شنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۹

صفحه هجدهم

یهودیان چه گونه این همه کتاب جعل کرده اند ؟  (یهود)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:21 PM
منصور
جمعه 18 تیر ماه سال 1389 ساعت 6:14 PM
دوست عزیز جناب شبر.
سلام
نمی دانم کدام نکته از پاسخ من باعث عصبانیت و بانی اتهامات جنابعالی به بنده می باشد.
جعلیات و هویت ذبیح الله منصوری یا جهان شمولی نظرات استاد در مورد نگارش کتاب.
پاسخ:
آقای منصور. ذبیح الله منصوری در دوران فعالیت خود، به عنوان مترجم، قریب ۵۰ جلد کتاب آماده کرد در موضوعات متفرق و متعدد، از زندگی تیمور لنگ تا طبیب فرعون، که یا نام مولف و یا متن تمامی آن ها مجعول مطلق است و برای استحکام مکتوبات و تلقینات در حوزه تاریخ و فرهنگ این منطقه کاربرد دارد. اگر در ۲۰۰ سال گذشته، کلیسا و کنیسه فقط یکصد نفر نظیر ذبیح الله منصوری را به استخدام گرفته باشد، قادر بوده اند۵۰۰۰ جلد کتاب برای انحراف اذهان آماده کنند حال آن که میراث مکتوب قدیم ایران در حدود ۵۰۰ کتاب است! نمونه ذبیح الله منصوری پاسخ روشنگری برای آنان است که پیوسته می پرسند یهودیان چه گونه این همه کتاب جعل کرده اند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

نیت و ظاهر  (دوستانه)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:20 PM
سلام محمدی
جمعه 18 تیر ماه سال 1389 ساعت 3:41 PM
با سلام خدمت استاد ودوستان
آقای علیرضا آشتیانی
بااجازه استاد، سئوالات جنابعالی و جواب بنده را برای اطلاع شما واستفاده در خدمت دیگر دوستان اینجا میگذارم.

علیرضا اشتیانی
اقای سلام محمدی: نوشته تان را خواندم و به نقاط جالبی بر خوردم اما فکر نمی کنم که شما خودتان دلیل منع هنر و یا شاعری در قرآن را فهمیده باشید. اینکه استادتان اقای پورپیرار در این باره چبز هایی نوشته اند که با کتاب" مگر این پنج روزه" اش که در آن سعدی را به عرش الهی برده اند 180 درجه متضاد هستند جدا از این است که خودتان قرآن را مطالعه کرده و فهم خودتان را به قلم آورده باشید. اما من اصلا با محتوای نوشته تان کاری ندارم و فرض را بر این می گیرم که از سرتا پای نوشته تان موافق ام. انتقادی که من دارم این است که چرا شما در این مدتی که سایت استادتان باز بود به آن یکی استاد کبیرتان یعنی اقای مجتبی غفوری که تصادفا هنرمند و گیتار زن --- آنهم از جنس منحط ترین یعنی هارد راک --بود و شیفته مایک جکسون انتقادی نکردید.؟ ممنون از پاسخ تان

سلام محمدی
 اقای علیرضا آشتیانی :  کاش مبحث را در مورد مقاله ادامه می دادید و نقاط قوت و ضعف نوشته را بیشتر مورد بحث قرار می دادیم ، که موجب بسط و تامل بیشتری روی مباحث می شد .
اما شما به جای تشریح نظرتان ، از استاد پور پیرار و آقای غفوری سخن گفته اید . که با توجه به شناختی که از شما ( در حد همان کامنتهایی که در وبلاگ استاد می گذارید ) می توانستید همین سوال را از آقای غفوری بپرسید ، که قطعاً حرفهای زیادی برای گفتن دارند .  1-   بحث کتاب  " مگر این پنج روزه " را پیش کشیده اید . بنده در عجبم که با توجه به آشنایی شما با مطالعات استاد ، هنوز از روش تحقیق ایشان ( متدی که دیگر نویسندگان و متفکرین را به زانو درآورده است ) بی خبر هستید!!
  اسلوب بررسی های ایشان بر دو پایه است :
الف : بررسی نقادانۀ هر مدخل ، بر اساس فرض های موجود  (آثاری مانند مگر این پنج روزه ، مبحث فردوسی در کتاب برآمدن اسلام و ... )
ب : بررسی ماهوی و نهائی هر مدخل ، بر اساس برداشت های جدید (  مثلاً مباحثی پیرامون شهر شیراز و..... ساسانیان و ... )
2 -   در ارتباط با آقای غفوری هم به گفته خود ایشان استناد می کنم که فرموده اند ((سبک هانوع خاصی از موسیقی به حساب می آید با اصول مربوط به خود از لحاظ استفاده از ریتم ها فواصل/ مدها /سازها و... در اینجا موسیقی تنها یک ابزار دست هنرمند است هنرمند می تواند بوسیله آن صداهایی را که در طبیعت نمی شنود را تولید کند  . اصواتی که خداوند در جهان پخش کرده گاه بسیار آرام بخش و گاه بسیار وحشتناکند. در موسیقی نیز می توان به همین ترکیب دست زد می توان بوسیله استفاده از مدها صداهایی شاد و آرام بخش یا اصواتی مرموز و ترسناک ساخت و....... هیچ ربطی به  این ندارد که چه کسی شیطان پرست است و چه کسی مسیحی  یا یهودی است ......... حال اگر شیطان پرست باشی می توانی در کنارش  در مدح شیطان نیز ترانه ای بخوانی و... .
توجه کنید قبل از اینکه گیتارت را برداری ذهنیتت شکل گرفته گیتار فقط منعکس کنند درون توست . تو با زدن گیتار شیطان پرست /همجنس باز/ کافر یا هر چیز دیگری نشده ای بلکه قبلا به این موضوعات رسیده ای و حال با گیتار در حال اجرا کردن آهنگی در این رابطه هستی و....)) و برای درک کردن این مطلب کافی است قسمتی از مقاله را برایتان بگذارم (( انسان پرورش‌یافته است که تفاوت وجودی خود را درک می‌کند و در پیمودن مسیر، ابزار در خدمت تجلّی وجودی اوست و نه فقط در محدوده‌ای که اکنون، آن را هنر می‌خوانیم )) به محض اطلاع هم خدمتتان عرض میکنم که همین مقاله  مربوط به سه سال گذشته است و  هیچگاه در هیچ یک از نشریات ( حتی محلی ) همچون دیگر نوشته ها و مصاحبه ها مجوز نگرفت و سال گذشته در سایت استاد و محفل بنیا ن اندیشی هم نصب گردیده است  .



پاسخ:
آقای محمدی. شماره شما را به استاد غفوری داده ام.  
 
 
آمون : متن کامنت عامل درج نوشته بود .
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

شروع تطهیر و تطهر از فتنه های جهودان  (یهود)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:16 PM
R134a
جمعه 18 تیر ماه سال 1389 ساعت 12:06 PM
با سلام
شورای گسترش وزارت علوم تصویب و تاسیس رشته های زیر از کاردانی تا دکتری رو ممنوع کرده:
-حقوق
-مطالعات زنان
-مدیریت
-ارتباطات اجتماعی
-حقوق بشر
-اقتصاد
-علوم تربیتی
-علوم سیاسی
-روان شناسی
-جامعه شناسی
-فلسفه
و تمام زیر رشته های وابسته به رشته های فوق
علت رو وقتی ازشون پرسیدیم گفتن به دستور رهبر تا وقتی سرفصل این رشته ها بازنگری کلی نشه این وضعیت ادامه داره.
پاسخ:
آقای R134a. این تصمیم می تواند فصل نوی در مبارزه با زمینه های یهود ساخته علوم انسانی و قطع تزریق و تشویق و تعلیم دروغ گرفت.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مناهی و معاصی  (عجز و آوارگی مخالفان)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:13 PM
یه نفر
پنجشنبه 17 تیر ماه سال 1389 ساعت 6:13 PM
با سلام ، به استحضار می رسانم که یه نفر ، اسمی که مدتها پیش با آن در ناریا کامنت می گذاشتم ، تعطیل شده است !
آن یه نفر هم که در ناریا2 دارد نظر می دهد ، من نیستم ! دلیل آن هم ساده است :
از این کار نهی شده ایم !
در واقع مدتهاست که آدرس ناریا2 را گم کرده ام ! امیدوارم کسی نشانی درست تحویلم ندهد !
پاسخ:
آقای یه نفر قدیم. هنوز هم از دوستان خواهش دارم که به منابعی که جز تکرار هزار باره حرف های کپک زده ندارند، اعتنایی نکنند و پاسخی ننویسند. آن ها نه برای آموختن که به عنوان انجام وظیفه وبلاگ و سایت زده و چرندیات می پراکنند. اگر به فرض محال زمانی کسی مطلبی نو در باب این مباحث مطرح کرد، پاسخ او با خود من است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

برداشت از مفاهیم قرآنی  (قلم)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:12 PM
محمدرضا نیسی
پنجشنبه 17 تیر ماه سال 1389 ساعت 01:50 AM
ناظر:

در مورد آیه زیر چه نظری دارید؟
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا سوره ۲: البقرة - جزء ۳
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر گاه به وامى تا سررسیدى معین‏، با یکدیگر معامله کردید، آن را بنویسید. و باید نویسنده‏اى (صورت معامله را) بر اساس عدالت‏، میان شما بنویسد. و هیچ نویسنده‏اى نباید از نوشتن خوددارى کند؛ همان گونه که خدا او را آموزش داده است‏. و کسى که بدهکار است باید املا کند، و او (=نویسنده‏) بنویسد.

به آیه زیر هم التفات بفرمایید:
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ سوره ۶: الأنعام - جزء ۷
و اگر مکتوبى نوشته بر کاغذ بر تو نازل مى‏کردیم و آنان آن را با دستهاى خود لمس می‏کردند قطعا کافران مى‏گفتند این جز سحر آشکار نیست

و این هم آیه ای دیگر:
فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِیَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَّهُم مِّمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا یَکْسِبُونَ سوره ۲: البقرة - جزء ۱
پس واى بر کسانى که کتاب با دستهاى خود مى ‏نویسند سپس مى‏گویند این از جانب خداست تا بدان بهاى ناچیزى به دست آرند پس واى بر ایشان از آنچه دستهایشان نوشته و واى بر ایشان از آنچه به دست مى‏آورند

یه نفر:

من در حداقل 30 کامنت اخیر بارها خدمت خوانندگان گفتم که میزان پیشرفت بشر در تولید قلم کارآمد تا همین چند دهد اخیر به تکامل نرسیده و قبل از ان با پر،قلم فلزی برای نوشتن بر سنگ، قلم نی و ... به ترتیب زمانی استفاده می کرده است که 100 البته استاد پورپیرار به تفصیل و دقت و استدلال تمام تاریخچه رشد و تکامل قلم را تشریح کرده اند.

درباره آیه اول خدمت عرض کنم که خدا گفته بده و بستان هایتان را بنویسید نه گفته برید کتاب بنویسید و نحوه ثبت معاملات را برای جلوگیری از اختلاف بین مسلمین تشریح کرده نه اینکه برید کتاب برای ابن ندیم، این خلدون، ابن قطیبه، حکیم بی نظیر!!! فردوسی، فارابی و ... جعل کنید که ملت های مسلمان چنان توی سر هم نزنند که هیچ افق مشخصی برای اصلاح حال و روزشان متصور نبود.
نه کنه می خوای بگی خدا گفته بنویسید و ما گفتیم کسی چیزی نمی نوشته؟ برای اینکه خیالت رو راحت کنم و دیگه دراین باره زور علکی نزنی برو کتاب پاپیروس ها از انتشارات استاد پورپیرار یعنی کارنگ رو بخون و ببین چند سند تاریخی درباره نوشتن و ثبت معاملات در این کتاب وجود دارد و از اون مهمتر ببین قدرت و توانایی قلم بشر در گذشته دور چگونه بوده و روی این اسناد با چه کیفیتی نوشته شده است.

در آیه دوم هم؛ بله اگه خدا این کار رو می کرد ما هم می گفتیم سحر است. خداوند می داند که قدرت بشر در کتابت چقدر بوده که کتاب نوشته برکاغذ بر پیامبر نازل نکرد چون بشر آنروزی همچون چیزی را ندیده بود و در نتیجه از دید بشر یک کار خارق العاده میشد و به آن سحر میگفت. فکر کردی از این آیه میتونی برای تأیید جعلیات تاریخ باستانیت استفاده کنی! ما هم یه زمانی مسحور تاریخ میرالعقول باستانیتان بودیم اما به لطف تحقیقات ارزشمند استاد پورپیرار سحر و کید دانشگاههای شیکاگو، کمبریج و ... باطل گردید و شماها همچنان مسحورید و هر روز برایتان حفاری های باسانی در محوطه های باستانی شیکاگو انجام میدن و الواح باستانی را 300 تا 300 تا کشف میکنند!!!! فکر کردی حکمت خداوند مثل حکمت فردوسی است که سوتی بدهد!!!

و اما آیه سوم؛ نمیشه یه خورده فکر کنی؟! تو که باز خبت کردی در اینحا کتاب باز هم یک مفهوم شیئی و مادی نیست چون هدف از نوشتن ثبت یک مفهوم معنوی و غیر شیئی است که به آن عینیت داد. ما شعر مینویسیم، شیمی، فیزیک،ریاضی، خاطرات و .. را می نویسیم و تبدیل به کتاب به مفهوم امروزی میشود نه اینکه شعر،فیزیک،ریاشی،خاطرات و... را کتاب بدانیم. وقتی امروزه میگوییم کسی کتاب مینویسد منظور تألیف و تبدیل یک مفهوم غیر شیئی به یک مفهوم شیئی است. به زبان بسیار ساده یعنی بشر مفاهیمی غیرشیئی مانند شعر و .. را می نویسد و کتاب را تولید میکند. در اینجا باز هم مراد از کتاب آنچه خداوند گفته و قانون و صحیح است میباشد که عده ای می خواستند با احترامی که مسلمانان برای آن قائل بوده اند تجارت کنند.

و باز هم آن تعبیر خنده دار از "یعلمهم الکتاب" را تکرار میکنی و باز ازتون می پرسم آموزش کتاب یعنی چی؟ مگر کتاب آموزش دادنیست؟ به ما بگید شاید بتون ایمان اوردیم. از همه باستان پرستان عزیز میخواهم برای توجیه جعلیات باستانیتون دست به دامن قران نشوید چون موفق نخواهید شد. فقط یک راه دارید سراغ خدای خود و کتاب او بروید و رو به قبله او نماز بگذارید. دنیا فقط شیکاگو
پاسخ:
آقای نیسی. مطالعه دقیق و به قصد بهره وری از قرآن، شبیه معجزه ای بر تفکر و تمایلات آدمی اثر می گذارد. مثلا می توان از الیس الصبح بقریب برداشت آرمانی کرد و یا این که صبح را دمیدن روشنایی هر روزه گرفت. در باب ن والقلم و ما یسطرون هم چیزی شبیه اذا السماء انفطرت و اذا الکواکب انتثرت است، به قلم و حاصل کار با آن که نشر اندیشه و علم است در تمام دوران ها سوگند خورده می شود و نه به قلمی که در دست پیامبر در حال نوشتن است! اشاره دیگر قرآن به تبدیل تمام درختان به قلم نیز، گواه روشنی است که تراشه های چوب درختان را به عنوان قلم به کار می برده اند.
بی هوده اوقات تان را تلف جماعتی نکنید که ده سال است به قدر حشره ای فهم اشارات نکرده اند. راستی گمان می کنید کسانی را که از سه مستند روشنگر برداشتی نداشته اند، با ارائه ادله و آیات متنبه خواهید کرد؟! عناد آن ها موضوع انجام وظیفه ای مقرر و با برنامه است.  به تر این که آنان را به کار خود واگذارید.  
 
 
 
آمون : متن فوق بخشی از چند کامنت ارسالی دوستی بود که صرفا کامنتی که نتیجه نهایی و نظر آقای پورپیرار را داشت، منتشر می شود. متن کامل در لینک زیر واقع است :   
 
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

تلاش های جهودان جهت بستن گلوی حقیقت  (متفرقه)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:08 PM
عباس سلامات
چهارشنبه 16 تیر ماه سال 1389 ساعت 9:23 PM
با سلام

نظراً لعدم الامکان بالتحکم علی مدونة ناریا علی موقع مکتوب، تم ادراج الفصل الثانی عشر من کتاب الاسلام و السیف بالغة العربیة علی منتدی ناریا. عند امکان التحکم یستانف الادراج علی ناریا العربیة.

از آنجایی که هنوز دسترسی به کنترل پنل ناریای عربی امکان پذیر نیست، ترجمه فصل 12 کتاب ارزشمند اسلام و شمشیر بر روی فرووم نصب گردید. به محض دسترسی مجدد، نصب یادداشت ها در ناریای عربی پیگیری خواهد شد.

http://forum.naria.ir/index.php?topic=319.0
پاسخ:
آقای سلامات. نصب دنباله ی یادداشت های اسلام و شمشیر در فروم چه سودی دارد؟ مگر خوانندگان عرب وبلاگ مکتوب بلوگ از وجود این فروم و  انتقال دنباله مطالب به آن باخبرند که برای دسترسی به آن رجوع کنند؟!!!
هرچند همان ادعای شما که به کنترل پنل یک وبلاگ در حال کار دسترسی ندارید، خود به میزان لازم موجب تعجب است و خاموشی یکی دو ساعته وبلاگ مکتوب بلوگ را مشکوک می کند ولی این ژست آخری که دنباله یک متن عربی را به یک فروم فارسی فرستاده اید، شاهکار است!!؟
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

شورای جهانی یهود و انتشار رجاست از طرف مشرکین همیشه نجس  (یهود)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:05 PM
عباس سلامات
سه شنبه 15 تیر ماه سال 1389 ساعت 2:12 PM
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
تم ادراج الفصل الحادی عشر من کتاب  الاسلام والسیف علی موقع مکتوب العربی

ترجمه عربی یادداشت یازدهم کتاب گرانقدر اسلام و شمشیر در ناریای عربی نصب گردید.

http://naria.maktoobblog.com/
پاسخ:
آقای سلامات. به نظر می رسد وبلاگ شما را برچیده اند. شورای جهانی یهود از نوشته های پور پیرار می ترسد،‌زیرا که متن زیر تنها یکی از انعکاسات آن است:
سلام علیکم
ایها الاخوة والاخوات
قد قرأت یوم امس فی مدونة الحق والصبر للکاتب "ناصر بیرار" علی موقع مکتوب بان استنادا للقرآن ان المشرکون نجس.
ووجدت المقال رائع من حیث اسلوب الکتابة و عجبتنی جرأة الکاتب و شهامته فی مهاجمة الصهاینة ودعمه للثورات الاسلامیة فی کافة انحاء العام.
فاقترح للمشاهدین قرائة المقال و الادلی بآرائهم عسی ان یزید عدد الکتاب کالاخ بیرار فی عالمنا الاسلامی
وعنوان المدونة هو http://naria.maktoobblog.com/
باید بکوشیم به هر شکل و عنوان یادداشت های اسلام و شمشیر به زبان عرب را منتشر کنیم.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

پرت بودن از مرحله !  (قلم)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:03 PM
امیر
سه شنبه 15 تیر ماه سال 1389 ساعت 09:11 AM
جناب آقای پورپیرار
این سوال را در ادامه یادداشت 270 مطرح کرده بودم ولی احتمالا به علت دیرهنگام بودن ارسال نظر، شما آنرا مشاهده نکردید. با عرض معذرت آنرا دوباره مطرح می کنم:
شما در نوشته هایتان مدعی هستید که تا پیش از کتابت قران، کتاب و نوشتن به معنی نزدیک به مفهوم امروزین آن وجود نداشته است. در ادامه آیاتی از قران را می آورم که دلالت بر مفهوم نوشتن و کتابت و مهمتر از آن وجود قلم و در یک مورد حتی مرکب می کنند. تنها متن عربی را می آورم تا شبهه نادرست بودن ترجمه بوجود نیاید:

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ  سوره: 68 , آیه: 1
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ  سوره: 96 , آیه: 4
قل لو کان البحر مدادا لکلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربی و لو جینا بمثله مددا  سوره: 18 , آیه: 109
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ  سوره: 6 , آیه: 181
بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ  سوره: 16 , آیه: 44
وَإِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْکِتَابِ الْمُنِیرِ   سوره: 35 , آیه: 25
لَّوْلاَ کِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ  سوره: 8 , آیه: 68
فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِیَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَّهُم مِّمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا یَکْسِبُونَ  سوره: 2 , آیه: 79
کِتَابٌ مَّرْقُومٌ  سوره: 83 , آیه: 9 و سوره: 83 , آیه: 20
فَإِن کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ جَآؤُوا بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْکِتَابِ الْمُنِیرِ  سوره: 3 , آیه: 184
وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ  سوره: 29 , آیه: 48

همینطور در مورد فرضیه جدید بودن نسخه های تورات و انجیل، در قران به کرات از آنها نام برده شده و به موجود بودن آنها در دست مومنین به آنها، در زمان نزول قران، اشاره شده است. برای مثال ایه های زیر را ملاحظه کنید:

وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِیهَا حُکْمُ اللّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُوْلَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ   سوره: 5 , آیه: 43
وَقَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ سوره: 5 , آیه: 46
وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ  سوره: 61 , آیه: 6
مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ  سوره: 62 , آیه: 5
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّورَاةُ وَالإنجِیلُ إِلاَّ مِن بَعْدِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ  سوره: 3 , آیه: 65
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ حَتَّىَ تُقِیمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ  سوره: 5 , آیه: 68
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ  سوره: 40 , آیه: 53
کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلاًّ لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ  سوره: 3 , آیه: 93
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ  سوره: 7 , آیه: 157


در مورد واقعه پوریم، با توجه به اینکه قران بعد از این حادثه و یا در خلال انجام آن باید نازل شده باشد، با آنکه در موارد متعدد و به روشنی یهودیان مرد عتاب و سرزنش قرار گرفته اند، چرا هیچ اشاره ای به قتل عام بزرگ پوریم توسط یهودیان نشده است که در مقیاس تعداد کشته شدگان باید از طوفان نوح نیز عظیم تر بوده باشد در حالیکه به رخدادهای دیگری مانند نابودی قوم هود و عاد پرداخته شده است؟ آیا تذکر دادن این واقعه در قران بهترین دلیل بر گمراگی یهود و شناساندن نیات درونی آنان برای مسلمانان نمی بود؟

با سپاس
پاسخ:
فقط می توانم اعلام کنم که خیلی از مرحله پرتید و مسلما یا یادداشت ها را نخوانده  و یا مفاهیم آن را درک نکرده اید. سعی کنید پیش از اظهار نظر با ترتیب اظهارات در یادداشتهای ایران شناسی بدون دروغ و کتاب اسلام و شمشیر آشنا شوید که جواب شما در وجوه گوناگون در آن ها ثبت شده است.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

آنوسی ها و بخشی از فعالیت ها  (یهود)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:02 PM
مسعود
دوشنبه 14 تیر ماه سال 1389 ساعت 11:12 PM
سلام علیکم و بحول الله
خسته نباشید استاد گرامی و دست مریزاد.

امروز یک همایشی با نام مشکوک : حمایت از کودکان، زنان و معلولان مظلوم غزه در تهران برگزار شد.
مثل اینکه مردان غزه جزو آمار نیستند !!!!!!!!!
یهودیها در همه جا به ریش همه مردمان جهان به این روشها هم میخندند!
این تاسیس کشور موهومی به نام اسرائیل و سپس به راه انداختن جنگ و آشوب و تهدید در منطقه عرب زبان بیشتر برای گرم نگه داشتن کانون بحران در این منطقه نفت خیز و مهد تولد اسلام است و اساسا؛ مسخره بازیی به نام جنگ اعراب و مسلمانان با اسرائیل چیزی جز تنوری همیشه گرم برای پخت نان خوشمزه بحران و به تبع آن فروش اسلحه روسی و آمریکایی به کشورهای منطقه  نیست  که این نشان میدهد سرمایه گذاران در این بحرانها کارخانجات اسلحه سازی و صنایع وابسته و سرمایه گذاران غالبا؛ یهودی آنها میباشند .
این یک تجارت و صنعت قدیمی ابداع شیاطین است که نمونه های قدیمی تر آن جنگهای تصنعی کره و ویتنام کامبوج و فیلمنامه های ناتمام جنگ سرد در کوبا میباشد!
سربلند و در پناه خدای متعال سلامت باشید.
پاسخ:
آقای مسعود. جنگ اسلام و شرک است آن هم در حالی که در صف مسلمین تا بخواهید مشرک جا زده اند.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo

مخالفان چه می گویند ؟  (عجز و آوارگی مخالفان)

یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 6:01 PM
بی نام
دوشنبه 14 تیر ماه سال 1389 ساعت 10:44 PM
جناب 205 (خط سومی)

نامت را نمی دانم ولی گویا شما را به نام 206می شناسند.من هم شما را به این نام می خوانم چون نشان دیگر از شما ندارم حتی ارتباط چنان یک سویه ای ایجاد کرده ای  که برای فهم اینکه کلام اوریجنال منصوب به شما کدام است حیران مانده ایم . اگر یک بی نام  مثل  بنده بیاید وبگوید این منم   از کجا بدانیم که این من یعنی شما.به نظر می رسد در همین ابتدای راه  سه کرده ای و پازلی طرح کرده ای که راه حلش را فقط نظر شما تعیین می کند نه منطق و عرف جاری در مباحثات در سیستم های مجازی.
برادر /خواهر ما فعلا" ادعای شما را قبول می کنیم وقبول می کنیم که بار علمی شما بسیار  وزراد خانه ات هم الی ماشاالله خوب آوردگاه را هم  تعیین بفرما(لطفا") تا امید آن داشته باشیم  این رجز خوان چهره به برقعه گرفته در پس دیوار یک سویه ایمیل توان شنیدن هم دارد؟اینکه نمی شود شما رجز بخوانی  وسیاه نمایی بفرمایی و  تک نوایی کنی بعد هم جلوی  پای طرف یک راه بگذاری وان هم پرت شدن از گردنه است البته اگه توان آن دیگر کار را نداشته باشیم که نداریم.از پی این ایمیل پرانی هم که نمی شود جواب شما را داد. برادر/خواهر در وبلاگ خط اول و خط دوم عار حضور داری خوب بهتر نیست برای اثبات اینکه حاضر به مناظره هستی مثه انتی  یک وبلاگ به پا کنی وبعد دعوت به عمل بیاوری؟به هر حال ما منتظریم .فکر کنم از پس تو یکی با این شیدایی به ظهور رسیده بر اییم اگر هم نیامدیم حتما" سه کرده ایم وتمام سه کرده های عالم را که در هر مقام سه کرده اند  به وبلاگ خط سه فرا می خوانیم.بسم الله
پاسخ:
آقای بی نام. به تر آن که بنشینید و تماشا کنید چه سان در مدفوع نوشته های  خود فرو می رود.
del.icio.us  digg  newsvine  furl  Y!  smarking  segnalo
<<    13      14      15      16      17      18      19      20      21      22    >>

هیچ نظری موجود نیست: