تضارب آراء ! (اسلام)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 2:19 PM تسنن سه شنبه 5 بهمن ماه سال 1389 ساعت 9:48 PM با سلام آیا می دانید که اهل تسنن موقع وضو گرفتن سر و پای خود را می شویند ؟ بر خلاف دستور صریح قرآن که خداوند می فرماید. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ ۚ وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وَإِن کُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ ۚ مَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـٰکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿٦﴾(سورة المائده آیه ٦) ای اهل ایمان، چون خواهید برای نماز برخیزید صورت و دستها را تا مرفق (آرنج) بشویید و سر و پاها را تا برآمدگی پا مسح کنید، و اگر جُنُب هستید پاکیزه شوید (غسل کنید) و اگر بیمار یا مسافرید یا یکی از شما را قضاء حاجتی دست داده و یا با زنان مباشرت کردهاید و آب نیابید در این صورت به خاک پاک و پاکیزهای روی آرید و به آن خاک صورت و دستها را مسح کنید (تیمّم کنید). خدا نمیخواهد هیچ گونه سختی برای شما قرار دهد، و لیکن میخواهد تا شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند، باشد که شکر او به جای آرید. (٦) جالب است که شیعیان آن حضرت که پیرو قرآن و پیامبر می باشند را رافضی و خود را که دستور صریح قرآن را رد می کنند را پیرو سنت پیامبر می دانند. در ضمن این تنها یک مورد از مواردی زیادی است که بر خلاف دستور قرآن وپیامبر عمل میکنند. تشیع چهارشنبه 6 بهمن ماه سال 1389 ساعت 12:02 PM با سلام آیا میدانید شیعیان بر خلاف دستور صریح قرآن موقع وضو دست خود را از آرنج به سمت کف دست میشویند؟ آیا میدانید شیعیان بر خلاف دستور صریح قران مبنی بر دوری از شرک درگیری ادعیهای مانند توسل و مقولهای مانند شفاعت هستند که بوی واضح شرک از آن بیرون میآید؟ برادر عزیز به جای پرداختن به این جزئیات و اثبات بر حق بودن دکان خویش، فکری برای حل کردن معزل تفرقه بین مسلمین بکنید هم شیعه دکان و هم سنی برادر من و هر دو از اسلام واقعی به دور هستند. یکی کمتر و یکی بیشتر و هر کدام هم به شکلی شرک میورزند پس بابت دکان خویش خیلی خوشحال نباش و وقتی شادمانی کن که توانسته باشی مفاهیم بنیاناندیشی را به یکی از دکانپرستان بقبولانی سئوال چهارشنبه 6 بهمن ماه سال 1389 ساعت 5:14 PM سلام بر استاد و دوستان سئوالی در رابطه با (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ) داشتم. درک برطرف شدن بوی پای فردی پس از انجام مسح پا به روشی که هم اینک مشمول شیوه وضوء اهل تشییع میباشد برای من مشکل است!(از شیوه وضوء گرفتن اهل تسنن هم زیاد نمیدونم) آیا برامدگی پا همان قوزک پا نیست؟ امْسَحُوا ، همان کشیدن دست تر بر پا میباشد؟ و ... ممنون میشم راهنمایی کنید پاسخ: آقای سئوال. شست و شوی دست ها به شیوه اهل تسنن با آیه منطبق تر است، که الی المرافق می گوید. شیعیان دست ها را من المرافق می شویند نه الی المرافق. چنان که در مورد مسح پا و سر شیوه شیعیان به دستور ایه نزدیک تر است که الی الکعبین را مسح می کشند. چند باری شاهد بوده ام که اهل تسنن پا را به طور کامل می شویند ولی سر را فقط مسح می کشند. بدون تعصب پنجشنبه 7 بهمن ماه سال 1389 ساعت 12:28 PM ازنظرقواعد صرف ونحوی ثابت کرده اند که شستن پاهامنظور آیه است.ازنظرعقل ومنطق وبهداشت هم بازشستن پاهامسلماارجح تراست.کمترین عوارض نشستن پاهابوی گندی است که داخل تمامی مساجد اهل تشییع را میگیردوخواندن نمازرابرای نمازگذارمشکل می کند. کاش فقط مشکل وضورو داشتیم.مسایلی همچون امام پرستی وبرتری دادن امامت به نبوت.اعتقادبه امام زمان که نافی ختم نبوت است یاوجه ی دینی بخشیدن به زناتحت نام صیغه.خوردن رباونزول تحت نام بانکداری اسلامی ودههامشکل ازین قبیل که براصول اعتقادیمان تاثیرگذاربوده است ازین سشتن پاهابسی مهمتراست پاسخ: آقای بدون تعصب. قواعد صرف و نحو ملاک نیست، صریح آیه به این قواعد ساخت مکتب داران، نیازی ندارد و تاثیر نمی گیرد. آمون : لازم بود در کنار هم باشند این کامنت های مسئله دار ! مستند زخم نشر و دانلود آن یا مشاهده در youtube.com (مستند نشر زخم)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 2:16 PM طالب حقیقت چهارشنبه 6 بهمن ماه سال 1389 ساعت 09:53 AM آقای منصور خسته نباشید. آقای داریوش. مستند زخم نشر را می توانید از آدرس زیر دانلود کنید: http://dl.naria.ir/Movie/Luxury%20Forgeds_Farsi/ و یا برای دیدن آن از یوتیوب، به آدرس http://www.youtube.com/user/Nariaproduction مراجعه کنید، که مستند به همت آقای علیرضا آپلود شده است. سوال و جواب های ناریا (متفرقه)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 2:15 PM منصور چهارشنبه 6 بهمن ماه سال 1389 ساعت 05:30 AM با تشکر از برادر عزیز جناب طالب حقیقت دوستان می توانند کل نظرات ارائه شده در وبلاگ حق و صبر از تاریخ تیرماه سال 84 تا کنون را از لینک زیر دریافت کنند http://www.4shared.com/file/1nuzD8ba/Naria-Questions__Answers.html توضیح اینکه نظرات مربوط به یادداشت های متفرقه مانند «مباهله» یا «دم خروسها» و ... را می تونید با توجه به زمان انتشار آنها بیابید. مثلاً نظرات مربوط به یادداشتی با نام «معلق در فضای حقایق» را در میان فایل 220 -229 بجویید زیرا این یادداشت پس از یادداشت 222 ارائه شده است. پاسخهای قدیمی که جناب استاد قبلا آنها را ارائه کرده بودند و به صورت 1 تا 49 بود را به ترتیب زمانی مرتب کرده ام نظرات از یادداشت 218 به بعد با شماره یادداشت مرتب شده است. البته نظرات اسلام و شمشیر 50 که در ابتدای فایل 218-219 آمده را خودتان زحمت کشیده و آن را پس از یادداشت 270 قرار دهید چون مربوط به 8 تیر 89 است. دلیل این کار رعایت توالی زمانی نظرات بوده است تا بتوان بگومگوها را براحتی دنبال کرد. کافی است پس از باز کردن هر فایل به منوی «View» رفته و «Outline» را انتخاب کنید . آنگاه «Show level» را روی لول 3 تنظیم کرده و تیک «Show Teat Formatting » هم فعال باشد. در این صورت براحتی قابل جستجو خواهند بود. البته همه دوستان استاد بنده هستند و این توضیحات باعث جسارت بنده نباشد. عربی و اعراب در قرآن (قرآن)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 2:02 PM حمید سه شنبه 5 بهمن ماه سال 1389 ساعت 8:05 PM استاد سلام. یادم هست در جایی در همین قسمت نظرات فرودید خدا در قران از زبان عربی اشاراتی داشت ولی جایی قوم عرب در آیاتش نگفت ولی الان در همین آیه ای که تفسیر فرمودید : و امدند عذر دارانی از اعراب !! آیا بنده قبلا متوجه منظورتان نشدم یا الان در اشتباهم؟ با تشکر پاسخ: آقای حمید. در قرآن به دو نوع خطاب در باب اعراب برمی خوریم. یکی خطابی برای حاشیه و حومه نشینان بدون اوصاف قومی است و دیگری برای زبان عرب. نگاه قرآن به اعراب حاشیه نشین مثبت نیست ولی در توصیف توان و ارزشمندی زبان عربی بسیار والا مرتبه است. خداوند همین امر را شایسته مداقه و یاد گیری می داند و البته مسئولان و موظفان به ژرف اندیشی در دعوت های قرآن به جای آموختن از آن به ایجاد اغتشاش میان مسلمین و برگرداندن توجه آنان به تورات مشغول اند. برای باور به این ادعای من کافی است اشاره کنم که شب پیش شبکه تلویزیون آموزشی فیلمی را که از ماجرای طوفان نوح ساخته بود نمایش داد که در آن طوفان به روایت تورات و حادثه ای جهانی بیان می شد. فیلتر ! (متفرقه)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 1:58 PM عباس سه شنبه 5 بهمن ماه سال 1389 ساعت 7:55 PM دوستان این لینک را ببینید. نظرتان چیست؟ http://lostfact.wordpress.com/2011/01/24/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%AA%D9%BE%D9%87-%D9%85%D9%84%D9%83-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%B1%D9%8A%D8%AE/ پاسخ: آقای عباس. جالب بود. ممنون آمون : از فیوضات اینکه فیلتر است ! اگر کسی دید، توضیح بدهد ما هم فیض بیشتر بریم! قهوه تلخ و فراماسونری (سیاسی)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 1:50 PM محمد اوجال سه شنبه 5 بهمن ماه سال 1389 ساعت 2:32 PM قهوه تلخ و فراماسونری پاسخ: آقای محمد اوجال. از همه سو در محاصره ایم. آمون : لینک مربوط است به تعلق پشت پرده سریال به فراماسونری و احتمالا حتی ظاهرش ! ترجمه یک آیه (متفرقه)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 1:33 PM عزیز سه شنبه 5 بهمن ماه سال 1389 ساعت 09:14 AM سلام بر اندیشمند بی نظیر جهان اسلام. استاد آیه ذیل الذکر را با ترجمه الهی قمشه ای خدمت شما ارائه می دهم تا هم ترجمه حضرت عالی وهم نظر مبارک خودرا در مورد ترجمه قمشه ای مرحمت بفرمائید.ممنون وَجَاء الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الأَعْرَابِ لِیُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِینَ کَذَبُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (توبه-90) و گروهی از اعراب بادیه(نزد تو)آمده وعذر می آورند که اجازه معافی از جهاد یابند و نیز گروهی که تکذب خدا ورسول را کرده(بدون هیچ عذری)از جهاد باز نشستند، به زودی کافرانٍ از این دو طایفه را عذابی دردناک خواهد رسید. پاسخ: آقای عزیز. از تعارفات شما ممنونم. جا دارد سوره توبه و به خصوص ایات شروع ان را بارها مطالعه کنیم تا دریابیم چه گونه جایگاه امروزه مسلمین در تقابل با مشرکین را به ذلت کشانده اند. سوره درعین حال از معاذیری موجه و غیرموجه می گوید که گروهی برای عدم همراهی با پیامبر در مهاجرت می اورند. یادآوری کنم که مشتاقان سپردن تیغه شمشیر به دست مسلمین، کوشیده اند تا جهاد را به معنای جنگ بگیرند، هرچند بذل مال و حتی تحمل گرسنگی و ترس و از دست دادن فرزند و هر آسیب و سعی دیگر در راه اسلام نیز در ردیف جهاد آمده است. باری آن چه را من از ایه می فهمم چنین است: و امدند عذر دارانی از اعراب که احازه ماندن بگیرند هم انا ن که به خدا و رسول دروغ گفتند. نصیب این کافران عذابی پر درد خواهد بود. ۹۰ . بر ناتوانان و بیماران و ناداران که چیزی برای انفاق ندارند حرجی نیست... ۹۱ شاید فقط یک دروغ هدف دار (نظرات جالب دیگران)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 1:26 PM دوشنبه 4 بهمن ماه سال 1389 ساعت 9:01 PM بزرگترین درز اسناد محرمانه در تاریخ مناقشه خاورمیانه شبکه الجزیره قطر و روزنامه گاردین انگلیس یکشنبه شب گذشته اسناد محرمانهای را از خیانتهای حکومت خودگردان محمود عباس به آرمانهای مردم مسلمان فلسطین منتشر کردند. به گزارش سرویس بین الملل شبکه ایران، روزنامه گاردین چاپ لندن که از طریق شبکه الجزیره و به طور اختصاصی به این اسناد محرمانه از خیانتهای حکومت خودگردان محمود عباس دست یافته، آن را بزرگترین درز اسناد محرمانه در تاریخ مناقشه خاورمیانه توصیف کرده است. گاردین افزود: این اسناد نشان میدهد که مذاکرهکنندگان ارشد حکومت خودگردان فلسطین به طور محرمانه موافقت کردهاند به جز یک مورد، الحاق همه شهرکهای یهودینشین را در زمینهای اشغالی بیت المقدس شرقی ساخته شدهاند، به اسراییل بپذیرند. این نشریه انگلیسی ادامه داد: این عقبنشینی تنها یک مورد از سلسله عقبنشینیها و تخفیفهای مقامات فلسطینی در مقابل اسراییل است که فلسطینیها و کل جهان عرب را دچار حیرت خواهد کرد. "این اسناد که بالغ بر هزار و 600 صفحه است، تحولات مرتبط با بیش از یک دهه مذاکرات صلح خاورمیانه را پوشش میدهد و چشماندازی واضح و غیرمعمول را به پشت پرده این مذاکرات که اکنون به نظر میرسد مرده باشد، فراهم میکند." این اسناد که به تدریج توسط روزنامه گاردین منتشر خواهد شد، موارد متعددی را دربر میگیرد که به نوشته این روزنامه برخی از محورهای آن به شرح زیر است: - عقبنشینی مذاکرهکنندگان فلسطینی و ارائه تخفیف به رژیم اسراییل در موضوع بسیار حساس حق بازگشت آوارگان فلسطینی - درخواست خصوصی مقامات اسراییلی برای انتقال شهروندان عرب ساکن در اسراییل(سرزمینهای اشغالی) به کشور جدید فلسطینی - همکاری مخفی و صمیمی نیروهای امنیتی اسراییل و مقامات حکومت خودگردان فلسطین - نقشآفرینی محوری سرویسهای اطلاعاتی انگلیس در طراحی یک نقشه محرمانه برای نابود کردن حماس در سرزمینهای فلسطینی - مقامات اسراییلی پیشاپیش و به طور خصوصی مقامات حکومت خودگردان فلسطین را از حمله سال 2009-2008 به غزه (جنگ 22 روزه) مطلع کرده بودند. - پیشنهاد خصوصی مقامات فلسطینی برای معاوضه منطقه عربی شیخ جراح در بیت المقدس شرقی با زمینهایی در مناطق دیگر - پیشنهاد جنجالی اداره مشترک حرم شریف در شهر قدیمی بیت المقدس به نوشته روزنامه گاردین، بسیاری از این اسناد درز کرده به وسیله مقامات ارشد فلسطینی و وکلایی که برای "واحد پشتیبانی مذاکرات سازمان آزادیبخش فلسطین" کار میکنند، نگارش شده و بخشی از آنها نیز دربرگیرنده سخنان شفاهی رد و بدل شده در مذاکرات خصوصی است. روزنامه انگلیسی افزود: این واحد پشتیبانی توسط انگلیس تامین مالی میشود. اتفاق یا ۲۰۶ ؟! (عجز و آوارگی مخالفان)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:47 PM توحید دوشنبه 4 بهمن ماه سال 1389 ساعت 12:44 PM با سلام جناب 206 (اتفاق سابق !!!) در مقاله اخیرتان با بی شرمی تمام حتی هویت مستعار سابق خودتان را هم منکر شده اید و این نشان می دهد که آنقدر مغرض و منافق هستید که حتی حاضر نیستید با یک نام مستعار و هویت نسبتا شناخته شده فعالیت کنید ... در این کامنت مختصر می خواهم تنها چند نمونه کوچک از هزاران اثر انگشت و شواهدی که اثبات می کند شما همان اتفاق هستید را ارائه کنم تا خوانندگان بدانند حتی یک سطر از حرفهای دروغ گویی چون شما را نمی توان باور کرد : 1) از همان روز ابتدای فعالیتتان همه مخاطبین متفق القول و یک صدا بودند که این 206 همان اتفاق است و این نشان می دهد که کارتان تا چه حد تابلو بوده ! 2) نثر و انشای کاملا منطبق بر مقالات قبلی که آقای اتفاق (یعنی خودتان 206) ارائه داده بود ، مقاله پشت پرده های طاق بستان و ارض موعود و ... 3) انطباق کامل و باور نکردنی و دقیق صفحه آرایی مقالات گذشته تان با مقالات اخیر از جمله : الف) در هر دو نمونه شما عادت به استفاده از واژگانی لغتنامه ای و شاذ و متروک ! داشته اید که ناچارا برای قرائت درست عوام! آنها را اعراب گذاری نموده اید . ب) استفاده از فونت و سایز دقیقا مشابه و یکسان در متن هر دو نمونه . ج) استفاده از خط تراز دقیقا یکسان و پاراگراف بندی کاملا مشابه در هر دو نمونه ، بطوری که وقتی اقدام به اندازه گیری آنها کردم حتی یک میلیمتر هم با هم مو نمی زدند ! د)همه جه برای شماره گذاری زیر نوشتها بعد از عدد از علامت پرانتز استفاده کرده اید مثلا : 1)... 2)... 3)... هـ)در هر دو نمونه برای معرفی منبع و مراجع دقیقا این شیوه را استعمال کرده اید : (نام نویسنده ، نام کتاب ، محل انتشار ، نام ناشر ، سال نشر) برای مثال : در مقاله اخیرتان (مرسوله یازدهم) : 1)ناصر پورپیرار ، هخامنشیان ، تهران ، نشر کارنگ ، 1379 در مقاله «ارض موعود» ص 10 : 1) مآخذ : محمود طلوعی ، آفت جهانی ، تهران ، انتشارات هفته ، 1366 و جالب است در هر دو نمونه از علامت ویرگول جهت جداسازی استفاده کرده اید و نه مثلا خط فاصله و اسلش و ستاره و ... و)جالبترین و لو دهنده ترین مورد ، استفاده از یک خط ناقص و کوتاه برای جدا کردن مطالب زیر نویس از متن اصلی . آقای اتفاق ، اینها تنها چند نمونه از ریز بینیهای انجام شده در مقالات شما بود ، هر چند نیازی به این ریزبینیها نبود و آنقدر استایل و لحن نوشتاریتان در هر دو مقالات مشابه است که از همان روز اول همه شناختند که نویسنده این مقالات همان اتفاق سابق است . آمون : نمی دانم در مورد چه خواهند گفت اما هر کس سعی در جعل امضا کرده باشد و تقلب نموده باشد، نیز می تواند از سبک نوشتاری دیگری تقلید کند. شخصا یقینی شخصی در این باب ندارم که 206 همان آقای اتفاق است و اگر حال و حوصله داشته باشم، می توانم به سبک و سیاق بسیاری افراد قلم بزنم. من از یوم تبلی السرائر می ترسم ولی می دانم که آن روز ، واقف بر این پنهان کاری ها خواهم بود و طاقت صبر تا آن زمان را دارم . تا آن موقع ، نگران این هستم که برای سوال های در پیش رو ، جواب های قانع کننده داشته باشم که و لاتقف ما لیس لک به علم ، ان السمع و البصر و الفواد ، کل اولئک کان عنه مسئولا. ترجمه عربی کتاب اسلام و شمشیر به فرمت پی دی اف (PDF) (اسلام و شمشیر)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:44 PM مسعود سنجری دوشنبه 4 بهمن ماه سال 1389 ساعت 12:20 PM برادر بزرگ استاد پورپیرار سلام علیکم ترجمه عربی کتاب اسلام و شمشیر به فرمت پی دی اف جهت استفاده دوستان در لینکهای زیر قرار داده شد: http://www.4shared.com/document/g4AJUGve/eslam-saif_1-10_.html http://www.4shared.com/document/85f8qV7S/IslamSaif_11-20_.html http://www.4shared.com/document/koDE4q0g/IslamSaif_21-30_.html http://www.4shared.com/document/SgT7ZKRf/IslamSaif_3145_.html والسلام علیکم فی امان الله نظری از استاد مجتبی غفوری ؛ مستند زخم نشر و شبحی 206 نام (عجز و آوارگی مخالفان)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:39 PM مجتبی غفوری دوشنبه 4 بهمن ماه سال 1389 ساعت 11:03 AM با سلام قبلا اعلام کنم مستند زخم نشر تنها یک دموی اولیه از مستندی است که به لطف خدا در آینده تولید خواهد شد. جناب دردانه به احتمال زیاد شما یکی از مصاحبه شوندگان در زخم نشر هستید. اگر خاطرتان باشد بنده وقتی شما را روی آن صندلی بیرون از سالن نشست ناشران در دانشگاه تهران نشاندم دقیقا عرض کردم به چه منظور در حال فیلم برداری از شما هستم و شما خود مانند آن پرنده ای که خاطرم نیست شروع به درد دل کردید که بنده آنرا مقداری نرم کردم و در این دمو به نمایش گذاشتم . همین جا از این فرصت استفاده کنم و برای آن حرامزاده ای که مقعدش از بی توجهی به فایلهای ارسالیش سرخ شده و میسوزد و بعد از اینکه فهمیده هیچ کس حتی فایلها را دانلود هم نمی کند پس به همین خاطر هم فایل میفرستد و هم همان متن را در ایمیلها خلاصه میکند که شاید اندک توجهی به همان چند خط بشود بگویم: ۱- در مصاحبه های مردمی در زخم نشر << که در آینده با فرم اصلی آن روبرو میشوید >>بسیاری از مصاحبه شوندگان تنها کسی را که در عرصه نگارش کتاب و تولید اندیشه می شناختند استاد بودند> که بنده از ادامه راش های همان اشخاصی که در فیلم حضور داشتند استفاده خواهم کرد و چند نمونه را در فیلم بعدی نمایش خواهم داد . ۲- چون می دانم اگر آنچه را که لایقت هست بگویم استاد اجازه نمایش نمی دهد به همین بسنده کنم که هرچه قدر می توانی مدفوعت را بهم بزن و در آن فرو برو اینگونه فیلم ها مشتری مخصوصی دارد و با توجه به اینکه من متخصص در زمینه هوی متال هستم در آخر کلیپی از آن می سازم و با وسیله ای که بتوانی در حین دیدن تصویر بوی این صحنه را نیز استشمام کنی برایت پخش می کنم شاید فهمیدی آلوده کردن ایمیلم به چه قیمتی برایت تمام می شود .گویا شما جهودان همانطور که حزقیال در کتابش می آورد به مدفوع علاقه زیادی دارید بطوریکه حتی پغمبرتان هم آن را بر روی نان روزانه اش می مالد و میخورد. مجتبی غفوری دوشنبه 4 بهمن ماه سال 1389 ساعت 11:18 AM ۳- همین جا به موضوع دیگری اشاره کنم . مطالبی که استاد در وبلاگ ارائه داده اند تنها بخش کوچکی از مطالبی است که ایشان در نشست های صمیمانه-- که با یزرگواری بسیار اجازه حضور به شاگردان خود می دهند --مطرح کرده اند.موضوع ۲۰۶ و اتفاق را آقای اتفتق تایید و یا تکذیب نکرده اند که این مسئله شک بر انگیز است ولی لاقل این موضوع را خود آقای اتفاق به بواسطه شاهدی چون خود بنده می تواند اعتراف کند که هر چه می گوید و هرچه دارد و هرچه در آینده خواهد گفت همه و همه تاثیر در مطالب استاد دارد برای مثال فقط کافی است به فایل ارسالی ایشان با محور نیمه کاره بوده طاق بستان نگاهی کنید تا ببیند از نوع نگارش گرفته تا نوع بررسی و حتی نوع رفرنسها و ... متد چه کسی را دنبال کرده و از نظریات چه کسی بهره گرفته و اصولا این اشاره را از کجا آورده و اگر ابلهی اینرا نمی فهمد بدین جهت است که همانطور که گفته شد به جای خون مدفوع جلوی چشماش را گرفته . لا اقل همه در این موضوع مشترکند که اگر امروز بر روی این مسائل بحث در گرفته تنها و تنها یک دلیل دارد و آن هم بودن استاد است. دُردانه سه شنبه 5 بهمن ماه سال 1389 ساعت 01:14 AM و سلام علی عباد الله الصالحین آقای مجتبی غفوری اولاً : با عرض معذرتِ فراوان ، این فقیر نامِ شما را برای اولین بار در جوابیه ی آقای پورپیرار به عنوانِ مصاحبه کننده ی مستندِ "زخم نشر" شنیده ام و شما را نمی شناسم . ثانیاً : بنده در نشرِ ایران دارای هیچ مقام و منصبی نیستم - حتی به عنوانِ یک فروشنده ی کتاب - و تا به حال با احدی - حتی به عنوانِ یک عابر در خیابان - مصاحبه انجام نداده ام . ثالثاً : از محیطِ دانشگاهِ تهران فقط حصار و دربِ نمادینِ آن را دیده ام . با اطمینان اعلام می کنم که شما این فقیر را با شخصی دیگر اشتباه گرفته اید . و من الله التوفیق پاسخ: آقای دردانه. این که می گویید استاد غفوری را نمی شناسید حکایتی است در این باب که مستندهای ساخت ایشان در موضوع تاریخ و فرهنگ ایران را ندیده اید. پیشنهاد می کنم که مستندهای ساخت ایشان را ملاحظه کنید که داروی موثری برای رفع ساده اندیشی اند. موفق باشید. آمون : این سه کامنت علیرغم فاصله ، به علت توالی محتوی ، یک جا درج می شود. آزادی در زندان ها (سیاسی)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:32 PM abbas دوشنبه 4 بهمن ماه سال 1389 ساعت 04:06 AM استاد خسته نباشید.در زندان رجای شهر زندانی به اسم ارژنگ داودی به وسیلۀ تلفن پیامی را برای تمام اپوزسیون های ایرانی فرستاده.سوال من از شما این است آیا چنین آزادی در زندانهای ما برای سیاسیون وجود دارد؟ممنون پاسخ: آقای عباس. در زمان ما که نبود. پیگیری تداوم مطلب (اسلام و شمشیر)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:28 PM یکشنبه 3 بهمن ماه سال 1389 ساعت 11:02 AM سلام استاد تا به حال با هر کس که در مورد مسائل مربوط به تاریخ بحثی صورت میگرفت و به نوعی مجاب میشد که مشکلات بسیاری در این باب وجود دارد علاقمند میشد در مورد اسلام و قرآن بیشتر بداند.میشود لطف بفرمایید در خلال بررسی های کتاب چهارم به اسلام و شمشیر 2 هم بپردازید؟ پاسخ: در تلاشم تا به لطف خداوند کار را شروع کنم. لینک های ساخته های طالب حقیقت (متفرقه)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:27 PM طالب حقیقت یکشنبه 3 بهمن ماه سال 1389 ساعت 10:40 AM با سلام به استاد و دوستان. آقای توحید. نمی دانم شما همان توحید خودمان هستید یا خیر، و منظورتان از مستند چیست؛ ولی اگر کلیپ ها را می گویید از آدرس های زیر می توانید دانلود بفرمایید: http://www.4shared.com/file/8OAXywtI/Civilization_Signs2.html http://www.4shared.com/file/ETaWrMeG/Civilization_Signs2-2.html http://www.4shared.com/file/hjsNFE8H/About_the_reality_of_Iran.html و جناب استاد،خسته نباشید. گویا منظور آن دوست از مجسمه شمی، همان مجسمه مرد اصطلاحا اشکانی است(لینک زیر) که بهتر است خود شما پاسخ ایشان را بدهید. http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/10/580080_orig.jpg پاسخ: آقای طالب حقیقت. برای ایشان توضیح فرستادم. از لینک ارسالی شما هم ممنونم. کتاب اسلام و شمشیر به زبان عرب (اسلام و شمشیر)دوشنبه 9 اسفند 1389 ساعت 12:24 PM abbas یکشنبه 3 بهمن ماه سال 1389 ساعت 06:42 AM استاد خسته نباشید.استاد اگر من به شما حزینۀ ۵۰کتاب اسلام وشمشیر به زبان عربی را به شما بپردازم آیا حاضر به فرستادن آنها هستید که من این کتابها را به برادران عرب خود بدهم؟ممنون پاسخ: آقای عباس. کتاب اسلام و شمشیر به زبان عرب هنوز آماده نیست ولی ترجمه مقالات آن در وبلاگ الحق و الصبر به زبان عرب موجود است که دوستان شما می توانند به آن وبلاگ رجوع کنند و در صورت نیاز کپی بردارند. جابر ابن حیان (افراد و شخصیت ها)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 11:22 PM سمیرا شنبه 2 بهمن ماه سال 1389 ساعت 5:32 PM به گزارش خبرنگار آیینو اندیشه فارس، «مهدی نصیری» صاحبامتیاز و مدیر مسئول فصلنامه معرفتی اعتقادی «سمات» که در عرصه تبیین و دفاع از معارف قرآن و اهل بیت (ع) مطالبی را منتشر میکند، در شماره اخیر این نشریه، مقالهای را درباره حقیقت وجودی «جابر بن حیان» در رشته تحریر در آورده است. نشریه «سمات» بابی با عنوان «نقد مشهورات» دارد که مقاله شماره سوم به قلم مهدی نصیری به نام «با نگاهی به کتاب مغز متفکر جهان شیعه؛ جابر بن حیان، واقعیت یا افسانه» چاپ و منتشر شده است. نصیری در ابتدای این مقاله به معرفی شخصیت و فعالیتهای علمی «جابر بن حیان» پرداخته و سپس به اختلافات درباره تاریخ ولادت، زادگاه، تاریخ وفات، مدفن، مذهب، آثار منسوب به جابر را بیان کرده است. نصیری در پایان مقاله خود با میانتیتر «جمعبندی بحث» نوشته است: 1 ـ از مشهورات غلط جای گرفته در اذهان بسیاری این است که رسالهها و کتب علمی «جابر بن حیان» شاگرد برجسته امام صادق (ع) در شکلگیری علوم جدید غربی نقشی بهسزا داشته و این امر یکی از دلایل مشروعیت و بلکه دینی بودن علوم مدرن است. 2 ـ مستشرقان و از جمله کتاب سخیف «مغز متفکر جهان شیعه» (ترجمه ذبیحالله منصوری، 1354) در شکلگیری این انگاره نقشی اساسی داشتهاند. 3 ـ «جابر بن حیان» یکی از مبهمترین شخصیتهای تاریخی اسلامی است و درباره کمتر شخصیتی این مقدار اختلاف و تناقض گویی و تردید وجود دارد. هیچ وجهی از وجوه شخصیتی جابر (اصل وجود او نام او تاریخ تولد، محل تولد، آثار، مذهب سال وفات و مدفن) مورد اتفاق مورخان نیست. 4 ـ اصل وجود فردی به نام «جابر بن حیان» را شاید نتوان انکار کرد؛ اما حکم به تشیع و شاگرد برجسته و شاخص امام صادق (ع) بودن او در حالی که هیچ کتاب معتبر رجالی شیعه نامی از وی نبرده است، بسیار مشکل است. 5 ـ حتی با فرض اثبات این که امام صادق(ع) شاگردی به نام «جابر بن حیان» داشتهاند و وی آثاری را در زمینه علوم طبیعی مانند شیمی و طب تحت تعالیم امام (ع) نوشته است و این آثار به اروپا رفته و در رنسانس علمی مدخلیت داشته است، نمیتواند اثباتگر مطلوبیت علوم مدرن غربی باشد، چرا که علوم مدرن ادامه منطقی و تکامل یافته علوم سنتی نبوده و بلکه ماهیت و کارکردی متغایر و متفاوت با آن علوم دارند. 6 ـ کتاب «مغز متفکر جهان شیعه» که اثر 25 خاورشناس غربی و اروپایی است، درصدد این بوده است که با طرح مطالبی اغلب غلط و غیر مستند، تشیع را با مدرنیته و فلسفه و عرفان یونانی پیوند بزند و مقاومت شیعیان را در برابر این سه جریان بیگانه و غیراسلامی تضعیف و بلکه محو نماید. پاسخ: خانم سمیرا. حالا دیگر نحوه برخورد ما با این گونه مکتوبات مجهول و مجعول، بسیار ساده شده است. کافی است بپرسیم آن کتاب رجال و یا تالیفات جابر بن حیان را در چه زمان، به کدام خط و زبان، با چه ابزار نگارش و بر چه مواد نوشته اند و آیا می توان گوشه و بقایایی از آن را به چشم سر دید؟ بلافاصله این گونه ادعاهای دروغ، دود می شوند و با باد می روند. در مورد کتاب مغز متفکر شیعه هم همین قدر بدانید که ۲۵ مولف آن یکسره ساختگی اند. محتوای شهر سوخته (تخت جمشید)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 11:20 PM شهر سوخته شنبه 2 بهمن ماه سال 1389 ساعت 2:25 PM با سلام استاد ، پاسخ شما به یکی از دوستان در مورد قدمت تاریخی شهر سوخته در تاریخ دوشنبه 13 اردیبهشت1389 ساعت: 20:59 " آقای کاکا. قبلا با دلایل لازم کهن بودن سایت شهر سوخته را رد کرده ام که اینک لینک آن را ندارم. شهر سوخته « یک مرکز تجمع یونانی »، نظیر فیروز آباد و سروستان است که حتی نخستین حفاران نیز به آن اعتراف کرده اند . اگر آن را چنان که مرسوم است چند هزاره فرض کنیم پس باید لایه های متعدد تاریخی داشته باشد که ندارد . ماجرای چشم مصنوعی و غیره نیز درست مانند یافتن کتیبه بنچاق خلیج فارس است " استاد با پوزش همانطور که مستحضر هستید حضور تجمع کلنی های یونان در منطقه شرق میانه بعد از فاجعه ویرانگر پوریم است . پس این مکان نمی تواند مورد این فاجعه ویرانگر قرار گرفته باشد . پاسخ: آقای شهر سوخته. غالب بازیافته های پیش از پوریم ایران، در عین حال با نمایه هایی از حضور یونانیان توام است. مثلا در جنوب تخت جمشید محوطه بسیار بزرگی متعلق به یونانیان کشف شد که ابتدا آن را معبد فراته دار نامیدند و سپس به کلی بقایای مصالح آن را برچیدند و به کار پاسارگاد سازی زدند. همین مطلب در بیستون و تاق بستان و پاسارگاد و سایت تکاب آذربایجان و نقش رستم و محوطه های نزدیک به کازرون و معابد یونانی واقع در فضای مرکز ایران هم دیده می شود و نشان می دهد که یونانیان مهاجر به ایران غالبا نزدیک به حوزه هایی لنگر انئاخته اند که ماقبل پوریم محل زیست بومیان ایران بوده است. در شهر سوخته که نام عامی بر هر دو محوطه یونانی و غیر یونانی آن است. اثر چنین نمایه های یونانی، از جمله سرامیک های پر نقش و نگار دیوار و کف حتی در جزایر دریاچه های هامون دیده شده است. حالا سئوال آقای کاکا را در ذهن ندارم اما محتملا او در باب همین بقایای یونانی پرسیده اند که کهن و بومی بودن آن را رد کرده ام. تا آن جا که به یاد دارم این بحث در دو سه سال قبل به طور مفصل و مستند دنبال شده است. سوال تراشی (عجز و آوارگی مخالفان)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 11:18 PM دُردانه شنبه 2 بهمن ماه سال 1389 ساعت 1:34 PM این فقیر نه وکیلِ وزارتِ ارشاد هستم و نه علاقه ای نسبت به وزارت و بازی های آن دارم ... گمان می کنم هر کدام ، حرفِ خود را بدون توجه به مفهومِ حرفِ طرفِ مقابل فقط تکرار می کنیم ... فکر نمی کنم پاسخِ (( درباره اطلاع رسانی نیز سی دی ها ابتدا در مقابل دانشگاه ، مغازه به مغازه توزیع شده است . )) ، ربطی به انتظارِ این فقیر از شما بزرگوار داشته باشد . إن شآء الله که اشتباه از جانبِ "دُردانه" باشد . و من الله التوفیق پاسخ: آقای دردانه. از نحوه ی سئوال چسبانی های شما بر تولید مستندی که چشم های کسانی را به دوباره بینی دعوت کرده، چنین برمی آید که مثلا استاد غفوری مصاحبه شوندگان را به زور و یا تطمیع بر آن ۴ پایه کذایی نشانده اند. کاش لااقل اشاره ای هم به نقش بیدار کننده آن مستند می آوردید که بساط این شایعه مصنوع و مرسوم نزد کتاب خوان خودی را بر هم زد که در هر فرصت موجه و غیر موجه برای زمین زدن این نشر لاغر و مظلوم ورد می خواندند که ناشرین خون آشام اند حال آن که مستند نشان داد که کفش داران کتاب با ارزان نگهداشتن تولیدات خود به چه حال و روزی افتاده اند. والله مع الصابرین. حوزه علمیه (افراد و شخصیت ها)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 11:15 PM مهران حقیقت شنبه 2 بهمن ماه سال 1389 ساعت 07:46 AM سلام بر دوستان و استاد گرامی جناب عزیز اگر اساتید حوزه به واقعیات رو کنند باید از حوزه روی خود را برگردانند. انصافا مصاحبه ای از این آقایان دیده اید که در آن قرآن را درست بخوانند یا اصولا آیا قرآن را برای یک بار درست خوانده اند؟ اگر می خواندند وضعشان جور دیگری بود. پاسخ: آقای مهران حقیقت. همه جا همه جور اندیشه و آدمی یافت می شود. شیخ خزعل (افراد و شخصیت ها)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:51 PM abbas شنبه 2 بهمن ماه سال 1389 ساعت 06:13 AM استاد سلام .استاد به نظر شما آیا شیخ خزعل هم مثل رضا شاه دست نشاندۀ انگلیس بود؟.ممنون پاسخ: آقای abbas. اگر اندکی صبر کنید ان شاء الله به این مسائل هم خواهیم رسید. بازجویی از استاد ناصر پوریپرار (عجز و آوارگی مخالفان)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:49 PM دُردانه جمعه 1 بهمن ماه سال 1389 ساعت 11:40 PM این مطلب که (( گمان نمی رود که مصاحبه شوندگان تصور کرده باشند مشغول برداشتن عکس شش در چهارند )) دلیل بر آن نمی شود که بدونِ اطلاع ، از اقوالِ و تصاویرِ آنان برای ساختِ یک مستند ، استفاده کرد . بسیار تعجب آور است وقتی در تماس با یکی از ناشرانِ محترم که در آن مستند به کلامش گوش فرا داده ام ، متوجهِ این امر شوم که ایشان از وجودِ این مستند بی خبر هستند و از این فقیر درخواستِ نحوه ی تهیه ی آن را کرده اند . بحث بر سرِ عدمِ صداقتِ آن بزرگواران در گفتارِ خود نیست که فرموده اید (( با دقتی وسواس گونه به سئوالات پاسخ می دهند ) ، بلکه بحث بر سر آن است که وقتی ناشری برای همکارانِ خود - حد اقلّ در میدانِ خیر خواهی و جوان مردی - احترامی در حدِّ خبر رسانی قائل نیست ، پس چگونه دم از عدمِ خیر خواهی و مساعدت حکومت در قبالِ خود و همکارانش می زند ... !!! شما فرموده اید (( از تولید مستند فقط در اندازه یک به قول شما بر ۴ پایه مصاحبه نشسته باخبرم )) ، پس چرا بینندگانِ این مستند را به عنوانِ ( Naria presents ) متوجه می کنید ؟؟؟ ... !!!؟؟؟ پاسخ: آقای دردانه. شما از طرف خودتان صحبت می کنید یا وکیل کسی مثلا وزارت ارشادید؟! درباره اطلاع رسانی نیز سی دی ها ابتدا در مقابل دانشگاه، مغازه به مغازه توزیع شده است. شهر سوخته (شهرهای ایران)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:48 PM سمیرا جمعه 1 بهمن ماه سال 1389 ساعت 11:23 PM سلام آقای پورپیرار خسته نباشید. نظرتان در مورد شهر سوخته چی هستش آیا این شهر هم بر اثر حادثه پوریم نابود شده است یا خیر و داستان دیگری دارد؟ پاسخ: خانم سمیرا. خرابی و سوختگی های حوزه سیستان نیز از عوارض پوریم است. تفاوت افراد (نظرات جالب دیگران)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:46 PM عزیز جمعه 1 بهمن ماه سال 1389 ساعت 12:31 PM سلام بر اندیشمند بی نظیر جهان اسلام. استاد،من چندسالی است که مطالب(به قول علما)دون کلام الخالق وفوق کلام المخلوق شما را پیگیری می کنم اما نیاز به نظر گذاشتن نمی دیدم. دو کتاب برآمدن اسلام شما را به یکی از اساتیدحوزه(البته جوان)دادم وگفتم سه ماه دیگه میام تا نظرتان را جویا شوم.بعداز مدت مذکور خدمتشان رفتم ونظرش را خواستم. گفت ظاهرا مطالب حقی است اما قابل اعتنا نیست!گفتم یعنی چی؟گفت:حدیثی از امام علی علیه السلام است که می فرماید:(نقل به مضمون) زمانی می آید که کلام باطل را چنان شبیه حق جلوه می دهند که نمی توانید باطل بودنش را تشخیص دهید درحلیکه باطل است.(راستش آنقدر در تعجب دست وپامی زدم که یادم رفت منبعش رابپرسم.ولی جویا میشم) *** جمعه 1 بهمن ماه سال 1389 ساعت 10:09 PM جناب عزیز خیلی جالب بود کلی خندیدیم.پدر سوخته ها فکر همه چی را کردند. تو اون حوزه گوسفند پرورش میدند ظاهرا!! یکی از همکاران بنده به بی منطقی معروفه و خود خواهی و یکدندگی. روزی با ایشان به مدت ۳ شب همشیفت شدم شب اول گفت شنیدم افاضاتی در مورد تاریخ ایران داری!! گفت دوست دارم بدونم.من که تا امروز نتونستم حتی یکی از همکارانم را که با منطقتر از این آقا میدونستم سر تاریخ ایران و گفته های استاد همراه خودم کنم و به دیوانه بودن معروف شدم با بی میلی سه تا سی دی استاد را دادم که نگاه کنه و با تعجب دیدم بعد از سه شب گفت الحق که راست میگه این ناصر خان!! و حالا در حال خواندن مقالات ایران شناسی است. در کل میخواستم بگم این رفیق بی منطق و لجوج ما به راه راست اومد ولی روشن کردناین حضرات حوزه رفته و دانشگاه دیده به ظاهر اهل مطالعه عمر نوح میخواهد. مصاحبه شوندگان (مستند نشر زخم)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:44 PM دُردانه پنجشنبه 30 دی ماه سال 1389 ساعت 3:19 PM سلام علی من اتبع الهدی آقای ناصر پورپیرار آیا آن ناشرانی که در مستندِ «زخمِ نشر» بر روی چهارپایه ی مصاحبه نشسته اند ، از تهیه ی این مستند با خبر هستند ؟؟؟ و الله أعلم بما فی الصدور ............................. امید است که پاسخ گو باشید . پاسخ: اقای دردانه. از تولید مستند فقط در اندازه یک به قول شما بر ۴ پایه مصاحبه نشسته باخبرم. امید است منبع موردد نیاز خود را پیدا کنید. در منطق مطلب گمان نمی رود که مصاحبه شوندگان تصور کرده باشند مشغول برداشتن عکس شش در چهارند، چرا که با دقتی وسواس گونه به سئوالات پاسخ می دهند. هدف از اقدامات یهودی (زبان ها)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:42 PM سعید چهارشنبه 29 دی ماه سال 1389 ساعت 4:59 PM با سلام مستند بهشت گمشده پرفسور دیوید شهر تبریز را بهشت گمشده نمداند بلکه منطقه جغرافیایی که تبریز بر روی آن ساخته شده به گفته مستند بهشت گمشده است و برای دست یافتن به این بهشت گمشده نیاز است تبریز از روی این منطقه برچیده شود ودر پایان مستند نیز تبریز را که نمایه های نا زیبای آن نیز نشان داده میشود با کمک جلوه های ویژه از منطقه پاک کرده تا بهشت مورد نظر نمایان گردد البته مستند بسیار آبکی است و ارزش چانه زدن هم ندارد پاسخ: آقای سعید. کار یهود از جمله این پروفسور دیوید فقط ایجاد راه بند و سرگردانی بیش تر در لابیرنت زندگانی آدمی است. تکلیف مبارزه با دروغ (یهود)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:41 PM چهارشنبه 29 دی ماه سال 1389 ساعت 00:26 AM الگوی گردش پروانه ؛ به یک نور واحد روی زمین ؛ نیست. هر محلی که نور باشه بدون استثنا پروانه به دورش طواف میکنه . وقتی که نور پرستی نه جهانی بل محلی بود ساخت کعبه های پراکنده و محلی موضوعی کاملا بدیهی است. که نخستین آن را ابراهیم ساخته است. ومبینیم که رحمان مشغول به قدرت رسانی بنی اسراییل به دست سلیمان وداوود و به قدرت رساندن اصحاب آکادمی یا همان نجات یافتگان توفان نوح به دست ذولقرنین بود. که بلافاصله سلوکیان و یونانیان مهاجر یکتا پرست ؛ با ایمان به مسیح نصاری میشوند. همان گونه که آثار یونانی دولقرنین و آثار بنی اسراییلی را در فارس مثل دو برادر در کنار هم میبینیم. که بعد از نصاری شدن سلوکیان و یونانیان وبخش قابل توجهی از روم و به قدرت رسیدن کامل بنی اسراییل و طبیعتا جهانی شدن نور پرستی مکان واحد اورشلیم به عنوان کعبه و قبله انتخاب شده و بعد از نزول دین حنیف این پایتختی به مکه( اولین کعبه محلی ساخته شده ) متقل شده است. جعل الله الکعبة بیت الحرام خداود کعبه (الف ولام تعریف میگوید که یک کعبه را) بیت الله الحرام قرار داد. باید محل دقیق اقوام شعیب و صالح ولوط و رس و ابراهیم و.... را پیدا کنیم تا تاریخ مشخص شه. وگرنه همین گونه با چند نام ومحل نامشخص سرگردان گمراه خواهیم ماند. و همین طور وقت خود را در مبارزه با دروغ و تمرکز روی آن تلف نکنیم. زیرا بر اساس قرآن کار دروغ پرداز ها با خداست. http://quraninvestigation.wordpress.com/2011/01/07/55/#comment-2369 پاسخ: ملاحظه کنید. این یکی مبارزه با دروغ را تلف کردن اوقات می داند و در لباس آنوسی قصد انحراف از مبانی را دارد. اگر با اندکی دقت بیش تر به مطالب او ورود کنید، صدای بوق یهودیان را خواهید شنید. علت جملات کودکانه خشایارشا در طاقچه و جام طلا (مستند تخت گاه هیچ کس)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:40 PM محمد اوجال سه شنبه 28 دی ماه سال 1389 ساعت 5:07 PM خسته نباشید. در مستند تختگاه، در قسمتی که در ارتباط با کاخ تچر و طاقچه هایی که در بالای آنها داریوش نویسانده که «این طاقچه مال من است»، و نیز آن جام سالم و دست نخورده منتسب به خشایارشا که در روی آن خشایارشا می گوید که «این جام مال من است»، صحبت می فرمایید، اشاره می کنید که بعدها اگر فرصت شود خواهید گفت که چرا در این موارد چنین جملات کودکانه ای به کار برده شده و نتوانسته اند جملات موجه تر و کمتر لو دهنده تر استفاده کنند. خواستم ببینم آیا اکنون وقت آن رسیده است تا علت این مسئله را بفرمایید؟ پاسخ: آقای اوجال اولوترک. زبان و خطی را که با لغاتی محدود در سردابه های کنیسه و کلیسا ساخته اند، نحیف تر از آن است که بتوانند در فضای کوچک چهارچوب یک پانل سنگی داستان دیگری جز تکرار رونوشت شناس نامه این و آن و یادآوری به تاریخ که خشایارشا کاسه و اتاق داریوش طاقچه داشته است، بنویسند. اینک فقط بنیان اندیشان اند که قادرند فضای تاریک این فضاحت های فرهنگی دانشگاه های غرب در امور انسانی را روشن کنند. هویت یابی (نظرات جالب دیگران)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:36 PM عربگری سه شنبه 28 دی ماه سال 1389 ساعت 12:59 PM سلام امیدوارم که مثل همیشه شاداب و سرزنده باشید برخی از عکسهای آن مصاحبه را نیز در لابلای متن بخشی از مصاحبه با حضرتعالی درج کردم انشاءالله روزی سرعتاینترنت را بشر به قدری زیاد کند که فیلمها را هم بتوانیم آپلود کنیم پاسخ: آقای عربگری. خسته نباشید. کارهایی از این قبیل به نسل در راه و نسل در جریان کمک می کند که بی هراس از اسامی ظاهرا صاحب نظر غربی در امور انسانی با ریزنگری در مطالعات هویت شناسانه و تاریخی به جای این که تحت تاثیر القائات قرار گیرند، اثر انگشت ورود خود به مبانی مربوطه را ثبت کنند. این امر پس از کوتاه مدتی تصویر کنونی از تمدن بشری را تصفیه و از دروغ ها پاک می کند. موفق باشید. شهید مطهری (افراد و شخصیت ها)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:34 PM مهدی - مهدی سه شنبه 28 دی ماه سال 1389 ساعت 11:40 AM نظر مرتضی مطهری در باره زبان فارسی و شاهنامه فردوسی ...... انجمن و مؤسّسهای بود برای این امور که با وزارت معارف و فرهنگ رابطه داشت؛ و برای از بین بردن لغات عربی و فرهنگ اسلام نهایت سعی و کوشش را داشتند و در ادارهی فرهنگستانی که پشت مدرسهی سپهسالار بود، برای این موضوع مال ملّت بیچاره را میخوردند و میبردند. نام قبرستان را گورستان، و اجتماع را گردهمایی، و جمعه را آدینه، و وسائل ارتباط جمعی را رسانههای گروهی، ... اینها همه برای دور کردن مردم از لغات قرآن است. برای قطع رابطه و بریدن با نهج البلاغه است. برای عدم آشنایی مردم به جمعه و جماعت است. برداشتن «طاء» از کلمات و به جای آن «تاء» نهادن، مانند تبدیل کتابت لفظ طهران به تهران روی همین زمینه است... > > برای ریاضیات از جبر و حساب استدلالی و فیزیک و شیمی در نمره امتحانی ضریب میگذارند؛ و برای عربی نه تنها ضریب نمیگذارند، آن قدر آن را بدون اهمّیت و در درجه پست میگذارند که وجود و عدمش مساوی باشد.... این همه سر و صدا برای عظمت فردوسی، و جشنواره و هزاره و ساختن مقبره، و دعوت خارجیان از تمام کشورها برای احیاء شاهنامه، و تجلیل و تکریم از این مرد خاسر زیان بُرده تهیدست برای چیست؟! برای آن است که در برابر لغت قرآن و زبان عرب که زبان اسلام و زبان رسول الله است، سی سال عمر خود را به عشق دینارهای سلطان محمود غزنوی به باد داده و شاهنامه افسانهای را گرد آورده است ... تبلیغات برای فردوسی و شاهنامه، تبلیغات علیه اسلام است. فردوسی با شاهنامه افسانهای خود که کتاب شعر (یعنی تخیلات و پندارهای شاعرانه) است خواست باطلی را در مقابل قرآن عَلم کند؛ و موهومی را در برابر یقین برسر پا دارد. خداوند وی را به جزای خودش در دنیا رسانید و از عاقبتش در آخرت خبر نداریم. خودش میگوید: بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی چو از دست دادند گنج مرا نبد حاصلی دسترنج مرا ما در زمان خود هرکس را دیدیم که خواست عجم را در برابر اسلام عَلم کند، و لغت پارسی را در برابر قرآن بنهد، با ذلّت و مسکنتی عجیب جان داده است. فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الابْصَار! برگرفته از کتاب ِ نور ِ ملکوت ِ قرآن – تالیف آیت الله مُطهّری/ جلد چهارم / بخش ِ ششم پاسخ: آقای مهدی - مهدی البته ایشان اجر خود را می برند، ولی کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام کاملا نشان می دهد که نگاه بنیادین و کارگشایی بر مسائل ایران و اسلام نداشته اند. امروز کار ما در رسوا سازی و ستیز با این گونه جعلیات از مسیر بنیان اندیشی بسیار ساده شده است: با چه خط و زبان، با چه ابزار و بر چه ماده و ماتریالی نوشته است؟ و آیا بخش کوچکی از آن به جاست تا زیارت کنیم؟ تجربه شخصی من در مباحثات و مقابله با تبلیغاتچی های دیرینگی زبان فارسی نشان داده است که نزدیک به تمامی مدعیان قدمت این زبان که بر دفاتر مجعول شعر تکیه می زنند پس از مواجهه با این سئوالات خاموش مانده اند. محمد اوجال اولوتورک سه شنبه 28 دی ماه سال 1389 ساعت 3:18 PM جناب مهدی، سلام ظاهرا مولف کتاب «نور ملکوت قرآن» که نقل های فوق را از آنجا آورده اید، مرتضی مطهری نبوده، شخصی به نام آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی است: http://www.motaghin.com/fa_books_6733.aspx به علاوه، همان نقل قول ها هم (که در صفحه 142 به بعد نسخه PDF کتاب مذکور چاپ شده) ظاهرا مربوط به مطهری نیست، بلکه سخنان مولف کتاب است. مهدی - مهدی چهارشنبه 29 دی ماه سال 1389 ساعت 5:29 PM محقق دوران ساز، خسته نباشید. متنی را که پیشتر نقل کردم از کتاب "نور ملکوت قرآن" نوشته "سید محمد حسین حسینی طهرانی" است که اشتباهاً به استناد از ناقل دیگری آن را به مرتضی مطهری نسبت داده بودم. ارادتمند مهدی پاسخ: آقای مهدی - مهدی. به هر حال بسیار قابل استفاده بود. ممنون آمون : چه قدر این بحث کش یافت! هی باید باکس را ببندم و دوباره باز کنم و اضافه کنم! تلاش یهودیان برای نزاع قومی (زبان ها)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:32 PM الیار سه شنبه 28 دی ماه سال 1389 ساعت 11:07 AM با سلام پروفسور دیویددر مستند بهشت گمشده با استناد آیات تورات بخوبی آشکار می کند که میدان نقش جهان اصفهان از ردی تورات ساخته شده است. مستند بسیار جالبی است که در این مستند ایشان به دنبال بهشت گمشده در روی زمین هستند که بعد از سالها تحقیق تبریز را به عنوان بهشت گمشده معرفی می کنند با توجه به آیات تورات. نظر شما چیه استاد اگه خواستید میارم فیلمشو. به زبان انگلیسیه. تشکر پاسخ: آقای الیار. احتمالا قصد طراحی تازه ای برای به جان هم انداختن اقوام را ریخته اند به خصوص که نام طرف هم دیوید است. از او سئوال کنید مرجع شان تورات های امروز و یا تبریز ۱۵۰ ساله است یا انتخاب اش را پس از خواندن انبوه افسانه ها در باب تبریز اعلام می کند. در جستجوی خلفای اسلامی (اسلام)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:29 PM سلیم دوشنبه 27 دی ماه سال 1389 ساعت 11:44 PM سلام اینکه هیچ اشاره ای به تشکیل حکومت در قرآن از سوی مسلمین وجود ندارد بی حکمت نیست!و اگر هم جریان اولوالامر هم مختص زمان پیامبر میباشد دیگر مطلقا اشاره ای نمی توان در این باب پیدا نمود!استنباط بنده این است که اصولا مسلمین نیازی به حکومت به معنای امروزی ندارند و با اجرای قوانین قرآن و شور و مشورت در بین خودشان می توانند ادامه حیات دهند ولی به شرطی که جامعه کاملا به قرآن و فرامین آن گردن نهند و درک ها یکسان و کاملا قرآنی باشد!چند شخص حتی در بطن یک جامعه هم میتوانند جامعه اسلامی تشکیل دهند و با همدیگر با فرآمین قرآن رفتار نمایند و این جامعه را رشد داده تا اساسا مملو از استعداد های فروان شوند و برای حل مثلا مشکل اقتصادی از همدیگر قرض الحسنه بدون ربا بگیرند و با جامعه خود و دیگر جوامع تجارتی سالم برقرار نمایند! تا نظر دوستان و استاد چه باشد؟!ممنون پاسخ: آقای سلیم. مسلمانان تا دوران جدید چنان که خود می فرمایید تنها به قرآن متکی بوده اند و یافتن یک نمونه از این همه خلیفه که از بنی امیه و دیگر سلاسل می شمارند، به بی حاصلی جست و جوی سنجاقکی زرین در انبار کاه است. آیه ای در عصر پیامبر و برای تمام ادوار (قرآن)جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 10:27 PM هیوا دوشنبه 27 دی ماه سال 1389 ساعت 1:44 PM استاد پورپیرار و آقای توحید با سلام و تحیات اگر آیهای از قرآن خطاب به نسل دوران رسول باشد چه حکمتی دارد تا در قرآن جاویدان بیاید علی الخصوص با ندایی که تمام مؤمنان را در طول اعصار میتوان مورد شمول آن قرار داد . آیا این آیه دیگر کارکردی ندارد؟ پاسخ: آقای هیوا. آیه از آن جهت اختصاص به دوران معینی دارد که به وجود پیامبر و کارگزاران مومن و برگزیده ایشان اشاره می کند. حکمت آیه در این برداشت است که دریابیم چنین کارگزارانی تا ضرورت نزول آیه مورد تایید خداوند نیز بوده اند، مطلبی که با قطع وحی امکان تکرار ندارد. |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
شنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۱
پست 458 تا 489
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر