خطاب قرآن به یهودیان مکه و مدینه در زمان بعثت پیامبراسلام (ص) (قرآن)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 8:07 PM محمد اوجال اولوتورک یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 02:06 AM با سلام و خسته نباشید جناب پورپیرار، با توجه به آیات قرآن کریم آیا می توان گفت "اکثریت" مردم مورد خطاب قرآن در هنگام نزول را یهودیان تشکیل می داده اند؟ ممنونم. پاسخ: آقای محمد اوجال. دو فرض در این باب قابل طرح است. نخست این که مکه و مدینه را پیش از نزول قرآن مرکز تجمعی از یهودیان بگیریم که در این صورت تصور فقدان تحرک سیاسی و اقتصادی در این دو حوزه باطل می شود و دیگر این که هجوم یهودیان به مکه و مدینه را ناشی از سعی یهود و نصاری در مقابله و رفع اثر از آیات قرآن بدانیم . تصاویر مندرج در قرآن از وجود طبقات اقتصادی و اجتماعی و رواج بازار انواع داد و ستد و نیز وقت گذرانی و شرح دل خوشی ها و دارایی های خانوادگی گمانه نخست را تقویت می کند. در عین حال باید ایاتی را هم عمده بدانیم که به نخستین خطاب های قرآنی دعوت و نیز بروز مزاحمت ها را از سوی کافران و نه اهل کتاب اشاره می کند. این که کدام شمایل بر آن دیگری غلبه داشته نیازمند رجوع دقیق تر به آیات قرآن است که متاسفانه حوزه های اسلامی از ان غافل مانده اند. تاثیر پیشگوییها و غیب گویی های نوستر آداموس در مردم اصفهان و جی (حرف های فعلا مبهم !)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 8:04 PM آشنا شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 2:24 PM جناب نصر اصفهانی بهتر نبود که به جای شرح مثنوی هفتاد من آدرس را می گذاشتید؟انصافا" فکر می کنید چند نفر در این وبلاگ به دنبال حوادث آینده هستند؟این وبلاگ تامل در بنیان تاریخ ایران است نه پیشگوییهای نوستر آداموس .بی شک علقه های اهل جی خواستگاهی ورای حوزه حقیقت دارد.این همه آگاهی ودانایی از جزئیات اتفاقی که هنوز نیفتاده شما را به شک وا نمی دارد؟ استاد ترا به خدا حد اقل شما توجه بفرمایید واین خزعبلاط را نمایش ندهید. پاسخ: آقای آشنا بد نیست نگاهی هم به پاسخ کامنت بیاندازید.
مهران شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 5:58 PM جناب نصر اصفهانی هنوز هم فالش میزنی داداش. نوشته اید: ؛آنها بغض عجیبی نسبت به اهل بیت(ع) و شیعیانشان داشتند؛ کسی از اهل سنت پیامبر نیست که محبت واقعی اهل بیت پیامبرش را نداشته باشد. دروغ بزرگ مدعیانی چون شیخ علی کورانی که از نام فامیل او علی اللهی بودنش مشخص است در کوبیدن بر طبل دشمنی جعلی اهل سنت و اهل بیت و استمرار هلهله کشی چون شمایانی بر این دروغ در عصر ارتباطات مایه تاسف است. شما که اهل بیت پیامبر را به نام خود سند زده اید آیا چه گلی به دامن آنها زده اید؟ که نه در گفتار و نه در کردار و نه در عقاید به منهج ایشانید و غیر از لاف دوستی در عمل کاری از پیش نبرده اید. توصیه میکنم شما که از شیر و اسد در گوشتان خوانده اند کامنت بالای بنده را در مورد این شیر قلابی بخوانید. Khalil شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 9:48 PM سلام بر استاد و دوستان عزیز بنیان اندیش آقای نصر اصفهانی همیشه با حضورتان بوی عطر مشهد به مشامم می رسد. از کارگردان فیلم حضرت مهدی سئوال می کردید که چرا سناریو ،نخست از قلع و قمع و به اصطلاح پاک سازی شهرهای اسلامی شروع شده بعد به خدمت غرب می رسد که در آن هم هیچ کنتاکت با دولت اتفاق نمی افتد و مردم بدون خون ریزی به سپاه عیسی می پیوندند؟! لابد این دو منجی در آخر طرح پاکسازی اراذل اوباش ، یکی می شوند و برای نجات خداوند (استغفرالله)در آسمان تاریک و ابری و در بالای صخره ها به قلعه شیاطین رفته و دست و پای خداوند را از بند اسارت آزاد می کنند و بازی در اینجا تمام می شود!!!! اگر امام و یاران یا هر منجی ای به شوخی یا جد فکر تسخیر غرب را داشته باشند با کدام وسیله و تاکتیک جنگی از بمب کوچک اتمی بالای سرشان خلاص می شوند تا به فضا منتقل نشوند؟! تازه منجی آمد و همه گناهکاران را مجازات کرد پس آن موقع تکلیف خداوند در حسابرسی چه می شود؟؟؟؟؟؟ آقای نصر اصفهانی اگر اشتباه نکنم، هیچ منجی در قرآن معرفی نشده است. استاد گاهاً بعضی از این روایات شبیه داستانهای امیرارسلان هستند. ممنون پاسخ: در داستان امیر ارسلان زمینه های منطقی و عاقلانه کم نیست ولی...
آمون : پاسخهایی به نظرات دوستی در نشانی زیر است:
http://purpirar.blogsky.com/1391/03/28/post-2154/
آموزش گام به گام قصه گویی و دروغپردازی در تاریخ جهان و منطقه (حرف های فعلا مبهم !)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 01:42 AM نصراصفهانی شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 10:27 AM گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین شیخ علی کورانی محقق و نویسنده جهان در زمان ظهور چه وضعیتی دارد؟ بحرانها، جنگها و شورشهای عصر ظهور چه مناطقی از جهان را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد؟ در مدت زمان قبل از ظهور چه سرزمینهایی دستخوش آشوب و بحران خواهند بود؟ آیا ما میتوانیم کشتارهای کنونی شیعیان را در نهایت زمینهساز شورش سفیانی بدانیم؟ اشاره: در بعد از ظهر یک روز کاری، به دفتر «مؤسّسة مصطفی العالمیه» در شهر مقدس قم رفتیم و با روی گشادة استاد و محقّق لبنانیالاصل جناب حجتالاسلام و المسلمین شیخ علی کورانی مواجه شدیم. بیشتر خوانندگان موعود با این چهرة شناخته شدة مطالعات مهدوی آشنا هستند. مجموعة گرانسنگ «معجم احادیث الامام المهدی(ع)» (در 8 جلد)، کتاب عصر ظهور (که به زبانهای عربی، فارسی، اردو و... ترجمه و منتشر شده است)، معجم موضوعی روایات امام مهدی(ع) و مقالات متعدّد در حوزة مهدویت، از آثار قلمی ایشان است. خودشان دلیل عزیمت به ایران را این میدانند که انقلاب اسلامی ایران، تنها حرکت زمینهساز مشرقزمین برای ظهور امام مهدی(ع) است. گفتوگو به زبان عربی انجام شد و موضوع آن نیز به تناسب ویژهنامة این شماره، به سرزمین شام و کشور سوریه اختصاص پیدا کرد. امیدواریم بتوانیم در آینده، ادامة این گفتوگو را دربارة دیگر سرزمینهای اسلامی درگیر در واقعة ظهور، تقدیم خوانندگان گرامی کنیم. إنشاءالله از استاد و محقق گرامی آقای کورانی سپاسگزاریم که به رغم مشغلة فراوان در ایران و لبنان، ما را به حضور پذیرفتند. لطفاً برای آغاز گفتوگو، بفرمایید جهان مقارن ظهور چه وضعیتی دارد؟ اگر به آن دسته از روایات رسول خدا و اهل بیت طاهرینش(ع) دربارة وقایع و حوادث مقارن ظهور امام زمان(ع) بنگریم و بر آن اساس، وضعیت عالم را قبل و مقارن ظهور توصیف کنیم، درمییابیم که در آن مقطع زمانی، فساد و ظلم و جور در همة جای عالم مشاهده میشود هر چند که از گذشتهها نیز ظلم و ستم در عالم وجود داشته است؛ خداوند متعال نیز میفرماید: «ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی النّاس»1 الآن میبینیم که فساد همهجا را ـ خشکی، دریا و فضا ـ فرا گرفته است. این از یک جهت و از جهت دیگر، روایات بیان میکنند که امام مهدی(ع) ظهور نمیفرماید تا آنکه نام آن حضرت(ع) ذکر لب مردم و انسانها میشود. معنای این سخن آن است که مردم، محبّان و ثابتان بر امامت او ظهور آن حضرت را از خدا طلب میکنند و در انتظار ظهور ایشان لحظهشماری میکنند و دوستدار، مؤیّد و یاریکننده ایشان هستند. از جهت دیگر در مجموعهای از روایات بیان شده که درون امت اسلامی جریان پابرجا و محکمی، منتظر ظهور ایشان هستند و برای ظهورشان زمینهسازی میکنند. بنابراین خبر ظهور ایشان در سراسر عالم پخش میشود. در روایات ما، سه ویژگی برای عصر ظهور امام زمان(ع) برشمرده شده است: 1. ظلم و ستم فراگیر و فتنهای که به هر خانهای وارد میشود، 2. وجود دشمنانی که در حال تلاش مستمر هستند؛ مانند نواصب و دیگرانی که در عراق و دیگر مناطق سرزمینهای اسلامی مشغول فعالیت علیه شیعه هستند و سپس سوریه را تصرّف میکنند و حکومت آنجا را میگیرند، 3. جریان یاران و مولیان امام(ع) که در سرزمینهای اسلامی در حال تلاش هستند و یاد و نام امام مهدی(ع) را در عالم پراکنده میسازند. بحرانها، جنگها و شورشهای عصر ظهور چه مناطقی از جهان را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد؟ قیام امام زمان(ع) در مرحلة اوّل، هشت ماه به طول میانجامد که در این مدت امام مشغول جهاد با دشمنان و دفع خطر آنان است. قبل از این مرحله، آن حضرت دو ماه در مکه حضور دارند. میتوانیم بگوییم؛ که در همان سال نخست ظهور، همة سرزمینهای عربی و اسلامی در اختیار امام(ع) قرار میگیرند، به این ترتیب که آغاز ظهور از مکه است، یمن به همراهی آن حضرت(ع) میآید و سپاه یمانی، مکه را برای امام به تصرف درمیآورد و در شبه جزیرة عربستان حکومتی باقی نمیماند و تنها درگیریهای قبیلهای جریان دارد. (قبل از ظهور، نظام سیاسی آن فروپاشیده و هیچ فردی نتوانسته است وفاق جمعی را به دست آورد.) به همین دلیل، اهل حجاز، از ارتش سوریه برای ایجاد امنیت در شهر مکه، درخواست و دعوت میکنند، امّا امام مهدی(ع) حاکم یمن را که از اصحاب و یاران ایشان است، برای این امر منصوب میکنند. سپاه یمانی مکه را در اختیار میگیرند و در آنجا باقی میمانند و زمان این باقی ماندن به طول میانجامد. اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم، امام مهدی(ع) در روز عاشورا قیام نموده، حدود مدت 2 ماه (یعنی محرم و صفر) در مکه اقامت میکنند و سپس وارد شهر مدینه میشوند. در آن شهر اماکن منسوب به امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) را تکریم میکنند و اتفاقاتی رخ میدهد، آنگاه وارد عراق میشوند. میلیونها نفر در آن کشور به استقبال حضرت(ع) میآیند. هر چند مخالفانی هم در آنجا وجود دارند، ولی اکثریت مردم به یاری امام میآیند. در هنگام حضور امام(ع) در عراق، پرچمها و سپاهیانی از مصر به نزد آن حضرت میآیند. این سپاهیان حکومت جائر مصر را سرنگون ساخته، حکومتی حامی امام(ع) تأسیس نموده و برای یاری امام نزد آن حضرت(ع) آمدهاند. همچنین از جانب ایران نیز سپاه خراسانی که فرماندهی نظامی آن را شعیب بن صالح به دست دارد، با امام مهدی(ع) بیعت میکنند و ترکیه نیز چنین است. در نتیجه میبینیم در همین مدت کوتاه، عربستان، یمن، عراق، مصر، ایران، ترکیه و کلیة حکومتهای حاشیة خلیج فارس در اختیار امام زمان(ع) قرار میگیرند و جملگی با آن حضرت همراه میشوند. در نقطة مقابل، دشمنان حضرتش در سوریه (محل حکومت سفیانی) گرد میآیند. پس از آنکه امام(ع) قیام میکنند، به شام (سوریه) میآیند و به نبرد میپردازند. منظور از جنگ شام و جنگ قدس، مصداقاً یکی است؛ یعنی هنگامی که امام در نبرد با سفیانی در سوریه پیروز شدند، وارد قدس میشوند و حکومت یهودی (اسرائیل) را سرنگون ساخته، آنجا را در اختیار میگیرند. در این هنگام، غرب با مشاهدة انهدام حکومت صهیونیستی در قدس، به حرکت درمیآید. در مورد سران رژیمهای عربی نیز باید گفت که آنها، قبل از تسلیم به امام(ع) حامی حکومت یهودی هستند و نحوة تسلیم شدنشان به امام چنین است که مردم آنها تظاهرات وسیعی در حمایت از امام(ع) انجام میدهند و رژیمهای خود را ساقط میکنند و بدینوسیله به حمایت و همراهی امام(ع) میپردازند. پس از آنکه غرب به حرکت درآمد و سپاهیانش را به نبرد با امام گسیل داشت، حضرت عیسی مسیح(ع) نزول میکند و غربیان از ایشان استقبال میکنند. مسیح(ع) به طرح مسئلة صلح با امام مهدی(ع) میپردازد. و این روایت را همه ـ شیعه و سنی ـ از پیامبر خدا(ص) نقل کردهاند که: «آخرین صلحی که بین شما و رومیان [غربیان] واقع خواهد شد، به وسیلة فرزندم ـ مهدی(ع) ـ خواهد بود؛ به مدت ده سال که هفت سال دیگر نیز ادامه خواهد یافت». یعنی اصل توافق ده ساله است، امّا تا هفت سال دیگر نیز ادامه پیدا میکند. در این مدّت، امام مهدی(ع) حکومت خود را برپا مینمایند و عیسی(ع) نیز در میان غربیان به انجام اقداماتش میپردازد. و در این مدت هیچ درگیریی اتفاق نمیافتد. امّا بعد از این مدّت، نبردی بزرگ بین غرب و امام مهدی(ع) به وقوع میپیوندد. این وقایع، مربوط به بعد از ظهور بود؛ در مدت زمان قبل از ظهور چه سرزمینهایی دستخوش آشوب و بحران خواهند بود؟ بنابر روایات ما، قبل از ظهور در عراق حوادث و وقایعی به وقوع میپیوندد که متأثر از آن سفیانی بر سوریه مسلط میشود و آنجا را تحت سلطة خود درمیآورد. از سوی دیگر، در یمن، یکی از یاران امام مهدی(ع) به نام یمانی به قدرت میرسد. همچنین از سویی وقایع و بحرانهایی مانند: جنگها، زلزلهها، بحران مالی و... در مدت زمان محدودی رخ میدهد که البته چندان طولانی هم نیست. آیا اینها در کلّ جهان رخ میدهد یا تنها مناطق مسلماننشین با آنها مواجه میشوند؟ اتفاقاً ما روایاتی داریم که به عنوان مثال بیان میکند فلان جنگ، جهانی است و در آن دو سوم مردم کشته میشوند و محلّ وقوع آن، از مسلمانان به دور است (مثلاً بین هند و چین) و معصوم(ع) فرمودهاند: «آیا دوست ندارید که جزء یک سوم باقیمانده باشید؟» بر اساس مرزبندیها و جغرافیهای سیاسی کنونی بین کشورها و به طور مشخص هر یک از شخصیتهای مطرح عصر ظهور، قیام خود را از چه مناطقی آغاز میکنند؟ و توصیف آنها در روایات چگونه آمده است؟ توصیف این افراد به تفصیل در روایات بیان شده است. به عنوان مثال، دربارة شخصیت یمانی، روایات متعددی وجود دارد، دربارة خراسانی، شعیب بن صالح (فرماندة سپاه خراسانی) و سفیانی (در شام) نیز به همین ترتیب مطالب فراوانی نقل شده است. علاقهمندم اگر شما موافق باشید به تناسب موضوع این ویژهنامة سرزمینهای درگیر، وارد گفتوگو دربارة منطقة شام بشویم؛ با این پرسش که اهل شام در طول تاریخ اسلام، نسبت به اهل بیت(ع) چه موضعی داشتهاند؟ اهل شام و حکام آن، از سابق، در زمان معاویه دشمن اهل بیت(ع) بودند. البته این وضعیت عمومی آنهاست هرچند که در بین آنها افراد معدودی از شیعیان امیرالمؤمنین(ع) نیز از قدیم الایام وجود داشتهاند. حتی درون شهر دمشق افراد صالحی از شاگردان ابوذر و تربیتیافتگان آنان بودند؛ مانند معاویة ثانی (معاویـ[ بن یزید) که برخلاف اجدادش فردی صالح و جزء نسل سوم شاگردان ابوذر بود؛ استادش (عمر مخصوص) و استاد او ابراهیم نخعی و استاد او ابوذر غفاری بود. پس در شام و حتی دمشق نیز شیعیانی مخلص و ارادتمند به اهل بیت(ع) وجود داشتند، امّا در اقلیت بودند. اوضاع عمومی در شام دشمنی با اهل بیت(ع) بود. نظر شما دربارة روایات فراوانی که در خصوص ستایش شام جعل گردیده چیست؟ باید توجه داشت که حاکم شام، معاویه بوده است. ما مشاهده میکنیم که از قبل یهودیان بنیقینقاع، بنی قریظه، بنینظیر و خیبر پس از آنکه دست به خیانت و شکستن عهد با پیامبر(ص) زدهاند از سرزمنهای اسلامی رانده شده و در شام اجتماع کردهاند. معاویه قصد داشت که خلافت را به شام منتقل کند و آنجا را پایتخت جهان اسلام قرار دهد. از این رو، احادیث فراوانی را در ستایش شام و مذمت عراق جعل کرد. خصوصاً پس از جنگها و درگیرهای معاویه با امیرالمؤمنین(ع) احادیث مجعولة فراوانی را با این مضمون پراکنده ساخت که شام، زمین محشر است، شام جزء بیتالمقدس است، ... تا آنجا که حتی در دوران عبدالملک بن مروان، حج را بر گرد بیتالمقدس (که جایگاه یهودیان بود) انجام دادند. از همین رو، بسیاری از روایات در ستایش شام و در باب مذمّت عراق، دروغ و کذب است؛ غیر از روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) بیان شده است زیرا ناظر به مصلحتها و نقاط برجستة شام است. با توجه به بحث ریشة شیعه در شام، برخی نظرشان بر این است که مهاجرت جدّی یمنیها به شام نیز در پایهگذاری شیعه در شام نقش داشته است؛ لطفاً در این خصوص هم نظرتان را بیان کنید. هجرت نخست یمنیها به شام، در زمانهای بسیار قدیم و قبل از مسیح(ع) واقع شده و دلیل آنهم، تخریب سدّ سبأ و پراکنده شدن سبئیها در نقاط مختلف، از جمله بلاد شام بوده است. امّا هجرت جدید آنان در عصر فتوحات اسلامی است. یمنیها سربازان اسلامی بودند که وظایف تعیین شدة مشخصی داشتند و برای آن در شام استقرار پیدا کردند امّا این دو ارتباطی با موضوع تشیع در شام پیدا نمیکند. ارتباط ساکنان و حاکمان کنونی شام را با اهلبیت(ع) چگونه میبینید؟ کسانی که در حال حاضر بر شام حکومت میکنند، قوم علویها هستند، که یک استثناء در تاریخ حکومتهای شام به شمار میروند؛ زیرا در طول تاریخ اسلامی، همواره بنیامیه در شام ستوده میشدند. حکّام شامی آنقدر نسبت به بنیامیه متعصّب بودند که اگر ما از لبنان میرفتیم و صبح وارد بازار حمیدی میشدیم و فروشندهای میفهمید که ما شیعه هستیم، میگفت: از من نخر، روز مرا خراب و بدیُمن نکن(!) برو و چند ساعت دیگر بیا. آنها بغض عجیبی نسبت به اهل بیت(ع) و شیعیانشان داشتند. این مسئله بسیار شدید بود تا آنجا که اکثریت شیعیان را رافضی میدانستند. الآن وضعیت تغییر پیدا کرده زیرا حاکمیت آنها در اختیار علویها و بعضاً عِلمانیها (لائیک) قرار دارد. علویها میگویند ما شیعه هستیم و ما هم از آنها میپذیریم. امّا این علویها فقط 2 تا 3 میلیون از جمعیت حدوداً 20 میلیونی سوریه را تشکیل میدهند. شیعیان سوریه جمعیتی بالغ بر 200 تا 300 هزار را به خود اختصاص میدهند. لذا بیش از نیمی از جمعیت آنجا را سنّیان متعصب ضدّ شیعه و دوستدار بنیامیه تشکیل میدهند، امّا در حال حاضر نمیتوانند خواست خود را به انجام برسانند. لذا هنگامی که سفیانی شورش خود را آغاز میکند، زمینة حمایت از او و اقداماتش در سوریه وجود دارد. وضعیت کنونی دیگر نقاط شام ـ غیر از سوریه ـ مانند: اردن و فلسطین را نسبت به اهل بیت(ع) چگونه میبینید؟ در گذشتهها، وضعیت این دو کشور نیز مانند سوریه بود، امّا در حال حاضر دربارة فلسطین این دیدگاه تغییر کرده است و فلسطینیان اکثراً به جهاد با دولت یهودی برخاستهاند، از امام حسین(ع) بسیار یاد میکنند و تعداد قابل توجهی از آنان رسماً مذهب شیعه را پذیرفتهاند. اهل اردن نیز دو دسته هستند؛ گروهی اردنی که نسبتاً نرمخویند امّا گروه دیگر که بسیار خشک و متعصب و ضدّ اهل بیت(ع)اند حتی سرسختتر از وهّابیان «مصعب زرقاوی» ـ از رهبران فرقة ضدّ شیعی القاعده ـ از اینها بود و او را «کشتة امت» میخوانند. او شیعیان را ذبح میکرد و آنها نیز او را بزرگ میدارند. به همین دلیل، اردن سرانجام همراه سوریه تحت امر سفیانی درمیآید. آیا ما میتوانیم کشتارهای کنونی شیعیان را در نهایت زمینهساز شورش سفیانی بدانیم؟ طبیعتاً همینطور است. وقتی که یمن از دست آنها خارج شود و نظام سعودی فرو پاشد، وهابیان و ناصبیهای عربستان با یهود و غربیها متحد میشوند و نظام سوریه را تحت فشار قرار میدهند و از طریق این فشار بیرونی و وقایع داخلی، زمینه برای سلطة سفیانی فراهم میگردد. حوادث شام متسلسل و پیدرپی خواهد بود؛ ابتدا زلزله، سپس شکلگیری شورش و کودتا، سپس حرکت و شورش سفیانی و مسلط شدن وی بر اوضاع. چه عواملی موجب میشود که سفیانی به راحتی بر شام مسلط شود؟ روایات ما بیان میکنند که در آغاز، زلزلهای در شام رخ میدهد که در آن یکصدهزار نفر از بین میروند. بعد از مدت کوتاهی، حکومت در اختیار اصهب (شخص بور) قرار میگیرد. اصهب از نامهای شیر (اسد) نیز میباشد. آنگاه شخصی به نام «ابقع» بر ضدّ او شورش میکند. این، زمینة انقلاب علیه اصهب را فراهم میآورد. درگیری مدتی بین آن دو به طول میانجامد. بعد از مدتی سفیانی شورش میکند و هردوی آنها را از میان برمیدارد و خود بر سرزمین شام تسلط مییابد. هدف سفیانی از این شورش و درگیری چیست؟ هدف سفیانی، مقابله با امام مهدی(ع) و شیعیان اوست. آیا نمیتوان گفت هدف او صرفاً کشورگشایی و قدرتطلبی است؟ خیر، سفیانی با روم (غربیان) و یهود (اسرائیل) همپیمان است. او نقشهای دارد و هدف اصلیاش تسلط بر عراق است که لازم است ابتدا بر شام (سوریه و اردن) سلطه پیدا کند. و ناآرامیهای عربستان باعث میشود که همفکرانش از او برای عربستان درخواست نیرو کنند. و او لشکری را به «مدینه» میفرستد. پس او یکی از فرمانروایان عربی است که با اسرائیل و غرب متحد است. سفیانی فقط دو لشکر اعزام میکند، یکی به عراق و دیگری به مدینه. همچنین او حملهای بزرگ به مرز مشترک عراق، سوریه و ترکیه (منطقة قرقیسیا) میکند که دلیل آن دستیابی به منابع طبیعی (معدن نفت، طلا یا ...) با انگیزة اقتصادی است. نسبت اهل شام، بعد از ظهور، با امام عصر(ع) چگونه است؟ فردی از امام صادق(ع) میپرسد: وقتی سفیانی آشکار شد، چه کنیم؟ امام(ع) فرمودند: «هنگامی که این فاسق آشکار شد، دو ماه به کشتار شیعیان میپردازد. پس اگر آن زمان را درک کردید، باید که مردانتان چهره هایشان را بپوشانند و زنان مشکلی نخواهند داشت». در روایات ما، خداوند، طایفههایی از اهل شام را از پیروی سفیانی مصون داشته است که آن طوایف به شیعیان لبنان، سوریه و شاید غزّه ـ اگر به امامت و ولایت اهل بیت(ع) بپیوندند ـ تعبیر شود. سرانجام چگونه پروندة سفیانی بسته میشود؛ در حالی که از قدرت بالایی برخوردار است؟ سفیانی فقط بر سوریه و اردن حکمرانی خواهد کرد و تنها 2 لشکر برای حفظ امنیت به عراق و مدینه گسیل میدارد. (مانند اینکه اتحادیة عربی نیروهایی را برای برقراری امنیت به کشوری بفرستد) امّا سپاهی را که به جنگ با امام مهدی(ع) به مدینه میفرستد، در سرزمین بیداء به واسطة خسف الهی، در زمین فرو میرود. پس از آن خود سفیانی در جنگ با امام مهدی(ع) به درک واصل میشود. پاسخ: با "راویان بیان می کنند" در عوض تاریخ قصه فراهم می شود. تجلی نور و روح خداوند در بشار اسد خداوند بودن و اولوهیت او (نظرات جالب دیگران)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 01:40 AM مهران شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 10:23 AM لا اله الا بشار! این شعار نصیریان سوریه نیست. این آیین و اعتقاد آنهاست. از نظر ایشان بشار تجلی خدا و خود اوست! بیشتر بدانید: علویان در سوریه معمولاً نصریه (6) نامیده می شوند که تاکنون فرقه خود را در خلال ده قرن در جبل انصاریه نزدیک لاذقیه تثبیت کرده اند. عقاید پنهانی آنها ترکیبی از عناصر اعتقادی باستانی سوریه یا بت پرستی (به ویژه عبادت عناصر سه گانه خورشید،ماه و ستاره یا آسمان) که احتمالاً از تثلیت مسیحی تأثیر گرفته ،توصیف می شود؛ چنانکه که از مراسم و جشن های مختلف مسیحی و نیز تا حدود زیادی عقاید تجلی یافته در آیین شیعه اسماعیلیه ،که ازامام علی پسر عمو وداماد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و سلمان فارسی یکی از اصحاب ایرانی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) پیروی می کنند، متأثر است. علویان قرن ها بردگان بدون زمین و غلامان و کارگران کشاورز ملاکان و زمین داران مسیحی یا سنی شهری بودند . علویان به سبب گرایش مذهبی و ارتجاع فرهنگی شان مورد نفرت اکثریت سنی بودند. ابن تیمیه ، فقیه برجسته سنی ، فتوایی در قرن چهاردهم میلادی صادرکرد که بر اساس آن علویان ،کافرتراز یهودیان ،مسیحیان و بسیاری از بت پرستان هستند و همین فتوا جنگی را بر ضد آنها برای رضای خدا به راه انداخت. http://iranbasirat.persianblog.ir/tag/%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87 نام جدید علوی که به جای Nosairi نصیری "منفور" توسط فرانسویها به فرقه حاکم فعلی سوریه داده شد؛ به دلیل کفر و شرک عقاید و فساد اعمالشان همواره مورد نفرت و رد مسلمانان اعم از سنی و شیعه بوده است. با تسلط فرانسویان بر سوریه و بیرون راندن عثمانیها به سال 1920 کوهستانهای «نصیره» را «سرزمینهای مستقل علویان» نامیدند، و در سال 1922 قاضی القضاتی از خودشان برای ایشان برگزیدند و قاضیان بر طبق موازین مذهب جعفری به داوری میپرداختند و علویان پس از حدود چهارصد سال توانستند نسیم آزادی را استشمام کنند. از این تاریخ است که نصیریه به نام جدید خود علویه خوانده شدند. لقب«علی اللهی» را از آن جهت انتخاب نموده اند که معتقد به الوهیت امام علی ـ علیه السّلام ـ هستند، این گروه در ایران ترکیه و سوریه زندگی می کنند، در هر منطقه ای به یک نام خوانده می شوند، مثلاً در ترکیه، «علوی» و در سوریه«نصیری» و در شهرهای مختلف ایران به نام های گوناگون نامیده شده اند، در مشهد«علی اللهی» و در تبریز«گوران» در لرستان«غلات» و گاهی در ایران خودشان را«اهل حق» نیز نامیده اند. ________________________________________ ادیان نیوز>اندیشه قم: پاسخ : برای روشن شدن مطلب نیاز است که سؤال فوق به شرح ذیل تفکیک شود: 1. آیا فرقه علی اللهی همان غالیان است؟ 2. سنی هستند و یا شیعه؟ 3. آیا احکام اسلامی از قبیل روزه و نماز و حرام و حلال الهی را قبول دارند؟ 4. از نگاه فقهی حکم آنها چگونه است آیا نجس و کافرند؟ در رابطه با سؤال اول باید گفت که: برخی از پژوهشگران معتقدند که فرقه های«اهل حق»، «نصیریان»،«علی اللهیان» و «علویان» از فرقه های غلات می باشند که بعدها در اسلام پیدا شده و آثاری از مذاهب مجوس و مانوی در عقاید و باورهای آنها وجود دارند، و قائل به حلول و تناسخند.[1] لقب«علی اللهی» را از آن جهت انتخاب نموده اند که معتقد به الوهیت امام علی ـ علیه السّلام ـ هستند، این گروه در ایران ترکیه و سوریه زندگی می کنند، در هر منطقه ای به یک نام خوانده می شوند، مثلاً در ترکیه، «علوی» و در سوریه«نصیری» و در شهرهای مختلف ایران به نام های گوناگون نامیده شده اند، در مشهد«علی اللهی» و در تبریز«گوران» در لرستان«غلات» و گاهی در ایران خودشان را«اهل حق» نیز نامیده اند.[2] برخی دیگر معتقدند که: گر چه فرقه علی اللهی جزء فرقه های غلات به حساب می آید و با فرقه«نصریه» هم عقیده اند و هر دو معتقد به الوهیت امام علی ـ علیه السّلام ـ می باشند و لکن در بسیاری از عقاید و تشریفات مذهبی به هیچ وجه با یکدیگر یکسان نمی باشند و تفاوت های اساسی دارند.[3] در نتیجه اکثر پژوهشگران معتقدند که: فرقه های«نصیریه»،«علی اللهی» و «علویان» جزء فرقه های غالیان می باشند. از آنچه گذشت پاسخ سؤال دوم نیز روشن گردید که این گروه ها نه شیعه هستند و نه سنی، زیرا شیعه و سنی هیچکدام قائل به الوهیت امام علی ـ علیه السّلام ـ نیستند هر چند برخی این گروه ها را منتسب به شیعه دانسته و تعبیر به«غلات» شیعه کرده اند و برخی از آنها نیز اصرار دارند که فرقه ای از ریشه اثنی عشریه می باشند.[4] از دیدگاه آنها نماز و روزه بر شیوه اسلامی کاملاً مردود است در کتب اهل حق«علی اللهی» درباره نماز کمتر سخن به میان آمده است و آنها پولی را که به عنوان نیاز و«سرانه دادن» می دهند، کافی از نماز می دانند و می گویند: ما نیاز می دهیم و آن نیاز غالباً یک گوسفند قربانی است. و باور دارند که اگر نیاز نباشد نماز بی سود است اگر نیاز دهی پس نماز بیهوده است.[5] روزه علی اللهیان در سال سه روز و سه شب طول می کشد و در روز سوم یعنی شب چهارم با آداب مخصوص روزة خود را می شکنند و با صرف «شام حق» افطار می کنند. و این شام به منزله جشنی است و آن را«جشن خاوند گار» می نامند و منشاء این قسم روزه، داستان سه روز گرسنه ماندن سلطان اسحاق و یارانش در«غار نور» می باشد. این گروه همه چیز از خوردنیها و نوشیدنیها را حلال می دانند و هیچ چیز بر آنها حرام نیست، حتی گوشت خوک و شراب.[6] و اینکه آیا آنها کافر و نجس هستند یا نه، بهتر است که پرسش یکی از مؤمنین در رابطه با اهل حق«علی اللهیان» از یکی از مراجع تقلید و پاسخ ایشان را بدون هیچ گونه دخل و تصرف ذکر نمائیم: س: گروهی از مردم که آنان را اهل حق و یا علی اللهیان می گویند، طریقی برای خود قرار داده اند، مثلاً روزه ماه مبارک رمضان را سه روز می دانند و نماز نمی خوانند و شیطان را از جمله خوبان می دانند و شارب گذاشتن را بر خود لازم و واجب می دانند و گرفتن آن را حرام می دانند. منکر قیامت هستند و کیفر اخروی را در دنیا معتقد اند مثلاً اعتقادشان اینست: اگر کسی عملش خوب باشد به قالب حیوان خوب و اگر عملش بد باشد به قالب حیوان بد انتقال می یابد، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ را نعوذ بالله خدا می دانند، آیا اینگونه افراد مسلمان هستند یا نه؟ و شرعاً از«نیاز» آنها خوردن چه صورت دارد؟ و زن دادن و زن گرفتن اشکال شرعی دارد یا نه؟ حضرت آیت الله گلپایگانی در پاسخ فرموده است: اگر نعوذ بالله علی ـ علیه السّلام ـ را خدا بدانند و همچنین اگر منکر معاد و یا یکی از ضروریات دین مثل نماز و یا روزه بوده باشند کافر و نجس می باشند و زن دادن و یا زن گرفتن از ایشان جائز نیست.[7] لازم به ذکر است که از دیدگاه همه مراجع چنین کسی با چنین اعتقادی کافر و نجس می باشد و این سخن تنها دیدگاه آیت الله گلپایگانی نمی باشد. http://www.adyan.net/112/4856-news.html باور و دوگمای علوی از منابع اینگونه بر میآید که علویان نیز به مانند اهل حق، به تجسید خدایی و دونادون اعتقاد دارند. اما نزد "علویان"- برخلاف اهل حق- علی خود خداست و در کالبد دیگران ظاهر میشود در یکی از متون آمده است: " علی همیشه خدا بوده و در کالبدهای گوناگون متجسد شده است. علی خدا، در 1001 شیوه متجسد شده است: برای جهود به شیوهی موسا، برای مسحیان به شکل عیسا و برای مسلمانان به شیوهی محمد (ص). به همین ترتیب، خداوند اینگونه در میان هزار ملت ظهور فرموده و انسان ها را به شک و گمان فکنده است اگر اینگونه نبود، همهی انسانهای روی زمین، اکنون "علی" را می پرستیدند. پس از علی، عیسا در جایگاه دوم قرار دارد هر چند علویان خود میدانند که عیسا پیش از علی زیسته است. نزد علویان، عیسا "خداوند پسر" ، "خداوند گفت واژه " ، رهایی بخش دنیاست و در برابر "خداوند پسر" مسؤول گناهکاری نوع انسان است. تثیلث مقدس علویان شامل: علی (خداوند پدر) ، عیسا (خداوند پسر) و محمد (روح القدس) است اگر چه بعید مینماید چنین قدسیتی برای پیامبر اسلام قابل باشند چون ذاتاَ از مسلمانان و به ویژه اهل سنت نفرت دارند. اما به طور کلی، موضع آنها در برابر پیامبر اسلام روشن نیست برخی او را خداوند، بعضی دیگر پیامبر و اغلب انسانی معمولی و عادی میدانند. علویان در مقابل نفرت بی پایان از اهل سنت، حرمت بسیاری برای مسحیان قایل هستند. "گردلیفسکی" میگوید: " در کوهستانهای در سیم، کردها قزلباش، فرزندان خود را به مدارس ارمنیان میفرستند و اصول دینی را نیز در آنجا می آموزند". جدای از اینها، علویان، حضرت مریم را ارج میگذارند و داستانهای منسوب به او را از "انجیل" نقل میکنند. علاقهی علویان به مسحیان به جایی رسیده است که افسانهها و داستانهای عجیب و غریب نقل میکنند. مثلاَ میگویند: " کاری که علی (ع) آغاز کرده است توسط قیصر (تزار) روسیه به پایان خواهد رسید و ذوالفقار علی نزد قصیر به امانت گذارده شده است". به همین خاطر هنگامی که روستاهای قزلباش در جنگهای عثمانی و روسیه در منطقهی "قارص" به دست روسها افتاد، علویان از ارتش روسیه خواستند نام ایشان را به عنوان "یارم کریستیان" یعنی "نیمه مسیحیان" ثبت کنند. جدای از تثیلث مقدس و دیگر تجسیدهای خدایی، علویان، پنج ملایک را نیز تقدیس میکند که در آفرینش و ادارهی جهان، خداوند را یاری نمودهاند. در کنار این پنج فرشته، دوازده تن دیگر در مرحلهی دوم و چهل تن در مرحلهی سوم به یاری خداوند در ادارهی جهان شتافتهاند (و میشتابند). علویان، وجود شیطان را پذیرفته بر این باورند که از کالبدی به کالبد دیگر میرود. از نگاه علویها، شیطان به شیوهی انسان، چند بار بر روی زمین ظاهر شده است که یک بار آن در کالبد یزید بن معاویه متجسد شده و علی را به شهادت رسانیده است. به باور علویها شیطان آخرین بار پیش از رستاخیز در کالبد انسانی ظهور کرده با عیسا نبرد میکند. این باور علویها، دگمای ایشان را از ایزدی و اهل حق متمایز میسازد چون نزد دو گروه متأخر شیطان وجود و تجسید ندارد. از سوی دیگر علویها به مانند اهل حق، حاجی بکداش بنیانگذار طریقت "بکداشی" را تجسید خدایی میدانند و بر این باورند که با مرگ حاجی بکداش، دنیا بدون خدا مانده است. علویان همچنین "دیدهدار" هم دارند. "دیدهدار" از نگاه علویها کسانی هستد که میتوانند خداوند را در میان مردم تشخیص دهند. علویان میگویند:" ما انسانهای گناهکار تنها دو چشم داریم و نمیدانیم چه کسی علی است اما او در میان ماست و تنها باورهای پاکی که شش چشم دارند او را تشخیص میدهند." اندیشهی ظهور "علی" تمام حیات روزانهی علویان را در برگرفته و این موضوع، حتی در سلام و احوالپرسی معمول آنها نیز بازتاب مییابد. آنها به جای "سلام علیکم" میگویند. "علیکیم سلام" یعنی علی کیست؟ سلام بر او" تک درختان روییده بر کوهساران نزد علویان بسیار مقدس است. بریدن این درختان و شکستن شاخهی آنها گناه است و علویها پارچههایی به نشانهی تقدیس و تبرک به دور آنها پیچیده و دام و مرغ برای درختان قربانی میکنند. همچنین در بسیاری موارد، درختستانی را که مشتمل بر چهل اصله درخت است و "قزکلیار" مینامند به عنوان زیارتگاه برگزیده در آن نماز میخوانند و قربانی میکنند. به باور "گرینار" قزلباش نیروهای طبیعی مانند ماه و خورشید را نیز پرستش میکند. ساختار آیینی "دده" رهبر آیینی علوی واژهی ترکی و هم معنای "شیخ عربی" و "پیر کردی" است. "دده" خود از خاندان رییس طریقت "بکداشی" است که به گفتهی "گردلفیسکی" در سالهای دههی بیستم سدهی بیست، شخص به نام "چلبی افندی" بوده و علویان وی را رهبر معنوی خود میدانند. "علویان" همواره خود را از دولت مرکزی دور نگاه داشتهاند چون نیک میدانند دولت از سنیها حمایت و مشکلات بسیاری برای علویها به وجود میآورد. "دده" اختیارات مافوق تصور بر پیروان علوی دارد. او میتوان علویان را مجازات و تنبیه کند، ملک و مال آنها را ضبط و حتی از جمع علویان اخراج کند. اخراج علوی تنها زمانی صورت عمل به خود میگیرد که ثابت شود مرد علوی با زن مسلمان زنا کرده است. "دده" از یک خانوادهی ویژه به نام خاندان "شیخ خوبیار" انتخاب میشود. این خاندان ایندوگامی هستند و به هیچ عنوان ، "برون همسر گزینی" نمیکنند. تکیهی شیخ خویبار که مرقد او نیز در آنجاست زیارتگاه مقدس علویان به شمار میآید. هر "دده" چند پیرو یعنی "مرید" دارد که او را "تالوب" (طالب) میگویند. "دده" همچنین در هر روستا نمایندهای به نام "دلیل" دارد که به نوعی راهبر آن روستا به شمار میآید. این وضعیت ، بیشتر شبیه همان ساختار درویشی یا صوفیسم است که از سه ردهی "پیر"، "دلیل" و "مرید" تشکیل شده است. "دده" لباس معمولی به تن میکند اما همیشه شال به دور کمر دارد و عمامهای با دوازده پیچ به دور سر میپیچد که به گفتهی "گردلیفسکی" اشاره به حوریان حضرت عیسا دارد، خود عمامه نماد حضرت عیسی و چهار گوشهی آن، رمز چهار انجیل مسحیت است. "دده" همچنین گوشواره (کیپی)در گوش میاندازد که نشاندهندهی "مجرد" بودن اوست. (اگر چه دوازده پیچ عمامهی دده میتواند نماد دوازده امام اهل تشیع هم باشد.) معدودی از علویان موسوم "حیدری"، جامهای کوتاه و بدون آستین به نام "گوردیک" بر تن میکنند که نماد تسلیم آنها در برابر نیروهای معنوی است. خانهای که "دده" در آن منزل میکند به مکان اجتماع علویان و مراسم "جم" (جهم دامی) تبدیل میشود. زنان این خانه باید پاهای "دده" را شسته و انگشتان شست پای او را ببوسند. "دده" در راس مجلس مینشیند و پیروان نیز که به دیدار او میآیند دست به سینه وارد شده سه بار در برابر او تعظیم و سپس پا و آرانج و زانوی راست او را میبوسند. "دده" نیز در مقابل پیشانی زایر را میبوسد. "گرینار" همچنین به وجود رهبر اعظم علویان اشاره میکند که نوادهی امام علی است و فتوای صادر شده از سوی او واجب الرعایه و لازم الاجرا است. "گرینار" از نام و کینهی رهبر اعظم اظهار بیاطلاع میکند اما به احتمال قوی، رهبر اعظم از سادات است. "سید رضا درسیمی" رهبر قیام کردهای علوی در سیم (1937-1920) نمونهای از رهبر اعظم است. رسوم آیینی دیدگاههای گوناگونی در مورد مراسم آیینی علویان وجود دارد و در این میان، برخی اظهارنظرهای غیر واقعی و به دور از انصاف ، سیمایی ناخوشایند به این آیین و پیروان آن بخشیده است. به عنوان نمونه ، "گردلفسکی" دربارهی "جم" علویان این چنین میگوید: "هنگامی که "دده" در منزلی پیاده میشود و زایران دور او گرد میآیند، اهل بیت آن خانه برای او حشیش میآورند. "دده" اندکی حشیش کشیده سپس به کنار دستی تعارف میکند، این کار، همچنان ادامه پیدا می کند تا تمام حضار تحت تأثیر قرار گرفته اتاق مملو از دود حشیش شود. در این هنگام پرده از چشمان علویان برداشته میشود. ناگاه ، خروسی که در کنار چراغ، آرام نشسته است بال زده چراغ و اتاق در تاریکی مطلق فرو میرود و آنگاه گناه جمعی روی میدهد. به همین خاطر، مردم علویان قزلباش را "چرک سیندیورین" یا "چراغ خاموش کن" میگویند. این باور گردلیفسکی دربارهی "گناه مشترک" علویان قزلباش به طور کلی نادرست است چرا که در منطقهای از کردستان با ویژگیهای آیینی – قومی و اخلاقی که اکثریت شیعه و سنی، علویان را محاط کردهاند وقوع چنین امری می تواند زمینههای نابودی کلی این گروه آیینی را توسط کردها و مسلمانان مهیا سازد. بسیار بسیار بعید و دور از ذهن است که چنین مراسمی در ساختار آیینی علوی وجود داشته و توسط "دده" نیز شرعیت یابد. در "مراسم جم" علویان قزلباش در مجلس مینشیند، "دده" آواز آیینی میخواند و در ادامه، حضار به "سماع" در می آیند. "دده" یا متون آیینی مسیحیان را میخواند یا در وصف شجاعتهای علی (شیر خدا) شعر میسراید. "سماع" علویان نوعی مراسم عبادی است. در ایالات "سیواس" زن و مرد با یکدیگر سماع میکنند و آنکه زودتر بر زمین افتد گناهکارتر است. علویان به مانند مسحیان، مراسم اعتراف به گناه او دارند. شخص گناهکار در "جم" از "دده" درخواست بخشایش میکند، "دده" نیز ریسمان ندامت بر گردن او میبندد.گناهکار سپس هدیهای به رسم قربانی به "دده" میبخشد و آنگاه "دده" با بریدن ریسمان توسط چاقو، طلب آمرزش او را شرعیت میبخشد. در شیوهای دیگر، "دده"، گناهان گناهکار را با جوهری مخصوص به نام "ئهشووبهیازی" بر روی کاغذی نوشته و آن را در آتش می افکند "گردلفسکی" از این مسأله در شگفت است که علویان نخستین فرایض اسلامی شامل: وضو، نماز ، روزه ، زکات و حج و به جا نمیآورند. اگر چه "گردلفسکی" باز هم دچار اشتباه شده و نمی داند که اولین فرض اسلام "تشهد" است. واقعیت آن است که آنها فرایض اسلامی را ترک نکردهاند بلکه آن را براساس باورهای خود از منابع گوناگون تغییر دادهاند به گونهای که دیگر نمیتوان آن را فرایض اسلامی نام نهاد. علویان سه وعده نماز دارند: صبح، ظهر و مغرب اما برخی علویان تنها یک وعده نماز میخوانند که نماز صبح و رو به شرق است. وضو نمیگیرند چون بر این باورند که پاکی درون مهمتر از پاکی جسم است. علویان سالی یک بار در کنار یک اصله درخت مقدس گرد آمده نماز جماعت میخوانند. استدلال آنها برای نخواندن نماز جماعت در سایر اوقات سال ، شهید شدن امام علی در نماز جماعت است. علویها سالی چند بار روزه میگیرند، به مانند شیعیان محرم را پاس میدارند و برای امام حسین تعزیه میگیرند اما به جای 10 روز شیعیان، مراسم آنها دوازده روز به طول میانجامد که احتمالاَ رمز دوازده امام شیعه باشد. همچنین مراسم "خدر لیاس" را نیز برگزار میکنند که هفت روز از ماه آوریل است و احتمالاَ از روزهی ارمنیها گرفته شده است. جدای از اینها علویان هر هفته پنج شنبه روزه میگیرند چون بر این باورند که علی (ع) در روز پنجشنبه شهید شده است.البته احتمالاَ این روزه، ویژهی مردان آیینی است و عامهی علویان از این روزه معاف هستند. علویان هنگام روزه، برای "سحر" بیدار نمیشوند و این گمان را تقویت میکنند که در طول روز، چیزهایی بخورند یا بیاشامند. کعبهی علویان، تکیهی حاجی بکداش در حومه شهرک "کیر شهر" در منطقه "انگور" است. مراسم حج علویان در روز دهم ماه محرم انجام میشود. در این روز علویها مانند شیعیان. حلیم پخته و به صورت نذری میان مردم تقسیم میکنند. گردلیفسکی میگوید:" ثروتمندان علوی جهت به جا آوردن مناسک حج ، به کربلا و مکه هم میروند." دربارهی زیارتگاه و حج علویان ، "وان برونسین" مینویسد: " علویان شهرستان کرند در استان کرمانشاه را مکان مقدسی می دانند. همچنین سادات دالاهو را تقدیس میکنند. به گفتهی برونسین ، یک بار در سال 1900 علویان از ترکیه به زیارت اماکن متبرک اهل حق سفر کردند. همچنانکه پیش از این نیز گفته شد علویها چهل اصله درخت را به عنوان شجرهی مقدسه زیارت و برای آنها قربانی میکنند. شراب و میخوارگی نزد علویها امری بسیار رایج و براساس آنچه "گردلیفسکی" میگوید امری مقدس و مراسمی آیینی است. آنها پس از بلند کردن هر پیک شراب، سه بار میگویند: "یا علی". ترتیب جام به دست گرفتن نیز اینگونه است که پس از ریختن شراب، سینهی جام را به پیشانی میچسبانند و آنگاه جام را سر میکشند. "مزهی " شراب نزد آنها "چومبی" نام دارد که پس از سرکشیدن جام شراب خورده میشود. "شراب" و "چومبی" نزد علویان، همان نماد "خون" و "گوشت" عیسا در مراسم عشای ربانی است. دربارهی چگونگی ازدواج و عروسی علویها، اطلاعات کاملی در دست نیست. براساس برخی دست آوردهای شهودی، هر علوی میتواند تا پنج همسر اختیار کند. عمدهی این ازدواجها به شیوهی "رهدووکهوتن" یا "همسر ربایی" صورت میگیرد که از نظر علویان عملی کاملاَ "شجاعانه" و "جوانمردانه" تلقی میشود. همچنین ادعاهای دیگری وجود دارد که گویا ارتباطات عاطفی و جنسی خارج از روابط همسرداری میان علویان، بدون اشکال است. این ادعاها کاملاَ بیپایه و اساس است و گمان میرود ساختهی باور سایر مذاهب و آیینها دربارهی علویان باشد. جدا شدن زن و مرد (طلاق) ، چنانچه ارمینان میگویند در میان علویان رواج ندارد. مرد همین که به زن خود بگوید: "من تو را نمیخواهم" برای جاری شدن طلاق کفایت میکند. اما زن همچنانچه در خانهی شوهر قبلی سکونت گزیده و به عنوان "کابان" خدمت میکند. به نظر "گرینار"، فقدان طلاق شرعی، سیمایی ارمنی دارد و ناشی از تأثیر مسیحیت بر آن است. "علوی" ریش و سبیل نمیتراشد. جوانان تا سی سالگی ریش نمیگذارند اما به محض آنکه علوی ریش بگذارد دیگر حق ندارد آن را بردارد. به باور علویان به هر تار مو، فرشتهای بسته است به همین خاطر نباید به آن دست زد. دربارهی گذاشتن ریش و سبیل ، علویان همان داستانهای اهل حق را دربارهی غسل پیامبر توسط امام علی و آب جمع شده در ناف پیامبر که سبیل علی بدان آغشته شد را روایت میکند. همچنین گفته میشود عیسا علیه السلام نیز ریش داشته است. زن نزد علویان از آزادی بسیاری برخودار است، اختیارات ویژه دارد و در انتخاب حجاب و پوشش آزادیهای خاص دارد اما در برخورد با مسلمانان موظف به رعایت کامل حجاب و پوشش است. وظیفهی اصلی "دده" عبارت از تربیت و پرورش اخلاقی پیروان است به همین خاطر، در تمامی مجالس اندرزهای خود را تکرار میکند: دروغ نگو، دزدی نکن، قتل نکن و .... "دده" همچنین سخت مخالفت فحش و ناسزا است. به طور کلی در فرهنگ علویان، هر آنچه رنگ و بوی ناسزا و توهین باشد، تابو محسوب میشود. علویان گوشت خوک نمیخورند، همچنین از گوشت دامهای سمدار "چتل دیرناک" پرهیز میکنند در حالیکه گوشت مردار میخورند. استدلال آنها هم این است که همانطور که انسان گوشت شکار خود را میخورد باید گوشت حیوانی را هم که توسط خدا کشته شده است نیز بخورد. برخی علویان منطقهی "توکات دا" ماهی نمیخورند و بر این باورند که خون یونس پیامبر در کالبد ماهی است. آنها همچنین گوشت اسب جوان نمیخورند. جالب اینجاست که سیب نزد علویان بسیار مقدس است و هنگامی که اختلاف دو گروه یا دو طایفه حل میشود، سیب به عنوان یک پیشکشی بسیار مهم مبادله میشود. نکتهی باقی مانده در مورد آیین علوی آن است که پندها و بنیادهای آیینی علوی در کتابی ترکی به نام "بیوروک" یا "بیارق" آمده است. علویان همیشه بخش لایتجزای ملت کرده بوده و نقش سیاسی – اجتماعی عمدهای در تاریخ این ملت داشتهاند. بسیاری از آیین پژوهان ، بر این باور صحه گذارده و تأکید میکنند علویها همواره مورد توجه حکومتهای ترکیه، ایران و روسیه بودهاند اما ایشان، همواره با صیانت از ویژگی های ملی خود، به پاسداری آن برخاستهاند. در قیام سید رضا درسیمی (1938-1936) علیه دولت ترکیه، آنچه بیش از همه نموده داشت برافراشتن پرچم ملی کرد توسط این رهبر علوی بود. در این میان ، برخی به دلیل لهجه ی "زازا" ی علویها، ایشان را یک ملت مستقل و زبان آنها را زبانی متمایز میدانند اما اغلب آیین پژوهان و در راس ایشان خانم "ایرنیا سمیرنوا" زازا را یکی از لهجههای کردی و علویان را کرد داند. علویها بخش بسیار مهمی از قوارهی ملی کرد به شمار میآیند. برای آشنایی بیشتر با این فرقه گمراه و ظالم : http://www.aeinkurd.blogfa.com/post-2.aspx درخواست ایمیل آقای ناصر پورپیرار جهت تماس با ایمیل از طرف دوستان (دوستانه)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 01:39 AM *** شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 09:15 AM سلام استاد لطفا ایمیل جدیدتان را برای مکاتبه اعلام کنید. آیا ایمیل info@karangbooks.com همچنان فعال است؟ موفق باشید. پاسخ: ای میل عوض نشده info@karangbooks.com آزمایش کربن 14 در قدمت سنجی و تعیین عمر و قدمت موجودات و اجرام (نظرات جالب دیگران)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 01:38 AM یک نفر شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 03:50 AM با سلام جناب جواد حاجی زاده فقط می خواستم بدونید که ازمایش کربن برای تعیین قدمت سکه مسی کاربردی ندارد. ازمایش کربن فقط برای باقیمانده های جانداران (حیوانات و گیاهان و ...) کاربرد دارد. امیدوارم که دوستتان با این عنوان سکه رو ازتون نگرفته باشه که در این صورت به نظر من اطلاعاتی در باره ازمایش کربن ندارند. با تشکر عراق و افغانستان در ترازوی توانایی های ایران و جهان در سیاست (متفرقه)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 01:36 AM naina pagwan جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 2:11 PM استاد اگرتمام رهبران و سیستم مدیریت خاورمیانه یهودی است که خیلی از آنها را همه ما می شناسیم (مثل عمر موسی دبیر کل اتحادیه عرب یوسف رضا گیلانی در پاکستان و...) این شعار "مرگ براسرائیل " وعملیات و عکس العمل هائی که مثلا در لبنان یا ایران از اول انقلاب علیه دولت اسرائیل صورت گرفته را چه طور باید توجیه کرد. آیا این یک نمایش بین المللی است؟ و یا همان لایه نازکی از اندیشه اسلامی در میان رهبران این کشورهای مسلمان و البته بین مردم است. کتابی در خاورمیانه منتشر شده با این ادعا که پادشاه عربستان و خانواده اش از نسل یهودی های خیبر هستند. درست یا غلط خانواده سلطنتی عربستان اعتراضی به نوشته های این کتاب از خود نشان نداده. از طرف دیگر وقتی اسرائیل ساختمانهای یک منطقه در فلسطین را بمباران می کند همین دولت عربستان سعودی با هزینه خود سال آینده همان ساختمان ها را دوباره بنا می کند. و یا سیستم یهود زده کشور ما جلوی انتشار کتابهای شما را گرفته ولی وبلاگ شما همچنان سرپاست. (البته جدا از اینکه خود یهودیها بیشتر از همه مشتاقند بدانند شما چه چیزهای دیگری راجع به کثافت کاریهای آنها می دانید) و یا در افغانستان زیر نفوذ فرهنگ و مدیریتی یهودی نیروهای از جان گذشته ای پدر ناتو را (که باز هم مدیریتی یهودی دارد) در آورده اند.و... به گمانم آخر سر مسئله باز به قرآن ختم می شود. هر ملتی که فقط یک بار تماس و برخورد هرچند ظاهری با قرآن پیدا می کند نا خود آگاه تبدیل به عنصر ضد یهود می شود. زیرا که قران متنی ضد یهود است. این قرآن و جادوی اثرگذار آن معمائی است که یهود بعد از هزار و چهارصد سال هنوز موفق به حل و کشف آن نشده. پاسخ: مسلم است که قرآن مادر و مایه دعوت به ایستادگی در سرزمین های اسلامی است زیرا که تورات های موجود سطری دعونت به مقاومت ندارد. به قبیله و عشیره نشین افغانستان نگاه کنید که مردم آن ۴۰ سال است بدون وقفه با اجتماعی از نیروهای نظامی و اطلاعاتی ضد اسلام جهان می جنگند. ارتش سرخ را شکست داده اند و اینک اتحادی از نیروهای جهانی ضد اسلام را از پا در می آورند. مردم افغانستان و عراق یک پدیده در تاریخ تمدن بشرند. جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 7:08 PM با عرض معذرت دوباره میپرسم : استاد از میان داستاننویسان ایرانی آثار کدامیک را قابل اعتنا میدانید؟ پاسخ: آقا یا خانم naina pagwan. ما ۸ سال با یک نیروی محلی جنگیدیم و بدون پیروزی و چنان ازان بیرون آمدیم که فرمانده کل قوا قبول آتش بس را با نوشیدن جام زهر برابر دانست. مردم افغانستان ۴۰ سال است با اجتماعی از نیروهای نظامی دنیا ستیزه می کنند. ارتش سرخ را شکست داده اند که باور کردنی نیست و اینک با نظامیان اتحاد جهانی ضد اسلام دست به گریبان است که به شکست خود در افغانستان اقرار می کنند. این همه توان در میان ملتی عشیره نشین از چه منبعی جز دعوت های قرآن تراوش می شود، چرا که تورات های کنونی حتی سطری دعوت به مقاومت ندارد. در تجربه معاصر افغان ها و عراقی ها قهرمانان دوران اند. نفت و مهاجرت و کوچ اجباری دادن افراد اقوام در مسیر جریان نفت (نظرات جالب دیگران)یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 01:31 AM فتح جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 01:48 AM جناب سنجری در مورد اعراب اطلاعات من فقط در حد دیده ها و شنیده هایم است البته آنقدری بود که پس از چاپ اول کتاب قبائل وعشایر عرب خوزستان کار ارزشمند آقای یوسف عزیزی بنی طرف (در فضا و شرایطی که جای تقدیر دارد و انتشار آن توسط انتشارات آنزان) با ایشان تماس بگیرم و نکاتی را سوال کنم.منتظر کتاب شما وتصحیهاتش حتما هستم و از شما در این مورد تشکر می کنم. در ضمن حتما منظور شما از خوزستان، احتمالا همان منطقه ای است که در بسیاری از نوشته ها از آن به عنوان عربستان یاد می کنند و هم جوار با منطقه ای به نام لرستان می دانستند و می گویند از این دو استانی به نام خوزستان ساختند. که تا امروز لحظه ای از ایجاد تنفر و کینه در آن و برای آن کوتاه نیامدند. جناب آشنا علیکم سلام و با احترام خدمتتان عرض می کنم که بله من هم موافق این قول هستم که همه مهاجرین به مرور به این منطقه آمده اند اما این کوچ یا ییلاق و قشلاق مربوط به ایل بامدی و سایر قبایل وابسته به آن که همه گی عضو باب دورکی (می توانید تحقیق کنید چرا این نام یعنی دورکی با نام دورک یا دورق در قلب سرزمین های عربی یکی است.) محسوب می شوند بوده است هنوز شاید بتوانید کسی را در این قبیله بیابید که در این مورد به شما اطلاعات بدهد. البته اگر بتوانید فردی حدود 50 ساله را پیدا کنید که تا 30 سال پیش کوچرو بوده است یقین بدانید خاطراتش با داستان این فیلم تفاوتی نمی کند چون تنها جاده ای که چهار محال بختیاری را به ایذه و از آنجا به سایر شهر های استان خوزستان متصل می کند سالها پس از انقلاب اسلامی به بهره برداری رسید آن هم بنا به ضرورت دولت. پس در نحوه کوچ تغییر چندانی صورت نگرفت. چرا این جاده پس از رضا شاه و انقلاب اسلامی ساخته نشد؟ اما در مورد ورود اعراب به این منطقه آیا ما براستی دنبال این هستیم که بدانیم اولین فرد یا عشیره که وارد شده چه کسی یا چه عشیره ای بوده یا بیش از چند هزار برگ نوشته پورپیرار به ما می گوید ایران امروز قابی است که درمدت چند صد سال نو رسیده هایی به مرور وارد آن شدند. در ضمن من هم محتمل می دانم اولین ورود کنندگان عرب بودند چون تاریخ شفاهی منطقه هم همین را میگوید حتی در مورد لر ها که بسیاری از آنها خود را ریشه در هویت عربی می دانند. بر عکس تبلیغات و نوشته های آریایی ساز. موفق باشید آیدین قشقایی شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 09:05 AM با سلام به دوستان دوستان صحبت از ایل بختیاری و ساخت فیلمی در مورد کوچ آن شد. من از تلویزیون فیلمی قدیمی در مورد کوچ بختیاریها دیده ام و گمانم همان فیلمی باشد که دوستان لینک آن را در این وبلاگ قرار داده اند. به نظر من آن فیلم داستان یک مهاجرت است نه اینکه صرفاً جابجایی بین ییلاق و قشلاق باشد. اینجانب بعضی از فامیلهایمان هنوز که هنوز است عشایرند. روال ییلاق و قشلاق رفتن قشقاییها به این ترتیب است که در اردیبهشت ماه هرسال چند خانوار عشایری (صرفاً چند خانوار عشایری مجاور هم!!!!!) که در یک منطقه خاص به مدت حدود 6 ماه ساکن بوده اند ابتدا گوسفندان خود را گردآوری و یکپارچه کرده و به چند چوپان خودی تحویل می دهند که این چوپانان موظفند از کوه و کمر این دامها را به سلامت عبور داده و در منطقه هدف (که به آن ییلاق می گویند) آن را تحویل صاحبان گوسفندان دهند. همین اتفاق در زمان کوچ به قشلاق (تقریباً از آبانماه هر سال) هم روی می دهد. خانوارها هم معمولاً اسباب و اثاثیه خود را با خودرو جابجا می کنند و از طریق خودرو به مقصد مربوطه می رسند. قدیمترها که عشایر عموماً ماشینی نداشته اند معمولاً انتقال دامها و اسباب و اثاثیه منزل هم به همراه دامها و توسط چهارپایان انجام می شده است. در مورد ایل قشقایی و کوچ آن؛ فیلمی با عنوان شکار خوانین در سال 1325 شمسی توسط گروهی از فیلمبرداران آلمانی در دشت قیر و کارزین استان فارس فیلمبرداری شده که مربوط به شکار حیوانات توسط خوانین قشقایی است که این فیلم قدیمی ترین فیلمی است که من اطلاع دارم. حالا اگر دوستان فیلم دیگری به جز این فیلم سراغ دارند خوشحال می شوم که مرا راهنمایی فرمایند. در مورد ایل بختیاری هم خدمت دوستان عرض کنم که شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه کتابی دارد با عنوان یکرنگی و در این کتاب ذکر می کند : که ژنرال ضیاالحق پاکستانی از فامیلهای من است. در هر حال اگر کوچ بختیاریها از سوریه به ایران درست باشد می شود گفت که قاعدتاً جمعیت مهاجرین از سوریه به ایران و شبه قاره هند قابل توجه بوده است. مسعود سنجری شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 1:56 PM برادر بزرگ استاد پورپیرار گرامی سلام علیکم استاد هر چند قصد ندارم تا بحث پیرامون فیلم مستند "علف" را ادامه دهم و همان مطالب ذکر شده توسط شما در خصوص آن رسا و گویاست فقط لازم دیدم تا به این موضوع اشاره کنم که در قسمت های مختلفی از فیلم و خصوصا در ابتدای فیلم تاکید زیادی بر طی طریق به سمت " شرق " شده است . اما خصوصا در قسمت ابتدایی فیلم همواره حرکت به سمت "جنوب" است. یعنی در یک مسیر مستقیم از شام تا جنوب اردن و حتی منطقه تبوک در شمالغرب شبه جزیره عرب آمده اند. این موضوع را از طریق دقت در البسه مردم با اطمینان ذکر می کنم. بعد ناگهان تصویر بختیاری ها در نقاطی شبیه به شرق منطقه هفتگل در خوزستان را می بینیم. اگر این منطقه محل ییلاق قشلاق چند صد ساله بختیاری ها باشد آنگاه چگونه از وجود پلهای شوشتر و دزفول برای عبور امن از کارون اطلاع ندارند؟ اصولا چگونه ممکن است مردمی که سخت کوشی و صبوری آنها حتی از طریق این فیلم هم عیان است در طی این همه سال مجاورت با شهرهایی مانند شیراز و اصفهان و همدان و دزفول و شوشتر و ... ساکن نشده اند اما با ظهور نفت قسمت بزرگ آنها کوچ روی را کنار گذارده و ساکن شده اند؟ پاسخ این سئوال صحت نظریات شما در خصوص تازه ساز بودن شهرها و تازه وارد بودن مردم این سرزمین است. تشکر می کنم. والسلام علیکم فی امان الله آمون : بحث از اینجا ادامه دارد: بازداشت مسیحیان دیوار شعارنویس ضدیهودی در گلاسگوglasgow انگلستان (در جهان)جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 3:57 PM abbas جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 08:35 AM http://whitelawtowers.blogspot.ca/2012/05/scotland-under-tyrannical-jewish-rule.html پاسخ: آقای abbas. با تشکر و متاسفانه باز نشد. اگر ممکن است لطفا به ای میل بفرستید. نقش یهودیان در قدرتهای سیاسی کشورهای جهان و نفوذ بین مسلمین (یهود)جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 3:54 PM پنجشنبه 25 خرداد 1391 ساعت 11:44 PM سلام استاد چند مدت پیش در یکی از کانال ها نامه ای را نشان داده اند که در آنجا پدر رئیس جموهور س.وریه یهودیان را ستوده است و در کل وضعیت فعلی که آنان به مسلمانان تحمیل کرده اند را برحق می دانست!امروز کلیپ های مختلفی را دیدم که در آنجا ارتش س.وریه مردم بیگناه را مجبور میکردند تا بگویند لا اله الا بشار و جوانی را که مجبور میکردند آن را تکرار کند و او هی میگفت لا اله الا الله زنده به گور کردند!گفتم شاید این تصاویر ساختگی یا حتی توسط گروهی دیگر به اسم آنان در حال انجام است ولی کلیپ هایی هم پخش شد که از زبان مردان رسمی کشور در کانل های رسمی شان جملاتی اینگونه را تکرار میکردند و حتی در جایی یکی از همین عالی رتبگان گفت اگر خدا هم بخواهد بر علیه سوریه کار کند به حاشیه میرانیمش!!!!بعد از شنیدن آن تمام بدنم لرزید و یقین پیدا کردم که آنان مسلمان نیستند و صد در صد یهودی هستند که کنترل آن کشور را به دست گرفتند!و جالب تر اینکه آنان صد در صد مورد تایید داخلی ها هستند! پاسخ: تجربه ام در گشودن مبحث ایران شناسی بدون دروغ و برخورد با چند مورد مزاحم رسمی و دولتی، از ورودیه های گوناگون، به شرط صحت نقل شما ، این برداشت را تایید می کند. آثار ماقبل از پوریم در منطقه نقده آذربایجان و سکه مسی از هلنیسم (شهرهای ایران)پنجشنبه 25 خرداد 1391 ساعت 12:30 PM جواد حاجی زاده چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 9:02 PM سلام استاد به خدا از روی تشریفات استاد نمیگم چون استادی بهم و به نگرش کلیم کردی تو یک منطقه از نقده که تازگی ها کنکاش میکردم با ده ها اسکلت روبرو شدم و از این ور هم موزه نقده بریم تمام اثارش مربوط به قبل پوریم هستند و از این نکته مطمئن هستم که در نقده باستان قتل عامی صورت گرفته که میشه تخمین زد بیشتر ز ۵۰ هزار نفر در یک زمان واحد کشته شده اند و در جایی کنار یکی از اسکلت ها یک سکه مسی که یک طرفش کتیبه هستش پیدا کردم و دادم به یکی از باستان شناسا در تهران برای ازمایش کربن قدمتش را در بیارند میخواستم بدونم که به درد تون میخوره بگیرم واستون ارسال کنم . و اینکه یه سوال دیگه چیکار کنم تا این دولت بیاد در تنها بنای بزرگ سنگی منطقه ما که قلعه قالات ماران هستش کاوش باستانی انجام دهد چون بناش و معاریش به ایران باستان نمیخوره و شاید بنای همون یونانی هایی باشه که از هلنیست های روم شکست خورده بودند پاسخ: آقای حاجی زاده. ممنونم و بسیار مایلم اگر آن سکه و یا تصویر واضح آن را ببینم. موفق باشید. نمایش مشکوک فیلم اثبات مهاجر بودن مردم در فضای متشنج فعلی فرهنگی (عجز و آوارگی مخالفان)پنجشنبه 25 خرداد 1391 ساعت 12:22 PM مهدی - مهدی چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 3:24 PM جناب آقای پورپیرار، آیا اطلاع دارید که کسی در مورد مهاجرت نمایش داده شده در فیلم و این مشخصات غیر عادی آن اظهار نظری کرده باشد؟ ارادتمند مهدی پاسخ: آقای مهدی. بنده که از قلمی شده ای خبر ندارم و بیش تر از نمایش رسانه ای ظاهرا بی موقع آن در شگفتم که بی اندازه در فضای متشنج سال های اخیر، غیر عادی است. نحوه مجوز گرفتن برای نشر کتاب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (نظرات جالب دیگران)پنجشنبه 25 خرداد 1391 ساعت 12:18 PM مسعود سنجری چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 2:12 PM آقای آشنا برادر گرامی می شود بفرمائید عزیزانی مثل کاظم پورکاظم و یوسف عزیزی بنی طرف چگونه برای نشر کتابهایشان مجوز گرفتند؟ عمده ترین علت آن صحه گذاشتن بر همین تاریخ دروغین خوزستان و منطقه است. بعنوان مثال کدامیک از این به اصطلاح مطلعین تاریخ خوزستان به این موضوع اشاره کرده اند که در خوزستان تا سال 1925 نظام کفالت برقرار بوده؟ ضمنا برخی از اعراب خوزستان که عموما در مناطق سوسنگرد و حویزه و حمیدیه و زرگان و بستان ساکن هستند تا همین 70-80 سال قبل کوچرو بوده اند ولی نه به سیاق لرها که ییلاق قشلاق می کنند. اینگونه نیست که فرمودید لرها طی دو سه سده به این مناطق آمده باشند. اگر تواریخ رایج را هم بپذیریم بازهم لرهای بختیاری حتی قبل از 120 سال پیش در مناطق بالای زاگرس ییلاق قشلاق می کردند و به سمت خوزستان نمی آمدند. آن عزیزان تاریخ نویس چهره ای مشوه از خوزستان را ثبت کرده اند که متاسفانه کاردکردی بهتر از تاریخ باستان ایران ندارد. کوچ فصلی ییلاق و قشلاق و کوچ اجباری اقوام جدید به منطقه خوزستان (زبان ها)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 4:18 PM مهدی - مهدی چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 1:24 PM آقای ***، فیلم را خیلی وقت پیش دیده ام. حتی اگر محدوده جا به جایی همان باشد که گفتید باز هم دلایل زیادی از جمله آنهایی که آقای پورپیرار و دیگران اشاره کردند، کوچ فصلی را رد می کند. آقای اوجال، فیلم صامت است. با احترام مهدی پاسخ: آقای مهدی. اگر این حرکت را کوچ فصلی بیانگاریم، بر اساس کثرت دواب و رمه و ابزار زندگی و نفرات، باید ایل نام دار و شناخته ای باشند. که برعکس نشانه و اشاره ای ندارند. طوایف لر و عرب در منطقه خوزستان پس از کوچ اجباری به خطه جنوب غرب (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 4:16 PM آشنا چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 11:59 AM جناب فتح با سلام "قنواتی ها و ساکی ها لر هستند یا عرب ، باوی ها چطور دیناروندی و دینارونی ها و سلسله و دلفان لر چی هستند. طایفه کثیر آل کثیر چیه حتما می دانید بعضی تو عرب بودنشان شک دارند." فراز بالا بخشی از صحبت شما بود که باز تایید کننده نظرات بعضی از دوستان است. به استثنای ساکی ها که اصالتا" از مهاجرین لر کوچک به منطقه خوزستان هستند وبه زبان عربی تکلم می کنند مابقی اقوامی را که نام بردید اصالتا" عرب هستند و به زبان لری تکلم می کنند به این گروه اضافه کنید زیدون وزیدانیها و عرب گاومیشی وکردونیها را که هر چند به زبان لری تکلم می کنند ولی عرب بوده و بیشتر معمرین آنها به این مسئله معترف اند. شما جهت اثبات نظرتان دوستان را به پرسش از معمرین حواله کردید که فکر می کنم تا حدی درست باشد ولی کافی نیست چرا که این مهاجرتها نه در طی یک مرحله چنانچه در فیلم علف شاهد مراحل اخیرش بیش از هشتاد سال پیش بودید و نه در طی مدت کوتاه و در بازه عمر یک نسل انجام گرفته است .این مهاجرتها آرام ودر بازه دو ،سه صد ساله به مرور وبا تاخر وتقدم ورود طی چند نسل به صورت خانوادگی وایلی انجام گرفته وهنوز که هنوز است "بنه ها"مانند بنه عباس یا بنه کریم ویا...حکایت از رحل اندازی واسکان خانواده های مهاجرین در ایستگاه آخر این مناطق می کند. در ضمن عدم وجود اثر جنگ یا در گیری در اثار فولکوریک بین اعراب و مهاجرین ثانوی این منطقه مطلب را باید در فرهنگ اعراب و خوشآمد گویی به میهمان غیر معارض وصلحجو جستجو کنید وآن را دلیلی بر نفی مهاجرت عرضه نفرمایید چون لرها هیچگاه به عنوان یک مهاجم پا به منطقه نگذاشته اند و فرهنگ عرب نکوهش کننده اخم بر میهمان بوده کما اینکه می بینید بین اعراب و لرها زندگی مسالمت آمیزی وجود دارد مگر آنجا که هویت طلبی تاریخ مجعول بعضی از لرها موجب اصطکاک شود. با احترام آشنا آمون : به: لینک برای دانلود دو فیلم مستند دیگر در مورد لرهای مقیم ایران (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 11:03 AM abbas چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 06:42 AM http://www.naghaniha.mihanblog.com/post/tag/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%20%DA%A9%D9%88%DA%86%20%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C
abbas چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 06:49 AM http://www.setinelor.com/archives/2011/09/30/30674
آمون : از:
http://purpirar.blogsky.com/1391/03/24/post-2139/
طوایف لر و عرب در جنوب غربی ایران و اصالت لری و عربی حین مهاجرت (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 10:57 AM فتح چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 02:33 AM آقایان سنجری و نیسی و آقا یا خانم *** اینقدر جدل نکنید فقط توصیه می کنم تا دیر نشده وذخیره و بازمانده ی پیر مردان و پیر زنان لر یا بختیاری و یا هر کس دیگه که نزدیک به 80 سال دارد تمام نشده و دارفانی را نگفته و غزل خدا حافظی را نخوانده بیابید و یک سوالی راجعب کوچ و فیلم علف بکنید جواب خوبی می گیرید البته آقایان سنجری و نیسی یک سر هم به دزفول یا شوشتر بزنند بد نیست آنجا هنوز چند تایی پیر عرب حتما هستند که اطلاعات خوبی بدهند شاید تو اهواز هم بیابید. در ضمن یقین بدانید از هر عرب و لری بپرسی اصل و نسبت چیه و از کجایی یه آدرس کوچ بتون میده. با اطمینان می گم فیلم علف مربوط به کوچ از آناتولی یا سوریه نیست همان ییلاق و قشلاق است. اما بجز این جوانهای امروزی دست پرورده جمهوری اسلامی ایران و بیننده کانالهای ماهواره ای قبلا همه لرها بخصوص بختیاریها یا آدرسی از اصل و نسب عربی می دادند یا یه کوچی از یه جایی مثل سوریه یا عراق می دادند. خلاصه چی شد که تو دولت آقای احمدی نژاد همه یک دفعه از تخمه آفتاب گردان کورش شدند و حرفهای قدیمی ها را گذاشتن تو خمره رنگ رزی تاریخ باستان تو کتابهای زرین کوب بروجردی بگرید. راستی نیسی ها و سنجری ها از کجا کوچ کردند ، قنواتی ها و ساکی ها لر هستند یا عرب ، باوی ها چطور دیناروندی و دینارونی ها و سلسله و دلفان لر چی هستند. طایفه کثیر آل کثیر چیه حتما می دانید بعضی تو عرب بودنشان شک دارند. این هم یک فهرست مختصر از قبایل و عشایر عرب خوزستان: آلبوجلال،ال حمزه،ابرهه،اجود،اعگیل،بنی اسد،امازه،اوس،کوتی،ادریس،باوی،بچاری،بحرانی، البوروایه، آل بطاط، بعیجات، راشدی، بغلانی، بنده، بهادل، تفاخ، ثامری، جامع، جبیرات، جرفی، جعافره، جعاوله، جلیزی، جوابر، جنابیان، ابو چلده (چلداوی)، چاسبی، حرادنه، حردانی، حزباوی، بلالی، حلاف، حمادی، حمودی، حمیدی، حناتشه، حوافظ، حیدری، آل حویزی ، آل خاقانی، خرسان، خزاعل، خسرجی، خفاجی، القریات (اگریه و گریباوی)، خمیسی، خنافره، خواجات، دیلمی،عشیره رلفیه، ذهبیات، دوالم، ربود، بنی ربیعه، آل ربیعی محسنی، آل ربیعی، رویشد، زبیدات، زرگان، زغیبی، موسوی، زویدات، زهیریه، ساعد، ساعدی، ساکی، سیلاوی، سبتی، بنی سعید، سلامات، سلیمان، سواری، سودانی، شریفی، صگور، طالقانی، بنی طرف، عامری، عساکره، عطبی، عباده، عبوده السنایره، بنی عبس، عرب مارد، عرب جراحی، عچرش، بنوالعلم، عموری، عوابدی، عیدانی، البو غبیش، البو غضبان، عبدالخانی، عنافچه، بیت غانم، البو فرحان، فاضلی، فرطوسی، فزاره، فرهود، فیصلی، الگطارنه، الگوام، البو چاسب، آل کثیر، کرمی، کعبی، کعب منان، کعب الحاجی، کعب فرج الله، کعب کرم الله، چنانه، کنعانی، بنی لام، محیسن، مزرعه، مطوری، البو محمود، بنی مره، البو مسلم، مشعشعیان، مطرقی، معاویه، البو معبر، معرفی، منتفج، منیعات، مجدم، میاحی، نبهانی، آل نصار، نیسی، نواصری، ویسی، هلالات، البوصالح (صوالح)، بیت ریحان،... حتما تو این لیست به اسامی جالبی بر خوردید. من نمی دانم اقای پورپیرار می خواهند از این فیلم چه نتیجه ای بگیرند اما این را می دانم که از 25 سال پیش با هر پیر عرب و لری ملاقات داشتم از اصل و نسب و طایفه اش پرسیدم همه هم از مهاجرت می گفتند، البته چند تا پیر بختیاری می گفتند تویکی از این ییلاق و قشلاقها فیلمی هم خارجی ها گرفتن ولی نگفتند که همه دست جمعی از اناتولی یا سوریه آمدن شاید همه شان درغگو بودند. از شما دوستان عزیز خواهش می کنم بجای این جدل بی خود بپرسید ایا کسی خاطره ای از درگیری عربها و لرها در اثر مواجه شدن نو رسیده ها دارد جواب منفی است هیچ درگیری قوی و خانمان سوزی برای اشغال سرزمین دیگری و یا شعرهای فلکلوری که این مورد را ثابت کند وجود ندارد یعنی جا برای همه بوده است. و این مهاجرت به دوره فیلم علف نمی خورد. مسعود سنجری چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 10:16 AM آقای فتح شما که مثل خیلی های دیگر پر مدعا تشریف دارید می شه بفرمائید که بنده جزو کدام یک از اسامی که جناب عالی درج کردین هستم؟ شما اگر به اندازه یک دانه عدس از عرب های خوزستان می دانستی این شکلی پات رو از حدت فراتر نمی گذاشتی. آمون : ارجاعی: لینک دانلود فیلم علف در مورد مهاجرت لرها به ایران فعلی در قدیم (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 10:46 AM سه شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 11:21 PM سلامعلیکم لینک مربوط به تورنت دانلود فیلم Grass : A nation's battle for life - 1924 http://isohunt.com/torrent_details/22466585/Grass.+A+nation%27s+battle+for+life?tab=summary و یا از لینک ذیل : http://torrentz.eu/1d1e521fd89265a7456dd516e7e5e84623a27ba7 **************************** این هم لینک رپیدشیر که توسط جناب آقای مسعود معرفی شده. البته لینک رپیدشیر نسخه سانسور شده این فیلم است و حدود 150 مگابایت کمتر از نسخه اصلی است https://rapidshare.com/files/3373942420/Gross.rar آمون : در ادامه این: اشتباهات مردم و دولت ایران در استنباط شاخصها جهانی (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 10:44 AM اشتباهات مردم و دولت ایران در استنب سه شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 11:18 PM http://alef.ir/vdcfm1dyvw6dtja.igiw.html?159436 فیلمبرداری از کوچ عشایر لر از غرب کارون تا زردکوه بختیاری ایران (نظرات جالب دیگران)چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 10:36 AM *** سه شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 9:31 PM جناب مهدی-مهدی سلام یک بار دیگه فیلم را نگاه کنید.شروع کوچ از غرب کارون شروع میشه و به زردکوه ختم میشه نه آناطولی. کارگردان و فیلمبردار از آناتولی فیلمبرداریشونو شروع کردند و پس از طی مسافت زیاد و عبور از ترکیه و عراق وارد ایران میشوند تا فیلمبرداری از اقوامی که سالهای قبل به این مکان کوچانده بودند را به تصویر بکشند. با تشکر آمون : ماقبل: |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
چهارشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۹۱
پست 2137 تا 2156
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر