یکشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۹۱

پست 3304 الی 3322 وبلاگ آرشیو نظرات وبلاگ ناصر پورپیرار

 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

قدیمی ترین عکس و تصاویر از افغانستان،جاغوری ها، هزاره های قندهار  (فرهنگ و تمدن (جدید))

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:55 PM

abbas

شنبه 9 دی 1391 ساعت 10:26 AM
http://jaghorinaven.blogfa.com/post-163.aspx
پاسخ:
آقای عباس. عالی بود ممنون.
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

کوچ اجباری،تبعید،مهاجرت ناخواسته اقوام ایران؛عرب،کرد،لر،ترک،بلوچ  (زبان ها،اقوام و قومیتها،نژادها)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:54 PM

abbas

شنبه 9 دی 1391 ساعت 07:39 AM
استاد سلام وخسته نباشید۰استاد در جای خواندم که اعرابی که در خراسان زندگی می کنند اعرابی هستند که رضا شاه به آنجا تبعید کردن آیا این دروست است؟ ممنون
پاسخ:
آقای عباس. مشتی از این تبعیدها شامل کردها و اعراب خوزستان  به خراسان به وسیله نادر و رضا خان ذکر شده که در باب رضا خان و آن هم در مورد اعراب به دلیل درافتادن مردم خوزستان با او احتمال صحت و صدق دارد.  
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

نصر حامد ابوزید،تاویل و تفسیر قرآن،گفتار و آوا و کلام وحی در متن  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:53 PM

علیرضا_1

جمعه 8 دی 1391 ساعت 9:26 PM
BBC فارسی     مهدی خلجی

پژوهشگر مسائل اسلامی

http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/12/121228_l44_abuzeid_book_review.shtml

به تدریج مسلمانان میان تفسیر و تأویل تفاوت نهادند؛ تفسیر بیشتر به معنای امروزی ترجمه و شرح واژگان به کار رفت و تأویل به معنای کشف مراد و معنای نهفته در متن.

دریافت سرشت گفتاری قرآن بدان معناست که قرآن مانند هر گفتاری دربردارنده‌ دیالوگ (گفت‌وگو)، جدال، نفی و پذیرش و گزینش و مانند آن است. قرآن سخنی شفاهی است نه متنی نوشتاری. آن را باید با ابزارهای تحلیل گفتار و سخن دریافت نه روش‌شناسی متن.

اگر قرآن را گفتار بدانیم دیگر تناقضی در آن نمی‌یابیم. فرض تناقض از آن روست که قرآن را مصحف می‌انگاریم؛ گویا کسی نشسته و کتابی نوشته است از آغاز تا پایان. اما اگر بدانیم که قرآن مجموعه گفتارهایی است که طی بیست و اندی سال در شرایط گوناگون بر زبان پیامبر جاری شده تناقضی دیگر در کار نخواهد بود؛ آنچه تناقض به چشم می‌آید از موقعیت‌های گوناگون بیان گفتارها برمی‌خیزد و نقص نمی‌تواند بود.

نصرحامد ابوزید می‌نویسد قرآن آوایی واحد نیست بلکه آواهایی چندگانه از آن به گوش می‌رسد. کسانی که قرآن را "متن" می‌انگاشتند می‌کوشیدند با تحلیل ساختاری، شکل‌های ادبی قرآن را طبقه‌بندی کنند: آیات سوگند و آن‌چه بدان مربوط است، آیات به معنای علامات و آیات به معنای واحد قرآنی، داستان‌ها، احکام، نیایش‌ها.

محمد ارکون که از پیشگامان درک قرآن به مثابه‌ گفتار است با الهام از طبقه‌بندی گونه‌های ادبی در عهد قدیم که پل ریکور، فیلسوف فرانسوی، انجام داد، گفتارهای قرآنی را به گفتار نبوی یا پیش‌گویانه، گفتار قانون‌گذارانه (تشریعی)، گفتار داستانی، گفتار تقدیس‌گرانه، گفتار نیایشی (یا غنایی و شعری) بخش‌بندی کرد.

اما ابوزید بر ارکون خرده می‌گیرد که او به رغم آگاهی‌اش از سرشت گفتاری قرآن، آن را دارای ساختار نحوی واحدی برای ارتباط می‌داند: ساختار من (متکلم) – تو (پیامبر) و شما "جماعت مؤمنان" و گاه غیر مؤمنان و مشرکان مکه و اهل کتاب. یعنی شکل چیره‌ ارتباطی در قرآن به صورت من گوینده و توی مخاطب یا شمای مخاطبان صورت می‌بندد.

ابوزید می‌نویسد شاید این شکل غالب ارتباط باشد اما یگانه ساختار ارتباط در گفتارهای گوناگون قرآنی نیست. بدین معنا قرآن دارای آوایی واحد نیست، بلکه آواهایی گوناگون از آن شنیدنی است. آوای "مقدس" همیشه از ضمیر متکلم "انا" (من) برنمی‌آید. بسیاری اوقات ضمیر غایب "هو" (او) آواگر امر مقدس است.
 
 
 
 
آمون : این ها مبین استیصال و عجز است. کل نوشته های این بابا را همین جا می آورم با این توضیح که این نصر حامد ابوزید، حتی به لعنت هم نمی ارزد! حتی ارزش نقد هم نداشت! شاهدش هم اینجاست در همین وبلاگ: 
  
 
 
و این هم متن خبر از خبرنامه بی بی سی فارسی (Persian BBC) برای علاقه مندان: 
 
 
قرآن به مثابه‌ گفتار؛ انقلاب در قرآن‌شناسی
از همان زمان پیامبر، مسلمانان دریافتند که فهم قرآن کار ساده‌ای نیست. بارها مخاطبان پیامبر اسلام از او معنای پاره‌ای آیات را می‌پرسیدند.
عمر بن خطاب از معنای "ابّ" (علف) در آیه‌ "و فاکهة و ابّاً" (سوره‌ عبس آیه‌ ۳۱) پرسید و مسلمانان از معنای ستم در آیه‌ "کسانی که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نمی‌آلایند" (سوره‌ انعام آیه‌ ۸۲) پرسیدند. پیامبر پاسخ داد معنای ستم در این‌جا "شرک" است.
به تدریج مسلمانان میان تفسیر و تأویل تفاوت نهادند؛ تفسیر بیشتر به معنای امروزی ترجمه و شرح واژگان به کار رفت و تأویل به معنای کشف مراد و معنای نهفته در متن.
روزگار درازی – جز در میان شیعیان و صوفیان – تأویل باری منفی در زبان دانشمندان اسلامی داشت. تأویل به نزاع‌های سیاسی و کلامی پیوند یافت. وقتی در جنگ صفین امویان، مصحف بر سر نیزه کردند و خواستار داوری قرآن شدند، علی بن ابیطالب گفت: "تا دیروز با اینان بر سر تنزیل (قرآن) می‌جنگیدیم و امروز بر سر تأویل آن با آنان می‌جنگیم."
قرآن متن بنیادی و کانونی اسلام است. در روزگار جدید جدا از مطالعات پیشتازانه‌ اسلام‌شناسان کلاسیک غربی درباره‌ قرآن، مسلمانان نیز کوشیدند به قرآن "بازگردند" و فهم خود را از آن نو کنند تا مگر درمانی برای نابهنگامی خود در جهان جدید و ناسازگاری ذهنیت‌شان با تمدن تازه بیابند.
امروزه قرآن‌شناسی دو قلمرو مستقل دارد: قرآن‌شناسی سنتی که همچنان به روش‌های کلامی قدیم برای تفسیر قرآن پایبند است و نهادهای رسمی مذهبی آن را ترویج می‌کنند و برخی روشن‌فکران دینی نیز در آن دایره می‌اندیشند.
و دیگر قرآن‌شناسی مدرن که دانشی میان‌رشته‌ای است و دانشوران مسلمان و غیرمسلمان با تخصص در رشته‌های زبان‌شناسی، زبان‌شناسی تاریخی (فیلولوژی)، تاریخ، روایت‌شناسی، هرمنوتیک و مانند آن آفریدگارش هستند و به غنای روزافزون آن یاری می‌رساندند.
نصر حامد ابوزید، قرآن‌شناس نامدار مصری، کتاب‌های مهمی در زمینه‌ تاریخ تأویل و مجادلات کلامی بر سر آن نوشت و به ویژه درباره‌ روش‌شناسی تأویل قرآن پژوهش‌هایی ماندگار انجام داد.
او در ماه ژوئیه‌ سال ۲۰۱۰ به مرگی زودهنگام دست از کار شست، اما کتابی که پس از درگذشتش نشر یافت نشان‌دهنده‌ چرخشی فکری در قرآن‌شناسی ابوزید است که اگر زنده می‌ماند و یافته‌های فکری خود را بسط و شرح بیشتر می‌داد شاید ارکان قرآن‌شناسی سنتی زودتر به لرزه می‌افتاد.
کتاب "نوآوری و تحریم و تأویل؛ در کشاکش شناخت علمی و هراس از تکفیر" مقالاتی بسیار سودمند در بر دارد، اما دو مقاله‌ واپسین آن از چشم‌انداز قرآن‌شناسی اهمیتی ویژه دارند: مقاله‌ "مشکل مبانی (پروبلماتیک) تأویل قرآن در روزگار قدیم و جدید" و مقاله‌ "رهیافتی نو به قرآن: از "متن" به "گفتار". ابوزید در این مقاله‌ اخیر است که چرخش فکری خود را آشکار کرده است.
قرآن؛ واسازی "متن"
ابوزید می‌نویسد غالب مفسران سنتی و جدید (به استثنای قرآن‌شناسانی مانند محمد ارکون) از یک نکته‌ مهم به تغافل درگذشته‌اند: قرآنی که بر پیامبر نازل شد "متن" نبود و این چنین که امروزه در دست ماست، یکباره، نازل نشد.
قرآن به صورت کتابی مدون با ترتیب خاص سوره‌ها و آیه‌ها، حاصل گردآوری و تدوین در عهد صحابه است. نخسیتن نسخه‌ "مصحف" که فاقد نقطه‌گذاری و اعراب بود در عصر خلیفه‌ سوم، عثمان بن عفان شکل گرفت و نسخه‌ نهایی، پس از نقطه‌گذاری و اعراب‌گذاری، در روزگاری دیرتر پدیدآمد.
مصحف پدید آمده – یعنی اوراقی میان دو جلد با نظم و ترتیب و تدوین خاص که مسلمانان باور دارند افزود و کاستی در آن روا نیست_. پدیدآیی مصحف، این واقعیت را از یاد همگان برد که قرآن وحی‌شده مصحف نبود؛ بلکه در فرایندی تاریخی به مصحف "تبدیل شد."
قرآن وحیانی نه یک گفتار، بلکه گفتارهایی بود که طی بیست سال و اندی پیامبر با مخاطبان خود به میان آورد؛ گفتارهایی هر یک در سیاق و بستر تاریخی متفاوت و برای مخاطبانی گوناگون. تاکنون قرآن را "متن" یا "مصحف" انگاشته‌اند و کوشیده‌اند آن را تفسیر و تأویل کنند. اما این پیش‌انگاشت خطاست و در نتیجه ساختمان تفسیرهایی که بر آن بناشده کژ و سست است.
نصر حامد ابوزید می‌نویسد من نیز عمری با چنین فرضی به قرآن پرداختم و در کتاب‌های خود – از جمله‌ "مفهوم متن" که به فارسی نیز برگردانده شده – روش‌شناسی تأویل متن را کاویده و پژوهیده‌ام. اما اکنون دریافته‌ام که به بیراهه رفته‌ام و باید از نو قرآن را به شکلی دیگر دید.
دشواری‌های "متن"انگاریِ قرآن
پس گام نخست رها شدن از انگاره‌ قرآن به مثابه‌ "متن" است. فقیهان و مفسران سنتی هنگامی که آهنگ تأویل قرآن دارند خود را در برابر متنی می‌یابند که ناسازگاری‌های درونی دارد. از آن‌جا که فرض بر وحیانی بودن قرآن است و در کلام الاهی تناقض و ناسازگاری نباید روی دهد، فقیهان و مفسران ابزارهای مفهومی خاصی برای رفع این ناسازگاری‌ها می‌سازند.
برای نمونه، فقیهان چون قرآن را "متن" می‌انگارند آن را منبع قانون‌گذاری نیز می‌شمرند. وقتی آیه‌هایی می‌یابند که درباره‌ موضوعی واحد احکامی متفاوت صادر می‌کند ناگزیر مفهوم "نسخ" را می‌آفرینند. از نگاه آنان آیاتی ناسخ و آیاتی منسوخ‌اند.
برخی مفسران آیات قرآن را بر چهار گونه دانسته‌اند: ۱) آن‌چه لفظ و حکم آن نسخ شده؛ یعنی آیاتی که بخشی از "قرآن" بوده و بعد یک‌سره از کلام الله حذف شده است و دیگر "قرآن" نیست ۲) آن‌چه که حکم آن نسخ شده اما لفظ آن باقی مانده؛ یعنی آیاتی که جزو "قرآن" هستند ولی هیچ اثری ندارند ۳) آن‌چه لفظ آن حذف و نسخ شده، اما حکمش برجا مانده ۴) آن‌چه لفظ و حکم آن هست و نسخ‌نشده است.
از آن‌جا که مفسران سنتی توانایی علمی برای کشف ترتیب دقیق نزول آیات را نداشتند، تشخیص ناسخ و منسوخ خود نیز محل خلاف و نزاع میان آنان بود. همچنین تقسیم آیات قرآن به "محکم" (آن‌چه معنای آن روشن است) و متشابه (آن‌چه معنای آن روشن نیست و نیاز به تأویل دارد) نبرد میان متکلمان مذاهب گوناگون را دامن زد.
"مجمل" و "مبین" و "عام" و "خاص" از دیگر ابزارهای مفهومی به شمار رفتند که همه در کار رفع تناقض‌های ظاهری "متن" کلام خدا بودند.
همانگونه که آمد، انگاشت "قرآن" به مثابه‌ "متن" این باور را مجال داد که "قرآن" می‌تواند مبنایی برای قانون‌گذاری و مشروعیت به احکامی همیشگی فارغ از زمان و مکان باشد. یعنی "متن"انگاری قرآن با بی‌اعتنایی به "تاریخمندی" آن قرین است.
در حالی که قرآن رشته‌ای گفتارها بود که در سیاقی تاریخی پدیدآمد؛ سرشتی زنده داشت، گوینده‌ و مخاطبانی مشخص داشت و در بستر رویدادیی خاص گفته می‌شد و به نیازهایی واقعی و انسانی پاسخ می‌داد. بدینسان، "تفسیر قرآن به قرآن" که ابن تیمیه نخست آن را پیشنهادکرد (و در ایران محمد حسین طباطبایی، نویسنده‌ تفسیر المیزان بدان شناخته شده) بی‌معناست و هچنین تفسیر موضوعی.
"متن"انگاری قرآن، سلب زندگی و پویایی آن است و بدل کردنش به هویتی جامد، تغییرناپذیر و در نتیجه محصور در دیواره‌های ستبر تأویل‌هایی ثابت. همچنین، "متن"انگاری قرآن، آن را بازیچه‌ اغراض سیاسی قرار می‌دهد و هر فرقه‌ای آن را به معنایی برابر میل و سود خود تعبیر می‌کند.
ایدئولوژیک کردن قرآن با فرض "متن" بودن آن صورت می‌گیرد و تنها راه ایدئولوژی‌زدایی از آن، شناخت سرشت گفتاری آن است.
قرآن؛ گفتارها و آواها
دریافت سرشت گفتاری قرآن بدان معناست که قرآن مانند هر گفتاری دربردارنده‌ دیالوگ (گفت‌وگو)، جدال، نفی و پذیرش و گزینش و مانند آن است. قرآن سخنی شفاهی است نه متنی نوشتاری. آن را باید با ابزارهای تحلیل گفتار و سخن دریافت نه روش‌شناسی متن.
اگر قرآن را گفتار بدانیم دیگر تناقضی در آن نمی‌یابیم. فرض تناقض از آن روست که قرآن را مصحف می‌انگاریم؛ گویا کسی نشسته و کتابی نوشته است از آغاز تا پایان. اما اگر بدانیم که قرآن مجموعه گفتارهایی است که طی بیست و اندی سال در شرایط گوناگون بر زبان پیامبر جاری شده تناقضی دیگر در کار نخواهد بود؛ آنچه تناقض به چشم می‌آید از موقعیت‌های گوناگون بیان گفتارها برمی‌خیزد و نقص نمی‌تواند بود.
نصرحامد ابوزید می‌نویسد قرآن آوایی واحد نیست بلکه آواهایی چندگانه از آن به گوش می‌رسد. کسانی که قرآن را "متن" می‌انگاشتند می‌کوشیدند با تحلیل ساختاری، شکل‌های ادبی قرآن را طبقه‌بندی کنند: آیات سوگند و آن‌چه بدان مربوط است، آیات به معنای علامات و آیات به معنای واحد قرآنی، داستان‌ها، احکام، نیایش‌ها.
محمد ارکون که از پیشگامان درک قرآن به مثابه‌ گفتار است با الهام از طبقه‌بندی گونه‌های ادبی در عهد قدیم که پل ریکور، فیلسوف فرانسوی، انجام داد، گفتارهای قرآنی را به گفتار نبوی یا پیش‌گویانه، گفتار قانون‌گذارانه (تشریعی)، گفتار داستانی، گفتار تقدیس‌گرانه، گفتار نیایشی (یا غنایی و شعری) بخش‌بندی کرد.
اما ابوزید بر ارکون خرده می‌گیرد که او به رغم آگاهی‌اش از سرشت گفتاری قرآن، آن را دارای ساختار نحوی واحدی برای ارتباط می‌داند: ساختار من (متکلم) – تو (پیامبر) و شما "جماعت مؤمنان" و گاه غیر مؤمنان و مشرکان مکه و اهل کتاب. یعنی شکل چیره‌ ارتباطی در قرآن به صورت من گوینده و توی مخاطب یا شمای مخاطبان صورت می‌بندد.
ابوزید می‌نویسد شاید این شکل غالب ارتباط باشد اما یگانه ساختار ارتباط در گفتارهای گوناگون قرآنی نیست. بدین معنا قرآن دارای آوایی واحد نیست، بلکه آواهایی گوناگون از آن شنیدنی است. آوای "مقدس" همیشه از ضمیر متکلم "انا" (من) برنمی‌آید. بسیاری اوقات ضمیر غایب "هو" (او) آواگر امر مقدس است.
در گفتار نیایش‌گرانه، به امر مقدس با ضمیر "انت" (تو) اشاره می‌شود. در سوره‌ حمد که گشایش مصحف است، نخست امر مقدس به صورت نحوی غایب حضور دارد و بعد به شکل مخاطب از آن یاد می‌شود. یعنی از میانه‌ سوره، کلام خدا به کلام انسان بدل می‌شود که خدا را به خطاب می‌گیرد و از او هدایت می‌جوید؛ نوعی دیالوگ و دادوستد زنده که به خوبی سرشت گفتاری قرآن را وامی‌نماید.
دریافتی پویا از گفتار قرآنی
پیامدهای شناخت قرآن به مثابه‌ گفتار و رهیدن از انگاره‌ اصالت مصحف، زیر و زبر کننده است. وقتی در نظر بگیریم آیات قرآن سخنانی هستند وحیانی که در شرایط گوناگون بنا به اقتضائات مختلف بر زبان پیامبر جاری شده دیگر نه تناقضی در آیات می‌بینیم و نه با چشم‌ پوشیدن از گوهر تاریخمند قرآن، آن را منبع قانون‌گذاری برای احکامی جاودانه می‌انگاریم.
ابونصر در این مقاله به نمونه‌های بسیاری که حاصل این نوع نگرش به قرآن‌اند اشاره می‌کند. یک نمونه‌ از آن‌ها ازدواج میان‌مذهبی – ازدواج مرد مسلمان با زنی از اهل کتاب و به عکس – است.
آوردیم که گونه‌ای از گفتارها در قرآن گفت‌وگویی است. مؤمنان از پیامبر درباره‌ چیزی می‌پرسند و پیامبر از زبان وحی پاسخ آن‌ها را می‌دهد. مؤمنان از شراب و قمار و یتیمان و طعام و صدقات و جنگ در ماه‌های حرام و انفال و بسیاری چیزهای دیگر پرسیده‌اند.
گاه پاسخ پیامبر به پرسشی واحد در دو موقعیت متفاوت گوناگون بوده است. این‌جاست که فقیهان "متن‌"‌انگار، بحث ناسخ و منسوخ و خاص و عام را پیش‌ می‌کشند تا به گمان خود گره تناقض را بگشایند. اما ابوزید می‌گوید فهم قرآن به مثابه‌ گفتار، پرده از افق تازه‌‌ای در شناخت قرآن برمی‌اندازد.
در سوره‌ مائده آمده است از تو (پیامبر) می‌پرسند چه چیز بر آن‌ها مباح شده است؛ "بگو چیزهای پاکیزه بر شما حلال شده و نیز خوردن صید آن حیوان که به آن صید کردن آموخته‌اید، چون پرندگان شکاری و سگان شکاری، هر گاه آن‌ها را بدان سان که خدایتان آموخته است تعلیم داده باشید. از آن صید که برایتان می‌گیرند و نگه می‌دارند بخورید و نام خدا را بر آن بخوانید و از خدا بترسید که او سریع الحساب است."
آیه‌ پس از آن می‌گوید "امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال شده است؛ طعام اهل کتاب بر شما حلال است و طعام شما نیز بر آن‌ها حلال است. و نیز زنان پارسای مؤمنه و زنان پارسای اهل کتاب، هرگاه مهرشان را بپردازید، به طور زناشویی نه زناکاری و دوست‌گیری، بر شما حلال‌اند. و هر کس که به اسلام کافر شود عملش ناچیز شود و در آخرت از زیان‌کاران خواهد بود". (ترجمه‌ آیات از محمد مهدی فولادوند) یعنی مسلمان می‌تواند با زن اهل کتاب ازدواج کند همان‌گونه که مسلمانان می‌توانند از خوراک اهل کتاب بخورند.
برخی فقیهان پنداشته‌اند که این حکم با آیه‌ ۲۲۱ سوره‌ بقره که در آن قرآن مؤمنان را از ازدواج با زنان مشرک پرهیز می‌دهد نسخ شده است (در بسیاری آیات قرآن، اهل کتاب جزو مشرکان قلمداد شده‌اند).
ابن رشد در "بدایة المجتهد و نهایة المقتصد" (جزء دوم،باب نکاح، کتاب هشتم) می‌گوید در این باب دو دیدگاه در فقه وجود دارد: دیدگاه نخست از آن فقیهانی است که آیه‌ سوره‌ بقره را عامی می‌دانند که با آیه‌ سوره‌ مائده تخصیص خورده است.یعنی ازدواج مسلمان با زنی از اهل کتاب حکم خاصی است که از دائره‌ حکم عامی که ازدواج با زنان مشرک را حرام می‌کند بیرون است.
دیدگاه دوم از آن کسانی است که می‌گویند آیه‌ بقره حکم آیه‌ سوره‌ مائده را نسخ کرده و در نتیجه ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب جایز نیست. فقیهان قرآن را "متن" و مرجع قانون می‌دانند و لاجرم ناسازگاری در آن ناپذیرفته است.
اما به نوشته‌ ابوزید اگر به سرشت گفتاری قرآن بنگریم از بند نسخ و تخصص می‌رهیم و افقی گسترده‌تر پیش چشم‌مان گشوده می‌شود. از این چشم‌انداز می‌توان گفت آیه‌ سوره‌ بقره - که زودتر نازل شده و در نتیجه نمی‌تواند ناسخ باشد و البته می‌تواند منطقاً عام باشد و با آیه‌ سوره‌ مائده تخصیص بخورد – گفتاری است جدا از گفتار سوره‌ مائده.
گفتار سوره‌ بقره معطوف به جدایی و فاصله‌گیری از مشرکان است؛ همان گفتاری که در سوره‌ "کافرون" نیز هست؛ ما را با شما کاری نیست، شما را نیز با ما کاری نباشد. اما گفتار سوره‌ مائده معطوف به هم‌زیستی با اهل کتاب در مدینه است. یعنی در موقعیت جدید مسلمانان دوباره از پیامبر حکم مسأله‌ای را پرسیدند که پیش‌تر می‌دانستند، اما نمی‌دانند در موقعیت تازه آیا حکم بر همان قرار هست یا نه.
در موقعیت جدید مسلمانان با یهودیان در مدینه زندگی می‌کردند. چنین است که سخن وحیانی، این بار مسلمانان را به هم‌زیستی با اهل کتاب فرامی‌خواند و به ازدواج با آن‌ها و خوردن غذای آن‌ها و دادن غذا به آن‌ها.
به باور ابوزید پرسش این است: کدام قاعده باید چیره باشد؟ قاعده‌ هم‌زیستی مسالمت‌آمیز یا قاعده‌ دوری‌گزینی و پشت‌کردن؟ آیا هم‌زیستی بدون برابری و مشارکت در خوراک و زندگی روزمره و ازدواج‌های میان‌مذهبی ممکن است؟ بر همین قرار آیا نابرابری میان زن و مرد در شرایطی که هم‌زیستی برابری میان آن‌ها را اقتضا می‌کند ممکن است؟ آیا در موقعیت مدرن که سیاقی یک‌سره تازه و متفاوت از سیاق نزول آیات مربوط به زنان است، خداوند می‌تواند یک‌سره چشم بر تغییرات اجتماعی ببندد و مردمان را مکلف به احکامی کند که با موقعیت انسانی و تاریخی آن‌ها ناسازگار است؟
به قول ابوزید باید اصل و فرع را در گفتارهای قرآنی بازشناخت. هرجا سخن از عبادت یا آفرینش است خدا میان زن و مرد فرقی ننهاده است. اما وقتی به قلمرو اجتماعی می‌رسد گفتارهای قرآن تبعیض‌آمیز به نظر می‌آیند.
ابونصر می‌گوید گفتارهایی که به موقعیت اجتماعی زن اشاره دارد همه بسته به سیاق نزول آیات‌اند. در نتیجه باید اصل را آیات ناظر به آفرینش زن و مرد قرار داد که آن‌ها را برابر می‌دانند. آیات ناظر به موقعیت اجتماعی فرع‌اند؛ یعنی اگر پیامبر امروز زنده بود و مسلمانان می‌توانستند از او درباره‌ مسائل‌شان بپرسند و حکم خدا را درباره‌ برابری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زن و مرد بخواهند، بی‌گمان خداوند به برابری آن‌ها حکم می‌داد.
ابوزید می‌گوید مسأله آن است که ما به چیزی به نام آزادی انسان باور داریم یا نه. در کار تأویل گفتارهای قرآنی اگر کسی به اصل آزادی فرد – چه زن چه مرد – مسئولیت و اختیار او در برگزیدن دین و بسیاری چیزهای دیگر باور نداشته باشد راهی برای رهایی از چنبره‌ بسته‌ ذهنیت متعصب نیست؛ ذهنیتی که قرآن را قربانی تاریک‌اندیشی خود می‌کند و مسلمانان را از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با دیگران و مشارکت تمدنی با ملت‌های دیگر بازمی‌دارد.
سنجش رأی ابوزید مجالی دیگر می‌طلبد، غرض تأکید بر اهمیت راه جدیدی است که او در اواخر عمرش برای فهم قرآن یافته بود.
مشخصات کتاب‌شناختی
نصر حامد ابوزید، التجدید و التحریم و التأویل؛ بین المعرفة العلمیة و الخوف من التکفیر، بیروت، المرکز الثقافی العربی، ۲۰۱۰
 
 
 
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

فرق لغوی رسول/ نبی در قرآن،تاویل، ترجمه و تفسیر رسالت رشاد خلیفه  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:43 PM

علی

جمعه 8 دی 1391 ساعت 6:59 PM
با سلام
به نظر می اید که هر کسی که در صفحه دوم نظر اول را از کسانی که  اورده است ، از قران درک درستی ندارد.
دوست گرامی، عدم اجبار بر پذیرش دین خاصی، دلیل بر حق بودن تمام ادیان و مسلک‏ها و مذهبا نمی‏ باشد بلکه دلیل بر احترام به آزادی انسان در انتخاب دین می‏ باشد.
از سوی دیگر، حق بودن ادیان و شریعت‏ها در طول تاریخ، دلیلی بر حقیقت‏جو بودن پیروان آن‏ها، پس از ظهور شریعت کامل‏تر  نخواهد بود.
حقیقت جوی واقعی کسی است که به تمام مظاهر حق، در طول تاریخ ایمان داشته باشد و به کامل‏ترین شریعت عمل کند. پیروان ادیان واقعی آنهایی بودند که به پیامبر عصر خود و تمام پیامبران پیشین ایمان داشته ‏اند و در برابر آخرین شریعت و فرمان‏ های خداوند تسلیم باشند.
پس درست است که در دین، اکراه و اجباری نیست: (لااکراه فی الدین) ولی این سخن به این معنا نیست که دین خدا در هر زمانی متعدد است و ما حق داریم هر کدام را که بخواهیم انتخاب کنیم. چنین نیست.  در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و بس. هر زمان پیغمبر صاحب شریعتی از طرف خدا آمده، مردم موظف بوده‏ اند که از راهنمایی او استفاده کنند و قوانین و احکام خود را چه در عبادات و چه در غیر عبادات از او فراگیرند تا نوبت به حضرت خاتم الانبیا رسیده است. در این زمان، اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی بجوید؛ باید از دستورات دین او راهنمایی بجوید.
قرآن کریم می‏ فرماید: (و مَن یبتغ غیرَ الاسلام دیناً فَلَن یقبَلَ منه و هو فی الاخرةِ من الخاسرین (آل عمران 58 )«و هر کس غیر از اسلام دینی بجوید هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان دیگر از جمله‏ی زیان کاران خواهد بود»

اگر گفته شود که مراد از اسلام، خصوص دین ما نیست؛ بلکه منظور، تسلیم خدا شدن است؛ پاسخ این است که البته اسلام همان تسلیم است و دین اسلام همان دین تسلیم است؛ ولی حقیقت تسلیم در هر زمانی شکلی داشته و در این زمان، شکل آن همان دینِ گرانمایه‏ ای است که به دست حضرت خاتم ‏الانبیاء ـ صلی الله علیه وآله ـ ظهور یافته است و قهراً کلمه‏ ی اسلام بر آن منطبق می‏گردد.
به عبارت دیگر، لازمه‏ ی تسلیم خدا شدن، پذیرفتن دستورهای او است و روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور خدا، همان چیزی است که آخرین رسول او آورده است.
اما مخالفان خاتمیت در تو جیهی می کوشند که با جمود به واژگان نبی در ایه خاتم النبین نشان دهند که انچه را ایه نفی می کند، تنها بعثت و بر انگختن نبی بعد از حضرت خاتم الانبیا است، اما ایا با ارسال پیامبر، رسول نیز نفی و انکار شده است؟ ایات نفی بر ان دلالت نمی کنند. بهائیان می افزایند که نبی پیامبری است که شانش تنها تبلیغ و حراست از شریعت پیشین است، اما رسول، پیامبری است که خود دارای کتاب اسمانی است و چون باب و بها به زعم انها دارای کتاب و شریعت مستقل اسمانی اند، لذا مشمول ایه خاتمیت نمی شوند.
دوست گرامی ، اما شما اگر دقت کنید، نبی با همزه در کتابهای لغت به خبر و در اصطلاح خبر خاص از خداوند توسط وحی، تعریف شده است، اما رسول به مطلق فرستاده اطلاق می شود که شامل پیامبر، فرشته و دیگر فرستاده می شود. اما اطلاق رسول بر غیر پیامبر در قران در چند جا امده است.مانند اطلاق رسول بر فرشته وحی : إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسولٍ کَرِیمٍ.
در ایه دیگر در سوره انعام ایه61 بر فرشتگان مرگ رسول اطلاق شده است.(وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظةً حَتى إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْت تَوَفَّتْهُ رُسلُنَا وَ هُمْ لا یُفَرِّطونَ).
اطلاق رسول به فرشته اختصاص نیافته، شنامل انسان غیر پیامبر نیز شده است، چناچه در ایه 50سوره یوسف از فرستاده پادشاه به رسول تعبیر شده است:(وَ قَالَ المَْلِک ائْتُونى بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسولُ قَالَ ارْجِعْ إِلى رَبِّک فَسئَلْهُ مَا بَالُ النِّسوَةِ الَّتى قَطعْنَ أَیْدِیهُنَّ إِنَّ رَبى بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ=ملک گفت او را نزد من آورید، ولى هنگامى که فرستاده او نزد وى (یوسف ) آمد گفت به سوى صاحبت باز گرد و از او بپرس ماجراى زنانى که دستهاى خود را بریدند چه بوده ؟ که خداى من به نیرنگ آنها آگاه است ).

بنابراین قران کریم برای بیان پایان خط نزول پیامبران از واژه نبی که به پیامبران اختصاص دارد، استفاده کرده است ، تا برای منکران خاتمیت بهانه پیدا نشود که رسول عام است. یا به عبارت دیگر در ایه خاتم النبین معنا و مفهوم اصلی متن و متکلم روی نبی به معنای مطلق پیامبر متمرکز شده است، اما اینکه بین نبی و رسول تفاوتی است یا نه؟ در هر دو صورت در دلالت ایه بر پایان نبوت اشکالی وارد نمی شود. چرا که ایه خاتم النبین تنها در صدد بیان ختم نبوت است و به تفاون ان ناظر  نیست. همچنین نبی در قران در مطلق پیامبران اعم از صاحب شربعت و فاقد ان استعمال شده است. . مدعای  بهائیان بر تساوی رسول با شریعت و رسالت با ایات زیر ناسازگار است: ( ثمَّ أَرْسلْنَا رُسلَنَا تَترَاکلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسولهَُا کَذَّبُوهُفَأَتْبَعْنَا بَعْضهُم بَعْضاً وَ جَعَلْنَهُمْ أَحَادِیثفَبُعْداً لِّقَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ‏- ایه44سوره مومنون). در این ایه مقصود از رسول، معادل نبی است و یا معنای لغوی ان یعنی فرستاده الهی است که همان نبی است و این ایه با تفسیر رسول بر صاحب شریعت سازگار نیست.
همچنین در دو ایه زیر برای هر امتی رسولی را ثبات می کند که کنظور از رسول همان نبی است.( وَ لِکلّ‏ِ أُمَّةٍ رَّسولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسولُهُمْ قُضىَ بَیْنَهُم بِالْقِسطِ وَ هُمْ لا یُظلَمُونَ‏-ایه47سوره یونس) و ایه 36سوره نحل:( وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فى کلّ‏ِ أُمَّةٍ رَّسولاً ...).
همچنین در ایه 75سوره مائده، که در این ایه پیش از ظهور حضرت عیسی از رسل یاد شده است که مقصود نبی است.( مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلا رَسولٌ قَدْ خَلَت مِن قَبْلِهِ الرُّسلُ ...).
در ایه 54سوره مریم ، حضرت اسماعیل به رسول توصیف شده است، در حالی که وی دارای رسالت و شریعت نبوده است.
نتیجه اینکه با توصیف رسول به برتر از نبی اشکال زاید بودن دو وصف مترادف از بین می رود و همچنین با عدم التزام به تساوی رسول با رسالت، اشکال بعض پیامبران مانند اسماعیل(ع) بر ایات فوق متوجه نمی شود. یعنی رسول پیامبری است که یا صاحب شریعت و یا رتبه ای بالاتر از رتبه نبی داشته باشد که بتواند حافظ شریعت و زنده کننده و مجدد ان باشد.
اما در مورد ایه81سوره ال عمران، اینکه این ایه بر ضد مدعای انان می باشد چون به صراحت این ایه  پلورالیزم دینی را رد می کند. یا اینکه دو ایه در قران هست که که گاهی به این دو آیه استشهاد می‌کنند برای جریان پلورالیزم و کثرت‌گرایی و تعدّد صراط .
آیه 62 سورهٴ مبارکهٴ «بقره» این بود: ﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَاری وَالصَّابِئِینَ﴾ این چهار گروه که موّحدند اصل وحی و نبوّت را قبول دارند مؤمنین, هادو, ترسایان و صابئان اینها را که ذکر می‌کند بدون «واو» عاطفه جمع‌بندی می‌کند می‌فرماید: ﴿مَنْ آمَنَ بِاللّهِ﴾ موحد باشد ﴿وَالْیَوْمِ الْآخِرِ﴾ معاد, ﴿وَعَمِلَ صَالِحاً﴾ این سه اصل را داشته باشد ﴿فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ﴾ مشابه این مضمون در جای دیگر هم هست.
لذا به همین تمسّک کردند که پلورالیزم, کثرت‌گرایی, تعدّد صراط حق است در حالی که در همان سورهٴ مبارکهٴ «بقره» آیه 135 به بعد روشن کرد که اصل اول معلوم است اصل دوم معلوم است اصل سوم یعنی چه؟ ایمان به خدا معلوم است, ایمان به قیامت معلوم است اما عمل صالح یعنی چه؟ عمل صالح در فرهنگ قرآن عبارت از عملی است که مطابق با حجّت عصر باشد اگر عمل مطابق با حجّت عصر نبود صالح نیست نماز با همه فضیلتی که دارد اگر الآن به طرف قدس خوانده بشود دیگر عمل صالحی نیست .عملی صالح است که مطابق با دستور پیغمبر آن عصر باشد پس این‌چنین نیست که اگر کسی مطابق دین منسوخ, منهاج منسوخ, شریعت منسوخ عمل کرد آن عمل, عمل صالح باشد.  
 
 
 
آمون : موضوع از این جا آب می خورد:  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

قدیمی ترین عکس و تصاویر حرم،قبه،ضریح،بارگاه،مقبره امام رضا، مشهد  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:39 PM

آشنا

جمعه 8 دی 1391 ساعت 6:49 PM
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/158182/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%E2%80%8C%D8%B9

 

 

 

 

 

آمون : جالب بیـــــــــد!

   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

تغییر دین،پذیرش دینی غیر از اسلام و حکم قرآن و خداوند در مورد آن  (اسلام،دین اسلام Islam و مسلمانان)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:35 PM

khalil

جمعه 8 دی 1391 ساعت 3:07 PM
سلام استاد عزیز

در فرموده شما (. . . که خداوند به صراحت یادآوری کرده است که گزینش دینی جز اسلام را نمی پذیرد. )

برای روشن کردن طرف مقابل می توانیم از کدام آیه قرآنی این جمله شما را مثال بیاوریم.
بسیار ممنون از زحمات و پاسخهایتان.
در ضمن مستند را همراه با دو نرم افزار حاضر کرده ام در فرصتی مناسب  برایتان ارسال می کنم.
پاسخ:
اگر در امکانات اینترنت سرچ کنید به سرعت خواهید یافت. از بابت سی دی ها هم ممنونم. به آل عمران، 85 رجوع کنید.
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

ساخت قلعه شوش توسط باستان شناس فرانسوی با آجر چغازنبیل و آپادانا  (عید پوریم Purim/Pourim/Poorim)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:34 PM

یک مسلمان

جمعه 8 دی 1391 ساعت 2:03 PM
استاد نظرتون درمورد قلعه شوش چیه میگن که یه باستان شناس فرانسوی ساختش. مگه میشه یه باستان شنا س یه قلعه به ان بزرگی رو درست کنه  حتما یه سازمانی  پشت سرش بوده
پاسخ:
ان قلعه یا شاله با بودجه دولت فرانسه و با نظارت باستان شناسان فرانسوی و اجرهایی ساخته اند که از تخریب اثارکهن شوش و چغا زنبیل به دست امده بود. همین قلعه درست همانند تخریب کامل آثار خشتی تخت جمشید، برحا ترین سند خیانت غرب به میراث شرق است. در واقع اینان ان مختصر نشان جان به در برده از تخریب کامل پوریم را نابود کامل کرده اند.
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

جامه،کسوت،پوشش،لباس روحانیت و آخوندها در اسلام و البسه پیامبر  (فرهنگ(جدید))

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:32 PM

مسعود سنجری

جمعه 8 دی 1391 ساعت 11:58 AM
آقای محسن

اگر لباس مردم "از زمان پیامبر تا همین دوره رضا شاه در بخش عمده ای از جهان اسلام، از اندلس گرفته تا شمال آفریقا و شبه قاره هند، به همین صورتی بوده که هولستر ثبت کرده"!!!!!!!!!!!!    چرا تنها روحانیت شیعه همین سبک پوشیدن لباس را حفظ کرده؟ این قضاوت عمیق شما نیاز به توضیح بیشتر دارد!!!  اگر زحمت بکشید و آلبوم تصاویر البسه مردم این نواحی از زمان پیامبر تا الآن را نشان بدهید متشکر خواهیم شد.
پاسخ:
اقای سنجری. حاصل دیدن سریال های تلویزیون از قبیل مختار و غیره همین تصورات است.  
 
 
 
 
آمون : بحث، بر می گردد به : 
 
 
 
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

تفاوت رسول و نبی در قرآن کریم، خاتمیت رسالت و نبوت و پیامبر جدید  (نظرات جالب دیگران)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:28 PM

منصور

جمعه 8 دی 1391 ساعت 07:21 AM
جناب هرچی.
در آیه (3:81) خداوند از نبیین عهد میگیرد که هر گاه دارای کتاب و حکمت بودند, اگراز جانب خدا رسولی آمد او را یاری کنند. در (33:7) خداوند غیر از این عهد, عهدی سنگینتر را بر عهده نوح ابراهیم موسی عیسی و محمد قرار می دهد, هیچ اشاره ای نیست که این 'میثاق غلیظ' را آمدن پیامبری بعد از محمد بدانیم. چرا 'عهد' در این دو آیه را یکی می دانی تا بتوانی پیامبری پس از محمد بتراشی؟ خداوند از بنی اسرائیل هم عهد گرفته, هر گردی که گردو نیست. در مورد انجیل و تورات هم با شما بحث نمی کنم چون خداوند در قرآن پیروان (این تورات و انجیل) ها را نجس شمرده است.
می گویی: بر طبق قرآن هر "نبى" رسول است، اما هر رسولى "نبى" نیست.
اشتباه می کنی. نبی یعنی خبر دهنده. اخباری از جانب خدا. پس چطور ممکن است "رسول" که می گویی مامور خدا است از خدا بی خبر باشد و نبی نباشد؟ اگر این نبی حامل ماموریتی بزرگترهم باشد آنگاه رسول هم هست. پس جاشون رو عوض کن, یعنی هر رسول نبی است اما هر نبی رسول نیست. ممکنه پنجاه شصت تا نبی در یک زمان باشند هر گاه رسولی آمد باید او را یاری کنند. چون از خودشون بالاتره و مامورتش خطیرتر.
"ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله وخاتم النبیین"(33:40). چون محمد آخرین نبی است پس آخرین رسول هم هست.
می گویی رسول کتاب جدیدی نمی آورد. به آیات قرآن توجه کن:
"مسیح ابن مریم کسی نبود جز رسولی که قبل از او رسولان دیگری رفتند"(5:75)
'محمد جز رسولی که قبل از او هم رسولانی رفتند نبود' (3:144)
' پس به سوى فرعون بروید و بگویید ما رسول پروردگار جهانیانیم' (26:30)
بنا به ادعای شما پس موسی تورات نداشته عیسی انجیل نداشته محمد هم قرآن نداشته. چون رسول بودند.
اگر فقط نبی کتاب داشته پس چرا می گویی:'هارون نبی'؟ خودت هم آیه می آوری که هارون کتاب نداشته. در اینجا هم اثبات می شود چون موسی علاوه بر نبوت رسالت هم داشته مقامی بالاتر از برادرش هارون که فقط نبی بوده داشته است. در قرآن هم بارها به مقام والای موسی اشاره شده است.
این کدهای ریاضی و عدد 19 و مزخرفات دیگه رو هم تحویل همون ابلهی بده که کعبه رو مرکز زمین دونسته بود. چون مردم برای فهم قرآن هیچگاه به این اراجیف نیازمند نبوده اند. اینها به کسانی میمانند که دور و بر یک انار می چرخد و سعی می کنند انحناها و رنگ و شکل آن را با روابط هندسی تجزیه و تحلیل کنند ولی هیچگاه آن را نمی شکافند که ببینند چه دانه های خوشمزه ای دارد.
می گویی:' مأموریت رسول میثاق خدا تصدیق کتابهاى موجود، پاک کردن، و متحد کردن آنها در یک پیغام الهى است تا مؤمنان پرهیزکار- یهودیان، مسیحیان، مسلمانان، بوداییان، سیک ها، هندوها، و دیگران- را از تاریکى به نور هدایت کند'
یعنی می فرمایی گاوپرستان و موش پرستان و آلت تناسلی پرستان و...و... کتابهاشون مورد تصدیقه فقط یه ذره انحراف داره که پیامبر ادعایی می آد و اصلاحش می کنه!!!
خودت میگی: ' قرآن میگوید که وظیقه این رسول (رسول ادعایی شما یا همان رسول میثاق خدا) پاک کردن پیغام خدا بحالت اولیه اش است،'
در واقع میگی قرآن خودش بر ناپاکی خودش گواهی می ده و میگه زمانی رسولی می آید و این ناپاکی را برطرف می کند.
در حالیکه قرآن می فرماید: ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین. در (17:9) می فرماید: این قرآن به قویترین راه هدایت می کند. و در (36:22) به پیامبر می فرماید: قظعا تو در صراط مستقیم هستی. در(59:21) می فرماید: اگر این قرآن را بر کوه نازل کنیم یقینا می دیدی که از ترس خدا فروتنانه متلاشی می شد. خوب, کجای قرآن رو اون پیامبر ادعایی شما قرار پاک کنه؟ پس جناب هرچی, ما مسلمانان به همین اسلام می مانیم حتی اگر رسول ادعایی شما همین الآن هم ظهور کند محل سگ به او نمی گذاریم.
در پایان به این آیه توجه کن:
' قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا ولکن قولوا اسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم وان تطیعوا الله ورسوله لا یلتکم من اعمالکم شییا ان الله غفور رحیم(49:14)' اعراب گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده‏اید لیکن بگویید اسلام آوردیم و در دلهاى شما ایمان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از اعمالتان نمی کاهد خدا آمرزنده مهربان است.
اگر به ادعای شما ' اسلام اسم نیست ؛ بلکه توجیه تسلیم کامل شخص است به تنها خدا' پس چه نیازی است که خداوند به اعراب می گوید بگویید اسلام آورده ایم نه ایمان.
پس تعریف شما از اسلام هم غلط است.
شما می خواهید بگویید که تمام دینهای موجود از جمله اسلام نارسا و ناکافی هستند و رسول ادعایی شما خواهد آمد و از مجموع این ها یه چیز شسته رفته و کامل تقدیم بشر خواهد کرد. پس این اسلامی که در قرآن بارها از آن یاد شده چیست؟ چرا خداوند اینهمه بر توحید و اخلاص در دین اسلام تاکید کرده است. اگر همان اسلام ادعایی شما است که رسولش هنوز نیامده چه نیازی بوده که در قرآن مطرح شود. اگر هم همین اسلامی است که محمد پیامبر آن است پس آن رسول ادعایی شما می خواهد چه چیزی بر این اسلام بیفزاید که شما خبر دارید ولی خدا حواسش نبوده در قرآن قید کند!
به این آیه توجه کن:
' قل انی نهیت ان اعبد الذین تدعون من دون الله لما جاءنی البینات من ربی وامرت ان اسلم لرب العالمین' بگو من نهى شده‏ام از اینکه جز خدا کسانى را که مى‏خوانید پرستش کنم هنگامى که از جانب پروردگارم مرا دلایل روشن رسیده باشد و مامورم که تسلیم پروردگار جهانیان باشم.(40:66)
پس این اسلام همان اسلامی است که بمعنای تسلیم محض در برابر پروردگار یکتاست. می شه شما بفرمایید خداوند در اینجا پیامبر رو به چه اسلامی امر کرده؟ این اسلام ناقص (به قول شما) یا اون اسلامی که پیامبر ادعایی شما قرار بیاره!
 
 
 
 
 
 
آمون : ریشه این بحث، اینجاست: 
 
 
 
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

کتوبه،عقدنامه ازدواجهای یهودیانketubah,marriage contract در جهان  (مطالب متفرقهMiscellaneous Notes)

شنبه 9 دی 1391 ساعت 5:12 PM

abbas

جمعه 8 دی 1391 ساعت 06:29 AM
http://www.artsmia.org/viewer/detail.php?v=12&id=30634
پاسخ:
آقای عباس. از این کتوبه های یهودی یعنی قباله های ازدواج در نقاط مختلف جهان یافت شده است. در این موضوع یادداشتی در همین وبلاگ قرارداده ام که حالا شماره ان را نمی دانم. ممنون.
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

ژان پروJean Perrotباستان‌شناس بزرگ و سرشناس فرانسوی و کاوشگر شوش  (نظرات جالب دیگران)

جمعه 8 دی 1391 ساعت 03:15 AM

محمد نیسی

جمعه 8 دی 1391 ساعت 01:40 AM
سلام‌علیکم

کاشف مجسمه داریوش بزرگ درگذشت

خدا اجرش بده و نور بباره به قبرش !!

این جناب به اصطلاح باستان‌شناس تا آخر عمر نیز دست از تولید جعلیات برای ما برنداشت.

" تازه‌ترین اثر پرو، کتاب کاخ داریوش در شوش (Le palais de Darius à Susa) است که در سال 2010 انتشار یافت. "

در سال 1945 برای ادامۀ مطالعاتش وارد مدرسۀ فرانسوی باستان‌شناسی در اورشلیم شد. وی در محوطه‌های متعددی در شرق مدیترانه، آسیای صغیر و ایران کاوش کرد. در سال 1968، پس از بازنشستگی رومن گیرشمن، پرو به جانشینی او برگزیده شد و سرپرستی هیئت باستان‌شناسی فرانسه در ایران را بر عهده گرفت.

مشهورترین یافتۀ کاوش او در شوش، مجسمۀ سنگی ناقص داریوش است که اکنون در موزۀ ملی ایران نگهداری می‌شود.

مطلب کامل سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی را در لینک ذیل مطالعه نمایید.

http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=11178:%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D9%88%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA&Itemid=8

 

 

 

 

آمون : عاقبت خیاط هم در کوزه افتاد. خیلی دلم می خواهد این افراد را زمان قیامت ببینم که با کشته شدگان پوریم، چگون رو در رو می شوند؟

   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

زبان فارسی(پارسی)پهلوی ساسانیان و زبان شناسی تاریخ باستان ایران  (امپراطوری ساسانیان (جدید))

جمعه 8 دی 1391 ساعت 03:10 AM

علیرضاـ۱

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 10:46 PM
استاد عزیز سوالم اینجاست که چرا در کتاب ۲ ساسانیان که بحث در باره فرایند زبانهای ایرانی هست بیشتر شاهد گیجی و منگی افرادی داخلی هستیم و جای نقد شما بر سر افراد و گردانندگان اصلی این بازی ها و رو کردن دستشان خالی بود .  مخصوصا در باب آرامیان  

منابعی چون  

Briant 1996, Cameron 1948: 30- 31 ;
Dandamayev 1976: 24- 42; Greenfield& Porten 1982; Hinz 1971: 264 ; Kuhrt 1996: 393- 401; Posner 1972: 119; Röllig 2000: 1977
پاسخ:
در این گونه شیادی ها خودی و بیگانه تفاوتی با یکدیگر ندارند چنان که منابع ایران شناسی روسی و المانی و فرانسوی و غیره ندارد و یکسره و بی اسنثنا مناسب پیچیدن زرد چوبه اند.
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

عکسها و تصاویر معماری ابنیه، ساختمان و جوامع ایران، ترکیه، قفقاز  (نظرات جالب دیگران)

جمعه 8 دی 1391 ساعت 03:08 AM

و

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 10:34 PM
با سلام. خواهش می کنم. جهت دانلود به صورت پی دی اف:


http://188.165.215.138/inha/files/11001-12000/11528/media/11536/1053_doucet_4phot15_01.pdf



http://188.165.215.138/inha/files/11001-12000/11529/media/11586/1053_doucet_4PHOT15_02.pdf

 

 

 

 

 

آمون : در واقع مجموعه عکسهای این کامنت: 

 

http://purpirar.blogsky.com/1391/10/08/post-3304/

 

 

است که یکجا از طریق لینک های کامنت فوق، دانلود می شود. 

 

 

   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

راه اندازی مرکز آموزش و تعلیم خط و زبان هیروگلیف و مصری باستان  (امپراطوری ساسانیان (جدید))

جمعه 8 دی 1391 ساعت 03:03 AM

علیرضاـ۱

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 9:57 PM
استاد عزیز
ایا قرار است اشاراتی هم به مصر و خرابی های به ظاهر باستان شناسان شیکاگو داشته باشید .؟                 این خبر نیز در نوع خود یک اقدام دیگری از انان حساب شد .

http://www.ibna.ir/vdcb0zb8zrhbswp.uiur.html

کتابخانه اسکندریه مصر درحال راه‌اندازی یک پایگاه اینترنتی جدید برای آموزش زبان هیروگلیفی است. این سایت قرار است سپتامبر سال آینده (2013) همزمان با یازدهمین گردهمایی بین‌المللی مصر‌شناسان راه‌اندازی شود.

............................................
راستی استاد جواب سوال قبلی را هنوز نگرفتم و کامنتم هم نمایش پیدا نکرد.  
 
 
 
 
  
آمون : شاید اشاره اش این باشد: 
 
 
 
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

لباس،کسوت و جامه روحانیت و عبا و عمامه آخوندها و شباهت با بازار  (روحانیت،روحانیون،ملا،آخوند(جدید))

جمعه 8 دی 1391 ساعت 02:01 AM

محسن

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 9:01 PM
استاد عزیز حتی یه بچه مدرسه ای هم میداند که فرم کلی لباس عموم مردم مسلمان، با تفاوتهایی در ماتریال و شیک و تمییز بودن، از زمان پیامبر تا همین دوره رضا شاه در بخش عمده ای از جهان اسلام، از اندلس گرفته تا شمال آفریقا و شبه قاره هند، به همین صورتی بوده که هولستر ثبت کرده. حالا چجوری شما میخواهید بگویید که این تشابه لباس مثلا پارچه فروشان و صرافان با روحانیون یعنی هر دو گروه در اصل یکی بوند؟ واقعا چنین حرفی از شما خیلی بعیده. اصلا از شما بعیده که چنین حرفهای سطحی بزنید. اگر از دست روحانیت عصبانی هستید که به کتابهای شما مجوز نمی دهند، اشکالی ندارد، حق هم دارید. ولی حرف سطحی زدن باعث می شود که دشمنان کل مطالبتان را زیر سئوال ببرند.
پاسخ:
با ان بچه مدرسه ای های مورد نظر شما، به جز خودتان، که از یکسانی لباس عموم مردم مسلمان از زمان پیامبر تا عهد رضا شاه باخبرند کجا باید اشنا شد؟    
 
 
 
 
 
آمون : اشاره به یادداشت فعلی وبلاگ است به نام : کتاب چهارم، برامدن مردم، مقدمه ۳۷
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

سوال در مورد ساسانیان و امپراطوری عظیم ایران پیش از اسلام و عرب  (دوستانه)

جمعه 8 دی 1391 ساعت 01:59 AM

علیرضاـ۱

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 7:16 PM
سلام استاد عزیز

در باب کتاب کبیر ساسانیان ۲ پرسشی در قالب ایمیل گذاشته بودم ایا به خدمت جنابعالی رسیده است .؟
پاسخ:
پرسش تان مفهوم نبود.  
 
 
 
 
آمون : همین کفایت می کند ان شاء الله 
 

 

ساسانی شناسی بر مبنای هیچ! فقدان اسناد و مدارک دوران ساسانیان

  

   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

رشاد خلیفه، پیامبر جدید خداوند پس از خاتم النبیین و ادعای رسالت  (اهل کتاب،یهود و نصاری،مسیحیان)

جمعه 8 دی 1391 ساعت 01:57 AM
پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 4:46 PM
با سلام
گروههایی که مدعی ادامه رسالت هستند ، زیر بنای فکریشان این مطلب است ، نظر بنیان اندیشان چیست ؟ آیا دوستان با چنین کسانی برخورد داشته اند ؟
(( رسول میثاق خدا، رسول متحد کننده است. مأموریت اوپاک کردن و متحد کردن ادیان کنونى است در یک دین واحد : اسلام (تسلیم).

اسلام اسم نیست ؛ بلکه توجیه تسلیم کامل شخص است به تنها خدا، بدون بت قرار دادن عیسى، مریم، محمد یا مقدسین. هر کس داراى چنین مشخصاتى باشد "مسلمان" (تسلیم شده) است. بنابراین، شخص میتواند یهودى مسلمان، مسیحى مسلمان، هندوى مسلمان، بودایى مسلمان یا مسلمان مسلمان باشد.

رسول میثاق خدا ادعاى خدا مبنى بر اینکه "تنها دین قابل قبول از نظر خدا، تسلیم است" را تحویل میدهد (۳:۱۹) و اینکه "هر کس غیر از تسلیم را بعنوان دین انتخاب کند، از او قبول نخواهد شد" (۳:۸۵).

رسول خدا باید اثباتى جهت رسالتش نشان دهد. هر رسولى با نشانه هاى انکار ناپذیر الهى مى آید که ثابت مى کند که او از طرف قادر مطق تأیید شده است تا پیغام هاى خدا را تحویل دهد. موسى چوب دستى خود را انداخت و به مار تبدیل شد، عیسى بخواست خدا جزامى را شفا داد و مرده را زنده کرد، نشانه صالح شتر معروفش بود، ابراهیم از میان آتش گدشت، و معجزه محمد قرآن بود (۵۱- ۲۹:۵۰).

قرآن (آیات ۳:۸۱، ۳۳:۷، ۳۳:۴۰)، و انجیل (آیات ۳_۳:۱ در بخش ملاکى ) آمدن رسول متحد کننده، رسول میثاق خدا را پیشگویى کرده اند. جایز است که رسولى با این مأموریت بسیار مهم با قویترین معجزه حمایت شود (۳۵_ ۷۴:۳۰). در حالى که معجزات رسولان قبلى از لحاظ زمان و مکان محدود بوده اند، معجزه خدا جهت حمایت از رسول میثاقش ابدى است؛ در هر زمان و هر مکانى میتواند بواسطه هر کسى مشاهده شود. این ضمیمه شامل شواهد عینى، قابل امتحان، قابل تحقیق، و انکار ناپذیرى است که ثابت میکنند رشاد خلیقه رسول میثاق خدا است.



حقیقت قرآنى

یکى از پیشگویى هاى مهم در قرآن اینست که رسول میثاق خدا پس از اینکه همه پیغمبران به این دنیا آمدند، و پس از اینکه همه کتابهاى خدا تحویل داده شدند، فرستاده خواهد شد.



خدا از پیغمبران عهد گرفت، گفت، "من کتاب و حکمت به شما خواهم داد. بعد از آن، رسولى براى تصدیق همه کتابهاى موجود خواهد آمد. به او ایمان آورید و او را حمایت کنید." او گفت، "آیا با این موافق هستید و از این میثاق پیروى خواهید کرد" آنها گفتند، "موافق هستیم." او گفت، "پس شما شهادت داده اید، و من هم با شما شاهد هستم." (۳:۸۱)

محمد مارمادوک پیکتال ( ) آیه ۳:۸۱ را اینطور ترجمه کرد:



هنگامیکه الله عهد (خود را) با پیغمبران بست، (او گفت) : ببینید آنچه من از کتاب و علم به شما داده ام. و بعدها رسولى بر شما خواهد آمد که آنچه را شما دارید، تصدیق میکند. به او ایمان آورید و به او کمک کنید. او گفت : آیا موافق هستید، و آیا بار من را (که بر شما قرار دادم) در این (مورد) برمیدارید آنها جواب دادند : ما موافق هستیم. او گفت: پس شهادت بدهید. من با شما شاهد هستم.



ما از سوره ۳۳ مى آموزیم که محمد یکى از پیغمبرانى بود ک با خدا آن عهد محکم را بست.



و هنگامیکه ما عهد محکمى از پیغمبران و از تو (اى محمد) و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى پسر مریم گرفتیم، ما از ایشان عهدى مهم گرفتیم. (۳۳:۷)

(بر طبق ترجمه محمد مارمادوک پیکتال )



آیه ۳:۸۱، در میان بسیارى از آیات دیگر، تعریف "نبى" (پیغمبر) و "رسول" را براى ما توجیه میکند. بنابراین "نبى" رسول خدا است که کتابى جدید تحویل میدهد، در حالى که "رسول" از طرف خدا مأمور است تا کتاب موجود را تصدیق کند؛ او کتاب جدیدى نمى آورد. بر طبق قرآن هر "نبى" رسول است، اما هر رسولى "نبى" نیست.

به هر رسولى کتابى جدید داده نشده است. منطقى نیست که خدا به پیغمبرى کتاب بدهد و سپس از او بخواهد که آن را فقط براى خودش نگاه دارد، آنطور که بعضى از "طلاب" مسلمان گفته اند(۱۵۹، ۱۴۶، ۲:۴۲). کسانیکه باندازه کافى با قرآن آشنایى ندارند فکر میکنند که هارون "نبى" (پیغمبرى) بود، همانطور که در آیه ۱۹:۵۳ آمده است که کتابى دریافت نکرده بود. اگر چه، قرآن بطور واضح میگوید که کتاب قوانین مخصوصا ً به "هر دو ایشان، موسى و هارون" داده شده بود (۳۷:۱۱۷، ۲۱:۴۸).

ما از قرآن، ۳۳:۴۰ مى آموزیم که محمد آخرین پیغمبر (نبى) بود، اما نه آخرین رسول:



محمد پر هیچک از شما نبود؛ او رسولى بود از طرف خدا، و آخرین پیغمبر. [۳۳:۴۰]



این تعریف بسیار مهم با کد ریاضى قرآن تأیید شده است. اصطلاحى که در ۳۳:۴۰ استفاده شده است "محمد خاتم النبیین" (محمد آخرین پیغمبر)، مقدار عددیش ۱۳۴۹ است، یا ۷۱۱۹، در حالى که مقدار عددى اصطلاح غلط "محمد خاتم المرسلین" (آخرین رسول) بر عدد ۱۹ قابل قسمت نیست.

از زمان قدیم خصوصیت انسان بوده است که رسول زمانش را تکذیب کند. یوسف "آخرین رسول" اعلام شد(۴۰:۳۴). اما بسیارى از رسولان پس از او آمدند، از جمله موسى، داود، سلیمان، عیسى و محمد.
مأموریت رسول میثاق خدا تصدیق کتابهاى موجود، پاک کردن، و متحد کردن آنها در یک پیغام الهى است. قرآن میگوید که وظیقه این رسول پاک کردن پیغام خدا بحالت اولیه اش است، تا مؤمنان پرهیزکار- یهودیان، مسیحیان، مسلمانان، بوداییان، سیک ها، هندوها، و دیگران- را از تاریکى به نور هدایت کند (۵:۱۹، ۶۵:۱۱). او است که اعلام میدارد اسلام (تسلیم بودن کامل به خدا) تنها دین قابل قبول خدا است (۳:۱۹).))
با تشکر
پاسخ:
بحث بی اساسی است. نمی توان کنیسه و کلیسا و مسجد را در کنار هم نشاند. اگر ممکن بود یهود و نصاری به شرک پناه نمی بردند، زیرا به خوبی می دانستند که با قبول رسالت پیامبر و اصالت قران ناگزیر به تعطیل ناندانی های کنیسه و کلیسا بودند. و بالاخره لابد خوانده اید که خداوند به صراحت یادآوری کرده است که گزینش دینی جز اسلام را نمی پذیرد.  
 
 
 
 
آمون : ندیده و نشنیده و حتی دعوت نشده!! ، به این پیامبر مدل 2012 ایمان می آورم! خلاص!
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

صحت و اصالت و دقت در مجموعه عکسهای صحیح و مجعول از ناصرالدین شاه  (قاجار،خاندان قجر و حکومت قاجاریه)

جمعه 8 دی 1391 ساعت 01:44 AM

بشارت

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 4:12 PM
جناب استاد
با سلام و عرض خسته نباشید
نظرتان درباره عکس ناصرالدین شاه در لینک ارسالی آقای عباس چیست؟ از نظر اصل یا جعل بودن عکس؟
پاسخ:
عکس بی نقصی است.  
 
 
 
 
 
آمون : کدام عکس؟!! نایاب ترین عکس؟ شاید منظور این باشد: 
 
 
 
   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 
 
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
 
 

   این اولین بازدید من از این وبلاگ است 

 
 

دانلود فیلمها         خبرنامه و گروه اینترنتی         تاریخی         سیاسی         قومی و ملی         دینی  

 
 

عکس و تصاویر قدیمی از ابنیه و معماری ساختمانهای شهر اصفهان ایران  (نظرات جالب دیگران)

جمعه 8 دی 1391 ساعت 01:41 AM

و

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 1:41 PM
http://bibliotheque-numerique.inha.fr/collection/11528-a-collection-of-photographs-taken-in-per/

 

 

 

  

 

و

پنجشنبه 7 دی 1391 ساعت 1:43 PM
http://bibliotheque-numerique.inha.fr/collection/11529-a-collection-of-photographs-taken-in-per/

 

 

آمون : نسبتا قدیمی هستند. مجموعه ای از عکسهای ایران، ترکیه، قفقاز. در یادداشتی دیگر به نشانی: 

  

http://purpirar.blogsky.com/1391/10/08/post-3310/

 

می توانید همگی را یکجا با هم دانلود کنید.

   
 
 

  شاهنامه ، فارسی ، زبانهای رایج در ایران         پوریم         آنوسی         قرآن         تماس با ما  

 

هیچ نظری موجود نیست: