سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

پست 1064 تا 1093

مضحک ترین  (پوریم)

یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 6:03 PM

نمونه ای دیگر از پوریم

شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 01:52 AM
نمونه ای دیگر از پوریم
«یوشع به قوم [بنی اسرائیل] گفت : صدا زنید زیرا خداوند این شهر را به شما داده است... آنگاه قوم صدا زدند و کرناها را نواختند و چون قوم آواز کرنا را شنیدند و قوم به آواز بلند صدا زدند، حصار شهر به زمین افتاد و قوم، یعنی هرکس پیش روی خود به شهر برآمد و شهر را گرفتند * و هر آنچه در شهر بود، از مرد و زن، و جوان و پیر، حتی گاو گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاک کردند... [و یوشع به قوم گفت] تمامی نقره و طلا و ظروف مسین و آهنین وقف خداوند می باشد و به خزانۀ خداوند گذارده شود... و چون شهر را گرفته باشید، پس شهر را به آتش بسوزانید و موافق سخن خداوند به عمل آورید، این شما را امر نمودم... وهمۀ آنانی که در آن روز از مرد و زن افتادند، دوازده هزار نفر بوند، یعنی تمامی مردم عای (Ai)، زیرا یوشع دست خود را که با مزراق [نیزه] دراز کرده بود، پس نکشید تا تمامی ساکنان عای را هلاک کرد * لیکن بهایم و غنیمت آن شهر را اسرائیل برای خود به تاراج بردند، موافق کلام خداوند که به یوشع امر فرموده بود... [و یوشع بعد از عای، همین بلا را بر سر سی قوم دیگر هم آورد و وطنهای این سی و یک قوم به هلاکت رسانده را] به اسباط اسرائیل به ملکیت داد.»
پاسخ:
آقای نمونه دیگر... مضحک تر از این امر هنوز طلوع نکرده است که یهودیان قتل عام پوریم را می پذیرند ولی باستان پرستان مدافع یهود ما قبول نمی کنند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ناگفته ها  (شهرهای ایران)

یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 6:01 PM

منصور

جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 10:21 PM
سلام بر استاد گرامی
«در واقع  گفتارهای عرضه نشده چندان تکان دهنده است که مواجهه با آن ذهن کاملا غیر گرفتار می طلبد. » (ناصر پورپیرار شنبه 22 مرداد)
کافیست هر کس به اطراف خود نظر کند تا هم به عمق فاجعه و صدق گفتار جنابعالی پی برد و هم خود را برای مواجهه با هر حقیقتی آماده کند. اینجا با حالتی شبیه ساختن کاخهای کورش مواجهیم. وقتی خاطرات نه چندان دور پدرانمان را به یاد می آوریم پذیرش آنچه گفته نشده برایمان سهل است. اینها تنها حدود 60 سال پیش هیچ پای افزاری نداشته اند و با لاستیک ماشین برای خود دمپایی می ساخته اند. آبریزگاهی نداشته اند و در میان تل خاک ها و درخت ها قضای حاجت می کرده اند، همین الان هم بسیاری پیرزنان نماز خواندن بلد نیستند. باید برای مواجهه با واقعیات گفته نشده آماده بود، وقتی که سرهنگ انگلیسی برای مردم بر روی منبر در لباس روحانی روضه می خواند. وقتی که شخص مسیحی برای روضه خوانی و تازه کردن زخمهای بی ریشه در مناطق سنی نشین هزینه می کند. در واقع همانطور که چند کامیون ستون و پایه ستون در شبی برای ساختن کاخ کورش خالی کرده اند، به همان شکل چندین کامیون آدم در نقاط مختلف ایران خالی کرده اند، در جنوب بسیاری خانواده ها ترکمن هستند و حدود 100 سال پیش به این ناحیه آمده اند. چهره آنها هم کاملا این موضوع را ثابت می کند. قدیمی ترین قبرها دارای تاریخ مرگ حدود 100 سال پیش هستند و معلوم نیست آنها در کجا بدنیا آمده اند. آب انبارها و نخلستان ها حداکثر دارای قدمتی در همین حدود هستند. اسم قدیم این منطقه «تراکمه» است. در واقع اینها به بدبختی و فلاکت از صفحات شمالی ایران به این منطقه به یک منطقه برهوت (تبعید) شده اند. جالب است که ترکمن ها سنی هستند اما این مهاجران ترکمن شیعه دو آتشه هستند و جالب تر اینکه می بینید یک گروه مهاجر به دسته های مختلف تقسیم شده و هر کدام مذهبی برگزیده و در نقطه ای ساکن شده است. حتی چند برادر یکی شیعه شده یکی سنی و در نقطه ای ساکن شده است. چه به روز این مردم آورده اند. باز می بینید که آنها همیشه برای تهیه لباس و پارچه محتاج دوره گردهای یهودی بودند. در قدیمی ترین آبادیها شما باز هم کهن ترین مراکز سکونت را به شکل قلعه می بینید. قلعه هایی با چند برج در اطراف آن و جنگهایی که بین قلعه های مختلف روی می داده و اکثرا بر سر آب یا قنات بوده است (راستی جای مطلبی مستقل در مورد قناتها در مطالب حضرتعالی خالیست. قناتها یکی از صحنه های مانور برای مدعیان تاریخ جعلی است). می بینید که زندگی حالت تجمعی داشته و چندین خانواده در یک قلعه زندگی می کرده اند. بسیاری از آبادیهای قدیمی همین الان هم اسم قلعه بر روی خود دارد، قلعه محمد علی، قلعه عبدالرضا، قلعه مظفر ، قلعه حسن خان ، قلعه ملا، قلعه خان، .... مردمی در نهایت مسکنت که با حداقل امکانات یعنی آب و خاک یا سنگ و چوب درختان اطراف سعی کرده اند در کوتاهترین زمان ممکن برای خود سرپناهی بسازند آنها تمدن را از صفر مطلق شروع کرده اند. در قریب به اتفاق اتاقها از گچکاری خبری نیست.
از کسانی که این نشانه های آشکار را در همسایگی 100 سالی خود نمی بینند و سراغ زندیه و افشاریه از شما می گیرند انتظاری نمی رود. کسانی که بنیان مسائل را در نمی یابند. استاد گرامی، کتابهای بسیاری خوانده ایم و کتابها و سایتهای بسیاری هم نخوانده ایم. اما می دانیم هر ورقی که می خوانیم همانقدر هم در لجنزار دروغ فرو می رویم. فقط یک راه داریم، "زمین" همانگونه که فرموده اید "تاریخ از زمین می روید".  بی تردید همه ما چند دهه بیشتر نیست که ساکن شهرهای مختلف هستیم و خاستگاه دیگری داریم. که همان خاستگاه اولیه هم قدمتی بیش از چند دهه ندارد. هر کس محیط زندگی خود را بررسی کند می بیند که شهرها فرآیندی ثانویه هستند که با جمع آوری ساکنین روستاهای اطراف موجودیت یافته اند. خوب است دوستان در اقدامی عملی این تحقیقات خود را در اختیار یکدیگر قرار دهیم. ببینید آیا کسی را می یابید که مدعی باشد 100 سال قبل هم در همین مکان فعلی سکونت داشته است. قدیمی ترین حمام ها ، حسینیه ها ، قلعه ها، مساجد و مزارع دارای عمری حداکثر 140 ساله هستند. حسینیه ریز 1292 ، قلعه ترمان 1310 ، مزرعه حسین آباد 1290 ، مسجد خرموج 1300 ، مسجد نارستان 1290 ، حمام جم 1292، طاحونه حاجی مظفر جمی 1290. تاریخهای مذکور هجری قمری می باشد و مربوط به استان بوشهر است و از کتابی موسوم به منشآت فاضل جمی (1256-1319 ق.) گرفته شده که وجود چنین شخصی هم مورد تردید است ولی به کلیت موضوع خدشه ای وارد نمی کند. اگر هر کدام از دوستان چنین اطلاعاتی از ناحیه ای از ایران گردآوری کنند کمک بزرگی به بنیان اندیشی خواهد بود.
استاد عزیز، ما بیشتر از حال شما به حال خودمان هراسانیم. وقتی می بینیم در پهنه ی وسیعی از جنوب خلیج تا نواحی ایران و عراق انسانهایی را بر زمین بکر رها کرده اند می فهمیم چقدر حقایق هولناکی هنوز گفته نشده من شخصا از یکی از نزدیکان شنیده ام که آنها به گله های بز کوهی حمله کرده و با دست آنها را گرفته و شکار می کرده اند یا آمار خرسهایی را که شکار کرده اند از صدها در می گذرد. همه اینها از بکر بودن طبیعت طی قرنها خبر می دهد. اکنون می بینیم که تمام مناطق ایران را برای بقای نسل آن حیوانات قرق کرده اند، همه اینها درس است، درس بنیان اندیشی. ما منتظریم، بیش از این ما را در حیرانی و اضطراب رها نکنید. مطالب گسسته ای که در موضوعات مختلف تقریر می فرمایید کاملا بجا و لازم است ولی می توان آنها را لابلای مطالب اصلی بعنوان زنگ تفریح و تنفس گنجاند.
هم اکنون متن قرآن ، تورات و اناجیل اربعه و انجیل برنابا در دست است و بنیان اندیش می تواند در هر زمان گرایش مکتوبات باصطلاح کهن را با تطبیق آنها با قرآن یا تورات و انجیل دریابد و اثبات کند که تمام آنها پشت به قرآن و متوجه به تورات و انجیل هستند. شما شخصیت سامسون و داستانهای او در تورات را بوضوح در قهرمان های شیعه می یابید. بسیاری داستانهای تورات و انجیل با کمی تغییر به تاریخ قلابی اسلام منتقل شده است. انجیل برنابا که دید بزرگان شیعه اصح آنهاست (بهجت) در تضاد مستقیم با قرآن است. یا کتاب لهوف که بعنوان معتبرترین کتاب در باب داستان کربلا شناسانده شده مملو از مطالب مهوع است. همین دیدگاه تورات راجع به خدا را می توانید در دیگر ادیان قلابی و داستانهای جعلی آنها نظیر زردشتی یا مانوی بیابید. و مطالب بسیار دیگری که واقعا مجال وبلاگ جداگانه ای را می طلبد. شما در تورات می بینید که همه شاعرند از موسی و داوود و سلیمان و مریم گرفته تا مردم عادی. در لهوف هم می بینید که همه شاعرند از حسین و سجاد و عمر سعد و یزید گرفته تا مردم عادی. در حالیکه در قرآن قویم نه تنها تاییدی بر شعر و شاعری نداریم که قویا آن را نکوهش کرده و شاعران را ظالم و دیوانه و پیروانشان را گمراه خوانده است. کافی است شما از هر منبر داری بخواهید در حرفهایش از گفتن دو چیز  پرهیز کند، شعر و حدیث، ببینید آیا یک کلمه برای گفتن دارد!
از خدای متعال خواستارم که آن ساعت معینی را که برای شما تعیین کرده است به عقب بیاندازد آنقدر که نور حقیقت را به کمال به گم‌گشتگانی بتابانید که کورمال کورمال به دنبال حقیقت می گردند. (بقول "کشف الاسرار" و یا "کاشف‌الغطاء"، خداوند "بداء" کند یعنی تصمیمش را عوض کند!!!)


پاسخ:
آقای منصور. از حکیمیه تهران پارس که به سمت شمال برویم و از دماوند و شهرهای شمال شرقی و منطقه کلاردشت بگذریم و به گیلان و مازندران و گرگان سری بکشیم و از مسیر نیشابور به خراسان و شهرهای آن عبور کنیم و کنجکاوانه از عقاید و ایمان ساکنان آن بپرسیم به حق خدا که مسجد را نمی شناسند و نمونه پنجاه سال پیش آن را ندارند و در عوض همه جا حسینیه و خانقاه علم کرده اند و خود را نه مسلمان پیرو خداوند واحد، که خاکسار علی و اصطلاحا «اهل حق» می خوانند و  قسمی از آنان حتی آداب درست وضو گرفتن را نمی دانند و یا حتی ابدا وضو نمی گیرند و پیرانی خانقاه گردان دارند که کس قادر به توصیف ظاهر آنان نیست، چه رسد به باطن شان. مگر در پناه خدا بتوان در محاصره این همه دشمن خودی ادای وظیفه کنیم. موفق باشید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

جودی و آرارات  (مستند طوفان نوح)

یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 5:52 PM

محمد اوجال

جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 8:26 PM
با سلام

استاد، سوالی داشتم: همانطور که می دانید در تورات (سفر پیدایش، فصل 8، آیه 4) آمده است که کشتی نوح «در روز هفدهم ماه هفتم بر کوههای "آرارات" نشست». از طرف دیگر خداوند در قرآن می فرماید که کشتی بر "جودی" (که محل جغرافیای آن مشخص نیست) نشست. حال، این که ادعا می شود بقایای چیزی شبیه به کشتی در ارتفاعات آرارات پیدا شده است، کمی عجیب و شاید شک برانگیز نیست؟... مثلا این سوال پیش می آید که با توجه به اینکه محل جغرافیایی "جودی" در قرآن مشخص نشده و از طرف دیگر تورات های کنونی هم نوساخته است، پس سازندگان این توراتهای جدید از چه طریق، پیش از کشف شدن آن بقایا در سال 1949، از محل آن مطلع بوده اند و آن را در تورات ذکر کرده اند؟!

پاسخ:
آقای اوجال. برداشتن مطلب از قرآن و نصب دوباره آن در تورات های جدید، پس از اعمال تغییرات جزیی اطلاعات، نظایر دیگری مثلا در موضوع ابراهیم و احیاء مجدد پرندگان دارد. این قضیه درست مثل این است که باستان پرستان می گویند اگر کتیبه بیستون جعلی است چرا لغات آفارسی امروز را دارد؟!؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

یک دوست جدید  (دوستانه)

یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 5:43 PM

یک فکر

جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 09:30 AM
سلام استاد
من از شما بنیان اندیشی را یاد گرفتم و سعی می‌کنم در زندگی از آن استفاده نمایم. ممنونم که این نوع تفکر را به من یاد دادید. خدا اجرتان دهد. من وبلاگی را با این نوع تفکر در مورد مسایل جاری می نویسم. خوشحال می شوم اگر نظرتان را بدهید.
http://1fekr.blogfa.com
پاسخ:
آقای یک فکر. یادداشت های وبلاگ شما را خواندم. به خصوص یادداشت نذر به حد لازم قوی بود. موفق بلشید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

هادوا  (قرآن)

یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 5:42 PM

منصور

جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 03:57 AM
سلام علیکم
قبلاً توضیحاتی برای کلمه «ه و د» در «لسان العرب» بیان شد. هم اینک در کتاب «قاموس المورد» نوشته دکتر روحی بعلبکی می بینیم تمام مشتقات این کلمه را فقط یهودی شدن یا یهودی کردن معنی کرده است.
در لسان العرب دیدیم کلمه «ه و د» و مشتقات آن «هاد، یهود، هود» بر وزن «ع و د، عاد، یعود ، عود» یا «ج و ع ، جاع ،یجوع ، جوع» می باشد و معنای ریشه کلماتی چون «هاد، هوَّد، تهَْود. بازگشتن، آرام کردن ، تسکین دادن است. این کلمه با «ه د ی، هدی ، یهدی، هُدی» و مشتقات آن که مفهوم راهنمایی را می رساند متفاوت است و نمی توان کلمه «هادوا» را هدایت شدگان معنی کرد یا کلمه «هادٍ» که اسم فاعل از هدی است را بعنوان شاهدی بر این ادعا ارائه کرد. چنانکه حضرتعالی در اسلام و شمشیر معنا کرده اید. «هَدی» یعنی هدایت کرد و «اِهتدَی» یعنی هدایت یافت. کلمه «والذین هادوا» یعنی کسانی که بازگشتند. مثال صریح آن سوره اعراف آیه 156 است. «و براى ما در این دنیا و در آخرت نیکى مقرر فرما ما به سوى تو بازگشته‏ایم.... »
«الذین هادوا» پس از نزول تورات و قبل از حضرت عیسی وجود داشته اند و غیر از ربانیون و احبار هستند(مائده 44). خداوند در آیه بعد تصریح می کند که عیسی را پس از آنها یعنی افراد مورد اشاره در آیه 44 فرستادیم. آنها تا زمان پیامبر و پس از او هم وجود دارند. آنها غیر از مسلمانان، نصاری، مجوس، صائبیان و مشرکین هستند (حج. 17) در عین حال بر خلاف مجوس و مشرکین، با شرایطی می توانند مورد بخشش خداوند واقع شوند (بقره 62).  آنها غیر از کسانی هستند که تنها به ظاهر ایمان آورده اند (احتمالا منافقین). برخی از آنها در زمان پیامبر با تغییر کلمات از مواضع آن فتنه می کنند و خدا نمی خواهد آنها را طاهر کند و برایشان در دنیا خواری و در آخرت عذاب دردناک است (مائده 41) برخی از آنها دین را مسخره می کنند و این عمل آنها کفر است و خدا آنها را لعنت کرده است در عین حال برخی از آنها که ایمان می آورند ، اجرشان با خداست و ترسی بر ایشان نیست. (نساء 46)و (مائده، 69) آنها معتقدند که تنها آنها اولیا خدا هستند با آنکه سخت به دنیا چسبیده اند.(62 آیه 6) خداوند طیبات را بر «الذین هادوا» حرام کرد چون ظلم کردند (16،118) (6،146) (4،160) بدین ترتیب آنها یک کیش هستند و فرمان تحریم خدا را توسط پیامبر خود دریافت کرده اند. در عین حال آنها شاخه ای از مسیحیان یا مسلمانان یا صائبیان نیستند چون حلال و حرام ها برای هر کدام از اینها شامل استثنا نمی شود.
«و موسى از میان قوم خود هفتاد مرد براى میعاد ما برگزید و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مى‏خواستى آنان را و مرا پیش از این هلاک مى‏ساختى آیا ما را به آنچه «کم‏خردان» ما کرده‏اند هلاک مى‏کنى این جز آزمایش تو نیست هر که را بخواهى به وسیله آن گمراه و هر که را بخواهى هدایت مى‏کنى تو سرور مایى پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانى (اعراف۱۵۵) و براى ما در این دنیا و در آخرت نیکى مقرر فرما زیرا که ما به سوى تو «بازگشته‏ایم» فرمود عذاب خود را به هر کس بخواهم مى‏رسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودى آن را براى کسانى که پرهیزگارى مى‏کنند و زکات مى‏دهند و آنان که به آیات ما ایمان مى‏آورند مقرر مى‏دارم (۱۵۶) »
عنایت فرمایید شرط بخشایش خداوند در اینجا همان است که برای «الذین هادوا » در(2،62) و (5،69)  قید شده بود. در ادامه می فرماید:
«همانان که پیروی می کنند از این رسول نبی امی که او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مى‏یابند آنان را به امر بمعروف و نهی از منکر می کند و طیبات را بر ایشان حلال و خبائث را حرام می کند و قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمى‏دارد پس کسانى که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نورى را که با او نازل شده است پیروى کردند آنان همان رستگارانند (۱۵۷)»
خدا در ادامه گفتگو با موسی، آنچه را درباره تبعیت از پیامبر اسلام به او گفته بود به زبان زمان پیامبر شرح می دهد چون در واقع دارد آن ماجراها را برای پیامبر تعریف می کند. می‌فرماید «این! رسول نبی امی که نام او را در تورات و انجیل دارند». پس «الذین هادوا» حداقل یکی از تورات یا انجیل را قبول دارند قبلاً هم در (5،44) داشتیم که آنها تورات داشته اند. در ادامه (اعراف157) یعنی آیه فوق در می یابیم که محدودیتهای اعمال شده بر موسی و همراهانش تا زمان پیامبر اسلام باقی است و او است که این محدودیتها را در صورت ایمان آوردنشان به اسلام و شرایطی که قید شده از آنها برطرف می‌کند. قبلاً در (16،118) (6،146) (4،160) دیدیم که طیبات بر «الذین هادوا» حرام شده بود. در ادامه می فرماید: (سوره اعراف)
«بگو اى مردم من پیامبر خدا به سوى همه شما هستم همانکه فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودى جز او نیست که زنده مى‏کند و مى‏میراند پس به خدا و فرستاده او که پیامبر امی است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و او را پیروى کنید امید که هدایت ‏شوید (۱۵۸) و از میان قوم موسى جماعتى هستند که به حق راهنمایى مى‏کنند و به حق داورى مى‏نمایند (۱۵۹)»
با توجه به توضیحات و قرائن فوق «الذین هادوا» را تنها می توانیم کسانی بدانیم که با موسی به سوی خدا بازگشتند و از گناهان گذشته خود از درگاه خداوند طلب آمرزش کردند و گفتند ما را به خاطر اعمالی که نادانان بنی اسرائیل انجام داده اند مجازات مکن. این موضوع وقتی تقویت می شود که بپذیریم بنی اسرائیل قومی بت پرست نبودند و در مصر با بلاهایی که فرعون بر سرشان آورده بود، خدایی فرعون را قبول نداشتند. چنانکه وقتی از دریا گذشتند و گروهی را بت پرست یافتند و نظیر آن را از موسی خواستند، موسی گفت شما قومی نادان هستید.(اعراف138) یا هنگامی که گوساله ساختند وقتی دیدند هیچ خاصیتی ندارد قبل از بازگشت موسی به گمراهی خود پی بردند و پشیمان شدند (اعراف149)
نکات دیگری نیز برای بنده جالب به نظر رسید که البته جناب استاد و دوستان ممکن است نظر دیگری داشته باشند که محترم است:
نکته دوم اینکه خود موسی هم چندان تفاوتی با قومش نداشت چون او هم علیرغم نشانه های بسیار که از قدرت خداوند دیده بود و هیچ بشری آن را تجربه نکرده است باز هم از خدا خواست که خود را به او نشان دهد. (اعراف143) یا اینکه الواح خداوند را علیرغم فرمان او با بی احترامی به زمین انداخت (و به ادعای تورات فعلی شکست)  (اعراف150) موسی صدای خدا را مرتباً از ابتدای رسالت خود که از آتش بود تا آن هنگام که برای 40 شب با خدا مناجات می کرد می شنید، او درخشان شدن دست خود و مار شدن عصای خود و بلاهای متعدد از سوی خدا بر قوم فرعون و قارون و شکافتن دریا و غرق شدن آنها را دیده بود، اما همین شخص باز هم از خدا خواست که خود را به او نشان دهد. البته شاید بتوان به او حق داد زیرا خداوند از ابتدا خودش مستقیما با موسی حرف می زد و در این مورد خداوند موسی را بر همه تمایز داده است(اعراف144) و موسی حق داشت برای اطمینان از خدا بودن صاحب صدا چنین درخواستی بکند. سومین نکته اینکه خداوند دستورالعملهای بسیار کامل و مفصلی از هر چیزی بر روی الواح نوشت و به موسی داد (اعراف145) بر خلاف آنچه مرسوم است که فقط ده فرمان به موسی داد. نکته چهارم اینکه فعل «نسخ» یعنی بازنویسی کردن (اعراف154) و این کمک خوبی است برای فهمیدن آیه 106 از سوره بقره و اینکه خداوند هیچ دستور خود با دستور دیگری باطل نمی کند بلکه رونویسی یا کامل می کند همانطور که در این آیه اشاره شده.
پاسخ:
آقای منصور. ممنون از زحمتی که کشیده اید. در حال حاضر و به دنبال یادداشت هوا خوری ۷ ارجاع به تورات، تمام کننده ادله نیست هرچند می توان پذیرفت که در بازنویسی تورات های جدید کتاب های ضمیمه و پس از اسفار را عینا و یا با تغییرات اندک منتقل کرده باشند. به طور کلی اینک فقط قرآن است که لغت به لغت اعتبار رجوع دارد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مثانه  (متفرقه)

یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 5:32 PM
چهارشنبه 16 شهریور 1390 ساعت 6:00 PM
پژوهشگران دانشگاه هلندی «تونت» می گویند نتایج تحقیقات جدید نشان می دهد  افراد با مثانه پر، بهتر می‌توانند تصمیم‌ بگیرند.
این محققان دریافته‌اند که در یک لحظه، مکانیسم خودداری در مغز در تمام نقاط بدن یک حس خویشتن‌داری را القا می‌کند و به همین خاطر افراد در هنگام پر بودن مثانه چون در وضعیت کنترل قرار می‌گیرند، قادر هستند که تصمیمات مهم‌تر و با ارزش‌تری را اتخاذ کنند و در نتیجه بهتر قضاوت نمایند.
این متخصصان در دانشگاه هلندی «تونت» وضعیت کنترل مثانه را با بخش‌های مشابه در مغز که احساسات مربوط به پاداش و امیال را فعال می‌سازند، مرتبط می‌دانند.
این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که حتی فکر کردن به واژه‌های مربوط به ادرار کردن نیز می‌تواند همین تاثیر را ایجاد کند.

بنابراین تحقیق، مردم در کنترل انگیزش‌های خود برای لذت‌های کوتاه مدت تواناتر هستند و در عین حال هم گزینه‌هایی را انتخاب می‌کنند که در مدت طولانی سود بیشتری برای آنها داشته باشند. به این ترتیب بخشی از مغز که این سیگنال را می‌فرستد نه تنها برای کنترل مثانه بلکه برای خودداری و کنترل در تمام قسمت‌های دیگر فعال می‌شود.
بنابراین فعال شدن مکانیسم خودداری به شما کمک می‌کند که در تصمیم‌گیری‌های خود امیال و پاداش‌های لحظه‌ای را انتخاب نکنید بلکه در عوض به پیامدهای سودمند و بلند مدت انتخاب خود بیندیشید.

گرچه ممکن است نتایج این تحقیق واقعی نباشد اما نوبت بعد اگر خواستید تصمیم‌ مهمی بگیرید، قبل از هر اقدامی ابتدا یک بطری آب بنوشید شاید این ادعا که  " افراد با مثانه پر، بهتر می‌توانند تصمیم‌ بگیرند" درست باشد.


پاسخ:
رجوع شد بی خاصیت بود. حالا نهضت مثانه پر راه خواهد افتاد و برای شکاکین و اطراف شان یک لحظه خوش باقی نخواهد گذارد. آن چه در تجربه قابل تایید است این که صاحبان مثانه پر برای این که خود را زودتر به
آبریزگاه برسانند با هر اظهار نظری موافقت می کنند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

احوال جویی  (دوستانه)

پنجشنبه 17 شهریور 1390 ساعت 11:42 PM

khalil

چهارشنبه 16 شهریور 1390 ساعت 1:29 PM
سلام استاد عزیزم
با علاقه ای که نسبت به  شما و وبلاگتان دارم قبل از خواندن مطالب هواخوری 7 اول از همه سلامی خدمت شما استاد بزرگوار و عزیز و دوستان بنیان اندیش عرض می کنم و امیدوارم که همگی سالم و سر زنده باشید.
با مشغله کاری زیادی که پیش رو داشتم نمی توانستم سری به کلاس بنیان اندیشی بزنم و الان هم با یک فرصت برای اینکه یادی از شما و دوستان داشته باشم به اینجا مراجعه کردم.ولی با این حال با تکثیر سی دی ها و آثار شما به دیگران تلاش برای روشنگری آنها را دارم.
استاد موفق و سربلند و پیروز باشید
پاسخ:
آقای khalil. از ابراز محبت شما ممنونیم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

لزوم عزاگرفتن  (مستند طوفان نوح)

سه شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 02:57 AM

منصور

سه شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 02:31 AM
سلام استاد
این روزها خشک شدن دریاچه ارومیه و احیای آن موضوع روز شده است.
این دریاچه مانند دیگر دریاچه های بجای مانده از توفان نوح محکوم به خشک شدن است که موید نظر حضرتعالی در این باره است.
آقایان فکر می کنند با منحرف کردن بخشی از رود ارس یا رود زاب می توانند این دریاچه را نجات دهند اما به نظر می رسد حتی در صورت اجرای این پروژه تنها باتلاق کوچکی در این ناحیه باقی بماند.
نظر حضرتعالی چیست؟
پاسخ:
آقای منصور. حوزه توفان و مرزهای داخلی شرق میانه سرزمین انبیاء الهی است. متاسفانه شرح نویسی بر اوضاع تاریخی این خطه به دست یهودیان افتاده که کوچک ترین اطلاع در باب این حوزه را با یک توضیح توراتی توام کرده اند. باید عزا بگیریم که انفجار بزرگ کشف سرزمین توفان نتوانست صاحب نظران مسلمان را  به حرکت درآورد و با کنکاش در کشف جغرافیا و عوارض طوفان، داستان های تازه نوشته تورات را ابطال کند. به راستی که اگر خاخامی به مسلمانان اعلام کند که: ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم، بی مایه نگفته است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

دعوت کافران و مشرکان  (قرآن)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:25 PM

طالب حقیقت

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 06:32 AM
با سلام به استاد و دوستان. نظرتان در رابطه با آیات 8 و 9 سوره ممتحنه چیست؟
پاسخ:
آقای طالب حقیقت. اخراج مسلمین به علت قلت عددی نمی تواند به دست یهود و نصاری صورت گرفته باشد، این عمل را نیروی بومی مکه یعنی کافران انجام داده اند و آیاتی نیز در تایید آن موجود است. اصولا برخورد قرآن با کافران، خلاف مشرکین غالبا با دعوت و مسالمت توام است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

همپوشانی شرک و کفر  (اهل کتاب)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:24 PM

موومان

یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 5:51 PM
سلام استاد، خدا قوت
یادداشت جدید را تبریک میگویم. اما در مورد جوابی که به آقای محمد اوجال دادید یک تذکر را لازم میدانم:

تا آنجایی که من دیده ام، در قرآن هر مشرک نجسی کافر هم هست، ولی نه برعکس، یعنی هر کافری مشرک نیست.

علت این که هر مشرکی در عین حال کافر هم هست، آیات ۳۱ تا ۳۳ توبه می باشد. خداوند ابتدا در آیه ۳۱ یهودیان و مسیحیان را مشرک خطاب می کند، سپس در آیه ی بعدی آنان را کافرانی می خواند که می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، و در نهایت در آیه ۳۳ دوباره آنان را مشرک می شمرد. بنابراین یهود و نصاری هم مشرک و هم کافرند.
از لحاظ عقلی هم، کسی که به خداوند شرک ببندد و بساط هدایت آسمانی را به سخره گیرد، در واقع علاوه بر جرم شرک با دروغ خود روی حقیقت را پوشانده و اصطلاحا کفر نیز ورزیده است؛ همانگونه که شما هم آنان را بازگشت کرده به دوران ماقبل هدایت ، یعنی دوران کفر دانسته اید.  
 
 
 
 
 
توحید
یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 10:33 PM
آقای موومان با سلام.

ممنون از نکات ارزشمندتان . دیدگاه من با استاد در این مورد تفاوت دارد. اگر آیات ابتدایی سوره توبه با دقت مرور شود معلوم می شود فرمان جهاد با مشرکین در مورد مشرکینی است که عهد شکنی کرده اند . بنا براین لزومی ندارد الان به بهانه نجس بودن مشرکین با آن مشرکینی که به جنگ با ما نیامده اند قطع رابطه کنیم و یا از آنها ؛جزیه؛ بگیریم.

هر چند فکر می کنم واژه ((جزیه)) هم از آن واژه هایی است که باید موشکافی شود و باور سنتی مبنی بر مالی بودن جزیه مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
پاسخ:
آقای موومان. شاید شما بدانید که منظور از «آن مشرکینی که به جنگ با ما نیامده اند» چیست؟ این که حوادث اخیر در منطقه کاملا دیکته می کند که هیچ دولت اسلامی نداریم، همراه این حقیقت که تمام آن ها دست نشانده علنی و رسمی و گاه هم استتار شده کنیسه و کلیسایند. شاید نوعی صلح برای مردم عوام و از همه جا بی خبر بدانیم! اگر سال هاست که این گونه دولت های مسلمان از مردم خود به عناوین مختلف مثلا خرید آدامس و روژ لب جزیه می گیرند و به واتیکان می فرستند! قرآن کبیر در عین صدور فرمان قطع رابطه با مشرکین اشاره می کند که این مطلب موجب کسادی بازار داد و ستد مسلمین نخواهد شد.  
 
 
 
 
موومان
دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 00:01 AM
ببخشید استاد، فکر کنم در پاسخ به آقای توحید مرا خطاب قرار داده اید. اگر امکان دارد اصلاح بفرمایید.

با تشکر
پاسخ:
آقای موومان. چون کامنت رسیده از طرف آقای توحید خطاب به شما بود، سئوال را با سفارت شما فرستاده بودم.    
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

به اسم خدا  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:19 PM
یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 2:23 PM
چه قدر جالبه !  تازه فهمیدم آدم ها وقتی کسی رو می کشند یا هر بلایی سر هر کسی میارن یا هر جنایتی می کنند به اسم خدا انجام می دن!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

توصیه هایی برای خداوند  (اهل کتاب)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:15 PM

توحید

شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 9:57 PM
سلام استاد خسته نباشید و خدا قوت.

من کمی با این استدلالتان مشکل دارم . منظورم بحث با آقای تبریزلی است در مورد حکم نجس بودن تمام مسیحیان جهان حتی تا دهات و شهر های دور افتاده افریقایی.

استاد اگر به این شیوه استدلال کنیم چون قرآن فرموده اعراب شدیدترین مردم در کفر هستند و یا چون قرآن بارها تورات و انجیل را تصدیق نموده پس امروز هم اعراب کافرترین مردم هستند و قرآن تورات و انجیل کنونی را تصدیق می کند!

البته تایید می کنم که سران کلیسا و کنیسه و سرکردگان و راهبران مسیحیت در جهان که آگاهانه شرک را ترویج می کنند نجس هستند. ولی استاد پس تکلیف دعوت گری و تبلیغ قرآن در جهان چه می شود ؟ پس اینهمه آیاتی که تاکید به مجادله به صورت احسن با اهل کتاب می کند چه می شود ؟ آیا امروز وظیفه ما نیست که مانند مسلمین صدر اسلام و مانند پیامبر گرامی اسلام ندای قرآن را به گوش آن دسته از اهل کتابی که ناخواسته به دام شرک کلیسا افتاده اند (درست مانند پدر و مادر خودمان که بسیاری از عقایدشان در مورد امامان مشرکانه بوده و هست) و قلبی حق پذیر دارند برسانیم ؟

آیا هنگام خواندن قرآن احساس نمی کنید که همان تکالیفی که خدا بر پیامبر قرار داده و با بانگ (قل) و یا (بلغ) پیامبر را ملزم به دعوت گری و روشنگری می نموده بر دوش ما هم سنگینی می نماید ؟

همچنین در مورد مقاله اخیرتان خیلی بهتر می شد که بصورت علمی تر موضوع را دنبال می کردید و مثلا با مقایسه زبان اصلی کتاب مقدس یعنی عبری تورات ۱۵۰ سال پیش با متون عبری کنونی تحریف ها را مشخص می کردید ؟ چون عده ای می گویند استناد به ترجمه های کنونی کتاب مقدس علمی و منصفانه نیست همانطور که نمی توان با رجوع به ترجمه های قرآن مثلا ترجمه الهی قمشه ای ادعای تحریف قرآن را داشته باشیم ؟

مثلا فکر می کنم همان موضوع طوفان نوح مورد مناسبی برای تحقیق باشد که آیا در تورات های قدیم تر از کشف کشتی نوح در ترکیه هم به زبان عبری واژه (( آرارات )) وجود داشته یا یک نامگذاری جدید در تورات است ؟

و یا بحث (تورات و آرامیان) را از نظرز متن اصلی نیز پیگیری می کردید چون این روش بسیار موثر تر است و زبان سرسخت ترین مخالفان را هم می بندد.

با تشکر .
پاسخ:
آقای توحید. فرامین قرآن امروز و دیروز و فردا ندارد، چنان که نمی توانیم برای دسته بندی مشرکین به خوش نیت و بد نیت در رسانه ها آگهی گم شدگان فریب خورده چاپ کنیم. یک لحظه بیاندیشید که طرف این توصیه های شما خداوند است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

فصل تازه ای را در تاریخ ادیان  (متفرقه)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:14 PM

مسعود سنجری

شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 6:41 PM
برادر بزرگ استاد پورپیرار گرامی
سلام علیکم

بخاطر این یادداشت زیبا از شما سپاسگزاری می کنم. حقی که فوق العاده است.

والسلام علیکم
فی امان الله
پاسخ:
آقای سنجری. از محبت های شما ممنونم . اگر گوش شنوایی در کنیسه و کلیسا و مساجد یافت شود، یادداشت هوا خوری ۷ فصل تازه ای را در تاریخ ادیان خواهد گشود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نجاست مشرک  (اهل کتاب)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:09 PM

محمد اوجال اولوتورک

شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 03:11 AM
با سلام خدمت استاد و سایر دوستان

اما استاد (در ارتباط با بحث مطرح شده از سوی آقای آلپر تبریزلی) خداوند در قرآن "مشرکین" را نجس معرفی می کند، نه "اهل کتاب پیشین" را :

یَا اَیُّهَا الَّذٖینَ اٰمَنُوا اِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلَا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هٰـذَا وَاِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنٖیکُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهٖ اِنْ شَاءَ اِنَّ اللّٰهَ عَلٖیمٌ حَکٖیمٌ
(توبه، 28)

اهل کتاب پیشین البته "مصداق" مشرکین و در نتیجه "نجس" اند، اما بی مجامله واضح است که هر "شرک ورزنده"ای ـ چه فردی به دنیا آمده و رشد و تربیت یافته در در خانواده و جامعه ای مسیحی و یا یهودی باشد و چه شخصی تربیت یافته در محیطی اسلامی و در میان مسلمانان ـ "نجس" است.

پاسخ:
آقای اوجال. مصداق و جایگاه شرک و مشرک، در آیات ۲۹ تا ۳۱ سوره توبه ذکر شده و البته از کفر که نفی مطلق قدرت و ذات الهی است نمی توان به شرک تغییر موضع داد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مقاله ای در باب رباخواری  (اقتصاد)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:06 PM
رامین.ص
شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 02:28 AM
با سلام:

استاد گرامی از اینکه دوباره مطالب را شروع کردید خوشحالم.به دوستان توصیه می کنم به سایت
http://anosiha.blogspot.comسری بزنید البته با فیلتر شکن.مخصوصا مقاله "مبارزه علیه ربا خواری"با تشکر.
پاسخ:
آقای رامین. با این که اغلب منابع برداشتی از جعلیات معمول بود ولی مقاله به درد خوری بود. ممنون
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

کمیسیون برای آیات موضوع اهل کتاب  (اهل کتاب)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:04 PM
Alper Tabrizli
جمعه 11 شهریور 1390 ساعت 6:28 PM
با عرض سلام و احترام فراوان خدمت استاد ارجمند

استاد گرامی , یهود و نصاری  در صدر اسلام - به غیر از آنان که به اسلام گرویدند -  به گفته خود قرآن به حق بودن پیامبر اشراف داشتند و آگاه بودند و تنها به خاطر قدرت و منسبشان اسلام را نمی پذیرفتند و زمانی نیز که به خداوند شریک قائل شدند به همین دلیل بود, یعنی آنها از روی دشمنی با اسلام و برای کسب قدرت مشرک شدند

اما مردمان مسیحی این عصر اغلب چنین دلایلی ندارند و همانگونه که قبلا عرض کردم تنها پیرو آیین پدرانشان هستند و علت مسلمان نشدنشان اغلب بی اطلاعی از ماهیت اسلام و کتاب عظیم الشان قرآن است و در صورت شناخت صحیح از اسلام دلیلی برای نپذیرفتنش ندارند!

از سوی دیگر مشرکین این عصر تنها در یهود و نصاری خلاصه نمی شوند , و چه بسیار اشخاص به ظاهر مسلمانی که خدایانی غیر از الله  راگزیده اند و ار آنان یاری می طلبند! آیا با آنان نیز باید قطع رابطه کرد ؟ پس چگونه می توان اسلام را به این اشخاص شناساند ؟ و شاید بتوان گفت اغلب خوانندگان کنونی یادداشت های شما قبل از دریافت حقیقت از مطالب روشنگرتان درباره اسلام,  از همان گروه بودند

آیا مشرکین معاند و قدرت طلب که از روی عمد و غرض اسلام را نمی پذیرفتند و مسیحیان گمراه و بی اطلاع کنونی که اذهاشان پر شده است از تبلیغات مخرب درباره اسلام , تا حدی که در ضلالت و  بی اطلاعی از قرآن به سر می برند , در یک زمره قرار دارند و باید یکسان با آنان برخورد کرد؟ و یا پس از آشنایی با قرآن در صورت پافشاری بر شرک , مشرک محسوب می شوند؟

به نظر بنده حقیر از آن جهت که مسیحیان(و در مواردی بودائیان و هندوها )  بخش اعظمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند نمی توان بدون شناساندن و تبلیغ اسلام به آنان , به یکباره آنان را مطرود اعلام کرد زیرا که در شرایط کنونی جهان , گویی ما برگشته ایم به سال های اولیه اسلام با مردمانی بی اطلاع از اسلام و قرآن, که باید با کتاب هدایت  آشنایشان کنیم ! و چه می دانیم شاید پاکی پیشه کنند؟ یا متذکر گردند و این تذکر به حالشان  مفید باشد ( اشاره به سوره عبس آیات 3 و 4 )

با سلام و احترام فراوان
پاسخ:
آقای تبریزی. هنگامی که آیه ای از قرآن ارسال و پیامبر مامور ابلاغ و انتشار آن می شود، حکم  خداوند است که دربارگاه الهی به گونه ای همه جانبه با شرایط بندگان زمینی منطبق و ممکن شده است. اگر آیه ای به صراحت نجس بودن اهل کتاب پیشین را اعلام می کند نمی توان برای اصلاح به کمیسیون مربوطه فرستاد و برای آن اصلاحیه تعریف کرد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

رابطه با اهل کتاب  (اهل کتاب)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 5:03 PM

Alper Tabrizli

جمعه 11 شهریور 1390 ساعت 04:13 AM
سلام استاد , خسته نباشید
خوانندگان سایتتان اینبار کمی بیشتر منتظر دریافت یادداشت های روشنگرتان شدند که ان شاء الله علت آن بر خیر باشد

ضمن تشکر از یادداشت راه گشایتان سوالی در مبحثی مشابه دارم , اینکه تکلیف مسلمانان عصر حاضر را در داد و ستد و دوستی با معتقدین به انجیل و بودائیان و...(نه سیاست گزاران و معاندان) چگونه ارزیابی می کنید ؟ آیا  نباید با آنان تعاملی داشت و آنانرا مشرک نامید؟ یا اول باید تبیینی از اسلام بر آنان صورت گیرد ؟
زیرا که به نظر بنده عمده این اشخاص معاند نیستند و  مانند کفار صدر اسلام تنها به آیین پدرانشانند و بیشتر شبیه آنانند که از قرآن بی اطلاع هستند
پاسخ:
آقای تبریزی. خداوند در قرآن فقط اهل کتاب پیشینُ، یعنی یهود و نصاری را نجس خوانده و دستور قطع ارتباط با آنان را داده است، نه کافران.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

درس ماه رمضان  (اسلام)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 4:54 PM

مسعود سنجری

سه شنبه 8 شهریور 1390 ساعت 10:28 AM
برادر بزرگ استاد پورپیرار گرامی
سلام علیکم

فرا رسیدن عید سعید فطر را به شما و دوستان تبریک عرض می کنم.

والسلام علیکم
فی امان الله
پاسخ:
آقای سنجری. صبر در سختی، تمرین انتظار و رجوع به میزان استقامت خویش ساده ترین درس مکتب رمضان است که امیدوارم همگی آموخته باشیم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سلامتی  (دوستانه)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 4:54 PM

فریبا حاجی زاده

دوشنبه 7 شهریور 1390 ساعت 10:54 PM
سلام
چند روزه که خبری از شما نیست! حالتون خوبه؟
پاسخ:
خانم حاجی زاده. هنوز راه نفس باز است، شکر می کنم و شکایتی ندارم و ممنون.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

بی سواد بودن همیشگی پیامبر اسلام (ص) بر اساس روایات  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 4:52 PM

شمعون

جمعه 4 شهریور 1390 ساعت 4:20 PM
شالوم!
شبات شاد!
قضیه تموم شده و معلومه که پیامبر سواد نداشته! ولی بعضی ها قبول ندارن حرف قرآن رو!
پس بنابراین از روایات استفاده می کنم ( که خودمون جعلش کردیم! ) تا همه مطمئن بشن که پیامبر اسلام(ص) بیسواد از دنیا رفته!
آماده اید ؟!!
------------------------------
پیامبر به امیر مؤمنان فرمود بنویس:

«بسم الله الرحمن الرحیم» و علی نوشت.

سهیل گفت: من با این جمله آشنائی ندارم و «رحمان» و «رحیم» را نمی شناسم.

بنویس باسمک اللهم.یعنی به نام تو ای خداوند.

پیامبر موافقت کرد به ترتیبی که سهیل می گوید، نوشته شود و علی نیز آن را نوشت.سپس پیامبر به علی دستور داد که بنویسد:

هذا ما صالح علیه محمد رسول الله: یعنی این پیمانی است که محمد، پیامبر خدا با سهیل نماینده قریش بست

سهیل گفت: ما رسالت و نبوت ترا به رسمیت نمی شناسیم.اگر معترف به رسالت و نبوت تو بودیم، هرگز با تو از در جنگ وارد نمی شدیم.باید نام خود و پدرت را بنویسی و این لقب را از متن پیمان برداری.در این نقطه، برخی از مسلمانان راضی نبودند که پیامبر تا این حد تسلیم خواسته سهیل شود.ولی پیامبر با در نظر گرفتن یک رشته مصالح عالی که بعدا تشریح می شود خواسته سهیل را پذیرفت و به علی «ع» دستور داد که لفظ «رسول الله» را پاک کند.

در این لحظه علی «ع» با کمال ادب عرض کرد: مرا یارای چنین جسارت نیست، که رسالت و نبوت ترا از پهلوی نام مبارکت محو کنم.پیامبر از علی خواست که انگشت او را روی آن بگذارد تا او شخصا آن را پاک کند و علی انگشت پیامبر را روی آن لفظ گذارد و پیامبر لقب «رسول الله» را پاک نمود. (12)
------------------------------------
داستان مربوط می شه به صلح حدیبیه ( کدوم صلح؟!!) و بعد هم پیامبر حتی اسم خودش رو هم نمی دونسته!! وگر نه خودش پاک می کرد!
این هم لینک مطلب که اگر کسی جرات داره، اعتراض کنه! ببین از کجا پیدا کردم!!!!

http://www.hawzah.net/fa/ArticleView.html?ArticleID=4243

از حوزه علمیه قم!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سایت کارنگ  (متفرقه)

جمعه 4 شهریور 1390 ساعت 3:26 PM

محمد اوجال

پنجشنبه 3 شهریور 1390 ساعت 6:26 PM
استاد سلام

لطفا به دوستان مسئول سایت کارنگ (www.karangbooks.com) بفرمایید که در قسمت "تماس با ما" در سایت، شماره تلفن های انتشارات را تصحیح کنند.
پاسخ:
آقای اوجال. آن سایت به روز نیست و نیاز به تعمیرات اساسی دارد. با این همه به چشم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تحولات سوریه  (سیاسی)

جمعه 4 شهریور 1390 ساعت 3:22 PM

عزیز

پنجشنبه 3 شهریور 1390 ساعت 12:58 PM
استاد بدون شک شما تحولات سوریه و دیگر بلاد اسلامی را پیگیری میکنید.
سئوال این است
استاد به نظر شما درست است که نظام جمهوری اسلامی  به این دلیل که قیام مردم سوریه در اثر توطئه استکباربوده و اینکه سوریه همپیمان ماست و....!ما از کشتار مردم توسط بشار اسد حمایت مادی و معنوی کنیم؟! استاد موضع و نظر شما برای ما قابل تامل وتعیین کننده است.
پاسخ:
آقای عزیز. دولت غاصب اسراییل، به صورت کمک های مستقیم مالی، اخرین واحدهای اطلاعاتی و نیز ابزارهای جنگی مافوق مدرن، سالانه قریب سی میلیارد دلار کمک بلاعوض دریافت می کند. اینک رویارویی منطقه ای و محلی و دموکراتیک دیگر وجود ندارد گروه اسراییل در یک طرف و گروه ازادی خواهان در سوی دیگرند. در مورد سوریه نیز باید به دنبال رد پا بگردیم تا بتوان نتیجه موجه و یا مردود تاریخی بگیریم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

موحد بودن نمایندگان یهود و نصارا در مجلس شورای اسلامی  (اهل کتاب)

جمعه 4 شهریور 1390 ساعت 3:20 PM

عزیز

پنجشنبه 3 شهریور 1390 ساعت 12:45 PM
باسلام
«معلوم نیست که با کدام منطق سیاسی و دینی و فرهنگی و حتی اقتصادی، در سرزمین اسلامی ما، برای نمایندگان فرقه های بی خدا هم کرسی اعلام نظر می گذارند »
استاد!من نمیدانم یهود و ارمنی حاضر در مجلس قانون گذاری موحد هستند یا خیر.اما اگر موحد باشند،از نظر شما داشتن کرسی قانونگذاری ایرادی ندارد؟
پاسخ:
آقای عزیز. هر یهود و یا نصاری که به وحدانیت خداوند گواهی دهد پس از دین خود و از تثلیث بازگشته و مسلمان شده است که تا این ساعت شامل حال نمایندگاگان یهود و نصارا در مجلس شورای اسلامی! نشده است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

صحت حدیث و روایت  (اسلام)

پنجشنبه 3 شهریور 1390 ساعت 2:32 PM

ساده دل

پنجشنبه 3 شهریور 1390 ساعت 01:54 AM


سلام استاد عزیز و بزرگوار

من اطلاعاتی که بهشون میرسم اینجا قرار میدم که مورد نقد قرار بگیره و از صحتشون با استفاده از علم شما و شاگردان مکتب بنیان اندیشی اگاه بشم

ذهن ساکنی ندارم و هر لحظه درحال تغییر نظرم هستم
این ازاد اندیشی باعث شد تا عمیقا نسبت به قران ایمان پیدا کنم
بنابراین همین الان اعتراف میکنم که در  مورد مسئله پسرخوانده و ازدواج باهمسر مطلقش اشتباه کردم

و ممنونم از تذکرتون

متاسفانه در این قسمت روایات و قران را خلط کردم
الان نگاهی دگرباره انداختم و متوجه تفاوت فاحش انها شدم
قران یک کانال است و روایات یک کانال دیگر
گویی هرگز به هم نخواهند رسید،مانند دو خط موازی


به امید زدوده شدن جعلیات از اسلام عزیز
پاسخ:
آقای ساده دل. هیچ سندی که بتواند صحت حتی یک روایت و حدیث را تایید کند تاکنون یافت نشده است. زیرا اصولا زمان و نسیان چنین اجازه و امکانی را برای هیچ کس صادر نمی کند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نسخه اصل تورات و انجیل و تحریفات آنها  (اهل کتاب)

چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 4:47 PM
چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 12:32 PM
سلام
استاد جوابی را که از مدعیان عدم تحرف تورات زمانی که مثلا برخی دوستان اشاره میکنند که تناقضات فراوانی مثلا آیات تورات با آیات قرآنی دارند و این نمایانگر دستبردگی در تورات می باشد میگویند در ترجمه ها چنین است و ایرادات از ترجمه ها می باشد که چنین چیزی را القا میکند!مثلا کشتی گرفتن یعقوب با خداوند احتمالا از عدم درک و رساندن مفهوم واقعی اصل داستان از تورات می باشد؟!
ممنون میشوم اگر توضیخی در اینباره بفرمایید.
پاسخ:
در مورد تورات و انجیل، مسئله حقوقی و فنی است. از این دو کتاب نسخه قدیم در دست کنیسه و کلیسا نیست و در بخش هایی آشکار است که قصد انتقال حقوق تاریخی و ملی به قوم یهود در سرزمین فلسطین را دارد. نبود نسخه قدیم در باره این دو کتاب آن گاه که در سراسر قرون، به نمایه های گوناگون اوراق قرآنی در اختیار محقق است، نونوشته بودن تورات و انجیل محرز می شود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

خانواده پیامبر اسلام (ص)  (اسلام)

چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 4:44 PM

ساده دل

چهارشنبه 2 شهریور 1390 ساعت 12:18 PM


یک از مواردی که به آن کمتر توجه می شود حکمت  الله در خصوص فرزندان پیامبر اسلام است. هیچ فرزند ذکوری از پیامبر به یادگار نماند و حتی زنان پیامبر پس از رحلت پیامبر مجاز نبودند با کسی دیگر ازدواج کنند. چرا؟

حال که فرزند ذکوری از پیامبر به یادگار نمانده است وضعیت چنین است و اگر می ماند چه می شد؟

این نکته مهمیه،خداوند در قران میفرماید که پیامبری بعد حضرت محمد نیست و پدر هیچ یکی از مردان قوم نیستند و همچنین پسری از ایشان باقی نمانده که پس از ایشان جانشینشان شود
خداوند کار بیهوده نمیکنه و این ایه حتما منظور مهمی داشته

این همه ماجرا پیش اومد تا مردم بفهمند که زید پسر پیامبر نیست برای اثبات و فهماندن این موضوع به مردم،پیامبر مجبور شدند با همسر زید ازدواج کنند تا اطمینان کامل برای مردم ایجاد بشه،با نفی ازدواج همسران پیامبر پس از ایشان،میشه فهمید که خداوند تمام راه های ادعای ادامه نبوت و قدرت پس از ایشان رو بسته بود

اینها موضوعات کم اهمیتی نیستند

ایا هنوز هم برخی معتقد به ادامه جانشینی پس از پیامبرند؟؟؟
پاسخ:
آقای ساده دل. اشکال کار در این است که بخشی از اطلاعات درون کامنت شما منتقل شده از منابعی است که ذره ای اعتبار ندارد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عامل انقطاع در روند تجمع و تمدن شرق میانه  (پوریم)

سه شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 4:41 PM

حمید

سه شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 09:49 AM
جناب استاد کاش اینقدر ازمسند اطمینان و جزم اندیشی کامل به مساله ی پوریم که به نظر خودتان عامل انتقاع شرق میانه است نگاه نمی کردید و این قاعده را که هر کس درمورد پوریم کمترین سوال و شکی داشته باشد حتما یهودی یا عامل خاخام است را برای یک لحظه از ذهنتان پاک می کردید و یک بار دیگر بصورت بنیان اندیشانه به مقاله ۱۰۴ نظر می افکندید تا ببینید هیچ یک از دلایل ارائه شده در آنجانتوانسته پوریم را اثبات کندبلکه فقط ثابت کرده اید که در شرق میانه انقطاعی بوجود آمده و پیامدهای آن رابررسی و ثابت کرده اید.از آنجا که یهودیان این انقطاع را به نفع خود برای رسیدن به برنامه های ضد بشری وجهانی خود با جعل و دروغ پر کرده اند شما حکم داده اید که لابد خود آنها عامل انقطاع بوده اند.اگر در ترکیه عامل انقطاع طوفان نوح است نه یهودیان چرا در آنجا نیز همانند ایران به جعل ودروغ دست زده اند است ! پس حالت دیگری نیز وجود دارد که انقطاعی بوجود آمده و جعلیات وسیعی توسط یهودیان صورت گرفته اما عامل آن خود آنها نیستند. سوال بسیار مهمی که وجود دارد اینه که شما چگونه به این نتیجه رسیدید که کار کار یهودی هاست ؟ از تورات مجعول و تحریف شده ؟ از ناتمام بودن تخت جمشید؟ از کتیبه نونوشته و جدید داریوش در بیستون ...؟
جناب استاد هر چند می دانم سخنان بنده تاثیری در شما و بررسی مجدد پوریم نخواهد گذاشت ولی از سر ارادت و دلسوزی اساعه ی ادب شد و مطالب فوق بیان گردید و قطعا در مورد آثارارزشمند شما آیندگان قضاوت خواهند کرد ولی به نظر حقیر بزگترین آفت تحقیقات شما وعدم توفیق آنها نظریه ی غیر قابل اثبات پوریم خواهد بود.
سلامت و پیروز باشید
پاسخ:
آقای حمید. همین که تلاش بنیان اندیشانه در مورد تاریخ و فرهنگ و هویت مردم شرق میانه را ناموفق گمان کرده اید، جای شما در کنیسه را تا کنار دست خاخام و نزدیک کرسی خطابه ستایش استر مخصوص می کند. نباید به نوشته شما اعتنا می کردم ولی برای این که نزد خاخام زیاد سرافکنده نشوید عرض می کنم که اگر انقطاع در روند تجمع و تمدن شرق میانه را فقط و فقط یهودیان با انبوه افسانه و جعلیات دست ساز خود مخفی کرده اند، پس عامل انقطاع هم یهودیانند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اقوام و تمدنها در قرآن  (قرآن)

سه شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 4:39 PM

حاجی

سه شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 03:15 AM
سلام استاد گرامی
آیا در آیه زیر:

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾
انبیا 44
همچنین الرعد 41
اشاره خداوند به  اقوام و تمدن و شهراست ؟
یا نظر دیگری دارید ؟
پاسخ:
اقای حاجی. مقاله ای در این باب آماده دارم که پس از چاپ در  منبع سفارش دهنده، ان شاء الله به وبلاگ منتقل خواهم کرد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تاریخ  (جملات زیبا)

سه شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 4:36 PM

حاجی زاده

دوشنبه 31 مرداد 1390 ساعت 3:21 PM
ماموریت حکومتهای سرنگون شده پایان یافته بود و دیگر قابلیت تامین منافع و مصالح امریکا و اسرائیل را نداشتند، پس باید کنار می رفتند، ادامه مراحل بعدی طرحهای طاغوت مستلزم حکومتهای جایگزین و با ساختارهای نو، استکبار و استعماری جدید و پیچیده تر بود که مستقر خواهد شد.
بیچاره ملتی که امیدشان بزودی ناامید خواهد شد.
پاسخ:
خانم حاجی زاده. ارابه تاریخ دنده عقب ندارد و از هر نوع مسیر و زمین و مانعی خود را بیرون می کشد و به پیش می راند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

غذاهای حلال و حرام  (قرآن)

سه شنبه 1 شهریور 1390 ساعت 4:30 PM

شهاب

شنبه 29 مرداد 1390 ساعت 10:36 PM
 
 
 
مسعود سنجری
یکشنبه 30 مرداد 1390 ساعت 00:25 AM
آقای شهاب

با تشکر از زحمتی که کشیدید. اما ای کاش تصاویری نشان داده می شد که مراسم این عید را به نمایش بگذارد. مثلا اگر کسی مدعی شود که این تصاویر به جشن وپایکوبی بعد از یک مسابقه فوتبال مربوط است آیا می توان حرف او را رد کرد.
پاسخ:
آقای سنجری. تصاویر فراوانی از خاخام های مست و پاتیل و رژه های با ظاهر کارناوال در کشورهای متعدد با پرچم و پلاکاردهایی که دموستراسیون را به ستایش از استر و کشتار پوریم اختصاص می دهد و در بخشی از اروپا تا ۳ روز ادامه می یابد هر ساله و بدون پرده پوشی دایر است.

آقای شگرد. در مورد حلال و حرام ها منبع نهی یا تایید، تنها محل قابل رجوع نزد بنیان اندیشان یعنی قرآن است. این قضیه نیز درست شبیه اصراری است که یک ناشر لبنانی در حذف سرتیتر مقدمه کتاب اسلام و شمشیر، یعنی مشرکین نجس اند، داشت و زیر بار این استدلال نمی رفت که این قضاوت نهایی خداوند درباره یهود و نصاری و یا اهل کتاب پیشین است. این را هم بگویم که غذای لااقل ۷۰ درصد موجودات جهان را حشرات تشکیل می دهند و همین مطلب مراکز و رستوران هایی را به پخت و فروش سوپ حشرات تشویق کرده و همین طور است فروش استیک گوشت میمون و موش و سگ و گربه در خاور دور. این که ما موش را نمی خوریم درست مانند این است که یک فرانسوی زیر تیغه گیوتین هم لب به کله پاچه نخواهد زد. آیا گمان نمی کنید سکوت قرآن در باب ارائه منوی کامل خوراکی ها، چنان که در تورات می بینیم، نوعی نگاه به دور دست است؟!  
 
 
 
 
یکشنبه 30 مرداد 1390 ساعت 1:18 PM
سلام
مرسی آقای اوجال

جدا فرانسوی ها کله پاچه نمی خورند ؟!!
باورم نمی شه!
پاسخ:
فرانسوی ها هم باورشان نمی شود که شما خرچنگ نمی خورید.  

هیچ نظری موجود نیست: