اتفاق یا 206 ؟! (خط سومی ها !!)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:51 PM محسن دوشنبه 1 فروردین ماه سال 1390 ساعت 3:46 PM آقای بی نام. یقین بدارید که ایشان همان شخصی است که قبلا خود را اتفاق ( ع . ر ) و شیرازی و از حوزۀ مهاجران جنوبی ( اعراب یمن ، جنوب عربستان و آفریقای شرقی )، می نامیده است. در لینک زیر، در مطلب «بحثی در باب موسیقی و پاسخ به انتقادات [قسمت آخر]» نوشته ی « تأملی بر تأملی در بنیان تاریخ ایران » را از «مجموعه مقالات انتقادی » خود نام برده است. http://wwww.naria.ir/view/5.aspx?id=139 آمون : با توجه به این نکته که بخش های قرمز رنگ، copy & paste شده اند، در واقع این قضیه از این طریق اثبات می شود که در لینک فوق (http://wwww.naria.ir/view/5.aspx?id=139 ) چنین می خوانیم که : و ـ مجموعه مقالات انتقادی :
ز ـ مجموعه مقالات سیاسی :
به لیست فوق « گاهنامۀ تک موضوعی اسحار » را هم باید اضافه کرد که تا کنون 9 شماره از آن با موضوعات زیر نشر کاغذی و اینترنتی یافته است :
از میان مقالات و رسائل فوق ، خوانندگان تنها با « اسحار » و چند مقاله از مجموعۀ « تلنگر » ، که متناسب با نوعیت آشنائی با دوستان و جو حاکم بر فضای تاریخی ای که جناب آقای ناصر پورپیرار باز کرده اند و ما جانا و مالا در خدمت ایشانیم ؛ آشنایند ؛
در اینجا و به تاریخ ۱۳۸۵ ، اشاره می شود که مقاله "تاملی بر تاملی در تاریخ ایران" هنوز انتشار نیافته و در تملک آقای اتفاق است ،فقط مجموعه های اسحار و تلنگر نشر یافته اند و در این نشانی به تاریخ 1389 ، یعنی 4 سال بعد نیز آن مقاله را به صورت منتشر شده تحت عنوان 206 (یونس!) می بینیم:
تأملی بر « تأملی در بنیان تاریخ ایران »
( نقد مکانیسم منطقی و علیومعلولی نظریهی پوریم )
محتویات مرسولهی دوم عبارتند از : الف ـ تأملی بر « تأملی در بنیان تاریخ ایران » : 7 صفحه ادامه مطلب>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> به گمانم دیگر می توان به یقین رسید. این هم ختم کلام از خود وی در انتهای همان یادداشت (http://wwww.naria.ir/view/5.aspx?id=139 ) است با عنایت به این مطلب که در شخصیت 206 ، یک شیعه 12 امامی ولایت مدار است و در اینجا ... ، نیز تلاش وی برای حفظ میراث کنونی حتی اگر یهودی باشد به شکل رنگ اسلامی! :
ختم کلام اینکه : همه تنها و تنها ، تنها و تنها یک هویت اصلی و اصیل داریم و آن اسلام ( نه تشیع یا تسنن ) است . این را برگیریم و باقی را از ترک و ترکی و فارس و فارسی و ... کناری افکنیم و با تمسک به این حبل متین ، میراث کنونی را چه ماترک یهود باشد چه مسلمان با « رنگ و بوئی اسلامی » حفظ و حراست کنیم .
ان ارید الا الاصلح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب مرکز مطالعاتی احرار . اتفاق . ایران ـ شیراز 31 / 6 / 1385 هجری شمسی . 22 / 9 / 2006 بعد از میلاد صندوق پستی : 793 - 71855 / ایران ـ شیراز . همراه : 7659 310 0917 E - Mail : Ahrar @ BPF . Ir + نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در سه شنبه یازدهم مهر 1385 و ساعت 23:6 ارسال شده در سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۵ ساعت: ۲۳:۰۶ توسط مدیر سایت
آیه 7 سوره آل عمران (اسلام و شمشیر)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:34 PM محمد اوجال اولوتورک چهارشنبه 3 فروردین ماه سال 1390 ساعت 11:28 PM با سلام خدمت استاد و سایر دوستان استاد در ارتباط با آیه 7 سوره آل عمران (پیرامون محکم و متشابه بودن آیات قرآن) سوالی داشتم: در برخی از ترجمه ها این قسمت از آیه: "وَمَا یَعْلَمُ تَاْویلَهُ اِلَّا اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ یَقُولُونَ امَنَّا بِه کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا"، اینگونه ترجمه شده است که: "تاویل آنها را کسی نمی داند مگر خداوند و راسخون در علم...". گرچه بنده شکی ندارم که این ترجمه صحیح نیست و قید "مگر" تنها "خدواند" را مستثنی می کند، و جمله بعدی، کاملا جدا است، تنها (با توجه به اینکه با یکی از دوستان در این خصوص بحثی داشتیم) خواستم ببینیم آیا ـ با استفاده از آیات دیگر و یا استدلالات عقلی ـ چگونه می توان اثبات کرد که چنین برداشتی از آیه نادرست است؟ ممنونم پاسخ: آقای اوجال اولو تورک. قید وَمَا یَعْلَمُ تَاْویلَهُ اِلَّا اللّهُ کاملا سخن شما را تایید می کند. وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ هم فاعل یَقُولُونَ امَنَّا بِه کُلٌّ قرار می گیرند. پول های دریافتی از اعراب (دوستانه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:33 PM محسن چهارشنبه 3 فروردین ماه سال 1390 ساعت 4:40 PM کمی هم از پول های ارسالی از عرب ها را خرج اینترنت پر سرعت کنید و از اینترنت لذت ببرید ... پاسخ: آقای محسن. در صف دریافتم و با اوضاع و احوال کنونی در کشورهای عربی نمی دانم چه وقت نوبتم خواهد شد. خوش به حال شما که زودتر رسیدید و دریافتی را به زخم اینترنت پر سرعت زدید و مشغول سرکشیدن جام لذتید! دردسرهای اینترنت (دوستانه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:29 PM مهدی - مهدی چهارشنبه 3 فروردین ماه سال 1390 ساعت 10:02 AM سلام، جناب آقای پورپیرار، نامه شامل یک مقاله بصورت فایل ضمیمه بود و متأسفانه درج آن بصورت کامنت ممکن نیست. اگر آدرس دیگر یا روش دیگری را صلاح می دانید بفرمایید. ارادتمند مهدی پاسخ: جناب استاد. می توانید به صندوق پستی وبلاگ ارسال کنید. با معذرت خواهی فراوان. کار کردن با اینترنت آدم را به یاد مثل آن سگ شکاری می اندازد که موقع شکار... آمون : ... موقع شکار، هر جا می رفت، با فیلترشکن می رفت! در راه وحدت (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:24 PM دوشنبه 1 فروردین ماه سال 1390 ساعت 11:53 PM آقای اخوان المسلمین اگر در این گروه کسانی وجود داشته باشند که هنوز در ته قلبشان به علی و عمر فکر میکنند و تعالیم دینی را مختص چند نفر میدانند که برای مردم دنیا و البته خداوند تفسیر و تعیین میکنند آیا جز ریختن نفت بر آتش کینه کار دیگری می توانند انجام دهند؟!زمانی آنها به درد بخور و در مسیر درست قرار خواهند گرفت که بفهمند اطرافشان پر از توطئه و جعل و فریب میباشد و اینان به نوعی گرفتار آنند و خواسته یا ناخواسته در حال به ثمر رساندن اهداف مشرکین می باشند و تنها راه چاره رجوع دوباره فقط به قرآن بدانند!به گمان شما اینطور می باشد؟!بی تعارف آیا به غیر از بنیان اندیشی (قرآن اندیشی)که استاد به راه انداخته اند و در این بین افرادی نخبه ای هم تربیت شده اند گروهی را میشناسید که اینقدر قدرتمندانه و محکم و با نظریات بی بدیل دنبال حل مکشل مسلمین و دعوت به اتحاد دوباره باشند؟!دیگر به نظر بنده تحلیل برخی مسائل از گذشته ساده تر شده است چون حقایق پنهان مانده بسیاری رونمایی شده اند که حقیقتا چهره دنیا را دگرگون کرده است! استاد پس منتظر یادداشت های بعدیتان هستم که گمان کنم رگ های باد کرده ای را بترکاند! انتظارات آخر سال (دوستانه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:16 PM دوشنبه 1 فروردین ماه سال 1390 ساعت 6:01 PM سلام اسناد منتظر بودم دیشب مقاله ی بعدی را درج کنید تا چرت این طریاکی ها در عید باستانی شان! بپرد! استاد درگیریهای آخر سال تمام نشد تا یادداشت بعدی را درج کنید؟! پاسخ: کمی دیگر حوصله کنید. امیدوارم یکی دو یادداشت بعد، تکلیف تمام گره های ناگشوده در این مباحث را باز و معلوم کند چرا از آغاز روش قطره چکانی را انتخاب کرده ام. درباره اخوان المسلمین و سلامت فکری آنها (افراد و شخصیت ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:14 PM دیدگاه اخوان المسلمین دوشنبه 1 فروردین ماه سال 1390 ساعت 12:45 PM استاد پورپیرار با سلام من از نزدیک با برخی از اعضای جماعت دعوت و اصلاح آشنایی دارم. جماعت مزبور هرچند طیف بسیار وسیعی و با دامنهی اختلافات فکری بسیار متنوعی را در خود جای دادهاست که امکان گفتگوی دو سر طیف را محال می نمایاند. برایم جالب است که هرچند مجمل اما مبنای برداشتتان را بیان بفرمایید.ضمناً بکار بردن عنوان ناسالم(با توجه به شناختی که از برخی از آنها دارم) برایشان بر من گران بود. ممنون پاسخ: آقای دیدگاه. اینک در جهان اسلام و به همت رفتار مشرکین، که جنایت را در ابعاد هرچه بزرگ تر جایز می دانند و در مخیله امکان انجام پوریم دیگری می پرورند و چنان که شاهدیم ۴۰۰ سال است قصاب خانه خود را در هر یک از اجتماعات اسلامی باز کرده و بر قناره ها فرهنگ و تاریخ و وقایع نگاری مثله شده مسلمین را آویخته اند. به صراحت می گویم آن استاد دانشگاه در حوزه علوم انسانی که از تختگاه هیچ کس در حال خاراندن پشت گوش می گذرد، همان مفتی و شیخ است که کتاب اسلام و شمشیر را نمی پسندد. در این باب آن طور که آگاهم دوستان شما هنوز هم فرقه بازند، جامعه را با صدور فتواها می چرخانند و غم آن ندارند که یهودیان در ردیف و رقم بالا چه جای پاهای محکمی در همان فتواها تدارک دیده اند. برای اشراف کامل کافی است گواهی یکی از صاحب نظران آن ها را نسبت به ماجرای پوریم و یا معنای ترکیب لفظی ما ملکت ایمانکم و یا ایمانهن در قرآن را سئوال کنید. دوست عزیز، اینک زمان ورود به جبهه ستیز فرهنگی با یهود و افشای جعلیاتی است که جاده های چین را دیوار و سکه های یونانی را اشکانی نام داده و قوم پارس و ترک و مغول و سلسله قدرت های مجعول شرقی و یا جنگ های صلیبی را ساخته اند. این تنها طلسمی است که ماسک را از رخسار خودی و غیر خودی بر می دارد و دشمن دوست نما را زسوا می کند. اتفاق و 206 (دوستانه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 8:05 PM بی نام دوشنبه 1 فروردین ماه سال 1390 ساعت 00:58 AM بی شک محصول تفکر استاد یکی از مصدقهای جدی سهل وممتنع است که در آغاز برخورد هر اندیشمند طراری را به وسوسه می اندازد تا با بیان اینکونه اندیشه های نو به استادی بدل شود وفقط به هنگام عملی کردن این وسوسه است که در می یابد اشتباه کرده ودر عین سادگی وسهل الهضم بودن تراوشات فکری ایشان دارای حصار محکم وغیر قابل عبوری است که به کسی اجازه دخول به این وادی فکری وخوشه چینی وتولید مائده را نمی دهد .وبر عکس تقابل با این اندیشه ها به مثابه کار شاق آب در هاون کوبیدن است که انرژی وآبرو هر دو را سهل وبی مانع از بین می برد.مگر ندیدیم دار ودسته آنتی وذوالغرنین و...را. بی تعارف از نظر بنده شما روزگاری یکی از بهترین شاگردان استاد بودید که در نزد امثال بنده صاحب اعتبار ومنزلتی خاص بودید وامید آن داشتم با تلاش وجدیتی که از شما در کسب و تولید داناییها در میان بنیان اندیشان نشان می دادید روزی با تولیدات بدیع در رده شاگردانی چون استادغفوری.م.ستاره و جناب گل سرخی یا ساسان عزیز جای بگیرید که متاسفانه اسیر این وسوسه بد شدیدو به تاسف شدید اعتبار زیادی را از دست دادید وآن چه تولید فرمودید در حکم روان کنندها ومسهلات است که بر مزاج های یبس ومغزهای خشک سازگاری دارد وبکار اذهان زیبا و پر لطافت و پویای بنیان اندیشان نمی اید. هرچند که هنوز ا عتقاد دارم که این ۲۰۶ ان اتفاق خودمان نیست چون اتفاق را حضورآ دیده ام وتلفنی بارها با ایشان صحبت کرده ام وصداقت و راد مردی ایشان را درک کرده ام.من از فرط بی اعتقادی بر یکی بودن شما و۲۰۶مسئله را چنین برای خود حل کرده ام که اتفاق به رحمت خدا رفته وکسی در حال سو استفاده از این موقعیت است ولا غیر چون اگر زنده بود حتما اجازه سو استفاده از شرف واعتقادش را به کسی نمی داد. خدایش بیا مرزد.انسان خوب وصادقی بود.الفاتحه مع الصلوات. پاسخ: آقای بی نام. فرضیه شما با توجه به مدار معمول زندگی است، که عمر ۶۰ ساله را طبیعی تلقی می کند، مرگ زود هنگام سوژه شما تنها می تواند نوعی دق کردن ناشی از حسادت باشد. وَ مِن شَرِّ حَاسِد إِذَا حَسَدَ. آمون : متاسفانه من هنوز یقینی بر انطباق نیافته ام. هر چند شاید بیشتر به علت بی تفاوتی در هر حالت باشم. چند اظهار نظر سیاسی (نظرات جالب دیگران)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 7:58 PM محمدرضا نیسی یکشنبه 29 اسفند ماه سال 1389 ساعت 5:02 PM سلامعلیکم * زبان فارسى یک زبان "هندو اروپایى" است و از همه نزدیکتر زبان آلمانى را در کنار خود دارد ** تمدنى که در کشورهاى عربى مشهود است بىریشه و ناپایدار است *** به شدت با ربط دادن فارسها با عربها مخالفیم و به فرهنگ و تمدن ایرانى که هزاران سال، تاریخ و دوام داشته است مىبالیم **** ما اسرائیل را قابل احترام دانسته و با آن همدلى مىکنیم. ما مثل عربها که از قدیمالایام از یهودیان نفرت داشتهاند، نیستیم ***** اظهارات تندى که گاه به گاه از بعضى مقامات ایرانى علیه اسرائیل شنیده مىشود، فقط حبابهایى براى جلب توجه و تایید کشورهاى عربى و اسلامى است پس از احیای جشنهای 2500 ساله و برگزاری مراسن نوروز جهانی، اکنون نوبت به تکریم رژیم نامشروع صهیونیستی و دیگر جعلیات یهود رسید. میزان نفوذ آنوسیان در وزارت خارجه را ببینید که چگونه به تبلیغ جعلیات یهود ساخته و القای تفرقه بین مسلمین میپردازند. ================ دو مسئول عالیرتبه وزارت امور خارجه ایران ملل عرب را "بدویانى صحراگرد" خواندند، اسرائیل را قابل احترام دانستند و 6000 نقشه را ارائه کردند که به گفته آنان "فارسى" بودن تاریخى "خلیج" را اثبات مىکند. مهدى صفرى (قائم مقام وزیر امور خارجه ایران) و محمد رضایى دو مسئول وزارت خارجه ایران در گفتگو با روزنامه دانمارکى "ویک اند" ابراز عقیده کردند که "تمدنى که در کشورهاى عربى مشهود است بىریشه و ناپایدار است و به دلیل اکتشاف نفت در کشورهایى همچون قطر و بحرین رخ داده است". این دو نفر به گزارش منبع خبرى منتشرکننده مصاحبه، به شدت با ربط دادن فارسها با عربها مخالفت کردهاند و هم چنین گفتهاند که به "فرهنگ و تمدن ایرانى که هزاران سال، تاریخ و دوام داشته است مى بالند". بنا بر این گزارش آنها نسبت به "اسرائیل" ابراز احترام کرده، با مسئولانش اظهار همدلى نموده و تاکید کرده اند که "اظهارات تندى که گاه به گاه از بعضى مقامات ایرانى علیه اسرائیل شنیده مىشود، فقط حبابهایى براى جلب توجه و تایید کشورهاى عربى و اسلامى است". محمد رضایى و مهدى صفرى به رابطه نژادى بین "فارسها" و ملل اروپایى اشاره کرده و براى این رابطه دلیل آوردهاند که "زبان فارسى" یک زبان "هندو اروپایى" است و از همه نزدیکتر زبان آلمانى را در کنار خود دارد. سخنان مسئولان ایرانى در گفتگو با روزنامه دانمارکى "ویک اند" که توسط روزنامه نروژى "داگ بلادت" نیز منتشر شده است، در چارچوب تلاش حکومت ایران براى بهبود و تلطیف چهره خویش در انظار غربیان و بویژه اروپایى ها مىگنجد. بنا بر سخنان مطرح شده در این گفتگو کمک ایران به جنبش هاى مقاومت در جهان عرب، بخاطر مبارزه با غربى ها یا آن گونه که احمدى نژاد احیاناً به رخ مى کشد، به منظور کوشش در جهت نابودى اسرائیل نیست. این دو مسئول ایرانى گفته اند که ما اسرائیل را قابل احترام دانسته و با آن همدلى مى کنیم. ما مثل عربها که از قدیم الایام از یهودیان نفرت داشته اند نیستیم. این دو مقام وزارت خارجه ایران در مورد اظهارات ضد اسرائیلى خاطر نشان ساخته اند که ایران ناچار است براى جلب اعتماد ملل مسلمان چنین حبابهایى را به راه اندازد تا بتواند سکان هدایت کشورهاى اسلامى را به دست گیرد. آرزوى سیطره بر جهان اسلام با انقلاب 1979 آیتالله خمینى به تهران آمد و بعد از سقوط صدام حسین جان تازهاى گرفت. مهدى صفرى قائم مقام وزیر امور خارجه ایران و همکارش به غربى ها نصیحت کردند که به هیاهوى اسرائیلى ها علیه نیروى اتمى ایران گوش فرا ندهند، زیرا تهران از انرژى اتمى تنها جلب احترام غرب را خواستار است. طبق این گزارش دو مسئول برجسته وزارت امور خارجه ایران 6000 نقشه را به مخاطبان خود نشان دادند ارایه کردند و گفتند: همه این نقشه ها ثابت مى کند نام تاریخى خلیجى که اکنون در محافل عربى و غربى گاهى به نام "خلیج عرب" و غالباً به اختصار "خلیج" مورد اشاره قرار مى گیرد، "خلیج فارس" است. آنها افزوده اند: تلاش کشورهاى عربى در این زمینه با شکست روبرو مى شود. یک پدیده رواج یافته در سالهاى اخیر در ایران اقدامات جراحى پلاستیک براى ایجاد تشابه بین خود و مردم اروپا بوده است. یک ضرب المثل فارسى مى گوید "بکش و خوشگلم کن". این را بویژه مى توان در میان ایرانیانى دید که براى خوشگل تر شدن یا به تعبیر آنها شبیه اروپایى ها شدن به جراحى بینى تن مى دهند و به اصطلاح دماغ عمل مى کنند. از سویى لازم به ذکر است کتاب معروف ادولف هیتلر رهبر نازیست آلمان در جنگ جهانى دوم "نبرد من" به شکل وسیعى در ایران چاپ و منتشر و مطالعه مى شود. گفته مى شود این رونق و رواج، از روحیه "خود برتر بینى" آریایى ناشى شده است که بعضى از محافل در ایران خود را منتسب به آن مى دانند. نروژى ها، سوئدى ها و دانمارکى ها نیز خود را از نژاد آریا مى دانند و همین سبب شد که بعضى از آنان در جنگ دوم جهانى با آدولف هیتلر همکارى کنند. آمون : احساس می کنم اخیرا بخش نظرات دیگران، بیشتر توسعه می یابد ولی چاره ای هم نمی بینم! در مورد ستارخان (انقلاب مشروطه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 7:51 PM مسعود سنجری یکشنبه 29 اسفند ماه سال 1389 ساعت 04:29 AM برادر بزرگ استاد پورپیرار عزیز سلام علیکم استاد به هر جا که نظر می کنیم حقانیت و دقت نظر شما بیشتر آشکار می شود. در ماهنامه دنیای تصویر شماره 200 بهمن 1389 در صفحه 122 مقاله ای به قلم رسول نظر زاده تحت عنوان < شخصیت های مهم دوره قاجار در آثار علی حاتمی> چاپ شده که در آن در خصوص فیلم ستارخان می خوانیم: «حاتمی می گوید: من در تبریز با خیلی ها گفتگو کردم که پیر دیر بودند و شاهد وقایع, اما چیزی دستگیرم نشد! واقعا نمایش پردازی وقایع تاریخ ما به جهت همین لاپوشانی ها! سخت و اغلب غیرممکن است. برای نوشتن سناریوی ستارخان تقریبا تمامی کتابهای تاریخی را که درباره نهضت مشروطیت نوشته بودند به دقت مطالعه کردم و در خیلی از موارد به تناقض گویی های زیادی برخوردم» نویسنده مقاله همچنین در قسمت دیگری از مقاله و در اشاره به اعتراضات شدید صورت گرفته به این فیلم می نویسد: «علی حاتمی پس از این فیلم در می یابد که تماشاگر ایرانی خواهان دیدن تصویر واقعی دنیای گذشته و دیروز خود نیست بلکه به تصاویر خیالی و برداشتهای امروزین خود بیشتر راغب است» سربلند و پاینده باشید واسلام علیکم فی امان الله داشته های مخالفان (عجز و آوارگی مخالفان)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 7:43 PM مهدی - مهدی جمعه 27 اسفند ماه سال 1389 ساعت 9:45 PM آقای سلام محمدی، وقتتان را برای کسی که ادعای تحقیق دارد ولی فرق گاو و اسب را نمی داند تلف نکنید. با احترام مهدی پاسخ: آقای مهدی و آقای محمدی. گفته بودم که در فضولات تولیدی خودش غرقه خواهد شد. این دلقک یهودی که حتی آدرس محل کار مرا نمی داند گویا مصمم است اسرار ناگفته زندگانی مرا با مراجعه به مطالب کتاب خودم فاش کند! او حتی نمی داند که در فارسی اصطلاح لفظی در جای و به جای مفهوم ترکیبی به عوض و در عوض را می گیرد. مثلا گفته اند که فلان کس به جای دعا در قنوت ها اشعار حافظ می خواند. بنیان اندیشان با این دو سه خرده اظهار وجود با افتخار اعلام می کنند که مخالفان این داده های جدید در حد اقل ملزومات مورد نیاز برای اظهار وجودند. آزمایشگاه تشخیصی (زبان ها)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 7:37 PM جمعه 27 اسفند ماه سال 1389 ساعت 12:19 PM جالبه اینها به تمجید استاد می پردازن و میگن خیلی چیزا ازش یاد گرفتن ولی بعدش میان به بنیان و ریشه اصلی مسئله که همون پوریم و در ترکیه طوفان نوحه گیر میدن که ای هوار این نظرات یه دفه از آسمون افتاده و هزارن مدرک و سند ارائه شده این وسط چغندره!! واقعا دست این عارف محب الله اتفاق علیرضا و جدیدا هم داش رضا درد نکنه که شدن گل سر سبد نفهمی و یک امتیاز وِیزه برای این کلاس که چقدر آدم میتونه نفهم و شوت و شیطان صفت باشه و اینطوری به جاهل ماندن مردم دنیا عشق کنه و هر جا میرن خودشون رو با مظلوم نمایی حق نشون بدن و پورپیرار و شاگردهاشو بی منطق نفهم و تهمت زن و... در جواب شما عزیزان نفهم باید بگم بشینید بخونید و اگه نفهمیدید برید دکه سیگار فروشی بزنید و دوستان خودتون جمع کنید و هر شب به آسمون پرواز کنید و حالشو ببرید!! پاسخ: آقای... برخی از این یادداشت ها مانند آزمایشگاهی مدرن، بیماران مبتلا به قوم پرستی را، که ظاهر سلامتی دارند،شناسایی می کند. ادامه جدایی ها (عجز و آوارگی مخالفان)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:43 PM پنجشنبه 26 اسفند ماه سال 1389 ساعت 9:54 PM پس از اتفاق چشم ما به اسپم پراکنی داش رضا روشن!.استاد خیلی خشن هستید که اینا اینطوری پخش و پلا می شن؟!! پاسخ: حقیقت نه تنها خشن، که بی رحم است. محبت دوستان (دوستانه)سه شنبه 16 فروردین 1390 ساعت 4:42 PM بنویسیددیگه!! پنجشنبه 26 اسفند ماه سال 1389 ساعت 7:21 PM سلام استاد استاد! یه وقت به ذهنتون خطور نکنه مطلب جدید بنویسید آخه ماشالله شما 40،50سالتونه وعمر نوح دارید وماهم دلخوشیم که وقت برا کشف حقیقت ورسوا کردن حضرات هست چون شما تا50سال دیگه کنار ما هستید!! خداوند از عمر من بکاهد و برعمر شما بیفزاید،ان شاء الله پاسخ: آقای بنویسید دیگه. مشکلات اداره یک نشر فکسنی آن هم در اسفند ماه که زمان رژه دردسرهای گوناگون است، برخی از امور را به تعویق می اندازد. راستی از آن عکس قلابی به دار زدن شیخ فضل الله چه چیز دستگیرتان شد؟ عمر هم دست خداست و با دعا و ول حرجی و بخشش تغییری نخواهد کرد. شما در این گونه مواقع بی کاری به بازخوانی یادداشت های اصلی و آموزنده پیشین و ارائه سی دی ها به مهمانان نوروزی مشغول شوبد و با خبر باشید که کسانی در این آرزو می سوزند که کاش یکی از مداخل ایران شناسی بی دروغ از ذهن خودشان می گذشت و آماده اند در جای برآورده شدن این آرزوی شان تمام عمر خود را، حتی بدون کسب تکلیف از خاخام ببخشند. |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۱
پست 623 تا 636 اصلی که صحیح است
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر