دوشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۲

یادداشت 4164 الی 4187 وبلاگ آرشیو کامنتهای وبلاگ ناصر پورپیرار

رخنه/نفوذ / ایجاد خلل در بنیان اندیشی و خیانت و کناره گیری یاران  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت 01:59 AM

Aydın

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 3:23 PM
با سلام

استاد دیروز که به شما زنگ زدم حدودا 4 روز بود که اینترنتم تمام شده بود و امروز ظهر توانستم مطلب جدید موجود در وبلاگتان را ببینم گرچه صدا و لحن دیروزتان در گفتگویمان کمی موجب تعجب بنده شد . ولی با خواندن مطلب اخیر که هیچ داوری نسبت به اتفاق افتاده نمی کنم هدفم از نوشتن این کامنت فقط این مسئله است که هر شخصی که خود را جزئی از گروه بنیان اندیشی می داند باید افتخار کند که جزوی از آن است و کسی نمی تواند منت کند که بودن و یا نبودنش موجب ایجاد خللی در کل قضایا ایجاد می کند . در مورد صحبت دیروزمان با شما فکر کنید . خوشحال می شوم کاری مفید دیگری در خدمت به بنیان اندیشی و تبلیغ تفکرات آن داشته باشم . خیلی ها هستند که بعد از گذشت زمانی هرچند کوتاه یا دراز چهره حقیقی خود را نشان می دهند و کلیه این شرایط در نهایت موجب تسویه و خالص تر شدن گروه و تفکرات بنیان اندیشی می باشد .

با تشکر
پاسخ:
ممنون تعارفات شما هستم و به ترین کار و کمک توزیع مستندها است.  
 
 
 
 
 
 
آمون : از دست این آیدین! البته تقصیری هم نداره بنده خدا.  
 
 
 
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مشخصات و ویژگی های آنوسیها؛یهودیان متظاهر به اسلام،آنوسی/مارانوس  (نظرات جالب دیگران)

چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت 01:56 AM

آنوسی

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 2:24 PM
آنوسی چیست ؟
هدف این مقاله، صرفاً آشنا و آگاه ساختن ایرانیان مسلمان با نقش پنهان یهودیانی است که در لباس مسلمین در میان آنان زندگی می‌کنند و با جلب اعتماد و حمایت مسلمانان، اهداف یهودیت و حکومت اسرائیل را به پیش می‌برند. بدیهی است که این مقاله قصد ندارد توهین یا افترایی را به مسلمین نسبت دهد و وجود چنین یهودیان مسلمان نما (=آنوسی) در لباس مردم عادی، روحانیون، دانشگاهیان، سیاستمداران و ... به معنای به زیر سئوال بردن سایر افراد این گروه‌ها نیست. باشد که با آگاهی و هوشیاری نسبت به فعالیت‌های دشمنان پنهان شده در لباس دوست، همچون گرگان پوشیده شده در پوست بره، از در افتادن به دام آن‌ها برحذر باشیم.
تعریف آنوسی:
آنوسی یک کلمه عبری برای یهودیانی است که به زور و یا داوطلبانه، به صورت ظاهری و به دلایل مختلف، از جمله ممانعت از طرد از سوی مسلمانان و فرار از پرداخت جزیه، به ظاهر تغییر دین می‌دهند و مسلمان می‌شوند.
بخشی از آنوسیان، به دین مسیحیت تظاهر می‌کنند که در دنیای مسیحی، به مسیحیان صهیونیست مشهورند و خود مسیحیان نیز همچون ما مسلمانان، از باطن یهودی این افراد غافل‌اند. بخشی از آنوسیان نیز در بین مسلمانان زندگی می‌کنند و کنیسه‌های زیرزمینی خود را دارند. آن‌ها در ظاهر مسلمان‌اند، نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، به حج می‌روند و خمس و زکات مال خود را می‌پردازند و در ظاهر‌ جزیی از جامعه مسلمین‌اند. تأکید این نوشتار، بیش‌تر شناسایی نقش همین آنوسیان در جوامع اسلامی است.
آن‌ها برای جلب اعتماد مسلمین به هر کسوت و سیمایی در می‌آیند؛ در صورت لزوم به حوزه‌های علمیه مسلمانان می‌روند و تحصیلات حوزوی خود را تا بالاترین مقطع و مدارج ممکن‌، طی می‌کنند. بخشی از آن‌ها، نقش افراد ساده را بازی می‌کنند و بعضی دیگر  ادعای فرزندی پیامبر اسلام (ص) را بر خود می‌بندند و خود را «سید» می‌خوانند (به دلیل پاره‌ای ملاحظات، از ذکر هر نامی از این افراد صرف نظر می‌شود و خوانندگان علاقه‌مند به آشنایی با علمای آنوسی در ایران، می‌توانند به کتاب «فرزندان استر» رجوع کنند).
گروهی دیگر از آنان برای نفوذ به میان مسلمین و حضور در خصوصی‌ترین اجزای زندگی آن‌ها، به مشاغل خاص و به خصوص پزشکی روی می‌آ‌ورند. بدین لحاظ، از جمله حرفه‌های مورد علاقه آنان، پزشکی است و اصولاً به نظر می‌رسد که لغت حکیم در معنای اصلی آن یعنی طبیب، برداشتی از لغت حاخام به معنای دانا و دانشمند است و البته باید در نظر داشت که زبان‌های عربی و عبری، دارای ریشه‌های یکسان آرامی‌اند.
شغل دیگر بسیار محبوب و فرح‌بخش و مورد علاقه یهودیان و آنوسیان، موسیقی و طرب و لهو و لعب است و عده زیادی از مشاهیر موسیقی ایران و جهان، یهودیان آنوسی هستند که به اسامی برخی از آنان در ایران اشاره خواهد شد.
افزون بر این‌ها، سیاست و حضور در عرصه‌های گوناگون فعالیت سیاسی، از جمله مشاغل بسیار پرطرفدار برای یهود است تا از این طریق نیز قدرت پنهان یهود را افزایش دهند. آنان با تظاهر هر چه بیش‌تر به تدین، تا حد گزینش زندگی‌ای به ظاهر ساده و فقیرانه و با  مظلوم‌نمایی و کسب ترحم و اعتماد، راه را برای قدرت‌یابی خود در میان جامعه مسلمین هموار می‌کنند و به محض رسیدن به مقام، برای صعود به مرتبه بالاتر، نقشه می‌کشند و بدین ترتیب، دائما به هدف خود که ضربه زدن پنهان و از درون به مسلمین است، نزدیک‌تر می‌شوند. البته لازم به ذکر است که آنوسیان به قدرت رسیده، برای انتخاب کارگزار و زیردست خود، هرگز حق ندارند در صورت دست‌رسی به افراد آنوسی، فردی مسلمان را انتخاب کنند. به این ترتیب، آنان هرم قدرت خود را روز به روز قوی‌تر می‌کنند و پنهان کاری‌شان، مانع از ظاهر شدن هویت واقعی یعنی یهودی آنان می‌شود.
اما بی‌شک، یکی از محبوب‌ترین و مهم‌ترین و در عین حال، ضد اجتماعی‌ترین و ویران‌گر‌ترین پیشه همیشگی یهودیان، بانک‌داری و رباخواری است، چنان‌که امروزه مهم‌ترین بانک‌های جهان تحت مالکیت یک یا چند یهودی قرار دارند. یهودیان قرن‌هاست که از این طریق، نبض و رگ حیاتی ملت‌ها را به دست گرفته‌اند؛ دوستان خود را حمایت و دشمنان‌شان را ورشکسته می‌کنند.  

شناسایی آنوسیان پنهان شده در میان مسلمین:
اصول کلی این امر مبتنی بر این واقعیت است که یک یهودی و آنوسی، الزاماً در مسیر اهداف و منافع قوم خود و یهودیت می‌کوشد و از هر گونه فعالیت و اقدامی که منجر به زیان آن شود، تا حد امکان جلوگیری می‌کند. در حقیقت، فرزندان یهودی از سوی خانواده و اطرافیان به گونه‌ای تربیت می‌شوند که خود را قوم برتر دانسته و هر اقدامی و به هر بهایی را در جهت تأمین مصالح قوم خود مجاز و لازم بدانند. به همین دلیل، امکانی ساده و ابتدایی برای شناخت آن‌ها فراهم می‌شود و طی فعالیت‌هایی که یهودیت را به طور جدی تهدید می‌کند، می‌توان به آنوسی بودن یهودیان مسلمان‌نما پی برد. ذیلاً به چند روش ساده شناسایی یهودیان آنوسی اشاره می‌شود.

شیوه‌های آنوسیان برای اختفای ماهیت یهودی خود:
آنوسی‌ها برای اختفای ماهیت خود‌، تلاش‌های زیادی انجام می‌دهند. اکثر آن‌ها، تا حد افراط به اسلام اظهار ایمان می‌کنند و از این راه، وجهه اجتماعی مناسبی کسب می‌کنند و بدین ترتیب، بر ماهیت یهودی خود سرپوش می‌گذارند و با تظاهر به دین و مذهب اسلام، هم معتقدات اصلی خود را  پنهان می‌کنند و هم جایگاهی برابر با مسلمانان و حتی بالاتر از مسلمانان عادی به دست می‌آورند و در عین حال از محظوراتی نظیر نجس تلقی شدن و پرداخت جزیه و غیره در امان می‌مانند.
نکته مهم در این خصوص، افراط در تظاهرات اعتقادی از سوی آنان است؛ آنوسیان برای جلب اعتماد مسلمانان و نفوذ هر چه بیش‌تر در میان آنان، دائما در نمازهای جماعت حضور دارند، روزه‌های خود را به طور کامل می‌گیرند، به حج می‌روند، ادعیه و اذکار اسلامی می‌خوانند، در مراسم عزاداری و اعیاد مذهبی شرکت می‌کنند و خمس و زکات مال خود را در وقت معین و به افراد خاص، می‌پردازند. همچنین یهودیان آنوسی ایران در دوران بعد از انقلاب، برای جلب اعتماد مؤمنین و مسئولان حکومت اسلامی در راهپیمایی‌ها و تظاهراتی نظیر 22 بهمن و روز جهانی قدس و نیز انتخابات و ... شرکت می‌کنند و حتی برای برگزاری مراسم مذهبی مسلمانان کمک‌های مالی می‌کنند و یهودیان به مقام رسیده، برای پنهان کردن ماهیت خویش و رفع تردیدهای احتمالی و کسب اعتماد هر چه بیش‌تر سایر مسئولان حکومت اسلامی، حتی علیه اسراییل و صهیونیسم هم سخن‌رانی ‌کرده و برای حفظ ظاهر در راستای مبارزه با اسراییل، سمینار و همایش و کنفرانس برگزار می‌کنند. تمام این گونه اقدامات برنامه‌ریزی شده در نهایت به تثبیت موقعیت یهودیان آنوسی و حفظ منافع یهود می‌انجامد.
به این ترتیب، تفکیک یهودی آنوسی از مسلمان واقعی، بسیار دشوار می‌شود ولی در این گفتار، تلاش می‌شود تا حد امکان معیارهایی برای شناخت  یهودیان آنوسی ارائه شود.

چگونه آنوسیان را بشناسیم؟
در ابتدا لازم به ذکر است که راه‌های بیان شده در زیر، به هیچ وجه قطعیت مطلق ندارند، ولی با این حال می‌توان از طریق آن‌ها تا حدودی به شناخت آنوسی‌ها نزدیک شد.

رفتارهای فردی:
یهودیان آنوسی برای نفوذ در میان هر یک از طبقات جامعه ایران به لباس آنان درمی‌آیند. مثلاً یک آنوسی ممکن است به صورت روشنفکر مسلمانی درآید که لاییک است، به خدا و پیامبر اسلام (ص) توهین می‌کند، قرآن را متنی زمینی یا سروده یک عرب می‌داند و قایل به تحریف قرآن (علنی یا تلویحی) است. همچنین آن روحانی‌ای که نزدیکی ادیان را تبلیغ می‌کند می‌تواند گام آگاهانه یا ناآگاهانه دیگری را در کنار کار آن روشنفکری که دین اسلام را مرتجعانه می‌شناساند، برای رفع خصومت علیه یهودیت و اسرائیل به پیش ببرد، زیرا تکیه هر دو گروه بر تواریخ اسلامی موجود است که آنوسی‌های دیگری، در زمان‌هایی دیگر و با نام‌هایی دیگر نوشته‌اند. (برای نقد و بررسی تواریخ به ظاهر اسلامی موجود از این دیدگاه ر.ک به مجموعه آثار استاد ناصر پورپیرار با عنوان کلی تأملی در بنیان تاریخ ایران) چنین گروه‌هایی، بیش از ذکر نام خداوند و یا پیامبر اسلام (ص)، از امامان و خلفا و صحابه یاد می‌کنند و پی در پی‌ داستان‌هایی را تکرار می‌کنند که در آن‌ها پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، در نقش یک رهبر نظامی مسلح خون‌ریز، مردی هوس‌ران، ضعیف النفس، دارای مقاصد دنیوی، ناتوان در اداره امور، دارای بیماری‌های روانی – عصبی نظیر صرع و ده‌ها افترای دروغین و مهوع دیگر، معرفی می‌شوند. اگر در این گونه افراد بی‌منطقی و یا تعصب افراطی دیدید، گامی به شناخت آن‌ها نزدیک تر شده اید.

رفتارهای اجتماعی:
در رفتارهای گروهی، مهم‌ترین ویژگی یهودیان آنوسی، اقدام دسته جمعی و حمایت از فعالیت‌های یکدیگر است؛ بدین معنی که اگر یکی از آن‌ها کاری ناپسند انجام دهد، فرد آنوسی دیگر که دارای سیما و وجهه موجه‌ای بوده و اعتبار لازم را از طریق اقداماتی نظیر تظاهر به تدین و مشارکت‌های اجتماعی مثبت به دست آورده است، پا در میانی کرده و موضوع را به نحوی فیصله می‌دهد. یا اگر یکی از آن‌ها در کاری، چه کوچک و چه بزرگ، سنگ اندازی کرده و مانع‌تراشی کند، آنوسی دیگری که شخص موقر و مقبول عامه‌ای است، به او پیوسته و کار او را توجیه می‌کند.
این شیوه، در ادامه و در سطح کلان، به صورت درگیری‌های اجتماعی دیده می‌شود و مثلا دو یا چند گروه دارای عقاید مختلف، در زمینه سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی، منازعه‌ای غیر لازم را آغاز می‌کنند که چند وجه مشخص دارد:

الف: فاقد نقطه آغاز و دلیل موجه و روشن، یا بر سر مسائلی بسیار ساده است.

ب: هیچ کسی در هیچ گروهی، حرف قطعی و نهایی را نمی‌زند و درگیری‌ها به صورت سطحی و لفظی ادامه خواهد یافت. در عین حال، همواره همدیگر را به افشای مسائلی تهدید می‌کنند با این عبارت که اگر فلان مطلب گفته شود، کار طرف تمام خواهد شد، اما چنین اتفاقی هرگز رخ نداده و نخواهد داد.

ج: معمولاً این گروه‌ها خلق الساعه‌اند و بر مبنای هیاهو پدیدار می‌شوند.

د: افراد این گروه‌ها به بهانه بی‌اعتنایی یا بی‌اهمیتی از درگیری عقلی و عمومی آشکار با موضوع مورد نزاع می‌گریزند.

ه: مطالبات همه گروه‌ها یکسان و منطقی به نظر می‌رسد، اما در صورت برتری و غلبه یکی بر دیگری، موضوع مسکوت می‌ماند و تغییری در هیچ موردی دیده نمی‌شود. این سکوت تا زمان لازم ادامه خواهد یافت.

و: مهم‌ترین هدف آنوسیان از این اقدامات، یکی مشغول سازی جامعه با مطالب سطحی و ممانعت از ورود به بنیان مطلب، و دیگری جذب افراد جوان و ساده دارای گرایشات متفاوت در گروه‌های مختلف و گاه متضاد است تا افراد نیروهای خود را صرف مبارزات پوچ کرده و انرژی خود را هدر دهند.

راه دیگر شناخت آنوسیان، خصایص آیین یهود است که می‌تواند در شناسایی افراد موثر باشد. از جمله برخورد یهودیان آنوسی با روز شنبه تعطیل و حرام بودن کار کردن در این روز در آیین یهود، که آنوسیان از راه‌های مختلف و با زیرکی تمام، در این روز کار و تعطیلی را با هم توأم می‌کنند. از جمله اقدامات آن‌ها برای پرهیز از کار کردن در روز شنبه و عدم ارتکاب گناه، تلاش برای مرخصی گرفتن در مشاغل دولتی و یا خصوصی است. در کارهای دیگر، ترفندهای دیگری زده می‌شود، نظیر گران‌فروشی غیر قابل توجیه برای جلوگیری از انجام معامله، تمارض و ابراز گرفتاری‌های خانوادگی و ... .
آنوسیان الگوهای رفتاری دیگری نیز دارند که برای شناخت آنان چندان مفید نیست، زیرا چندان از جانب آن‌ها رعایت نمی‌شود، نظیر رعایت فاصله چند ساعتی بین غذاهای دارای انواع گوشت با مأکولات لبنی نظیر ماست و بستنی و ...، بدین معنی که آنوسیان، اکراه دارند مثلاً کباب و دوغ را با هم بخورند و معتقدند باید بین این دو، چند ساعتی فاصله باشد که البته این مسائل چندان مراعات نمی‌شود.

تولید شایعات:
یکی از فعالیت‌های اصلی آنوسی‌ها تولید، ترویج، انتشار و تبلیغ خرافات دینی (و طی این سال‌های اخیر تولید انواع اس. ام. اس.های موهوم برای تمسخر مسئولان حکومت اسلامی یا تمسخر اعتقادات دینی مسلمانان) است که شکل های متنوعی دارد:

الف: مثلاً نامه‌ای از زیر درب منزل شما انداخته می شود و در آن ادعا می‌شود که فلان شیخ، فلان امام یا پیامبر اسلام (ص) را در خواب دیده است و به وی چنین و چنان گفته است و پس از کلی درد دل بی‌مورد و غیر لازم و بی‌معنی، از او خواسته است که فلان کار را انجام دهد. در پایان از خواننده درخواست می‌شود که آن برگه را به تعداد مشخصی تکثیر کند و بدون این که شناخته شود، پخش کند و به خواننده نوید می‌دهد که در صورت اطاعت، پاداشی بزرگ نصیب او خواهد شد، چنان چه فلانی این کار را کرد و در عرض یک هفته به ثروت کلانی رسید و شخص دیگری، تخلف کرد و مثلاً از کوه پرت شد! و .... چنین شایعات و دروغ‌های خرافه‌الودی همواره توسط آنوسیان ساخته شده و اشاعه داده می‌شود.

ب: اخیراً این طور باب شده است که ادعا می‌کنند در فلان وقت که اغلب در ایام عزاداری ماه‌های محرم و صفر است، تصویری از فلان شهید میدان کربلا روی دیوار افتاده است، یا این ادعا که مثلاً فلان شهید کربلا، بر فلان کودک یا زن یا مرد حاضر در جمع ظاهر شده است. اشاعه‌دهندگان این خرافات (و احتمالاً همان کسی که بر دیدار این مسائل گواهی می‌دهد) احتمالاً آنوسی هستند.

ج: اقدام دیگر یهودیان آنوسی برای ترویج خرافات دینی، برگزاری جلسات مذهبی نظیر آموزش قرآن یا روضه‌خوانی همچون سایر مسلمانان است. آنوسیان اغلب  جلسات زنانه را هدف قرار می‌دهند به چند دلیل: اولاً غالب افراد جلسات زنانه خانه‌دار بوده و اوقات فراغت بیش‌تری دارند که طی آن با یکدیگر مرتبط بوده‌اند و می‌توانند با تکرار مکرر این مسائل، به آن دروغ‌ها پایداری ببخشند. ثانیاً بعضاً دارای سطح اطلاعات و بینش بالایی نبوده و قابلیت بیش‌تری برای پذیرش و ترویج دروغ دارند. دلیل سوم و تقریباً اصلی، نقش این افراد به عنوان مادر است که با پذیرش این عقاید، آن را به طور کامل به نسل‌های بعدی انتقال می‌دهند و نسل بعدی، به دلیل اعتماد فطری‌ای که به مادر دارد، غالب آراء، نظرات، اندیشه‌ها و اعتقادات دینی و غیر دینی او را می‌پذیرد و همین عامل، یادآور تأکید قرآن است بر عدم تبعیت کورکورانه از اعتقادات والدین در عین احسان و احترام به ایشان.

در تمام موارد، نقش رسانه‌ها و media، کاملاً عیان و غیر قابل انکار است. البته از نقش آنوسیان داخل شده در قشر روحانیت که به دلیل سیمای ظاهری موجه، دارای قابلیت نفوذ تقریباً مطلق و سراسری در جامعه اسلامی هستند و در عین حال وظیفه رهبری آنوسیان خرده‌پا را نیز بر عهده دارند هم نباید غافل شد. آنوسیان معمولاً خود را به شدت مذهبی جلوه می‌دهند و برای فریب مسلمانان انقلابی و حزب‌اللهی به عضویت گروه‌هایی نظیر بسیج و حزب الله و ... در می‌آیند و ضمن گزارش به مراکز مافوق خود در مورد نوع و نحوه فعالیت‌های مذهبی مسلمین و افراد انقلابی، به گسترش و توسعه اسراییلیات و خرافات مذهبی در میان افراد این گروه‌ها می‌پردازند. همچنین آنوسیان در گروه‌های لهو و لعب نیز حضور چشمگیری دارند تا بتوانند از این طریق هزلیات و امور بی‌ارزش را در جامعه اسلامی توسعه و گسترش دهند.

تحریف قرآن کریم و توسل به منابع نامطمئن غیر قرآنی:
برای ایجاد انحراف در اعتقاد مسلمین، شاید هیچ روش دیگری تا این اندازه مفید نباشد. به همین دلیل تأکید بیش‌تری بر روی این بخش شده و دسته‌بندی کامل‌تری صورت می‌گیرد.

1. قرآن از سوی آنوسی‌ها هرگز مورد استناد جدی قرار نمی‌گیرد و در صورت نیاز به قرآن، هیچ‌گاه این کتاب آسمانی مورد رجوع مستقیم قرار نمی‌گیرد، بلکه همواره به تفسیر قرآن مراجعه می‌شود که در این مورد هم تقریباً همیشه، تفاسیری مورد رجوع قرار می‌گیرند که نویسنده آن نیز آنوسی بوده است تا از این طریق باز بتوانند از متن و بیان اصلی قرآن بگریزند. اسامی تعدادی از آنوسیان مفسر و محدث در کتاب فرزندان استر ذکر شده است و برخی از معاصرین آن‌ها با تصویر معرفی شده‌اند.

2. آنوسی‌ها اهمیت فراونی به ادعیه می‌دهند و اغلب یک دعا نیز در جیب یا کیف خود دارند، در حالی که قرآن را حتی ورق هم نمی‌زنند.

3. در مورد قرآن، بیش‌تر به آیات قتال و جهاد اشاره می‌کنند و ضمن تظاهر به اعتقاد به قرآن‌، با بیان این موضوعات، مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهند تا تصویری خشن از اسلام در ذهن او بسازند.

4. ادعا می‌کنند که رژیم اشغال‌گر اسراییل و صهیونیسم باید نابود شود و حتی اقدام به تاسیس بنیادهایی برای کمک به مردم فلسطین می‌کنند، اما هرگز عملی انجام نمی‌شود و این مسائل هرگز از حد شعار فراتر نمی‌رود، چنان که با وجود این همه مبارزات شهادت‌طلبانه، هنوز هم بعد از ده‌ها سال رژیم اشغال‌گر قبله‌ی اول مسلمانان، به حیات خود ادامه می‌دهد.
در عین حال، آنوسی‌ها با توسل به اندیشه‌ها و تفکرات اومانیستی و برابری تمام انسان‌ها با هم، حتی بدون توجه به جنس و آزادی اعتقاد و اندیشه، به ظاهر برای صلح میان یهود و مسلمان تلاش می‌کنند.

5. اصرار دارند و تبلیغ می‌کنند که صهیونیزم و یهودیت دو مقوله کاملاً جداگانه‌اند و به این مطلب اشاره نمی‌کنند که تمام افکار و اهداف صهیونیسم دقیقاً همان‌هایی است که در تورات به کرات به آن‌ها اشاره شده است، چنان که یهودیان در تورات مکرراً به قتل‌عام همسایگان و دست یافتن بر ارض موعود فراخوانده می‌شوند. همچنین به این موضوع نیز عامداً بی‌توجه‌اند که خداوند در کتاب خود با یهودیت، به طور عام و در هر فرقه و جامه و کسوتی برخورد کرده و تفکیکی میان یهودی یا گروه‌ها و زیرمجموعه‌های فکری آن همچون صهیونیسم قائل نشده است.

6- از کمک‌های جمهوری اسلامی ایران و اعراب به مردم فلسطین انتقاد کرده و می‌گویند چرا کشورهایی که خود محتاج امکانات و دارایی خود هستند و بدهی‌های بین‌المللی دارند، ثروت‌شان را صرف نیازهای داخلی خود نمی‌کنند و برای فلسطینیان هزینه می‌کنند؟ این آنوسی‌‌ها و روشنفکرنماهای دنباله‌رو ‌آنان هرگز نمی‌پرسند که چرا جامعه سرمایه‌داری غرب با تمام امکانات به یهودیان برای سرکوب فلسطینیان و ضدیت علیه مسلمانان کمک می‌کند؟

7. ‌آنوسی‌ها به هنگام شدت یافتن وحشی‌گری‌های اسراییل علیه فلسطینیان مبارز، احساساتی شده و رمانتیک حرف می‌زنند و ضمن عدم اشاره به راه حل صرفاً صورت مسئله را پاک کرده و مثلاً می‌گویند: به هر حال بهتر است اعراب و اسراییل به نحوی با هم کنار بیایند! چون هر دو انسان‌اند!

8. یهودیان آنوسی دارای گرایشات باستان پرستانه بعضاً افراطی هستند، همواره کورش و داریوش را به نیکی یاد کرده و وسیعاً می‌کوشند تا کورش را همان ذوالقرنین قرآن جا بزنند.

9. آنان فیلم «تختگاه هیچ‌کس» را که مستندی در باب نیمه کاره بودن تخت جمشید است، دروغ و جعل معرفی می‌کنند، افراد را به ندیدن آن فرا می‌خوانند، مراکز رسمی دولتی را از نمایش عمومی آن بازمی‌دارند، آن را بدون هیچ دلیلی، رد و غیر قابل اعتنا می‌نامند و مورد تمسخر قرار می‌دهند.

10. موضوع وقوع رخ‌داد پوریم را که نسل‌کشی همه جانبه بنی اسراییل در منطقه ایران و عراق و ترکیه کنونی است، رد کرده و ذکر ماجرای آن در بخش تواریخ تورات را اشتباه چند خاخام می‌دانند و منکر وقوع آن هستند، اما اگر تحت شرایطی ناچار به پذیرش این واقعیت شوند، آن را محدود دانسته و منکر توقف حیات بشری درآن مقطع می‌شوند و در مورد نبود هیچ اثری از تمدن‌هایی نظیر عیلام و اکد و آشور و بابل و سارد و لیدی و فینیقیه و ...، ادعا می‌کنند که آن‌ها در تمدن فرضی هخامنشی مستحیل شده‌اند و نه این که نابود شده باشند و دلیل این استحاله را هم قدرت یا تمدن برتر هخامنشیان می‌دانند، در حالی که هیچ سندی برای این برتری غیر عادی در منطقه وجود ندارد.

11. آنوسی‌های ایران، مثل همه یهودیان جهان از اعراب نفرت دارند،  آن‌ها را وحشی و بی‌دین و بی‌تمدن و نابود کننده تمدن موهوم ساسانی می‌دانند، اما در عین حال معتقدند که ایرانیان موفق شده‌اند از همان افراد بی‌دین، دین اسلام را به صورت صحیح و کامل أخذ کنند.

راه‌های دیگر شناسایی یهودیان آنوسی:
راه‌های کم اهمیت‌تر دیگری نیز برای شناخت آنوسی‌ها وجود دارد که قابلیت استناد زیادی ندارند، اما به هر حال می‌توانند مؤثر باشند. نکته ظریف در این خصوص این است که چنین نشانه‌هایی، در عین در حاشیه قرار گرفتن‌، گاه می‌توانند آغازگر ظن و گمان در مورد یهودیان آنوسی باشند. در ذیل به بعضی از این راه‌ها اشاره می‌شود.
آنوسی‌ها معمولاً در اطراف خود از لوازمی استفاده می‌کنند که به نوعی با ستاره داود مرتبط باشد، مثلاً از قاب عکس‌هایی با ستاره 6 و 8 پر استفاده می‌کنند که تصویر دو مربع و یا دو مثلث هم اندازه است که با چرخشی 45 درجه ای و 180 درجه ای، بر روی هم قرار گرفته‌اند.
یک راه دیگر شناسایی آن‌ها بر اساس نام فامیل است، زیرا که  برخی از نام‌های خانوادگی در انحصار آن‌هاست و در روابط داخلی آنان همانند یک کد شناسایی عمل می‌کند. متأسفانه تاکنون هیچ محققی به فکر تدوین چنین فرست اسامی نیفتاده است، اما گروهی از القاب و عناوین و صفت‌ها و الفاظ وجود دارند که با پیشوند و پسوندهای مختلف به عنوان نام خانوادگی در میان آنوسی‌ها، از قدیم الیام رواج داشتند، ولی چون ممکن است برخی از خانواده‌ها اینک فقط میراث بر آن اسامی باشند نه آنوسی، لذا از ذکر آن‌ها خودداری می‌شود. اما ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که این اسامی، بار معنایی خاصی نیز دارند. به علاوه خانواده‌های آنوسی دارای یک نام خانوادگی معمولاً مشابهت‌هایی نیز با هم دارند. مثلاً برخی از نام‌های خانوادگی مخصوص آنوسی‌های دارای گرایشات شدید مذهبی است، برخی دیگر اشاره به مشاغل محبوب آنان چون طب و مطربی دارد. این قبیل آنوسیان در هر کجای ایران که باشند، صفات یکسانی را بروز می‌دهند و برخی دیگر از اسامی نیز اشاره به قومیت ظاهری فرد آنوسی دارند و مثلا نشان دهنده زندگی فرد در بخش ترک یا کرد یا لرنشین ایران هستند.

اهداف آنوسیان:
آنوسی‌ها اهداف متعددی دارند که در این جا به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود.
عمده‌ترین هدف آن‌ها ایجاد چند دستگی و اختلاف در میان مسلمین و بازی با اجناس و قیمت کالاهای مورد نیاز جوامع مسلمان است. آن‌ها با اختیار داشتن سرمایه مخفی و این روزها علنی، تقریباً تمام درآمد مسلمین را به صورت ربا و نظایر آن از آنان پس می‌گیرند و به جیب خود می‌ریزند تا مسئله رشد اجتماعی در بین مسلمین متوقف بماند و کیسه یهودیان بدون زحمت متورم‌تر شود. طبق قرارهای داخلی، یهودیان درآمد خود را به کنیسه می‌رسانند و در صورت بروز هر مشکلی نیز از طرف آن‌ها حمایت می‌شوند.

راه‌های مقابله با آنوسیان:
برای مقابله با این افراد، گام نخست آگاهی از اهداف آنان است که البته بخش کوتاهی از اهداف مهم آن‌ها ذکر شد. لذا با اطلاع از نقش عمده‌ی آنان در ایجاد تفرقه در بین مسلمانان، لازم است تا در مسیر خلاف آن حرکت کنیم. بدین لحاظ، به نظر می‌رسد که شروع این امر منوط  به ایجاد تحولی در بین علمای اعلام اسلام در سراسر سرزمین‌های اسلامی است تا با بررسی صحت و سقم اطلاعات عمده‌ترین و اصلی‌ترین منابع اسلامی، در اصول و فروع که موجد اختلافات مذهبی است و تعیین تکلیف با آن‌ها، مسلمین را از دشمنی بی‌جهت با یکدیگر باز دارند و با شناخت مزاحمان و مانع‌تراشان بر سر راه اتحاد دوباره اسلامی، نقاب را از چهره دشمنان واقعی مسلمین یعنی آنوسیان بردارند.

آنوسی‌های مشهور:
برخی از آنوسی‌ها با پوشش اسلام‌نمایی خود خدمات شایانی به قوم یهود انجام داده‌اند. عمده‌ی اینان دارای فعالیت‌های مذهبی به ظاهر اسلامی بوده‌اند و اقدامات بسیار بزرگی در ایجاد تفرقه و ساخت انواع فرقه‌های منتسب به اسلام همچون بهاییت داشته‌اند. متأسفانه به دلیل احتمال ایجاد بعضی التهابات و ایراد اتهامات صرفاً احساساتی و متعصبانه و بدون پشتوانه مستدل و منطقی، از ذکر اسامی این فرقه‌ها صرف نظر شده و خوانندگان علاقه‌مند به کتاب «فرزندان استر» ارجاع داده می‌شوند.
در این جا تنها به اسامی چند تن از آنوسیان غیر مذهبی اشاره کوتاهی می‌شود، با این توضیح که فهرست مفصل‌تر اسامی آن‌ها در منبع فوق‌الذکر موجود است:

فیلسوف:
ابن کمونه، 1284 م.
ملا الازار همدانی (قرن 19 و 20)، معروف به لاله زاری، مترجم کتاب گفتار در روش رنه دکارت

موسیقی:
مرتضی خان نی‌داوود

ادبیات:
سید جمال الدین واعظ که از سران مشروطه بود و پسر وی سید محمد علی جمال زاده، نویسنده مشهور ایرانی
سید اشرف الدین قزوینی، مدیر مسئول روزنامه نسیم شمال
سلیمان حییم، مؤلف فرهنگ انگلیسی به فارسی حییم
علی معلم، مؤلف فرهنگ انگلیسی به فارسی پزشکی

تاریخ:
خواجه رشید الدین فضل الله، نویسنده جامع التواریخ
سعد الدوله صفی بن هیبت الله، وزیر ارغون خان ایلخان مغول که به جرم جاسوسی برای مسلمانان کشته شد

سیاست:
قوام السلطنه، نخست وزیر
محسن (هاخام رابی)، نماینده مجلس در زمان محمد رضا شاه پهلوی

اقتصاد:
مراد اریه، نماینده مجلس در زمان محمد رضا شاه که خانواده اریه صاحبان کارخانه کاشی‌سازی ایرانا بودند
حاج حبیب القانیان، مؤسس شرکت پلاستیک‌سازی پلاسکو و کارخانجات صنعتی و تولیدی مرکب در ایران

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
  
آمون : این یادداشت باید مقاله شود! منبعش یافت نشده فعلا!  
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اتحاد و همراهی توده ای ها و یهود/ کنیسه در حمله به ناصر پورپیرار  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 12:35 PM

محسنی

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 09:08 AM
همین که برادر مجتبی خان گل به تمام این اتهامات و سوسه آمدن های دوستان و دشمنان دوست نما وقعی نمی نهد، یعنی این که این تا حدی توهمات بی اساس تر از آن میباشند که کسی بخواهد به آنها توجه نماید. استاد گرامی شما ساز نزده می رقصید، وای به آن که ساز بزنند! یعنی اگر کسی عمری با شما دوستی کرده باشد ، با کمترین سوسه ای از طرف مغرضان و حسودان ، بر نزدیکترین دوست و همراهتان اتهام می بندید ، وای به آنکه فرد مزبور اشتباهی هم مرتکب شده باشد!! نگاه کنید ببینید در عمر طولانی تان چند نفر دوست برای خودتان نگه داشتید؟ آیا همیشه تقصیر متوجه آنها بوده و شما هرگز و در هیچ موردی تقصیرکار نبودید؟ آیا اتهاماتی را که به نزدیکترین و فداکارترین یارانتان روا داشتید ، از یادتان رفته؟ خسته نشدید از این همه اتهام و تشکیک بی پرس و جوی کافی؟ چه به دست آوردید یا می آورید؟ و به کجا رسیدید یا می خواهید برسید؟ خیلی عاشق اینکار هستید که بهترین گلهای اطرافتان را پرپر نمایید و خنده بر لب دشمنان دوست نما که دائما سوسه می آیند، بنشانید؟ چرا دائما اصرار دارید به یهودیان بفهمانید بیدارید و سرتان کلاه نمیرود آن هم به قیمت زیر پا گذاشتن نزدیکترین دوستانتان؟
پاسخ:
دوستان شما که در لجن پراکنی به هر منتقد دستگاه استالینی مجرب و خبره بودند، در برابر این قلم به زانو درآمدند. بد نیست از غفوری بپرسید در مراودات چند ماه اخیر به ثناگویان کیانوری برنخورده اند؟  
 
 
 
 
 
آمون : اولین و جدید ترین مطلب این زنجیره :
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آماده سازی نتیجه و مقصد بخش نخست بررسی های بنیانی ناصر پورپیرار  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 12:32 PM

abbas

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 05:00 AM
استاد غفوری سلام۰ استاد غفوری من همیشه فکر می کردم که اگر خدای نکرده  اتفاقی برای استاد بیفتد شما تنها کسی هستید که می تواند ادامه دهندهٔ این بنیاد اندیشی باشد واین رابه مقصد برساند
پاسخ:
مقصد بخش نخست این بررسی ها به خواست خدا نزدیک است هرچند که اجل ساعتی تاخیر نمی کند.  
 
 
 
 
 
آمون : پیشین و نخستین :
 
   
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

انتقاد/حمله به مجتبی غفوری، نزدیک ترین دوست/ همراه ناصر پورپیرار  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 12:29 PM

مسعود سنجری

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 00:12 AM
کسانیکه مدعی دوستی با استاد یا مجتبی غفوری هستید هیچ قضاوتی نکنید. اتفاقا این مقاله برای اجتناب از نتیجه گیری های نادرست بعدی تنظیم شده که متاسفانه فعلا عکس آن عمل می شود. برخی شمشیر تصفیه حساب با مجتبی غفوری را از نیام بر کشیده اند و برخی دیگر بدتر از همه می خواهند اخلاق و بدیهیات را به استاد گرامی آموزش دهند. صبر کنید و دخالت نکنید. هدف این مقاله اطلاع رسانی برای اجتناب از تداعیات بعدی این موضوع بر بنیان اندیشی و دستآوردهای آنست و بس.
پاسخ:
هرکس و با هر سرمایه فرهنگی که نتواند پوریم و عوارض آن را در بررسی های تاریخی و فرهنگی شرق میانه وارد کند با مقوله تاریخ بیگانه است و لاجرم دل به افسانه های گرداگرد می پردازد و دروغ را به عنوان هویت اصلی خود می پذیرد.  
 
 
 
 
 
آمون : پیشین و اولین در این حیطه :  
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مصاحبه مهدی بحربیگی، کارشناس ITو تاریخ علم- موسسه مطالعات آمریکا  (در حاشیه و مسایل دوستان ( جدید))

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 12:26 PM

ساده دل(پیغام خصوصی)

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 7:27 PM
خیلی غم انگیزه
در تصوراتم این بود که اگر روزی راهم به دفترتان باز شد و احتمال حضور انوسیان در انجا باشد لااقل خیالم از بابت اقای غفوری راحت است و میتوانم از طریق وی... اما ...
امیدوارم این مطلب روی دیگر یک سکه باشد سکه ای که برگ برنده بنیان اندیشی و نشان دادن تغییر موقتی و مصلحتی غفوری به نفع بنیان اندیشی باشد ...
شاید در سرش اندیشه هایی دارد و میخواهد آنها را عملی کند و برای اینکه کارشکنی برایش نکنند اینگونه وانمود میکند و قصد دارد در اینده پس از انکه شهرت کافی را پیدا کرد ناگهان آس بنیان اندیشی را رو کند تا تاثیر بیشتری بگذارد...
شاید این دوره کردنها باعث شده مجتبی بصورت ظاهری بداخلاقی کند..
شاید...
ای کاش این شایدها درست بود
برایم بسیار دردآور است کسی که در مکتب بنیان اندیشی او را استاد خطاب میکردید و ما دلمان به نام گذاری این لقب از سوی شما گرم میشد;اینگونه شما را تنها بگذارد
حتما خیلی خرج کرده اند تا بتوانند این یار غار و کلیدی را از حرکت در این راه کنار بکشند...
لاتحزن ان الله معنا........
 
 
 

 

 

 

ساده دل

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 8:50 PM

یک مطلب جالب!!!
ناگفته های تاریخ علم
جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۵۲
کد مطلب: 19735

مهدی بحربیگی کارشناس آی تی و تاریخ علم در گفتگوی تفصیلی با مرکز مطالعات آمریکا به بررسی جعل و ابهام در تاریخ اندیشه ورزی پرداخت.
http://www.asipress.us/vdcenf8z.jh8oxi9bbj.html


استاد  من فکر میکنم حدسم درست بوده باشد و به شیوه غیرمستقیم آقای غفوری سعی در تزریق یافته های بنیان اندیشی با کمک دیگر دوستان به اینگونه مراکز دارند.

پاسخ:
اقای بحر بیگی تحقیقات هوشمندانه خود در حوزه علوم را مستقلا و با موفقیت به پیش می برند و در مجموع بررسی های تاریخی را چندان جدی نمی گیرند.  
 
 
  
 
ساده دل
دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 10:30 PM

اما این مرکز همانی است که با اقای غفوری درباره موسیقی مصاحبه داشته:
http://www.asipress.us/vdchiwnz.23nqwdftt2.html
شاید کسانی از این مرکز که مطالب این وبلاگ را مطالعه و علاقه مند به بنیان اندیشی بوده اند سعی در تماس و مصاحبه با شاگردان صاحب نام و اندیشه شما داشته اند و در مجموع این مصاحبه ها مرتبط با رفتارهای اخیر آقای غفوری نباشد؟(؟)


 
 
آمون : اشاره مورد نظر، بازگشتی دارد به :
 
 
و زنجیره پیشین مطلب نیز اینجاست :  
 
 
و این هم متن کامل مصاحبه :  
 
 
ناگفته های تاریخ علم
جمعه ۱۶ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۵۲کد مطلب: 19735
مهدی بحربیگی کارشناس آی تی و تاریخ علم در گفتگوی تفصیلی با مرکز مطالعات آمریکا به بررسی جعل و ابهام در تاریخ اندیشه ورزی پرداخت.
 درک صحیح از تاریخ علم در هر کشوری موقعیت های بسیاری برای آن کشور می سازد و بر مردمان آن کشور تاثیرات بسزایی دارد. حتما تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا انسانهای خارق العاده ای که در تاریخ علم نقش به سزایی داشته اند در اطراف شما کم هستند یا به عبارت بهتری اصلا سالهاست که نیستند, آیا واقعا این چنین است یا کسانی در پس پرده های پنهان علم؛ همه چیز را به اسم خود به ما القا میکنند؟ پاسخ سوالات رایج در باره تاریخ علم را از زبان یکی از کارشناسان که میهمان موسسه مطالعات آمریکا هستند را به بحث می گذاریم.
*موسسه مطالعات آمریکا: جناب آقای بحربیگی شما در مطالعاتی که داشته اید و مقالاتی که در باره تاریخ علم منتشر کرده اید، تاکید دارید که روایت رسمی از تاریخ علم غلط و نادرست است، در یان باره بیشتر توضیح می دهید؟
*مهدی بحربیگی: وقتی راجع به تاریخ علم بحث می کنیم و راجع به اندیشه های اولیه, در ظاهر موضوع نقص های بسیاری می بینیم که ما را برای پی بردن به عمق موضوع ترغیب می کند. در ظاهر موضوع مسائلی با عقل ناسازگار است و آلوده به افسانه هایی است, مثلا می گویند فیثاغورث به شاگردانش می گفته شما نباید باقالی بخورید چون شبیه دروازه ی شیطان یا شکل کائنات است، شاید چون تنها گیاه دولپه است. این دقیقا داستانی است که "اینجر لاین فیل" از ارسطو راجع به وی نقل می کند یا می گویند یک متٲله که "پیتر آبلار" نام داشته و در قرن ۱۳ در فرانسه الهیات و فلسفه تدریس می کرده کلیسا وی را محکوم به کفرآمیز بودن درس ها و نظریات وی می کند. پادشاه فرانسه می گوید تو دیگر اجازه نداری در خاک سرزمین من تدریس کنی او می رود بالای درخت و خبر به پادشاه می رسد و به پیتر می گوید تو حق نداری در آسمان سرزمین من تدریس کنی و وی می رود در قایق تدریس می کند و بعد خبر به گوش پادشاه می رسد و می گوید من کم آوردم هر کجا که خواستی تدریس کن. یا می گویند که "هامیلتون" در قرن ۱۹ که یک هلندی بود و در دوبلین به دنیا آمد و نزد پدر و مادرش آموزش دید در هفت سالگی زبانهای انگلیسی, لاتین, عبری, آلمانی, فرانسوی و عربی را بلد بوده و در سیزده سالگی ۱۳ زبان می دانسته, "توماس یانگ" در قرن ۱۸ در سال ۱۷۷۳ در شهری به نام میربرتون در دو سالگی می توانسته انگلیسی و لاتین بخواند و بعد از آن تا ۱۶ سالگی زبانهای عربی, عبری, سریانی, آلمانی, کلدانی, سامری و فرانسوی را یاد گرفت. اگر این ماجراها تاریخ علم را نقل می کند؛ گندیده بودن ظاهرش را می توان به وضوح دید. مساله این است که وقتی یک موضوعی را می خواهید خودتان بسازید که واقعیت ندارد ناخوداگاه ساخته های شما به زیاده گویی و تناقص می انجامد و دلایلش طبیعی است, وقتی انسان می خواهد سیستم در هم تنیده ی مثل فرهنگ دانشی را به طور مصنوعی بسازد سرتا پای آن پر از تناقض می شود. چون کار انسان است چنانچه خدا در قرآن می گوید اگر این کتاب کار انسان بود در آن تناقض مشاهده می کردید، اما چون کار خداست یکپارچه است. ستاره هایی در تاریخ علم داریم که کارهای خارق العاده ای کرده اند و شما مجبور هستی برای اینکه این همه کشفیات را به وی منتسب کنی بگویی او کسی است که در ۳ سالگی ایراد حساب و کتاب پدرش را می گرفته.
در تاریخ علم نشانه هایی دور از منطق است و آنها صرفا غلو هایی بوده اند٫ اگر این قسمت را دور بیندازیم و یک شکل متحد ببینیم قابل بخشش است، اما ما هرچه عمیقتر به ان نگاه می کنیم تناقض های بیشتری می بینیم و اسنادی در این باب داریم. به عنوان مثال ستون خیمه ی ریاضیات در قرون وسطی که دو سمت ریاضیات یونان را به رنسانس وصل می کند بررسی می کنیم. شروع کننده ی ریاضیات رنسانس یعنی آقای "لئوناردو پیزانو" یا "لئوناردو پیزایی" یا این جور که امروز معروف است "لئوناردو فیبوناچی" که می گویند کتابی به اسم حساب یا شمارش نوشته که جبر و سیستم شمارش عربی امروز را به وجود آورده و همه ی اعداد با ۱۰ رقمی ها آورده می شود و در مکان ارزششان مشخص می شود و اروپا این سیسیتم را نداشته و با یونانی و رومی می نوشتند. این سیستم عدد نویسی ریاضیات را در اروپا فلج کرده بود و کار بسیار دشواری بود که ریاضی دانان اروپایی تقسیم یک عدد ۵ رقمی به یک عدد دو رقمی را نمی دانستند و می گویند این آدم این سیستم را آورده و وجود این آدم چقدر اساسی بوده و وقتی دنبال اسناد این آدم می رویم می بینیم اولین بار کتابش در سال ۱۹۵۴ چاپ شده است بعد می گوییم شاید چون دست نوشته هایش زیاد بوده تا این تاریخ از آن استفاده می کردند و می گویند امروزه تنها ۱۲ کتاب دست نویس دارد بلکه تا سال ۱۷۹۸ هم دست نویس آن را نداشتند و بعدا در کتابخانه آنرا پیدا کرده اند، آن هم نوشته شده با خودنویس که ما انتظار داریم در آن زمان با قلم پر نوشته شود و اینها چه طور باعث رشد اعداد شده, وقتی پیگیر می شویم می بینیم تا سیصد سال بعد از تاریخی که می گویند این کتاب نوشته شده است هیچ اسمی از وی برده نشده و تنها "لکا پاچلی" می گوید من چیزهایی را که در کتاب خود آورده ام از چند نفر از جمله لئوناردو پیزایی می آورد و تا قرن ۱۸ هیچ اسمی از وی به میان آورده نمی شود و تا اوایل قرن ۱۹ می گویند کتاب وی پیدا شده و تا اواسط قرن ۱۹ آن را چاپ می کنند و شهادت می دهند که ما آن را دیده ایم مثل "ژیرامولو کاردان" که در ۲ کتابش اسم می برد و در جایی در کتابش می گوید لئونارتو پیزایی چنانچه خودش شهادت می دهد علم جبر را از محمد پسر موسی عرب یاد گرفته در صورتی که چنین چیزی در کتاب خود او وجود ندارد. بعد در جایی دیگر می گوید لئوناردو پیزاروئی که یک شهر دیگر است که هر کس کتاب را خوانده حدس می زند همان لئوناردو پیزارو بوده یعنی کسی که سیستم عدد نویسی را از عربستان به اینجا آورده بود و من کتاب وی را در کتابخانه دیدم و اسمش پاک شده بود و بقیه تصمیم گرفته اند کتاب لئوناردو است و می گویند درست است چاپ نشده بلکه دست نوشته هایش در گردش بوده و اگر این را نگویند چه بگویند؟ حالا موضوع این است که وقتی کتاب را می خوانیم خودش می گوید من این علوم را در مصر و مراکش یاد گرفتم و اسناد این کشورها را که در می آوری مصر و مراکش در این دوره یا با حروف یا با اعداد رومی می نوشتند. یکی از مراکزی که محل پخش اینگونه اسناد است مرکز اکو می باشد که مرکز میراث فرهنگی اروپا است که شما اگر به آنجا بروید نسخ خطی و چاپی می بینید که قریب به ۲۰۰ نسخه است و سوال اصلی این است که چه کسی و به چه انگیزه ای این کار را می کند؟ ما می توانیم این حدس را بزنیم که کسی که تاریخ علم را به دروغ نقل می کند و کسی که علم را تولید می کند یکی هستند و همین افراد هستند که این گونه دروغ ها را تولید و چاپ می کنند. در گالری عکس های دانشگاه اوکلوهاما عکسی موجود است که کتابی را نشان می دهد و می گوید این کتاب با دست خط بالبی ایتالیایی در ۱۵۹۶ نوشته است. اصل کتاب در گنجینه ی "بنکومپاچلی" است. دو سال پیش کتابی در آوردند به نام ساعت های آفتابی از بالبی و می گویند این هم دست خط بالبی است و "مرده هایکینگولد" آن را تایید کرده و اصلا یک بچه می فهمد این دو تا دست خط برای یک نفر نیست. می گویند این "بالبی" ایتالیایی؛ یونانی, فرانسوی, عربی, کلدانی, لاتین و آلمانی و عبری را بسیار عالی بلد است.
*موسسه مطالعات آمریکا: لطفا یک توضیح مختصر از نقطه آغازین و ابتدای تاریخ علم و شبه هایی که در این میان وجود دارد و همچنین قرائت درست را توضیح دهید.
مهدی بحربیگی: اوج گیری تاریخ اندیشه ورزی را به دو دوره طلایی و رنسانس تقسیم می کنند که آنها با یک برزخ به اسم قرون وسطی یا سده های تاریک جدا می شوند که هیچ رشد علمی در آن دیده نمی شود که از نظر من این تقسیم بندی درست نیست. یعنی به خاطر اینکه اسنادی به عنوان تاریخ علم به ما ارائه می شود که با یک لایه ی غلیظ از دود دروغ پوشانده شده که ما قبل از رنسانس را نمی توانیم ببینیم و اسنادش نادرست است. شما در هر رشته ای به تاریخش رجوع کنی بعد از قسمتی همه چیز آشفته شده, سر نخ ها از دست در رفته و قابل ردیابی نمی باشد و برای ما افسانه ای می شود. اینکه یونان یک دوران طلایی داشته بعد برای دوره ای هیچ خبری نبوده بعد رنسانس شروع شده است یک ادعایی است که با اسناد موجود گفته شده. اینها ادعا می کنند که انسان تا اواسط قرن ۱۷ هیچ اقدام علمی انجام نداده است و می گویند یونانی داریم که اندیشه های بزرگی دارد و اینکه این اتفاق ها چگونه به طور ناگهانی افتاده توضیحات کافی ندارد. مثلا می پرسیم از کجا فهمیدیم زمین گرد است می گویند یونانی ها می دانستند, می پرسیم از کی می دانستند می گویند از خیلی وقت. هیچ کس نمی داند از کجا فهمیدند و اسناد علمی در دسترس هم چیز قانع کننده ای ندارند. بعد که یونان افول می کند مسلمان ها علوم آنها را ترجمه می کنند بدون اضافه کردن هیچ چیز خاصی, مثلا فلان کتاب ارسطو رابه همان شکل بدون هیچ تغییری ترجمه کرده اند. یک دوره ی ۵۰۰ یا ۶۰۰ ساله هم اینگونه گذشت منهای یک سری عنایاتی که به ما داشته اند که مثلا الکل را به رازی دادند. به همین منوال به رنسانس می رسیم و می گویند اینها باز یک دوره ی۳۰۰ یا ۴۰۰ سال ادبیات عربی را به لاتین ترجمه می کنند و یونانی را ترسیم می کنند که همه چیز را می داند. مثلا وقتی یک آقای شیمیدان در قرن ۱۷ می گوید مواد از اتم تشکیل شده می گویند البته ۱۵۰۰ سال پیش دموکریت گفته بوده. هر چیزی که کشف می شود یونانی ها آنرا قبلا کشف کرده اند و بعد از مدتی این کتاب ها از عربی به لاتین ترجمه می شود. می گویند از اوایل قرن ۱۷ دانسته های جدیدتری تازه شروع می شود یعنی ظاهرا بشر یک مدت ۲۰۰۰ ساله فقط دارد دانسته های یونانی ها را دست به دست می کند در نتیجه کلیت قابل پذیرش نیست بلکه اسناد آن نیز قابل قبول نیست.
*موسسه مطالعات آمریکا: هدف از ساختن این جعلیات چیست و می خواهند چه دروغی را با چه هدفی به جای چه حقیقتی جا بزنند؟
*مهدی بحربیگی: چهره ای غیرواقعی ساختند که چون شما چنین آدم هایی را اطراف خودت نمی بینی یا مثلا در فرزند خودت مشاهده نمی کنی یک حس حقارت در خودت می بینی و آنها را انسان هایی بزرگ می بینی و فکر می کنی انسان خیلی ضعیفی هستی.
* موسسه مطالعات آمریکا: آیا تا به حال کار جدی ای برای نشان دادن این تاریخ های جعلی انجام گرفته؟ اگر نه چرا و چگونه می شود این کار را شروع کرد؟
* مهدی بحربیگی: در رابطه با موضوع تاریخ علم یا به عبارتی تاریخ اندیشه وزری کار جدی ای انجام نشده است و دلیلش این است که صحبت راجع به علم یا شک بردن به این حوزه اگر با اسناد و ادله کافی همراه نباشد انسان را به یاوه گویی متهم می کند و بعد از مدتی حرف وی را باور نمی کنند و اگر دلایل قابل اعتماد نیاورید به شما اعتنایی نمی کنند مانند خیلی از کسانی که وقتی خواستند از تاریخ علم انتقاد کنند نتوانستند ادله کافی بیاورند و طرد شدند. تاریخ علم نیز نظریه است چون ویژگی تکرارپذیری در مکان و زمان را ندارد, مثلا آب در ۱۰۰ درجه می جوشد و در هر مکان و زمان همینجور است و تاریخ اینگونه نیست مثلا این کار را ارسطو کرده و دیگری می گوید نکرده و قابل آزمایش نیست, هر وقت مورخ نظریه ای بدهد که با منطقش, با خودش و با واقعیت هایی که می بینیم مطابقت داشته باشد کسی نمی تواند ایراد بگیرد چون با این ۳ تا متناقض نیست و داشتن تنها یک نظریه از یک موضوع قابل پذیرش نیست چون افراد مختلف نظرات مختلف دارند. شما تا می توانید نباید ابایی داشته باشد تا نظری بدهید چون رکن یک نظریه را دارد و نباید کاری داشته باشیم که دنیا چه می گوید.
دو سوال برای ما مهم است اینکه چرا و چه نیازی به این بوده و اگر این تاریخ ها را حذف کنیم جای خالی آن را با چه چیزی باید پر کرد؟ این دیواری که رو به گذشته کلی نقاشی روی آن کشیده اند اگر خراب شود تاریکی عظیمی پشت آن پدیدار می شود. همه قرون وسطی، رنسانس و عصر طلایی نقاشی های روی این دیوار است و اگر خراب شود خدا می داند چه اتفاقی می افتد اصلا اینها هستند یا نه و واقعیت این است که همه ی اینها تنها منظره هایی مصنوعی هستند. تسلط یهودیان بر مراکز علمی غیرقابل انکار است. آنها در این جعلیات نقش بسیار مهمی دارند.
* موسسه مطالعات آمریکا: از چه زمانی ادعا شد که یهودیان هوش بالاتری نسبت به بقیه دارند و به طبع آن مراکز علمی را در دست گرفته اند؟
*مهدی بحربیگی: بعد از اینکه بانکداری جدید رواج پیدا کرد و به طبع آن وام دادن آغاز شد. همانطور که گری آلن در کتاب "هیچ کس جرات ندارد" می گوید، در قدیم چه تضمینی بود که اگر شما به یک پادشاه پول قرض بدهی به تو برگرداند؟ امروز هم همین جریان است و باید در قبال قرضت کاری کنی. مثلا یک یهودی به پادشاه فرانسه می گوید باید در قبال قرضت برادر من را فرمانده لشکرت قرار دهی. او ضمانت و اهرم فشاری است برای آن یهودی ها. مثلا می گوید من ۳۰ درصد قرضت را می بخشم شما به این کشور حمله کن. در این کتاب می گوید، اگر شما جنگ های دوره ی قرون وسطی را بررسی کنید می فهمی که چه کسی قرضش را نداده و حالا با او می جنگند تا تربیتش کنند. وقتی یک بانک یهودی به آمریکا پولی قرض می دهد در عوضش ۱۰ تا سناتور در مجلس می خواهد. شما با قرض و ربا به سیستم می توانید بازوی خود را محکم کنید. مثلا وقتی انگلستان که قدرتش در نیروی نظامی اش است را قبضه می کنی وی را مجبور می کنی تا کشتی هایش را به هند بفرستد. بعد شروع به غارت آن کشور می کنی. قدرت مجدد یهود با تجدید حیات بانکداری جهان نمود داشته و حوزه های زیادی را در بر گرفته است، ازجمله علم و مراکز دانشگاهی.
با تشکر از شما که فرصتتان را در اختیار موسسه مطالعات آمریکا قرار دادید.
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

میزان دشمنی جهودان/ یهودیان با ناصر پورپیرار و کینه ها و عقده ها  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 12:09 PM

حسین

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 6:53 PM
سلام.
استاد چرا آن روز به مطلب ایشان که دقیقا" اشاره به نوشته امروزین شما دارد چنین ÷اسخی دادی؟

------------------------
ناصر پورپیرار و مجتبی غفوری؛سانسور نام ناصر پور پیرار و کنیسه ها  (دوستانه)
یکشنبه 6 اسفند 1391 ساعت 4:08 PM

مجتبی غفوری
یکشنبه 6 اسفند 1391 ساعت 1:05 PM
بنده وبلاگ رسمی ندارم و وبلاگ اصلی بنده همین وبلاگ است .دوستانی در تلاشند تا مطالب استاد به هر طریقی که شده منتشر شود منتهی در این بین باید نکته ای را عرض کرد آن اینکه چرا  این مطالب امکان چاپ به نام ناصر پورپیرار را ندارد مگر نه این است که ما تمام این مطالب را در محضر او آموخته ایم.بنده به این اعتقاد رسیده ام که در این جهان  تنها و تنها این نام  استاد ناصر پورپیرار است که باید سانسور شود.
این نام چه مشخصاتی دارد که نباید هیچ کجا اثری از آن دیده شود .
به اعتقاد بنده درحال حاضر مهم این نیست که چه مطلبی عرضه شود و یا به چه موضوعی پرداخته شود تنها نباید نام ناصر پورپیرار در آن به چشم بخورد . مطلبی که تحت عنوان موسیقی از بنده منتشر شده آموخته هایی است که در این سالها در محضر استاد کسب کرده ام .
بنده با صراحت تمام در اینجا متذکر میشوم که هر کلامی که در آن مطلب درخور توجهی دیده می شود و از دهان بنده خارج می شود همان چیزی است که از استاد آموخته ام  و رابطه من با استاد  در صورتی که  برای ایشان کسر شان نباشد رابطه مرید و مرشدی است و نه شاگرد و استادی .این تذکری است که فراموش نکنیم استاد ما را به کجا برد .
پاسخ:
استاد مجتبای نازنین. حالا بر خود من مسلم است که فراریان از نام من که در عین حال تاملات مرا دزدانه از آن خود می کنند، اجرا کنندگان دستورات کنیسه اند که بر بی اعتنایی نسبت به مجموعه تالیفات تاملی در بنیان تاریخ ایران و مولف آن تکلیف کرده اند. در ضمن اعتراف می کنم که تنها مستند تختگاه هیچ کس از مجموعه دست نوشته های تاریخی من در لو دادن طویله های یهودی دانشگاه نام موثرتر است. جاودانگی حق شما و عنایات اخروی پاداش شماست.

http://purpirar.blogsky.com/1391/12/06/post-3713/
پاسخ:
مسیر رسیدن به یقین بسی ناهموارتر از گذر به گمان است.  کار این پیام ها به خواست خداوند به حوزه ای کشیده خواهد شد که اگر یهودیان و شبه یهودیان با مقراض ریز ریزم کنند حق این است که هنوز کینه های شان را خالی نکرده اند، اما بیرون از این چرخه اسیب دیده و لنگ دوستان ما همین که تکلیف نام نبردن از بنیان اندیشی در مصاحبه را برابر خود دیدند، باید از همراهی دست می کشیدند، نه این که گردو بشکنند. ضمن این که کلید این پروسه را در اواخر دی ماه 91 بالا زده اند.  
 
 
 
 
 
آمون :  ریشه اصلی این آدرس است :  
 
 
اما برای دریافت زنجیره، به این آدرس مراجعه کنید :  
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

سلب الگوهای پیشرو و مبارز دینی از جوانان و هدایت به وادی گمراهی  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 12:04 PM

مهران

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 3:09 PM
سلام ناصر خان
مجتبی عزیز محکوم به این نیست که تمام حرفهای شما را قبول کنه همانطور که شما نیز این آزادی را دارید لذا بخاطر اظهار نظر مجتبی ولو اینکه از نظرات شما در صحبتهایش استفاده کند گله مند نشوید به هر حال همکاری و رفاقت چند ساله و بزرگی پدرانه شما بیش تر از این حرفا می ارزد.
راستش را بخواهید با مرور مطالب شما و مطالعه یادداشتهای شما و اینکه بنیان اندیشی مورد نظر شما پاسخ بعضی سوالات را میدهد اما در خیلی از مسائل سکوت اختیار میکند (از جمله سوالاتی که قبلا خودم در قسمت نظرات از شما پرسیده بودم و به آنها جواب ندادید) و اینکه ماحصل تفکرات بنیان اندیشی به این میرسد که مخاطبان و باور کرده های این مطالب به نوعی پوچی رسیده که به راحتی در برابر زور مندان وا میدهند(وقتی الگوهای دینی را از جوانان بگیری دیگر چه الگویی جایگزین خواهید کرد)
من شخصا مثل مجتبی اعتقاد ندارم مراکزی پشت پرده حامی ناصرخان هستند(البته فرض ما بر این است نقل قولهای ذکر شده از مجتبی در سایت درست باشد و مصاحبه کننده از مجتبی موضوع را تغییر نداده است و یا مجتبی عزیز تحت فشار نبوده باشد) و یا ناصر خان خود آنوسی باشد و غیره
اما باید قبول کرد ناصر خان عزیز نیز مثل هر انسانی دیگر بعضی برداشتهایش درست و بخاطر خصلت انسانی و محدود بودن حسهای انسانی بعضی نظریاتش اشتباه میباشد لذا حب شدید داشتن مجتبی به ناصر خان اورا کنون به این مرحله رسانده که :
«می گفتند: اگر قرآن مبارک پیامبر اسلام را خاتم النبین نخوانده بود شما را پیامبر خطاب می کردیم ولی حالا که پیامبر نیستید ولی امر غیر ممکن اداره چنین کار بزرگی را یک تنه پیش می برید، پس به طور قطع شخص و مرکزی شما را تغذیه فرهنگی می کند».
لذا از همه عزیزانم در این سایت به عنوان برادر کوچکتر تقاضا میکنم افراط و تفریطی نداشته باشیم و در مسیر اعتدال راه برویم

ناصر و مجتبی عزیز امیدوارم کدورت ها برطرف گردند و باز شاهد همکاری خوب شما دو بزرگوار باشیم

دوستدار و منتقد میانه رو شما .مهران
پاسخ:
متوجه گره مطلب نبوده اید و از خود نپرسیده اید که همزمانی مصاحبه ها و بد اخلاقی مجتبی و زیر ابی رفتن یکی دو نفر دیگر چه معنایی دارد. متاسفانه کامنت ارسالی مجتبی را به درخواست فرستنده دی لیت کردم. برای روشن شدن مطلب تقاضا کنید کامنت دوباره ارسال شود.  
 
 
 
 
 
 
آمون : اگر از شوخی «گرفتن الگوهای دینی که منجر به وا دادن جوانان می شود» بگذریم، ریشه مطلب بر می گردد به :  
  
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

انتشارت کتاب قوم یهود خزر، اثری از دانلوپ از انتشارات خوارزمی  (مطالب متفرقهMiscellaneous Notes)

سه شنبه 7 خرداد 1392 ساعت 11:39 AM

saleh

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 3:07 PM
استاد این کتاب قوم یهود خزر دانلوپ از کدوم انتشارات چاپ شده؟
پاسخ:
حالا چیزی به یاد نمی اورم. سری به انتشارات خوارزمی بزنید.  
 
 
 
 
 
آمون : بازگشتی دارد به :  
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تحقیر و توهین و مبارزه احمقانه با حقیقت گویان و آزادیخواهان جهان  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 4:00 PM

احترام

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 1:06 PM
جناب na
آیه 12 سوره حجرات را چند بار بخوان بلکه بلافاصله قضاوت نکنی و حکم صادر نکنی چه در دین اسلام و چه در مکتب حقوق بشر آمریکائی و حتی در نظام حقوقی ایران هم قاضی باید فرصت شنیدن هردو طرف را داشته باشد. البته الان خیلی ها از خواندن این پست با دمشان گردو می شکنند اما دوستان واقعی باید به "حق وصبر" توصیه کنند
پاسخ:
راه بران آن گردو شکنان اگر ذره ای ارتباط با فرهنگ بشری داشته باشند باید تنبان خود را ملوث کنند که راه گلو را می گیرند تا راه عقل بسته شود و نمی دانند که تمام حقایق قباله شده امروزین برای بشر، در ابتدا آثار تازیانه متعصبان کهنه اندیش را در سراسر بدن همراه می برده اند.  
 
 
 
 
 
 
 
 
آمون : برای کسب اطلاعات بیشتر :  
 
  
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

گزارش از فشارهای آنوسیان/یهودیان بر دوستان و همراهان بنیان اندیش  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 3:58 PM

na

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:54 PM
مجتبی برا پول بوده یا مجتبی = آنوسی
پاسخ:
این گزارش  است نه قضاوت.

 

 

 

 

 

آمون : ببینید :  

 

http://purpirar.blogsky.com/1392/03/06/post-4176/

 

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

دردسرهای فعالیت عادی برای استاد مجتبی غفوری، کارگردان مستندساز  (حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید))

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 3:57 PM

اون یکی

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:41 PM
این پست بیشتر به یک شوخی شبیه است یا به قول قدیمی ها نشانه آخرالزمان است. اگر غفوری که تکیه کلامش "پدر ومادرم فدای استاد" بود مشمول چنین مطالبی شده است پس  وای بر بنیان اندیشان! البته اصولا (توت قاچان تز یورولار)
پاسخ:
بنیان اندیشی بازیچه این و آن نمی شود سر بلندانه راه خود را می رود، با هیچ کس تعارف ندارد و بر هیچ طبلی زیر جلی نمی کوبد. این گونه رخ دادها بار مراکز و مسئولین مربوطه را سنگین می کند که با تنگ کردن حلقه زندگی بر صاحبان نظر متفاوت آن ها را از ادامه راه باز می دارند.
فارس ها هم می گویند تب تند زود عرق می کند.  
 
 
 
 
 
 
 
آمون : همینجا و در همین اولین یادداشت در موضوع بندی «حمله جهودان به حلقه دوستان(جدید)» بگویم که لااقل من شخصا مجتبی را دوست دارم و کارهایش را قبول. او 3 فیلم عظیم به عنوان باقیات الصالحات از خودش به یادگار گذاشته که همواره یاد او را گرامی خواهد داشت. پدرم نان حرام به من نخورانده که نمک به حرام باشم و ناسپاس. نمی دانم چه شده ولی می دانم جهودان نجس مشرک و آنوسیان، چگونه عرصه را تنگ می کنند که خداوند در 48 احزاب هم می گوید : « و لا تطع الکافرین و المنافقین و دع آذاهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا ». به هر حال، من او را دوست دارم و می دانم چقدر تحت فشار است.  
یادداشت مربوطه هم هواخوری 21 است به نشانی ذیل برای علاقه مندان :  
 
 
 
پی نوشت : ضمن اینکه خود من هم از طرد شدگانم، ولی آن قدر آقای پورپیرار را دوست دارم و ایشان لطف در حق بنده داشته اند و از ضلالت بیرون آورده اند که این کارها، مثقال ذره ای هم از ارزش ایشان، نه فقط نمی کاهد، بلکه نشان می دهد «به درستی» حساسیت دارد و موضوع بحث ایشان، آن قدر ظریف و حساس است که هیچ کس نباید ذره ای بلغزد. میدان شوخی نیست و من هنوز هم حاضرم جانم را فدا کنم و آماده ام باقی عمرم را بدهم تا او بتواند فقط «یک» یادداشت بیشتر بنویسد. ناصر خان به کسی بدهکار نیست و اگر هم کسی از این رفتارهای او ناراحت است، همان بهتر که دیگر سراغ او را نگیرد. او، نه کسی را بالاجبار به گرد خود خوانده و نه هیچ قدرتی جز یک وبلاگ که گاه و بیگاه هم فیلتر و هک می شود، دارد. اگر از این برخوردهای ایشان ناراضی هستید، دیگر به آن وبلاگ، سر نزنید! مجتبی و من و دیگران، همه از همه سو تحت فشاریم و این، «نه پنهان است و نه انکار شدنی» و به همین «صورت و علت»، علاقه ما به راستگوترین مبارز تاریخ، ناصر پورپیرار. لااقل این حقیر، حتی اگر روزی هر رفتاری نامناسب با ناصر پورپیرار داشته باشم، قلبا او را از پدر و مادر و همسر و فرزند و نفس خودم، بیشتر دوست دارم و عاقلان بدانند که یا ناشی از فشار است، یا نمایش، و نه برآمده از قلب و اراده.  
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اسم/نامگذاری خیابان اصلی اورشلیم به نام کورش کبیر هخامنشی(کوروش)  (هخامنشیان(هاخام / خاخام منشی ها))

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:45 PM

abbas

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 10:48 AM
http://shahanname.mihanblog.com/post/56
پاسخ:
حتی مسخره بازی هم نبود.  
 
 
 
 
 
آمون : این هم عکسها :  
 
  
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آنوسی/یهودی مخفی بودن خاندان حکیم در عراق، حکیم در فهرست آنوسیان  (یهود Jews یهودیت Jewish جهودان)

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:44 PM

مهران قدیم

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 10:48 AM
سلام  بر استاد و دوستان عزیز

با دقت در اسامی یهودیان؛ آیا خاندان حکیم در عراق هم جزو آنوسیان هستند؟

http://jew.blogfa.com/post-4.aspx
پاسخ:
والله اعلم.  
 
 
 
 
 
آمون : نیز بنگرید به :  
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

فرهنگ و ادب عصر مشروطه، ادبیات انسانی و حقوق بشر در متون معاصر  (انقلاب مشروطه)

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:40 PM

نیسی

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 04:27 AM
در ادبیات سیاسی دوره مشروطه برای نخستین بار سخن از «حقوق انسانیت» یا «حقوق بشریت» در آثار روشنفکران و نوشتارهای سیاسی به میان آمد. این امر در گرو تصویر جدیدی از انسان به عنوان شهروند است که پیش از این در گفتمان سیاسی سابقه نداشته است.

اما در دوره مشروطه به نظر می‌رسد که ناگهان با رویداد جدیدی روبروییم؛ اینکه مردم خود را تحت عنوان «انسان» می‌خوانند و شأن سنتی حاکمان را به اشکال مختلف رعایت نمی‌کنند.

سیروس مسروری با الهام از روش شناسی تفسیر متون تاریخی از کوینتین اسکینر معتقد است که وام گرفتن اندیشه‌های فلسفی غرب در میان روشنفکران عصر قاجار در زمینه این عمل گرایی ممکن شده است

http://www.radiozamaneh.com/72115?utm_source=feedburner&utm_medium=feed&utm_campaign=Feed%3A+radiozamaaneh%2FMTcd+%28Radio+Zamaneh%29#.UaKuZqK9CSo
پاسخ:
به شرط این که متن های مورد مراجعه اسکینر معتبر باشد. مثلا بداند که مراتب اجتماعی افراد در دوران قاجار فقط نوعی نام گذاری فریبنده است و بس. و درست تر بخواهید جامعه جدید ایران که از مظفرالدین شاه شروع می شود شرایط زایمان و رشد روشن فکری را نداشته و منظورتان از ادبیات سیاسی دوران قاجار لفاظی است.  
 
 
 
 
 
 
آمون : عنوان مقاله، تولد مفهوم «انسان» و «حقوق بشر» در گفتمان روشنفکری عصر مشروطه است به قلم مهران رضایی.  
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

چاپ/نشر ترجمه کتاب قوم یهود خزر از دانلوپ به فارسی در بازار کتاب  (مطالب متفرقهMiscellaneous Notes)

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:37 PM

saleh

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 02:00 AM
استاد کتاب قوم یهود خزر از دانلوپ به فارسی چاپ شده؟
پاسخ:
بله چاپ شده ولی فقط فصل هایی از آن را مرور کرده ام.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تصویر / عکس شیخ خزغل کعبی، شیخ امین الحسینی موسس مبارزات فلسطینی  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:35 PM

مسعود سنجری

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 00:17 AM
آقای ناصر

خوب است که استاد پورپیرار گرامی جعل بودن روایت های رایج از تاریخ منطقه را بشکل گسترده و از ابواب مختلف و با ادله فراوان مطرح کرده اند. اما شما هنوز انگار باور ندارید. ضمن اینکه دلیل سقوط حکومت شیخ خزعل کاملا واضح است. آنچه رخ داده مربوط به طرح معروف سایکس - پیکو است که کاملا شناخته شده است. در این طرح تشکلهای موجود و محلی در مناطق خاورمیانه و شمال افریقا منهدم و ساقط شدند و بجای آنها تشکل های دست نشانده ایجاد شد که بعدا لقب دولت هم گرفتند. برای همین در بین تصاویر بجا مانده از شیخ خزعل تصاویری به همراه شیخ امین الحسینی موسس مبارزات فلسطین علیه بریتانیا هم دیده می شود همچنین انقلابیون عراق مانند طالب النقیب و غیر از آن. پس عنایت داشته باشید که برخلاف نظر شما دلایل سقوط حکومت محلی کعبی شناخته شده است اما بشدت کتمان می شود و روایت های دیگر در باره آن منتشر می شود.  
 
 
 
 
 
 
آمون : همچنین بنگرید در این رابطه به :  
 
  
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اختراع لامپ برق رشته ای،توماس ادیسون، نیکلا تسلا، الساندرو ولتا  (نظرات جالب دیگران)

دوشنبه 6 خرداد 1392 ساعت 12:32 PM
یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 11:09 PM
بر خلاف باور عمومی؛ توماس ادیسون مخترع لامپ نیست؟
http://www.asandownload.com/webgardi/links/751/

 

 

 

 

 

آمون : این هم محتوای لینک مورد نظر :  

 

آیا می‌دانید بر خلاف باور عمومی؛ توماس ادیسون مخترع لامپ نیست؟
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط حسن کریمی در گوناگون | ۱۶ نظر | 6,795 views فارنت: عموم مردم توماس ادیسون را به عنوان مخترع لامپ تصور می‌کنند. اگر شما هم تاکنون بر این باور بوده‌اید بد نیست بدانید که حقیقت آن است که وی تنها تلاش‌هایی در جهت بهبود و توسعه اختراع‌های قبلی برای ارائه نسخه‌ای تجاری از آن را انجام داده و در واقع نمی‌توان گفت که لامپ اختراع ادیسون است!
فرآیند اختراع لامپ برق از سال ۱۸۰۰ توسط یک مخترع ایتالیایی یعنی الساندرو ولتا از یک شرکت سازنده سیم‌های برق به نامVoltaic  آغاز شد. وی اولین مدار الکتریکی را تولید کرد. درست در همان سال، محقق انگلیسی، هامفرِی دِیوی اولین لامپ برق را تولید کرد.
در چند دهه بعدی، بیش از ۲۰ مخترع دیگر برروی تولید لامپ‌هایی با زمان کار بالا کار کردند و درسال ۱۸۷۹ ادیسون، اولین شخصی بود که توانست این کار را به سرانجام برساند. لامپ تولیدی وی می‌توانست برای حدود ۱۵۰۰ ساعت روشن باشد که در مقایسه با لامپ‌های قبلی که تنها برای چند دقیقه می‌توانستند روشن باشند فوق‌العاده به نظر می‌رسید.
اطلاعات بیشتر درباره  لامپ برق :
شریک ادیسون، نیکلا تسلا، تکنولوژی جریان متناوب (AC) را اختراع کرد که از شارش جریان الکتریکی در چندین جهت استفاده می‌کند. این اختراع تسلا، گامی مهم برای تولید وسایل الکتریکی و روشنایی در طی سال‌های بعدی شد. نام تسلا اکنون به افتخار او بعنوان یک واحد الکتریکی بکار برده می‌شود.
در سال ۱۸۸۲، اولین سری لامپ‌های رشته‌ای توسط یکی از شرکای توماس ادیسون درجهت تزئین یک درخت کریسمس استفاده شد.
لامپ‌های معمولی تنها از ۱۰ درصد انرژی مصرفی برای تولید نور استفاده می‌کنند و درنتیجه بازده پایینی دارند. در سال ۲۰۰۵ ، برزیل و ونزوئلا اولین کشورهایی بودند که یک فاز را از لامپ‌های برق حذف کردند. اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا هنوز از این روند استفاده می‌کنند.

 

 

 

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نفوذ یهودیان در جوامع اسلامی، یهودی ها با اسامی اسلامی و ایرانی  (یهود Jews یهودیت Jewish جهودان)

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 1:20 PM

abbas

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 09:54 AM
http://armanha.com/?p=169
پاسخ:
باز نشد.  
 
 
 
آمون : سایت همان حامد خودمان است، جهود آنوسی نفوذی در دفتر ناصر پورپیرار که بیرون انداخته شد! با ادا و اطوارهای مسلمان مسلکانه اش! بهتر و مفصل تر از این مطلب اینجاست :  
 
 
 
 
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

ذریه،فرزندان،اهل بیت،تبار، نسل و آل محمد(ص) پیامبر اکرم در اسلام  (اسلام،دین اسلام Islam و مسلمانان)

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 1:15 PM

احترام

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 07:24 AM
با سلام
کلمه "آل" در قران به معنای اطرافیان و به اصطلاح صحابه است{وَإِذْ فَرَ‌قْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ‌ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَ‌قْنَا آلَ فِرْ‌عَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُ‌ونَ ﴿البقرة: ٥٠﴾} مطمئنا منظور خداوند غرق کردن نسل فرعون نیست. آنچه معنی نسل میدهد کلمه "ذریه" هست:{ وَرَ‌بُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّ‌حْمَةِ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاءُ کَمَا أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّ‌یَّةِ قَوْمٍ آخَرِ‌ینَ ﴿الأنعام: ١٣٣﴾} بنابراین آل محمد یعنی خانواده همزمان و اطرافیان وصحابه آن حضرت و نه افرادی که با مدارک غیر مستند خود را ادامه نسل دختر آن حضرت می دانندو به خود لقب سید و میر می دهند
پاسخ:
در قرآن با وجود اشارات متعدد به آل و نیز ذریه پیامبران ترکیب آل محمد و نیز قید ذریه ایشان وجود ندارد. امری که با تصریح خاتم النبیین نیز تطبیق می کند.       
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تجلی مریم باکره مقدس در پرتغال،اروپا بر 3 کودک، معجزه فاطیما  (اهل کتاب،یهود و نصاری،مسیحیان)

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 1:14 PM

khalil

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 00:33 AM

سلام

آقای نیسی

من به خدا و معجزاتش ایمان دارم ولی هنوز هم برایم معلوم نشده
خداوند به چه شکلی برای ساکنین منطقه فاطیما محور خورشید را مانند چراغ مطالعه عقب و جلو کرده که نظام طبیعت در بقیه نقاط به هم نخورده؟؟!!

این هم  تصویر مسن یکی از سه کودک ، در حال مریم پرستی :
http://www.shrineofsaintjude.net/Sister%20Lucia%20&%20statue%20OLF-01.jpg

این هم تصویر نبش قبر یکی از آن سه کودک:
http://www.shrineofsaintjude.net/Jacinto-April%2030,%201951.jpg

جایی خوانده بودم که در روایات آمده که خداوند گردش زمین و کهکشانها را به حضرت فاطمه سپرده  !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تصویر خورشید ثبت شده در معجزه فاطیما:

http://newtheologicalmovement.blogspot.com/2011/05/fatimas-miracle-of-sun-star-of.html

https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjz_pEaIkHW0HF5VE-C0kp2cPyChZNQCdux-DaylduSwyJgdUQnQ07bHfiHSRtgxfyV7hInhU6tE5Jlr6qBJJHECxED-zSFIetvn33UBVnuPWEFwedWRnCZlvebZWzRxo6In55tYpsbKhk/s1600/FatimaSun_13Oct1917.jpg

به نظر بنده معجزه مریم مقدس در فاطیما یا  واقعه فاطیما در 1917 میلادی  برای استقبال مردم نا آگاه از پدیده کوسوف به اسم معجزه ،یکی از پروزه های کنیسه و کلیسا  برای وصله به اهدافشان بود.

تا نظر استاد عزیز چه باشد
پاسخ:
اگر به دنبال چنین عوارضی راه بیفتیم فرصت تعمق در آیه ای از کتاب خدا یعنی قرآن راه نما را از دست داده ایم.  
 
 
 
 
 
آمون : در ادامه این مطلب پیشین است :  
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

شیخ خزعل،کلنل پسیان،ستارخان و باقرخان،فرمان استقرار مشروطه مظفری  (قاجار،خاندان قجر و حکومت قاجاریه)

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 1:07 PM

ناصر

شنبه 4 خرداد 1392 ساعت 11:00 PM
آقای مسعود سنجری
با سلام
در مورد حکومت شیخ خزعل در منطقه خوزستان اطلاعات مطمئنی وجود ندارد، که بتوان به آنها رجوع کرد، أما تصاویر شیخ خزعل در کنار شخصیتهای شناخته شده خلیج ، وهمچنین آشنایی کامل این شخصیتها با شیخ خزعل ، ومراوداتی که با آن داشتند ، حاکی از این است ، که شیخ خزعل ومردم منطقه خوزستان، قرینه آنها بوده وحتى به لحاظ جمعیت ، جمعیت مردم عرب حوزستان ازمجموع  جمعیتهای حکومتهای حوزه خلیج منهای جمعیت عربستان سعودی، بیشتراست، اما اتفاقی که مانع برپایی حکومت مستقل أیشان گردید ولی باعث برپایی حکومتهای مستقل حوزه خلیج گردید، روشن نیست.
پاسخ:
همین اندازه اطلاعات درباره کلنل پسیان و ستار و باقر خان و آن دلیر تنگستان و میرزای جنگلی و از این قبیل وجود ندارد. اگر جست و جویی ضرور باشد یافتن دست نوشته ای است که می گویند مظفرالدین شاه در موافقت با مشروطه امضا کرده است.  
 
 
 
 
 
 
آمون : هم سو با این یادداشت است :  
 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

اعتبار سنجی و تعیین قدمت اشیاء و یافته های زیرخاکی باستانی ایران  (فرهنگ و تمدن (جدید))

یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 00:14 AM
شنبه 4 خرداد 1392 ساعت 9:57 PM
مثلا وقتی پیش یک عتیقه فروش یا کارشناس آثار باستانی و عتیقی برویم و بخواهیم یک اثر جدید مثلا پنجاه ساله را صد ساله جا بزنیم می گوید این ارزش ندارد و جدید است پس با این حساب این جنگولک بازی ها چیست وقتی می بینیم این ها آثار جعلی را برای خودشان تشخیص می دهند وقتی که بیش تر آثار جدید است. رو چه حساب به طور مثال این عتیق فروش ها برای خودشان می گویند فلان اثر جعلی است یا نه برای چند صد سال یا چند هزار سال پیش است؟ استاد قضیه از چه قرار است. منظورم جاعلان بزرگ نیست که شما هدف قرار داده اید منظورم این خرده پا هاست. این ها دیگر شگردشون چیست؟
پاسخ:
هرکس که قدمت شیء را هخامنشی و یا دوران های بعد هخامنشی تا زمان اصطلاحا قاجار معرفی کرد، شارلاتان و کلاه بردار است. معلوم است در سرزمینی فاقد سکنه تولید نیز تعطیل و ناممکن و عقلا عتیقه ای ندارد. عتیقه های پر بهای ایران کلا مربوط به دوران ما قبل اصطلاحا هخامنشیان است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

توطئه بین المللی انگلیس در سرکوب نهضتهای مقاومت مردم و منطقه  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 4 خرداد 1392 ساعت 9:41 PM

مسعود سنجری

شنبه 4 خرداد 1392 ساعت 4:05 PM
آقای ناصر

در ایران هیچ کتابی که متضمن حقایق تاریخی صحیح در باره خوزستان باشد مجوز چاپ و انتشار نم گیرد و نخواهد گرفت. آنچه خصوصا توسط انگلیسیها درباره سرگذشت منطقه متنشر می شود هدفی جز ایجاد تشویش و رواج تاریخ جعلی بجای حقایق ندارد. مثلا هیچکدام از کتب تاریخ مربوط به خوزستان به این موضوع اشاره ندارند که حرکت شیخ خزعل کعبی علیه دولت بریتانیا و در منطقه جنوب عراق و ایران بوده و نه علیه رضاخان!

در سال 1921 در اردن فعلی ارتشی متشکل از اعراب بادیه نشین تشکیل شد که نام "ارتش عربی" بر آن گذاشتند.(نام ارتش امروز اردن هنوز همین است) تمام فرماندهان این ارتش به اصطلاح عربی افسران انگلیسی بودند. یک سال و اندی بعد از این تاریخ اولین ماموریت این ارتش آغاز شد و این ماموریت سرکوبی حرکت شیخ خزعل در جنوب عراق بود که با موفقیت اجرا شد. یعنی ارتش عربی و ارتش رضاخان در معیت ارتش بریتانیا حرکت خزعل را سرکوب کردند.
این سرکوبی نیروهای مقاوم در برابر بریتانیا منحصر به منطقه جنوب ایران و عراق نیست بلکه در منطقه شام و مصر هم انجام شده. تا همین امروز هم همان سران ارتجاع اینبار در معیت آمریکا و انگلیس و اسرائیل مشغول سرکوبی نیروهای مقاوم منطقه هستند. هرچند که دامنه مقاومت رو به افزایش است و نشانه های موفقیت آن در حال ظهور است.

 

 

 

 

 

آمون : در ارتباط است با :  

 

http://purpirar.blogsky.com/1392/03/04/post-4158/

  

 

del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

هیچ نظری موجود نیست: