قواعد حجیت یافتن متون (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:38 PM یکی از دوستداران شما پنجشنبه 26 اسفند ماه سال 1389 ساعت 1:04 PM با سلام خدمت جناب استاد به نظر بنده مراجعه شما به یکی از روستاهای ترک نشین ( بصورت تصادفی و نه گزینشی و دور از شهر های جدید ) لازم است . بسیار ممنون خواهیم شد متن همان صفحه تورات را برای ترجمه به یکی از باسوادان آن روستا بدهید . - اگر مثلا صد فعل ترکی را به تصادف انتخاب نماییم و از مرز غربی ترکیه به طرف شرق و نواحی شرق قرقیزستان برویم حدود ۷۰ درصد این افعال با کمی تغییر لهجه یکسان است . آیا یک تورات ترکی که محل چاپ آن دقیقا مشخص نیست می تواند برای تمامی مناطق ترک نشین حجت قلمداد شود به عبارتی دیگر اگر یک تورات توسط یک مترجم ناشی به زبان پشتون یا بلوچی یا زبان هر قوم دیگر ترجمه شود آیا صرفا به استناد آن فقط یک کتاب می توان برای آن قوم نسخه پیچی کرد پاسخ: آقای یکی... البته اگر آن قوم متون متعدد داشته باشد، رجوع به تمام نمونه ها برای استحکام نظر لازم است. اما چه کنیم که این تورات تنها متن به زبان ترکی و با الفبای عرب یافت شده است، برای این گونه مباحث نه به مادر بزرگ های ساکن دهات، بل لازم است به کتاب خانه های تخصصی رجوع کرد. بررسی کلی مسایل (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:36 PM مسعود سنجری پنجشنبه 26 اسفند ماه سال 1389 ساعت 00:48 AM برادر گرانقدر آیدین قشقایی عزیز سلام علیکم از شما به جهت زحمتی که در تقریر پاسختان متحمل شدید سپاسگزاری می کنم. در حقیقت اینجانب از طرح این مسائل قصد داشتم تا به این موضوع توجه نمائیم که با شفافتر شدن هر چه بیشتر صراع و درگیری بین دولتهای روسیه تزاری و بریتانیا در محدوده ایران فعلی عمده رویدادهای رخ داده در این سرزمین - از حدود سیصد سال گذشته تا پایان دوره قاجار – را دیگر نمی توان موضوعات تاریخی بشمار آورد بلکه باید آنها را بعنوان مسائل سوق الجیشی و نحوه اردوکشی و صف آرایی نظامی بین طرفین (روس و انگلیس) تلقی نمود. اکنون زیبایی کار استاد پورپیرار - با بررسی کتاب نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار- بیشتر عیان می شود. چراکه در آن کتاب مشخص شد که اکثر شهرهای فعلی ایران در ابتدا بصورت قلعه های نظامی شکل گرفته اند و توسط ارتش روسیه مورد مساحی و ارزیابی (و در حقیقت مورد استفاده!) قرار گرفته اند . بعنوان مثال نقشه شهر کرمان نشان از وجود قلعه و تاسیسات مفصل نظامی دارد که علت ایجاد آنها نزدیک بودن کرمان به محدوده متصرفات بریتانیا در شهر بم است و در مقابل انگلیسیها نیز قلعه و تاسیسات مفصلی در شهر بم ایجاد کرده بودند که البته امروز به عنوان ارگ بم به جهانیان معرفی می شود و آنرا اثری ساسانی بشمار می آورند. حال سئوال اینجاست که این دو دولت مسیحی چگونه توانسته اند جهت تامین منافع خود مسلمانان را به تحرک ، درگیری و جنگ با دیگر برادران مسلمان خود ترغیب کنند؟. پاسخ استاد پورپیرار به این سئوال قوم تراشی و مذهب سازی است. جالب اینکه در این درگیری بین روس و انگلیس ما یهودیان را در دو طرف این جنگ حاضر می بینیم آنهم بصورت تامین کنندگان مالی و آتش بیاران معرکه!. از این موضوع که بگذریم اما وضع یکی از طرفین درگیر یعنی روسیه تزاری بدلایلی اهمیت فوق العاده ای در این موضوعات پیدا می کند از جمله وجود نظام ملوک الطوایفی در آن و دیگری حضور جمعیت بسیار وسیع مسلمانان در این سرزمین است. قاجار و عثمانی ساختاری ملوک الطوایفی کاملا مشابه و مطابق با دولت تزاری داشته اند و در حقیقت امتدادی از این دولت بشمار می رفتند( و حتی با انحطاط دولت تزارها دو دولت قاجار و عثمانی نیز دچار انحطاط شدند). قسمت بزرگی از مردم این دو کشور از روسیه و از مناطق ماوراء قفقاز به این دو سرزمین کوچانده شده اند. لذا برای پاسخ به سئوالاتی نظیر سئوالات آقای عربگری در خصوص محدوده وسیع زندگی و حضور ملت ترک لازم است تا تاریخ سیصد سال اخیر روسیه مورد بازخوانی قرار گیرد. به ظن قوی مسلمانان ترک از یک سرزمین واقع در محدوده شبه جزیره کریمه (شمال دریای سیاه) و ماورای قفقاز از دو سوی دریای خزر به آسیای میانه ، ایران و ترکیه مهاجرت کرده اند. علت شباهت فرهنگ و زبان این مردم در محدوده بسیار بزرگ حضور فعلی شان اینست که از یک محیط جغرافیایی به این سرزمین ها کوچ کرده اند و نه برعکس و آنگونه که آقای عربگری تصور می کنند. ایشان می خواهد که واقعیت فعلی را همانگونه که هست به گذشته بسط دهد که شدنی نیست. از اینکه کلامم مطول شد عذرخواهی می کنم. با آرزوی موفقیت برای شما والسلام علیکم فی امان الله اخوان المسلمین (افراد و شخصیت ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:34 PM دیدگاه اخوان المسلمین چهارشنبه 25 اسفند ماه سال 1389 ساعت 2:14 PM استاد با سلام این گروه سیاسی ـ دینی را چگونه ارزیابی میکنید؟ اساسنامه و مرامنامه و آرم و چهرهی افراد برجسته در آدرس زیر قابل مشاهده است. گزارش تصویری از برگزاری کنگره سوم در چهار قسمت http://www.islahweb.org/html/index.php پاسخ: ناسالمی از در و دیوارشان می بارد. مجوس در قرآن (قرآن)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:26 PM سه شنبه 24 اسفند ماه سال 1389 ساعت 09:06 AM استاد خسته نباشید.استاد می خواستم بدانم در این جا المجوس به چه کسانی گفته می شودhttp://www.lailatolgadr.net/tafsir-almizan/jeld-14-almizan/7796-tafsir-soreh-haj.html پاسخ: نصب هر تفسیر و تعیینی بر این نام گذاری قرآنی، از سوی هرکسی، جز گمانه ای بی ارزش و ریشه نخواهد بود. abbas سه شنبه 24 اسفند ماه سال 1389 ساعت 9:50 PM استاد باید ببخشید من یادم رفت اسم خود را در کامنت قبلی بگذارم ودلیل از سوال در بارۀ المجوس این بود که در برنامۀ رنگارنگ خانمی که در آن برنامه کار میکند گفت که خدا در قرآن در بارۀ زرتشتیان در سورۀ حج صحبت کرده وما را المجوس خوانده است پاسخ: خوب آن خانم از چه راهی زردشت دروغین را با نام مجوس مرتبط دانسته است؟ abbas سه شنبه 24 اسفند ماه سال 1389 ساعت 10:27 PM استاد در بحثی که با ایشان داشتم گفت که این اسمی است که اعراب بعد از حمله به ایران بر ما ایرانیان گذاشتن .در این مورد برای ایشان چیزهای که از شما یاد گرفتم را گفتم ولی ایشان قبول نکردن پاسخ: آقای abbas. بالاخره این خطاب قرآن است یا عرب ها؟ برای آرام کردن او مستند تختگاه را نشان اش دهید. یا منطقی و یا دیوانه خواهد شد. آمون : سه کامنت متوالی است. البته رنگارنگ ، تا آنجا که می دانم، فیلم تختگاه هیچکس را پخش کرده است ... . ترکان قشقایی شیراز (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:21 PM آیدین قشقایی دوشنبه 23 اسفند ماه سال 1389 ساعت 1:47 PM دوست گرامی جناب آقای سنجری با سپاس بابت نظرتان. بگذارید از آخر به اول به سئوالاتتان پاسخ دهم. ایل خمسه یک ایل جعلی است مرکب از پنج طایفه که از سه طایفه ترکزبان اینانلو، نفر و بهارلو؛ یک طایفه عرب (شیبانی و جباره) و یک طایفه فارس زبان –و در واقع عرب زبان- (باصری) تشکیل شده است. این ایل هیچ اشتراکی با لرها ندارند. این ایل در زمان ناصرالدین شاه تشکیل شد به منظور ایجاد جبهه ای بر علیه ایل قشقایی. تا قبل از این تاریخ، ایل قشقایی مرکب از هشت طایفه بوده که علاوه بر سه طایفه ترکزبان مذکور شامل طوایف شیش بیلی، کشکورلی، دره شورلی، فارسیمدان و عمله بوده است. عموماً ایلخانی قشقایی از طایفه کشکورلی انتخاب می شده است. در آن تاریخ انگلیسیها به منظور ایجاد شکاف در صفوف قشقاییها با ایجاد فتنه اینگونه در بین طوایف اختلاف ایجاد می کنند که چرا باید ایلخانی فقط از طایفه کشکورلی باشد؟ و خلاصه زمینه انفکاک در ایل ایجاد می شود. آن سه طایفه ترکزبان مذکور ییلاق و قشلاقشان با پنج طایفه دیگر تفاوتهای دارد به نحوی که پنج طایفه مذکور از طریق شیراز-کوشکک-اقلید-آباده-شهرضا و سمیرم ییلاق-قشلاق می کرده اند سه طایفه دیگر از مسیر شیراز-مرودشت-سیوند-سعادت آباد-صفاشهر-آباده. با آن توطئه و این تفاوت در مراکز ییلاق و قشلاق، زمینه لازم برای انفکاک این سه طایفه از ایل قشقایی فراهم شد. اما در مورد طایفه عرب. عشایر عرب در منطقه فارس حضور داشته اند -و البته دوستمان جناب بی نام هم بهتر از من در مورد آنها اطلاعات دارند- که مرکب از دو خاندان می شوند: خاندان شیبانی و خاندان جباره. شیبانی ها عموماً در نزدیکیهای شهر مرودشت و تخت جمشید ییلاق و قشلاق می کرده اند. البته در منطقه فارس به غیر از اعراب خوزستان که در زمان جنگ هشت ساله به فارس آمده اند، اعراب بومی هم در جای جای این استان حضور دارند که بخصوص شهرستانهای فسا، داراب و جهرم و مرودشت از جمله مراکزی است که اعراب در آن بخش عمده ای از جمعیت را تشکیل می دهند. طایفه باصری هم تا آنجا که من تحقیق کرده ام، اصالتاً از اعراب فسا بوده اند که بعد از تاسیس شهر مرودشت در زمان رضا شاه -1311 شمسی- عموماً در این شهر ساکن شده اند. در حال حاضر اینها فارسی صحبت می کنند و حدود 70 درصد از جمعیت شهر 150000 نفری مرودشت را تشکیل می دهند. ایلخانی ایل خمسه با قوام الملک شیرازی بوده که گویا اصالت یهودی دارد و در جریانات مختلف به نفع انگلیس و بر علیه روسیه عمل می کرده اند. بر اساس تاریخ ابن ندیمیان، جد خاندان قوام الملک شیرازی همان ابراهیم خان کلانتر حاکم شیراز در زمان زندیه بوده که مانع از ورود لطفعلی خان زند به شیراز می شود که بعد از این خیانت، توسط آقا محمدخان قاجار کذایی ملقب به قوام الملک می شود. در مورد عشایر سرخه تا آنجا که من می دانم اینها از عشایر لر زبان هستند و به گمانم در حوالی کازرون-نورآباد ساکن باشند. در مورد بحث نبود حکومت مرکزی و ایالت بودن ایران زمان قاجار و تحت قیمومیت بودن عملی ایران آن زمان تا قبل از حکومت پهلوی حق با شماست. بالاخره منطقی که بر ضد انگلیس باشد به نفع روسیه عمل می کند. در مورد پلیس جنوب هم مطالعه داشته ام و کلاً مطالعه تاریخ ایل قشقایی و عشایر جنوب بدون شناخت پلیس جنوب (SPR) غیر ممکن است. در آخر هم اینکه ما در ایران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی یک دکتر شش دانگ بیشتر نداریم که اگر چه در ظاهر مدرک دکترا ندارد و مقاله ISI هم چاپ نکرده اما به نظر من بسیار فراتر از دکترا در حوزه تاریخ ایران و خاورمیانه کار کرده و آن کسی نیست جز جناب آقای ناصر پورپیرار. من نوعی به همان آیدین قشقایی اش راضی ام دکترایش پیش کش. پاسخ: آقای قشقایی.شما ده دوازده ایل، از قبیل شیش بیلی، کشکورلی، دره شورلی، فارسیمدان و عمله و.... معرفی کرده اید که همگی به فرمان این و آن، حد اکثر در ۲ قرن پیش به منطقه اعزام شده اند. اگر این جمع شدگان در سیاه چادرها که به دستور و برای حفظ منافع کسانی به فارس و به مراکز عشیره نشین، همانند ترک و لر و فارس و غیره، سند حضور تاریخی ندارند پس سعی کنیم بفهمیم که این اقوام از کجا آمده اند، تحت فرمان چه قدرت جهانی و یا منطقه ای بوده اند و نام خود را از چه حادثه و شیء و شرایطی برداشته اند. اسناد زبان ها (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:11 PM آیدین قشقایی دوشنبه 23 اسفند ماه سال 1389 ساعت 09:31 AM سلام به دوستان محقق ارجمند جناب آقای پورپیرار من مادر بزرگی داشتم که در سن 107 سالگی فوت شدند. من تا چند سال پیش که ترکی آناتولی را بلد نبودم معنی بعضی از کلمات ایشان را متوجه نمی شدم. تا اینکه تصمیم گرفتم ترکی آناتولی را یاد بگیرم. یکبار که در محضر ایشان بودیم و ایشان در حال صحبت کردن با یکی از اقوام بود متوجه شدم بعضی از واژگانی که ایشان استفاده می کنند نسل جدید قشقایی عموماً فراموش کرده و از معادلهای فارسی آن استفاده می کند در حالی که آن واژگان عیناً در ترکی آناتولی استفاده می شود. حالا فرض کنید متن توراتی که شما ذکر کرده اید، را فردی با مشخصات نسل جدید قشقاییها نوشته باشد. آیا این دلیل بر این است که زبان ترکی مثلاً برای واژه شاه معادل نداشته یا اینکه مترجم تورات آنقدر بر ترکی مشرف نبوده که نتوانسته سره تر ترجمه کند؟ البته من با بحث جدید التاسیس بودن ایران فعلی کاملاً موافقم و هیچ شکی نیست که همه جای تاریخ نگاری ابن ندیمی می لنگد. بحث دیگری هم که من متوجه شده ام این است که به نظر می آید مردمان ساکن در استان فارس دو گروه بیشتر نباشند: یا ترک زبان یا لر. ترکزبانها به نظر می آید از آذربایجان فعلی آمده باشند و لُرها از هند. شما اگر جغرافیای حضور لر و ترک در استان فارس را بررسی کنید می بنید دقیقاً نقطه اسکان لرها به نحوی بوده که بین ترکزبانهای ساکن در فارس فاصله ایجاد کند. اگر به تاریخ صد سال اخیر ایران مراجعه کنیم متوجه می شویم قشقاییها عموماً سیاست ضد انگلیسی داشته اند در حالی که لرها –بخصوص بختیاریها- عموماً در خدمت منافع انگلیس بوده اند. با توجه به اینکه هر دو قوم لر و ترک زبان اصالت ایلیاتی دارند و هنوز هم که هنوز است بخش عمده آنها عشایرند معلوم می شود که مدنیت در فارس سابقه آنچنانی نباید داشته باشد. نکته دیگر ترکی بودن نام بسیاری از محلهای فارس است از جمله رودخانه قره آقاج که دقیقاً از منطقه فعلاً فارس نشین اقلید شروع شده و به خلیج فارس می ریزد. و سایر مناطق از قبیل دریاچه مهارلو (نام یکی از طوایف ایل قشقایی)، دریاچه فامور ووو. با این اوصاف به نظر می آید قوم ترکزبان قبل از قوم لر به این منطقه وارد شده باشند. پاسخ: آقای قشقایی. ترک و لر و کرد و غیره نام گذاری تاریخی نیست و رد پای کهنی در هیچ نقطه ای از شرق میانه ندارند. همین که می گویید مترجم کتابی که ۱۲۵ سال پیش چاپ شده، فردی با مشخصات نسل جدید قشقایی ها نوشته، نشان می دهد بر مطالبی که می فرستید اختیار کاملی ندارید. فقدان لغات انتزاعی در زبان ترکی و فارسی و البته لری و غیره به تنهایی موضع تاریخی اقوام مختلف ساکن شرق میانه را آشکار می کند. ضمنا رفتار و گفتار هیچ مادر بزرگی سند تاریخی نیست. آمون : آیا انتشاراتی زپرتی، یک مترجم فکسنی را استخدام می کند که کنیسه؟! یکی از نقاط افتخار برای بشریت امروز (تخت جمشید)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:04 PM محمدرضا نیسی یکشنبه 22 اسفند ماه سال 1389 ساعت 11:42 PM سلامعلیکم * باید بگویم که این اثر تاریخی (تختجمشید) از نظر مهندسی یک نقطه افتخار برای بشریت امروز است. ** در اوج اقتدار که همه عالم از اقیانوس اطلس تا شرق دور و از شمال تا جنوب تحت یک حاکمیت بوده، در منشور کوروش ظلم، بردهداری، تحقیر انسانها و چپاول حقوق ملتها ممنوع شده است. به نظرتان این گفتههای مشعشع از کیست؟ تکریم چند باره جعلیات تاریخی یهود و ایادی آنها از سوی چه کسی در نظام جمهوری اسلامی برای چندمین بار انجام میشود؟ اشتباه نکنید!!!!!!!!!!! پس از اجرای شوی مبتذل مربوط به استوانه کوروش سابقا کبیر و اهدای یک باب خانه به جناب "فرای" شیاد و در راستای گفتمان ناسیونالیستی و تکریم و بزرگداشت آیتمهای مورد علاقه ملت ناشریف یهود ار سوی دکتر احمدینژاد و دار و دسته اسفندیار رحیم مشائی، قرار است جشن نوروز در تهران و تخت جمشید و با حضور سران چند کشور و به میزبانی محمود احمدی نژاد برگزار شود و ایشان به تختجمشید سفر کند و در آنجا درباره "نوروز جهانی" سخن بگوید. مثل اینکه قرار است مقاماتی از آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان در این مراسم حاضر شوند. باهنر در این باره میگوید: "فتنه آینده که در حال اوجگیری است فتنهای است که میخواهد از درون اصولگرایی درآید و بگوید اصولگرا است اما حوزههای علمیه و شریعت را قبول ندارد. این فتنه عظیم در حال شکلگیری است، بیان مکتب ایرانی و تفکر لیبرال در مسائل فرهنگی در همین راستا است". جهاننیوز نوشته است: " آنچه که این روزها با حمایت اصلی چهره جنجالی دولت و سایر همقطارانش تحت عنوان «جشنهای جهانی نوروز» قصد آغاز شدن دارد، شباهتهای غیر قابل انکار و البته جالبی با جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و در ادامه با شرایط وقت کشور در هنگام برگزاری این جشنها دارد. در اینجا ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه تنها بهانه طاغوتیان برای پر رنگ کردن مفهوم ایرانیت در راستای بلندپروازیهایشان «کوروش و تخت جمشید» بود و گویا تنها بهانه امروزیان نیز برای توجه دادن افکار به مفهوم ایرانیت و جدا کردن آن از اسلامیت، «نوروز» است و البته غیر از نوروز هم بهانه دیگری در دستشان نیست. نگاهی به شباهتهای عجیب و غیر قابل انکار جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در دوران طاغوت و جشنهایی که بخشی از دولت به بهانه نوروز پشتیبان آنهاست، یک سئوال را به ذهن متبادر می کند:این جشن ها با چه انگیزه ای برگزار میشود...!؟ " علی مطهری : "اینجانب هشدار میدهم که خطر تز مکتب ایران به جای مکتب اسلام به دلیل ضعف بینش اسلامی دنبال میشود و خطری است که کیان انقلاب اسلامی را تهدید میکند." آقای رئیسجمهور در پاسخ به این اعتراضات گفت: "اینکه بر روی ایران تأکید میکنیم، یک نوع ناسیونالیسم خودخواهی نیست بلکه یک مسئولیت و مأموریت برآمده از یک تاریخ مقاومت، ایستادگی است. ما ملتی هستیم که در تاریخمان حتی در یک مقطع کوتاه تجاوز و تحقیر سایر ملتها ثبت نشده و حتی در اوج اقتدار که همه عالم از اقیانوس اطلس تا شرق دور و از شمال تا جنوب تحت یک حاکمیت بوده، در منشور کوروش ظلم، بردهداری، تحقیر انسانها و چپاول حقوق ملتها ممنوع شده است. چندی پیش در سفری که به شیراز داشتم بار دیگر به تخت جمشید سر زدم و باید بگویم که این اثر تاریخی از نظر مهندسی یک نقطه افتخار برای بشریت امروز است." پاسخ: آقای نیسی. حالا با خبر می شویم که چرا مستندهای تاریخی استاد غفوری را از چشم مردم دور نگه می دارند! تمام این حرکات و بیانات حضرات از نظر تاریخ و در جهت بیداری فرهنگی مردم بسیار کار ساز است. تعیین اصالت لغات (پوریم)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:00 PM آیدین قشقایی یکشنبه 22 اسفند ماه سال 1389 ساعت 1:58 PM محقق ارجمند جناب آقای پورپیرار فرض کنید در دنیا زبان ترکی معیار، زبان قشقایی باشد و ما اصلاً از این زبان هیچ سند مکتوبی نداشته باشیم. فردی از من قشقایی سئوال می کند شما در زبان قشقایی به مادر چه می گویید. من می گویم: آنا حالا من نوعی برای اثبات اینکه واژه آنا یک واژه اصیل زبان قشقایی است حتماً باید بروم کتابی بیاورم و به ایشان ثابت کنم که این واژه متعلق به ترکی قشقایی است؟ به نظر من این نگاه صحیح نیست که ما بخواهیم اصالت واژگان را بر مبنای وجود اسناد مکتوب از آن زبان بنا کنیم. بهتر آن است که بیاییم مثلاً زبانهای همسایه قشقاییها را بشناسیم: فارسی، عربی، انگلیسی. سپس ببینیم معادل این زبانها برای واژه آنا چیست: مادر (فارسی) MOTHER (انگلیسی) ام (عربی) از مقایسه این سه واژه با واژه آنا متوجه می شویم آنا یک وازه ترکی قشقایی است و در این زبان مستقل از زبانهای دیگر همسایه نمود داشته است. این موضوع تایید می کند که واژه آنا ترکی قشقایی است. و به همین ترتیب برای سایر واژگان پاسخ: آقای قشقایی. آیا اجرای شیوه پیشنهادی شما، تنها برای ارزش گذاری بر زبان ترکی مناسب است و یا تمام زبان های کارکردی روی زمین باید از این پل صراط فرهنگی عبور کنند؟! بومی انگاری هر نمایه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی در ایران، دورتر از ۳۰۰ سال پیش، موجب نفی قتل عام پوریم خواهد شد. آمون : کاش کسی هم می توانست قدمت استفاده از این لغات را بگوید، آیا از چه زمانی این لغت بدین منظور به کار می رفته است؟ تز جدید زبان ترکی (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:57 PM آیدین قشقایی یکشنبه 22 اسفند ماه سال 1389 ساعت 12:16 PM سلام به دوستان محقق ارجمند جناب آقای پورپیرار منظور شما از نبود لغت پایه در زبان ترکی چیست؟ ضمناً به پیوست فایل کلمات اصیل ترکی که توسط جناب آقای پروفسور احمد ارجان از اساتید دانشگاههای ترکیه تهیه و تدوین شده است قابل دانلود است. ایشان پس از مطالعه لهجه های مختلف زبان ترکی، این واژگان را گردآوری کرده اند. بعضی از واژگان جدید را هم بر اساس ریشه واژگان قدیمی پیشنهاد داده اند. در مورد کلمه شاه هم ایشان واژه ترکی معادل را "ایلخان" گفته اند که حتی ما قشقایی ها هم این واژه را داریم. ووو پاسخ: آقای قشقایی. هیچ زبانی در ماهیت خود لهجه نمی پذیرد. لهجه برایند برخورد دو فرهنگ و دو زبان مختلف است. واژه های ترکی جمع آوری شده، اگر متکی به متن مکتوبی کهن نباشد، کمکی به ارتفاع زبان ترکی نمی کند و نوساز شمرده می شود. آمون : نمی دانم ، شاید واژه مرکب ایل خان نیز پیشنهادی از اساس ریشه واژگان قدیمی باشد. غرض (انقلاب مشروطه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:54 PM khalil یکشنبه 22 اسفند ماه سال 1389 ساعت 09:54 AM سلام استاد خسته نباشید تبریک برای این مدخل جدید.سوژه های شما واقعاْ هیجان کننده است. پاسخ: آقای khalil. غرض این است که بدانیم و بدانند که از اسفنکس مدخل تالار صد ستون تا کمال الملک نقاش و جنازه ی بر دار شیخ فضل الله قلابی است. مرتکب این اعمال ضد فرهنگی کیان اند و چه هدفی را دنبال می کنند؟! پایه های لغوی (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:52 PM عربگری یکشنبه 22 اسفند ماه سال 1389 ساعت 08:56 AM جناب محمد اوجال اولوتورک زنده باشید بنده و تمام دوستان و بنیان اندیشان به سختی قدردان استاد هستیم و این نباید به دلیل مباحثه روشن و بدون ریای ما که از خود استاد یادگرفته ایم به عنوان جسارت به استاد تلقی کرد حتما شما که اهل مطالعه هستید داستانی را خوانده اید که حدود ۲۰۰ سال دو قبیله در اروپا بر سر اختلاف بین تعداد دندانهای اسب، جنگ و خونریزی می کردند و هیچکدام کوتاه نمی آمدند یک طرف تعداد دندانها را فلان تا و طرف مقابل بهمان تا ایمان داشتند تا اینکه فردی ظهور کرد و گفت ای مردم، اینکه جنگ ندارد این اسب و این هم شما، بفرمائید و دهانش را باز کرده و دندانهایش را بشمارید، و سپس آن خونریزی 200 ساله تمام شد. همین داستان را برای مقدس بودن یا نبودن پشگل الاغ حضرت مسیح (ع) نیز گفته اند اکنون نیز جدالی نداریم این ترکی و این هم شما - این سوالات بنده و این هم شما اگر حد اقل در 30 سال گذشته کسی اعا کند که ترکها در ایران به خزانه لغاتشان افزوده اند سخت به بیراهه رفته است زیرا رسانه ها و رسمی و اجباری قانونی بودن فارسی علاوه بر اینکه در ایران مانع کاربرد ترکی شده است بلکه لغاتش را نیز علمای فارس به نام فارسی مصادره کرده اند همین شیوه در حکومت شوونیستی آریامهری فارس محور هم اتفاق افتاد و همان آتش سوزیها که در تاریخ آذربایجان ثبت است و پدرانمان شاهد آن بودند رخ داد خب، با این وضع از فاصله ترجمه تورات مفروض تا پهلوی ها 30،20 سال فاصله نمی ماند. شما چگونه مدعی هستید در این مدت کوتاه اینهمه لغات و قواعد و معجزات در زبان ترکی و در روستاهای ما که نه ماهواره نه رادیو نه تلویزیون و نه روزنامه بوده راه یافته باشد؟ این از جدید ساز بودن ترکی. اما چطور ممکن است ترکان، بدون پیشینه، یکهو در نقاط وسیعی از جهان از شرق تا غرب ظاهر شوند گویا چون هاروت و ماروت از آسمان نازل شده باشند آنهم قومی که مدعی هستید حتی یک سرکرده را هم نمی شناخته اند که برایش لغتی هم داشته باشند؟! این شما و این هم اسب ما! این شما و این هم سوالات ما. که البته در بخش دوم یادداشتم که پس از یکی دو روز دیگر نصب می کنم سوالات بیشتر نیز مطرح شده است و مدعی فقط باید پاسخ بدهد و طفره نرود. البته بنده رشته ام ریاضیات است و علوم به شیوه ای هستند که اگر قانونی به اثبات رسید در تمام نقاط عالم صدق می کند و هر چیز مغایر با آن باطل است ولی توجه بفرمائید که بحث و نظریات رشته های انسانی، جزء علم محسوب نمی شوند که تا شما نظریه ای ارائه کردید تمام نظریات مخالف را مغایر را کنار بزند توجه دارید که اینها را نظریه نام نهاده اند نه قانون، و ممکن است بزودی کنار گذاشته شوند. این نکته ای است که خیلی از اهالی نظر را گمراه می کند که بر مبنای نظریه ای که شخصا به کم و کیف آن اعتقاد دارند اجازه ورود هر نوع داده مغایر را نمی دهند و به جز آن نظریه را نیز نمی پذیرند: نظریه تکاملی داروین، نظریه جنسی فروید، نظریه سرمایه داری، نظریه کمونیسم، نظریه نور، و ... که هرکدام در زمان خود انقلابی در جهان بودند و امروز به راحتی مردود هستند از این قبیل می باشند مطمئن باشید بنده هیچ تعصبی بر زبان ترکی ندارم بر مردم ترک نیز تعصبی ندارم زیرا به خدا و قرآن معتقدم و نیز به دستوراتی که از بزرگان به ما رسیده است ولی ما نیز چون پیامبر پیرامون خود هستیم و دفاع از حقی که اظهر من الشمش است بر عهده ماست. اینکه شما می فرمائید باید مطالعه ایران شناسی بدون دروغ را تکمیل کنم این کار را مستمرا کرده ام و غافل از آنها هم نیستم و به این هم توجه دارم که هنگام مطالعه نباید مغز را دربست در اختیار نویسنده قرار داد بلکه باید حق را با باطل یکجا نپذیرفت. توجه کنید که در قرآن حکم زانی و قاتل مشخص است و ردخور ندارد ولی اگر پای استدلالات و درد دل یک جانی و قاتل و زانی بنشینید مطمئنا حکم قرآن و خدا را ظالمانه خواهید خواند و برای همین است قدرتمندان، همیشه خانواده خود را با این توجیهات از مجازات می رهانند مطالعه شما نیز به احتمال قریب به یقین از نوع تسلیم در بست شدن و شیفته نحوه بیان و نگارش موجز و استدلال استاد شدن بوده است و گرنه اگر اظهر من الشمش را رد نمی کنید مستقیما به سر پاسخ سوالات بنده بروید. دوستی دارم با مدرک ارشد در رشته های دینی،که وقتی می خواهم وی را چک بکنم می گویم تو چگونه به یک کافر وجود خدا را ثابت می کنی؟ می گوید او اول باید به من بگوید که قرآن را قبول دارد یا نه، اگر قبول ندارد که هیچ کاری نمی شود کرد و رهایش می کنم ولی اگر قبول دارد در قرآن گفته که ... ملاحظه می فرمائید! در اینجا 5، 6 اشکال اساسی بر مطالعات و استدلال شما وارد است که در همین کامنت اشاره کردم پس شیفته نشویم و مستقل بیندیشیم و سراغ پاسخ سوالات برویم نه کوچه علی چپ. از استاد و دوستان به دلیل طولانی شدن کامنت پوزش می طلبم.استاد اگر صلاح می دانند حذفش کنند. پاسخ: آقای عربگری. اگر دهان اسب لغت پایه در زبان ترکی را باز کنید، یک دندان هم نمی بینید. آمون : گاهی اوقات، فقط با یک ضربه، کار تمام است، مثل مشت اختاپوس. سنگ کند ! (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:44 PM محمدرضا نیسی یکشنبه 22 اسفند ماه سال 1389 ساعت 00:12 AM سلامعلیکم شعبدهبازی جدید این بار در ماسوله: کشف دو کتیبه سنگکند، قدمت ماسوله را به ادوار پیش از تاریخ برد!!!!!!!!! موسسه حفظ و توسعه پایدار ماسوله، به دنبال تحقیقات چندساله خود برای یافتن مدارکی دال بر قدمت شهر تاریخی ماسوله، دو کتیبه سنگکند که نوشتار خط نقاشی دارند، در بخش شمالی این شهر یافتند. به گفته دبیر پیشین این موسسه، تاریخی بودن این کتیبهها به تائید چند استاد دانشگاه و پژوهشکده خط و گویش هم رسیده است. لینک خبر از خبرگزاری دروغ و جعل سازمان میراث ضد فرهنگی! http://www.chn.ir/news/?section=2&id=52224 این هم لینک عکس مضحک یکی از کتیبههای ادعایی http://heritage.chn.ir/manage/photo/52224-100536.JPG الحمدلله مسئولین و شاغلین سازمان میراث ضد فرهنگی ما هم کاری کرد و روش جعل و دروغ را از شیادان شیکاگوئی یاد گرفتند پیوستگی در تاریخ (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:41 PM ایلماز شنبه 21 اسفند ماه سال 1389 ساعت 11:23 AM با سلام جناب عربگری شاید در حال حاضر برای تمام لغات معادل ترکی وجود داشته باشد ولی مهم این است که آیا در گذشته این لغات کاربردی داشته اند و آنها را قدیمیترین متون ترکی تایید میکنند؟!!مهمترین مسئله این میباشد که دوستان ترک زبان ما به این موضوع گویا اهمیتی قائل نیستند و آن را مهم تلقی نمیکنند و فراموش کرده اند که در این وبلاگ با بنیان قضایا و در صورت کلان آن برخورد میشود!! پاسخ: آقای ایلماز. پیوستگی مطالب دراین کنکاش های تاریخی، ردیفی است که یا باید با تمام آن ها همراه و یا از تمام آن ها جدا شد. یعنی یا باید پوریم را پذیرفت که خود به خود تاریخ تجمع تدریجی و دوباره درایران را، صرف نظر از نامی که اقوام کنونی بر خود گذارده اند، حد اکثر به ۳۰۰ سال پیش می کشاند و یا منکر رخ داد پوریم شد که آن گاه توضیحی برای انقطاع سراسری تمدن در شرق میانه را نداریم. کتاب ترکی سوزی (دوران پهلوی)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:39 PM رامین.ص جمعه 20 اسفند ماه سال 1389 ساعت 08:57 AM باسلام: آقای عربگری این کتابهایی که نام برده اید که از آتش سوزی های آریا مهری در امان مانده است مگر مخصوص ترکهای ایرانی بوده و به ترکهای ترکیه و آذربایجان ربطی نداشته است و انها از قهرمانهای خود بی خبر بوده اند؟؟ در ضمن گفته اید اصالت آنها مثل "لت های قرآنی" ثابت شده است .آیا می توانید بگویید این به اصطلاح "اصیل ها" در چه زمانی و با چه وسیله ای و بر روی چه چیزی نوشته شده است؟؟در ضمن آن قرآن ها به صورت "لت" هستند نه کتاب.آیا زبان ترکی از ابتدا به خط "عربی"نوشته می شده است؟؟ پاسخ: آقای رامین. قضیه آتش زده شدن کتب ترکی در زمان محمد رضا شاه ، درست با کآتش زدن کتب ساسانی در حمله عرب همخوان است. آیا کسی می تواند ده کتاب از آن مجموعه آتش زده شده را نام ببرد؟ یک عکس جعلی (متفرقه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:36 PM امین جمعه 20 اسفند ماه سال 1389 ساعت 07:31 AM سلام استاد تصویر اولی جعلی نیست؟ http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=33859 پاسخ: آقای امین. قطعا جعل است. آمون : آه! خوش به حال آنان که دیدند! ما که در ته چاه فیلتر مانده ایم! کاش در صنایع فیلتر روغن و آب و هوا هم این قدر توانا بودیم! چه می شد! زبان ترکی و پوریم (پوریم)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:31 PM عربگری پنجشنبه 19 اسفند ماه سال 1389 ساعت 12:57 PM استاد عزیز سلام بنده بخش زیادی از جواب سوالات بنیانی ام را مدیون شما هستم و قدردان شما نیز هستم و البته آن سوالات را از سالها پیش از آشنایی با شما گرد آورده بودم که از مطالعات کتابها و فرهنگ جاریه حاصل شده بود ولی مبحث زبان و نشتری که به سمت ترکی و قوم ترک نشانه گرفته اید زاویه ای حق به جانب ندارد و دارای ابهامات اساسی و معضلات عدیده ای است که هنوز من نمی دانم چطور میشود در جایی که قوم ترکی نبوده و زبانی به نام ترکی نبوده یکهو قومی با مشخصات رفتاری و ظاهری و عادات خاص و زبانی یگانه و قدرتمند ظهور می کند که شما هیچ سابقه ای را برایشان قبول ندارید؟ خب حرف ما هم همین است این قوم و زبانشان از آسمان نازل شده اند برای همین نه هماوردی برای آنها هست و نه بر زبانشان، لابد این نتیجه را نمی توانید رد کنید 1- شما بدون اینکه بخش اول یادداشت نقد یادداشتتان را که در وبلاگ حقیر نصب است خوب بخوانید ایرادات نظریه تان را نمی توانید رفع کنید 2- بحث زبان و قوم ترکی مستقل از نظریه پوریم است 3- بحث زبان مقدم بر خط است و اصولا هم مستقل از آن 4- شما که همه اسناد به جز قرآن را قبول ندارید چگونه تشخیص می دهید که فلان کلمه به چه زبانی تعلق دارد و اصلا جدید است یا قدیم؟ پدر من در گفتار خود هیچ کلمه ای غیر ترکی به کار نمی برد که زبان خود را از پدر و مادرش یاد گرفته بود و در دهات پدر و مادرش هم افراد با سواد فارسی زیادی نبوده اند پس زبان اجداد من کلمه ای غیر ترکی نداشته است اسامی جد جد من کاملا ترکی و دارای کلماتی مانند شاه و بیگم و نه نه و شیرین و گوزل و سئودا و ... است پس این کلماتی که نوشته ام بیش از 150 سال عمر دارند چون مربوط به گفتار روزمره آنان است 5- متعجبم چطور یک سندی که خودتان جعلی می خوانیدش را به عنوان سند کمبود لغات ترکی جا می زنید؟ 6- شما می توانید سندی نشان دهید که کلماتی را که بنده ترکی می خوانم مربوط به زبان دیگری است یا سازنده اش کدام شخص مشخص بوده است؟ توصیه می کنم برای روشن شدن بیشتر،هم شما و هم دوستان متعصب عینک بدبینی را برداشته و بخش اول نقد یادداشت جنابعالی را بخوانند و چند روز دیگر نیز قسمت دومش را بنده دوست دارم به خاطر حق استادی که برگردن بنده دارید جریان به نفع شما تمام شود ولی دانش من از ترکی خیلی بیش از شماست زیرا از هر ترکی بپرسید ایچون و بیر یعنی چه مطمئنا «برای» و «یک» را جواب خواهد داد که شما در همین ابتدا اشتباه کرده اید و ترکان علاوه بر زبان غنی خود فارسی را نیز خوب آموزش می بینند ولی شما مجبور نبوده اید با زبان مادری ما بزرگ شوید لذا باز توصیه می کنم به دنبال تار ارتباطی بین پوریم و زبان ترکی نگردید که نیست پاسخ: آقای عربگری. فاجعه پوریم و ره آورد آن، بر هر ادعا و گفتار به هر زبانی، در همه جای این منطقه و حتی جهان اثر گذارده است. بخش اول نقد استاد در باب زبان ترکی (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:27 PM عربگری پنجشنبه 19 اسفند ماه سال 1389 ساعت 00:02 AM استاد خسته نباشید بخش اول نقد یادداشتتان نصب شد ... 1 - شاه = خاغان – خان – آغا- باش – بای(بئی) اصولا خود کلمه شاه، نیز ترکی است 2 – غضب = آجیخ – آخمیرا 3 – ملکه = خاتون(خاتین) – شاه بیگم 4 – مقرر = قوریش - ا ُلیش - دِییلمیش 5 – خدمت = قوللوق 6 – نوکر = قول(همان غول) – قلام(همان غلام) ... پاسخ: آقای عربگری. متن و مکتوبی قدیمی برای هر یک از این لغات تازه ساز، سراغ دارید؟! در باب زبان ترکی (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 3:21 PM سید مرتضی عرب زاده سه شنبه 17 اسفند ماه سال 1389 ساعت 11:17 PM با سلام من پارسال این موقع استانبول رفته بودم. یک عکس از اشعار نوشته شده در مجموعه توپ کاپیسی استانبول گرفتم که لینکشو در پایین می بینید یکم حجم عکس بالاست ولی پاسخ خوبیه برای کسانیکه نظریات استاد رو در مورد زبان ترکی قبول ندارن. من خودم ترکم ولی تعصب بیجا ندارم. در بالای عکس تاریخ نصب اشعار رو آورده که مربوط به سال 1294 قمریه. اونایی که ترکی بلد نیستن براحتی میتونن این اشعار ترکی رو بخونن و بفهمن. استاد کاراتاون حرف نداره. http://ifile.it/yzd0k4v |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۱
پست 623 تا 636
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر