سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

پست 1155 تا 1178

هیاهوی لزوم تولید فکر  (عجز و آوارگی مخالفان)

پنجشنبه 21 مهر 1390 ساعت 09:57 AM

میرزا

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 12:46 PM
سلام آقای پورپیرار خسته نباشید.موضوع پایان نامه من علل سقوط و فروپاشی لایه ۴ حسنلو بود استاد نمیزاره دفاع کنم میگه شما می خوایید بحثی که پورپیرار در بیرون راه انداخته را وارد جامعه آکادمیک کنید و سخت مخالف اند بنظر شما چیکار کنم؟
پاسخ:
آقای میرزا. پس این هیاهوی لزوم تولید فکر چیست؟ به آن به اصطلاح استاد یادآوری کنید که مدت هاست انسان در دانسته های اش تجدید نظر و نوسازی می کند. در عین حال اگر دانشگاه دم و دستگاهی برای رسیدگی به این گونه مطالب دارد، از استادان شکایت کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

جعل با الفبای قدیم  (عجز و آوارگی مخالفان)

پنجشنبه 21 مهر 1390 ساعت 09:56 AM

مهدی از کرج

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 11:00 AM
برادر بزرگ استاد پورپیرار گرامی
سلام علیکم

شایسته است که بنیان اندیشی در برابر مجعولاتی که در فرم و ظاهر تحقیقات دانشگاهی منتشر میشوند پاسخهای درخوری را مهیا سازند. منجمله این موارد وبلاگ موسوم به وبلاگ قرآنی علیرضا است که اخیرا با انتشار چند یادداشت موهوم باعث شقاق بین بعضی از دوستان به ظاهر بنیان اندیش شده اند. یادداشت آخر او پای ماست و کره را هم به موضوعات قرآنی گشوده است: http://quraninmylife.blogsky.com/ انتشار انعکاسات بنیان اندیشان منجمله شما برادرگرامی موجبات از بین رفتن شقاق حاضر است. ممنونم.
پاسخ:
آقای مهدی. نگران این شقاق ها نباشید. چندی خود را ملوث می کنند و طولی نمی کشد که به لانه خود برمی گردند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

در مورد علی شریعتی  (افراد و شخصیت ها)

پنجشنبه 21 مهر 1390 ساعت 09:54 AM
سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 03:55 AM
با سلام
استاد، نظرتان در مورد علی شریعتی را خواستم بدانم؟ ممنونم.
پاسخ:
پیش از این درباره او مطالب کافی ارائه شده و مجمل آن که یک باستان پرست تمام عیار و قلم اش آغشته به تراوشات ضد عرب و واضح تر بگویم ضد اسلام بود. شریعتی اگر عمر معمول آدمی را به سر می برد مقدم الجیش سروش می شد.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سوره ۱۱۵ قرآن  (قرآن)

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 10:08 AM

دکتر اوزان

دوشنبه 18 مهر 1390 ساعت 9:13 PM
سلام استاد

من در این مدت به عنوان نظر خاموش از حضورتون فیض برده‌ام

یه موضوعی منو مجبور کرد که اظهار نظر کنم و یه سوال داشتم:

آیا در بین طرفداران شما اینقدر آدم سطحی نگر هست که اون طنز قران با ۱۱۵ آیه رو که یه آدم لوده آورده جدی تلقی‌ کنه؟؟؟

پاسخ:
آقای دکتر اوران. اتفاقا وجود چنین قرآنی با یک سوره کوتاه اضافی نشان می دهد که دشمنان پس از 15 قرن در تقلید از قرآن تا چه حد ناتوان بوده اند. در میان مدعیان درک بنیان اندیشی نیز به میزان کافی سطحی نگر یافت می شود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

لینک تصاویری از تخت جمشید  (تخت جمشید)

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 10:07 AM

abbas

دوشنبه 18 مهر 1390 ساعت 03:39 AM
http://persepolistablets.blogspot.com/2011/08/related-news-achaemenid-palace-found-in.html
پاسخ:
آقای abbas. بسیار ممنونم. گرچه تمام عکس ها باز نشد، اما آن عکس مربوط به دیوار غربی و جنوبی گواه محکمی است بر دروغ بافی های مربوط به کتیبه داریوش در دیوار جنوبی سکو.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

لینک تصاویری از تاریخ معاصر  (تاریخ معاصر (جدید))

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 10:06 AM

رامین.ص

دوشنبه 18 مهر 1390 ساعت 01:54 AM
با سلام:
http://www.iranwwii.ir/Gallery/
پاسخ:
آقای رامین. ممنونم. عکس های جالبی بود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تاریخ نوشته های ارمنیان  (تاریخ معاصر (جدید))

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 10:05 AM

رامین.ص

یکشنبه 17 مهر 1390 ساعت 10:40 PM
دکتر حوری بربریان، استاد دانشگاه در دپارتمان تاریخ دانشگاه LONG BEACH در کالیفرنیا و نویسنده کتاب‌هایی چون «ارمنی‌ها و انقلاب مشروطه ایران ۱۹۰۵- ۱۹۱۱: عشق به آزادی هیچ مرزی ندارد»، «تاریخ، خاطره و خاطره ایرانی ارمنی‌ها از انقلاب مشروطه ایران» و «هویت ایرانی ارمنی‌ها در انقلاب مشروطه» است. خانم بربریان مقاله انگلیسی «زنان ارمنی ایرانی در گذر قرن، آموزش و فعالیت»‌ها را در اختیار «تاریخ ایرانی» قرار دادند. آنچه در ادامه می‌آید ترجمه بخش‌هایی از این مقاله است. اصل مقاله و منابع آن در دفتر سایت موجود است.


****



در جریان انقلاب مشروطه ایران، زنان ارمنی ایرانی در جنبش زنان مشارکت کردند، به ویژه کوشش آنان در جلب توجه زنان ایرانی به مسائل زنان، افزایش سطح آگاهی آن‌ها نسبت به وضعیت زنان و به طور کلی افزایش هوشیاری آن‌ها دیده می‌شود. زنان «داشناک» دو کمیته به نام‌های «امید» و «رنگین کمان» تشکیل دادند که به ترتیب دارای چهارده و نوزده عضو بود. هر دو گروه تلاش کردند تا در زمینه سیاست، مسائل حزبی، اصول مشروطیت ترکی و ایرانی و به‌‌ همان میزان در مورد مسائل زنان، حق‌الارث و بهداشت زنان را تحت آموزش قرار دهند. آن‌ها با کمک یکدیگر شاخه‌ای از صلیب سرخ را تشکیل دادند. اکثر این زنان، مانند زنان ارمنیِ موسس انجمن‌های خیرخواهانه اواخر قرن نوزدهم، متعلق به طبقات متوسط رو به بالا و طبقات بالای جامعه ایرانیان ارمنی بودند.



فعالیت‌های زنان «داشناک» در میان زنان ایرانی به عنوان مولفه‌ای اساسی در کوشش کلی در جریان انقلاب مشروطه ایران به شمار می‌رود. در ادبیاتی که در مباحث آن دوره در باب مسائل زنان غیرمعمول نبود، هدف «بیدارسازی زن ایرانی از چندین قرن خواب و آشنا ساختن تدریجی وی با مساله زن» بود. آن‌ها با وجود فقدان حمایت و گاهی عداوت‌های آشکار بخش‌های محافظه‌کار جامعه، انجمن خیرخواهانه زنان ایرانی را تشکیل دادند. زمانی که آن‌ها به عنوان یک نهاد خیریه علاقه‌مند به گسترش آموزش از طریق بازگشایی مدارس و کودکستان‌های دخترانه آغاز به کار نمودند، طرح آن‌ها این بود که به تدریج برنامه و مسیر خود را تغییر داده و مساله زن را به «گوشه‌های تاریک» برسانند، جایی که زنان «به عنوان کالا مورد رفتار قرار می‌گرفتند» و جایی که زنان «ابزار تمایلات مرد بودند.»



سهم بالایی از درآمد گروه از سوی اعضای خود گروه و فعالیت‌هایی مانند نمایش و سخنرانی که درآمدشان به نفع انجمن صرف می‌شد، عاید می‌شد. در میان رویدادهای موفق گروه، تجمع ۵۰۰ زن ایرانی متشکل از مسلمانان، یهودیان و ارمنیان همگام با اروپایی‌ها در آوریل ۱۹۱۰ بود که در پارک تهران برگزار شد. طی آن گردهمایی زنان چندین سخنرانی و اشعاری را ارائه دادند و در این بین مردان اجازه شرکت در آن را نداشتند. همچنین «ژانت آفاری»، تاریخدان و «بدرالملوک بامداد»، نویسنده به گردهمایی مشابهی ‌اشاره می‌کنند که توسط انجمن زنان وطن در پارک اتابک تهران در ۱۹۱۰ برگزار شد. براساس گزارش انجمن خیریه زنان ایرانی، این گروه همچنین مجوز انتشار روزنامه‌ای را با نام «شکوفه» از سوی دولت ایران دریافت کرد که به مسائل زنان می‌پرداخت؛ احتمال می‌رود این نشریه‌‌ همان شکوفه‌ای باشد که از ۱۹۱۳ آغاز به انتشار کرد.



اطلاعات محدودی که درباره این انجمن وجود دارد فضای زیادی برای حدس و ظن باقی می‌گذارد و در حال حاضر رابطه میان این دو انجمن مبهم باقی مانده است. ممکن است به همین دلیل باشد که این نهاد‌ها یکسان پنداشته می‌شوند. آناهیتا درویشیان،‌ همسر «یِپرم»، از شخصیت‌های شناخته شده مشروطه‌خواه نیز با محافل زنان سر و کار داشت و عضو انجمن زنان وطن‌خواه بود. علاوه بر این، او از حامیان بزرگ گروه‌های مشروطه‌خواه به شمار می‌آمد. در همین راستا، آناهیتا طی تلگرامی یپرم را از برنامه‌های خود مبنی بر هدایت گروهی از زنان برای رسیدگی به مبارزان زخمی مطلع ساخت. یپرم این کار را دیوانگی خواند و به او گفت که در خانه بماند.





هم سویی‌ها و واگرایی‌ها: میان گروه‌های اقلیت و اکثریت



مقایسه زنان ایرانی ارمنی اواخر سده نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با سایر اقلیت‌های زنان در ایران دشوار است؛ علاوه بر این، مقایسه زنان ارمنی ایرانی با زنان ارمنی در سایر جوامع خاورمیانه به دلیل مطالعات اندکی که درباره این زنان انجام شده است دشوار‌تر می‌نماید. گرچه، غیرممکن نیست که بتوان برخی خطوط موازی بسیار کلی میان دانشی که درباره زنان ایرانی ارمنی و آنچه درباره زنان اقلیت در سایر مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا موجود است، ترسیم کرد. به همین نسبت می‌توان تفاوت‌هایی کلی را نیز در نظر گرفت؛ برای مثال، ممکن است شباهت‌هایی میان زنان ارمنی با سایر زنان گروه‌های اقلیت در ایران مانند زنان بهایی و یهودی دیده شود و همچنین بین زنان ایرانی ارمنی و زنان گروه‌های اقلیت دیگری در خاورمیانه مانند زنان قبطی در مصر و زنان یهودی در مصر و لیبی همسویی‌هایی وجود داشته باشد.



کاوش در باب شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود در تجربه‌های زنان ایرانی مسلمان و زنان ایرانی ارمنی اواخر سده نوزدهم و اوایل قرن بیستم آسان‌تر می‌نماید چرا که پیکره مهمی از ادبیات که به زنان ایرانی مسلمان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم پرداخته در دسترس است. با وجود مشکلاتی که برای مطالعه زنان اقلیت وجود دارد، برای مثال نبود منابع اولیه در دسترس درباره زنان و مشکلات ناشی از چگونگی نگارش تاریخ زنان اقلیت، کوشش در این باب اهمیت بسیار دارد؛ به این خاطر که این مساله سهم زیادی در شناخت و فهم هزاران زن خاورمیانه‌ای دارد و علاوه بر این به برداشتن گام‌هایی کمک می‌کند تا آن فرضیاتی که مذهب را شالوده و تعیین کننده اصلی نقش و موقعیت زنان در جامعه، تعریف‌کننده و کنترل‌کنندهٔ همهٔ جنبه‌های زندگی زنان مسلمان و غیرمسلمان ساکن خاورمیانه می‌دانند، رنگ ببازند. قیاس‌هایی که میان زنان اقلیت‌های مختلف و همینطور بین زنان یک گروه اقلیت با زنان مسلمان انجام شده است نشان می‌دهد که رسوم و سنت‌ها به اندازه عوامل اقتصادی و سیاسی اهمیت دارند و در مواقعی حتی بیش از مذهب به عنوان یک عامل تعیین‌کننده شناخته می‌شوند.



زنان ایرانی ارمنی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در زمینهٔ آموزش، خیریه و به میزان کمتری در زمینه سیاست به عنوان بخشی از جنبش ملی‌خواهانه ارمنی که در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد بسیار فعال شدند. در اوایل قرن بیستم نیز، این زنان به طور گسترده‌تری در جنبش ملی‌خواهانه ایران و جنبش زنان ایرانی در جریان انقلاب مشروطه مشارکت جستند. زنان ارمنی ایرانی مبارزه‌ای خودگردان و سازمان یافته برای برابری پیش نگرفتند بلکه آن‌ها در جنبش زنان ایرانی که در جریان انقلاب مشروطه به طور وسیعی در حال شکل گیری بود، شرکت جستند.



در پی تاثیر و نفوذ ارمنی- قفقازی‌ها، بخش وسیع‌تری از زنان ایرانی ارمنی در جریان تحصیل و سیاسی شدن قرار گرفتند و این روند با وجود شباهت‌های مشترک بسیاری که در موقعیت‌ها، نقش‌ها و سنت‌ها بین زنان ایرانی مسلمان و زنان ارمنی ایرانی وجود داشت، پیش از گروه مسلمان صورت گرفت. «راشل سیمون» استنتاج می‌کند که اگرچه بسیاری از تحولات در میان اجتماع یهودیان لیبیایی حادث شد و این امر خصوصا در میان زنان در سال‌های پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دیده می‌شد، اما با این حال جامعه به میزان قابل توجهی در روابط بین فردی، ساختار اجتماعی و همین طور جهان‌بینی، سنتی باقی ماند. به نظر می‌رسد این استنتاج به خوبی بر مسلمان‌های ایرانی و به‌‌ همان نسبت با اقلیت‌هایی مثل ارمنی‌ها منطبق می‌شود. از سویی دیگر، در جریان انقلاب مشروطه، زنان مسلمان ایرانی گام‌های بزرگی برداشتند و سهم بسیار پر رنگی در جنبش ملی‌خواهان ایران و همانطور در جنبش زنان ایفا نمودند. آفاری معتقد است: «زنان ایرانی در ابتدا در زمینهٔ جنبش ملی‌خواهانه فعال شدند تا مجلس و مشروطه را به دست آورند و سپس افزایش ذخیره یک بانک ملی و تحریم پارچه و منسوجات خارجی هدف آنان قرار گرفت. فعالین زنان که از جنبش حمایت می‌کردند تلاش‌های خود را در مسیر ایجاد انجمن‌ها و نهاد‌های آموزشی هدایت کردند. در طول سال‌های ۱۹۰۷ و ۱۹۱۳، در تهران تنها بیش از شصت مدرسهٔ دخترانه و دوازده سازمان زنان تاسیس شد. وجوه مدارس دخترانه، کلینیک‌های سلامتی، پرورشگاه‌ها و کلاس‌های آموزش برای بزرگسالان از سوی کمک‌های خصوصی، بیشتر از سوی خود زنان و از راه فعالیت‌های خیرخواهانه به نفع این نهاد‌ها در انجمن‌های زنان تامین می‌شد.»



علاوه بر این، زنان مسلمان ایرانی در جریان ایستادگی تبریز (۱۹۰۹-۱۹۰۸) در کنار مشروطه‌خواهان به مبارزه پرداختند و نقش ویژه‌ای در تظاهرات دسامبر ۱۹۱۱ علیه اولتیماتوم روس‌ها و در دفاع از مجلس بازی کردند. در مراحل بعدی انقلاب، نگاشته‌های فعالین زنان که به بحث در باب مسائل ملی و فمینیستی می‌پرداختند در مطبوعات برجسته منتشر می‌شد. همچون هم‌عصران خود، «این زنان و مردان مدافع حقوق زنان عموماً از موقعیت اجتماعی و تحصیلی بهتری برای زنان حمایت می‌کردند که می‌توانست روابط خانوادگی را مستحکم کرده و کشور را ارتقا بخشد.»



برای متفکران ایرانی مسلمان و ایرانی ارمنی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بحث‌های ملی شدن و رشد ملی با زنان پیوند خورده بود. در دیدگاه اصلاح‌طلبان ملی‌گرا مثل ملکم‌خان، زنان «آموزگاران کودکان و از این پس سازندگان کشور» شناخته می‌شدند. علاوه بر این، به عقیدهٔ حسن تقی‌زاده، مشروطه‌خواه پیشرو، «زنان حاملان سنت‌ها و رسوم ملی هستند. زنان به مثابهٔ ارکان اصلی نهاد قومیت، دین، زبان، فرهنگ و میراث ملی عمل می‌کنند. زنان می‌توانند نفوذ عظیمی در آموزش نسل جدید اعمال کنند.» زنان و مردان مسلمان فعال در حوزه حقوق زنان را تعداد اندکی از زنان ارمنی، بابی-ازلی، بهایی، یهودی و زرتشتی شکل داده و حمایت می‌کردند.


پاسخ:
آقای رامین ص. این گونه بررسی ها در  باب مسائل آن دوران، هدفمند است، خواسته های گروه معینی را منعکس می کند و غالبا جاعلانه است به چند سطر انتهایی یادداشت خودتان توجه کنید:

«زنان می‌توانند نفوذ عظیمی در آموزش نسل جدید اعمال کنند.» زنان و مردان مسلمان فعال در حوزه حقوق زنان را تعداد اندکی از زنان ارمنی، بابی-ازلی، بهایی، یهودی و زرتشتی شکل داده و حمایت می‌کردند».

در عرف شناخت و ارزش گذاری، اسناد تاریخ معاصر که مولف ارمنی داشته باشد، چندان رتبه ای نمی آورد و جدی گرفته نمی شود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

حکم ناخن در قرآن و در باره احکام وضو خواهران با لاک زدن  (قرآن)

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 10:04 AM

الیار

یکشنبه 17 مهر 1390 ساعت 4:25 PM
اسلام هیچ چیزی را از قلم نینداخته ، حتی ناخن و حکم آن را...
استاد جان حکم ناخن در کدام سوره و ایه است. لطفا راهنمایی کنید و در باره احکام وضو خواهران آیا لاک زدن باطل می کند؟ متاسفانه نمی توانم به قم بروم
با تشکر
پاسخ:
اگر فرصت رفتن به قم را ندارید، به شیخ مسئله گوی نزدیک ترین مسجد منزل تان و یا به یکی از رساله های چاپ شده رجوع کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نسخه PDF جلد اول مجموعه عظیم «تاملی در بنیان تاریخ ایران»  (متفرقه)

سه شنبه 19 مهر 1390 ساعت 10:02 AM

محمد اوجال

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 4:49 PM
با سلام خدمت استاد پورپیرار و سایر دوستان

به اطلاع می رساند نسخه PDF جلد اول مجموعه عظیم «تاملی در بنیان تاریخ ایران» تهیه و در وبلاگ "محفل بنیان اندیشان" به آدرس ذیل، قرار گرفته است.
لازم به ذکر است، زحمت اسکن صفحات و تهیه PDF این جلد از سوی برادر عزیز جناب آقای اصیلتاش تبریزلی (Asiltash Tabrizli) کشیده شده است.
پاسخ:
آقای اوجال. از عنایات الهی تحرک تازه و قدرتمندی از سوی دوستان برای معرفی مطالب عنوان شده درگرفته که بسیار موجب امیدواری است. سلام و عرض سپاس مرا به آقای تبریزلی هم برسانید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تغییر جبهه مبارزه  (یهود)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:58 PM

khalil

پنجشنبه 14 مهر 1390 ساعت 10:50 PM
سلام استاد عزیز

خبری که از طرف برادرم رسیده تقدیم به شما می کنم.

کشف یک قرآن خطی با ۱۱۵ سوره در بیابانهای قم!!!!!

خبرگزاری فارس: در پی حفاری گروهی از باستان شناسان در اطراف شهر قم، یک جلد قران کریم که قدمت آن به هزار و چهار صد سال پیش باز میگردد، کشف شد. پیش از این نسخه های خطی و قدیمی فراوانی از قران کریم در جریان حفاری ها به دست آمده بود اما آنچه که این قران را از سایر نسخه ها متمایز میکند، 115 سوره بودن آن است، امری که بحث های فراوانی را به دنبال داشته است. به گزارش خبرگزاری فارس، این نسخه خطی پس از کشف بلافاصله به حوزه علمیه قم منتقل شد تا علما و مراجع عظام درباره صحت و سقم سوره صد و پانزدهم تحقیق و بررسی کنند. آیت الله مقتدایی، مدیر حوزه علمیه قم در این ارتباط به خبرنگار فارس گفت: «ما تا قبل از کشف این نسخه نیز می دانستیم که قران کریم در حقیقت 115 سوره داشته است اما به دو لحاظ هیچگاه آن را بیان نمی کردیم. اول این که نمی خواستیم رشته ی پیوندمان با برادران اهل سنت از اینی که هست نازکتر شود و دوم این که مدرک مستدلی نیز در اختیار نداشتیم. اما در روایات اهل تشیع داریم که پیامبر اکرم پیش از رحلت شان یک جلد قران کریم را به دست سلمان فارسی میدهد و از او میخواهد که قران را به ایران برده و در جایی بیرون از شهر قم دفن کند. حضرت رسول نسخه ی دیگری از کتاب را به هنگام حج الوداع همراه با خود میبرد اما ابوبکر به بهانه تلاوت قران، کتاب را از پیامبر قرض می گیرد و دیگر هرگز آن را پس نمی دهد. پس از فوت پیامبر، ابوبکر سوره صد و پانزدهم را پاره کرده و می گوید که قران فقط صد و چهارده سوره دارد، موضوعی که تا به امروز مورد پذیرش غالب مسلمانان بوده است اما مسئله ای که خارج از درک مغز کوچک ابوبکر بوده این است که رسول اکرم علم غیب داشتند و برای همین هم نسخه ی دیگر را در دل خاک شهر قم به امانت گذاشتند زیرا می دانستند که روزی به دست اهلش خواهد رسید.» آیت الله مقتدایی در مورد علت این رفتار ابوبکر می گوید: «سوره صد و پانزدهم به صراحت تکلیف جامعه مسلمین را پس از رحلت پیامبر مشخص می کند. در این سوره نام هر دوازده امام شیعیان به صراحت ذکر شده و خداوند فرموده اند آنان جانشینان بر حق پیامبرند. همچنین در آیات پایانی این سوره، نام جانشینان امام زمان در زمان غیبت آمده است. به عنوان مثال، مقام معظم رهبری تحت عنوان السید علی الخامنه ای، در آیه شصت و چهارم به عنوان رهبر مسلمین جهان در عصر حاضر معرفی شده است و دو بار هم تاکید شده که هیچ مسلمانی بدون تبعیت کامل از فرمایشات ایشان، وارد بهشت نخواهد شد.»

استاد کلاشان و شیادانی مانندمقتدایی که با لباس ظاهراً دینی و فرمت آنوسی برای تخریب و تحریف اسلام و قرآن و گریز از بند اسارت توضیحات کلان بنیان اندیشی آستین بالا زده عرق ریزان دست به هر گونه دروغ پردازی و جعلیات می زنند تا برای اثبات امامان و ولایات و وفاداری به رهبرشان ، وارد میدان عمل شوند.
پاسخ:
اقای khalil. مدتی است  یهودیان متوجه این امر شده اند که بازسازی ایران باستان و برگرداندن جلال و جبروت سه امپراتوری بر باد رفته هخامنشی و اشکانی و ساسانی غیر ممکن است و به این دلیل به دوران ظهور اسلام و مسائل تاریخی مربوط به آن  با این همت که قرآن ها را دوباره به پوشش مخملی پیشین بازگردانند و مثل سراسر این چهارده قرن از ارزش آن بکاهند و به وضوح  در مسیر اجرای این تصمیم امیدشان به تاییدعلمای عظام است.  و مکروا...
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

روشنفکران امروزین  (تاریخ معاصر (جدید))

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:56 PM

علیرضا_1

پنجشنبه 14 مهر 1390 ساعت 4:14 PM
صد حیف که فیلها زبان برای سخن گفتن نداشته اند تا از تاریخ بگویند !

ف پ کوروفکین  تاریخ دنیای قدیم   
داریوش سوم با ارتش خود که شامل صدها فیل رزمی ایرانی بود در جنگ با اسکندر کبیر روبرو شد .!!!!!!!

حال پیدا کنید ارتباط فیلهای مصری در زمان شیخ سعدی در مصر با فیلهای رزمی ایرانی.
من معنی فیلهای رزمی را نمیدانم ؟ایا فیلها رزمی کار بودند ؟؟؟؟


پاسخ:
آقای علیرضا_1. فیل های رزمی از شنیدن صدای شیهه اسب و استشمام بوی شتر در میدان جنگ رم نمی کردند. اما روشن فکران امروز ما به شنیدن حقایق عادت ندارند و رم می کنند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ایجاد انحراف ظریف  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:55 PM

رحمانی

پنجشنبه 14 مهر 1390 ساعت 11:30 AM
با سلام خدمت همگی

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ(6 بقره)
یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ(9 بقره)
به یاد پوریم زدگان و رخداد پلید و ویرانگر پوریم و به امید شناخت کامل پوریم و مشرکان پوریم ساز

با سلام و خسته نباشید خدمت ابرمرد تاریخ شرق میانه
ما فقط و فقط می توانیم بگوییم
اجرکم عند الله

بررسی آماری

این اصل بسیار مهمی است ،
آمار جهت تحقیق است اما در برخی از جامعه ها برای تحمیل ، تحمیق و در نهایت تحقیر خلق خدا کاربرد دارد
شما نیز آمار را جهت تحقیق به کار بگیرید و بی جهت ذهنیات خود را ، همان جامعه آماری واقعی ، فرض نکنید.

برای بحث کلان، آمار کلان لازم است
برای بحث های خرد ، آمار خرد لازم است

یعنی اگر بحثی کلان باشد ، و بازه آماری به اندازه کلانی بحث مذکور نباشد نتیجه لزوما درست نخواهد بود، هر چند در مواردی درست باشد --  در هر صورت استثنائات خاص مد نظر نیستند

قرآن بحث های کلان را مطرح می کند ، پس یک راه شیادی ، برای استدلال و اثبات نادرست گویی در قرآن ، این است که آمار خرد را در مقابل این بحث کلان قرار دهیم. کاری که متاسفانه با ظرافت انجام گرفته است.

توفان نوح یک نمونه از مثالها است ،فرض کنید جزء قوم نوح بودید، اگر بازه آمار گیری را 500 ساله تعریف کنید، مسلما حرف منکران نوح درست بود
سیلی کجا بود ، ابی کجا بود ، توفانی کجا بود ، اگر بازه را 1000 ساله تعریف کنید چه !؟

یک راه شیادی تبدیل یک اصل کلان ، به بحث خرد است که اتفاقا این خرد در ظاهر مطابق با آن کل است
بعد از تثبیت این مرحله ، می توان طرح آمار و اثبات خرد را مطرح کرد، پس آن کل نقض خواهد شد

مثلا ، ربا و اثرات آن شاید در این دنیا هم نمودی داشته باشد ، اما "ما معتقدیم" که بشر از درک آن عاجز است(مثلا معتقدیم ربا خوار آتش می خورد)
نمود این کلان روز معاد مشخص می شود یعنی بعد از مرگ ، زمانی که بشر زمینی در حال حاضر هیچ اطلاع اثباتی از آن ندارد و "ما معتقدیم" که آن می شود که قرآن گفته
دیدن نمودهای خرد از این موضوع دلیل خرد بودن این کلان نمی شود .....
مثلا اگر شما دیدید همسایه ای از شما، ربا خورد و فلان شد دلیل نمونه ای از کلان هست اما دلیل اثبات نیست

پس اولین گام شیاد ،خرد کردن این کلان است، به این عنوان که هر که ربا بخورد در این دنیا بیچاره می شود، فلان می شود ...... دقت کنید گفته می شود "در این دنیا"
بعد که همه این اصل غلط را قبول کردند ، حالا بعد از مدتی مثال می آورند ، فلان همسایه ما یا مثلا یهودیان ربا خوارند و در ناز و نعمت ...
حالا همه به شک می افتند و این می شود که در توجیه برای ربا خواری باز می شود

کاری بسیار حرفه ای است که شما بتوانید یک کلان را از کلان بودن بیندازید و خرد جلوه اش دهید، اگر موفق به این کار بشوید ، به راحتی آن کلان را می توانید از اعتبار بیندازید
اگر این اصل را قبول داریم که قرآن کلان را می گوید ، پس هر جایی دیدید مسائل جزء و خرد جای کل را گرفته و به ویزه اگر این خرد ها با استدلالهای خرد اثبات شوند ، بررسی کنید شاید چنین شیادی ای صورت گرفته تا کلان قرآن از کار بیفتد
--------------------------------------------------------------
اسلام هیچ چیزی را از قلم نینداخته ، حتی ناخن و حکم آن را ..................
بوی تغییر کلان به خرد از این گونه افاضات به شدت آشکار است

"و اگر نبود، روشنگریهای استاد کامل، ما هم در بهترین حالت کدخدامنشی بیش ، نمی شدیم!!! چنانکه اینهمه مسلمان مخلص ،کدخدامنشی بیش نشده اند؟!"

وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا

با تشکر فراوان
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

عتیق نیشابوری شدن  (قرآن)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:53 PM

منصور

پنجشنبه 14 مهر 1390 ساعت 06:34 AM
سلام استاد گرامی
فرمایش شما کاملا متین. «هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿۷﴾ »
می فرماید فتنه گران از متشابهات قرآن "یتبعون=پیروی می کنند"  ولی راسخون در علم "یقولون=می گویند" به همه آیات ایمان داریم که از جانب پروردگارمان است. فرق "می گویند" با "پیروی می کنند" زمین تا آسمان است. بنابراین آیات متشابه در قرآن قابل پیروی نیستند. بنابراین قابل پیاده سازی در جامعه نیستند؛ زیرا غیر از خدا کسی آنها را نمی فهمد. اما واقعیتی که در جوامع مسلمان وجود دارد آیا همین است؟ جنایاتی اتفاق می افتد که زبان از گفتن آن شرم دارد و ذهن از یادآوری آن مشمئز می شود. ما طبق روشنگریهای حضرتعالی می دانیم که هیچکدام از آن اعمال فرموده قرآن نیست، اما آنها می گویند "ما طبق قرآن عمل می کنیم، دست قطع می کنیم، گردن می زنیم،...
استاد گرامی، نکته بسیار مهم این آیه همین است، همانطور که فرمودید قرآن بصراحت فهم متشابهات را برای ما غیر ممکن دانسته و عملگران به آنها را فتنه گر خوانده است.
اگر چه می دانیم بسیاری از آنچه در بین مسلمانان رواج دارد اصولا در قرآن وجود ندارد ولی این مانع از این نمی شود که مرز محکمات و متشابهات قرآن را ندانیم. حرف بنده همین بود و بس.
پاسخ:
آقای منصور. کارتان بالا گرفته، تا حدی که با اطمینان می فرمایید راسخون در علم، گرچه قرآن را  یکسره کلام خدا می دانند و دربست می پذیرند، اما به آن عمل نمی کنند! این نخستین نشانه تبدیل شدن به یک عتیق نیشابوری است!
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آرامگاه خواهر کورش  (هخامنشیان)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:52 PM

علیرضا _1

پنجشنبه 14 مهر 1390 ساعت 02:19 AM
ارامگاه خواهر کوروش نیز کشف شد تا پیدا شدن بقیه خانواده کوروش (مادر زن و برادر زن وفامیلهای وابسته) با ما باشید .
http://www.damsaz.com/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4.html#more-42483
پاسخ:
آقای علی رضا ۱. احتمالا کس و کار کورش و حتی ته ستون های پراکنده  را با نسخه ای از شجره نامه های شان دفن می کرده اند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

لزوم اولویت تعیین نگاه به قرآن  (قرآن)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:51 PM

منصور

پنجشنبه 14 مهر 1390 ساعت 01:14 AM
آقای سنجری
دوست گرامی، قبلاً هم مطرح کرده بودم که من و هر کس دیگری در این وبلاگ بضاعت فکری خود را عرضه می کنیم تا در تقابل با یکدیگر صیقل بخورد کلام را با کلام پاسخ دهید نه با اتهام. در باب مقوله زبان کامنت مستقلی بدهید تا دیدگاه شما را بهتر بشناسیم. ایرادات شما ارزش پاسخ دادن در این وبلاگ را نداشت زیرا ناشی از چسب و قیچی کردن نظرات من بود. بهمین خاطر خواستم خود متوجه شوید.
در ابتدا فرموده اید: «... البته می دانم که با دیدن این کامنت جز همان تهمت های سابق یعنی قوم پرستی و تعلقات ناسیونالیستی چیز دیگری برای گفتن ندارید.»
نظرات شما برادر عزیز را همیشه مغتنم دانسته‌ام چنانکه پس از این هم خواهد بود. ولی این حرف شما مرا به یاد مثل زیر انداخت: طرف از تاکسی پیاده شد و در را محکم کوبید و گفت ... خودت هستی، راننده مبهوت به او نگاه کرد و گفت من که چیزی نگفتم، طرف گفت: بعداً که می گویی!!!
و اما چند سوال مطرح کرده اید با عذرخواهی از استاد و دوستان. فقط برای خالی بودن بیان بنده از هرگونه ابهام خواهش می کنم کامنت بنده در سه شنبه 5 مهر 1390 ساعت 01:23 AM و ایراد های آقای سنجری در تاریخ سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 5:46 PM مرور کرده سپس پاسخ بنده را مطالعه فرمایید.
1. فرموده‌اید: «... چگونه می توان چیزی را فهمید و درک نکرد؟ خودتان معنی کلماتی را که بکار می برید می دانید؟ با این ترتیب می توانید بفرمائید معنی کلمات فهم و درک چیست؟»
پاسخ:
مثال می زنم، همین الان زبان عربی برای بسیاری از مظاهر تمدن عصر اخیر لغت دارد، مثلاً  "هاتف" برای تلفن. آیا عرب 1400 سال پیش نمی دانسته "هاتف" یعنی چه؟ می دانسته ، ولی باز هم نمی توانست تلفن را درک کند. منظور من از درک، شهود است، حضور است،عینیت است. شما هر کلمه ای که مناسب می بینید جایگزین کنید. ضن اینکه توجه می دهم هر کلمه بار معنایی خودش را دارد، فهم با درک فرق می کند، تفکر با تعقل فرق می کند و کذا.
2. فرموده اید: « می فرمائید " خداوند که می دانسته عرب قومی کوچک است " !!!!!!!!!!  از نظر شما خداوند نگاه قومیتی به بندگان خود دارد؟ خود خداوند به شما این جمله را فرمودند؟  آیا خداوند بر اساس نتایج سرشماری خانه و خانوار رسالت خود را نازل کرده که کوچک و بزرگ بودن ملت یا جماعتی برایش مهم باشد؟»
پاسخ:
شما کلمه "کوچک" را حذف کن، بحث قوم نیست بحث زبان است. اصلا آن جمله را با این َآیه جایگزین کن: « و از نشانه‏هاى او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست.... (۲۲)
پس زمان پیامبر زبانها بسیاری وجود داشته که عربی یکی از آنها بوده است و خداوند این گوناگونی را نشانه خود معرفی کرده است. « و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم (ابراهیم، 4)» پس هر قومی زبانی دارد که ممکن است با زبان قوم دیگر متفاوت باشد.
« فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿۹۷﴾ در حقیقت ما این [قرآن] را ---به زبان تو --- آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بدان نوید و مردم ستیزه‏جو را بدان بیم دهى (۹۷) مریم.»
« فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۵۸﴾ در حقیقت [قرآن] را به زبان تو آسان گردانیدیم امید که پند پذیرند (۵۸) » (دخان)
زبانهای دیگر قابلیت عربی را ندارند بنابراین فهم برایشان آسان نخواهد بود. حتی عربی فعلی هم زبان قوم پیامبر نیست بلکه در بهترین حالت شبیه آن است والا این همه مشکل در فهم زبان قوم پیامبر یعنی قرآن نداشتیم.
3. فرموده اید: « در جای دیگر هم آورده اید " لابد منظورش از «افلاتذکرون»، «افلاتعقلون» و... اعراب زمان پیامبر بوده است نه غیر عربها و عرب زبانهای فعلی"  یعنی از نظر شما قرآن وابسته به زمان و محدوده جغرافیایی است که چنین سئوالاتی در ذهنتان متبلور می شود؟ پس معنی این کلام الهی چیست؟ " و ما هو الا ذکر للعالمین"»
پاسخ: به کلمه «لابد» توجه کنید، با توجه به کامنتهای قبلی، حرف من این بود که – قرآن در خطابهای خود تمام انسانها را مخاطب قرار داده اگر بگوییم قرآن فقط برای قوم پیامبر قابل فهم بوده و ما حق نداریم برای برای فهم کلمات آن تلاش کنیم پس تفکر و تعقل در آیات آن برای غیر از قوم پیامبر توقع بی جایی است.
4. فرموده اید: « و اینکه فرمودید " قرآن در حال حاضر کتابی کاملا معتبر و مستند اما بی خاصیت است" از این عبارت شما چه چیز را می توان برداشت؟ می دانید چه می نویسید؟»
پاسخ: اگر قرآن کتابی غیر قابل فهم باشد آیا غیر این است؟ قرآن غیر قابل فهم با یک دفتر سفید هیچ فرقی ندارد. فقط مطمئنیم که این کتاب از جانب خداست، همین. در کامنتهای قبلی نوشته بودم برای اجرای احکام خدا باید قرآن را بفهمیم. اصل عبارت من هم چنین بوده است: «و بالاخره پنجم اینکه با توجه به موارد اول، دوم و چهارم، قرآن در حال حاضر کتابی کاملا معتبر و مستند اما بی خاصیت است چون بمحض اینکه بخواهیم آن را بفهمیم بسمت تاویل رفته ایم و آن را از حقیقت خود دور کرده ایم.» که شما کلوا واشربوا را گرفته اید و ولاتسرفوا را ندیده اید. آیا قرآن را هم به همین شکل می خوانید؟
و نکته آخر اینکه هیچ قومیتی در حال حاضر قابل اثبات نیست حتی قوم عرب. همه آنها عربی زبانند نه عرب.و در پایان فرمایش شما در پرهیز از تفسیر حرف خود من است که هر دو از استاد گرفته ایم با این تفاوت که جناب استاد می فرمایند نباید بدنبال ترجمه کلمات و جملات قرآن بود زیرا تاویل است و خدا نهی کرده است. حالا شما که عرب زبانید بفرمایید «جلابیب» یعنی چه؟ بفرمایید آیاتی که جناب فتح ذکر کردند را به ما یاد دهید. بفرمایید «الحر بالحر و العبد بالعبد» یعنی چه؟ فقط باید متن قبل از قرآن برای اثبات ادعای خود ارائه کنید.
مثالی که آورده اید هم کل سوالات و دلایلتان را ضربه فنی می کند و با سر بزمین می کوبد چون دقیقا حرف مرا تایید کرده اید:
فرموده اید: « یکی از دوستان که علاوه بر تسلط استثنایی با زبان عرب حافظ قرآن نیز هست بعد از مدتی طولانی که مطالب این بررسی ها را با او در میان گذاشتم بر آن شد تا فارغ از آنچه تاکنون از قرآن و اسلام دریافته به بازخوانی مجدد متن قرآن بپردازد. بعد از مدتی کوتاه چنان از نتایج این بازخوانی متحیر بود که باور آن برای خود من نیز مشکل بود. می گفت نمی دانم چگونه در تمام این مدت کلماتی را که در مقابل چشمانمان بود نمی دیدیم!!»
آنچه من  نوشته بودم هم چنین بود: «... اهالی بسیاری بزبان عربی تکلم می کنند و شبانروز رادیوهای عربی و صدای قرآن گوش می کنند و مشغول قرآن خواندن هستند و تعصب خاصی به این رفتار دارند، آنها حتی عید فطر خود را با عربستان می گیرند، تعصب های نژادی و غیر دینی آنها بماند. اما همین افراد نه تنها کلمات مورد بحث ما بلکه بسیار ساده تر از آن را هم از قرآن نمی فهمند، فقط می خوانند و می خوانند. ...»
در مورد توصیه آخرتان هم به چشم، سعی من بر همین است.


پاسخ:
آقای منصور. نمی دانم چرا دوستان از سفارشات آیه هفتم از سوره آل عمران گریزانند و به هر ایهامی متوسل می شوند جز توصیه و توضیح صریح ان ایه؟! اصل و اثاث این گونه سرگردانی ها در قبول یا رد آسمانی و سلامت بودن قرآن است. اگر آن را نازل شده از بارگاه الهی بدانیم پس تکلیف چنین است: «... و الراسخون فی العلم یقولون آمنا به، کل من عند ربنا ...». ضمن این که خداوند هیچ مطلبی حتی تذکر رفتار ناشایست به زنان پیامبر و یا اظهار نارضایتی از عمل کرد شخص پیامبر را به خفیه نبرده و در قالب آیه ای به تمام جهان و آدمیان آینده نیز گزارش کرده است. اگر مایلید نقص فهم خود از لغات قرآن و زشت کاری های مفسران و مترجمان را مدرکی برای امحاء آن کتاب به قول خودتان بی خاصیت بگیرید، پس لااقل از قرآن بیاموزید و صریح بیان کنید و اگر هم قران را کتابی ساخته پیامبر و یا هرکس دیگر می پندارید، پس گفت و گو را باید از مبداء دیگری آغاز کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

جوابیه حافظ  (متفرقه)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:49 PM
توحید
چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 8:59 PM
سلام استاد گرامی

مدتها بود به دنبال کتاب «گفتگویی با حافظ» یا همان «حافظ شکن» مرحوم علامه برقعی بودم ، خوشبختانه توانستم از اینترنت آنرا دانلود کنم ، واقعا کتاب فاخر و ارزشمندی است و جواب های دندان شکنی بر یاوه سرایی های حافظ داده ، به این صورت که ابتدا یک غزل حافظ را آورده و زیرش با همان وزن و قافیه با شعر خود از آن انتقاد نموده ، فکر کردم بد نباشد چند مورد را اینجا برای علاقه مندان درج کنم :



ألا یا أیّها الساقی أدِر کأسًا وناوِلها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

بمَی سجاده رنگین‌کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

همه کارم ز خود کامی ببدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل‌ها

حضوری‌ گر همی ‌خواهی ازو غایب مشو حافظ
مَتی ما تلق من تهوی دَعِ الدنیا واهمِلها




--------------------------------


ألا یا أیها الیاغی مخوان دیوان باطل‌ها
حقائق را بیان بنما ذر الکأسَ واهمِلها

بنام عشق ای شاعر مزن حقه مکن خدعه
که‌ عشق‌ حق ‌محال‌ و عشق ‌مَی ‌زیبد بخوشگل‌ها

تو با تأیید یزدانی بتوفیقات ربانی
زعقل و دین بجو همت بحق کن دفع باطل‌ها

ز دیوان‌های عاشق‌ها سبک مغزان جاهل‌ها
ز لاف و باف شاعرها چه خون افتاده در دلها

درین امواج ناپاکی در این افواج بی باکی
نمی‌جویند حال ما خردمندان ساحل‌ها

الا ای شاعر مسکین می و باده کند ننگین
سبکبارا مشو سنگین که میافتی بمشکل‌ها

مشو ننگین ز می رنگین بقول حافظ ‌و پیرش
که پیران مغ و صوفی شدندی رهزن دلها

خُذ الفرصه دع الغصه مرو دنبال خودکامی
که‌ خودکامی‌ است ‌بدنامی‌ دع ‌النفس‌ وجاملها

مخوان ‌ای برقعی ‌دیوان که جمع دیو باشد آن
وگر خوانی ‌جوابش ‌دان وبالأحسن ‌فجادلها

 
 
 
 
 
 
 
 
چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 9:03 PM
دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

آئینة سکندر جام جم است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
أشهی لنا وأحلی مِن قُبلة العذارا

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر ده قضا را

حافظ بخود نپوشید این خرقة می آلود
ای شیخ پاک دامن معذور دار ما را
---------------------------------------------


دلرا مده تو از دست بیهوده ای نگارا
صاحب دلی نباشد جز آفریدگارا

صاحب دلان صوفی سودای بیسواد است
از شاعر خیالی دیگر چه انتظارا

دین میبرند از کف صاحبدلان و پیران
رحمی‌کنید یک دم درویش بی‌نوا را

جام جم و می و جام و آئینة سکندر
جز وهم کی نماید خدعه مکن تو ما را

آن تلخ وش نه صوفی ام الخبائثش خواند
آن را نبی چنین خواند ای پیرو نصارا

بر کوی نیکنامی حق راهنمائیت کرد
بدنامی تو از تو است معذور دار ما را

ای صاحب اراده جبری مشو تو هر دم
ایزد بداده عقلت هم فهم و اختیارا

حافظ ز جبریانست نی اهل حق و ایمان
اقرار او بدیوان روشن کند شما را

بودی تو حافظ جام بدنام و زشت فرجام
گر تو نمی‌پسندی نسبت مده قضا را

حافظ نموده در بر خود خرقه می آلود
طعنه مزن بپاکان عذری نشد خطا را

این شاعران جبری گشتند از مفاخر
دردیست بی‌مداوا اسلامیان خدا را

فریاد ای فقهیان زین شعبه‌های عرفان
چند دگر نشان نیست نی فقه و نی شما را

ای برقعی نکردی با علم دفع باطل
این کفرهای پنهان گردیده آشکارا

پاسخ:
آقای توحید. گفت و گو بر سر مقایسه و ارزش یابی دو شعر نیست، موضوع یافتن آن گروه حقه باز است که حتی برای نمونه اطلاعات درستی در باب هویت و فرهنگ شرق میانه ثبت نکرده اند و مثلا حافظی ساخته اند که چهارده روایت از قرآن می دانسته است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

دعا  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 16 مهر 1390 ساعت 5:47 PM
چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 10:31 AM
برایت از طلا تختی
مسیری رو به خوشبختی
برایت عمر نوحی را
وقارت همچو کوهی را
برایت صبر ایوبی
حیاتی مملو از خوبی
برایت شاد بودن را
فقط ازاد بودن را
رفاقت را
صداقت را
اگر خواهی محبت را
دعا کردم
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

قدمت مکتوبات  (قلم)

چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 7:10 PM

منصور

چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 03:11 AM
اظهارات او در مورد اوضاع تهران در 110 سال پیش جالب است:
«مقر سفارت بریتانیا در تهران ساختمانی است بزرگ و زیبا دارای اتاقهای متعدد. این ساختمان در وسط باغی بزرگ که از آب قنات مشروب می شود و در منتها الیه شمالی شهر بنا شده است قرار دارد و فاصله میان عمارت سفارت و دروازه شمالی شهر را که در میان دیوارهای کوتاه گلی بنا شده می توان با پای پیاده طی نمود.
محل سفارت در عین حال از دوایر دولتی و کاخ سلطنتی نیز چندان دور نیست و این ساختمانها جملگی در مرکز شهر و در نیمه ی راه مسیری که دروازه های شمالی و جنوبی شهر را به هم پیونند می دهد بنا شده است و از پنجره های آنها جاده هایی را که در امتداد مغرب بسوی همدان و بغداد و در امتداد جنوب بسوی اصفهان کشیده می شود بخوبی می توان دید. در حالیکه جاده شرقی که خود شریان ارتباطی بزرگی است پایتخت ایران را به خراسان و سیستان و در ماورای آنها به افغانستان متصل می کند.»(ص.19)
استاد گرامی، اگر قبول کنیم که دروازه دولت دروازه شمالی شهر بوده با این نشانی هایی که هاردینگ می دهد تکلیف کاخ گلستان که می گویند ناصرالدین شاه بنا کرده چه می شود چون تمام آن بناها در جنوب مستطیل تهران قدیم واقع شده نه مرکز آن.
«عمارت ویژه وزیر مختار در باغ سفارت، عبارت بود از ساختمانی نوساز که نمای خارجی نسبتا جاذب و باشکوهی داشت و در اطراف آن خانه های کوچکتری برای کارمندان و دبیران متاهل سفارت بنا شده بود و همه این ساختمانها در داخل باغی بزرگ قرار داشت که بوسیله جویبارهایی عریض و مملو از آب قنات مشروب می شد. میان خانه ما و دیوارهایی که از خشت بنا شده بود بیش از چند دقیقه با پای پیاده راه نبود. این دیوارها (چنانکه قبلا نیز اشاره کرده ام) حد شمالی پایتخت را مشخص می کرد. در ورای این دیوارها دشتی وسیع که در آن سایه درختی دیده نمی شد ولی فوق العاده مستعد آبادی بود کران تا کران به چشم می رسید. این دشت که مرزهای آن بطور نامحدود در جهات اربعه گسترش داشت از سمت شمال به زنجیره ای از کوههای البرز که ایران مرکزی را از مناطق مالاریایی ولی حاصلخیز دریای خزر جدا می کند متصل می شد.»(ص. 20)
پاسخ:
آقای منصور. حالا کار بنیان اندیشان بسیار سهل شده و ان شاء الله به زودی سهل تر نیز خواهد شد: هر نوشته و مکتوبی که در سراسر ایران از شهری با قدمتی بیش از ۱۵۰ تا دست بالا ۲۰۰ سال نام ببرد، بدون محاجه و تردید، جعل نامه ای بی ارزش است. همانند دیوان حافظ که از شیرازی نام می برد که پایه های آن را ظاهرا 400 سال پس از مرگ خود او ریخته اند!؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

حکم شعر و شعر گفتن به تفصیل در قرآن  (قرآن)

چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 7:08 PM

Alper Tabrizli

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 5:40 PM
سلام استاد
همانطور که قبلا از شما اجازه گرفتم , قصد دارم تا یکی از سوالات را که در محفل بنیان اندیشان مطرح شده از شما بپرسم
بر روی این سوال بحث هایی کرده ایم اما به جواب نهایی و مقبول نرسیده ایم  اگر امکان دارد ما را راهنمایی کنید

"شکی نیست که (بر اساس آیات قرآن) پیروی از راه و رسم شاعران و راهنما قرار دادن اشعار و سخنان آنان، به شدت مذموم و مطرود در نزد خداوند است! حال آیا خود شعر گفتن هم امری مذموم و مطرود داست؟ خواندن شعر و یا گوش کردن به ترانه (شعر) چطور؟..."
پاسخ:
آقای آلپر. اگر به قرآن بازگردید، چند مطلب در باب تعیین تکلیف با شعر روشن می شود. اول این که بدون بحث و جدل می فهمیم که قوم عرب شعر را می شناخته  و آن را نه موجب افتخار که سراینده آن را در ردیف دیوانه قرار می داده و بارها پیامبر اسلام را با برداشت منفی شاعر و ساحر و دیوانه خوانده است. جالب این که خداوند در ایات قرآن اتهام شاعری پیامبر  را رد می کند. بدین ترتیب شعر و شاعری نزد قرآن و کافران و مومنان مذموم و خلاف مشهور، عرب به سرودن آن مفتخر نبوده است.  امروزه شعر  زیربنای مکتوبات و تالیفاتی است که یهودیان لج بازانه و به عنوان فصل مهمی از گفتارهای اجتماعی و علی رغم نظر قرآن، برای سرزمین های اسلامی دیوان های متعدد تدارک دیده اند و عجیب این که قرآن را هم به شعر درآورده اند! باید نسخه ای از این قرآن های منظوم را فراهم کنم و ببینم شاعر چه گونه از آیات پسین سوره شعرا عبور کرده است! ضمنا پاسخ به چند سئوال انتهایی کامنت شما به عهده و در صلاحیت فقها است که جز سفر به قم چاره دیگری ندارید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

معرفی یهودیان ایرانی در "سفرنامه پولاک"  (یهود)

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 6:00 PM

رامین.ص

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 1:32 PM
باسلام:
معرفی یهودیان ایرانی در "سفرنامه پولاک":
1-یهودیان به لهجه ای که سخت با "فارسی قدیم"امیخته است صحبت می کنند.

2-طبقه درس خوانده "عبری"را به نحو مطلوب و اصیل مینویسندو صحبت می کنند اما معمولا نامه ها را به "زبان فارسی"ولی به "خط عبری" مینویسند.
3-گذران زندگی انان با ابریشم بافی-تراش شیشه-زرگری-در علم شیمی خبره اند.
4-بسیاری از آنان اطبای معتبری هستند.
5-در خوانندگی و نوازندگی شهره اند.
6-نوازندگی آنان که میهمانان ایرانی را مجذوب می کرد درست به "آوازهای لهستانی"شباهت داشت.

استاد گرامی :آیا در ان زمان کشوری به اسم لهستان وجود داشته است؟
منظور از فارسی قدیم همان یدیش منطقه نیست و یا زبان اصلی ساکنان واقعی منطقه ایران؟
اگر ساکنان اصلی منطقه ایران یهودیان بوده اند چه کسانی آنان را مجبو ربه اسلام کرده است و آنوسی صفت گشته اند؟
ایا قدرتی از بیرون بر آنان غلبه کرده و آنان مجبور به پذیرش ظاهری اسلام شده اند؟یا دسیسه ای بوده برای ضربه به پیکر اسلام؟با تشکر.
پاسخ:
آقای رامین. مقداری صبر و حوصله لازم دارید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ادامه تحقیقات بنیان اندیشانه  (تاریخ معاصر (جدید))

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 09:26 AM

منصور

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 02:56 AM
سلام به استاد گرامی و دوستان محترم
استاد، یکی از این سفرنامه ها «سفرنامه سر آرتور هاردینگ» سفیر انگلیس در زمان مظفرالدین شاه است که می گوید از سال 1900 تا 1905 در ایران بوده است. نکات سوال برانگیز زیادی در این کتاب است که معلوم نیست از جانب نویسنده بوده یا مترجم معلوم الحال آن «جواد شیخ الاسلامی» که در این مجال نمی گنجد من فقط بخش کوچکی از آن را نقل می کنم:ص. 10
«در سال 1873م. ناصرالدین شاه به پایتختهای بزرگ اروپایی، از جمله لندن سفر کرد و پدرم یکی از مهمانداران رسمی دولت انگستان بود که به امر ملکه ویکتوریا، تا موقعی که پادشاه ایران در کشور ما اقامت داشت وی را همراهی می کرد. خاطره این بازدید شاهانه کاملا در ذهنم زنده است. چونکه در آن تاریخ در دبیرستان ایتن درس می خواندم و خوب به خاطر دارم که آموزگار و سرپرست گروه ما مستر مارین دین به همه بچه ها دستور داده بود درباره این سفر شعری به لاتینی بسازند. نیز به خاطرم هست آموزگار به ما اجازه داده بود در این شعری که قرار بود بسازیم بجای کلمه «شاه» لغت «هخامنش» را بکار بریم که اتفاقا پیشنهادی بسیار مطلوب و خوشایند بود، زیرا که همان عنوان پر طنطنه Magnus Achaemenides (خدایگان بزرگ هخامنش) تقریبا برای پر کردن مصراع اول قصیده کفایت می کرد. از آن گذشته ، مستر مارین دین به ما گفته بود که در ساختن منظومه مورد نظر می توانیم ورود دوستانه و صلح آمیز ناصرالدین شاه را از ایستگاه راه آهن پادینگتن به کاخ سلطنتب ویندزر با ضایعات و تلفات شومی که نصیب یکی از اسلاف باستانی همین پادشاه،  خشایارشا گردید هنگامی که خواست در رأس ارتشی بزرگ از تنگه هلسپونت بگذرد و قدم به خاک اروپا بگذارد مقایسه کنیم.»
با توجه به عکسهایی که از تخت جمشید در زمان ناصر الدین شاه داریم که هنوز کتیبه ای بر دیوارهای آن نوشته نشده ، جالب است. دم خروس را ببینیم.
پاسخ:
آقای منصور. مطلب ارزشمند و قابل اعتنای اشاره  شما به بنیان کلانی متصل است که در صورت استمهال اجل ان شاء الله به زودی به آن وارد خواهم شد. به طور خلاصه بدانید در مطالعه تاریخ معاصر ایران با چنان بسته ای از دروغ رو به روییم که در مقایسه، سازندگان ماجرای خشایارشا و لشکرکشی ۵ میلیون نفره اش به یونان معصوم تلقی می شوند. محل آن است یادآوری کنم که سرپل های این تحقیقات  متکی به این چند پایه عمده است
۱. تعیین تکلیف با وقوع پوریم و نتایج حاصل از آن در شرق میانه و از جمله وقوع انقطاع کامل با حوزه های تمدن کهن شرق میانه.
۲. تعیین تکلیف با مستند طوفان نوح و تختگاه هیچ کس و برداشت های منطقی مرتبط یا آن مستندها.
۳. تعیین تکلیف با ماجرای خط و امکانات نگارش و از جمله با مدخل قلم.
۴. تعیین تکلیف و باور به این که گستره جهانی فرهنگ بشری، از مبتدای ملاحی در اوقیانوس ها و پس از جمع بندی تجسساتی ممکن شده، که در ملاحی جهانی به دست آمده است.
۵. تعیین تکلیف با نقشه شهرهای ایران در ۱۶۰ سال پیش که از مخزن ارتش تزار برداشته شده است.
هر یک از این سوتیترها با استحکام کافی به مدخل های دیگر جوش خورده اند و همین انبساط داده ها موجب شده کم تر کسی را با مقاطع اصلی این مباحث اشنا دیده ام. این جا و آن جا مطالبی از مدعیان بنیان اندیشی می خوانم و می شنوم که مثلا از بناهایی باستانی با کاربردهای سیاسی و فرهنگی، در شهرهای ایران ۳۰۰ سال پیش دم می زنند! چنان که دورنمای موجود نشان می دهد کسانی با رجوع به این همه مدخل، خود را وامانده و بی نصیب می بینند و می کوشند با سرهم بندی و ارائه طرح های مغایر و گاه حتی کودکانه و سرقت از متون و تصاویر این مجموعه، خود را صاحب نظر در موضوع فرهنگ و تاریخ معرفی کنند که انتشار جزوه ای پرهزینه در باب تاق بستان یکی از وقیح ترین آن هاست و کسان دیگر در حالی که خود را در صف بنیان اندیشان جا می زنند اما چیزی از ریشه های به هم پیچیده این مکتب نو نیاموخته اند. به راستی که باید خود را در برابر این نشانه ها قرار دهیم، بی جانی محتوای منابر آن ها را جار زنیم و پایه های حوزه بنیان اندیشی را چندان تقویت کنیم که در رویارویی های محفلی و غیر فنی هم قادر به دفاع از ادعاهای خود باشیم.   
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سفرنامه های ایرانی  (شهرهای ایران)

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 09:20 AM

رامین.ص

دوشنبه 11 مهر 1390 ساعت 5:42 PM
با سلام:
استاد گرامی در کتاب "سفرنامه پولاک"از قومهای مختلف ایرانی نام برده شده است مثل:فارس-ترک-عرب-کرد-بلوچ-ارمنی-افغانی-یهودی و ... ولی نامی از" لر"نیامده است. ایا واقعا در زمان قاجار این قوم نبوده است؟ایا در "برامدن مردم" این مسائل بررسی میشود؟هرچند نمی دانیم این "ادوارد پولاک"جعلی است یا واقعی؟با تشکر.
پاسخ:
آقای رامین. شاید به زحمت بتوان در میان سفرنامه های موجود درباره ایران دو یا سه متن جدی یافت، که یکی از آن ها سفرنامه ناپیر در اواخر قاجار است که کشیشی مامور  واتیکان برای تبلیغ دین مسیح در میان یزدیان بود. این سفرنامه از وزارت ارشاد اجازه نشر نگرفت زیرا مطالب آن با مهملات موجود منطبق نمی شد. از جمله نشان می داد  مردم یزد در حوالی صد سال پیش نمی دانستند اصفهان کجاست!؟ حالا خودتان با این مدرک در باب شاه نامه فردوسی و لالایی های هخامنشی قضاوت کنید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

دیوار ندبه یهودیان و دعای ندبه شیعیان  (عجز و آوارگی مخالفان)

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 09:16 AM

khalil

دوشنبه 11 مهر 1390 ساعت 4:24 PM
سلام بر استاد عزیز

امیدوارم خسته نباشید آنچنان که سرزنده اید تا به یاری خدا مطالب را ادامه دهید.امیدمان اول به خدا بعد به شماست
همین الان متوجه یکی از سریالهای ایرانی با نام شهر دقیانوس شدم که در آن یک نفر با دستمال گردن دور گردنش نقش یک محقق روشنفکر را ایفا می کند و در آن با مدارک خود ثابت میکند که اولین تمدن دنیا در منطقه جیرفت اتفاق افتاده...
محقق واقعی و زحمتکش(استاد) را فیلتر میکنند و به جای شما دنبال سریال می روند!!!!

استاد آیا دیوار ندبه یهودیان ربطی به  دعای ندبه شیعیان دارد؟
پاسخ:
آقای khalil. به گمانم در طول چند سال گذشته از قبیل این گونه تدارکات که نوعی پاسخ نویسی در برابر تزهای بنیان اندیشان است ده برابر شده. نگران نباشید چون این گونه ساخت و سازها بخشی از نیزوی کنجکاو ملی و جوانان را با سرزمینی به نام ایران آشنا می کند. تعجب نکنید در پیاده روی مقابل دانشگاه تهران بایستید و به راندوم سئوال کنید که جیرفت کجاست؟! آثار نو پدیدی تاریخ و جغرافیای ایران را در پاسخ هایی خواهید یافت که جمع آوری خواهید کرد. در مورد دعای ندبه هم خودتان ارتباط دهید.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آیه ۳۴ سوره نساء  (قرآن)

سه شنبه 12 مهر 1390 ساعت 08:27 AM

abbas

دوشنبه 11 مهر 1390 ساعت 08:00 AM
استاد سلام.امیدوارم حالتان خوب باشد.استاد ممکن این آیه را توضیح دهید سوره نساء آیه ۳۴  ؟ ممنون
پاسخ:
آقای عباس. آیات الهی به توضیح بندگان نیازی ندارد. به خصوص آیه ای که می گویید چندان صریح است که محل مناقشه نیست.

هیچ نظری موجود نیست: