ارتباط با مطالب سایتی در زیر گروه اورشلیم نشین های موسوم به خط سومی ها بود که سعی داشت مکه واقعی را اورشلیم و قبله اصلی را کوه صهیون یا نقطه ای در اطراف آن نشان دهد و با لحن بی ادبانه ای نیز در مورد پیامبر داشت و باقی داستان . ربا و مضاربه در قرآن (قرآن)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:54 AM مجید نصر اصفهانی سه شنبه 18 آبان ماه سال 1389 ساعت 11:18 AM استادممنون یعنی این همه سود ؟ خوب استاد بنظرشم فعالیتهای بانکی (نظیر سرمایه گذاری در بخش صنعت ومعدن نفت ونیز وام ها اشتغال غیره با این سود هم خوانی دارد ؟ اگر لطف کنید لیستی از فعالیتهای بانکی بانک ملی وتراز مالی ربگذارید خوشحال می شوم ؟ یکی ازاساید علم اقتصاد این تراز مالی اعم از سود ودامد را ناشی از حجم گستر ده سرمایه گذاری بانکی ایران دانسته می خواهم ببینم چقدر راست گفته ؟ --------------- استادبنظر شما رتبه اقتصادی 18 ام ایران درجهان واقعی است ؟ ----------------------- استاد از منظر هم ک بگذریم همه بانکهای اسلامی وام با سود می دهند می گیرند مختص ایران نیست هیچ جاندیدم مضاربه را را ربا اعلام کنند ؟ نه در ارائ اشخاصی نظیر دکتر کاتوزیان ونه در قوانین عرفی مصر سوریه ؟؟؟ ------------------------------------------------------------ استاد ارامانشهر اسلامی چه ارمانشهر یست ؟ ایران ترکیه عربستان مصر اندونزی لبنان وسوریه؟ سیاست اسلامی واقتصاد کدام یک از کشوها به به مدینه نبوی نزدیک تراست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باتشکر پاسخ: آقای اصفهانی. بحث بر سر اسلام و قرآن است. در قرآن مبحثی به نام مضاربه گشوده نمی بینیم و حرف های کاتوزیان و قواعد عرفی و جاری در مراکز اقتصادی این یا آن کشور مسلمان ملاک این گفت وگوها نیست. تعریف ربا در قرآن کاملا روشن است: ازدیاد مال بر اثر فروش مدت دار پول. یعنی بانک داری. ترازنامه بانک ملی را هم می توانید احتمالا در سایت مربوطه پیدا کنید. زعما هم که معتقدند با گسترش ظلم به ظهور زودتر امام زمان کمک می کنند. زبان تکلم در آخرت (زبان ها)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:51 AM ارشد دوشنبه 17 آبان ماه سال 1389 ساعت 6:44 PM با سلام. امروز در وب مطلبی خواندم که دیدن آن خالی از لطف نیست. اهل بهشت به زبان عربی و اهل جهنم به زبان عجم سخن می گویند خاتمی خوانساری اسلام پژوه میهمان برنامه تلویزیون ایران : اهل بهشت به هر زبانی که باشند زبانشان به عربی بر می گردد. و در جهنم حتی اگر عرب هم باشد زبانش به عجم بر میگردد در جهنم هیچ سخن عربی رد و بدل نمی شود. لینک دانلود ویدئو آن در youtube http://www.youtube.com/watch?v=IS7Dtc818GY پاسخ: آقای ارشد. فقط می توان گفت پناه بر خدا. سود بانک ملی ایران از کجاست؟ (متفرقه)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:50 AM مجیدنصراصفهانی دوشنبه 17 آبان ماه سال 1389 ساعت 1:47 PM باسلام جناب علیرضااین اقتصاد شمادرتوهم وخیال جاد ارد بانکداری ما کاملا اسلامی وپیشرفته است. تهمت رارانسبت ندهید که ربا ومضاربه دوچیز کاملا متمایز است.بماندکه تورم اقتصادی هم ربطی به ربا خواری نداردوبانکهای اسلامی تمام سعیشان کنترل تورم وکنترل حجم نقدینگی دراقتصاد کشوراست. پاسخ: آقای نصر اصفهانی. زمانی در جایی خواندم که سود بانک ملی ایران در سال ۱۳۸۸ ششصد درصد افزایش داشته است. بی جهت نیست که در تبلیغات خود را بزرگ ترین بانک جهان اسلام معرفی می کند. بزرگ تر از همه در کسب سود خرید و فروش پول که آقایان حلال می دانند! تعیین تکلیف با ربا (قرآن)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:48 AM علیرضا دوشنبه 17 آبان ماه سال 1389 ساعت 12:04 PM عجب که من دیشب برق از سروکله ام پرید. قضاوت باشما! http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1183958 پاسخ: آقای علی رضا. این حرف ها مکتسب از فقه و تشخیص انسانی دون خداوند است. تکلیف ریا در قرآن به شفافی تعیین شده است. نوعی اظهار نظر در مورد یک سایت ! (متفرقه)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:44 AM abbas دوشنبه 17 آبان ماه سال 1389 ساعت 07:49 AM http://www.turntoislam.com/forum/showthread.php?p=443394 پاسخ: اقای abbas. سایت بسیار ارزشمندی بود. هرچند خالی از حرف مفت نبود. ممنونم. توضیحی بیشتر در باب ترجمه ناپذیری متن کتیبه ها (کتیبه ها)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:41 AM یه دانشجو دوشنبه 17 آبان ماه سال 1389 ساعت 06:23 AM با عرض سلام خدمت استاد و همه دوستان بنیان اندیش: استاد منظورتان از این بخش در در زیر کامنت آقای محمد اوجال اولو ترک چیست." پیچیده ترین قضیه در این روند کشف چه گونگی نام گذاری بر لوگویی است که دال و سین و لام و میم می خوانیم!" لطفا کمی بیشتر توضیح دهید که من اصلا در اینباره چیزی نمی دانم. از صرف وقت با ارزشتان قبلا متشکرم پاسخ: آقای یه دانشجو. شکل ظاهری هر حرف را لوگوی آن می نامند. مثلا این لوگو "ص" را صاد می خوانند و اگر نقطه ای بر آن اضافه کنیم به "ضاد" تبدیل می شود. سئوال متوجه چرایی و چه گونگی این نام گذاری هاست. یعنی چه کسی و به چه علت تعیین کرده است که در مواجهه با این لوگو "د" آن را دال بخوانیم؟! و البته این مبحث کمرشکنی است که کسی علاقه ورود به آن را ندارد. در باب ربا (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:39 AM علیرضا یکشنبه 16 آبان ماه سال 1389 ساعت 4:55 PM ربا چیست؟ به زبان ساده در اقتصاد، اگر هر "دو چیزهمجنس" -یعنی هر چه، اعم از پول با پول یا مثلا گندم با گندم- در مقادیر نامساوی مبادله شوند، ربا صورت پذیرفته است. به عبارتی نمیتوان 100 تومان پول را با 120 تومان پول نقد یا حتی قسطی آن مبادله نمود یا نمی توان 2 کیلو برنج را با 3 کیلو برنج نقد و یا قسطی آن مبادله کرد، حتی اگر کیفیت برنجها هم با هم متفاوت باشد. این بدان خاطر است که در اقتصاد، ربا یک شاخص "نامینال" Nominal است، یعنی "کمی" است و نه "کیفی" و به "عدد" میزان مبادله کار دارد نه به کیفیت و یا میزان دوره زمانی بازپرداخت . آیا میدانید چرا ربا در اقتصاد کمیت عددی است و کیفیت را مدنظر قرار نمیدهد؟ یک دلیل واضح آن است که کیفیت در مقام مقایسه بوجود می آید و یک ادعای کاذب است. به عبارت دیگر برنج اعلاء فقط وقتی اعلاء است که با برنج دیگری مقایسه گردد و همانطور که همه ما میدانیم، معیارهای مقایسه همگی سلیقه ای و فاقد اصالت و معمولا وسیله برتری جوئی و اغراض شخصی بوده اند. به همین خاطر است که ذائقه انسانی در دیدگاه خالق، صلاحیت ارزشگذاری بر نعمت های الهی و مجوز ارزیابی قطعی آنها را ندارد. همین مساله سلیقه، در دیدگاه اقتصاد نیز رسمیت و اصالت ندارد. یعنی شما ممکن است با خود بگویید این سیب از آن سیب بهتر است، اما این فقط نظر شخص شماست و نمی توانید آنرا بر کسی تحمیل نمایید! اگر این کار را انجام دهید مرتکب ظلمی شده اید. حالا متوجه شدید که چرا ربا با کیفیت سروکار ندارد، بلکه یک شاخص صرفا عددی است؟ در اینجا مشخص میشود که از نظر اقتصادی، مبادله 1000 تومان با 1 دلار عین ربا و اتفاقا از روشهای قدیمی استثماری امپراطوران جهان در چپاول ملت ها است. حالا شما بفرمائید آیا باز هم میتوان جاهلانه ادعا کرد که حکومت نباید شاخصهای قرآنی را مورد توجه داشته باشد؟؟! در حالیکه مهمترین دستور اقتصادی قرآن کریم، حکم به حرام بودن و ترک ربا است!؟!؟ پس تورم و مساله زمان چیست؟ به این ترتیب اساسا اهمیتی ندارد که پول را برای چه مدتی وام یا قرض میگیرید، در موعد سررسید باید همان میزانی که وام گرفته اید را برگردانید و هرگونه بازپرداخت مازادی بر آن "ربا" است. ممکن است کسی بگوید که 20 تومان پولی که من قرض میدهم، به دلیل تورم، در موقع سررسید 25 تومان ارزش خواهد داشت؟! در پاسخ به او بگویید که تورم در اقتصاد یک پارامتر کلان است و توسط سیاستهای پولی بانک مرکزی بوجود میآید، نه شخصی که برای قرض گرفتن پول به شما مراجعه میکند. لذا او برای گرفتن باقی 5 تومان سود یا ربائی که طلب مینماید، بهتر است به بانک مرکزی رجوع کند نه شما! چرا شما باید تاوان سیاستهای کلان حکومت را بدهید در حالیکه نقشی در تبیین آن نداشته اید؟؟ این استدلال ساده نشان داد که ربا نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر "حقوقی" نیز سراپا اجحاف و ظلم است. (نیز سئوال بزرگی در مورد مساله "نظام" و ماهیت استثماری آن در همین جا شکل میگیرد که پیگیری آن را به شما واگذار مینمایم.) آثار ربا ربا باعث می شود که ثروت در جامعه در مقیاس عددی به طور ناعادلانه تقسیم شود. ربا باعث تورم است. بهتر بگویم، ربا مادر تورم است. شاید شما از خودتان سئوال کنید که چه ارتباطی بین ربا و تورم ممکن است وجود داشته باشد؟ کلید حل این معما احتمالا تا به حال از دید شما مخفی نگه داشته شده بود: بانک مرکزی پس از ضرب و چاپ پول (که برپایه پشتوانه هوا صورت می پذیرد!) آنرا با میزان مشخصی ربا به بانکهای تحت پوشش خود وام میدهد! بله درست حدس زدید! به عبارت دیگر، بانک مرکزی از بانکهای تحت پوشش خود نیز ربا میگیرد و این اولین خشت نجسی است که در این دیوار کج پایه گذاری شده است. بانکها نیز این پول را دریافت کرده و موظف میشوند که ظرف دوره های مالی مشخص بازپرداختهائی به بانک مرکزی داشته باشند. لذا آنها نیز برای تامین این بازپرداخت شروع به وام دادن این پول نجس با ربای مضاعف به مشتریان خرد و کلان می نمایند تا نه تنها ربای اولیه آنرا از مشتری که ممکن است یک کشاورز، یک معلم و یا یک بیمارستان باشد بگیرند، بلکه با عواید حاصله از مازاد آن بزرگترین ساختمانهای شهرها را نیز خریداری نمایند!! اما سئوال؟ میدانیم که میزان پول در جامعه توسط بانک مرکزی کنترل میگردد! به عبارت دیگرهمه میدانیم که 1000 تومانی، تا صد سال دیگر هم نمیتواند به خودی خود 500 تومان بزاید!؟ پس چطور باید در موعد سررسید وام یا قرض، 1500 تومان را بازپرداخت؟؟؟ این مازاد پول ربا را چگونه میتوان "جور کرد" و به بانک ها و بعدا به بانک مرکزی برگرداند؟ پاسخ آن است که من و شما باید فقیرها را فقیر تر کنیم و ثروتهایشان را چپاول نماییم تا از مجموع پول حاصله بتوانیم ربای خود را پرداخت نماییم..باید قیمت مرغ و گوشت و کالا و خدماتی را که ارائه میدهیم بالا ببریم یا حتی سر کار اضافه کاری بیشتری انجام دهیم. تنها به این صورت است که میتوان ربای پول درخواستی بانک مرکزی را تامین نمود…چرا که همانطور که گفتیم در این "نظام" میزان پول توسط بانک مرکزی کنترل میگردد و اگر من و شما پولی را چاپ نمائیم تا آنرا به جای ربا پرداخت نمائیم، بلافاصله دستگیر و راهی زندان خواهیم شد!!. پس تنها راه موجود گران کردن کالاها و خدمات، اضافه کاری و چپاول و فریبکاری فردفرد اطرافیانتان است تا از آنها گرفته و به خود اضافه کنیم. آیا متوجه شدید که چگونه به جان هم افتاده ایم؟؟؟ این است سزای دنیوی آن تمدنی که پیام قرآن کریم را نادیده بیانگارد! و عذاب آخرت شدیدتر است. در یک کلام، در جامعه ای که بانک مرکزی پول ربادار ضرب میکند و از بانکهای تحت پوشش خود نیز ربا میگیرد، همه مردم بردگان و بندگان بانک مرکزی هستند. به همین دلیل است که قرآن کریم رباخوار را "محارب" و دشمن خدا و رسول خدا نامیده است. آیا در جائی از قرآن کریم دیده اید که آزادی بیان محاربه با خدا باشد؟؟ آیا متوجه شدید که چگونه بعضی ها، معانی کلمات و مفاهیم را با کثافتی به نام فقه برای فریب افکار عمومی از جا خارج می سازد؟ تنها راه حل تنها راه حل آن است که بانک مرکزی پول بدون ربا ضرب و منتشر نماید و آن را بدون ربا به بانکهای تحت پوشش خود ارائه کند. بانکها نیز با سود 0.0% آنرا به مشتریان برای پروژه های عمرانی و توسعه کسب و کار وام دهند یعنی وامی که با سود 0.0% باشد. کاری که در دهه های 50، 60، 70 در کشورهائی نظیر نیوزیلند صورت پذیرفت و باعث شکوفائی بی نظیراقتصادی و اجتماعی آنها گردید. ان شاءالله متوجه شده اید که صحبت از بانکداری اسلامی و اراجیفی به مانند مشارکت و مضاربه و سکوک، مسخره و حقه بازی است، تا وقتی که ریشه قضیه- یعنی بانک مرکزی- پول ربا دار در جامعه تزریق میکند. (ادامه دارد) درد دل با خدا (دوستانه)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:37 AM ........ جمعه 14 آبان ماه سال 1389 ساعت 7:35 PM قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده، یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم؟ قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند.. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند "احسنت …!" گویی مسابقه نفس است … قرآن! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو آز آخر به اول، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند، حفظ کنی، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند. خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم. پاسخ: آقای ........ به راستی که کلام حقی به کار برده اید. دیدن این همه جفا که تحت عناوین مختلف و از مراکز و مقامات گوناگون هر روزه متوجه قرآن می شود و دیدن این که جامعه در بازی های فرهنگی مشکوک غرقه شده، درد بزرگی است که زمانه یارای تسکین آن را ندارد. و کفی بالله حسیبا. تصویری از بیستون (کتیبه ها)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:36 AM abbas جمعه 14 آبان ماه سال 1389 ساعت 04:48 AM استاد خسته نباشید.اگر می شود به عکس توجه کنید آیا کتیبۀ برروی سنگ نوشته شده ؟ممنون http://www.angelfire.com/rnb/bashiri/irangallery/Achaemenid.html پاسخ: آقای عباس. در سمت چپ و فراز سر داریوش و محافظان اش کتیبه نیست ولی در سمت راست و در زیر نقوش اسیران کتیبه ها دیده می شود. که خود محتاج توضیح دیگری است. زبان شناسی و اعتبار و نقش و کارکرد آن (زبان ها)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:35 AM محمد اوجال اولوتورک جمعه 14 آبان ماه سال 1389 ساعت 00:48 AM استاد، سلام در ارتباط با خواندن و معناگذاری بر متون کتیبه های کهن، سوالی داشتم که چندی قبل هم پرسیده بودم و فرموده بودید که حوصله کنم. سوال کرده بودم که آیا می توان گفت خواندن و درک معنای متون کتیبه های کهن (نوشته شده با خطوط الفبائی و نه تصویری) در هیچ کجای دنیا، «امکانپذیر نیست»؟ بگذرم از اینکه، چند روز قبل که مجددا مستند تختگاه هیچکس را تماشا می کردم، در لا به لای توضیحات ابتدایی شما در آن مستند، تقریبا جواب سوالم را گرفتم، اما در این رابطه (یعنی «درست بودن» ادعای غیرقابل فهم بودن کتیبه های کهن) به استدلالی رسیده ام که خواستم نظر حضرتعالی را در ارتباط با صحیح و یا غلط بودن آن بدانم. استدلال چنین است که: در تعریفی بسیار کلی، «زبان» عبارت است از مجموعه ای از «صورت های لفظیِ تصورات ذهنی». اینکه کدام "صورت لفظی"، دال بر کدام "تصور" است، امری است کاملا «قراردادی». چنانکه «صورت لفظی» معین شده برای تصوری که مثلا از میوه «سیب» در ذهن وجود دارد، در میان جمعی از انسانها، صورت لفظی «سیب» است، در میان جمعی، صورت لفظی «تفاح»، در بین برخی، صورت لفظی «apple» و در میان گروهی، صورت لفظی «آلما» و ... . از طرف دیگر، «خط» (خط الفبایی و نه تصویری) عبارت است از «صورت کتبی و نوشتاری» همان «صورت های لفظی». با این اوصاف، برای خواندن و درک معنای زبان متونی که امروز سالهاست متکلمی ندارند، یعنی همان متون کتیبه های کهن، می بایست ابتدا معلوم کرد: این «صورت های کتبی» موجود در کتیبه ها، دال بر کدام «صور لفظی» هستند؟ و در مرحله دوم مشخص نمود که: آن «صور لفظی»، دلالت بر کدام «تصورات ذهنی» (=معانی) دارند؟ حال، اگر حتی گذر از مرحله اول (یافتن رابطه دلالتی بین صور کتبی و صور لفظی= خواندن کتیبه ها) به هرصورت امکانپذیر شود، از آنجا که گفتیم، تعیین «صورت لفظی» برای «تصوری» معین، امری کاملا «قراردادی و توافقی بین انسانها» است، لذا، پی بردن به این موضوع که کدام صورت لفظی، دال بر کدام تصور ذهنی (= مشخص کردن معنای کلمات) در یک کتیبه است، تنها و فقط زمانی میسر است که به انسانهای متکلم به زبان آن متون «دسترسی» داشته باشیم، و چون این امر به هیچ وجه امکانپذیر نیست، لذا «دریافت معانی» چنان متونی نیز به هیچ صورت ممکن نخواهد بود. با تشکر پاسخ: آقای محمد اوجال اولوتورک. اشاره درستی است. می توان مطلب را به این صورت ساده کرد که در تمام زبان ها با دیدن حروف معینی کنار هم، تصویر شیء معینی به صورت قرارداد در ذهن مردم معینی پدیدار می شود. یعنی آن انتقال مستقیم خط تصویری، حالا دو مرجله ای شده است. با این تفاوت که در مورد خط و زبان به اصطلاح فارسی باستان، این سیکل در ذهن چند خاخام و کشیش، گرد موضوع چند سرکرده هخامنشی، نه بیش تر، چرخیده است، تا آن جا که با این خط و زبان، نمی توان در باب آب و نان و هوا چیزی گفت و یا نوشت. همین جاست که می گویم مبحث زبان شناسی موجود در علوم انسانی، یعنی کشکی که یهودیان با منظورهای خاص خود ساییده اند! پیچیده ترین قضیه در این روند کشف چه گونگی نام گذاری بر لوگویی است که دال و سین و لام و میم می خوانیم! قلعه رود خان گیلان (شهرهای ایران)سه شنبه 25 آبان 1389 ساعت 00:34 AM حمید فائق پنجشنبه 13 آبان ماه سال 1389 ساعت 7:29 PM استاد سلام. به لینک زیر توجه کنید:تصاویری از قلعه رود خان گیلان http://tabnak.ir/fa/news/128993 سوالی داشتم: با توجه به مباحث ارائه شده از طرف حضرتعالی این قلعله را حاصل چه دوره ای میدانید. با تشکر پاسخ: آقای فائق. در ایران بقایای قریب ۶۰۰ قلعه در مکان های مختلف داریم که تقریبا همگی دفاعی اند، ورود به آن ها بسیار مشکل است و برای عبور یک نفر طراحی شده است که از عدم امنیت طبیعی و غیر طبیعی در زمان ساخت آن ها خبر می دهد. اما برای ورود به قلعه تی تیش مامانی رود خان تسهیلات نیز آماده کرده و صدها پله ساخته اند، که مورد مصرف آن را تغییر می دهد و از صورت قلعه خارج می کند. این مطلب و نیز مصالح به کار رفته در آن، گواهی می دهد که ساخت بنای اربابی رود خان بسیار جدید و متعلق به دوران قاجار و حد اکثر ۱۵۰ ساله است. |
شنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۱
پست 324 تا 338
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر