تعارف نیست ! (دوستانه)دوشنبه 29 شهریور 1389 ساعت 00:27 AM مجتبی غفوری دوشنبه 28 تیر ماه سال 1389 ساعت 4:02 PM جناب elyar45منظور بنده از فرستادن ایمیلهای تفرقه افکن ایمیلهای مورد نظر شما نیست بلکه ایمیلهایی است که دو سه هفته ای است برای بنده و چند نفر از دوستان فرستاده شده تا رابطه بین اعضای وبلاگ را بهم بزند یک مشت خاله زنک بازی کودکانه در این باره که فلانی چه گفت و چه کرد شاید شما این ایمیلها را دریافت نکرده باشید . در را بطه با ایمیلهای مد نظر شما باید بگویم سالهای سال است که نه تنها ایمیل بلکه وبلاگ ها سایت ها به همین اوضاع مشغولند و مطلبی هم در باره آنها گفته نشده .شخصا قصد ورود به چند موضوع طرح شده در این ایمیلها را داشته ام ولی از فرمول حق و صبر استفاده کرده ام و گذاشته ام هر چه این جماعت می خواهند در گل بیشتر فروروند تا در نهایت از این روند بخواست خداوند و امر استاد مستندی تهیه شود که هم برخی از سوالات دوستان را پاسخ دهد و هم تصویری باشددر باره چگونگی و نحوه غرق شدن در گل البته با کسره زیر حرف گاف! استاد زحمت فراوانی کشیده اند و کوهی از مدخل ها را بروی جهانیان گشوده اند اینک نوبت ماست که وظیفه خود را انجام دهیم . در رابطه با موضوع دیگری که اشاره کردید بنده از شما تعجب می کنم که چرا خودتان مرددید بنده سعادت این را داشته ام تا اندکی از نزدیک با شخصیت ایشان آشنا شوم به جرات قسم می خورم کسی را تا کیلومترها آنسو تر به عظمت ایشان ندیده ام .فقط کافی است برای مدت کوتاهی هم صحبت ایشان باشید تا بفهمید دلیل زندگی چیست و چرا باید ادامه داد .شما با نمونه منحصر بفردی از مخلوقات خداوند مواجه هستید که ابعاد وجودی ایشان فراتر از بیکران هاست . به خداوند احد و واحد اگر کمترین اغراقی دراین گفته باشد شاید باید با ایشان به مسافرت بروید تا ببینید دنیارا چگونه میتوان دید .بنده جان خود را بسیار بی ارزش میدانم که بخواهم فدای ایشان بکنم ولی دوباره و چند باره می گویم پدر و مادرم فدای ایشان و آنها از این موضوع خوشحالند.بنده سن و سالم کم نیست ولی در هر صورت فهم این قضیه به سن و سال نیاز ندارد به اندکی بینش محتاج است و این موضوع سوای پرستش استاد است ایشان به بنده یاد داد که معنی واقعی پرستش چیست ... پاسخ: آقای غفوری نازنین. ارزش و اهمیت کار شما که با گذشتن از تمام تعلقات خود و صرف میلیون ها مخارج تولید مستندها، که در قانع کردن بدترین شکاکان نیز سهم مسلمی داشته است، بسی بالاتر از عرضه خام و از طریق کلمات یادداشت های تاملی در بنیان تاریخ ایرا ن بوده است. طبیعی است که تعارفات و اغراق های شما برای من هم ثقیل است که ادعایی ندارم و کوچک تر از این توصیفاتم . خداوند برای تک تک اعضای خانواده شما سعادت و سلامت نصیب کند و باید به امید روزگار دیگری بود تا قدر زحمات شما دانسته شود. در پناه خدای بزرگ بمانید. نقشه های قدیمی بر روی چه بوده اند ؟ (نقشه ها)دوشنبه 29 شهریور 1389 ساعت 00:24 AM مسعود سنجری دوشنبه 28 تیر ماه سال 1389 ساعت 1:05 PM برادر بزرگ استاد پورپیرار سلام علیکم استاد در یادداشتهای قبل در خصوص نقشه های قدیمی جهان و منطقه خاورمیانه مطالب مهمی را عنوان فرمودید. سئوال اینکه نقشه های قدیمی بر چه موادی ترسیم می شده اند؟ والسلام علیکم فی امان الله پاسخ: آقای سنجری. تصور جهان مدور، تا پیش از ورود انسان به اوقیانوس ها مفهوم و ممکن نیست و اگر کسی نقشه جهان را ماقبل۴۰۰ -۴۵۰ سال پیش ارائه دهد قطعا مجعول است مگر این که تصور کنیم نقشه دنیا را از تصاویری برداشته که در خواب می دیده است. آن چند نمونه ای که در دانمارک دیدم بر روی پوست بود و بقیه را هم ندیده ام. هرچند تکنیک ساخت کاغذ دستی و سنتی در قرون اخیر مورد استفاده بوده است. شاهنامه نویسی فردوسی با کدام الفبا ؟! (زبان ها)دوشنبه 29 شهریور 1389 ساعت 00:12 AM امیر دوشنبه 28 تیر ماه سال 1389 ساعت 12:18 PM جناب آقای پور پیرار سوالی را می خواهم مطرح کنم که مربوط به مبحث قلم است و باز کمی از زمان مناسب طرح آن گذشته است. شما در ایران شناسی بدون دروغ 270، نتیجه 78، قلم، 7 بیان نموده اید "گرچه از خط عرب، که مادر و مبتدای خط فارسی است، تا قرن دهم هجری، صدها و هزاران قطعه نوشته بی نقطه و با نوشتارهای خام و فاقد سبک دیده ایم، اما مثلا نمی دانیم فردوسی با تمسک به کدام معجزه، با حروف و خط کامل و منقوط فارسی، هزار سال پیش، دیوان شاه نامه سروده است؟!" با مراجعه به سایت www.islamic-awareness.org به تعدادی از دستنوشته های عربی و دو زبانه بر روی پاپیروس برخوردم که در آنها نقطه گذاری هر چند بصورت ناقص انجام گرفته است. مثلا http://www.islamic-awareness.org/History/Islam/Papyri/PBerol.html و یا http://www.islamic-awareness.org/History/Islam/Papyri/PMich.html تصاویر سایر دستنوشته ها نیز در آدرس http://www.islamic-awareness.org/History/Islam/Papyri/ موجود است. بنابر این دستنوشته هایی داریم که مربوط به قرن اول هجری اند و در عین حال حاوی حروف منقوط اند. پس نقطه گذاری در قرن اول هجری بطور ابتدایی وجود داشته است. از طرف دیگر، حتی با قبول عدم وجود نقطه گذاری تا قرن دهم هجری، معترفید که قران یا قسمتهایی از آن تا زمان مذکور کتابت شده اند و با وجود بدون نقطه بودن حروف بکار رفته، در قرائت متن آن مشکل حادی بروز نمی کرده است. پس آیا نمی توان احتمال داد متون دیگری مانند شاهنامه نیز، فارغ از بحث نوع قلم و کاغذ، قابل نگارش و خواندن با همان الفبای ابتدایی بوده باشند؟ به هر حال نسخه اولیه از شاهنامه موجود نیست تا بر سر نقطه دار و بی نقطه بودن آن بحث شود. رونوشت های موجود مربوط به سالها بعد از سرودن آن می شوند و منقوط بودن حروف می تواند به دلیل پیشرفت های بعدی در نگارش حروف عربی باشد که در آنها اعمال شده اند. با سپاس پاسخ: آقای امیر. سئوالات آشفته ای بود و در لینک های ارسالی مطلب به درد بخوری ندیدم ضمن آن که عکس ها ابدا باز نشد. اگر شما می توانید چند عکسی را انتخاب و لینک آن را با سئوال مشخص ارسال کنید. می فرمایید اگر عرب متن بدون نقطه را می خوانده شاید فردوسی هم با کلمات بدون نقطه شعر گفته باشد. اشکالی نیست به شرط آن که قطعه ای به اندازه یک سکه ۵ ریالی از آن شاه نامه با کلمات بدون نقطه فارسی را ارائه دهید. نگویید همه چیز سوزانده شد و بر باد رفت که همین حرف معلوم می کند که بدون نمونه هر قصه ای را که دوست دارید به خود می بندید. فراموش نکنید که عرب می تواند از قرن اول هجری نمونه خط بدون نقطه خود را ارائه کند و به همین دلیل به قصه نیاز ندارد. آمون : توضیحا دوستان دقت فرمایند که تجربتا فهمیده ام هر وقت کسی چیزی می گوید که از سر و ته آن چیزی دستگیرتان نمی شود ، یک کلاه برداری است و هر وقت متن ساده ای نظیر جوابیه فوق را دیدید، دیگر قضاوت با خودتان است. عالم نفهمی؛ هنوز به غایت نرسیده است! (عجز و آوارگی مخالفان)دوشنبه 29 شهریور 1389 ساعت 00:04 AM elyar45 دوشنبه 28 تیر ماه سال 1389 ساعت 11:59 AM یکی از نقد های آقای ۲۰۶ که برایم جالب بود و می خواهم از استاد عزیز جوابی اگر دارند بگویند این است که در سوره هود می فرماید : یا ارض ابلعی ماءک و یا سماء اقلعی ... خوب این آیه به صراحت می گوید که آب طوفان به یکباره فرو نشسته است . ممنون خواهم بود از شما استاد گرامی که جوابی بدهید پاسخ: آقای elyar45. اگر کسی بخواهد نادانی خود را جار بزند از جمله می تواند به همه اعلام کند که مفهوم و کارکرد افعال را هم نمی داند و احتمالا اگر برادر و یا پدرش به او امر کند که برو به تهران. او باید در چشم برهم زدنی در میدان آزادی تهران حضور یابد. در آیات مربوط به نوح و کشتی و خداوند در سوره هود افعال امری چندی به کار رفته است. "و اصنع الفلک" که در چشم بر هم زدنی کشتی آماده شده است. "احمل فیها من کل..." که ناگهان کشتی از ازواج حیوانات لبریز می شود." ارکبوا فیها..." و غیره که هیچ یک افاده معنای تحقق بالفور چیزی ندارد. اگر ابلعی ماءک را به معنای بلع بلافاصله دریای وسیعی با عمق 1800 متر بدانیم. آن گاه کشتی و سرنشینان اش را همراه گرداب حاصله مانند سوزنی به اعماق زمین فرو کرده ایم. نفهمی هم عالمی دارد... یادگاری از استاد مجتبی غفوری (دوستانه)دوشنبه 29 شهریور 1389 ساعت 00:01 AM مجتبی غفوری یکشنبه 27 تیر ماه سال 1389 ساعت 01:30 AM ۵ سال قبل برای اولین بار داستان یاغی رو خوندم ...هر چی فیلم کوتاه تاثیر گذار از کارگردانهای برجسته جهان دیده بودم یه دفعه تبدیل به کالر بار شدند . استاد شما یاغی رو ننوشتید بلکه ساختید اینو فقط بنده نمی گم خیلی از کسانی که این داستان رو خوندن بهش اعتراف می کنن .خیلی بی معرفتیه که بعضی ها بگن<<هرچند انصافاً آقای پورپیرار داستان های قشنگی نوشته اند...>>به نظر من قشنگ واژه احمقانیه و از درک پایین خواننده خبر میده.آیا تمام نمایش نامه نویس ها فیلمنامه نویس ها رمان نویس ها و... قادر به خلق یک صلوات هستند .استاد شما رو به کائنات قسم میدم بگید چند بعد دارید شما چجوری دنیا رو نگاه میکنید و این فهم شما رو ما چجوری <<تلافی>> کنیم ؟ و من چقدر آدم بدبختی هستم که حتی علارقم بی ادبی هام باید یک عده برام احترام قائل باشن .کسانی که خودشون در نوشته هاشون اعتراف می کنن که پیش شما درس یاد گرفتن کسانی که با پررویی تمام اعتراف می کنن که لااقل برخی از نوشته های شما رو کاملا قبول دارن ولی جرات ندارند یک بار بله فقط برای یک بار از اون مطالبی که قبول دارن حرف بزنن چون بمحض انجام این کار همه هستی شون تباه میشه .ولی چه عرض کنم که متد شما باعث شده حتی این عده هم دیگه جرات نکنن تو این مملکت قبری به کوروش بدن و از همه مهمتر اینکه دیگه خودشون هم پاسارگاد رو یونیک معرفی میکنن و از اینجا میشه فهمید که اینها همه چیز رو قبول کردند ولی خوب ماموریت باید انجام شه !مسئله ناراحت کننده اینکه حداقل به نوشته ای که خوشون ایمیل میکنند و گاف هایی که در اون می دند هم وفادار نمی مونند و چقدر این جماعت وقیح هستند با این جماعت چی کار میشه کرد <<هیچی>> . تا انجا که شاگردان مکتب شما رو اول چند نفر می خوانند و لی در سطر سطر نوشته های بعدی نشون میدهند که چه واهمه ای از همه گیر شدن اندیشه شما دارند.اره یادشون میره و برای این چند نفر از قران هم قرار بنویسند . بله اینها خط سومی هستند خط سوم رو بزدلانی تشکیل می ده که جرات ندارند بگن استادشان کی بوده و چه کسی جرات حرف زدن به آنها داده بزدلانی که هر روز با شماره ای جدید ظاهر میشن.بزدلانی که جرات نتیجه گیری از بحث خود شون رو هم ندارند هم به نعل می کوبند هم به میخ بزدلانی که حتی پای ایمیل خوشون هم وا نمیستند و فقط با یک اشاره کوچک به ایمیلشون حاشیه ۱۰۰ مینویسن .بی سوادانی که هر بار خودکار صد تمانی دستشون میگیرند به یاد مبحث قلم می افتند و جز فحش چیزی یادشون نمی مونه. استاد خداوند به خاطر وجود شما طومار این دنیا را هنوز نپیچیده و بهش امید داره . دوست داشتم بگم امثال شما ولی دیدم نظیر ندارید .پدر و مادر و تمام خانواده ام فدای یک تار موی شما که دنیای ما را به بیکران ها بردید. مجتبی غفوری یکشنبه 27 تیر ماه سال 1389 ساعت 01:55 AM این کامنت رو جدا کردم که بتونی راحت تر نصبش کنی : <<از خوانندگان تقاضا دارم فعلاً این یادداشت ها را برای دیگران ارسال نکنند . انشاءا... در پایان گرفت وگیرهای پیش رو که ب یشک چندماهی از فرط پرتعدادبودنِ یادداشت های باقیمانده وقت خواهد برد ، متن بروزشدة تمام اوراق با افزود هها و التفات به منت هائی که منتقدانِ احتمالی بر سرم خواهند گذاشت منتشر خواهد شد و آن نسخه ها ، مناس بتر برای انتشار عمومی خواهند بود .>> این خوانندگان که به گفته خودت پنج شش نفر بیشتر نیستند چرا جوش می خوری؟! در ضمن یادت باشه این استاد هست که همیشه ترکش هایی اضافی برای آخر کار نگه میدارند که نعش متعفن تون رو محکم تر به دیوار میخ کنه. هیچ موقع ریسک نکن و نوشته آخرت رو رو نکن چون قبر خودت رو می کنی. در ضمن یادت باشه ما با وبلاگ های غریبه سالهاست آشناییم این حرف هایی که تو میزنی کپی همون هاست که سالهاست زده میشه با این تفاوت که دیگه خیلی از حقایق رو خودتون قبول میکنید یعنی بیس قضایا رو پذیرفتید ...استاد چه بلایی سرتون آورده... این ها کهنه شده مطالب در باره پاسارگاد کعبه زدشت و ... و ... است از رو اونها چیزی برای ما کپی نکن.بزدل لاقل خودت باش! و یادت باشه مطالبی هست که ازش بی خبری دلم برای عاقبت کارت میسوزه خیلی زود شروع کردی!!! مجتبی غفوری یکشنبه 27 تیر ماه سال 1389 ساعت 02:08 AM وستان چند وقتیه ایمیل های تفرقه افکن برای بعضی از دوستان و خود بنده ارسال میشه با این مضمون که فلانی در بارت چنین گفت یا فلانی چنان . گویا عده ای در صدد ایجاد تفرقه بین بچه های وبلاگ هستند . این افراد شگردهای مختلفی دارند که دوست دارم جناب مهدی -مهدی عزیز هر وقت که حوصله کردند به اون بپردازند .ولی فعلا از همه استدعا دارم حرف خودمون رو بزنیم. واقعا بعضی از کامنت ها اضافیه . در ثانی بعد از رد و بدل شدن ۲-۳ کامنت اگر طرف مقابل قانع نشد ادامه بحث تبدیل به جر و بحث میشه به همین خاطر بهتره نظر خودمون رو بگیم و تمام زیاد جر و بحث نکنیم .این اشتباهی بود که شاید خود بنده هم مرتکب میشدم ولی بهتره بعضی مسائل رو چند بار تجربه نکنیم ... آمون : سه کامنت از استاد بزرگوار به عنوان یادگار نصب می شود. گفتگوی فریبکارانه بین الادیان؛ توحید و شرک (اسلام)یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:59 PM حدیثه شنبه 26 تیر ماه سال 1389 ساعت 9:00 PM سلام استاد. لطفا یه سری به این وبلاگ بزنید و نظر خودتون را به ما هم بگویید. فکر کنم از جهاتی بسیار جالب باشه. با ارادات و سپاس پاسخ: خانم حدیثه. خداوند مشرکان را نجس و آن ها را ملزم به پرداخت جزیه و محروم از حساب رسی اخروی دانسته است، از قبیل این تجمع ها که هر روز نیز اضافه می شوند از گفت و گوی ادیان الهی، مسیحیان و مسلمانان و یهودیان، حرف می زنند تا فراموش شود که تنها دین الهی معترف به یکتایی خداوند، اسلام است. این شگردهای جدید برای انحراف اذهان و اختفای اصل مطلب یعنی شرک اهل کتاب پیشین است. جودی و آرارات (مستند طوفان نوح)یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:57 PM تلمیذ شنبه 26 تیر ماه سال 1389 ساعت 07:50 AM با سلام خدمت استاد پورپیرار کبیر آیا می توان اینطور توجیه کرد که آرارات نام یک رشته کوه است و جودی به قسمتی از آن گفته می شده است؟!مثلاً البرز یک رشته کوه است ولی دماوند قسمتی از آن است که از شرق تا غرب این رشته کوه هر کوهی ممکن است نامی داشته بباشد. پاسخ: آقای تلمیذ. قضاوت محکمی است، اگر فقط به دلیل نام گذاری قرآن، بگوییم ۱۴ قرن پیش آن کوه را جودی می گفته اند. تورات نام کوهی که کشتی بر آن نشسته را آرارات می گوید که چون از تورات نسخه قدیم ندارند، در این موضوع سند محسوب نمی شود. ارزش یادداشت های قلم (قلم)یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:56 PM *** جمعه 25 تیر ماه سال 1389 ساعت 10:40 PM استاد با سلام و خسته نباشید غیبت یکماهه را جبران کردم و امروز با حوصله مطالب یک ماه اخیرتان را خواندم. واقعا خسته نباشید.مباحثی که در مورد قلم و در کل کتاب و کتابت مرقوم فرمودید واقعا میتواند شاخصی باشد برای یافتن حقیقت همچون شاخص نیمه کاره بودن تخت جمشید و شاخص واقعه پلید پوریم که امیدوارم جناب غفوری عزیز همچون 3 مستند قبلی به فکر تهیه فیلمی از این مبحث کلیدی باشند. گله کوچکی هم داشتم که میخواستم به طور خصوصی خدمتتان بفرستم ولیکن ظاهرا در وبلاگ جدیدتان در قسمت ارسال نظرات گزینه ارسال خصوصی وجود ندارد و ناچارم همین جا مطرح کنم : متاسفانه بر خلاف نظرات بسیار عمیق شما در این یادداشتها ولیکن سطح نظرات و نوشتههای مخاطبینتان در کامنت نظرات در حد این کلاس نیست و بعضی از حضرات یا دنبال به رخ کشیدن بنیان اندیش بودنشان هستند و یا قدیمی بودنشان در محضر شما و یا فحش دادن به منتقدین کلاس(حالا یا واقعا منتقد است و یا بیمار!!).البته این جو را به اعتقاد بنده 2-3 نفر ایجاد کردند و متاسفانه در هر مبحثی با بی ادبی وارد میشوند(جواب یکی از این حضرات به خانم کشاورز آنقدر برایم شگفتی داشت که هنوزم باورم نمیشود کسی پای سفره پدر و مادر بزرگ بشود چنین جسارتی به یک خانم داشته باشد. هر چند خانم کشاورز هم خیلی تند رفته بودند) در کل پیشنهادم این است که این جدلها را اصلا در قسمت کامنت نیاورید و اجازه ندهید هر کسی جواب سوالات مخاطبینتان را بدهد حالا چه مودبانه و چه بی ادبانه و این وظیفه را خودتان به عهده بگیرید در غیر اینصورت معتقدم با جو موجود و حضور این حضرات کسی وارد مباحث نشود و مانع پربارتر شدن و قابل فهم تر شدنهر چه بیشتر نظرات کلیدی شما شود با تشکر فراوان پاسخ: آقای ***. از محبت های شما ممنونم. آن نقش پرده درانه را که مجموعه یادداشت های قلم، در حوزه تجسسات تمدنی ایفا کرد، در سراسر عالم و در هیچ زبانی نظیر ندارد. در واقع آن مبحث چون ملات و دوغابی درزهای میان یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ را پر و آن ها را همچون بنایی استوار و یکپارچه درآورد. بله غالبا تقابل هایی بروز می کند که به امید رفع و رجوع نهایی بر اثر خالی کردن دق دل ها نصب و رفع می شود. نحوه نماز خواندن در قرآن (اسلام)یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:55 PM آرمین جمعه 25 تیر ماه سال 1389 ساعت 10:09 PM با سلام خدمت استاد بزرگوارم جناب آقای پورپیرار میخواستم از شما در رابطه با نماز سوالی از شما بپرسم. استاد، این چنین نماز خواندن یعنی نماز صبح 2 رکعت و نماز ظهر 4 رکعت و... و هر 2 رکعت با هم متفاوت،از کجا بین ما مسلمانان رواج پیدا کرده،چرا که در قرآن در این باره سخنی نیامده و فقط در رابطه با زمان به پا داشتن نماز صحبت شده،آیا این مسئله در روایات و احادیث مطرح شده و باید آنها را بپذیریم و یا اینکه در قرآن صحبت از نماز چیز دیگریست؟لطفا در این باره توضیح دهید. با تشکر از زحمات گرانقدر شما. پاسخ: آقای آرمین. پاسخ به این سئوال شما نیازمند یک سفر کوتاه تا مرکز استفتاآت در قم است. تصاویر دسته جمعی و تعدادی عکس از کنفرانس سران اسلامی (افراد و شخصیت ها)یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:54 PM بی نام جمعه 25 تیر ماه سال 1389 ساعت 1:56 PM با سلام به استاد ودوستان بنیان اندیش عزیز یک مطلب وتعدادی عکس از کنفرانس سران اسلامی ارسالی دوستی برای بنده بود .حیفم آمد که نخوانند و نبینند دوستان نبینند. لطفا؛ اگر ممکنه نظر خود را نیز عنوان کنید. با تشکر بی نام پاسخ: آقای بی نام. این تصاویر حاصل خستگی سفر، سن بالاتر از ۵۰، پرخوری غذاهای ثقیل و بالاخره شنیدن حرف های تکراری و مفت است. |
درباره نظرات ارسال شده و پاسخ هایی که استاد ناصر پورپیرار ارائه می دهند
شنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۹
صفحه شانزدهم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر