یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۱

پست 693 تا 713

فانتزی  (کتیبه ها)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:24 AM
مسعود سنجری
پنجشنبه 18 فروردین ماه سال 1390 ساعت 08:49 AM
برادر گرانقدر استاد پورپیرار
سلام علیکم

رادیو تهران در بعد از ظهر روز چهارشنبه ۱۷/۱/۱۳۹۰ با دکتر ارفعی مصاحبه داشت که مطالب آن را بترتیب زیر خلاصه کردم:

- کتیبه های ایلامی مربوط به هخامنشیان بسیار معدود هستند!
- کتیبه های ایلامی یافت شده در تخت جمشید دارای آثار سوختگی نیستند!!
- خانم هایدا ماری کخ خانم خوبی هستند ولی نباید ایشان را جدی گرفت چون اشتباهات فاحشی داشته اند!!!
- از بیش از دو هزار کتیبه یافت شده در شوش تنها یک کتیبه مربوط به داریوش است!؟!؟
- بیش از دو هزار کتیبه ایلامی یافت شده در تخت جمشید توسط اینجانب(ایشان) در دانشگاه شیکاغو حرارت دیده و پخته شده اند!!!!!!
- تا رفع توقیف عملی از کتیبه های ایلامی نزد دانشگاه شیکاغو به چند سال زمان نیاز است!
- در پاسخ به اینکه چرا شاگردانی برای خواندن خط ایلامی تربیت نشده از جواب صریح خودداری نمود؟؟؟؟؟؟
و ....

استاد کاملا واضح است که دیگر کسی قادر به ویراژ دادن در مسائل تاریخ باستان ایران نیست و این به لطف زحمات شماست. تبریک عرض می کنم.

والسلام علیکم
فی امان الله
پاسخ:
آقای سنجری. بر اساس رجوع به مراتب و مراجعی که اینک موجب شناخت تاریخ و فرهنگ شرق میانه است، چنان که به لطف الهی در جزییات آن وارد خواهم شد، هیچ کتیبه پارسی باستان و ایلامی و بابلی نداریم الا این که در سده اخیر با ماست مالی فراوان این جا و آن جا و با مقاصدی معین جعل کرده اند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

در مورد عهدنامه فین کن اشتاین  (انقلاب مشروطه)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:22 AM
مرشدی
پنجشنبه 18 فروردین ماه سال 1390 ساعت 01:03 AM
استاد پور پیرار ما جمعی از دانشجویان، همیشه مطالب شما را دنبال میکنیم و همیشه از نوشته های شما بین دانشجویان دانشگاه ما غوغا می شود. من به نمایندگی از جمع آنان واقعا از روشن کردن بسیاری از مسائل در تاریخ مبهم ایران ممنونتان هستیم.

استاد پور پیرار نظر کلی تان در مورد عهدنامه فین کن اشتاین چیست؟ آیا همانند بسیار موارد دیگر جعل شده است؟
پاسخ:
آقای مرشدی. هر ادعا و چشم اندازی از نمایه های تجمع و تمدن، پیشاپیش  باید بتواند از حضور مردم عادی و یا صاحب نظر خبر دهد. هنگامی که تا ۱۶۰ سال پیش هنوز تهران و تاسیسات و عمارات دولتی بر زمین چیده نشده بود، و کسی نمی تواند حضور سلطان فتع علی را اثبات کند، پس تکلیف آن قرارداد کذایی نیز نگفته روشن است. از مراحم شما هم ممنونم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عقده ها  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:17 AM
سعید
چهارشنبه 17 فروردین ماه سال 1390 ساعت 3:54 PM
همین اواخر در کامنتی حیرت خود را از نافهمی و غرض ورزی و رذالت موجودی محترم به نام206 ابراز کردم و پرسیدم براستی این جانداران محترم را باید به چه نامی خطاب کرد؟ پاسخی که این موجود ذی حیات به من داد، خوب حداقل برای من معلوم کرد که با یک دروغگوی حقیر و در عین حال ابلهی شایسته ترحم روبرو هستیم، چرا؟ چون با کلی دروغ و تحریف و جابجا کردن مطالب و عکس ها خواسته حقیقتی عیان را تحریف و پنهان کند و مثلا ثابت کند در آن اسفنکس مورد نظر دستکاری نشده و از زمان هخامنشیان تا الان دست نخورده سرجاش هست! (برای سنجش این موضوع رجوع شود به مرسوله های 206) بیچاره حتی نفهمیده بود که من در آن کامنت با بیان این موضوع در لفافه خواسته ام مسخره اش کنم! و اینقدر خنگ است که فکر کردهمن حرفش را نفهمیدم و لذا دوباره همان بافته های مجعولش را تکرار کرده!!!!!
اما واقعا و واقعا ابله و درمانده است چون می گوید شما بنیان اندیشان که تاریخ را قبول ندارید چرا اسم ابوسفیان را می برید؟؟؟ واقعا اعتراف می کنم که قادر نیستم چیزی را به این ابله حالی کنم! چون نمی تونم بفهمم چطور جانداری می تواند اینقدر ابله باشد که فکر کند چون کسی در داده های تاریخی موجود بنا به دلایل موجه تردید دارد پس حق ندارد از هیچ مثال تاریخی استفاده کند چون صحت این مثال های تاریخی مورد تردید است!! بعد همین احمق در اولین پاورقی نوشته اخیرش (با نام شریک دزد و رفیق قافله) توضیح می دهد که در مثل مناقشه نیست!!!!!!!! سوگند به پروردگارم که هیچ گاه تا به امروز به این خوبی درنیافته بودم که چرا خداوند دشمنان حق و حقیقت را ابله می آفریند! این ابله حتی نمی داند که در مثل مناقشه نیست یعنی چی و چون بدرستی یه قولی واقعا سواد ندارد، و فقط با کتابهای استاد باسواد شده، با این لفاظی هایش می خواهد من منی کرده باشد و اسمی در کند تا در خیابان انقلاب همه او را بشناسند!!  
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مطالبه چک سفید امضا  (خط سومی ها !!)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:15 AM
جر زدن ممنوع !
چهارشنبه 17 فروردین ماه سال 1390 ساعت 02:56 AM
اگر کسی توانست "درجای" و"با فاصله بسیار" را برای من معنی کرده، با هم جمع کند، یک چک سفید امضا تقدیمش می کنم! اگر اسفنکس جدید با "فاصله بسیار "از اسفنکس قبلی سر هم بندی شده، دیگر "در جای" چه معنی می دهد و اگر "درجای" همان اسفنکس قبلی صورت گرفته،"بافاصله بسیار" چه صیغه ای است؟

متن بالا را 206 نوشته است و متن زیر را هم من. مورد معامله: چک سفید امضا

خوب، فاصله مفهوم و انواعی دارد،فاصله فیزیکی(مثلا به متر)، محتوایی و معنایی، زمانی، فاصله عقیدتی، طبقاتی ،ظاهری و غیره. فاصله ریل ها یکی است. شوهرم از من فاصله گرفته.
"در جای " هم چند مفهوم دارد که مثلا یکی از آن ها مقام است ،فلانی در جای پدرش به تخت سلطنت نشست در حالیکه ممکن است پایتخت را هم جابجا کند یا فلان خدمتکار تخت شاهی را تمیز کرد و دید کسی او را نمی بیند، در جای شاه به تخت نشست ولی از ترس فورا برخاست. مثلا سلولهای مطبق در جای مژکدار استوانه ای قرار می گیرند به علت سیگار کشیدن. در این جمله اخیر، "درجای " لااقل دارای دو مفهوم فیزیکی و عملکردی است.در جای احترام و محبت، گستاخی روا می دارد. به قول خواجه راز که 206 خیلی علاقه داره، آن کیست کز روی کرم، با من وفاداری کند/(بر یا در)جای بد کاری چو من،یکدم نکوکاری کند؟
پس می توان اسفنکس جدیدی با فاصله بسیار ساختاری مثلا مرکب از انواع سنگها در جای فیزیکی اسفنکس قبلی قرار داد. اگر می خواهید بحث ساده شود، به مبحث تمییز در عربی رجوع کنید. دانستن انواع حذف به قرینه نیز بیشتر کمک می کند. از همه بیشتر، داشتن IQ کمک می کند! مثلا ما رمیت اذ رمیت و امثال فراوان که خلاصه اش، جمع الاضداد نامیده می شود و آن که غیر ممکن در این جمع باشد، همان است که سعدی می گوید هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است(این هم شیرازی است!).
بحث اصلا سر این نیست که من چک سفید امضای 206 رو می خوام که البته اگر لطف کنند، ممنون خواهم شد بلکه سوال من این است که آیا مبلغی که می خواهم برداشت کنم، در حساب 206 یا حتی کنیسه موجود است؟!(زندان؟! برای چه؟ چه مشکلی از من باز خواهد شد؟! خاخام ها مصونیت دارند!)
زمانی چند معمار و آهنگر سر ساختمان با من از در لج افتادند تا بالاخره سر پنجره ای، گفتند این دیگر غیر ممکن است، فلان ابزار اندازه گیری زاویه را می خواهد وگرنه نمی توان آن را ساخت، اگر تو بسازی، هر چه بخواهی به تو می دهیم حتی ناموسمان را! من با کمک تکه های گچ روی دیوار سفالی به آنها حالی کردم که به کمک متر و گونیای معماری که 90 و 45 درجه را دارد و بی نیاز از دانستن زاویه، می توان آن پنجره را طراحی کرد. باقی داستان، بماند برای وقتی که چک سفید امضا را گرفتم. فرصت نکرده ام کامنت های یادداشت های یک ماه قبل را بخوانم و نمی دانم چه کسانی چه جوابهایی داده اند. اگر کسی ننوشته، با کمال شرمندگی، مجبورم زحمت چک را تقبل نمایم!
خوب آقا یا خانم 206 ، حالا چه می فرمایید؟!
پاسخ:
آقای جر زدن... مگر قرار بر آموزش لغت  و معنا کردن اصطلاح و اسلنگ بوده است؟ همان که از قول سازنده دیوان منحط حافظ دروغین  نوشتید: «در جای بد کاری چو من ، یکدم نکوکاری کند» اگر طرف شما دارای اندک شعوری باشد، کافی است. این بوزینه بازی ها را در جای جواب به مدخل جدید  بودن حک کتیبه بیستون، نیمه ساخت  بودن بنای تخت جمشید و نبود حمام و کاروان سرا و ماتریال و ابزار نوشتن و لااقل سیصد اشاره نو، قرار داده اند که تنها به کار مالیدن شیره بر پیشانی اساتیدی می آید که به گوش خود از زبان شان شنیدم که ارزو می کردند کاش حافظ های بیش تری می ساختند  تا مراسم بزرگداشت آن ها فزصت فراوان تری برای مزه کردن و غرقه شدن در هاله لطیف شیره خشخاش شیراز  به دست شان می افتاد. دیگر خودتان می دانید و معوض هایی که در جای چک به شما تعارف خواهند کرد!؟  
 
 
آمون : ..... still waiting
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

حادثه قرن و واکنش یهدیان  (یهود)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:11 AM
سلام محمدی
سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390 ساعت 11:16 PM
 با سلام
جناب 206
1 -  ، در مطلبتان قالب گیری مجسمه و ..... را برای مثالی فرا خوانده اید . اگر با طراحی و... آشنایی دارید چرا با این جمله (( استاد پورپیرار، تمامی مواردی که در رابطه با عکسها بیان فرمودید، از طریق دنبال گرفتن منبع نور تابیده شده به اشخاص نیز، سخنان شما را تایید می کند . واقعا خسته نباشید.)) پریشان گشته اید !؟ چون کافیست منبع نور را بیابید ، که دو منبع نور متفاوت را خواهید یافت . یعنی باهضم این جمله ساده نیز مشکل دارید !؟
2 – اتفاقا آن گفتگوهایی که بین من و شما (در همان محدوده ی بحث بنده ) مبادله گشت ، مطمئنا برای شما آموزنده بوده است ، زیرا شاید اکنون سم اسب از گاو را تشخیص دهید ! و اگر مبحث قبلی بنده را فهم نکرده اید ( که نکرده اید )، دوباره مطالعه فرمایید که متوجه شوید ، زیرا شما در نظر بعدیتان همان حرفها را به یاری خواندید که ادامه دادن آنرا اتلاف وقت دیدم .


پاسخ:
آقای سلام محمدی. برنامه ریزان توطئه های ضد فرهنگی کنیسه و کلیسا
تاکنون در چنین تله ای  گرفتار نشده بودند. این بدبختی و سرشکستگی کامل برای جهودان در لباس مسلمان است  که در ماجرایی چون اثبات  جاعلانه بودن متن بیستون، که  حادثه قرن است، به جای پاسخ نویسی فنی و اسنادی، غزل حافظ می خوانند!!؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

دست تنگی یهود  (یهود)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:09 AM
محمد رضا
سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390 ساعت 10:54 PM
داستان عجیب و مسخره ای است. استاد بزرگ ما اسنادی ارائه میدهند که بدون نقص ثابت میکند که حتی موضوع مشروطه قلابی و ساختگی است که در نتیجه دانش ملی ما در باره این باصطلاح انقلاب را زیر و رو میکند و آنوقت ۲۰۶ و ۰۰۷ هایی احتمالا بعلت
نداشتن قدرت تجزیه و تحلیل مشغول چرند نویسی در مورد املاء کلمات اند.
پاسخ:
آقای محمد رضا.  دست تنگی اورشلیم در برابر این یادداشت ها نزدیک است که کسی در مراتب بالای سیاسی و یا فرهنگی فلسطین اشغالی را وادار کند که پشت تریبون و در حضور خبرنگاران زار زار بگرید. چنین ناتوانی در دفاع فرهنگی،  پشت کنیسه را خم کرده است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

وجوه مشروطه  (انقلاب مشروطه)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:07 AM
مسعود سنجری
سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390 ساعت 9:12 PM
برادر بزرگ استاد پورپیرار
سلام علیکم

بنظر می رسد که هدف انقلاب مشروطه سازان پنهان کردن اسباب حقیقی در ورای تغییر نظام ایران از ملوک الطوایفی به دولت مرکزی باشد. اینطور نیست؟

والسلام علیکم
فی امان الله
پاسخ:
آقای سنجری. وجوه مختلف انقلاب مشروطه  در ایران چندان بود که هر ضلع آن استعداد اقناع تاریخی گروه معینی را دارد. چنین بود که تمام دست اندر کاران این شورو تحرک در طبقات بالای جامعه، برای رفع نیاز خود به لزوم این تحول تسلیم شدند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

افکار شیطانی یهود  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:06 AM
صالح
سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390 ساعت 4:00 PM
با عرض سلام

دوست گرامی جناب نیسی

در مورد حوادث و تحولات اخیر منطقه ، درست میفرمایید که ملتهای منطقه باید از این فرصت طلایی پیش آمده با هوشیاری و آگاهی هر چه بیشتر در سرنوشت آینده کشورهای خود عمل کرده و در دام دسیسه ها و توطئه های غربیان گرفتار نگردند .
و این را هم اضافه کنیم که " تاریخ مصرف " 30 الی 40 ساله طولانی این حکومتهای بی خاصیت و دست نشانده و یا مطیع غرب دیگر به سر آمده است و تجمعات و فریادهای مردمی در میادین شهرها حرف اول را زده و تعیین کننده سرنوشت سرزمین خود و حکومتهای آتی خواهند بود و نه فریادهای دمکراسی خواهی امریکا با نام " طرح خاور میانه بزرگ و جدید " که بجز جنگ و ویرانی چیز دیگری عاید کسی نشده است و امروزه نمونه آن را در برخورد با کشور لیبی با نام حمایت از مردم (؟!) که در اصل نابودی و تضعیف همه جانبه یک کشور اسلامی دیگری است شاهد هستیم .

و حتی اگر بنا به گفته بعضی از دوستان ، این حوادث و تحولات را نوعی زمینه سازی یهود برای مهیا کردن آن هیاهوی آخر زمان سال  2012 بپنداریم ! باز هم همین " داستانسرایی " و " اعتقاد " داشتن به این موضوع از جانب قوم یهود در نابودی عالم هستی ، خود بیانگر و نشان دهنده افکار شیطانی و مخرب این قوم را نسبت به تمام مسائل هستی بشریت که در طول تاریخ نکبت بار و ننگین آنها شاهد بوده ایم میرساند . غافل از اینکه اراده الهی بالاتر و برتر از همه چیز است .
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

فیلتر شده  (حرف های فعلا مبهم !)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 09:01 AM
abbas
سه شنبه 16 فروردین ماه سال 1390 ساعت 04:51 AM
http://selfintelligence.blogspot.com/2010/11/blog-post_03.html
پاسخ:
آقای abbas. باز نشد.l  
  
 
آمون : خوشا به سعادت آنان که از نعمت با ارزش فیلتر ، محرومند! یاد محرومیت و حرمان ، ... !
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تبعیت تاریخ  (سیاسی)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 03:01 AM
آرزومندصحت وطول عمرشما
دوشنبه 15 فروردین ماه سال 1390 ساعت 1:38 PM
سلام
استاد حکیم، با عنایت به سخن رایس مبنی بر؛خاورمیانه جدید باید دموکراتیک باشد ودیگر نشانه ها، غالب تحلیلها بر این است که این انقلابها خواسته و برنامه غرب است.نظر دیگری هست که بیان میکند انقلابها برنامه غرب نیست اما غرب دارد آن را مدیریت میکند
دیدگاه شما درقبال این دو تحلیل چیست؟
پاسخ:
آقای آرزومند.... تاریخ از سخنان و امیال رایس و یا هیچ کس دیگر تبعیت نمی کند و حرف آخر را همیشه مردم زده اند. در این جا نیز حکم همان است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تصاویر جعلی  (انقلاب مشروطه)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:59 AM
هیوا
دوشنبه 15 فروردین ماه سال 1390 ساعت 1:25 PM
استاد پورپیرار
با عرض سلام
1) به نظر بنده اگر انگشت را روی عمامه‌ی فرد نشسته در عکس اول قرار دهید طرز نشستن فرد سفید پوش عادی می‌نماید. علی الخصوص اینکه چاک بالاپوش مرد سفید پوش نیز طرز قرارگرفتن مرد را نمایان می سازد.
2) آیا وجود تناسب‌های فراوان در عکسها نمی‌تواند بیانگر  اصالت عکس‌ها باشد؟
پاسخ:
آقا یا خانم هیوا. مثل مواردی دیگر از مرحله پرتید!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

بیانیه بنیان اندیشی  (حرف های فعلا مبهم !)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:57 AM
abbas
دوشنبه 15 فروردین ماه سال 1390 ساعت 05:39 AM
 Fاستاد سلام. در ویکی پدیا به زبان انگلیسی دو تا عکس از امیرکبیر وجود دارد که هیچ کدام شباحتی به یک دیگر ندارندil
پاسخ:
آقای abbas. بالاخره و  به اراده الهی بیانیه بنیان اندیشی را در کنگره احمق های سلطنت طلب و سنگ و قوم  پرست ایران هم به تصویب خواهیم رساند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

احمد کسروی و علی محمد باب  (افراد و شخصیت ها)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:56 AM
abbas
دوشنبه 15 فروردین ماه سال 1390 ساعت 03:56 AM
استاد سلام.آیا بنظر شما آقای احمد کسروی به اسلام معتقد بود.وآیا مدرکی وجود دارد که نشان داد که ایشان قرآن را می سوزاند.
پاسخ:
آقای abba. جریان جنگ و یا بی اثر کردن  آیات قرآن، از علی محمد باب تا کسروی و بعد از او ادامه داشته است. اگر قصه های اطراف این اشخاص را حذف کنیدد ته کاسه باب و کسروی و حتی امیر کبیر  چیزی نمی ماند. به  سن باب و داستان های ضمیمه آن رجوع کنید و ببینید در حالی که 200 سال  پیش شهرهای شیراز و تبریز هنوز سر بلند نکرده بوده اند، چه گونه می توان باب را به کلاس درس فرستاد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

انقلاب لیبی  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:55 AM
محمدرضا نیسی
دوشنبه 15 فروردین ماه سال 1390 ساعت 03:14 AM
....

تق " انقلاب اسلامی! " لیبی هم در آمد. پس از نقش خاندان سوروس در انقلاب!! مصر، اکنون با مدل دیگری از انقلاب در لیبی مواجهیم.

سابقه مشعشع و درخشان نخست‌وزیر دولت خودخوانده در بنغازی را بخوانید. ادامه مطلب در لینک پیوست است که باید با آنتی‌فیلتر باز شود.

نخست وزیر« دولت دوران گذار» محمود جبریل نام دارد. او از سال 1980 تا 1984 در پترسبورگ، پنسیلوانیا تحصیل می‌کرد و  به دریافت پایان نامه تحصیلی در رشته علوم سیاسی و طراحی نقشه های استراتژیک نائل آمد. پس از آن وی مدتی دراز در همان دانشگاه تدریس می‌کرد و نقش عمده‌ای در تدوین برنامه آموزشی آمریکا برای مدیران کلان در مصر، عربستان سعودی، لیبی، امارات متحده عربی، اردن، کویت، بحرین، مراکش و تونس بر عهده داشت.  تازه، در سال 2005، پس از «عادی » شدن مناسبات آمریکا و غرب با لیبی، او هم به لیبی بازگشت و  بلافاصله از مقامات تصمیم گیرنده در امور اقتصادی شد. او  نیز مانند بسیاری  از دیگر مخالفان که امروز در صف اپوزیسیون قرا دارند، این ترقی سریع را مدیون حمایت سیف الاسلام پسر قذافی بود. آنچه در درجه اول مورد توجه جبریل قرار داشت خصوصی سازی اقتصاد و گشودن راه کنسرن های غربی بسوی معادن نفت و دیگر معادن و منابع کشور بود. از اسناد متعددی که  ویکی لیکس منتشر ساخته، چنین بر می‌آید که جبریل در نظر دیپلمات های آمریکائی همصحبتی است همراه و  دارای  تفاهم کامل برای نیاز های غرب.

http://aayande.wordpress.com/2011/04/02/%D8%B1%D8%AE%D9%86%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B0%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%8C-%D8%A8/


del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مباحثات 206  (عجز و آوارگی مخالفان)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:54 AM
محمدرضا نیسی
دوشنبه 15 فروردین ماه سال 1390 ساعت 03:06 AM
سلام‌علیکم

سرکار خانم سیما گرامی

کاملا درست می‌فرمایید و چه تعبیر قشنگی به کار بردید "زیر خط صفر" . ایشان روز به روز بیشتر در حال فرو رفتن در تعفن تولیدی خویش هستند.

************************

جناب آقای رضا عزیز

قبل از این هم درباره پاسخ ندادن به این جناب "زیر خط صفر" بحث شد و با احترام برای نظر شما و همه بزرگواران، من معتقدم که باید با این جناب بحث داشت.

چرا که هر نظریه و فکری با داشتن موافق و مخالف است که رشد می‌کند و مخاطبان بیشتری به دست می‌آورد و اصولا غربیان برای جا انداختن دیدگاه‌های خویش در ابتدا به مخالفان مجال بیشتری می‌دهند و سپس به طرح کامل نظریه می‌پردازند و در این بین نقاط ضعف را نیز برطرف می‌کنند و در بسیاری از اوقات مخالفان صوری تولید می‌کنند.

در ضمن این بحث‌ها باعث مراجعه مجدد به مباحث و تسلط بیشتر بر آنها می‌شود و به درک بهتر کمک می‌کند.
پاسخ:
آقای نیسی. گفت و گو با اشباح خطرناک است. ممکن است شب ها به خواب تان بیاید.  
 
 
آمون : البته دیگر معلوم شده که این شبح ، همان اتفاق خان خودمان است !
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عکس های تبریز قدیم  (شهرهای ایران)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:50 AM
فرشته
یکشنبه 14 فروردین ماه سال 1390 ساعت 9:16 PM
با سلام و تبریک عید و آرزوی سلامت و صحت برای شما استاد بزرگوار
من یه سری عکسهای قدیمی مربوط به تبریز رو نگاه میکردم چیزی که جالب بود اینه که عکاس این عکسا فرانسوی بوده و وقتی اسم شهر رو همراه با محل گرفتن عکس نوشته تو تمام اون عکسا اسم تبریز رو tauris  نوشته به نظر شما این اسم ارمنی نیست و در اصل اسم تبریز tauris نبوده که بعدا رضاخان اونو به تبریز تغییر داده؟
با تشکر
پاسخ:
خانم فرشته. این که آن عکاس فرانسوی بر شهر تبریز نام داده باشد، غیر عادی است. شاید ناتوانی او در تلفظ حرف ب موجب شده باشد.  
 
 
ـمون : البته نگارش u و v و تلفظ v و  b شبیه هم است .
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عکس های مشروطه یا امری دیگر ؟  (انقلاب مشروطه)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:48 AM
یه نفر
یکشنبه 14 فروردین ماه سال 1390 ساعت 4:08 PM
جناب استاد  یکی از  تکنیک های  این دوستان مصادره کاربری و مصادره موضوع است   
مثلا در این عکسها  ما از کجا پی ببریم  که این عکسها مثلا متعلق به یکی از اعیاد  نظیر نیمه شعبان  و .. .. نبوده اند و حتما متعلق به یک جریان مشخص سیاسی اند ؟
پاسخ:
آقای آمون. چون این عکس ها را به عنوان سند همراه ماجرای معروف به مشروطه خواهی ارائه می دهند، نقد آن هم باید در همان سطوح مدعیان انجام شود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

فرق خط و زبان  (کتیبه ها)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:46 AM
نحوه رمز گشایی خط میخی فارسی باستان
یکشنبه 14 فروردین ماه سال 1390 ساعت 3:08 PM

http://robabnaz4.persianblog.ir/tag/%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87_%D8%B1%D9%85%D8%B2_%DA%AF%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AE%D8%B7_%D9%85%DB%8C%D8%AE%DB%8C

نحوه رمز گشایی خط میخی فارسی باستان

خط میخی فارسی باستان پس از انقراض دولت هخامنشی از رواج افتاد و خواندن آن فراموش شد ؛ تا اینکه ، اخبار و گزارش هایی که جهانگردان و سیاحان اروپایی از اوایل قرن هفدهم میلادی به این سوی ، به هنگام سیر و سیاحت در شرق و بازدید از ویرانه های تخت جمشید ، فراهم کرده بودند ، توجه دانشمندان اروپایی را به آن جلب نمود . در قرن هجدهم میلادی ،چندین کتیبه به خط میخی فارسی باستان در اروپا منتشر شد ، از آن جمله است رونوشت کامل یکی از کتیبههای داریوش در تخت جمشید ( DPC ) که ، شاردن Chardin جهانگرد معروف فرانسوی ، در سال 1711 ، آن  را منتشر کرد ؛ همچنین کتیبه ای از خشایارشا بر روی گلدانی از سنگ مرمر که کنت کایلوس Count Caylus ، در سال 1762 ، گزارشی درباره آن به محافل علمی آن روزگار ارائه نمود .

در سال 1765 ، کارستن نیبور Carsten Niebuhr رونوشتهای دقیقتری از کتیبه سه زبانی تخت جمشید تهیه کرد و پس از بازگشت از شیراز ، در سال 1778 ، به انتشار آن پرداخت . نیبور از بررسی این اسناد به خوبی دریافت که ، کتیبه ها از چپ به راست و به سه گونه نظام خطی کاملا متفاوت از هم نوشته شده اند . چند صباحی بعد ؛ در سال 1798 م ؛ اولاف گرهارد تیخسن Olav Gerhard Tychsen پی برد که این سه نظام خطی متفاوت در کتیبه ها ، در حقیقت ، مبین سه زبان مختلف هستند و نشانه میخ مانند موربی که در ساده ترین نوع این سه شیوه کتابت به طور منظم پس از چند علامت تکرار می شود ، ظاهرا نشانه مقسم کلمات بوده است . اما او ، به اشتباه ، این کتیبه ها را متعلق به دوره اشکانیان دانست . در سال 1802 م ؛ فردریش مونتر Friedrich Munter مستقل از تیخسن ، علامت واژه جداکن را در این کتیبه ها تشخیص داد و تصور کرد که ، گروهی از نشانه هایی که در این سنگ نبشتهها بیشتر از نشانه های دیگر تکرار می شود ، احتمالا بر مفهوم « شاه » و « شاه شاهان » دلالت  می کند . او از روی برخی از قراین احتمال داد که کتیبهها متعلق به دوره هخامنشی هستند . علیرغم مساعی مستمر این دانشمندان و چند تن دیگر ، هنوز پیشرفت واقعی در گشودن رموز خط میخی فارسی باستان حاصل نشده بود ، تا اینکه گئورگ فردریش گروتفند Georg Friedrich Grotefend آلمانی ، در سال 1802 ، به این کار همت گماشت .

گروتفند کار خود را با تطبیق و مقابله دو کتیبه از تخت جمشید ( کتیبه های DPA و XPE ) شروع کرد و دیری نگذشت که به موفقیتی چشمگیر دست یافت . او نیز ، تصور کرد که  کتیبه ها به سه شیوه خطی متفاوت نوشته شده اند ، میخ مورب در آنها علامت یا نشانه واژه جداکن است ؛ کتیبه ها به پادشاهان هخامنشی تعلق دارند و اساسا حاوی اسامی و القاب این پادشاهان اند ، و زبان ساده ترین نوع این نبشته ها – که در اصل به فارسی باستان بود -  شبیه و همانند زبان اوستایی است . او همچنین ، احتمال داد که القاب و عناوین پادشاهان هخامنشی مشابه القاب پادشاهان ساسانی است و القاب  پادشاهان اخیر در ا« زمان  ، توسط سیلوستر دوساسی Silvestre de sacy به این صورت معلوم شده بود : « X شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه ایران و انیران ، پسر Y شاه بزرگ »

پیش از ذکر  جزئیات مربوط به نحوه کار گروتفند ، برای سهولت مقایسه ، آوانوشت دو کتیبه ای که اساس کار او در رمز گشایی خط میخی فارسی باستان بود ، در ذیل ارائه می شود :



کتیبه خشایارشا XPa
 
کتیبه داریوش DPa

xsayArsA
DArayavauS

xSAya"iya  vazarka
xSAya"iya  vazarka

xSAya"iya   xSAya"iyAnAm
xSAya"iya   xSAya"iyAnAm

DArayavauS  xSAya"iyahyA
viStAspahyA

Puca   HaxAmaniSiya
Puca   HaxAmaniSiya


( haya imAm tacaram akuanuS )


 




گروتفند به روشنی دریافت که در این دو کتیبه گروهی از نمادها عینا تکرار می شود و گروهی دیگر با هم تفاوت دارد . بنابراین ؛ نتیجه گرفت که کتیبه ها متعلق به دو پادشاه هستند ؛ گروهی از نشانه هایی کهعینا یا با جزئی اختلاف تکرار می شود ، معرف کلمه « شاه » است و گروهی که با هم تفاوت دارد ، بر اسامی این دو شاه دلالت می کند . بر پایه این استدلال و نیز ، بر اساس الگوی یاد شده کتیبههای ساسانی ، او از این دو نبشته ، کتیبه دوم ، یعنی کتیبه خشایارشا را ، موقتا ، به صورت زیر ترجمه کرد :



« X شاه بزرگ ، شاه شاهان ، Y شاه را پسر ، هخامنشی »



ترجمه « Y شاه را پسر » بر اساس این تصور بود که واژه Y در سنگ نوشته اول ، نخستین کلمه ای بود که کتیبه با آن شروع می شد و به نظر می رسید نام پادشاهی باشد که کتیبه به نام او نوشته شده است ، اما همین نام در کتیبه دوم در جایگاهی پس از عنوان « شاه شاهان » با یک لاحقه اضافی به کار رفته بود . به همین دلیل ، او تصور کرد که این واژه از طریق همین لاحقه اضافی با واژه بعدی ، که مفهوم « پسر » داشت ، ارتباط یافته است . علاوه بر این ، گروتفند متوجه شد نامی که کتیبه اول با آن آغاز می شود ، در کتیبه دوم در جایگاه نام پدر  « X شاه  » قرار گرفته است . از سوی دیگر ، در کتیبه دوم پس از نام پدر کلمه شاه به کار رفته ، در حالی که در کتیبه اول پس از نام پدر ، این کلمه استعمال نشده بود . از این امر او نتیجه گرفت که ، این دو کتیبه متعلق به پدر و پسری است که هر دو شاه بودند ، اما پدربزرگ پسر ، شاه نبود . بنابراین ، او در فهرست شاهان هخامنشی که از روی منابع یونانی به دست آمده بود ، به دنبال نام پدر و پسری گشت که دارای مشخصات فوق باشند . در میان پادشاهان هخامنشی ، نام کوروش و کمبوجیه از یک سو ، و نام داریوش  و خشایارشا از دیگر سو ، می توانست مشمول این احتمال باشد . از این اسامی ، گروتفند نام کوروش و کمبوجیه را کنار گذاشت ؛ چون تصور می کرد این دو نام باید با حروف یکسانی شروع شوند ، در حالی که اسامی مذکور در کتیبه ها با دو حرف مختلف شروع شده ودند . البته ، در اینجا یک تصادف محض به یاری او شتافت ؛ چون نام کوروش و کمبوجیه در خط فارسی باستان بنا به پاره ای از دلایل کتابتی با دو حرف مختلف شروع می شوند . به هر حال ، مجموع این دلایل گروتفند را به این عقیده رهنمون گشت که نویسنده کتیبه دوم باید خشایارشا باشد و نویسنده کتیبه اول پدرش ، داریوش ، که پدر او گشتاسب ( ویشتاسپ ) عنوان شاه نداشت . مرحله بعدی ، تعیین ارزش آوایی این علایم به عبارت دیگر تلفظ پارسی باستان این اسامی بود . در این مورد ، گروتفند به صورت این اسامی در متون متاخر ایرانی توجه کرد و ارزش آوایی کلمات مورد بحث را به صورت زیر مشخص نمود :



گونه صحیح اسامی در کتیبه ها
 
تلفظ پیش نهادی گروتفند

V - i - s - T - a - S – p
g-o-sch-t-a-s-p

D - A - R - Y - V - U - s
d-a-r-h-e-u-sch

X - s - Y - A - R - S - A
Kh-sch-h-a-r-sch-a




بدین ترتیب ، گروتفند توانست ارزش آوایی 15 نشانه از حروف خط میخی فارسی باستان را معین کند . البته ، بعدها ، معلوم شد که از این 15 حرف ، فقط ارزش آوایی 10 حرف صحیح بوده است . علاوه بر سه نام یاد شده ، لغات « بزرگ » و « شاه » تنها کلماتی بودند که گرتفند به درستی آنها را  تشخیص داد و بعدها ، در سال 1815 ، نام کوروش را در کتیبه مرغاب CMA شناسایی کرد .

پس از تلاش های گروتفند ، به دنبال یک وقفه نسبتا طولانی ، در امر رمز گشایی ، خط میخی فارسی باستان  ، دانشمندان دگرباره ، به این کار اهتمام ورزیدند . در سال 1826 م ؛ راسموس راسک R. Rask دانمارکی در عبارت « شاه شاهان » لاحقه اضافی جمع را شناسایی کرد . در سال 1836 م ؛ اوژن بورنوف O. Burnouf اوستا شناس فرانسوی توانست ارزش آوایی تعداد زیادی از حروف فارسی باستان را در یکی از کتیبه ها مشخص کند . او در سال 1839 ، پی برد که تعدادی از صامت های متصل به مصوت a را شناسایی کرد . او در سال 1839 ، پی برد که تعدادی از صامت ها فقط پیش از مصوت i و تعدادی دیگر پیش از مصوت u به کار می روند ؛

در سال 1846 ، راولینسون H. Rawlinson و هینکس Hinks ؛ در سال 1847 ، اوپرت Oppert هر یک مستقل از دیگری دریافتند که این صامتها هر کدام  یک مصوت i یا u به همراه دارند .

اوپرت همچنین ، ساخت آواگروه های  ai و au را در کتیبه های فارسی باستان روشن کرد و ، یادآوری نمود که صامت های غنه m و n در خط فارسی باستان پیش از واج های انسدادی به کتابت در نمی آیند . بدین تریتیب ، رمز خواندن خط میخی فارسی باستان گشوده شد و نهایتا ، راه برای خواندن خطوط میخی دیگر و به تبع آن دستیابی به ادبیات غنی بین النهرین هموار گشت .

پاسخ:
آقای رمز گشا.  تمام این فرمایشات تکراری و قصه های کلثوم ننه در باب خط میخی همه جا ریخته، به این درد می خورد که با شم و قرائت حروف میخی را معلوم کنند. آن وقت معنای آن را از چه مدرکی کش رفته اند. خط چیز دیگر و متن و زبان چیز دیگری است.  
 
 
 
 
 
 
 
 
نحوه رمز گشایی خط میخی فارسی باستان
یکشنبه 14 فروردین ماه سال 1390 ساعت 3:09 PM
تا یک صد سال قبل یگانه منبع ایران در دوره هخامنشیان منحصر به اطلاعاتی از مولفین یونان باستان و روم و یا روایات و داستان های کتاب عهد عتیق (تورات) بود که از لحاظ تاریخ حوادث، اختلافات و تناقضاتی در آنها دیده می شد، برای این دوره از تاریخ ایران هنوز علم تاریخ نتوانسته بود منابع و مآخذ موثق و هم زمان از موطن اصلی این وقایع یعنی ایران کسب نماید. در اوستا و شاهنامه فردوسی حتی نام پادشاهان هخامنشی مذکور نیست و اطلاعاتی هم وجود ندارد که به توان بر مبنای آن دوره هخامنشیان را معلوم و روشن ساخت. در روایات تاریخی مربوط به دوره ساسانیان فقط یک واقعه از دوران پادشاهی دویست ساله هخامنشیان ذکر شده که عبارت از استیلای اسکندر مقدونی بر سپاهیان داریوش سوم است. این حادثه تاریخی را هم از منابع ایرانی هم زمان به دست نیاورده اند، بلکه آن را از روی داستان های یونانی و مصری و شریانی درباره فتوحات اسکندر مقدونی اخذ کرده اند. در دوران سلطه و حکومت ساسانیان نام های کوروش و کمبوجیه و خشایارشا و بعضی دیگر از پادشاهان سلسله هخامنشیان به بوته فراموشی سپرده شده و سلسله ای ظاهرا افسانه ای ]؟[ موسوم به کیانیان جایگزین هخامنشیان گردید، در روایات و اخبار اسطوره ای ایران موضوع بنای کاخ های پرسپولیس را به یکی از قهرمانان حماسه ای ایران یعنی جمشید منسوب داشتند و وی را هم ردیف و مشابه سلیمان پادشاه بنی اسرائیل دانستند. از دوران فرمانروایی سلسله ساسانی در ایران نمی توان شواهدی که مبتنی بر وجود سلسله ای حقیقی پیش از ساسانیان باشد به دست آورد. اخبار و اطلاعات مربوط به دوره ساسانی درباره ایران به هیچ وجه جنبه تاریخی نداشته و صرفا مبتنی بر افسانه ها و حماسه هاست. مورخان ایرانی قرون میانه تاریخ نسبتا مشخص ایران را فقط از زمان پادشاهی دودمان ساسانی نام به رشته تحریر در آورده اند. در آثار شاعران فارسی زبان مانند نظامی و هم چنین در ادبیات جدید ایران، درباره هخامنشیان اشاراتی شده که متکی به منابع یونانی است و از طریق روایات و اخبار سریانی انتقال یافته است.
بنا بر آنچه ذکر شد قبل از خواندن متن کتیبه های میخی هخامنشی امکان رسیدگی و یا تکمیل اطلاعات مربوط به ایران باستان و هم چنین بررسی مطالب مندرج در تورات وجود نداشت. از اولین روز آشنایی اروپاییان با خطوط میخی تا روز خواندن کتیبه های میخی متجاوز از دویست سال سپری شد. این خطوط در اثر مساعی عده ای از دانشمندان ملیت های گوناگون و با انگیزه های مختلف و هم چنین کوشش های چندین نسل که در پاریس، لندن، بغداد، سن پطرزبورگ، کازان، بن، گیتن گن و سایر نقاط به مطالعه و تحقیق بر روی این کتیبه ها پرداختند، عاقبت خوانده شد. خواندن کتیبه های مذکور یکی از موفقیت های بزرگ قرن نوزدهم میلادی برای شرق شناسان به شمار می رود. (1)
تاریخ کشف رمز، قرایت و تفسیر خطوط مختلفی که حکومت های ایران باستان در طی دوران طولانی شان به کار می برده اند، در نگاه اروپاییان یکی از جالب ترین و در عین حال افتخارآمیزترین بخش های تحقیقات تاریخی آنها بوده است.
هنگامی که «شامپولیون» فرانسوی برای کشف رمز هیروگلیف های مصری آهنگ آن سرزمین کرد، کتیبه سه زبانی «رُزتا» را داشت که بخش یونانی آن اساس استواری برای تفسیر دو خط دیگر به وی داده بود، اما تحقیقات شرق شناسان و باستان شناسان اروپایی درباره کتیبه های میخی با مشکلات ناگشودنی تری رو در رو بود که سرانجام با بررسی های اسلوبی از میان برداشته شد. (2)
ظاهرا برای نخستین بار در قرن پانزدهم میلادی سیاحان اروپایی به ویرانه های کاخ های تخت جمشید و سنگ نگاره های نقش رستم توجه نمودند و اولین اطلاعاتی که در این باره کسب شد به وسیله سفیر ونیز «جیولسافاتوباربارو» بود که در سال 1472م به ایران سفر کرد. گر چه حکایات سیاحان و جهان گردان اروپایی مقرون به صحت و حقیقت نبود، ولی در هر حال علاقه و توجه اروپاییان نسبت به آثار و ابنیه ایران رو به روز بیشتر می شد.
نخستین آشنایی اروپاییان با خطوط میخی در سال 1618 میلادی روی داد یعنی در زمانی که سفرای پادشاه اسپانیا فیلیپ سوم در دربار شاه عباس اول صفوی به نام های راهب «آنتونیو دوگووه آ» و دوک «دن گارسیا دوسیلوا دوفیگوئروآ»، برای اولین بار در اروپا موضوع علایم خطوط میخی را که در ویرانه های کاخ داریوش اول در تخت جمشید دیده شده بود به اطلاع محققی رساندند. در سال 1621 م پیش آهنگ شرق شناسی کشور ایتالیا به نام «پیترو دلاواله» ویرانه های تخت جمشید را توصیف نمود و از روی پنج علامت خطوط میخی شبیه نویسی کرد. با توجه به سمت و جهت استقرار علایم چنین استنباط نمود که خطوط مزبور باید از چپ به راست خوانده شود. در سال 1674م جهانگرد فرانسوی «ژان شاردن» نسخه ای از کتیبه های میخی هخامنشی را به همراه خود به اروپا برد. او به اشتباه تصور می کرد که کتیبه های مزبور باید مانند خطوط چینی از بالا به پایین خوانده شوند.
کشف رمز خواندن خطوط میخی بعدها به کندی انجام گرفت؛ بدین معنی که برای خواندن کتیبه ها لازم بود معنای هر علامت معلوم گردد، در حالی که هنوز زبانی که این خطوط میخی بدان تحریر شده بود و زمان تحریر و ملیت منتسب به آن از مسایل مجهول به شمار می رفت. (3)
در سال 1762م کنت «گای لوس» تصویر گلدانی را که از مرمر بود و کتیبه هایی به سه خط میخی و یک خط مصری قدیم داشت، منتشر کرد. (4)
در ماه مارس سال 1765م «کارستن نیبور»، سیاح آلمانی، در حین سیر و گردش خویش، چند روزی را هم در تخت جمشید گذرانید و از کتیبه های معروف آن نسخه برداری بسیار دقیقی کرد. (5) وی ثابت کرد که کتیبه های تخت جمشید به سه خط مختلف نوشته شده و نخستین و ساده ترین این خطوط دارای 42 علامت نوشتاری است. از این گذشته وی به طور قطع تایید کرد که خط میخی کتیبه ها از چپ به راست نوشته شده است. او نخستین علایم به کار رفته در هر کلمه را پیدا کرد. «ف. مونتر» تصور کرده بود که زبان موضوع بحث اوستایی است و کوشید تا به کمک کشف رمزی که مبتنی بر تکرار علایم به کار رفته در کتیبه ها بود کلمات آن را بخواند اما در این کار موفق نشد. (6)
اوضاع و احوال در سال 1802م هنگامی که «گروتفند» 27 ساله به خواندن کتیبه های خطوط میخی تخت جمشید پرداخت، عوض شد. اساس کار او بدین منوال بود که بعضی از نظریات و افکار پیشنیان را پذیرفت و با این نظر که خط کج، جدا کننده کلمات است موافقت نمود و هم چنین تایید کرد که گروه هفت علامتی که غالبا و مکررا به چشم می خورد به معنای «پادشاه» است و کتیبه های مزبور متعلق به دوره هخامنشیان می باشد و برای تعیین نام واقعی پادشاهان ایران باید به زبان اوستایی متوسل شد و علامتی که بیشتر به چشم می خورد همان صرف «a» می باشد. بدیهی است این نظریات باز هم کاملا جنبه فرضیه داشتند ولی «گروتفند» از بین کلیه این فرضیه ها و نظریات، روش ذیل را که بیشتر مقرون به صحت بود برای خود برگزید. وی توجه خویش را به دو کتیبه مشابه در تخت جمشید معطوف نمود. در این کتیبه ها گروه معینی از علایم چندین بار تکرار می شد که طبق نظر «مونتر» حاوی القاب و عناوین پادشاهان بود. این مطلب از روی متن یونانی کتیبه نقش رستم که به فرمان شاپور اول تهیه و به وسیله «سیلوستر دساسی» انتشار یافته بود، شهرت پیدا کرد. «گروتفند» از روی نام های پادشاهان هخامنشی که به زبان یونانی تحریر یافته و نام داریوش که در تورات آمده بود و با استفاده از زبان های اوستایی و پهلوی توانست 9 علامت از علایم خطوط میخی را بخواند، (7) بدین ترتیب «گروتفند» سه نام را پیدا کرد که از حروف این سه نام سیزده علامت میخی را کشف کرد، اما بعدها معلوم شد که چهار تای آن نادرست بوده است.»
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

منبع پرچم ایران  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:39 AM
یکشنبه 14 فروردین ماه سال 1390 ساعت 10:16 AM
نظر آیت‌الله مکارم در خصوص سیزده بدر
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید در پاسخ به سؤالی در خصوص روز سیزده بدر اعلام کرد: سیزده بدر ریشه شرعی ندارد و از خرافات است.
http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=35396

ماجرای بدل یهودی ناصرالدین شاه قاجار
با گذشت زمان و بدست آوردن تبحر بیشتر در حرفه خویش، مأموریت هایی هم در تهران، بویژه هنگام مسافرت ناصرالدین شاه به خارج از تهران و حتی مسافرت های غیر رسمی به خارج از ایران به وی واگذار می شد. یکی از مهمترین مأموریت های وی، هنگام عزیمت شاه قاجار به فرانسه بود که در دهه 1880 به وقوع پیوست و بیش از یکماه به طول انجامید که یوسف بخشی طی این مدت به خاطر آنکه دشمنان از این غیبت سوءاستفاده نکنند با لباس مبدل، ظاهراً زمام امور را بدست گرفت
http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=28288

آرم جمهوری اسلامی را چه کسی طراحی کرد؟/ چرا طراح آرم نمی‌خواهد نام و عکس او منتشر شود
او که فروردین 58 طرح آرم خود را به دفتر امام در قم فرستاد و اتود ارسالی اش، پس از تایید و تماس تلفنی آیت الله هاشمی رفسنجانی، آرم پرچم جمهوری اسلامی شد، هنرمند تهرانی الاصلی است با چهره ای جدی که دیگرحاضر نیست دراین باره سخنی بگوید. او سی سال است که دیگر هیج جا و در هیچ رسانه ای حرفی از این کارش نزده است.
گفته ها و ناگفته هایی از پرچم جمهوری اسلامی ایران

خبر آنلاین-محمدرضااسدزاده- یک مشتِ گره کرده با چندستاره، آرم تصویب شده برای جمهوری اسلامی بود. حتی اسکناس هایش هم چاپ شده بود که ناگهان آیت الله هاشمی رفسنجانی از قم زنگ می زند و دستورجمع آوری آنها را می دهد. با مخالفت آقای هاشمی، امام نیز قانع شده و آرم ارسال شده به دفتر قم را تنفیذ می کند.
http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=35315
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نمونه ای از لوحه ها  (کتیبه ها)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:32 AM
حسین محمدی
شنبه 13 فروردین ماه سال 1390 ساعت 9:33 PM
عصرایران ، به عنوان نمونه ای از این اسناد ( الواح ایلامی که قرار است برگردد) که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی است ، ترجمه یکی از این اسناد که هم اکنون در موزه تخت جمشید در معرض نمایش عمومی است را منتشر می کند.

آقای شاکا
مدیر صندوق

آقای مردوکا گواهی می دهد که آقای هردکاما ، درودگر مصری ، سرکارگر صد نفر کارگر که به ضمانت آقای وهوکا در ساختمان پارسه(تخت جمشید) انجام وطیفه می کند ، استحقاق دریافت سه کارشا و 2 شکل و نیم نقره به عنوان دستمزد را دارد.
مسوول صدور سند
مردوکا


پاسخ:
آقای محمدی.  باید خانواده آن درودگر مصری را تطمیع کرد تا یکی از آن کارشاها و شکل هایی که هر دو  نام سکه های یهودی استف رونمایی کند.
در عین حال شاید هم او طرز خواندن آن لوحه ها را به شما هم یاد دهد!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عقده های حقارت  (خط سومی ها !!)

شنبه 17 اردیبهشت 1390 ساعت 02:29 AM
رضا
شنبه 13 فروردین ماه سال 1390 ساعت 7:38 PM
آقای محمدرضا نیسی عزیز با سلام

به عنوان یک برادر هم کیش و همشهری به شما توصیه ای دارم.لطفا شما نیز همچون دیگر دوستان به توصیه های استاد توجه نموده و اینقدر به مرسولات اسپم باکس یا ریسایکل بین تان سر نزنید. نام بردن از چنین بوزینگان آغشته در نجاست خویش حتی اگر به قصد سخره و نقد هم که باشد در حضور استاد و دیگر بزرگواران موجب خوشحالی و تفرج وی خواهد بود. این تنها شما هستید که یادی از وی و اعمال خفت بارش در این وبلاگ می نمایید. ( زیادی تحویلش گرفتی)

والسلام
پاسخ:
آقای رضا. موافقم. بی شک او هیچ مطبی برای عنوان کردن ندارد و به همین دلیل به سراغ فال گیر و روان شناس و از این قبیل متوسل می شود  تا مگر چیزی برای نوشتن بیابد.  

هیچ نظری موجود نیست: